آزادسازی سهام عدالت در یک سالگی؛ از فروش مسئله دار تا سودهای ناقص!
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۴۴۰۲۶
به گزارش خبرنگار بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در تاریخ ۹ اردیبهشت ۹۹ مقام معظم رهبری با صدور ابلاغیهای، ضمن موافقت با درخواست رئیسجمهور برای آزادسازی سهام عدالت و با اشاره به نقش سهام عدالت در گسترش عدالت اجتماعی و توانمند سازی خانوادههای کم درآمد، موارد سهگانهای را در این واگذاریها مورد تأکید قرار دادند و خاطر نشان کردند: دولت هرچه زودتر اقدامات مقتضی را به عمل آورد تا مردم سریعتر از منافع سهام خود بهرهمند شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این یک سالی که از آزاد سازی میگذرد، با توجه به آنچه که رخ داده، اظهار نظر درباره موفقیت و یا عدم موفقیت آن جای بحث دارد.
گردونه مشکلات آزادسازی سهام عدالت همچنان می چرخد!از جمله مشکلاتی که در خصوص روش مستقیم مدیریت سهام عدالت برای مردم ایجاد شد؛ به نتیجه نرسیدن نحوه فروش این سهام و بلاتکلیفی حدود ۱۹ میلیون نفر از مردم است.
همچنین کسانی که روش غیر مستقیم را انتخاب کرده اند نیز خالی از مشکل نبودند. برای واریز سود سهام این افراد چند ماهی بر سر سجامی شدن آنها بحث شد و هر روز تصمیم جدیدی اخذ میشد.
به علاوه، امروز و فردا کردن درباره واریز سود از سوی شرکت سپرده گذاری مرکزی نیز مطرح است. اینکه چرا ساز و کار مشخصی برای شناسایی سود این شرکتها در نظر گرفته نمیشود و هر روز به مردم وعده داده میشود. تازهترین خبری که درباره واریز سود مرحله دوم شنیده شده، مبنی بر این است که احتمالا تا پایان ماه مبارک رمضان نیز این سود واریز نخواهد شد.
برای پاسخ درباره این فراز و فرودهای سهام عدالت در یک سال گذشته با مسئولان و کارشناسان بازار سرمایه گفتگو کردیم.
اکبر حیدری سخنگوی شرکتهای سرمایه گذاری استانی سهام عدالت در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به روند آزادسازی سهام عدالت در یک سال گذشته اظهار کرد: بعد از تاخیر چهار ساله دولت در عمل به تکالیف خود و آزادسازی سهام عدالت در سال ۹۵ و پیگیریهای مردمی، منجر به صدور ابلاغیه ۹اردیبهشت۹۹ مقام معظم رهبری مبنی بر الزام دولت و آزادسازی سهام عدالت شد.
او ادامه داد: در آن ابلاغیه به سه بند به همراه یک مقدمه مهمتر اشاره شده است. این مقدمه مبنی بر گلایه مقام معظم رهبری از عدم اجرای دقیق ابلاغیه تاریخ ۸۵/۱۲/۰۴ و هشت بند واضح مطرح شده در آن، است. اشاره کرده بودند که با توجه اراده دولت برای عمل به تکالیفی که بر عهده اوست با آزادسازی با این شرایط موافقت میشود. باید در یک بازه زمانی مشخص افرادی که علاقهمند بودند روش مستقیم را انتخاب کنند، از مجموعه سهام عدالت خارج شوند و مدیریت و مالکیت مستقیم سهام ۴۹ شرکت پرتفوی سهام عدالت را خودشان به عهده بگیرند و مقررات انتقال سهام به صاحبان سهام در مورد این عده توسط شورای عالی بورس تضمین میشد.
