چه کسی به دنبال فرسایشی کردن مذاکرات است طرف ایرانی یا خارجی؟
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۶۴۲۰۷
مذاکرات وین با دستور مستقیم رهبر معظم انقلاب در اول ماه رمضان آغاز شد. رهبر معظم انقلاب از مذاکره کنندگان خواستند که مذاکره را بدون وقت کشی ادامه دهند. این دستور در زمانی صادر شد که اسرائیل با تروریسم هسته ای در نطنز به دنبال بر هم زدن مذاکرات وین و عقب نشینی ایران بود که پاسخ کوبنده مقام معظم رهبری فصل الخطاب مذاکرات وین شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدجواد ظریف در واکنش به فرمایش رهبر معظم انقلاب در اینستاگرام خود نوشت:از همان نخستین حضورم در صحن مجلس برای کسب رأی اعتماد، هر سخنرانیام را با زمزمهی این کلمات آسمانی آغاز کردهام که «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل» و به راستی چه اطمینانبخشتر از این که در طوفان حوادث، پشتیبان ما تنها قدرقدرت هستی باشد که «الیس الله بکاف عبده». یادآوری دیروز مقام معظم رهبری به مذاکرهکنندگان برای باور از اعماق جان به «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل» یک بار دیگر همچون مقاطع دشوار قبلی، امیدها را زنده کرد و گامها را قویتر.
توصیه رهبری به امتناع از «مذاکرات فرساینده» همواره چراغ راه ما بوده است. «مذاکره برای مذاکره» را تجربهای ناموفق میدانستیم و تنها برای دستیابی به اهدف ملی مذاکره کردهایم. همانطور که در چهار سال گذشته، مذاکرهی منتهی به گرفتن عکس یادگاری را نپذیرفتیم، امروز نیز از مذاکره برای مذاکره، با جدیت امتناع خواهیم کرد. مذاکره در نگاه سیاست خارجی تدبیر و امید، ابزاری قدرتمند و مشروع است برای گرهگشایی از اکنون و افقگشایی برای آینده؛ نه تریبونی برای شعار، نه بلندگویی برای خطابه و نه قابی برای انداختن عکسهای تکراری.
فروتنانه تقاضا میکنم مخالفان دریابند که زمان و مدت مذاکره را تنها منافع ملی تعیین میکند و نه فرصتهای تبلیغاتی و مبارزات انتخاباتی. همگان را به تعمق در فرمایش رهبری دعوت میکنم و از مخالفان میخواهم که آرزوی فرسایندگی مذاکرات، تعویق گرهگشایی از تحریم و تأخیر در احیای برجام را کنار بگذارند.
به امید خرسندی و خوشحالی ایرانیان و به امید آیندهای نزدیک که معیشت شهروندان از مصائب تحریم رهیده باشد و سلامت عمومی از آفت کرونا.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه فرسایشی شدن مذاکرات برای کشور ضرر دارد، فرمودند: آمریکا مذاکره نمیکند که حرف حقی را قبول کند بلکه آمریکا میخواهد مذاکره کند تا حرف باطلی را تحمیل کند. ایشان افزودند: تشخیص مسئولان این است که بروند مذاکره کنند تا همین سیاست را اِعمال کنند که در این زمینه بحثی نداریم اما باید مراقبت شود که مذاکره فراسایشی نشود چرا که برای کشور ضرر دارد.ایشان ابراز امیدواری کردند که مسئولان کشور با چشم باز و دل محکم و با توکل به خدا به پیش بروند و به توفیق الهی ملت را خرسند و خوشحال کنند.
این حرف قطعی است....رهبر انقلاب از نوزدهم دیماه ۱۳۹۹ پس از گمانهزنیهایی در فضای سیاسی کشور پیرامون رفتار جمهوری اسلامی در قبال برجام، «حرف قطعی» جمهوری اسلامی در این زمینه را بیان کردند.
