هیجان نیوتنی در بازار سهام
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۷۰۵۳۱
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: از آغاز مسیر صعودی بورس و ورود سرمایهگذاران هوشمند و بزرگ به بازار تا توجه رسانهها و تبلیغات دولتی برای ورود مردم به بازار و آغاز فاز شیدایی. روندی که ادامه پیدا نکرد و ناگهان در اوج شیدایی تغییر مسیر داد و تخلیه حباب آغاز شد و البته تعداد زیادی سهامدار در این زمین بازی زیان دیدند و برای برخی نیز داستان نیوتن تکرار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فاطمه اسماعیلی: اصلاح شاخص سهام ۸ ماهه شد و حالا از اوج ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحدی ثبت شده در نیمه مردادماه ۴۱ درصد عقب نشسته است. بورس در یک سال و نیم گذشته پر فراز و نشیب ظاهر شده و این روند همچنان ادامه دارد و با اعمال دامنه نوسان نامتقارن و قفل شدن سفارشها در سمت فروش بازار، گویا نمیتوان نقطه پایانی برای این روند اصلاحی متصور بود. نکته مهمتر این روزهای بورس تهران آن است که کاهش حد نوسان قیمتها از ۱۰ به ۸ درصد و از همه مهمتر محدود کردن کف مجاز روزانه به ۲درصد سبب شده تا نماگر اصلی بازار چهره واقعی بازار را نشان ندهد و افتی قطرهچکانی را در هر روز به نمایش بگذارد.
نگاهی گذرا به نماگر اصلی تالار شیشهای در سالهای اخیر ناخودآگاه چرخه کلاسیک حباب را به ذهنها متبادر میکند. آنچه در یک سال گذشته بسیار به گوش سرمایهگذاران بورسی خورده است، گوشزد در خصوص شکلگیری حباب در این بازار طی ماههای نخست سال گذشته است. نکتهای که البته چندان مورد توجه قرار نگرفت و نتیجهای جز افزایش ضریب نفوذ بازار سرمایه میان عامه مردم نداشت. سرمایهگذارانی که در اوجهای قیمتی ثبت شده در میانه تابستان ۹۹ سهامدار شدند یا با زیانهای هنگفت از بازار خارج شدند یا هر روز نظارهگر پرتفوهایی با زیانهای چند ده درصدی هستند.
این دسته از صاحبان سرمایه اما عمدتا از دانش مالی کافی برای سرمایهگذاری مستقیم در بازار سهام بیبهره بودند و بر اساس نظرسنجی اخیر با رهگیری رفتار دیگر سهامداران و بدون داشتن الگو و استراتژی معاملاتی مشخص به دادوستد سهام مشغول شدند. اشتباهی که در برخی موارد قابل جبران نیز نیست. این اشتباه در سرمایهگذاری گاهی نیز در شناسایی نقطه ورود و خروج سهامداران پیش میآید و جالب آنکه تنها سرمایهگذاران نابلد و جدیدالورود مرتکب آن نشده و گریبان حرفهایهای بازار را نیز میگیرد. بیشترین نمونههای رخ داده در مورد این اشتباهات اما در دورههای حبابی بازار مشاهده شده است.
حتی نیوتن هم اشتباه کرد
یکی از نمونههای مشهور را «اسحاق نیوتن» نابغه علم فیزیک مرتکب شد. او در اواخر سال ۱۷۱۹میلادی سهام شرکت دریای جنوب را خرید و در کمتر از یک سال ارزش سهام خود را که به صورت ممتد رشد کرده بود، دو برابر نرخی دید که خریداری کرده بود. در این زمان بود که نیوتن تصمیم گرفت سهام خود را نقد کند. از او نقل شده که «من سنگینی هر جسمی را میتوانم محاسبه کنم اما غلظت دیوانگی مردم را خیر.» به عبارتی نیوتن که با سود ۱۰۰درصدی (معادل هفتهزار پوند استرلینگ) سهام خود را نقد کرده بود، تداوم سرمایهگذاری در این شرکت را دیوانگی میدانست اما اتفاقی که افتاد تداوم رشد قیمت سهام مذکور در ماههای آتی بود.