رها سازی سهام عدالت به جای آزادسازیاین مقام مسئول ادامه داد: اما اتفاقی که در عمل افتاد این است که به اعتقاد ما به جای آزادسازی به رهاسازی منجر شده است. اول اینکه به جای بازه زمانی مشخص، بازههای زمانی مشخص برای انتخاب روش و تمدیدهای مکرر را شاهد بودیم. از طرفی برخلاف دستور مقام معظم رهبری برای تشویق مردم به ماندگاری سهام شان در سرمایه گذاری استانی در روش غیر مستقیم، عملا حجم عظیمی از اخبار و تبلیغات به سمت انتخاب روش مستقیم و فروش سهام بود. به حدی که در پی گزارشها و اعتراضهایی که ارائه کردیم، مقام معظم رهبری در نامهای بعد از ابلاغیه ۰۹/۰۲ به رئیس جمهور در مورد تسهیل روش مالکیت مستقیم به غیر مستقیم هشدار دادند و یادآور شدند که مردم به ماندگاری در روش غیر مستقیم تشویق شوند.
استقرار مدیریت دولتی سهام عدالت مضمون استاو ادامه داد: در آن زمان علی رغم اینکه مردم خیلی به روش مستقیم تمایل نداشتند تمدیدهای مکرر و اطلاع رسانیهایی مردم را به روش مستقیم هدایت میکرد؛ رئیس جمهور بر تغییر ساختار اصرار داشتند و مقام معظم رهبری به حفظ ساختار موجود حداقل در مورد روش غیر مستقیم به طور مشخص در بند ۳ تاکید فرموده بودند. به همین دلیل نیز در ۲۰/۰۳/۹۹ نامهای از طرف رئیس جمهور زده شد و سه روش برای ادامه سهام عدالت محضر مقام معظم رهبری پیشنهاد شد. ایشان نیز در ۲۶/۰۳/۹۹ در پاسخ تاکید کردند که استقرار مدیریت دولتی و مدیریت سرمایه داران بزرگ بر سهام عدالت هر دو مضمون و غیر قابل پذیرش است و بر لزوم مشارکت واقعی مردم در مالکیت و مدیریت سهام شان تاکید فرمودند.
حیدری در ادامه اظهار کرد: اکنون ۱۹ میلیون نفر در روش مستقیم دچار بلاتکلیفی هستند و علی رغم اینکه قرار بود عمده زیادی از این افراد مدیریت سهام خود را در دست بگیرند و سهم باید در پرتفوی آنها قرار میگرفت، اما این اتفاق نیفتاد. عدهای نیز احتمالا فروشنده سهام بودند، ولی اکنون امکان فروش سهام خود را ندارند.
او افزود: اداره شرکتهای غیر بورسی نیز طبق بند ۳ ابلاغیه مقام معظم رهبری که فرمودند نسبت به باقی مانده سهام در سرمایه گذاری استانی مردم سازمان دهی شود، یعنی بعد از انتخاب روش مستقیم و انتخاب پرتفوی ۳۶ شرکت بورسی به سبد دارایی مردم، چه روش مستقیم و چه در روش غیر مستقیم باید به نسبت سهام غیر بورسی خود از سرمایه گذاریهای استان خود سهم میبردند. زیرا سرمایه گذاری استانی ظرفیت لازم برای اداره سهام غیر بورسی را داشتند.
او ادامه داد: در مدت انتخاب روش نیز در سامانه سازمان خصوصی سازی به مردم اعلام میشد که اگر روش مستقیم را انتخاب کرده اید، به نسبت دارایی که در سهام غیر بورسی خود دارید از سرمایه گذاری استان خود سهم میبرید. اما در کمال تعجب بعد از پایان انتخاب روش، بدون اذن صاحبان سهام چه در روش مستقیم و غیر مستقیم شورای عالی بورس خودش تصمیم گرفت تا هلدینگی برای مدیریت سهام غیر بورسی تشکیل شود.
حیدری اظهار کرد: در واقع بخشی از سهام عدالت در روش مستقیم بلاتکلیف ماند. اکنون نیز نه در پرتفوی مردم است و نه میتوانند آن را بفروشند. بخشی از آن به عنوان سهام غیر بورسی در هلدینگ نشست و آن نیز بعد از گذشت یکسال هنوز هیچ خبری از سود و دارایی مردم داده نشده است. بخشی از سهام عدالت نیز در سرمایه گذاری استانی به عنوان شاکله اصلی سهام عدالت باقی ماند که متاسفانه به دلیل تفسیر دولت از اجرای قانون و اصرارش بر انکار جایگاه قانونی تعاونیهای سهام عدالت شهرستانی به نمایندگی از مردمی که امکان حضور در مجامع سرمایه گذاری استانی را نداشتند، امور مربوط به سرمایه گذاری استانی تا به امروز معلق و معطل مانده است.
