Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-01@22:10:53 GMT

بازی دیپلماسی با اهرم تروریسم و پاسخ قاطع ایران

تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۸۷۶۴۰

بازی دیپلماسی با اهرم تروریسم و پاسخ قاطع ایران

دولت آمریکا به موازات فشارهای دیپلماتیک در عرصه اقتصادی و دیپلماسی، از اهرم های امنیتی برای به ثمر رساندن تلاش های خود در پشت میز مذاکره می کند. باطل السحر چنین ترفندی، مقابله به مثل از سر قوت است، که غنی سازی ۶۰ درصدی می تواند اولین گام آن باشد. - اخبار بین الملل -

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم- طی هفته جاری در پی  اقدامی خرابکارانه در سایت هسته‌ای نطنز که آقای علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران آن را «تروریسم هسته‌ای» توصیف کرده، حادثه‌ای در یک بخش از شبکه توزیع برق تاسیسات هسته‌ای غنی‌سازی نطنز به وقوع پیوست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگرچه مسئولان اعلام کرده‌اند که این واقعه هیچ صدمات انسانی و آلودگی به دنبال نداشته است، امّا نگاهی فنی به موضوع مشخص می‌کند که خرابکاری در شبکه توزیع برق با هدف آسیب‌رساندن جدی به دستگاه‌های غنی‌سازی ایرانی انجام شده است. اقدامی که پیشتر هم آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها با نفوذ دادن ویروس استاکس‌نت در تاسیسات نطنز به دنبال انهدام سانتریفیوژها بودند اما موفق به این کار نشدند.

شبکه دولتی «کان»، وابسته به رژیم صهیونیستی گفته که اقدام روز یکشنبه کار اسرائیل بوده است. ادعایی که قبلاً نیز در برخی اقدامات مشابه از سوی رژیم صهیونیستی مطرح شده است.

ادعای نیویورک تایمز درباره تاثیر حادثه اخیر نطنز بر غنی‌سازی ایرانهویت عامل اختلال در سیستم برق مجتمع غنی‌سازی نطنز شناسایی شد

 

تیرماه سال  گذشته نیز انفجاری در سالن ساخت سانتریفیوژها در نطنز رخ داد که در آن واقعه نیز صهیونیست‌ها به صورت غیرمستقیم مسئولیت آن را پذیرفتند. علاوه بر اقدامات خرابکارانه ای که ذکر آن رفت، دلایل فراوانی وجود دارد که ترور دانشمند بزرگ هسته‌ای و دفاعی ایران شهید فخری‌زاده در آذرماه سال گذشته و نیز ترورهای دیگر دانشمندان در سالهای گذشته نیز به دست صهیونیست‌ها رخ داده است.

البته، هر نوع تحلیلی که این حملات را صرفاً به صهیونیست‌ها نسبت دهد و از نقش آمریکا غفلت کند تحلیلی به دور از واقعیت است. ژنوم سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی یکی است و این رژیم از بدو تولد همواره مورد حمایت 100 درصدی تمامی روسای جمهوری آمریکا اعم از دموکرات و جمهوری‌خواه بوده است و تفکیک آمریکا-رژیم صهیونیستی به خصوص در اقداماتی از این دست ساده‌انگاری سیاسی است.

از جمله دیگر دلایلی که فرضیه مشارکت آمریکا در این حمله را تقویت می‌کند این است که رویداد نطنز کاملاً در راستای منافع مذاکراتی دولت آمریکا است و می‌توان انتظار داشت که با هدف پایین آوردن دست ایران در مذاکرات، از طریق خرابکاری در مسیر پیشرفت‌های هسته‌ای طراحی شده باشد.

خبرنگار کانال 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی هم رضایت‌مندی مقام‌های آمریکایی از وارد آوردن خسارت به تأسیسات نطنز را مورد تأیید قرار داد. او نوشت: «بدون ظرفیت غنی‌سازی در نطنز طی ماه‌های پیش رو، ایران اهرم فشارش در مذاکرات را از دست می‌دهد. مقام‌های آمریکایی در کانال‌های اطلاعاتی و امنیت ملی رضایت خود را از خسارت واردشده به این تأسیسات ابراز کرده‌اند.»
 

توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که انتصاب فردی با سوابق دیپلماتیک مانند «ویلیام برنز» به سمت رئیس سازمان سیا در دولت بایدن را می‌توان در راستای تلاش دولت آمریکا برای بهره‌گیری از رویدادهای امنیتی در حوزه دیپلماسی تعبیر و تفسیر کرد. 

آنچه این پازل را کامل‌تر می‌کند احیای کارگروهی میان مقام‌های اطلاعاتی-امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای هماهنگی اقدامات علیه برنامه هسته‌ای ایران بود که روز 27 اسفندماه نخستین نشست آن برگزار شد و رسانه‌ها گزارش دادند به حصول توافقاتی میان دو طرف منجر شده است.

به علاوه، رسانه‌های غربی طی روزهای اخیر از سفر یوسی کوهن رئیس موساد به آمریکا با دستور کار مسائل هسته‌ای مربوط به ایران خبر داده‌اند و به نظر می‌رسد این سفر با اقدامات تروریستی از ناحیه موساد بی‌ارتباط نیست.

جدا از این موارد، مقام‌های آمریکایی درست سه روز بعد از امضای توافق هسته‌ای برجام به صراحت اعتراف کرده‌اند که اطلاعات به دست آمده از تأسیسات هسته‌ای ایران به واسطه توافق برجام می‌تواند به واشنگتن و تل‌آویو برای اقدامات خرابکارانه در تأسیسات هسته‌ای ایران کمک شایانی کند. 

به این اظهارات جاش ارنست، سخنگوی وقت کاخ سفید که روز 17 ژوئیه 2015 مطرح شده دقت کنید: «نکته کلیدی اینجاست. گزینه نظامی روی میز باقی خواهد ماند، اما وقعیت این است که این گزینه، تقویت هم خواهد شد چون ما این همه سال‌های متمادی را صرف جمع‌آوری جزئیات بیشتری درباره برنامه هسته‌ای ایران خواهیم کرد.»

او در ادامه می‌گوید: «بنابراین، اگر مقام‌های نظامی چه در آمریکا و چه در اسرائیل به تصمیمی برای هدف قرار دادن [تأسیسات هسته‌ای ایران] برسند آن تصمیم‌ها بر مبنای دانشی که طی این سال‌های متمادی از طریق این نظام بازرسی‌ها به دست می‌آوریم مبتنی بر اطلاعات خواهد بود و توانمندی‌های ما بهبود پیدا کرده است.» (منبع: سایت کاخ سفید، 17 ژوئیه 2015)

استاکس‌نت، ترور و نفوذ؛ جعبه پاندورای بازرسی‌های آژانس در ایران

یادآوری اینکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سازمانی کاملاً تحت سلطه آمریکا و غرب است و اطلاعاتی که در اختیار آژانس قرار گرفته همواره به فتنه‌های متعددی از جمله ترور دانشمندان هسته‌ای منجر شده ضرورت توجه به هشدارها درباره فتنه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی و تدوین برنامه‌هایی برای ایجاد بازدارندگی در برابر آنها را جدی‌تر می‌کند. 

سیاست دوستونه عملیات خرابکارانه میدانی از یک سو و درخواست مذاکرات از سوی دیگر از سیاست‌های نسبتاً قدیمی آمریکایی‌ها و صهیونیستها در ارتباط با موضوع هسته‌ای ایران است. آنان از یک سو، بویژه از سال 88 به این طرف که پیشرفتهای هسته‌ای ایران با غنی‌سازی 20 درصد وارد مرحله جدیدی شد، ترور دانشمندان یا عملیات خرابکارانه در تاسیسات را به موازات درخواست‌های ریاکارانه برای مذاکره به منظور رسیدن به تفاهم دنبال کرده‌اند.

