در برنامه ضیافت عنوان شد؛ بصیرت دینی آیتالله شفتی چگونه توطئه انگلیسی را خنثی کرد
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۳۵۴۱۶
به گزارش الف، در چهارمین شب از "ضیافت" رمضانی شبکه قرآن و معارف سیما سیره علمی، عملی و مبارزاتی مرحوم "سید محمدباقر حجت الاسلام شفتی" از عالمان و فقهای بزرگ قرن سیزدهم هجری قمری و اولین کسی که به لقب "حجت الاسلام" مشهور شد، مورد بررسی و معرفی قرار گرفت.
بهره گیری از جلسات درس و بحث علمای بزرگ ایران و عراق
حجت الاسلام سیدمهدی شفتی از نوادگان شیخ محمدباقر شفتی، در خصوص این عالم مجاهد با توصیه به مطالعه کتاب "بیان المفاخر" که بر مبنای سیره آیت الله شفتی به قلم سیدمصلح الدین مهدوی به چاپ رسیده، اظهار داشت: ایشان به دلیل اشتیاق عجیبی که به تحصیل علم داشت در سن حدود ۱۸ سالگی به عتبات مشرف شد و ابتدا در کربلا به خدمت مرحوم سیدعلی طباطبایی، صاحب "ریاض المسائل" رسید و حدود یک سال و اندی در جلسات درس و بحث ایشان شرکت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: شیخ محمدباقر به این میزان اکتفا نکرد و در نجف در جلسه درس بزرگانی مانند سید بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطا حاضر شد. نقل است که ایشان به دلیل درمان یک بیماری مجبور به عزیمت به کاظمین می شود و همین بهانه ای می شود تا خود را به محضر سیدمحسن اعرجی که درس مفصلی در کاظمین داشت، برساند و به این ترتیب یک سال و اندی نیز در این محافل کسب علوم و فضل میکند و کتابی هم در همین اثنا در باب قضا و شهادات می نویسد که یک کتاب استدلالی است و ان شاءالله به زودی چاپ می شود.
حجت الاسلام شفتی خاطرنشان می کند: حاج سیدمحمدباقر بعد از حدود ۸ سال تشرف در عراق و عتبات، به ایران باز می گردد و در درس مرحوم میرزای قمی که خیلی هم پرمحتوا بوده شرکت میکند. بعدها در این خصوص میگوید استفاده ای که در این شش ماه از درس میرزا بردم بیش از عراق بود. بعد هم که در کاشان به محضر ملامهدی نراقی می رسد و در نهایت به اصفهان عزیمت می کند و همان جا سکنا می گزیند.
محبت به یک حیوان چگونه زندگی مرحوم سید را متحول کرد
این مؤلف و مدرس حوزه علمیه با اشاره به اینکه آیت الله شفتی در ابتدای سیر علمی و فقهی اش در فقر شدید به سر می برد، گفت: ایشان در شرایطی به اصفهان آمد که فقط یک قبا داشت و بقچه ای از نان خشک و یک کتاب مدارک که به گفته برخی، وقفی بوده است.
وی افزود: مرحوم سید در این شرایط گذران زندگی می کرده است که شبی، یک شهریه نذری بین طلاب توزیع می کنند که یک ریال آن هم به ایشان می رسد. مرحوم سید که در حالت ضعف و گرسنگی بوده برای رهایی از این حالت، ظاهرا شش گوسفند یا ارزان ترین رحمیات گوسفند را به عنوان غذا تهیه میکند تا سد جوع کند. در مسیر مدرسه یا خانه، سگی را می بیند که در خرابه ای، مشغول شیر دادن به تعدادی توله سگ است اما شیر ندارد. با دیدن این صحنه حال رقتی به مرحوم سید دست می دهد که بلافاصله همه آن جگر را تکه تکه کرده و در دهان سگ می گذارد.
نوه آیت الله شفتی اظهار داشت: بعد از این قضیه، شخصی از متمولین و خوانین رشت که پدرش به رحمت خدا رفته بود، وصیت میکند که اموال پدرش به مرحوم سید محمدباقر شفتی برسد و سفارش میکند که بخشی از این اموال را برای خودت بردار و بخش دیگری را در تجارت بگذارید و از سودش استفاده کنید و اینطور می شود که مرحوم سید از اوضاع تنگدستی و فقر به یکی از ثروتمندان شهر تبدیل می شود.