او در ادامه بیان کرد: بعد از گذشت یکسال به جز معاملاتی شدن سهام سرمایه گذاری استانی و بخش اندکی از مردمی که سهام شان را در روش مستقیم فروختند، عملا آزادسازی سهام عدالت به آن هدف واقعی خود نرسیده و با یک سهام تضعیف شده و رها شده مواجه هستیم.
دولت در امور سهام عدالت دخالت نکندحیدری در پاسخ به ارائه پیشنهادهایی برای مدیریت صحیح و رفع نابه سامانیهای سهام عدالت اظهار کرد: دولت در امور سهام عدالت دخالتی نکند و بر مبنای آن جمله مقدمه ابلاغیه مقام معظم رهبری، یعنی اراده برای عمل به تکالیفی که در واگذاری امور به مردم به عهده اوست، در حقیقت امور را به مردم واگذار کند. یکسال اجازه دهند تا مردم برای خودشان به واسطه یا بی واسطه تعاونیها و سرمایه گذاریهای استانی تصمیم بگیرند.
او در ادامه اظهار کرد: اکنون در مدیریت شرکتهای سرمایه پذیر نیز دولت همچنان دخالت دارد و علی رغم اینکه در ظاهر آزادسازی سهام عدالت انجام شده؛ با اخذ سه مصوبه غیر قانونی از شورای عالی بورس، همچنان نمایندگان مردم در شرکتهای سرمایه پذیر نیز توسط دولت منصوب میشوند. اگر قانون اصل ۴۴ و در صدر آن فرمان هشت مادهای مقام معظم رهبری پایبند باشیم و دولت به جای دخالت، نظارتش را بر امور سهام عدالت تقویت کند و اجازه دهد تا تعاونیهای سهام عدالت شهرستانی و سرمایه گذاریهای استانی طبق قانون تجارت و تعاون به عنوان نمایندگان مردم امور سهام عدالت را پیش ببرند، از این چالشهای ایجاد شده رها خواهیم شد.
دوران طلایی سهام عدالت از دست رفته استحیدری تصریح کرد: هرچند که جبران برخی از خسارتهای وارده به سهام عدالت تقریبا غیر ممکن است. به دلیل اینکه طلاییترین دوران آزادسازی سهام عدالت را از دست دادیم و در اوج رونق بازار سرمایه که امکان داشت سهام عدالت با اقتدار در بازار سرمایه فعال باشد و حتی لنگر اطمینان و پیشگیر از بازار باشد؛ متاسفانه به دلیل اصرار دولت بر دخالتها نه تنها این مهم اتفاق نیفتاد بلکه به دلیل بد سلیقگی دولت در عرضه سهام روش مستقیمیها از جمله عوامل ریزش بازار نیز شد.
او افزود: امروز اگر سهام عدالت به متولیان واقعی خودش واگذار شود، دولت دست از دخالت بردارد، نظارت را تقویت کند و آیین نامه آزادسازی سهام عدالت منطبق با قانون اصلاح و بازآرایی شود، میتوان بازگشت شرایط به آن چیزی که باید باشد را انتظار داشت.
مدیریت ناصحیح سهام عدالتعلیرضا تاجبر کارشناس بازار سرمایه با اشاره به روند آزادسازی سهام عدالت در یک سال گذشته اظهار کرد: سهام عدالت یک فرصت بسیار خوب برای بازار سرمایه بود که متاسفانه درست مدیریت نشد. از این جهت فرصت بود که علاوه بر اینکه عامه مردم را به سمت بورس هدایت میکرد، سهمهای کوچکی که در سهام مردم نیز وجود داشت، میتوانست با هم جمع شده و به صورت بلوکهای مدیریتی و کنترلی در بیاید. یعنی مدیریتی نیاز داشت که این سهمهای کوچک را در قالب یک بلوک در بیاورد، آگهی کند، با قیمت بالاتر فروخته و پول بیشتری به سهامداران برسد.
