به نقل از «ایران آنلاین»

سرقت‌های یک دقیقه‌ای تا گشودن قفل‌های پدال!

تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۷۱۱۹۹

در یک عملیات ضربتی و هماهنگ پلیس مشهد که در راستای مبارزه با دزدان خیابانی صورت گرفت، راز سرقت های یک دقیقه ای باتری تا گشودن قفل های پدال خودروها فاش شد.

در این عملیات بامدادی که به صورت همزمان در مناطقی از شهر مشهد و با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ عباس صارمی ساداتی (رئیس پلیس مشهد) آغاز شد، گروه های مشترکی از نیروهای گشت، تجسس و اطلاعات وارد عمل شدند و تعدادی از سارقان حرفه ای و سابقه دار را در حالی به دام انداختند که راز ده ها فقره سرقت در مشهد برملا شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سرقت باتری در یک دقیقه!

نیروهای کارآزموده کلانتری قاسم آباد مشهد که با فرماندهی سرهنگ علی معطری (رئیس کلانتری) وارد این عملیات ضربتی شده بودند و بسیاری از نقاط حوزه استحفاظی را زیر نظر داشتند ناگهان در ساعت 5:40 بامداد در خیابان «راستی»، جوان معتادی را مشاهده کردند که کیسه مشکوکی را حمل می کرد ماموران که احتمال می دادند درون کیسه لوازم سرقتی باشد، بی درنگ جوان مذکور را در حالی دستگیر کردند که او با دیدن نیروهای انتظامی پا به فرار گذاشت.

ماموران بلافاصله این جوان را شناسایی کردند چرا که او چند بار دیگر در سه ماه گذشته و به اتهام سرقت باتری خودروها دستگیر شده بود. در همین حال و در بازرسی از درون کیسه دو عدد باتری به همراه آچار مخصوص باز کردن پیچ و مهره های بست باتری کشف و ظن پلیس به یقین تبدیل شد که او همچنان به سرقت باتری در این منطقه ادامه می دهد.

متهم مذکور که در دایره تجسس کلانتری و زیر نظر سرهنگ کافیان (رئیس دایره تجسس) مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفته بود، در حالی که بیان می کرد به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد، پدرش را به عنوان همدست خودش در سرقت ها معرفی کرد و گفت: پدرم چهار ماه قبل از زندان آزاد شد و من و او دوباره سرقت هایمان را با یکدیگر شروع کردیم چرا که پدرم نیز معتاد است و برای تامین هزینه های اعتیاد دست به سرقت می زند!

سرقت‌های یک دقیقه‌ای تا گشودن قفل‌های پدال!

امشب هم با هم بودیم که پدرم برای استراحت به منزل رفت و من هم قصد داشتم باتری های سرقتی را به فروش برسانم که دستگیر شدم. به گزارش خراسان، در پی اعترافات متهم، بلافاصله نیروهای تجسس با هماهنگی های قضایی برای دستگیری پدر سارق دستگیر شده اعزام شدند و او را در یک عملیات غافلگیرانه به دام انداختند.

این متهم که پیمان نام دارد در همان بازجویی های اولیه به سرقت های باتری اعتراف کرد و گفت: از تاریکی شب و خلوت بودن خیابان ها استفاده می کردیم و چون از قبل در حرفه مکانیکی تبحر داشتم در کمتر از یک دقیقه در خودرو را می گشودم و باتری را سرقت می کردم. وی به سرقت در مناطق بولوار شهید فلاحی، راستی و شاهد اعتراف کرد و به این ترتیب تحقیقات در این باره ادامه یافت.

دستگیری دزدان سرگردان

در ادامه این عملیات، گروه دیگری از نیروهای کلانتری قاسم آباد موفق به دستگیری دو سارق 38 و 35 ساله شدند که باتری یک خودروی پراید را از خیابان دکتر حسابی سرقت کرده بودند. تحقیقات پلیس نشان داد دو سارق جوان که با به صدا درآمدن آژیر دزدگیر پراید گریخته بودند در حالی در خیابان اندیشه به دام نیروهای انتظامی افتادند که یک باتری سرقتی به همراه داشتند. یکی از متهمان این پرونده گفت: من از منطقه صدف به منزل دوستم آمدم که او پیشنهاد سرقت داد من هم قبول کردم اما در حال پرسه زنی بودیم که به دام نیروهای کلانتری قاسم آباد افتادیم.

سرقت خودروهای دارای قفل پدال!

گروه ویژه ای از نیروهای ورزیده کلانتری سجاد مشهد نیز که به فرماندهی سرهنگ احمد مجدی (رئیس کلانتری) در این عملیات ضربتی حضور داشتند در ساعت 6:30 صبح سارقی را در خیابان امامت 19 به دام انداختند که یک باتری را زیر کاپشن خود پنهان کرده بود. این جوان 37 ساله در حالی به سرقت باتری اعتراف کرد که نیروهای عملیاتی در کوچه های اطراف خودروی پرایدی را دیدند که چرخ های آن داخل جوی آب افتاده بود!

سرقت‌های یک دقیقه‌ای تا گشودن قفل‌های پدال!

دزد جوان در بازجویی های تخصصی گفت: به همراه یکی از دوستانم که متواری شده خودرویی را از خیابان کوثر جنوبی سرقت کردیم تا با استفاده از آن به خودروهای دیگر دستبرد بزنیم! اگرچه خودروی پراید دارای قفل پدال بود اما ما به راحتی قفل پدال را نیز باز کردیم ولی در خیابان امامت به خاطر استرسی که داشتیم چرخ های پراید درون جوی آب افتاد و نتوانستیم دو نفری آن را از داخل جوی خارج کنیم به همین دلیل هم باتری آن را برداشتیم که در مسیر حرکت به سوی منزل به دام نیروهای انتظامی افتادیم و دوستم از آن جا گریخت.

