Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-04@03:07:52 GMT

آشفته بازاری که دوغ و دوشابش یکی شده

تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۸۵۴۶۳

آشفته بازاری که دوغ و دوشابش یکی شده

«از داریوش مهرجویی شنیدم که می‌گفت وفتی نقدهای ایرج کریمی را می‌خواند، همیشه چیزهای زیادی یاد می‌گرفت. تصور کنید! داریوش مهرجویی، با تمام آن ویژگی‌هایی که از او در آثار ماندگارش می‌شناسیم، چنین استفاده‌ای از نوشته‌های یک منتقد می‌کرده و حالا عرصه نقد چنان آشفته بازاری است که دوغ و دوشاب در آن یکی شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

ایرج کریمی که سال 1394 از این دیار رخت بربست یکی از منتقدان سرشناس سینمای ایران  بود که سال‌ها در مجله «فیلم» نقد می‌نوشت و بجز ترجمه کتاب‌های سینمایی، چند فیلم هم ساخت. نقدنویسی، کاری که او فعالیت در آن را به رشته تحصیلی خود یعنی مهندسی مکانیک ترجیح داد، چند سالی است وضع و حال خوبی ندارد و حتی برخی اهالی سینما جریان «نقد سینمایی» در ایران را برخلاف چند دهه قبل رو نابودی می‌دانند. 

توقف فعالیت روزانه «سینما» در این روزهای کرونایی بهانه‌ای شد تا پرونده‌ای برای نقد، نقد نویسی، پژوهش و تالیف کتاب در عرصه سینما باز کنیم و در گپ‌وگفت با برخی فیلمسازان و منتقدان به نقد جریانی بپردازیم که به نظر می‌رسد "تحلیل"، حلقه گم‌شده‌ یا حداقل کمتر مورد توجه قرار گرفته‌ی آن باشد.

وضعیت نقد در سینما نگران کننده است

در این باره ابتدا سراغ احمد طالبی‌نژاد نویسنده، فیلمساز، مدرس و منتقد رفتیم و گفت‌وگو را با این سوال شروع کردیم که آیا او هم مانند برخی همکارانش معتقد است جریان نقد در سینمای ایران رو به مرگ است؟    

طالبی نژاد در پاسخ به این پرسش به ایسنا گفت: من به این شدت که نقد رو به نابودی و مرگ است، معتقد نیستم و باورم این است که در عرصه نقد یک آشفته بازار به وجود آمده و به قول قدیمی‌ها هر کی به هر کی شده است. البته هنوز برخی منتقدانی از نسل گذشته و نیز از نسل جدید هستند که آثار را با معیارهای سینمایی و هنری در زمینه‌ی فیلم سینمایی یا ادبیات سینمایی نقد می‌کنند. بنابراین خیلی مطلق نمی‌گویم که نقد رو به نابودی است، اما در مجموع وضعیت خوبی هم ندارد و به نظرم نگران کننده است. گرچه حرف زدن از مقوله نقد وقتی ماهیت خود سینما زیر سوال است جای تامل دارد.

او در این باره توضیح داد: بجز مسائل اقتصادی و ماجرای کرونا و بسته شدن سینماها، تغییر ماهیت سینما خود به تنهایی نکته‌ی بسیار مهمی است. ما الان در عصر دیجیتال به سر می بریم و سینمای دیجیتال با آنچه پیش‌تر وجود داشت - هم به لحاظ فرم و تکنیک فنی و هم تکنیک بیانی - تفات زیادی دارد. در گذشته اگر کسی می‌خواست سکانسی را دکوپاژ کند به این فکر می‌کرد که ۴ دقیقه نگاتیو بیشتر در دوربینش نیست ولی الان بعد از کلید زدن، چند ساعت بی‌وقفه می‌تواند دوربین را نگه دارد و همه چیز را در حافظه ثبت کند. برهمین اساس در زیبایی‌شناسی و میزان کات‌ها و پلان‌ها در هر سکانس تغییراتی ایجاد شده است. در واقع الان دوربین وارد سکانس و موضوع می‌شود و در حاشیه نیست و این یک مسئله بزرگ است که در سینمای دیجیتال تغییر کرده، در نتیجه بقیه چیزها هم مثل دیدگاه‌های منتقدین و کارشناسان تغییر کرده است.

