Web Analytics Made Easy - Statcounter

محسن اردستانی کارگردان مستند «لشکر زینبی» که شب گذشته با روایتی متفاوت از دیدارهای رهبر انقلاب با خانواده شهدا روی آنتن تلویزیون رفت، درباره تجربه ساخت این مستند به ارائه توضیحاتی پرداخت.

 بعد از مستندهای «در لباس سربازی» و «غیررسمی»، حالا «لشکر زینبی» تازه‌ترین مستندی است که با محوریت روایت و رونمایی از تصاویری دیده نشده از محافل صمیمانه رهبر انقلاب تولید شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
مستندی که شب گذشته دقایقی پس از لحظه افطار روی آنتن شبکه اول سیما رفت اما بازتاب‌هایش در فضای مجازی از چند روز پیش‌تر که تیزرهای آن منتشر شد، کلید خورده بود.

مستند «لشکر زینبی» به همت مؤسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای) و به کارگردانی محسن اردستانی تهیه و تولید شده است و در واقع اولین قسمت از مجموعه «این ستاره‌ها» محسوب می‌شود که قصد دارد به مرور گوشه‌ای از جلسات و ارتباط همیشگی رهبر معظم انقلاب با خانواده معزز شهدا اختصاص پیدا کند.

در آستانه پخش این مستند، میزبان محسن اردستانی کارگردان جوان درباره شرایط تولید و ویژگی‌های محتوایی این مستند به گفتگو بنشینیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفتگوی خبرگزاری مهر با کارگردان مستند «لشکر زینبی» است.

* صحبت درباره مستند «لشکر زینبی» را از اینجا آغاز کنیم که از نگاه شما به‌عنوان کارگردان، مخاطب اصلی این مستند چه کسانی هستند؟

پیش از این مستند من تجربه ساخت مجموعه «ملازمان حرم» را داشتم که اصولاً برنامه‌ای بود برای آن‌ها که ماجرای مدافعان حرم را قبول داشتند و هدف‌گذاری آن هم مخاطب ایرانی بود. برخی آن زمان از من می‌پرسیدند فکر می‌کنی اگر این مجموعه در کشور دیگری نمایش داده شود، چه واکنشی به آن خواهند داشت؟ من در جواب می‌گفتم برای آن مخاطبان باید جور دیگری کار کنیم و مستند بسازیم.

بعدها که این مجموعه در یکی از شبکه‌های تلویزیونی کشور ترکیه پخش شد، بازخوردهای عجیبی از آن گرفتم. در کشوری که نه تنها مدافع حرم ندارد، بلکه دولتش با این جریان مخالفت‌هایی داشته است. از این منظر می‌توانم بگویم این جنس مستندسازی از اساس می‌تواند برای مخاطب عام در نظر گرفته شود. فضای لبخند و اشک و حماسه در این آثار غالب است و به همین دلیل مخاطب عام می‌تواند به‌راحتی با آن ارتباط برقرار کند.

* این «لبخند و اشک و حماسه» را کمی بیشتر تشریح می‌کنید. بالاخره مستندسازی درباره سوژه حساسی مانند «مدافعان حرم» می‌تواند رویکردهای متنوعی داشته باشد از احساسی تا تبیینی و اقناعی. به نظر از مستندی مانند «لشکر زینبی» نمی‌توان انتظار اقناع داشت، به‌خصوص برای مخاطبی که اساساً از چنین اتمسفری خارج است و بیشتر سویه احساسی و حماسی در آن مدنظر قرار گرفته است. در چه فرآیندی و چرا تصمیم به تمرکز روی این وجه ماجرا گرفتید؟

این مستند مشخصاً روایت دیدارهای سال ۹۲ تا ۹۸ رهبرانقلاب با خانواده شهدای مدافع حرم در حسینیه شماره ۲ بیت رهبری است. ایشان دیدارهای دیگری هم در این قالب داشته‌اند اما ما متمرکز بر روی دیدارهای صورت گرفته در همین حسینیه بودیم. از نظر فرمی هم نه مانند مستند خوب «در لباس سربازی» از نریشن استفاده کردیم و نه مانند مستند خوب «غیررسمی» مصاحبه داشتم. این صرفاً یک انتخاب فرم متفاوت برای مواجهه با یک آرشیو است.