نامه ای که توطئه انگلیسی را خنثی کرد
وی با اشاره به نامه تاریخی مرحوم شفتی به وزیر مختار انگلیس که منجر به خنثی شدن توطئه دستگاه استکبار بریتانیا شده است، بیان داشت: سیاست اصلی انگلستان در جنوب و جنوب غرب آسیا مبتنی بر حفظ هندوستان بود. برای حفظ مرزهای شمال غربی هند که گذرگاه ورود به شبه قاره بود و امکان حمله به آن از این مسیر وجود داشت، باید حکام و امرای وابسته به انگلستان به ویژه در هرات قدرت در دست داشتند.
این استاد حوزه ادامه داد: در دوره قاجار با حمله محمدشاه به هرات، مرزهای هند در معرض خطر قرار گرفت. "سر جان مک نیل"، وزیر مختار انگلیس، درصدد برآمد تا به هر وسیله ای شاه را وادار به ترک محاصره و جنگ در هرات کند. لذا از شوراندن متنفذان محلی تا تلاش برای اخذ فتوا از علما را در برنامه قرار داد. بر همین اساس مک نیل نامه ای خطاب به شیخ محمدباقر نوشت. نفوذ بالایی که مرحوم سید نزد دولت و مردم ایران داشت، اقتضا میکرد که وزیر مختار انگلیس در برخی کارها متوسل به مرحوم سید شود؛ شاید بتواند از جایگاه ایشان به نفع خودشان استفاده کنند.
حجت الاسلام شفتی خاطرنشان کرد: بصیرت و بینش دینی و هوش سرشار مرحوم سید، موجب می شد تا اقدامات او در مواقع حساس به نفع مسلمین تمام شود.
وی یادآور شد: مک نیل وزیرمختار دربار بریتانیا نامه ای ۹۰۰ کلمه ای به مرحوم سید می نویسد و قصد سواستفاده از رابطه شکرآب آیت الله شفتی و شاه ایران را میکند که سیدمحمدباقر در نامه ای ۲۴۰۰ کلمه ای، به طور مبسوط و مطابق با موازین فقهی و عرفی و قانونی پاسخ او را می دهد و در نامه از حمله محمدشاه به هرات دفاع می کند که مورد تعجب مک نیل قرار میگیرد. محمدشاه هم که این نامه را به نوعی حکم تأیید خود می بیند، هم نامه مک نیل و هم پاسخ سیدمرحوم را به طور وسیع منتشر میکند و به این ترتیب توطئه انگلیس خنثی می شود.
فقرا؛ شریک ثروت مرحوم سید
نوه آیت الله شفتی تصریح میکند: مرحوم سید دست بخشنده ای داشت و وجوهاتی که به دستش می رسید را در همان لحظه بین فقرا توزیع می کرد. مرحوم تنکابنی نقل میکند که در کتابخانه، خدمت مرحوم سید رسیدم و همان لحظه وجوهاتی رسید که به صورت سیم و زر بود و به قدری زیاد بود که من که این سوی میز نشسته بودم، نمیتوانستم مرحوم سید را ببینم. آیت الله شفتی همان لحظه دستور داد فقرا را خبر کردند و به اندازه ای که من یک قلیان چاق کنم، تمام آن سکه های نقره و طلا بین فقرا توزیع شد.
وی افزود: یکی از منتقدان سیدمرحوم به این ثروت اندوزی ایشان نقد وارد کرده است که آقای مهدوی در پاسخ به او نوشته است، آیت الله شفتی همانطور که دست گیرنده داشت، به همان اندازه نیز بخشش می کرد و از اموال دنیا چیزی برای خود برنداشت.
ساخت مسجدی که هزینه اش گریه سحری بود
حجت الاسلام شفتی با اشاره به احداث مسجد بزرگ "سید" در اصفهان توسط سیدمحمدباقر شفتی اظهار داشت: به نظر من اصلا یکی از مأموریتهای مرحوم سید برای رفتن به اصفهان ساختن مسجد عظیم سید بود. چرا که ساخت چنین مسجدی تا آن زمان فقط در قدرت شاهان بود که به خزانه مملکت دسترسی داشتند. جالب است که وقتی از ایشان می پرسند که ثروت شما چطور اینقدر زیاد شد، ایشان می فرماید "دست ما در خزائن الهی است". یا در جای دیگر می پرسند هزینه ساخت مسجد را از کجا آوردید که می فرمایند "از گریه های سحری". چرا که ایشان از بکائون روزگار بودند و نقل است که تاب تحمل روضه اهل بیت و سیدالشهدا (ع) را نداشتند.