مگر آمریکا احمق است که به ایران امتیاز بدهد؟!
در همین باره محمد مهاجری فعال اصولگرا و روزنامه نگار پیشکسوت کشورمان به خبرآنلاین گفت: مذاکرات وین را دولت روحانی و ظریف میتوانستند دنبال نکنند. آنها چیزی برای از دست دادن ندارند؛ احتمال اینکه نتیجه این مذاکرات بر انتخابات خرداد تأثیر بگذارد ضعیف است؛ بنابراین دولت روحانی سودی از بازگرداندن آمریکا به برجام نمیبرد.
در حالی که فشارهای سیاسی فراوانی از طرف تندروها برای ناکام ماندن هرگونه گفتوگو با اروپا و آمریکا در اوج خود قرار دارد. عقل سیاسی حکم میکند رئیس جمهوری در ماههای پایانی عمر دولتش در برابر تندرویها اگر همراهی نمیکند لااقل سکوت پیشه سازد.
با این توصیف گریزی نیست جز این که تصور کنیم مذاکرات وین با تصمیم بزرگان نظام، و نه حتی با توافق، صورت گرفته و دغدغهای بزرگتر از آنچه تصور میشود بر آن سایه افکنده است. ادامه تحریمها، انزوای سیاسی، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و ... تدبیر تازه میطلبد و باز کردن معبر گفتوگو، خردمندانهترین روش است.
وقتی مذاکرات برجام عملیاتی شد تقریبا همه مسئولان کشور در سطوح مختلف آن را تأیید و حتی تحسین کردند. اگر تک و توک مخالفی هم وجود داشت دلیلش آن بود که چرا این امتیاز به نام آنها سند نخورده است.
با این حال همین برجام به دلیل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و روی کار آمدن ترامپ با مشکل مواجه شد. پیش از آن نیز البته از سوی اوباما با محدودیتهایی روبهرو بود.
تکلیف ترامپ و دولتش معلوم بود. او با روحیه قلدرمآبانه خود دنبال قرارداد جدید بود؛ اما نه ادبیاتش و نه شرطهایش مورد قبول ایران قرار نمیگرفت؛ معهذا همان جریان تندرو قند توی دلشان آب میشد اگر که دولت ترامپ تداوم پیدا میکرد. چون برجام که محصول تلاش بزرگ نظام بود به سود یک جریان سیاسی خاص، از روی میز برداشته میشد و جناح تندرو همچنان موفق میشد نان تئوری «تداوم جنگ» ولو با دشمن خیالی را بخورد.
خارج شدن دولت آمریکا از دست جمهوریخواهان برای تندروهای داخل ایران یک کابوس بود؛ چون تصور میکردند بایدن به برجام برخواهد گشت و دیگر برگ برندهای در دستشان نخواهد بود؛ اما خیلی زود مشخص شد که عملکرد دموکراتها هم درباره برجام تفاوت زیادی با اسلافشان ندارد. این اتفاق، لبخند رضایت را به لبان ناکامان بازگرداند. بهخصوص وقتی دیدند ملاحظات سیاسی متعدد، رفتار بایدن را به کردار ترامپ شبیه کرده جام پیروزی سرکشیدند.
تندروها دریافتند که بایدن با این که رئیس جمهوری شده اما در مجلس سنا و نمایندگان اکثریت بسیار شکنندهای حامی او بودند. در سنا حزب او فقط یک رأی بیشتر دارد و در مجلس نمایندگان نیز کمتر از تعداد انگشتان دو دست. کافی است بخش تندروی حزب دموکرات با پرزیدنت همراهی نکند و کلاه بایدن پس معرکه بماند. به همین دلیل هم ریسکهای بزرگ نمیکند و در برجام، تفاوت نظری محسوسی با ترامپ نخواهد داشت.
