سیدحسن خمینی رفت، ظریف می آید؟
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۷۱۶۶۰
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خبرآنلاین؛ این تصمیم سیدحسن خمینی به فاصله یک ماه تا ثبت نام کاندیداها بعد از مشورت با رهبر انقلاب اتخاذ شد. بنا به روایت یاسر خمینی «رهبر انقلاب کاندیداتوری ایشان در انتخابات را به صلاح ندانستند و با بیان اینکه حاج حسن آقا را مانند فرزند خود می دانند، از ایشان خواستند که در شرایط فعلی به این عرصه ورود نکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزهای بیم و نگرانی اصلاح طلبان است، بدنه اجتماعی اصلاح طلبان مدتهاست که به سکوت و انزوا روی آورده و امید به حضور آنها در پای صندوق های رأی کمرنگ شده است. سیاسیون اصلاح طلب هم گرچه از مدت ها قبل این خطر را حس کرده بودند اما گویا عزمی برای مقابله با این رخوت و دلزدگی نداشتند، زمان هرچه گذشت بر این دلزدگی افزوده شده و حال در آستانه یک انتخابات سرنوشت ساز دیگر اصلاح طلبان کاسه چه کنم را به دست گرفته اند و به دنبال راهکاری برای تحریک و تهییج بدنه رأی شان برای آمدن به صحنه هستند.
معرفی یک کاندیدا که این بدنه رأی را به حرکت درآورده و بر دلزدگی ها و ناامیدی این بدنه غلبه کند از جمله راهکارهایی بود که این جریان دنبال می کرد.کاندیدایی که در کنار این ویژگی امکان عبور از فیلترهای شورای نگهبان را نیز داشته باشد. کاندیدایی نه از جنس محمدرضا عارف که هنوز بسیاری منتقد مشی و رویه او در سال های اخیر بوده اند یا حتی از جنس محسن هاشمی یا ...
سیدحسن خمینی یکی از همان نام هایی بود که امیدِ طیف های مختلف اصلاح طلبان شده بود تا شاید با حضورش در عرصه رقابت شور و هیجانی دیگر به صحنه انتخابات بدهد اما درست در روزهایی که اصرار اصلاح طلبان برای مجاب کردن سیدحس خمیی به حضور در انتخابات اوج گرفته بود و از سوی دیگر اصولگرایان نگران از این حضور در تکاپو برای منصرف کردن نوه امام راحل بودند، سیدحسن آقا تکلیف همه را روشن کرد.
او که حساسیت های کاندیداتوری یکی از اعضای بیت امام را بدون شک درک می کرد، در مشورت با رهبر انقلاب تصمیم را گرفت و خود را از دایره کاندیداهای احتمالی حذف کرد. نظر و توصیه رهبر انقلاب به سیدحسن خمینی همانطور که پسر او سیداحمد روایت کرده نوعی اتمام حجت و تصمیم آخر برای عدم کاندیداتوری در این دور از انتخابات بوده است.
این تصمیم سیدحسن آقا در شرایطی گرفته شده بود که زمزمه ها از گوشه و کنار جماران حکایت از آن داشت که در پی اصرار اصلاح طلبان به نوه امام راحل او درحال مجاب شدن برای این حضور بوده است. گرچه در میان همان اصلاح طلبان هم برخی طیف ها بودند که هم شانسی برای تایید صلاحیت شدن سیدحسن خمینی از سوی شورای نگهبان نمی دیدید و هم او را یک گزینه حداکثری و کارآمد برای جایگاه ریاست جمهوری نمی دانستند اما دیگرانی هم بودند که او را چهره ای رأی آور در روزهایی که دست اصلاح طلبان برای معرفی کاندیدا چندان پر نبود می دانستند.
ماجرای سیدحسن خمینی و انتخابات 1400 هرچه که بود با این توصیه رهبری به پایان رسید و قرار نیست بی توجهی به توصیه رهبری که پیشتر از سوی احمدی نژاد صورت گرفت از سوی سیدحسن خمینی صورت گیرد. حال به نظر می رسد سیدحسن خمینی در این انتخابات نیز به مثابه 2 انتخابات پیش به پشت صحنه تحرکات انتخاباتی اصلاح طلبان برود و در کنار بزرگان این جریان شاید بتوانند بازهم رئیس جمهور ساز شوند.
سیدحسن خمینی رفت، ظریف می آید؟اما در غیاب سیدحسن خمینی اصلاح طلبان به سمت کدام کاندیدا خواهند رفت؟ ظریف؟ عارف؟ محسن هاشمی؟ مطهری؟ کواکبیان یا ....
دست اصلاح طلبان برای معرفی کاندیدا چندان باز نیست این نه به علت نبود کاندیدا در این جریان بلکه بخاطر مشکل شورای نگهبان و رد نشدن کاندیداهای این جریان از فیلترهای نظارت استصوابی است. از همین روست که اصلاحطلبان این روزها با شمع در گوشه و کنار جریان اصلاحات به دنبال کاندیدایی هستند که هم این بدنه را به هیجان رأی دادن بیندازد هم از این فیلترها عبور کند. شاید با رفتن سیدحسن خمینی، محمدجواد ظریف گزینه دوم این جریان باشد هرچند او نیز تاکنون تن به این خواسته نداده است.
پربیننده ترین احتمال تصویب رتبه بندی فرهنگیان در هفته معلم اعلام اسامی پذیرفتهشدگان آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرط بازگشایی مدارس از نظر آموزش و پرورش ابلاغ پرداخت بسته حمایتی رمضان ماه رمضان از کی شروع میشود؟منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری 1400 برجام سیدحسن خمینی اصلاح طلبان رهبر انقلاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۷۱۶۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!