تلاشروزنامهها برای پیدا کردن مقصر در ماجرای فایل صوتی؛ آفتاب یزد: کار دار و دسته محمد قوچانی است
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۲۰۵۳۵
گروه سیاست سایت فردا – روزنامههای امروز به موضوعاتی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و ... پرداختهاند که مهمترین موارد آن به شرح زیر است:
«وطن امروز» تقریبا تمام صفحه نخست خود را به ماجرا فایل صوتی ظریف اختصاص داده است. این روزنامه اصولگرا در گزاشی که عکس یک کرده با تیتر یک کلمهای و البته توهینآمیز «حقیر» که از لحاظ اصول روزنامهنگاری جای بحث دارد، مینویسد: «گزاره مورد ادعای ظریف البته گزاره مخدوش و نادرستی است، چرا که تجربه عینی نشان میدهد برخلاف اظهارات وزیر امور خارجه، پشتوانه مذاکراتی او و به معنای کلیتر وجهه و آبروی جمهوری اسلامی متاثر از مولفههای قدرت جمهوری اسلامی بود که یکی از اساسیترینشان قدرتی بود که در میدان مقاومت توسط مجاهدان و فرمانده شهید آنان به دست آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وطن امروز در تیتر یک خود اما ماجرا را از منظری دیگری دیده و با اشاره به اینکه «طراحی امنیتیـ سیاسی غربگرایان برای انتخابات 28 خرداد وارد مرحله عملیاتی شده است» و «میخواهند سیاست خارجی را مسأله انتخابات کنند» مینویسد: «غربگرایان با توجه به ضعف مدیریتی و افزایش نارضایتیها، فراتر از رای عمومی خود در سال 96 حتی بدنه حامی را نیز از دست رفته میبینند؛ بدنهای که تمایلی به خرج کردن بیش از پیش اعتبار خود برای اصلاحطلبان ندارد و همچنین نمیتواند پاسخگوی نارضایتیهای عمومی باشد. از همین رو غربگرایان در گام اول برای احیای بدنه حامی خود و ایجاد انسجام تشکیلاتی در آنها نیازمند دوقطبی کردن جامعه و رادیکال کردن فضای اجتماعی هستند. «وطنامروز» روز یکشنبه نیز در مطلبی با عنوان «رسمالخط تکرار» به این مساله پرداخته و نوشته بود: «آنچه مهمترین سناریوی این جریان (غربگرایان) به نظر میآید هموارسازی راه برای کاندیدای نهایی براساس «رادیکالیسم پیشاانتخاباتی» است. در این «رادیکالیسم پیشاانتخاباتی» سعی میشود با هدایت فضای عمومی جامعه به سمت صورت مسالههای رادیکال و چهرههای هنجارشکن سیاسی، فضای عمومی جامعه با شوکهای مقطعی مواجه شود تا از دل این شوکها بستری برای همدل و همصدا کردن بدنه سرخورده آماده شده و با بسیج کردن آنها فضای انتخابات را از پاسخگویی پیرامون عملکرد دولت روحانی دور کنند».
وطن امروز در یادداشت روز خود نیز با تیتر «از فایل صوتی منتظری تا فایل صوتی ظریف» درباره « تکرار پروژه انتخاباتی امنیتی ـ سیاسی» میگوید.
«کیهان» اما انتشار فایل صوتی اخیر را خودکشی ظریف تعبیر کرده و در تیتر یک امروز خود با عنوان « مدیریت غربگرا برای نجات خود ظریف را وادار به خودکشی کرد» مینویسد: « در اتفاقی مشکوک، فایل پخت و پز شده زیر نظر یک مهره امنیتی، برای انتشار به شبکهای سپرده شده بود، که برچسب «مزدوری» بر پیشانی داشت. بهراستی آشنا و ظریف را با شبکه انگلیسی سعودی بدنام چه مناسبت؟! هدف از انتشار مصاحبه بهظاهر محرمانه ظریف چه بوده؟ تشکیک در عقلانیت سیاست خارجی نظام؟ زدن سردار سلیمانی و منطق مقاومت؟ دادن تنفس مصنوعی به مدیریت غربگرا که بهخاطر بیکفایتی، مورد اعتراض افکار عمومی است؟ انحراف اذهان از عملکرد خسارتبار این جماعت در دو حوزه دیپلماسی و مدیریت اقتصادی؟ شوک دادن به افکار عمومی و تغییر زمین بازی به نفع طیف نشان شده غرب، در آستانه انتخابات؟ عمق بخشیدن به شکافهای سیاسی و دامنزدن به دو قطبی انحرافی «مذاکره- مقاومت» و «دیپلماسی- میدان» برای تضعیف «ایران قدرتمند»؟ آنچه مسلم است، آقای ظریف در این بازی شوم در آستانه انتخابات، مثل یک مُهره پیاده، قربانی بازی مشترک «اتاق عملیات رسانهای دشمن» و «مدیریت اشرافی نگران از قضاوت افکار عمومی» شده است؛ ماههاست در توهم او مبنی بر اینکه بازیگری مستقل و موثر است، میدمند و با او بازی میکنند. البته انتحار، آخرین نقشی است که به مهره سوخته تحمیل میشود، ولو نخواهد.»