اما نکته دوم که باعث شد بایدن برخلاف تصور دنیا، آسان به برجام برنگردد به مسائل داخلی ایران مربوط است. بایدن و تیم او نیازی به هوشمندی زیادی نداشتند که اوضاع قمر در عقرب سیاسی در داخل ایران را درست تحلیل کنند. آنها وقتی میبینند مجلس علیه دولت شمشیر میکشد و یک جریان سیاسی با برخورداری از پول و امکانات فراوان، برای بیاعتبار کردن حریفش حتی سریال گاندو میسازد، چرا باید به برجام برگردند و بدون پیش شرط و توقعات زیاد، پشت میز مذاکره بنشینند.
وقتی مشاهده میکنند در عرصه سیاست داخلی ایران هیچ دو نفری همدیگر را قبول ندارند، چرا باید امتیاز بدهند؟ وقتی میبینند حتی هنگامی که رهبری با مذاکرات وین مخالفتی ندارند و در همان حال رسانه نزدیک به دفتر ایشان صراحتا مدعی مخالفت رهبری میشود، چرا احساس نکنند آشی که در دیگ سیاست ایران میجوشد شلمشوربا است؟ چرا با خود نگویند مگر ما احمقیم که با ایران کنار بیاییم؟ اصلا چرا باید با کشوری که بعضی قدرتمندانش با خنجر از پشت به سربازان دیپلماتیک خودشان خنجر میزنند، همراهی کنیم؟
اگر ما جای آمریکاییها بودیم و آنها جای ما، واقعا اینقدر احمق میشدیم که به آنها امتیاز دهیم؟
چه کسانی مذاکره را فرسایشی می کنند؟
از منابع اگاه تا یک منبع مطلع! این روزها فیک نیوزها به شدت اخبار ضد و نقیض علیه مذاکره منتشر میکنند که عمده آن رسانه ملی و رسانه های زیر مجموعه آنها مانند پرس تی وی و ... غیره و ذالک!
فیک نیوزهایی که ناامید از تصمیم مقام معظم رهبری به منبع آگاه پناه بردند! و برخی روزنامه ها که همچنان علیه مذاکره تیترهای تند خود را دنبال می کنند! و تا احمدی نژادی که دیگر اعتبار سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران ندارد! آیا آنها یادشان رفته است که دولت پاکدست بهار دوسال اخر عمر دولتش در هیچیک از مذاکرات سیاسی ایران حضور نداشت؟آیا فراموش شده که دولت نهم در پایان عمر سیاسی خود در مذاکرات عمان که اغاز گر مذاکرات برجام بود حضور نداشت؟ مذاکرات مسقط بدون حضور دولت بهار انجام شد تا توافق 2015 شکل گرفت! در کدام دولتی در تاریخ ایران دستگاه دیپلماسی آن تا دقیقه آخر ماموریت مذاکره دارد؟ چرا مخالفان همچنان به دنبال تخریب دستاورد مذکره کنندگان کشور هستند؟ دیپلماتهایی که در وین با دستور مستقیم رهبر معظم انقلاب در حال مذکره برای رفع تحریم هستند آیا معنای آن غیر از این است که ستون نظام خواهان این است که بازگشت امریکا به برجام و لغو تحریم ها از سوی آمریکا درهمین دولت مشخص شود؟چه کسانی و با چه هدفی از فرسایشی شدن مذاکرات سود خواهند برد؟آیا با این وضعیت آمریکا راضی به امتیازدهی به ایران خواهد شد؟
نشست روز گذشته کمیسیون مشترک برجام در حالی پایان یافت که قرار است طرف ها پس از بازگشت به پایتخت های خود، بار دیگر اوایل هفته آینده در وین گرد هم جمع شوند و به رایزنی های خود ادامه دهند.
روسای هیاتهای مذاکره کننده کشورهای طرف برجام روز سه شنبه به بحث و بررسی در خصوص آخرین وضعیت گفتگوهای فنی و پیشنویس های اولیه متون و نحوه تداوم گفت وگوها پرداختند.