گفتنی است، ویژه برنامه افطار شبکه قرآن و معارف سیما با عنوان "ضیافت" به مدت سی شب در ماه مبارک رمضان و با اجرای سیدعلی قوامی مهمان خانه روزه داران است.
منبع: الف
کلیدواژه: آیت الله شفتی مرحوم سید نامه ای مک نیل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۳۵۴۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله مظاهری: روش مواجهه با جوانان، دهنکجی و رَمی به بیعقلی و بیدینی نیست
رئیس حوزه علمیه اصفهان به مسئولان و دلسوزان کشور توصیه کرد، «با نهایت جدّیّت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلّق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانیها و ضعفها و خطاها و بیعملیهای ما نشود، که در اینصورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظارهگر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایستۀ نظام اسلامی نیست.»
آیت الله العظمی حسین مظاهری در پیامی به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر» نوشتند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
قالَ الله سُبحانَه و تَعالی: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه»
به رغم گذشت چهل و چهار سال از شهادت اسفناک متفکّر عالیمقام و اندیشمند بزرگ مرحوم آیت الله شهید مطهّری «قدسسرّهالشّریف»، هم ثُلمه و خلأ فقدان آن استادِ اسلامشناسِ برجسته، هنوز در جامعۀ اسلامی محسوس و ملموس است که: «ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ»؛ و هم به فضل خداوند متعال، آثار بنان و بیان آن دانشمند پرتلاش، همچنان مورد استفادۀ فرهیخنگان و حقجویان است که: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتی أُکُلَها کُلَ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها».
همایش با سابقۀ «حکمت مطهّر» که با هدف زنده نگاه داشتن یاد و نام و آثار علمی این شهید والامقام برگزار میشود، و از این جهت باید به اهتمام نیکوی متصدّیان و دستاندرکاران آن آفرین گفت، اینک و در هجدهمین دورۀ خود، موضوع بسیار با اهمیّت «جوانان» را مطمح نظر قرار داده است، موضوعی که یکی از مهمترین و بلکه باید گفت اساسیترین نقطۀ هدفگذاری مرحوم شهید مطهّری «رضواناللهتعالیعلیه» در عموم تلاشهای علمی و فکری ایشان بوده است.
آن متفکّر زمانشناس، به حق، یکی از موفقترین اندیشمندان و مصلحان اسلامی بود که با روحیّات و نیازهای فکری نسل جوان در زمانۀ خود، آشنایی کامل داشت و علاوه بر این زبان آن نسل تکاملخواه و جستجوگر را به خوبی میدانست و با گوش جان، پیامها و خواستههای به جای این نسل را میشنید و متناسب با آن نیازهای فکری و نظری، به موقع و بدون فوت وقت، به وسیلۀ آثار ارزشمند خود با جوانان، ارتباط مؤثّر و تعامل سازنده برقرار مینمود.