«جوان» در شماره امروز عکسی از ظریف ندارد اما در گزارشی با تیتر « خیانت امنیتیهای اخراجی به امنیت ملی!» به این قضیه پرداخته و نوشته است: « حضور برخی چهرههای امنیتی سابق و محکومان امنیتی در انتشار هدفمند و مغرضانه فایل صوتی محرمانه ظریف که قرار بوده به عنوان آرشیو دولتی بماند و در آن همزمان با ذکر مطالب «اختلافی»، به برخی مطالب «خلاف» نیز پرداخته میشود، یک پروژه ضد امنیت ملی و یک کار سخیف و دون شأن ملت مسلمان و علیه ایران مقتدر بود که فقط میتوان آن را از بازندههای تحقیرشده به دست ملت و از سوی «نامردهای میدان» و برای انحراف افکار عمومی از ناکارآمدیها انتظار کشید. باید دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی سریعاً برای افشای چهره این خائنان به ملت وارد عمل شوند».
این روزنامه بقیه صفحه یک خود را نیز به موضوعات فرهنگی و اقتصادی اختصاص داده است. مثلا در تیتر یک خود با این عنوان که « بانکها ۲۴۰۰ بنگاه تولیدی را آشیانه پرندگان کردند» مینویسد: « رعایتنکردن اصول اولیه اعتبارسنجی موجبشده تا بانکها بخشی از سپردههای بانکی را از کانال پرداخت تسهیلات معوق یا سوخت کنند، بیتفاوتی برای سالمسازی صورتهای مالی بانکها نیز کار را به جایی رساندهاست که بانکها بخشی از مطالبات معوق را برای فرار از ذخیرهگیری با هماهنگی بدهکار با تسهیلات دیگری جایگزین میکنند، اما بانک و بدهکار هر دو خوب میدانند که قرار نیست پول سوخت شده زنده شود.»
«اعتماد» ماجرای فایل صوتی را با تیتری خنثی یعنی «پسلرزههای فایل صوتی» پوشش داده و گفتوگوهایی دارد با احمدزیدآبادی و سردار کوثری. زیدآبادی معتقد است که حرفهای ظریف قبلا گفته شده و نه جدید است و نه عجیب. در عین حال میگوید که «باید منتظر فشار کوتاهمدتی از سوی مخالفان و رقبا با اتکا به همین مصاحبه باشد». اسماعیل کوثری اما در گفتوگوی خود با اعتماد تاکید میکند که « دیپلماسی از میدان جدا نیست». او میگوید: « وظیفهاش بوده که کمک کند. مگر اینها جدا از هم هستند. آن کسی که وارد میدان میشود که سر خود وارد نشده است. در شورای عالی امنیت ملی در این باره تصمیم گرفته شده و به تصویب رهبری هم رسیده است. قانون هم این را میگوید. مگر حاجقاسم شخصا میخواست وارد میدان شود؟! دستور صادر کردهاند و او هم با جان و دل رفته است. این رویه اتفاقا اقدامی پیشگیرانه بوده و اگر ما نمیرفتیم، آنها وارد کشور میشدند و باز کسانی که این حرفها را میزنند، فرار میکردند نزد اربابهایشان! ما به خاطر اینکه غائله به داخل کشور کشیده نشود، وارد شدیم. اتفاقا این تدبیر بسیار عمیق و دقیقی بوده که تصمیم گرفته شد به خاطر اینکه غائله به داخل کشیده نشود، ما سراغشان برویم. بله از این حرفها آن زمان که ما در مجلس حاضر بودیم هم مطرح میشد. متاسفانه به جای اینکه وقتی بیگانهها این سخنان را مطرح میکنند به دهانشان بزنند، به خاطر سست بودن و دو روز دنیا با اینها همراهی میکنند!»
این روزنامه اصلاحطلب در گزارشی انتخاباتی نیز با عنوان «بازی با چند مهره» به اخبار منتشر شده درباره نامزدی همزمان رئیسی، قالیباف و جلیلی اشاره کرده و مینویسد: « اصولگرایان مدعی شدند که کاندیداتوری موازی یک تاکتیک انتخاباتی است».