دو پلانی که رهبر انقلاب در آن‌ها دست فرزندان شهدای مدافع حرم را می‌بوسند، به نظرم مربوط لحظه‌های بزرگی است که اتفاقاً در همین مدت پخش تیزر هم بازتاب قابل‌توجهی در فضای مجازی داشته است. این لحظه‌ها کاملاً تصویری است و نمی‌توان آن‌ها را شرح دادسعی کردم ورودیه کار، حدود ۱۰ دقیقه ابتدایی به معرفی دشمن و معرفی مدافعان حرم اختصاص پیدا کند که در زمینه اقناع مخاطب هم می‌تواند مؤثر باشد. در ادامه روایت، مبانی حضور در این میدان را تبیین کردم و بعد هم سراغ ماجرای حضور اهل سنت در این عرصه رفتم. به نوعی در آغاز استدلال‌هایی مطرح می‌شود، در میانه، فضا احساسی می‌شود و در ادامه از نامه‌نگاری‌ها فرزندان مدافعان حرم به رهبر انقلاب می‌گوییم و در پایان هم اشاراتی به انتظار ظهور حضرت موعود (عج) می‌شود. این اسلوب کلی کار بود که کاملاً انتخاب خودم بود.

* پس تعمد داشتید که فضای کار خیلی گزارشی نباشد؟

شاید در قسمت‌های بعدی من هم تصمیم بگیریم سراغ راوی، نریشن یا مصاحبه بروم. احساس خودم این بود که اگر نریشن اضافه می‌کردم، در بخش‌های روایت مستند، شعاری می‌شد. به‌جای آن تصمیم گرفتم آنچه مدنظر دارم را در تصویر نشان دهم. مثلاً وقتی می‌خواستم از رفتار پدرانه رهبر انقلاب بگویم، به‌جای گفتن، چند لحظه کوتاه را به تصویر درآوردم تا مخاطب مستقیم آن را تماشا کند. مثلاً دو پلانی که رهبر انقلاب در آن‌ها دست فرزندان شهدای مدافع حرم را می‌بوسند، به نظرم مربوط لحظه‌های بزرگی است که اتفاقاً در همین مدت پخش تیزر هم بازتاب قابل‌توجهی در فضای مجازی داشته است. این لحظه‌ها کاملاً تصویری است و نمی‌توان آن‌ها را شرح داد.

* برگردیم به ماجرای واکنش مخاطبان ترکیه‌ای نسبت به مجموعه مستند قبلی شما یعنی «ملازمان حرم»؛ علاقه‌مندم از زبان شما بشنوم که زاویه ارتباط این مخاطبان که احتمالاً قرابتی با منطق پشت جریان مدافعان حرم ندارند، با این دست آثار مستند چیست؟

اگر بخواهم نظر شخصی‌ام را بگویم باید یک مثال بزنم. ماجرا عاشورا هم بعد احساسی دارد و هم بعد عقلانی که مکمل هم هستند. از سال ۹۱ که کار مستندسازی در حوزه مقاومت، مدافعان حرم و شهدا را آغاز کرده‌ام، این واقعیت را درک کرده‌ام که همه طیف‌های فکری در جامعه ما در بعضی حوزه‌ها مثل شهدا، اشتراک نظر دارند. بماند که برخی هنوز حرف‌ها و ان‌قلت‌هایی را در ماجرای مدافعان حرم مطرح می‌کنند اما حتی این بخش هم در مواجهه با ماجرای شهدا، کاملاً همراه هستند.

حسم این است که مخاطب عام و یا همان مخاطب خارجی که به آن اشاره کردید، با این روایت همراه می‌شود. همین روایت مستند، پر از سوژه‌ها و قصه‌هایی است که مستقلاً هم می‌توان به آن‌ها پرداخت. خود من خیلی از همین افراد و خانواده‌های شهدا را از نزدیک می‌شناسم. ویدئوهای دیدارهای رهبر با این خانواده‌ها حکم یک گنجینه را دارد که امید داریم بخش‌هایی از آن را بتوانیم در قالب این مجموعه مستند با مخاطبان عام به اشتراک بگذاریم.