کسانی که همزمان با نیوتن سهام این شرکت را خریداری کرده و نگه داشته بودند هر روز ثروتمندتر میشدند و نیوتن به این موضوع فکر میکرد که چه فرصتی را از دست داده است. اینجا بود که نابغه فیزیک دنیا تصمیم گرفت دوباره سهام این شرکت را خریداری کند. آن هم با سرمایهای چند برابر مبلغ اولیه خریدش. چند ماهی اوضاع بر وفق مراد بود و نیوتن که نمیخواست حسرت گذشته را مجددا تجربه کند، دست به فروش نزد اما این صعود رویایی ادامه نیافت و در میانه سال ۱۷۲۰ تغییر مسیر داد. زمانی که اسحاق نیوتن سهام موجود در پرتفوی خود را فروخت ۲۰ هزار استرلینگ زیان کرده بود. موضوعی که این نابغه فیزیک به آن توجه نکرد این بود که همواره قیمتها به ارزش ذاتی خود بازمیگردند. عنوان میشود که نیوتن گفته بود تا پایان عمرش هیچکس حق ندارد حتی کلمهای درباره سهام در حضور او صحبت کند.
مثالی ساده از بازگشت به ارزش ذاتی
مثالی ساده از قول یکی از خبرگان رشته سرمایهگذاری نقل شده است که ذکر آن در اینجا میتواند مبحث را روشنتر کند. مرد کارمندی را تصور کنید که از چند سگ خانگی نگهداری میکند. او هر روز صبح قبل از رفتن به محل کار مجبور است که سگها را در آپارتمان خود محبوس کند اما پس از بازگشت به منزل، آنها را برای هواخوری به خیابان میبرد. سگها که پس از چند ساعت محبوس بودن در خانه، به هواخوری آمدهاند، با شوق و ذوق زایدالوصفی به این سو و آن سو میدوند. در این وضعیت، تلاش برای پیشبینی حرکت بعدی سگها غیرممکن است. سگهایی که پس از یک روز زندانی بودن حالا بدون الگویی مشخص تنها در صدد تخلیه انرژی محبوس شده خود هستند. اما کار عاقلانه برای رسیدن به مقصد نهایی سگها چیست؟ بهترین کار این است که مسیر قدم زدن مرد را دنبال کنیم. به عبارتی این حیوانات خانگی پس از تخلیه انرژی خود به سمت صاحب خود بازمیگردند. در بازار سهام میتوان نوسان قیمتها را به سگها تشبیه کرد و ارزش واقعی سهام را آن مردی دانست که در نهایت سگها به سوی او بازمیگردند.
الگوی کلاسیک حبابها در بورس تهران
در این گزارش سعی شده تا الگوی کلاسیک شکلگیری حبابها روی روند شاخص کل بورس تهران از میانه سال ۹۵ تاکنون ترسیم شود. آذر ۹۵ به دلیل تطابق به خط بلندمدت ارزش دلار شاخص بورس به عنوان مبدا در نظر گرفته شده و نماگر سهام نیز به جهت تورمزدایی از بازار بر مبنای دلار نیمایی تعدیل شده است. دلیل انتخاب دلار نیمایی آن است که بررسیها نشان داده نرخ فروش شرکتها بیشتر به نرخ نیمایی نزدیک است.
در آذر سال ۹۵ قیمت سهام در سطوح کمتر از ارزش ذاتی قرار داشتند. این همان مرحلهای است که سرمایهگذاران هوشمند وارد میشوند و با افزایش تقاضا رشد ملایم قیمتها را رقم میزنند که تحت عنوان «فاز نهان» از آن یاد میشود. از آذر ۹۵ تا بهار سال ۹۷، قیمتها در بازار سهام رشد ممتد اما آهستهای را تجربه کردند. شاخص اصلی در این مدت رشد ۳۶ درصدی را ثبت کرد و شاخص تعدیل شده با دلار نیز با افزایش ۲۵ درصدی همراه شد. بازار در حال ورود به فاز جدیدی تحت عنوان «فاز آگاهی» است. در این مرحله شاهد ورود سرمایهگذاران حرفهای و بزرگ به بازار هستیم اما با ظهور یک نوسان نزولی، اولین موج فروش مشاهده میشود. از این محدوده تحت عنوان «تله بدبینها» یاد میشود.