اعتماد در گوشهای از صفحه یک امروز اشارهای هم به رکوردزنی آمار فوتیهای کرونا در کشور دارد.
«شرق» اما سعی کرده که ماجرای فایل صوتی ظریف قدری ریشهایتر ببیند و بررسی کند لذا با تیتر « چه کسی افشا کرد چه کسی سود برد؟» مینویسد: « اینکه چه کسی یا کسانی فایل صوتی مصاحبه ظریف با سعید لیلاز را که در تاریخ ششم اسفند منتشر شد، افشا کرده و به دست رسانه فارسیزبان خارج از کشور رسانده، کمکم به این سمت میرود که چه کسی یا کسانی یا جریانی از افشای این گفتوگو سود میبرند. همین مسئله به یک دعوا بین حامیان و مخالفان ظریف در داخل و فضای مجازی تبدیل شده است. آنها که محتوای سخنان ظریف را محرمانه و افشای برخی موارد و مسائل را امنیتی دانستهاند، دولت را متهم میکنند که باز به نفوذیها امکان جولان داده است؛ برای همین روزنامه فرهیختگان در مطلبی که نوشته سردبیر است، با اشاره به اینکه این گفتوگو با میزبانی مرکز بررسیهای استراتژیک با مدیریت حسامالدین آشنا انجام شده است، تیتر «رسوایی آشنا» را برای مطلب خود انتخاب کرده ... برخی دیگر معتقدند باید فضای بازی را گستردهتر دید و با توجه به دو رخداد مهم یعنی درجریانبودن مذاکرات وین و انتخابات 1400 و نامبردن از ظریف بهعنوان یکی از گزینههای احتمالی جریان اصلاحطلب، باید دید که انتشار این فایل صوتی اولا چه اثری در سطوح قدرت و جامعه داشته و ثانیا چه کسانی از آن بهره میبرند. آنها که معتقدند افشای این فایل که قرار بوده بعد از پایان دولت فعلی منتشر شود، باعث سوختشدن ظریف شده، قطعا انگشت اتهام را به سمت رقبای درونگروهی و برونگروهی بردهاند. برخی دیگر معتقدند که این فایل صوتی اتفاقا در راستای ایجاد تحرک در بدنه اجتماعی یخزده حامی جریان اصلاحات بوده تا شاید آنها را به تحرک وادارد و این یعنی فایل صوتی به نفع ظریف بوده است».
«آفتاب یزد» امروز نگاه ویژهای به ماجرای فایل صوتی دارد. این روزنامه اصلاحطلب مثل بسیاری از روزنامههای امروز ظریف را عکس یک کرده و در گزارشی که تیتری کنایه آمیز دارد به دنبال مقصر یا مسبب این ماجرا میگردد. آفتاب یزد با عنوان «شگفتی اردیبهشت» و در حالی که واژه شگفتی را قرمز کرده است، مینویسد: « چندی قبل، آفتاب یزد در گزارشی با عنوان: «بودجهی این شورا چقدر است»، پرده از پروژهای با عنوان: «شورای تدوین، گردآوری و مستندسازی آثار رئیس جمهور» بر میدارد، پروژهای که زیر نظر مستقیم «محمدقوچانی» و با بودجهای هنگفت در حال انجام است. آیا نشر این فایل صوتی زیر سر این شورا بوده است؟» در ادامه این گزارش نیز آمده است: « در همان گزارش «عبدالرضا داوری و محمد ابطحی» از نزدیکان «خاتمی و احمدینژاد» که پرسیدیم به صراحت گفتند: «چنین مسئلهای در آن دو دولت سابقه نداشته و موضوع، برای آنها نیز تازه و بدیع است». یکی از نکات مهم در این مصاحبه، حضور «سعید لیلاز» اقتصاددان است که در نقش «مصاحبه کننده» سوالاتی را از «محمدجواد ظریف» میپرسد مصاحبهای که در جاهایی تاکید میشود: «اینجا را ضبط نکن» و این یعنی این مصاحبه قرار بوده تدوین و اصلاح شود (!) اما اینک بخشهایی از این مصاحبه، در گسترهای وسیع در حال دست به دست شدن است و این یعنی؛ یک پای ماجرای «درز فایل صوتی محمدجواد ظریف»، همان دار و دستهای است که «شورای تدوین، گردآوری و مستندسازی آثار رئیس جمهور» را سرپرستی و هدایت میکنند. در همین رابطه؛ امیرآبادی نایب رئیس مجلس یازدهم در واکنشی قابل تامل به این موضوع میگوید: «افراد خائن را به قوهقضائیه معرفی میکنیم از موضوع انتشار و درز اطلاعات صحبتهای وزیر امور خارجه در مجلس تحقیق و تفحص و به فوریت طرح آن را تدوین میکنیم. عوامل درز اطلاعات محرمانه و سری کشور در این باره به قوه قضائیه معرفی خواهند شد.» البته تحقیق و تفحص امر پسندیدهای است اما درز دهندگان این مصاحبه را «خائن» معرفی کردن، اندکی عجیب است!»