* در مجموع چند ساعت راش از دیدارها در اختیار داشتید؟

هر دیدار یک ساعت‌ونیم تا دو ساعت بود و حتی اگر یک ساعت هم بخواهیم در نظر بگیریم، سی‌وخرده‌ای ساعت راش از این دیدارها در اختیار داشتم که بیش از یکی دو بار آن‌ها را دیدم و حتی راف‌کات‌های مختلف زدیم تا به نسخه نهایی رسیدیم.

مثلاً مصطفی صدرزاده یکی از شهدای معروف مدافع حرم است که برای مخاطب آشنا با این فضا، کاملاً شناخته‌شده است. در روایت اول مصطفی صدرزاده و بریده‌هایی از تصاویر مرتبط با او وجود داشت اما به‌جای آن ترجیح دادیم تصاویر مرتبط با شهید دیگری را استفاده کنیم که رسیدیم به روایت شهید مولایی که حضرت آقا در فیلم اشاره می‌کنند سن‌شان آنقدر زیاد بود که ریششان را کوتاه می‌کردند تا پذیرفته شوند. حرف اصلی مستند همان است اما تلاش کردیم در روایت‌های موازی دست به انتخاب بزنیم.

فضای حاکم بر دیدار خانواده شهدا با فضای دیدارهای دیگر مثل هنرمندان که شما به آن اشاره کردید، بسیار متفاوت است. خانواده شهدا بیشتر از جنس حماسه هستند. طرف فرزندش شهید شده اما آمده بگوید اگر دو فرزند دیگر هم داشتم تقدیم می‌کردم* معمولاً وقتی پای صحبت خانواده‌های شهدا می‌نشینیم، در کنار استحکام روحی و شکرگزاری که همواره در کلامشان مشهود است، گله هم کم ندارند. غالباً دردکشیده و زخم‌خورده‌اند. کمااینکه در بخش‌هایی از مستند «لشکر زینبی» هم شاهد طرح برخی درددل‌ها هستیم. اما کمی که در گفتگو با آن‌ها عمیق می‌شویم، اعتراضات بعضاً تندی نسبت به عملکرد نهادهای متولی حوزه شهدا هم هستند. در این دیدارهای رودررو با شخص اول کشور آیا هیچ‌وقت چنین دیالوگ‌های معترضانه و انتقادی در نگرفته است؟ چیزی شبیه همان اعتراض‌های تندوتیزی که مثلاً از زبان برخی سینماگران در مستند «غیررسمی» شاهدش بودیم. در این دیدارها واقعاً چنین گلایه‌هایی مطرح نشده یا براساس هدف‌گذاری‌ای که برای مستند «لشکر زینبی» داشتید، آن‌ها را در کار نمی‌بینیم؟

واقعیت این است که گله‌گذاری‌های خانواده شهدا در این دیدارها صرفاً یا ناظر به زخم‌زبان‌ها است که بخشی از آن را در همین مستند هم می‌بینید، یا ناظر به دلتنگی‌هاست...

* یعنی در ۳۰ ساعت راشی که شما در اختیار داشتید، جز این دو مورد گله‌گزاری دیگر نبود...

بله. محدود به همین موارد بود. اساساً فضای حاکم بر دیدار خانواده شهدا با فضای دیدارهای دیگر مثل هنرمندان که شما به آن اشاره کردید، بسیار متفاوت است. خانواده شهدا بیشتر از جنس حماسه هستند. طرف فرزندش شهید شده اما آمده بگوید اگر دو فرزند دیگر هم داشتم تقدیم می‌کردم. ارتباط قلبی و عاطفی با رهبری در این دیدارها بسیار مشهود و پررنگ است. گله‌ای هم اگر مطرح می‌شود از همین جنس است.