خروج نقدینگی نهادها به آشفتگی سهام عدالت دامن زداو ادامه داد: متاسفانه این مورد نیز مدیریت نشد و فروش سهام عدالت با خروج نقدینگی بعضی از نهادها از بازار سرمایه همزمان شد و عملا فشار مضاعفی به بازار وارد کرد. متاسفانه سهام عدالت تجربه خوبی نبود. اما هنوز هم فرصت از دست نرفته و میتوان از تجربه یکسال اخیر استفاده کرد و نسبت به نحوه فروش سهام عدالت به صورت خرد در بازار یک بازنگری کرد.
او افزود: به نظر من این شکل فروش به صورت خرد و صرفا با این نگاه که سهامدار هرچه زودتر به پول خود برسد، نگاه درستی نیست و از آن طرف هم باید حواسمان به بلوکهای متعددی باشد که میتواند از دل سهام عدالت بیرون بیاید و مدیریت شرکت را به دست شرکتهایی که خواهان آن هستند، برساند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به افت ارزش سهام عدالت بیان کرد: در مجموع بازار سهام در سال گذشته افت کرد و شاهد افت ۴۵ درصدی هستیم. در اوج بازار ارزش سهام عدالت بسته به آن مبلغی که اول سرمایه گذاری کرده بودند، تا حدود ۱۸ میلیون بالا رفته بود، اما با کاهش ارزش مواجه است. البته از آنجایی که سهام عدالت شامل سهامهای بزرگی بود، به نظر من کاهش ارزش آن نسبت به کاهش سایر سهمهای بازار کمتر بوده است.
عرضه قطره چکانی از نواقص سهام عدالت بودفردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه عدالت با اشاره به روند آزادسازی سهام عدالت در یک سال گذشته اظهار کرد: تصمیمی که در خصوص آزادسازی سهام عدالت بود یکی از رئوس برنامههای اقتصادی حاکمیت بود. در این راستا باید طبق اصل ۴۴ قانون اساسی حرکت میشد.
او افزود:، اما به هر دلیل با توجه به شرایط سال ۹۹، اگر با یک برنامه مدون در دستور کار عرضه و آزادسازی، مسلما این نابه سامانی بازار سرمایه که امسال شاهد آن هستیم، رخ نمیداد. همچنین ذینفعان سهام عدالت میتوانستند در موقعیت مناسب تری سهام خود را به فروش برسانند.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه تصریح کرد: بنابراین نوع تقسیم بندی قطره چکانی عرضه یا سهم بندی کردن عرضههای سهام عدالت یکی از نواقصی بود که از سال ۹۹ موجبات کند شدن این فرآیند را ایجاد کرد. از دلایل این رویداد میتوان به مهیا نبودن زیر ساختها اشاره کرد.
او افزود: از جمله پیامدهای آن نیز میتوان به محرومیت دارندگان سهام عدالت در استفاده از موقعیت مناسب برای فروش و به داد بازار سرمایه نرسیدن به واسطه عدم عرضههای مناسب برای جلوگیری از افزایش بی رویه قیمتها اشاره کرد؛ بنابراین تلاقی این دو نقطه در کنار هم نقطه ضعفی بود که منجر به عملکرد ضعیف سهام عدالت شده است.
آقابزرگی بیان کرد: در چهار ماه ابتدای سال ۹۹ آنچه را که تکلیف میشد عرضه سهام به تمامی نهادها بود و سهام عدالت با نگرانی از اینکه ممکن است قیمتها کاهش پیدا کند، سهمیه بندی شد و بعد از مدتی جلوی آن گرفته شد. اکنون به این نتیجه رسیدند که تصمیم اشتباهی بوده وای کاش که در زمان مناسب خود عرضه میشد.
در نهایت امیدواریم که سازمان بورس و اوراق بهادار، شرکت سپرده گذاری مرکزی، شرکتهای سرمایه گذاری استانی و دولت به نتیجه مشخصی درباره نحوه مدیریت سهام عدالت برسند و هدف اولیه این آزاد سازی که بهره مندی مردم از عواید آن است، فراموش نشود.