«آرمان ملی» نیز با تیتر «میدانِ تخریب دیپلماسی؛ چرا واقعا؟» حواشی ماجرای فایل صوتی که همه روزنامههای امروز را تحت تاثیر قرار داده، پرداخته و نوشته است: «انگشت اتهام بسیاری از فعالان سیاسی به سمت وزارت امور خارجه گرفته شده است. با این حال عدهای نیز جناح رقیب را با متهم به انتشار این صوت کرده و معتقدند این صوت برای آنان آوردههای سیاسی و انتخاباتی خواهد داشت. اما هنوز شفافیتی در این خصوص نشده و مجلس پیگیر تحقیق در این پرونده شده است. ظریف در بخشی از این صوت به پیشنهاد همکاری محمدباقر قالیباف در سالها 91 و 92 اشاره کرده است.»
این روزنامه اصلاحطلب همچنین گزارشی انتخاباتی دارد که بدون توجه به اخبار دیروز درباره کاندیداتوری احتمالا همزمان ریسی، قالیباف و جلیلی نوشته شده است. در این گزارش اشارهای به دعوت اخیر نمایندگان مجلس از رئیسی شده و با تیتر « حالا قالیباف از رئیسی عبور میکند؟» نوشته شده است: « از رفتارحامیان قالیباف اینگونه میتوان نتیجه گرفت که تلاش این روزهای آنها در راستای تلاش برای رسیدن به پاستور است . قالیباف سالهاست رویای پاستور را در سر دارد و از اقدامی برای نیل به این هدف فروگذار نکرده است حتی خارج کردن هم دستهای خودش از میدان رقابت انتخاباتی.» این ادعا البته درحالی عنوان میشود که همین دیروز سایت خبری «نامه نیوز» در گزارش خود درباره کاندیداتوری همزمان سه چهره اصولگرا تاکید کرده بود که این یک تاکتیک است و قالیباف نیز تصمیم به ثبت نام گرفته اما حضور در رقابتها یا عدم حضور را موکول به مشاهده فرآیندهای بعدی انتخابات کرده است.
«ایران» که صدای دولت است اما ترجیح داده که در جنجال فایل صوتی سکوت کند. از همین رو است که برخلاف بسیاری از روزنامههای امروز که ظریف را عکس یک کرده و به حواشی حول محور او پرداختهاند، در یکی از تیترهای کناری خود جملهای از توضیحات سخنگوی وزارت خارجه که گفته بود « گفتوگوی ظریف برای ثبت دراسناد بود» را منعکس کرده است. در متن گزارش نیز ضمن تاکید بر اینکه چرایی و چگونگی انتشار این فایل صوتی اهمیت ویژهای دارد، مینویسد: « از محافل و رسانههای مخالف نظام انتظاری نیست که این مصاحبه را دستاویز اختلافافکنی جدید در فضای سیاسی ایران و مجموعههای مختلف حاکمیت نکنند. اما از مجموعههای درون نظام و آنها که دل در گرو رفع برخی مشکلات موجود و بهبود شرایط دارند این انتظار بیجایی نیست که این فقره را بهانهای برای یک نزاع جدید درون نظام نکنند. به هر روی فایلی که بنایی بر انتشارش نبوده به هر دلیلی رسانهای شده است. محمد جواد ظریف هم کارنامه و عملکرد روشن و مشخصی در طول 40 سال گذشته دارد و اتفاقاً همین تجربیات مستمر در مسئولیتهای مختلف حکم میکند به جای رویکردهای تقابلی و کینهتوزانه، نگاهی آسیبشناسانه نسبت به این ماجرا داشته باشند. هم ناظر بر اینکه چرا چنین فایلهایی ناخواسته منتشر میشود و هم معطوف به این مهم که پویایی و بالندگی هر مجموعه در گرو آسیبشناسی مستمر و کارشناسی است. آنچنان که بسیاری از تحلیلگران و صاحبنظران در مواضع مختلف بر ضرورت برخی اصلاحات در بخشهای مختلف و پرهیز از پراکندگی در تصمصمسازیها و ترمیم بوروکراسی کشور تأکید دارند، حال سخنان محمدجواد ظریف را هم میتوان در همین چارچوب دید اگر نکات قابل توجهی ناظر بر رفع برخی اشکالات و ضرورت اصلاح آنها در مصاحبه وزیر خارجه وجود دارد، از آن بهره گرفته شود. جامعه ایرانی خیلی وقت است که از کشمکشهای بیفایده سیاسی و ناظر بر اهداف جناحی که رافع هیچ مشکلی نشده، خسته است و افزودن یک چالش دیگر به مجموع تنشهای موجود اگر چه ممکن است آوردهای کوتاه مدت برای فلان گروه و جناح سیاسی داشته باشد، اما قطعاً برای مردم نخواهد داشت.»