کسانی که معتقدند رشد قیمتها در این بازه زمانی بیپایه بوده و قیمتها بیش از این جای رشد ندارند، در این سطح فریب خورده و از بازار خارج میشوند اما پس از آن رشد قیمتها سرعت بیشتری به خود میگیرد و توجه رسانهها به بازار سهام جلب میشود. به «فاز شیدایی» نزدیک میشویم. در پایان سال ۹۸ چنین شرایطی در بورس تهران ایجاد شد. قیمتها رو به صعود بودند و همزمان دولت و رسانهها اقدام به تبلیغات گسترده و تشویق مردم به سرمایهگذاری در بازار سهام کردند. اینگونه بود که شاهد افزایش صدور کدهای معاملاتی آنلاین و ورود عموم مردم به بازار سهام بودیم.
افزایش محسوس تقاضا برای سهام که حالا در قیمتهایی بالاتر از ارزش ذاتی خود در حال دادوستد بودند، رشد قیمت سهام را سرعت داد. شوق و بعد طمع و بعدها توهم سبب شد شاخص کل بورس به قله تاریخی و البته غیرقابل تصور دو میلیون و ۷۸ هزار واحد در میانه تابستان سال ۹۹ برسد. اما این بازی ادامه پیدا نکرد و در اوج شیدایی و خوشبینی مسیر قیمتها ناگهان تغییر کرد. گویا «فاز شیدایی» به پایان رسیده اما نوسهامدارانی که بیشترین جمعیت معاملهگران بازار سهام در این محدوده را تشکیل میدهند، باور ندارند عمر کسب سود آسان در بورس به پایان رسیده است اما بازار سهام حالا وارد فاز «تخلیه حباب» شده است اما سهامداران این وضعیت را انکار میکنند و این افت را موقتی میدانند. ا
ین همان جایی است که از آن به عنوان «تله خوشبینها» یاد میشود. در این محدوده سرمایهگذارانی که از روند صعودی پیشین جامانده بودند یا حتی سهامدارانی که برای به دنبال دریافت سود بیشتری بوده و نقدینگی جدید برای ورود پرقدرتتر به بازار فراهم کرده بودند، وارد میشوند. اما زهی خیال باطل. رشد قیمت سهام به پایان رسیده و تخلیه حباب حالا جدیتر شده است. اینبار «ترس» سهامداران را در بر میگیرد و آنها را سراسیمه روانه فروش میکند تا روند نزولی تشدید شود. مرحله بعدی «تسلیم» است. همه میخواهند بفروشند و خارج شوند.
در یک بازار عادی بدون محدودیتی همچون دامنه نوسان شاید خیلی سریع از این مرحله عبور کنیم و حباب به شکل قابل قبولی تخلیه شود اما در بازار سهام ایران به دلیل محدود بودن نوسان قیمتها این اصلاح فرسایشی شد و حالا ۸ ماه است که به درازا کشیده. از این به بعد را شاید نتوان روی الگوی کلاسیک تخلیه حباب بررسی کرد. در شرایط فعلی اما مذاکرات در مسیر احیای برجام و انتخابات ریاستجمهوری در کنار نابازاری که در آن دامنه نوسان که حدود دو ماه است نامتقارن نیز شده، سبب شده تا آینده نامعلومی در انتظار بورسبازان باشد.
نکته قابل توجه در بورس تهران این است که اصولا کف دلاری بازار در سیکل بعدی رشد دلار ثبت میشود. به عبارتی در ابتدا دلار رشد کرده و بورس به اصطلاح درجا میزند و شاخص دلاری ریزش نهایی را ثبت میکند. به عنوان نمونه میتوان به سال ۹۷ اشاره کرد. جایی که بازار سهام تا خردادماه درجا زد اما دلار رشدی ۱۰۰ درصدی را تجربه کرد. احتمالا تکرار این اتفاق در حال حاضر نیز وجود دارد از این رو شاید کف این حباب رشد دلاری در آیندهای نامعلوم رقم بخورد. آنجاست که شاخص دلاری بورس به زیر خط متوسط بازدهی ۲۰ ساله حرکت میکند.