یک جور بی‌سوادی عام بر منتقدان حاکم شده

وی در پاسخ به اینکه در این شرایط با وجود اینکه اعتقادی به نابودی نقد ندارد، آیا اصلاً نقد را در سینمای امروز ایران اثرگذار می‌داند، آن هم وقتی تاثیر نظر منتقدان بر مخاطب و روند فروش یک فیلم را در برخی کشورهای دیگر متفاوت از اینجا می‌بینیم، گفت:  در دهه شصت و هفتاد چنین وضعیتی در نقد سینمایی ایران هم وجود داشت و می‌گفتند نقدهای بعضی منتقدان بر میزان فروش فیلم‌ها تاثیر می‌گذارد. من حتی درباره خودم چنین چیزی را در شهرستان‌ها شنیده بودم و اولین بار فریدون جیرانی به من چنین حرفی را زد یا مثلاً آقای گلمکانی هم اینطور بودند، اما الان خیلی از مخاطبان کاری به نقدها ندارند مگر تعداد محدودی که هنوز درگیری‌های ذهنی دارند و برای درک بهتر فیلم ناگزیند به نقد متکی باشند. البته قصد توهین کردن ندارم و خودم هم جزء منتقدین هستم، ولی به نظرم یک جور بی سوادی عام بر منتقدین ما حاکم است و سواد لازم را برای نقد همه‌جانبه نداریم و من کمتر چنین چیزی می‌بینم. ممکن است نسل جوان اطلاعات فنی را خوب بداند ولی واقعیت این است که فقط شناخت خود سینما در نقد مهم نیست، بلکه روانشناسی، جامعه شناسی، تاریخ و خیلی چیزهای دیگر لازم است تا نقد بتواند تاثیرگذار باشد.

هر کس در سینما دستش به جایی بند نمی‌شود وارد عرصه نوشتن می‌شود

نویسنده کتاب «موج نو یا سینمای ایران چگونه دگرگون شد»‌ در پاسخ به اینکه روند نزولی تاثیرگذاری نقد به کدام عامل منتقد، مخاطب، سینما یا فرهنگ ایران برمی‌گردد؟ بیان کرد:‌ به تمام این  موارد ارتباط دارد. یک دلیل روشن برای من این است که هر کسی در سینما دستش به هیچ جایی بند نمی‌شود وارد عرصه نوشتن می‌شود چون این کار دیگر خیلی امکانات و هزینه نمی‌خواهد و فقط کافی است در یک روزنامه، یک خبرگزاری یا حتی یک سایت شخصی شروع به نوشتن کنی و بعد هم در ایام جشنواره فجر کارت می‌گیری و وارد سالن‌های اصلی جشنواره می‌شوی و ناگهان حدود هزار نفر را می‌بینی که همه مدعی نقد هستند، اما واقعاً چند نفر را در میان آن‌ها می‌توان پیدا کرد که نوشته‌هایشان بر فضای سینمایی کشور تاثیر گذار است؟

طالبی‌نژاد که کتابی با نام «سیلی نقد» را به تالیف مهرداد شمشیربندی در بازار دارد، ادامه داد:‌ این کتاب حاصل گفت‌وگویی در طی چهار سال است و بنده در آنجا دیدگاه خود را - درست یا غلط - درباره نقد بیان کرده و با تاکید براینکه ادعایی ندارم اما سعی کرده‌ام با صراحت لهجه درباره برخی منتقدها صحبت کنم و شاید آن‌هایی که شناخت کافی از مقوله نقد ندارند متوجه شوند که نقد فیلم برخلاف آنچه در ایران رایج است، به این آسانی‌ها نیست؛ یعنی منتقد بودن نیاز به پیش زمینه‌هایی دارد و بعد مسئولیت پذیری در آن خیلی مهم است چون گاهی با نوشته‌هایی مخاطب را گمراه کرده‌ایم و در این سال‌ها کسانی بودند که با نوشته‌های تبلیغاتی خود، که بیشتر حالت روابط عمومی فیلم را داشتند، مخاطب را گمراه کرده‌اند.