آن استاد فهیم و نکتهپرداز به نیکی دریافته بود که اگر اذهان و ضمائر جوانان حقطلب، با حقایق، سیراب نگردد، با مطالب ناحق پر خواهد شد، و از اینرو تمام سعیِ مشکور خود را بر این نقطۀ اساسی متمرکز کرده بود که نسل جوانِ آن دوره را که از سویی با هجوم افکار مادی و الحادی مواجه بودند و از سوی دیگر تحت سیطرۀ فرهنگ غربگرایی رژیم طاغوت قرار داشتند، به روشهای متین علمی و فکری، با حقایق اسلام و معارف انسانساز قرآن و عترت آشنا سازد و چه بسیار جوانان و محافل جوان که به دستِ قدرتمندِ دانش و بینش این استاد متفکّر، در سرتاسر ایران و خارج از مرزهای این کشور، از خطر الحاد مارکسیستی و انحطاط لیبرالیستی و التقاط دینیِ گروهکهای پر سر و صدای آن دوران، نجات پیدا کرده و با آشنایی با حقایق نورانی قرآن کریم و عترت طاهره «سلاماللهعلیهم»، به رشد فکری و دینی دست یافته و به حیات طیّبه نائل گشتند و سپس در مهمترین مقاطع دوران معاصر یعنی در نهضت و انقلاب شکوهمند اسلامی و سپس در تأسیس نظام جمهوری اسلامی و پس از آن در بزنگاههای خطیر این نظام، نظیر دفاع مقدّس و نظایر آن و همچنین در عرصۀ حوزههای علمیّه و دانشگاهها و متن جامعۀ اسلامی و محافل جوانان، نقش برجسته و سازندۀ نظری و عملی ایفاء کردند و اثرات گسترده و عمیق مجاهدتهای فکری آن استاد فکور را در مقام عمل و نظر به منصۀ ظهور درآوردند و هنوز نیز آن برکات بزرگ، بحمدالله و المنّه استمرار دارد و بیجهت نبود که امام بزرگوار «اعلیاللهمقامه» توصیه فرمودند: «کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسههای غیراسلامی فراموش شود».
رحمت بیکران و رضوان بیپایان حقتعالی بر روح آن استاد شهید متفکّر باد که بیتردید، حقّ بزرگی بر نسل جوان این کشور در آن دوره و دورههای پس از آن تا به امروز دارد و بیسبب نبود که استادان عظیمالشّأن او یعنی امام راحل بزرگوار و حضرت علّامه طباطبایی «قدّساللهتعالیسرّهما» در شهادت و فقدان اسفناک او، همچون پدرِ فرزند از دست داده، گریستند و ملّت فهیم ایران نیز در غم مصیبت او یکپارچه عزدار شد: «وَ سَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا».
در این فرصت کوتاه و به مناسبت طرح مسألۀ مهمّ «جوانان» لازم میدانم بر دو نکتۀ اساسی، در این محفل فکری و فرهنگی تأکید نمایم:
نکتۀ اول اینکه: همانگونه که مرحوم شهید مطهّری «طابثراه» به خوبی دریافته بود، برخورد و مخاطبه با نسل جوان، بسیار خطیر و حسّاس است و باید براساس منطق و استدلال و واقعبینی در همۀ ابعاد مسائل نظری و مشکلات عملی جوانان، تنظیم و ساماندهی شود، زیرا اگر به سؤالات نظری و پرسشهای نسل جوان که چه بسا، بسیار اندیشهسوز و ذهنآزار نیز باشد، و همچنین به احساسات و عواطف این نسل پرتکاپو و نیز به خواستههای به حق و به جای آنان، پاسخ منطقی و صحیح داده نشود، قطعاً موجب سرخوردگی و ناامیدی و بیاعتمادی و در نهایت طغیانگری این نسل مطالبهگر خواهد شد و زیان آن برای جامعۀ انسانی، بسیار وسیع و عمیق خواهد بود.
روش مخاطبه و مواجهه با جوانان، روش دهنکجی و انتقاد و سرزنش و رَمی به بیعقلی و بیدینی نیست، و با چنین روشی محال است که بتوانیم جلوی انحرافات دینی و کجرویهای اخلاقی را در نسل جوان بگیریم. اگر خواهان هدایت و رشد نسل جوان هستیم، تنها راه متین و صحیح آن این است که: اولاً باید از نزدیک با درد و رنج جوانان آشنا شد و ثانیاً با زبان منطق و عطوفت و مهربانی با آنان، تعامل سازنده برقرار کرد، چنانکه در آن بیانِ بلندِ رییس مذهب جعفری، حضرت امام صادق «سلاماللهعلیه»، که این روزها در آستانۀ سالروز شهادت آن امام به حق ناطق، قرار داریم، آمده است که به بعضی از اصحاب خود که دربارۀ مخالفان عقیدتی در آن روزگار از آن امام همام پرسیده بود، فرمودند: «فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أ مَا عَلِمْتَ أَنَ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ»: با آنان خشونت نورزید، مگر نمیدانید که فرمانروایی و خلافت بنیامیّه، مبتنی بر زورِ شمشیر و فشار و ستم بود، ولی حکمرانی و ولایت ما مبتنی بر ملایمت و دوستی و متانت و تقیّه و رفتار نیکو و پارسایی و کوشش فراوان است، پس کاری کنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید رغبت و گرایش پیدا کنند.