* واقعیت این است چون در بخش‌هایی از این دیدارها شاهد حضور مسئولان بنیاد شهید هم هستیم، احتمال دادم شاید گله‌گزاری‌هایی هم از باب درد دل در حضور رهبر انقلاب شده باشد...

بسیاربسیار کم است. حتی به یاد ندارم در این دیدارها حتی کسی نامه‌ای به رهبری داده باشد و طرح شکایتی کرده باشد. اتفاقاً شرایط برعکس است و بخش عمده‌ای از گلایه‌ها از این جنس است که ما هم می‌خواهیم به میدان برویم و شهید شویم. برای این درخواست از مسئولانی که اجازه حضور در میدان را به این خانواده‌ها نمی‌دهند، پیش رهبر گله می‌کنند.

* مجموعه «این ستاره‌ها» که «لشکر زینبی» قسمت اول آن است، در چند قسمت قرار است تولید شود؟

دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهدا از همان سال‌های جنگ برقرار بوده و ایشان دیدارهایی در سال‌های ریاست جمهوری هم داشته‌اند. بیش از قریب به دوهزار خانواده شهید تا به امروز با رهبری دیدار کرده‌اند که از خیلی از این دیدارها به‌ویژه دیدارهای دهه ۶۰ شاید امروز هیچ تصویر و راشی هم وجود نداشته باشد. بعضی از این دیدارها در محله‌ها و اماکن عجیب‌وغریبی رخ داده است. مثلاً موردی بود که ماشین حضرت آقا امکان ورود به منطقه را در پایین‌شهر نداشت. برای ادامه همین مجموعه «این ستاره‌ها» طرح تولیدِ حداقل دو قسمت دیگر آماده است و قسمت‌های بعدی آن به‌مرور تولید خواهد شد.

* جناب اردستانی شما قبل از «لشکر زینبی» مستندهای دیگری هم با موضوع مدافعان حرم کار کرده‌اید، کمی از ارتباط شخصی خودتان با این فضا بگویید و اینکه چه شد در این مسیر مستندسازی افتاده‌اید؟

زمانی پدرم به جبهه می‌رفت. مایی که اواخر دهه ۶۰ به‌دنیا آمدیم، همواره این آرزو را داشته‌ایم که حال و هوای آن سال‌ها را درک کنیم. سال ۹۳ اولین نوبتی بود که بالاخره توانستم به سوریه بروم و جنگ را از نزدیک ببینم. با مدافعان حرم آشنا شدم...

* سال ۹۳ به‌عنوان مستندساز به سوریه رفتید؟

بله. تا سال ۹۶ در قالب لشکر فاطمیون و با هماهنگی شهید ابوحامد به میدان می‌رفتم و اولین مستندهایم هم درباره مستندهای «فاطمیون» و «زینبیون» بود. در فضای ایران هم مجموعه «ملازمان حرم» را می‌ساختم. طبیعتاً در این زمینه علاقه قبلی داشتم اما از زمانی که این بچه‌ها را از نزدیک دیدم، این علقه بیشتر هم شد. من تجربه صحبت با شهیدی را داشتم که همین امروز هم تصویرش پس‌زمینه تلفن همراهم است. شهید سلیم اقبالی که شب عملیات با او مصاحبه داشتم و از فردای عملیات تنها آرزویم این است که جنازه‌اش برگردد. در همان عملیات به شهادت رسید.