منبع: الف
کلیدواژه: سرمایه گذاران بازار سهام سرمایه گذاری تخلیه حباب بورس تهران ارزش ذاتی رشد قیمت قیمت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۷۰۵۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زیر پوست بازار «رحم اجارهای» در ایران
فرارو- بازار فروش اعضا و اجاره رحم بار دیگر داغ شده است، اما اینبار ابعادی بزرگتری دارد. ماجرا از این قرار است که فرد از فرط نداری ناچار به فروش رحم خود میشود -که حالا قیمت آن که تا همین چند سال قبل ۵۰ تا ۷۰ میلیون تومان بود- با افزایش چشمگیری آنطور که برخی رسانهها اذعان دارند به ۴۰۰ تا ۹۰۰ میلیون تومان رسیده است.
به گزارش فرارو، در این میان، گاهی هم این پول نیامده به دست همسر فرد میرسد که ناتوان از گذران زندگی این مبلغ را صرف درمان یکی از زخمهای خانواده میکند. البته ناگفته نماند که این بازار پرسود فقط در ایران رونق نگرفته و اندازه بازار جهانی آن هم قابل تامل است.
از تعریف علمی تا قیمت رحم اجارهایاین روزها بار دیگر اعداد و ارقام بازار رحم اجارهای دهان به دهان میچرخد؛ حتی پرتکرارتر از گذشته. بنابراین، ابتدا بیاییم تعریفی علمی از عبارت «رحم اجارهای» داشته باشیم. رحم اجارهای روشی برای تولیدمثل است که طی فرآیند آن جنین حاصل از تخمک و اسپرم یک زوج به دلیلی که ناتوانی خوانده میشود، در رحم شخص سوم کاشته شده، تا زمانی که نوبت زایمان فرابرسد. پس از زایمان هم نوزاد به زوج سپرده میشود و فردی که میزبان جنین بود، در ازای این کار خود مبلغی را دریافت میکند.
اما اگر از این تعاریف علمی بگذریم و به دنبال پاسخ برای این پرسش باشیم که چرا بازار رحم اجارهای داغ شده است؟ باید گفت آنگونه که از شمایل کلی اقتصاد ایران معلوم است، دلیل میزبان جنین برای انجام چنین کاری چیزی جزء ناتوانی مالی نیست. اگر میزبان جنین دارای همسر باشد، معمولا این پول به دست او میرسد تا یا سرپناهی برای خانواده فراهم کند یا کار و کاسبی راه بیاندازد.
حالا سوال این است که مبلغ رحم اجارهای چقدر است که برخی را به این کار وا میدارد؟ در پاسخ باید گفت مبلغ این کار که در سال ۹۹ حدود ۵۰ تا ۷۰ میلیون تومان بود و در سال گذشته به حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان رسید، حالا رسانه تجارت نیوز مدعی شده به ۴۰۰ تا ۹۰۰ میلیون تومان رسیده است. دستمزدی برای ۹ ماه که با حداقل دستمزد حدود هفت میلیون تومانی تعیین شده توسط شورای عالی کار برای سال جاری، برای خیلیها وسوسهبرانگیز است؛ آن هم در شرایطی که حمایتهای دولتی یا اموری از قبیل گرفتن وام یا مبلغشان ناچیز است یا نیاز به ماندن در صف برای زمانی طولانی دارد. در این بین، از پولی که به دست واسطهها هم میرسد نباید غافل ماند. پارسال تعدادی از رسانهها این مبلغ را پنج تا ۱۰ میلیون تومان عنوان کرده بودند.
چرا زوجهای جوان رحم اجاره میکنند؟سوی دیگر ماجرا زوجهایی ایستادهاند که یا قادر به بچهدار شدن نیستند یا شاید به دلیل اینکه زن خانواده راضی به برهم خوردن تناسب اندام خود نیست، به سمت اجاره رحم میروند. با جستوجویی ساده میتوان دریافت که اگر زوجی رحم زن جوانی را اجاره کنند؛ به اضافه سایر هزینههای جانبی از آزمایش و سونوگرافی گرفته تا دستمزد واسطه چیزی حدود ۵۰۰ میلیون تومان باید هزینه کنند. البته ناگفته نماند که این مبلغ منهای هزینه اسپرم یا تخمک است.
همچنین، باید به این نکته هم اشاره داشت که برخی از زوجهای جوان علت مراجعه به دلالان را معطل نشدن در صف دیگری در کنار هزاران صف در بازارهای ایران میدانند.