این در حالی است که اگر درخواست مذاکره برای رسیدن به تفاهم و حل مناقشه موجود، رویکردی واقعی باشد، باید از چنین جنایت‌هایی در میدان خودداری شود. متاسفانه برخی مسئولان تلاش می‌کنند این اقدامات تروریستی را به معنای ضرورت تن دادن به ستون دیگر عملیاتی طرف مقابل، یعنی حضور به هر قیمت در مذاکرات، جا بزنند. این در حالی است که رفتن زیر بار چنین رویکرد غیرعاقلانه‌ای،عملاً باعث تقویت انگیزه طرف برای پیگیری همین سیاست دو ستونه خواهد شد.

بی‌هزینه گذاشتن چنین اقداماتی و حتی تقویت موضعی که خواست صهیونیست‌ها و آمریکایی‌هاست، یعنی امتیاز دادن در مذاکرات، ارسال سیگنالی به آمریکایی‌هاست که همین روند را ادامه دهند تا هم پشت میز مذاکره امتیاز بگیرند و هم در میدان اقدامات تروریستی و خرابکارانه خود را دنبال کنند. به همین دلیل است که تصمیم کشورمان برای اضافه کردن بر تعداد سانتریفیوژها در نطنز و از سرگیری غنی سازی 60 درصدی حداقل پاسخ منطقی به این اقدامات طرف مقابل است. این گام محکم ایران به مثابه عنصری بازدارنده هست، که احتمال تکرار اقدامات مشابه در آینده را تا حد زیادی کاهش می دهد، و از طرفی دست تیم مذاکره کننده را در مصاف با تیم های غربی بازتر می گذارد. بنابراین چنین تدبیری، هم از جنبه امنیتی، و هم از جنبه اقتصادی، در راستای تقویت تیم مذاکره کننده برای رفع تحریم ها، قابل ارزیابی است. 

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: شهدای هسته ای شهدای هسته ای رژیم صهیونیستی هسته ای ایران صهیونیست ها آمریکایی ها غنی سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۸۷۶۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!

این روز‌ها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبان‌ها افتاده و از اقصی‌نقاط جهان به گوش می‌رسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیست‌ها که در ماه‌های اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و ماه‌های اخیر نمی‌شود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاک‌سازی قومیتی سوغات شوم صهیونیست‌ها در این تهاجم است.

رسانه‌ای‌شدن بخشی از جنایت‌های ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستان‌ها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور می‌شد همبستگی عمیقی را بین ملت‌های مختلف علیه رژیم کودک‌کش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیست‌ها منجر شد.

 گزارش‌های ارسالی از دانشگاه‌های آمریکا یکی از شگفت‌انگیزترین اخبار این روز‌ها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریست‌پرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایت‌های بی‌دریغ کاخ‌سفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیاده‌خواهی صهیونیست‌های غاصب نمی‌شدند.

 مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشور‌های غربی ازجمله آمریکا برای بهره‌مندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملت‌های منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویداد‌های اخیر نشان می‌دهد که بومرنگ این بدخواهی‌ها به سمت کشور‌های غربی برگشته است و افکارعمومی این کشور‌ها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاست‌های نژادپرستانه هستند؛ مسأله‌ای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن می‌انجامد.

یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استاندارد‌های دوگانه دولت‌های غربی را به‌صورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها می‌شود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یک‌سو در سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های‌شان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم می‌گویند و از طرف دیگر با حمایت از گروه‌های تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار می‌کنند. سناتور‌های آمریکایی و دیپلمات‌های اروپایی پشت تریبون‌های رسمی، خودشان را دشمن نخست گروه‌های تروریستی معرفی می‌کنند، اما تاکنون عملیات قابل‌توجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگ‌افروزی و دست‌اندازی به ثروت‌های ملت‌هاست حرکت کرده‌اند و بی‌دلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسأله‌ای که با نگاهی به عملکرد دولت‌های غربی قابل رویت است و می‌توان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیست‌ها، از حمایت مردم بی‌دفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوق‌بشری شده‌اند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیب‌تر آن‌که در برخی موارد از اقدامات بشردوستانه‌ای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرم‌انگاری کرده و مانع ارسال کمک‌های بشردوستانه شده‌اند.
 