ابراهیم حاتمی‌کیا جمله معروفی دارد که می‌گوید وقتی زمان جنگ داشتم از خط برمی‌گشتم، یک رزمنده بسیجی مچ پایم را گرفت و تا امروز گرمای دست او را دور مچ پایم احساس می‌کنم. از این منظر من هم چنین باوری دارم. سینما در ذات خود امری مقدس است و بهتر است که آن را خرج امور مقدسی مانند شهدا و یا رهبر انقلاب کنیماز سال ۹۳ تا امروز، هر سال ۲ تا ۳ نوبت به سوریه رفته‌ام. ابراهیم حاتمی‌کیا جمله معروفی دارد که می‌گوید وقتی زمان جنگ داشتم از خط برمی‌گشتم، یک رزمنده بسیجی مچ پایم را گرفت و تا امروز گرمای دست او را دور مچ پایم احساس می‌کنم. از این منظر من هم چنین باوری دارم. سینما در ذات خود امری مقدس است و بهتر است که آن را خرج امور مقدسی مانند شهدا و یا رهبر انقلاب کنیم. من هم تلاشم را کرده‌ام در این مسیر روی سوژه‌های دست بگذارم که دیگران کمتر دست می‌گذارند. واقعیت این است که تا زمانی که دو جایزه برای کارهایم گرفته بودم، حتی یک کلاس سینما هم نرفتم و بعد از آن بود که پیگیر آموزش شدم. همواره احساس می‌کنم در تمام این مسیر، دستی پشتیبانم بوده و راهنمایی‌ام کرده است. خدا به من لطف داشته که وارد این مسیر شوم.

* فکر می‌کنید مستندی از جنس «لشکر زینبی» چه نقشی می‌تواند در میدان خطیر «جنگ روایت‌ها» ایفا کند. به‌خصوص که می‌دانیم شبکه‌هایی مانند بی‌بی‌سی فارسی و من‌وتو در حوزه جریان مدافعان حرم افغانستانی، چندان بی‌کار نبوده‌اند و آثاری را تولید کرده‌اند. چقدر در ساخت این مستند بحث ورود تأثیرگذار به این میدان را مدنظر داشتید؟

بحث اصلی ما در زمینه تولید است. در حوادث سال ۸۸ خاطرم هست که اجتماعات نیروهای انقلابی و حزب‌اللهی گاه پرشمارتر هم بود اما انعکاسی در فضای مجازی پیدا نمی‌کرد. در حالی فیلم‌های طرف مقابل بارها در فضایی مانند یوتیوب بارگذاری و دیده می‌شد. شرط اصلی ورود بچه‌های حزب‌اللهی به میدان است. باید در این میدان سربازی کنیم.

این میدان، میدان جنگ است. همان زمان جنگ هم کسی می‌خواست به جبهه برود، حتماً ملاحظات و مشکلات بروکراسی پیش رویش وجود داشته است. نکته‌ای که حضرت آقا روی آن بارها تأکید داشته‌اند این است که در این مسیر ناامید نشوید و ادامه دهید. ما باید هر کدام در حوزه کاری خودمان بجنگیم. از سوی دیگر نهادهای متولی هم در زمینه پرورش و هدایت نیروها ضعف جدی دارند. کاش امروز یک مرتضی آوینی داشتیم که به من می‌گفت، محسن اردستانی، وقتی به سوریه می‌روی، تو درباره این موضوع کار کن. به دیگری موضوع دیگری را می‌سپارد...

* چیزی شبیه فرماندهی...

بله فرماندهی فضای فرهنگی این میدان. علاوه بر اینکه این میدان نیاز به پرورش نیرو هم دارد.

* اتفاقاً یکی از مستندسازان حوزه مقاومت در گفتگویی با خبرگزاری مهر روی این موضوع تأکید داشت که حاج قاسم سلیمانی، چنین نقشی را در مواجهه با بچه‌های مستندساز ایفا می‌کرد. گرا می‌داد به بچه‌های مستندساز و این یعنی یک نگاه درست به موضوع «رسانه» و استفاده هدفمند از این ظرفیت....

حضرت آقا زمانی بحث آتش به اختیار را مطرح کردند که ارتباط میان فرماندهی و بدنه نیروها از بین رفته باشد. در این میدان قرار نیست ناامید شویم. باید مراکز فرهنگی ما متوجه مراحل آموزش و هدایت فیلم‌سازان باشد. این اتفاق امروز رخ نمی‌دهد اما به هر حال شاهد پرورش مستندسازانی در این میدان هستیم.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: کارگردان انقلاب با خانواده محسن اردستانی فضای مجازی خانواده شهدا رهبر انقلاب مدافعان حرم لشکر زینبی خانواده ها مدافع حرم حضرت آقا مچ پایم لحظه ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۰۶۷۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«در پا به ماه» نسخه نپیچیدیم بچه‌دار شوید/ تولد ۲۰ نوزاد را دیدیم

امیرحسین اسیوند کارگردان مستند «کر کوهستان» از مجموعه مستند «پا به ماه» درباره این اثر به خبرنگار مهر گفت: «کر کوهستان» اولین سوژه و اولین قسمت از فصل دوم مجموعه «پا به ماه» است. این مستند روایتگر قصه زوجی از عشایر است که در انتظار تولد فرزند خود، با مسایل و مشکلاتی مواجه هستند.