در این نشست، کشورهای مشارکت کننده در برجام توافق کردند که علاوه بر دو گروه کارشناسی فعلی (در حوزه لغو تحریم ها و تعهدات هسته ای) هفته آینده یک گروه کارشناسی سوم نیز برای گفت وگو درخصوص ترتیبات عملی مورد نیاز برای اجرایی شدن لغو تحریم ها و سپس بازگشت آمریکا به برجام ایجاد شود.
سید عباس عراقچی رئیس هیأت ایرانی نیز در این نشست ضمن تصریح مجدد اصول و مواضع جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با بازگشت به برجام و مسیری که باید طی شود، روند کنونی گفت وگوها را به رغم دشواری ها و چالش های موجود، رو به جلو ارزیابی کرد.
عراقچی در عین حال تأکید کرد که هیات ایرانی هر زمان که روند گفت وگوها به سمت زیاده خواهی، وقت کشی و چانه زنی های غیرمنطقی برود، رایزنی ها را متوقف خواهد کرد.
از سویی دیگر عراقچی در توئیتی نوشت: نمی دانم "منبع مطلع" پرس تی وی در وین کیست، اما هر که هست اصلا مطلع نیست.
پرس تی وی در خبری به نقل از منبع خبری مطلعی که نام آن را ذکر نکرده بود گزارش داد که امریکا به دنبال تعلیق تحریم است نه لغو تحریم!
منابع مطلع منتصب به رسانه ملی و رسانه های تندرو در ایران ظاهرا با انتشار این دست اخبار کمر به فرسایشی کردن مذاکره بسته اند و نا اگاهانه یا اگاهانه در زمین اسرائیل بازی میکنند. اقدامی که خلاف نصصریح گفتار رهبری درباره مذاکرات وین است. پیام عراقچی در خصوص توقف مذاکرات تنها به طرف خارجی نبود بلکه طرف ایرانی را نیز شامل می شد.
آقایان این حرف قطعی است....
منبع: خبرآنلاینمنبع: ساعت24
کلیدواژه: رهبر معظم انقلاب مذاکره کنند مذاکرات وین لغو تحریم تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۶۴۲۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
آفتابنیوز :
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات و در نشست اول آن با عنوان «ژئوپلیتیک خلیجفارس» به سخنرانی پرداخت که مهمترین اظهارات او به نقل از جماران به شرح زیر است:
دنیا گرفتار چالش شناختی است.
خطاهایی که بعضا صورت میگیرد به دلیل شناخت و ادراک نادرست است.
دوستان ما در جنوب خلیج فارس ادراک خود را اصلاح میکنند و ما در اصلاح این ادراک تا حدودی عقب هستیم.
هنوز این تفکر غلط خرید امنیت در این کشورهای عربی وجود دارد البته انها به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با وابستگی به یک قطب برای خود امنیت تامین کنند.
کویت قبل از اینکه به کشتیهای خود پرچم امریکا بزنند پرچم شوروی را نصب کرده بودند
این کشورها این مشکل ادراکی را کماکان دارند که باید امنیت را خرید و نخستین آنها صدام بود. آنها تلاش کردند امنیت را با کمک صدام بخرند.
یکی از رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس شخصا به آقای روحانی گفتند که ما ۷۵ میلیارد دلار به صدام پرداخت کردیم.
زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و طارق عزیز گفت تا مذاکره صورت نگیرد، آتش بس صورت نمیگیرد، دبیرکل وقت سازمان ملل به وزیرخارجه وقت دولت ریگان زنگ زد و او به دبیرکل جواب داد که ما در مهرماه که به نیویورک بیاییم با شما در این باره گفتگو خواهیم کرد. میدانید که تاریخ را نمیتوان فراموش کرد. وقتی این شرایط پیش امد دبیرکل به پادشاه وقت سعودی زنگ زد و ملک فهد در تماس با صدام، او را به پذیرش آتش بس متقاعد کرد. پادشاه وقت به صدام میگوید: «غرور ایرانی را زیر پا نگذار.» عربستان در ان زمان این فهم را داشت که نمیتواند کاملا به صدام اعتماد و تکیه کند، اما در عمل متفاوت هم عمل میکرد.