این سارق که به کریستال اعتیاد دارد و از یک سال قبل از زندان آزاد شده است در حالی روانه زندان شد که چهار فقره سابقه زورگیری، سرقت محتویات خودرو و موبایل قاپی را در کارنامه سیاه خود یدک می کشد. شایان ذکر است تلاش پلیس برای دستگیری همدست فراری وی ادامه دارد.

سرقت تابلوهای شهری

ماموران کلانتری سجاد در ادامه این عملیات فرد 32 ساله ای را در تقاطع خیابان خیام و سجاد دستگیر کردند که تابلوهای ترافیکی را حمل می کرد. این جوان که خود را ضایعات جمع کن می خواند در بازجویی ها به سرقت تابلوهای ترافیکی اعتراف کرد و با دستور مقام قضایی روانه زندان شد.

ماجرای دزدی که به محل سرقت بازگشت!

ماموران کلانتری سجاد درحال جست و جو و ردیابی های اطلاعاتی سارقی بودند که به یک دستگاه پژو 206 دستبرد زده و کیف حاوی لپ تاپ و تبلت را سرقت کرده بود. آن ها مشغول بررسی چهره نگاری این دزد از دوربین های مدار بسته بودند که ناگهان شاکی پرونده سارق جوان را در اطراف محل سرقت مشاهده کرد و با پلیس تماس گرفت.

به همین دلیل نیروهای انتظامی بلافاصله عازم خیابان سجاد شدند و سارق جوان را با ردزنی های اطلاعاتی در خیابان آزادی 21 دستگیر کردند. این دزد 40 ساله در بازجویی ها گفت: از بولوار سجاد عبور می کردم که کیف حاوی لپ تاپ را از روی صندلی جلوی پژو سرقت کردم و تحویل دوستم دادم! با راهنمایی این سارق سابقه دار اموال سرقتی در منطقه خین عرب مشهد کشف شد و تحقیقات در این باره ادامه یافت.

نزاع مسلحانه به کشف ما ینر انجامید!

در راستای این عملیات هماهنگ، ماجرای شرارت و نزاع مسلحانه نیز با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی فرهمندنیا مورد پیگیری قرار گرفت. نیروهای کلانتری آبکوه مشهد به اخباری دست یافتند که نشان می داد افرادی با استفاده از سلاح های سرد و گرم (وینچستر و کلت) شرارت های عجیبی را در محله ای از بولوار توس به راه انداخته اند.

با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع گروه زبده ای از نیروهای اطلاعات کلانتری به فرماندهی سرهنگ محمدعلی محمدی (رئیس کلانتری) وارد عمل شدند و با مجوز قاضی فرهمندنیا، محل اختفای متهمان را به محاصره درآوردند اما جوان 32 ساله ای به نام «م- ف» با دیدن ماموران در حیاط را به گونه ای کوبید و فرار کرد که انگشت یکی از نیروهای انتظامی لای در ماند و به شدت آسیب دید. ماموران انتظامی در بازرسی از این مخفیگاه ، تعدادی شمشیر، قمه، افشانه، چماق و شش دستگاه ماینر (دستگاه تولید بیت کوین) کشف کردند که بررسی ها در این باره همچنان ادامه دارد./خراسان

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: سرقت های یک دقیقه ای نیروهای انتظامی بازجویی ها سرقت باتری سرقت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۷۱۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد

مرد جوانی که به اتهام قتل زن مورد علاقه‌اش مقابل چشم رهگذران در خیابان دستگیر شده مدعی است فقط می‌خواسته گوشی تلفن همراه او را وارسی کند.

به گزارش مشرق، ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابان‌های شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.

مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او می‌خواست گوشی‌اش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.

هویتی برای قاتل

با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایین‌تر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت می‌کرد و می‌خواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان می‌دوید و فریاد می‌کشید.

خیلی زود محل زندگی مقتول و خانواده‌اش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی می‌کرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.

اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.

همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید می‌کرد که او قاتل فراری است.

دستگیری در شمال

با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگی‌های قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.

متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

نمی‌دانستم مرتکب قتل شده‌ام

مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقه‌اش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.

با مقتول چطور آشنا شدی؟

۵ ماه قبل در یکی از خیابان‌های شمال تهران با او آشنا شدم. رابطه‌مان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقات‌ها شروع شد و مدام همدیگر را می‌دیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سال‌ها دنبالش بودم.

با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟

قصدم کشتن نبود. اصلاً نمی‌دانستم که او را کشته‌ام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمی‌کردم تماس بگیرم.

می‌دانستم پلیس در تعقیبم است و می‌ترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.

چرا تلفنش را گرفته بودی؟

شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفن‌هایم را پاسخ نمی‌داد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب می‌داد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمی‌خواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.

چرا؟

خودم هم نمی‌دانم، رابطه‌مان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس می‌کردم شخص دیگری وارد زندگی‌اش شده است و باید به این موضوع پی می‌بردم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

به مقابل خانه‌اش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور می‌کردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بی‌شک پیام‌ها یا تماس‌هایش را در گوشی می‌بینم. اما او نمی‌خواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرف‌تر دنبالم آمد.

چرا چاقو داشتی؟

چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.

چند ضربه به او زدی؟

نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس می‌گوید که ۱۹ ضربه زده‌ام. آن زمان چون حالم را نمی‌فهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زده‌ام.

منبع: روزنامه ایران