او درباره‌ی اینکه آیا همان معدود منتقدهای دلسوز فعلی که به وجودشان معتقد است توانسته به سینما کمک کنند؟ گفت: حتما همینطور است. زنده یاد ایرج کریمی تا وقتی زنده بود و نقد می‌نوشت اثرگذاری خود را داشت. من بارها از فیلمسازان درجه یکی مثل داریوش مهرجویی شنیده بودم که با خواندن نقدهای او خیلی یاد گرفته‌اند. الان هم منتقد باسواد داریم منتها دوغ و دوشاب یکی شده است.

 بخش دیگری این گفت‌وگو به وضع بازار کتاب‌های سینمایی اختصاص پیدا کرد و طالبی‌نژاد به جنجال‌هایی اشاره کرد که گاهی فقط برای فروش بیشتر و بازار گرمی هستند و افزود:‌ البته فکر می‌کنم در جامعه 85 میلیونی که تیراژ کتاب به 500 جلد می‌رسد هر کاری برای افزایش تیراژ یا دست‌کم به حالت طبیعی برگرداندن آن اتفاق خوبی باشد و من هم اگر می‌توانستم، یک سال قبل از این دست جنجال‌ها را برای کتابم به راه می‌انداختم و می‌گفتم که در آن همه چیز را درباره مسعود فراستی گفته‌ام.

او در ادامه درباره کتاب‌های سینمایی منتشر شده در سال‌های اخیر که بیشتر مصاحبه محور هستند و تحلیل چندانی از سینما در آن نمی‌بینیم، بیان کرد:‌ اشکالی ندارد که یک مصاحبه‌کننده‌ی باسواد با یک فیلمساز باسواد گفت‌وگو کند و حرف‌ها تبدیل به کتاب شود. در این باره بهترین نمونه گفت‌وگوی فرانسوا تروفو با  آلفرد هیچکاک است و این یکی از بهترین کتاب‌هایی است که در باره هیچکاک منتشر شد. در ایران هم این روند رواج پیدا کرده و اخیراً کتابی از گفت‌وگوی محسن آزرم با بهمن فرمان‌آرا منتشر شده و خود من هم کتابی با نام «به روایت ناصر تقوایی» دارم که برای چاپ پنجم آماده می‌شود. این کتاب به دلیل اعتبار مصاحبه‌شونده (ناصر تقوایی) کتاب موفقی بود ولی به هر حال اگر گفت‌وگوها ژورنالیستی باشد جایی برای انتشار در قالب کتاب نباید داشته باشند.

کمبود کتاب‌های مرجع از سینمای ایران

وی درباره‌ی مباحثی که در حوزه تالیفی کمتر به آن‌ها پرداخته شده است، هم گفت:‌ بخشی از ضعف‌ها درباره زیبایی‌شناختی سینماست و نیز بحث‌های تئوریک و نظری که خیلی کم شده‌اند. البته شاید الان کسی نیاز به آن را احساس نمی‌کند. یک زمانی در دهه‌های 60 و 70 بیشترِ کتاب‌هایی که در حوزه ادبیات سینمایی منتشر شدند درباره زیبایی‌شناختی و مسائل تکنیکی و فنی بودند چون آن موقع نیازش وجود داشت ولی الان خیلی راحت در اینترنت سرچ می‌کنند و این کتاب‌ها شاید اصلا مخاطب نداشته باشند، مگر اینکه سراغ نوع دیگری از کتاب‌های سینمایی برویم مثل گفت‌وگوهای جنجالی که بیشتر عامه‌گری و عامه‌پسندی در آن است در صورتی که نیاز واقعی جامعه سینمایی ما نباید این‌ها باشد، چون معتقدیم سینماگران جزء قشر فرهیخته جامعه باشند و باید پیش‌روتر و آگاه‌تر از عامه مردم باشند.