قرآن کریم با اینکه دین و معارف تابناک آن را «حق و مطابق با حقیقت» معرّفی میکند و آن را «حنیف و منطبق بر فطرت» برمیشمارد و «قیّم و پایدار و به دور از هرگونه سستی» قلمداد میکند، ولی با همۀ این اوصاف، به پیامبر رحمت و محبّت و دانایی، که سراسر وجودش، سرشار از عطوفت و مهربانی و نرمخویی با مردمان بود و برخلاف پارهای از تفکّرات اعوجاجی، ذرّهای تلخی و تندی و خشونت در آن راه نداشت، به طور مکرّر تصریح میفرماید که در ارائۀ دین و تعالیم دینی نباید تحمیل و اکراه و اجبار وجود داشته باشد: «فَذَکِّر إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ، لَّستَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ» «وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخَافُ وَعِیدِ» و آیاتِ بیّنات متعدد دیگر.
و، امّا نکتۀ دوم که آن نیز برخوردار از اهمیّت جدّی است این است که: خواستههای به حقّ نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند، باید در رأس توجّه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب اساسی، توجّه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به درستی پاسخ داده نشود و جوانان ما با معضلات بزرگی نظیر فشارِ بیکاری و افسانۀ مسکن و بحرانِ افزایش سنّ ازدواج و فقر و تبعیض و فساد و اعتیاد و سایر آسیبهای شکنندۀ اجتماعی مواجه بوده و خود را در مقابلۀ با این مشکلات خانمانسوز، بیپناه ببینند، قطعاً ما با بحران سرمایۀ اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجۀ خسارتبار آن کاهش مشارکتهای ملّی و اجتماعی است.
تعالیم دینی و نیز تجربۀ تاریخ بشری به خوبی نشان میدهد که مردمی که با غول فقر، دست و پنجه نرم کنند، در جهات فرهنگی و دینی هم، قوّت و قدرت خود را از دست میدهند، چرا که به مصداق آن سخن والای تکاندهنده که ائمّۀهدی «سلاماللهعلیهم» از رسول خدا «صلیاللهعلیه وآله و سلّم» نقل کردهاند که: «کَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً»، فقر، هممرز با بیایمانی است. پیامبر اکرم که به تعبیر خداوند متعال، تمام وجود مبارکش آکنده از نهایت دلسوزی برای ایمان مردمان بود، ولی به خوبی دریافته بود که تنگنای نان و گردباد اقتصاد ناسالم و معضلات طاقتفرسای معیشتی، چگونه دین و ایمان آدمی را در مینوردد و از اینرو با تضرّع به پیشگاه خداوند مهربان عرضه میداشت: «اَللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لاَ صَلَّیْنَا وَ لاَ أَدَّیْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ!»
این بیان هشداردهندۀ رسول خدا «صلواتاللهعلیه وآله» باید نصب العین و در منظر دیدِ هر روزۀ مسئولان کشور و همۀ دلسوزان این مرز و بوم و همۀ دغدغهمندان برای نسل جوان باشد و با نهایت جدّیّت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلّق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانیها و ضعفها و خطاها و بیعملیهای ما نشود، که در اینصورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظارهگر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایستۀ نظام اسلامی نیست.
هر دو نکتهای که به اجمال بیان شد، چه نکتۀ اول که مربوط به ساحت اندیشه و فکر و نظر بود، و چه نکتۀ دوم که مربوط به عرصۀ اجرا و عمل میشود، مطمح نظر همۀ متفکّران دینی و مصلحان اجتماعی از جمله مرحوم آیةالله شهید مطهّری «اعلیاللهمقامه» بوده و امید است همۀ اندیشهورزان و نیز همۀ مجریان و سیاستمداران، بدان توجّه بیش از پیش نمایند. انشاءالله.
از خداوند تعالی علوّ درجات استاد شهید مطهّری «قدّسسرّه» و نیز صلاح و سداد نسل جوان و سرافرازی و تأیید ملّت ایران را مسألت مینمایم. انّه ولیّ الهدایة و التّوفیق.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
حسین المظاهری
۹ / اردیبهشت / ۱۴۰۳،
۱۹ / شوال / ۱۴۴۵