این کارگردان مطرح کرد: از آنجایی که من پیش از این چند مستند در منطقه بازُفت استان چهار محال بختیاری ساخته بودم، از طریق ارتباطاتی که داشتم و آدم‌های محلی که می‌شناختم، با زوج سوژه «کر کوهستان» آشنا شدم. در آن مقطع مادری که سوژه این مستند بود، قرار بود ۱۰ روز دیگر زایمان کند، به همین دلیل ما زودتر راهی محل زندگی آن‌ها شدیم تا با این خانواده آشنا شویم. روزی که به آنجا رسیدم، حوالی ساعت ۲ بعد از ظهر بود که متوجه شدیم درد زایمان این خانم آغاز شده است. در همین شرایط کار ساخت مستند را آغاز کردیم و توانستیم مقداری تصویر بگیریم. البته از این دست موارد پیش‌بینی نشده در همه قسمت‌های این مجموعه مستند داشته‌ایم.

اسیوند ادامه داد: در «کر کوهستان» مسیر رسیدن به محل زندگی این زوج بسیار سخت بود؛ مسیری که در طی آن ما باید از رودخانه عبور و در ادامه یازده کیلومتر در دامنه کوه حرکت می‌کردیم تا به محل زندگی آن‌ها برسیم چون سوژه ما جزو عشایر بودند. ضمن اینکه محل استقرار آن‌ها حتی برق نداشت و ما امکاناتی برای کپی کردن راش‌ها نداشتیم‌. همین موضوع فرایند ساخت اثر را سخت می‌کرد اما خداراشکر زن و شوهری که سوژه «کر کوهستان» بودند همکاری خوبی با ما داشتند.

این کارگردان با اشاره به اتفاقات پیش‌بینی‌نشده در طول ساخت این مستند بیان کرد: ما یک شب مشغول فیلمبرداری بودیم که یکی از آشنایان این زوج وارد محل فیلمبرداری شد و به ما گفت اجازه کار ندارید. با توجه به اینکه این زن و شوهر آدم‌های ساده‌ای بودند این شخص مدام به آن‌ها می‌گفت چرا اجازه می‌دهید از زندگی شما تصویر بگیرند. آن شب بسیار سخت بود. ما کار را رها کردیم. فردای آن روز اما توانستیم از طریق بهیار و افرادی که می‌شناختیم مسأله را به صورت رفاقتی حل کنیم. این خانواده با آنکه راضی بودند اما گویا نمی‌توانستند جلوی آن شخص چیزی بگویند. مسایل این چنینی زیاد داشتیم و «پا به ماه» جزو مجموعه مستندهایی است که تولید سختی داشت.

این کارگردان عنوان کرد: هرچند محل زندگی این زوج یک راه سخت و صعب‌العبور داشت اما این موضوع برای این خانواده مسأله خیلی غریب و پیچیده‌ای نبود یعنی برای این زن عشایر، اینکه بخواهد یک مسیر خیلی طولانی را برای زایمان طی کند، سخت نبود. چون به طور کلی ماهیت زندگی عشایری همین است و بر اساس همین سختی‌ها پیش می‌رود. با این حال حضور گروه فیلمسازی هم باعث می‌شد آن‌ها احساس تنهایی نکنند و به آن‌ها قوت قلب می‌داد. البته بر اساس آنچه شنیدیم، متوجه شدیم به دلیل همین راه سخت و برای انتقال یک زن دیگر به بیمارستان به منظور زایمان، یک‌بار بالگرد آمده بود اما این خانواده نخواستند این اتفاق بیفتد و سوژه ما خودش خواست تا این مسیر سخت را طی کند و به بیمارستان برسد.