نقش آمریکا در تثبیت جریان‌های تروریستی‌
می‌سال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالی‌که این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیم‌گیرندگان کاخ‌سفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیست‌ها بسته‌اند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفته‌ها به‌دلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.

رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه تصمیم‌های متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تل‌آویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشور‌ها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غرب‌آسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیست‌ها برای آمریکایی‌ها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاش‌های زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوش‌خدمتی‌ها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کار‌ها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان می‌دهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
 
ریشه‌های تروریسم در غرب آسیا 
این سلسله‌اقدامات باعث شد تا کشور‌های غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلار‌های نفتی برخی حکام دست‌نشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غرب‌آسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربی‌ها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریست‌ها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولت‌های استعماری می‌کرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیون‌ها دلاری است که از طرف کارخانه‌های اسلحه‌سازی به خزانه آنها سرازیر می‌شود. پس پرواضح است که جنگ‌افروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوش‌دادن این معاملات پرسود است.

علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غرب‌آسیا و در قلب سرزمین‌های اسلامی حفظ امنیت مهم‌ترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیست‌ها به‌دلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی به‌منظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشور‌های منطقه و حتی جنبش‌های اسلامی مانند حزب‌ا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروه‌های تروریستی است تا کشور‌هایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.

 تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئه‌های پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقه‌ای این دولت استکباری مشغول حل‌وفصل این مسأله ویران‌کننده در داخل مرزهای‌شان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیست‌ها شوند و به‌این‌ترتیب این کشور‌ها علاوه بر این‌که مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولت‌های غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومت‌های خودکامه در آفریقا و غرب‌آسیا، حکومت‌های وابسته که با دیدن عاقبت هم‌کیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولت‌های تروریست‌پرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروه‌های تروریستی دارد و عجیب آن‌که بازهم دولت‌های خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.

حمایت دولت‌های اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروه‌های مسلح تجزیه‌طلب مثال‌های نغزی است که نشان می‌دهد دولت‌های غربی با استاندارد‌های دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشور‌های دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال می‌برند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشته‌اند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرش‌قرمز پهن می‌کنند. 

به هر تقدیر وقایع این روز‌های غزه وجنون نسل‌کشی توسط صهیونیست‌ها و حمایت عریان مدعیان حقوق‌بشر از این رژیم‌نژاد‌پرست نشان می‌دهد که باید مراقب آدرس غلط رسانه‌های غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سال‌ها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظم‌له فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیار‌های دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولت‌ها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جست‌وجو کرد.» بنابراین صحنه‌های غم‌انگیزی که این ماه‌ها از غزه مخابره می‌شود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر می‌شود.

منبع: رونامه جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • آیا در دانشگاه‌های آمریکا شعارهای یهودی ستیزی داده می‌شود؛ دانشجوی یهودی دانشگاه تگزاس به آن پاسخ می‌دهد (فیلم)
  • انتقاد کره شمالی از تحریم‌های اخیر آمریکا علیه ایران
  • پاسخ قاطع سفیر ایران به ادعای نخست‌وزیر دانمارک
  • با دیپلماسی فعال منطقه‌ای ایران خط لوله صلح با وجود کارشکنی آمریکا در حال ساخته شدن است
  • ترور برای بقا
  • ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!
  • پیام‌ها و پیامدهای عملیات «وعده صادق»/ اسرائیل و آمریکا تحقیر شدند
  • علیرضا عسگری؛ سوژه‌ای سوخته برای فرار از شکست
  • سپاه بزرگ‌ترین نیروی ضد تروریسم جهان است/ آمریکا به دنبال آتش بس در غزه نیست
  • سپاه بزرگترین نیروی ضد تروریسم جهان است/ آمریکا به دنبال آتش بس در غزه نیست