منبع: فردا
کلیدواژه: روزنامه ها ظریف فایل صوتی خبر به روایت فردا روزنامه های امروز ماجرای فایل صوتی فایل صوتی افکار عمومی روزنامه ها آفتاب یزد اصلاح طلب وطن امروز بانک ها تیتر یک چه کسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۲۰۵۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکههای اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهمترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شدهاند. علیرغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکهها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.
شبکههای اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعهشناسیاند. این شبکها اثرات روانی بسیاری بر کاربران میگذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکههای اجتماعی داخلی که برخی مدعیاند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعهی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده میکنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان میدهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنشها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟
در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.
در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاحطلبان حضور پررنگتری داشتند.
در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنشها به آن، میتوان آن را یکی از مهمترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروهها و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروهها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان میدهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیفهای مختلف منتشر شده بود.
طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکههای اجتماعی چگونه بود؟
نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنشهای عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیفهای سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روزهایی که پیشبینی میشد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.
نکته خیلی جالب در بررسی دادهها، حضور کاربران روزمرهنویس در واکنش به فعالیت دوباره گشتهای ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود میکنند و عمدتا به مسائل خودشان میپردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییتهای زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیتها نسبت به حجاب و سیاسیتر شدن کاربران روزمرهنویس به دنبال این مسأله هستیم.
آیا میتوان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیینکننده میگذارد؟
توییتر و بهطور کلی شبکههای اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتهاند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.
یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکههای اجتماعی میتوانند باعث قطببندی در جامعه شوند. قطببندیها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید میشود. محیط توییتر و سایر شبکههای اجتماعی امکاناتی را فراهم میکنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آنها اختلاف دارند دنبال نمیکنند و در مواردی مسدود (بلاک) میکنند. این رفتارها در شبکههای اجتماعی باعث تشدید قطببندیها در جامعه میشود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطببندیها را به فضای واقعی نیز میرسانند. در نتیجه ما شاهد شکلگیری چرخه قطببندی هستیم؛ به این شکل که قطببندی موجود در جامعه وارد شبکههای اجتماعی شده و آنجا تشدید میشود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطببندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل میکنند و در ننتیجه قطببندی به شکل تشدید شدهتر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطببندیهای سیاسی هستیم.
نظریه «اتاق پژواک» در شبکههای اجتماعی چگونه تعریف میشود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثرگذار است؟
افراد عموماً ترجیح میدهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخشهای شبکه (همان کاربران همفکر) میشنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک میگویند. این فضا باعث میشود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق میدانند. تمام اینها باعث میشود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیدههایشان محکمتر شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد، شاهد تشدید قطببندیها هستیم. در محیطهای قطبی گرایش به دیدگاههای رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکالتری دارند.
این پدیده تا چه حد در شبکههای اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده میشود؟
ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکههای اجتماعی مختلف و پیامرسانها دیده میشود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل میگیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکلگیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر میرسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده میشود، شکلگیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاههای مختلف در آنجا مطرح نمیشود و همین امر باعث تشدید قطببندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم میشود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر میشود.
مواضع افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزههای بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟
ما در ایتا میبینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحثهایی که درباره دلارزدایی مطرح میشود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیلگران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی میدانند که به جریانی خاص رای دادند.
راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانهای درون برخی شبکههای اجتماعی و جلوگیری از دیدگاههای تنشآمیز چیست؟
سه راه حل بیشتر نمیتوان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرمهای داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرمهای داخلی است تا در آن دیدگاهها و عقاید متنوعی طرح شود که میبینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سالها تلاش کرده گروههای مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایتها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرمهای دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق میشود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرمها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکههای اجتماعی چاره کار است.
نظریه سرمایهداری نظارتی که مدعی است دولتها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آنها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود میکنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟
در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشورهای دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشورها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده میشود. وقتی مردم از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومتها قرار میدهند.