گزارش از فاطمه خان احمدی
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سهام عدالت آزادسازی سهام عدالت کارشناس بازار سرمایه سرمایه گذاری استانی آزادسازی سهام عدالت مقام معظم رهبری شرکت های سرمایه امور سهام عدالت سازی سهام عدالت یک سال گذشته سهام غیر بورسی سهام عدالت روش غیر مستقیم سهام عدالت سهام عدالت روش مستقیم سهام عدالت او ادامه روش مستقیم مدیریت سهام رئیس جمهور انتخاب روش فروش سهام سهام خود شرکت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۴۴۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا از هر ۱۰ سرمایه، ۹ تا بر باد میرود
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ علیرضا رأفتی: بگذارید اول قصه را با یک جوک بی مزه، حتی چند دهه قدیمیتر از گروههای خانوادگی، شروع کنیم. همان حکایتی که احتمالاً شنیدهاید: مردی که در ساحل نشسته بود و داشت یک سطل ماست را میریخت توی آب دریا! گفتند: «چیکار میکنی؟»؛ گفت: «دوغ درست میکنم.»؛ گفتند: «نمیشه!»؛ گفت: «ولی اگه بشه چی میشه!»
دو دههای میشود که دنیا روی کسب و کارهای نوآور کوچک، اسم «استارتآپ» را گذاشته است. مفهومی که از دل ایالات متحده آمریکا شکل گرفت و حتی میشود آن را برد در پوشه «رؤیای آمریکایی»: «بنیانگذارانی که یک ایده خلاقانه، قدری پول، پشتکار فراوان و مهارت کافی دارند و با هم جمع میشوند در گاراژ یک خانه و یک محصول بر پایه اینترنت را میسازند که دنیا را تکان میدهد و ظرف چند سال تبدیلشان میکند به ثروتمندترین انسانهای روی زمین!» این تعریفی اغراقآمیز است که مخاطب از مفهوم خلق استارتآپ گرفته بود.
کم کم رویدادهایی مثل Startup weekend در سراسر دنیا، و از اوایل دهه نود در ایران خودمان، شکل گرفتند که صاحبان ایده میآمدند و برای سرمایهگذاران خطرپذیر ایدهها یا محصولات اولیهشان (MVP) را ارائه میدادند.
چرا سرمایهگذار خطرپذیر؟ چون پذیرفته که در سرمایهگذاری استارتآپی قرار است ۹۰ درصد مواقع زیان بدهد و ۱۰ درصد سود کند. سرمایهگذاری خطرپذیر به یک معنی نوعی از سرمایهگذاری است که شرکت یا شخص، سرمایهگذاریاش را روی یک ایده یا محصولی که تا به حال به آن شکل در بازار جهان یا آن منطقه نبوده انجام میدهد.
هم نبود ذهنیت واقعی از بازار و هم نداشتن برآورد درست از کارکرد محصول ریسک را بالا میبرد. برای همین هم احتمال ۹ شکست از ۱۰ سرمایهگذاری اصطلاح رایجی بین این سرمایهگذاران است. اما در صورت نتیجهدهی محصول و بازار، سودی که از برد یکی از ۱۰ سرمایهگذاری به جیب سرمایهگذار میرود، تمام ۹ شکست قبلی را پوشش میدهد. این شکل از سرمایهگذاری دانش کافی مدیریتی، شناخت بازار، فناوری و محصولات بر پایه فناوری را میطلبد که غالباً سرمایهگذاران و مشاورانشان این دانش را دارند و بیگدار به آب نمیزنند.
اما نمای بیرونی این سرمایهگذاریها و بنیانگذاریها برای تماشاگری که دانشی در این زمینه ندارد، همان دوغ کردن دریا با یک سطل ماست است! شیوهای که بسیاری از کسانی که فکر میکنند صاحب ایدههایی هستند که میتواند دنیا را تکان دهد هم با آن درگیرند. رویدادهای ارائه طرح و محصول به سرمایهگذار پر است از نوجوانان و جوانانی که فکر میکنند خلاقانهترین ایده دنیا را دارند و استراتژیشان برای به ثمر رسیدن محصول این است: «اگه بشه چی میشه!»