اسیوند با اشاره به مسأله فرزندآوری اظهار کرد: در این مستند ما نمی‌خواستیم درباره فرزندآوری سفیدنمایی کنیم و بگوییم همه چیز خیلی عالی است، پس به زودی صاحب فرزند شوید! ما همه می‌دانیم شرایط اقتصادی خوب نیست اما به هر حال فرزندآوری وجه مهمی از امید به زندگی است. یعنی اینکه انسان به نسل خود ادامه دهد و فرزندی به دنیا بیاورد بارقه‌ای از امید و روشنی را در زندگی ایجاد می‌کند.

وی افزود: ما در طول ساخت این مجموعه مستند تولد بیست بچه را از نزدیک دیدیم؛ لحظه‌ای که پدر و مادر برای اولین بار بچه را می‌دیدند یا آن لحظه‌ای که پدر برای اولین بار با بچه روبه‌رو می‌شد، ما با دیدن ذوق و احوال خوب والدین متوجه می‌شدیم چقدر حس جذابی دارند. باید بگویم وقتی مستند «همیشه با هم» به‌عنوان یکی از قسمت‌های این مستند پخش شد علی‌رغم اینکه فکرش را هم نمی‌کردم، اما پیام‌ها و کامنت‌های بسیاری مبنی‌بر این داشتم که می‌گفتند چقدر این لحظات جذاب و شیرین است. آن‌هایی که نمی‌توانستند صاحب فرزندی شوند، می‌گفتند کاش ما هم می‌توانستیم این لحظات را تجربه کنیم.

این مستدساز در ادامه تأکید کرد: ما نمی‌خواستیم نسخه‌ای بپیچیم و به مردم بگوییم بروید و صاحب فرزند شوید بلکه ما با یک درام و بر اساس واقعیتی که در زندگی وجود دارد، خواستیم لحظاتی را که خیلی‌ها در زندگی از نزدیک ندیده‌اند، به تصویر بکشیم تا شاید برایشان ملموس شود.

اسیوند در پایان درباره فرم ساده این مستند اظهار کرد: قصه و سوژه «کر کوهستان» آنقدر جذاب و شیرین بود که نخواستیم چیز پیچیده‌ای به ماجرا اضافه کنیم، ما فقط سعی کردیم گروه، داستان و سوژه را هدایت کنیم، کناری بایستیم و اتفاقات را مشاهده کنیم. مثلاً آن سکانسی که این مادر با بچه خود با کلک (نوعی قایق) به روستا و آن زندگی عشایری برمی‌گردد برای من بی‌نظیر بود، چون خانواده‌ای را می‌دیدم که به اصالت خود و جایی که به آن تعلق داشتند به همراه یک کودک برمی‌گشت؛ کودکی که قرار بود یک زندگی دیگر را در آنجا آغاز کند.

این مستند که به تازگی روی آنتن شبکه دو سیما رفته در جشنواره فیلم مستند «سینماحقیقت» نیز حضور داشته است.

کد خبر 6090646 عطیه موذن

دیگر خبرها

  • روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی
  • «در پا به ماه» نسخه نپیچیدیم بچه‌دار شوید/ تولد ۲۰ نوزاد را دیدیم
  • بازدید مدیرکل بازرسی لرستان از میدان شهدا خرم آباد
  • دیداری از جنس تکریم خانواده شهدا
  • نمایشگاه شهدا سمنان برای بازدید رهبر معظم انقلاب آماده می‌شود
  • کنگره شهدای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران دهم خرداد برگزار می‌شود
  • استقبال شاعر «سلام فرمانده» از غزل رهبر انقلاب
  • شاعر سلام فرمانده به استقبال غزل رهبر انقلاب رفت
  • روایت خزعلی از جنبش تعهد به خانواده
  • تجلیل از راویان فعال روحانی موسسه فرهنگی روایت سیره شهدا