قوانین بازار رحم چگونه است؟اما قوانین بازار اجاره رحم چگونه است؟ آنهایی که این تجربه را از سر گذراندهاند، میگویند قوانین آن شبیه بازار فروش اعضای بدن است. سن و وضعیت سلامتی از اهمیت بالایی برخوردار است و تعیین کننده قیمت. داشتن یک یا دو فرزند سالم امتحانی است که اگر میزبان جنین از آن سربلند بیرون آید، در مرحله بعد نوبت به آزمایشها میرسد. بعد هم یک قرارداد محضری بسته میشود، بخشی از پول دریافت شده و با پایان گرفتن آزمایشها، جنین وارد رحم اجارهای میشود و باقی ماجرا.
اندازه بازار جهانی رحم اجارهای چقدر است؟هرچند بازار رحم اجارهای در ایران به دلایلی که در بالا ذکر آن رفت، داغ شده است، اما این موضوع تنها مختص کشور ما نیست. یک مقاله نشان میدهد که اندازه بازار جهانی رحم اجارهای در سال ۲۰۲۱ برابر با ۱۶۸.۴۵ میلیون دلار بود و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۷ به ۲۵۹.۱۸ میلیون دلار برسد.
اما در این بین کدام مناطق پیشتاز بازار رحم اجارهای هستند؟
در آمریکای شمالی (ایالات متحده، کانادا و مکزیک)، اروپا (آلمان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، روسیه و ترکیه)، آسیا و اقیانوسیه (چین، ژاپن، کره، هند، استرالیا، اندونزی، تایلند، فیلیپین، مالزی و ویتنام)، آمریکای جنوبی (برزیل، آرژانتین، کلمبیا) و در خاورمیانه و آفریقا (عربستان سعودی، امارات، مصر، نیجریه و آفریقای جنوبی) نیز واکنشها بالا گرفته است.
واکنشهای کاربراناز این حرفها که بگذریم، موضوع رحم اجارهای همواره از جمله موضوعاتی بوده که تا خبر از قیمت جدیدی از آن رسانهای میشود، موج گستردهای از واکنشها را هم به دنبال خود میکشد. اگر سری به شبکه اجتماعی توییتر بزنیم؛ تعدادی از این واکنشها جلب توجه میکنند:
کاربری به زبان طنز نوشته است: «رحم اجارهای ۴۰۰ تا ۹۰۰! خوبهها بهتر از بیپولیه.»
دیگری گفته: «مال همینه مایهدارها تمایلی به بچهدار شدن ندارن و دنبال رحم اجارهای هستند.».
اما شخص دیگری این موضوع را از زاویه مشکلاتی که برای یک زن به همراه دارد، دیده و نوشته است: «چون از عوارض و مشکلات اجتماعی و حقوقی رحم اجارهای بیخبرید و تنها پولش رو میبینید ضعف جسمانی زن بودن رو هم در نظر داشته باشید.»
دیگری هم میگوید: «ولی خانمهایی که رحم اجارهای قبول میکنند وقتی بچه به دنیا میآید چطور ازش جدا میشن خیلی سخته فکر کنم.»
واکنشها به موضوع رحم اجارهای تا حدی بوده که پای آن به حوزه سینما هم باز شده. «هماتوم» یک فیلم کوتاه در این باره است که علی رفتاری، سازنده آن حین گفتگو با روزنامه شرق اطلاعات جالبی را در این زمینه ارائه میکند. او به این موضوع مهم اشاره میکند که، چون دوندگی فرزندخواندگی بالاست، عدهای در نهایت به رحم اجارهای روی میآورند.
این کارگردان به کسب درآمد پزشکان و نقش واسطهگری آنها نیز اشاره میکند. رفتاری در این باره گفته است: «در واقع بین یک زن و شوهر که مشکل باروری دارند با زنی که مشکل مالی دارد به نوعی واسطهگری اتفاق میافتد و مسلما به راهی برای کسب درآمد پزشکان تبدیل شدهاست.»
عدهای بر این باورند که با توجه به برآوردها از وضعیت اقتصاد ایران و سقوط خانوارهای بیشتری به سمت فقر، پیشبینی میشود بازار رحم اجارهای تا پایان سال داغتر و قیمتها با سرعت بیشتری رشد کنند و بنابراین لازم است نظارت بیشتری برای جلوگیری از سوءاستفاده دلالان از این بازار اعمال شود.