شاید بشود گفت بخشی از این نگاه به استارتآپ برمیگردد به همین نوع نگاه به مسئله «موفقیت»؛ موفقیت قبلاً در فرهنگ ما کنار مفهوم «رستگاری» قرار میگرفت و برای رسیدن به آن مجموعهای از تلاشهای مادی و معنوی نیاز بود و منابع مورد رجوع هم مجموعهای از کتابها و سخنانی از دل مذهب و ادبیات بودند. حالا اما موفقیتی که نوجوان و جوان امروزی میشناسد، ورقی است که از دل همان پوشه رؤیای آمریکایی بیرون آمده و مخاطب آن، در کتابها و سخنرانیهای انگیزشی به دنبالش میگردد. کتابها و سخنرانیهایی که بسیاریشان نه پایه روانشناسی دارند، نه ادبیات و نه هیچ حوزه تخصصی دیگر! تنها حرفهای قشنگیاند که میتوانند چند روزی یک نوجوان را ساعت ۵ صبح از خواب بیدار کنند که دنیا را عوض کند!
اما با این وجود، نمیتوان آثار بعضی اساتید مدیریت یا روانشناسی که به این شیوه نوشته شده و در این دسته قرار گرفته اما واقعاً مبنای علمی دارد را نادیده گرفت. در یکی از همین آثار استیون کاوی، نویسنده و تاجر آمریکایی جملهای دارد که به نظر برآمده از تجربه بینظیر در کسب و کار است: «با یک پایانبندی در ذهنت، شروع کن!»
مسئله بیشتر جوانانی که در رویدادهای استارتآپی میخواهند با ایدههاشان دنیا را عوض کنند این است که حتی برای همان ایدهای که فکر میکنند فوقالعاده است یک «پایان» خوب یا بد در نظر ندارند. به همین خاطر است که حتی بسیاری از مدیران استارتآپی در کشورمان خودشان و کسب و کارشان را یک هویت واحد میدانند که بی هم هیچاند و قرار نیست هیچ وقت از هم جدا شوند. تا کی؟ لابد الی الابد!
چندی پیش خبر خروج برادران محمدی (بنیانگذاران دیجیکالا) از این شرکت و فروش سهمشان رسانهای شد اما به سرعت مهر تکذیب رویش خورد. مدتی قبلتر البته شاهد خروج میلاد منشیپور (مدیرعامل و همبنیانگذار تپسی) از ترکیب سهامدار و بعد از مدیرعاملی این شرکت بودیم. اتفاقی که تلنگری برای زیستبوم استارتآپی کشور بود و نمونه خوبی برای اینکه بتوان گفت: «کسب و کار هم میتواند مثل یک فیلم سینمایی خوب، پایانبندی مناسب داشته باشد.»
شرکت سرمایهگذاری گلرنگ با مبلغی بیش از ۲ هزار میلیارد تومان ۷۰ درصد سهام تپسی را از سهامداران خرید. البته درصد بسیار کمی از این سهام متعلق به بنیانگذاران حقیقی بود اما همان درصد کم هم در ۲ هزار میلیارد تومان عددی میشود که میتواند تحقق همان رؤیای استارتآپی اوایل دهه ۹۰ در ایران باشد.
در نمونه بزرگ خارجی این اتفاق که زمان زیادی هم از آن نگذشته، مالک تسلا و اسپیسX سهام عمده توئیتر را از سهامدارانش با ارزش چند ده میلیارد دلاری خرید. پولی که از این فروش سهام نصیب جک دورسی (همبنیانگذار توئیتر) شد، ۹۷۸ میلیون دلار بود.
پشت برادران محمدی و میلاد منشی پور ایرانی و جک دورسی خارجی، هزاران هزار جوان هستند که در مرحله ایده یا اجرا شکست خوردهاند و رویایشان محقق نشده است. اما حالا که نمونههایی از خروج موفق از کسب و کار را در کشورمان میبینیم، بد نیست به این هم توجه کنیم که چهقدر از آن هزاران هزار شکست، واقعاً مبنای علمی و حسابشدهای برای موفقیت داشتهاند؟ اصلاً چهقدر از موفقیتهای فعلی که میبینیم «پایانبندی» مناسب خواهند داشت؟
کد خبر 6087769