این منتقد که این روزها در حال تمام کردن تالیف کتابی درباره وضعیت کتاب‌های مرجع در سینمای ایران هست گفت:‌ در مورد سینمای ایران کتاب‌های مرجع کم داریم و بیشتر کارهایی در گذشته توسط جمال امید و بعد عباس بهارلو (غلام حیدری) انجام شده که آثار خوبی ثبت شده‌اند. تعریف از خود نباشد، خود من هم کتاب‌هایی در این مورد دارم از جمله «سینما اگر باشد» که به تاریخ تحلیلی سینما پس از انقلاب می‌پردازد و الان هم مشغول تمام کردن نگارش کتابی به نام «لُعبتک‌ها» هستم که بررسی تیپ‌های ثابت در سینمای ایران از ابتدا تا اکنون است، مثل جوان اول‌ها و کمدین‌ها و کلاه مخملی‌ها که امیدوارم تا پایان سال به انتشار برسد. اما از آنجا که مدرس سینما هم هستم و سی سال از عمرم را در این حوزه گذراندم احساس کلی‌ام این است که هر چه جلوتر می‌رویم نسل جوان به‌رغم علاقه و جدیت و استعدادی که دارد، نسبت به تاریخ سینمای ایران کمی بیگانه است. البته منظورم وقایع نگاری و تاریخ نگاری نیست بلکه بر تاریخ تحلیلی تاکید دارم.

طالبی‌نژاد در پایان در پاسخ به اینکه با توجه به کم‌توجهی به تحلیل در سینما چه چیزی از این روزهای سینما باید باقی بماند؟ گفت: اول این را بگویم که ما چند نوع نقد و منتقد داریم. بعضی منتقدان با فیلم‌ها عشق‌ورزی می‌کنند که خیلی هم جذاب است ولی ممکن است این‌ نوع نقدها باعث ارتقای سطح فرهنگ سینما یا شعور سینمایی نشود. مثلا نقدهای پرویز دوایی از این سنخ است  که بسیار استادانه و جذاب‌اند، یا نقدهای دوست بزرگوارم جواد طوسی هم همینطور است. اما از آن طرف بعضی منتقدین مثل جهانبخش نورایی، مجید اسلامی یا هوشنگ گلمکانی هستند که تحلیل می‌کنند ولی اشکال بزرگ‌ آن‌ها این است که کم نقد می‌نویسند مثل جهانبخش نورایی که سالی یک یا دو نقد بیشتر نمی‌نویسد ، در حالی که یکی از تحلیلی‌ترین نگاه‌ها را در حوزه نقد دارد.

او ادامه داد: از این دورانی که به سر می‌بریم ناامیدی، حرمان، بغض، گریه، سکوت، سکون و درد و رنج برای آیندگان در همه زمینه ها و از جمله سینما می‌ماند و این‌ها باید در سینما نمود پیدا کند. البته نه اینکه صرفا یک مریض کرونایی روی تخت را نشان دهیم بلکه باید آنچه بر خانواده‌ها و انسان‌ها در این دوران گذشت روایت شود. ما سال گذشته تعداد قابل توجهی از سینماگران را از دست دادیم و حتی اشکی نتوانستیم برای آن‌ها بریزیم و دور هم سوگواری کنیم. این‌ها مرگ‌های خاموشی بودند که نباید بگذاریم فراموش شوند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: نقد در سینما احمد طالبی نژاد کتاب های سینمایی سینمای ایران طالبی نژاد کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۸۵۴۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟

این اهمیت از آن‌روست که با توجه به آمارهای منتشر شده از‌سوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت می‌دهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربیننده‌ترین برنامه‌های رسانه‌ملی برنامه‌های مذهبی هستند. اما این‌که چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریال‌سازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.   سینما و فیلمسازی مذهبی  سینما ذاتا هنری قصه‌گو و در عین‌حال وابسته به تکنولوژی محسوب می‌شود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستان‌های برآمده از باورها و عقاید انسان‌ها در طول تاریخ است. همچنین به‌دلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که می‌تواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکل‌گیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغه‌های اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. به‌طورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و می‌توانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.   چرا سینمای دینی در ایران شکل نمی‌گیرد سینمای ایران اسلامی که به‌عنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سال‌هاست در تولیدات انواع فیلم‌های سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما به‌نظر می‌رسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آن‌هم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر اسلام به‌گونه‌ای که مطلوب خودشان است، به میدان آورده‌اند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجه‌ریزی و سریال‌سازی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام‌(ص) آن هم بدون رعایت ابتدایی‌ترین ملاحظاتی که می‌توان داشت.   تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را می‌توان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه هم‌راستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخر‌ترین آنها می‌تواند مجموعه‌هایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبان‌ها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه از‌سوی برخی با سهل‌انگاری دنبال می‌شود اما ماجرای آنها عمیق‌تر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش می‌شود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعه‌های تلویزیونی نه فقط به‌دور از اهداف سیاسی و ضد‌شیعی ساخته نشده‌اند بلکه دقیقا می‌دانند چه هدفی را دنبال می‌کنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل می‌گیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانه‌ها‌ و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود می‌دانند.   تصویری تحریف شده از امام صادق‌(ع)  به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق‌(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، از‌جمله پوشاندن چهره مبارک بنیان‌گذار مذهب شیعه‌(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق‌(ع) پایه‌گذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمی‌گوید.همین امر سبب شد برخی‌ مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق‌(ع) در مسجد النبی‌(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعه‌ای که مدعی روایت زندگی امام صادق‌(ع) است، نمی‌تواند بی‌هدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیان‌گذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟    حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریال‌سازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلی‌ها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق‌(ع) گرفته‌اند. آنها برخلاف شیعیان اثنی‌عشری، که امام موسی کاظم‌(ع) برادر کوچک‌تر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفته‌اند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق‌(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریان‌های صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی هم‌راستا با تفکر شیعی است‌ و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.   سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنش‌هایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری می‌شود، می‌توان به‌خوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دو‌قطبی‌سازی و پاک‌کردن تاریخ بهره می‌برند. به‌طور مثال شاید فیلمنامه‌ای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، به‌خصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب به‌تازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامه‌ها را از بین رویدادهایی برمی‌گزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیان‌شان را ستایش می‌کند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیت‌های ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا می‌کند.حتی برخی منتقدان شبکه‌های عربی نیز در مورد این سریال گفته‌اند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.    وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست به‌کار می‌شود ساخت سریال‌هایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیف‌ترین جایگاه خود قرار دارد راهبری می‌شود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوان‌المسلمین در مصر و حماس‌ در فلسطین که بزرگ‌ترین دشمن آنها محسوب می‌شود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آورده‌اند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلام‌هراسی را در دنیا تقویت کند.    در جنگ روایت‌ها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایت‌ها، سینمای ایران شیعی برای روایت صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و می‌توان به مجموعه‌هایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هر‌کدام دوره‌ای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار داده‌اند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیان‌گذار مذهب شیعه، به‌شدت احساس می‌شود.همان‌طور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آورده‌های علمی مسلمانان قطعا به جایی نمی‌رسید یا دست‌کم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانه‌های غرب را تا دوره‌ای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدن‌ها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغه‌مند و شیعه مواجه هستیم؟   دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبان‌های اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکل‌گیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانه‌ای با ماهیت سکولار است» گذشته و نه‌فقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواسته‌ای دارد و فیلم‌های دفاع‌مقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بوده‌اند.   جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما می‌توانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما به‌عنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطه‌ای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصه‌ها و پیروزی‌های علمی و فرهنگی است که موجب شکل‌گیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشی‌شدن دارد؛ ضمن این‌که امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیده‌شدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دست‌به‌کار شود تا در این جنگ رسانه‌ای از موثرترین و فراگیرترین رسانه‌ها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهم‌تر و ضروری‌تر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه می‌خواهد،  حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانی‌ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاش‌ها و انقلاب‌های پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژی‌ها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتح‌شده با دنیای خارج است. در آخر این‌که به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلام‌شناسی می‌خواهد تا فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان سینمای ایران دست‌به‌کار شوند و مدیران سینمایی و صدا‌وسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهره‌مندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.

دیگر خبرها

  • حواشی ناتمام «حشاشین»، مهمان ویژه نمایشگاه کتاب و خبرهای جدیدی از حج
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • انتشار فراخوان بخش ویژه «کتاب و سینما» جشنواره فیلم کوتاه تهران
  • جزئیات مست عشق؛ مولانا و شمس در پرده سینما
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت
  • کتاب بنیه فیلمساز را قوی می‌کند/ حتما به نمایشگاه کتاب تهران می‌روم
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت/ عکس
  • اعلام اولویتهای تولیدی از سوی رئیس سازمان سینمایی
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • توزیع 1.5 تن گوشت قرمز منجمد تنظیم بازاری در بهشهر