وقتی سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد، این کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای خرید امنیت به سراغ شوروی و امریکا رفتند.
همین کشورها امروز برای خرید امنیت به سراغ اسراییل رفتند و متوجه نیستند که اسراییل در تاریخ خود از هیچکس حمایت نکرده و حتی به امریکاییها در مذاکرات آزادی گروگانها لگد زده اند. اسراییل در تاریخ تقلبی خود به هیچکس رحم نکرد. این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
زمانی که آرامکو را تیر غیب زد، سعودیها انتظار حمایت از آمریکا داشتند و حالا هم به دنبال خرید امنیت از اسراییل هستند
اشتباه ادراکی دوم ما و اعراب این است که فکر میکنیم امریکا به دنبال گسترش حضور خود در منطقه است، اما امریکا به انتقال حضور و نفوذ به خارج از این منطقه است.
امریکا دیگر قدر قدرت نیست. ما قدرت بزرگ داریم، اما هژمون نداریم. در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
امریکا در حال برون سپاری تامین امنیت به اسراییل است و کشورهای عربی منطقه که به دنبال عادی سازی رابطه با اسراییل هستند باید بدانند که دیر یا زود قربانی تامین منافع اسراییل خواهند شد
اشتباه ادراکی سوم که به ما هم بازمی گردد این است که اگر با چیزی مخالفت کردیم و، چون خود را مرکز مشروعیت عالم میدانیم اگر به چیزی مشروعیت ندهیم جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا نمیکند. در کاسپین این اشتباه را مرتکب شدیم و در مذاکرات شرکت نکردیم و بستر دریا را در غیاب ما تقسیم کردند.
عدم حضور به معنای عدم شکل گیری از ترتیبات امنیتی خلیج فارس نیست بلکه به معنای عدم تامین منافع شما است. مگر جلوی طالبان را توانستیم بگیریم؟ خیر؛ از روند مذاکره حذف شدیم. همین قاعده درباره مسیرهای مواصلاتی هم هست که از این مسیرها دور ماندیم و بعضا حذف هم شدیم.
در دنیای کنونی هم امریکا نمیتواند با وتو در شورای امنیت، مانع از قدرت مقاومت مردم غزه شود. جنگ اسراییل با مردم غزه هفت ماه است که ادامه پیدا کرده، اما جنگ اسراییل با کشورهای عربی شش روزه تغییر کرده است. آمریکا نمیتواند تصمیم گیریها را وتو کند و این را دنیا و مردم و افکار عمومی این را ثابت کرده اند.
دو مبنای بازدارندگی، نصر خدا و قدرت مردم هستند.
مهمترین کاری که میتوانستیم پس از جنگ غزه بکنیم این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه داده و کنش ایران هراسی را نابود کنیم
تصویر ترسناک ساختن از ایران، هدف اسراییل است و ما هم نباید در این تله بیفتیم.
این اشتباه ادراکی ما که خیال میکنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمیگیرد اشتباه است. تصور نکنیم اگر fatf را نپذیرفتیم تنبیه نمیشویم و با تبعات ان روبه رو نمیشویم
دنیای امروز هرروز در حال تغییر است و ما هم هرروز باید فکر خود را نو کرده و تفکر جهان دو قطبی را کنار بگذاریم و واقعیتها را ببینیم
بسیاری از انگارههای ما درباره نظم جهانی و حتی مردم خودمان غلط است
همسایهها برای ما فرصت هستند.
مردم برای ما فرصت هستند نه تهدید. به فرصت، امکان بالندگی بدهیم
منبع: سایت انتخاب