احتمال حمایت اصلاح طلبان از من بیشتر است تا اصولگرایان/ مگر انقلاب آمده است که امریکا را نابود کند؟/ اگر ظریف فردی موثر نبود با او مخالفت نمیشد/ مجازات موسوی و کروبی حصر نیست
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۷۲۴۳۷
یک داوطلب ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: امروز هر کسی اظهار نظری مخالف با نظر رسمی نظام می کند می آییم و او را فورا ضد انقلاب تلقی می کنیم و می خواهیم از قطار انقلاب پیاده کنیم و حصر خانگی کنیم این رویه رویه ای غلط است و باید اصلاح شود
به گزارش برنا؛ علی مطهری از داوطلبین انتخابات ۱۴۰۰ خود را متعلق به هیچ یک از جناح بندی های سیاسی نمی داند و می گوید: «من یک اصولگرای اصلاح طلب هستم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من خود را اصولگرای اصلاح طلب معرفی می کنم
*تا دهه 70 شما را به عنوان یک اصولگرای کامل می شناسند. برخی می گویند این چرخش بوده و برخی این را تغییر میدانند. به عنوان علی مطهری خود را یک اصولگرا معرفی می کنید یا اصلاح طلب؟!
من خود را اصولگرای اصلاح طلب معرفی می کنم و اصلا قبول ندارم که هر کسی باید در یکی از این دو قالب قرار بگیرد. به هر حال من اصول و مبانی فکری دارم که بخشی از آنها با اصولگراها سازگارتر است و بخشی با اصلاح طلبان. در واقع من حرف خودم را می زنم، گاهی از طرف اصولگرا ها استقبال می شود و گاهی از طرف اصلاح طلبان. این را یک اصل نمی دانم که باید در یکی از این دو دسته بود. من در بین هر دو گروه حامیانی دارم و هر کدام از من حمایت کنند استقبال می کنم.
احتمال حمایت اصلاح طلبان از من بیشتر است تا اصولگرایان
*سبد رای این دو جریان متفاوت از هم است. سبد رای اصلاح طلبان با توجه به بازه های تاریخی که ما شاهد ان بودیم کمی پر و پیمان تر است. ترجیح شما چیست؟ مایل به شکل گیری ائتلافی از سوی اصلاح طلبان هستید؟
اصولگرایان که هیچ وقت من را به عنوان کاندیدای خود معرفی نمیکنند ولی از طرف اصلاح طلبان این احتمال وجود دارد. در طول سال های اخیر شرایط کشور به گونه ای بوده که خود به خود من مواضعی را اتخاذ کرده ام که به اصلاح طلبان نزدیکتر بوده است. به طور طبیعی در موارد مربوط به آزادی بیان و حقوق شهروندی که در چهار پنج سال اخیر مطرح شده، خود اصلاح طلبان هم به اندازه من ورود نکردهاند. در مورد نقض حقوق بشر که گاهی توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی انجام می شود و یا در مورد مساله حصر خانگی و بازداشت خبرنگاران و از این قبیل موضوعات و مسائلی که برای محیط زیستی ها پیدا شد من ورود کردم ولی گاهی خود اصلاح طلبان جرات نمی کردند در این بخش ها وارد شوند. لذا خود به خود در این سال های اخیر وضعیت به صورتی بود که من به اصلاح طلبان نزدیکتر شده ام و اگر قرار باشد که یکی از این دو گروه از من حمایت کند، احتمال حمایت اصلاح طلبان بیشتر است. به هر حال هر کدام از اینها حمایت کنند من استقبال می کنم و مشکلی ندارم.
*دیداری با سران اصلاح طلب و خاتمی داشتید؟
اخیرا دیداری نداشتهام.
امیدوارم مقام رهبری تذکری به شورای نگهبان برای تغییر رویه داشته باشند
*بارها در نشست های متعدد این سوال از شما پرسیده شده و تکرار می شود علی مطهری در انتخابات مجلس یازدهم تایید صلاحیت نشد بر چه اساس و مبنایی برای انتخابات 1400 داوطلب می شود؟! شما بارها تاکید کرده اید که آن مساله یک اشتباه بود، آیا امیدی دارید که در انتخابات 1400 وضعیت متفاوت از قبل باشد؟
من رایزنی با اعضای شورای نگهبان نداشتم ولی ملاقاتی با یکی از اعضای شورا داشتم که ایشان هم از این وضعیت ناراحت بود. امید من این است که شورای نگهبان رویه خود را تغییر بدهد و مثل مجلس یازدهم رفتار نکند. من این امید را دارم و این احتمال را می دهم که مقام رهبری تذکری به شورای نگهبان برای تغییر رویه داشته باشند.
نباید سخت گیری کنیم
*در مورد اظهار نظر شما در رابطه با حجاب حواشی وجود دارد به طور منطقی به مساله می پردازیم. آقای مطهری با بی حجابی مخالف بودند و البته زمانی گفتند که حجاب مسئله ما نیست، کدام مورد درست است؟
مردم به طور طبیعی و از روی اعتقاد، در مجموع رعایت میکنند و نباید در این موضوع سختگیری کرد. در حکومت اسلامی باید نظارتی بر امور فرهنگی باشد ولی چون مسائل فرهنگی با روح و روان انسان ها سر و کار دارد، نباید سخت گیری کنیم بلکه باید کاری کنیم که افراد با اراده خودشان عمل کنند.
گروه فرقان خودشان را انقلابی میدانستند و بقیه را غیر انقلابی!
*برچسب انقلابی و غیرانقلابی چیست که جدیداً برخی از آن استفاده میکنند؟
این هم به نظر من کار درستی نیست که مردم را به انقلابی و غیر انقلابی تقسیم کنیم در حالیکه ما باید برعکس رفتار کنیم و فکر کنیم همه انقلابی هستند و همه طرفدار انقلاب و جمهوری اسلامی هستند. نباید مرتبا دایره انقلاب را محدود کنیم. رفتار امام و نوع رهبری امام را ببینید که جوانان قبل از انقلاب را چطور وارد دایره انقلاب کردند. جوانانی که فرهنگ زمان شاه را داشتند و آزادیهای فردی خاصی داشتند همه وارد تظاهراتها و درگیری ها میشدند و در مواقع خطر، ورود میکردند چون آنها را جزو انقلابیون به حساب آوردند. اگر انقلاب شامل یک دسته خاص می شد به پیروزی نمی رسید. این کار بدی است که عده ای انجام می دهند و از تعبیر نیروهای انقلاب و جریان انقلاب استفاده میکنند یعنی چه؟! یعنی عده ای جریان انقلاب هستند و عده دیگری خارج از این جریان قرار دارند؟ این ها کار درستی نیست. نباید این جور دسته بندی کرد. به نظر من این حرفها نوعی فرصت طلبی است. همه مردم نیروی انقلاب هستند و این دسته بندی کار درستی نیست. این شبیه کاری است که گروه فرقان می کرد و خودشان را انقلابی میدانستند و بقیه را غیر انقلابی. این به نهضت اسلامی آسیب می زند. امروز هم عده ای همین کارها را انجام می دهند که کار زشتی است.
این افکار غلطی است که برخی فکر میکنند اگر رابطه ما با آمریکا برقرار شود انقلاب تمام میشود/ ما باید حتی با کنگره آمریکا لابی داشته باشیم
*به مساله انقلابی و غیر انقلابی و این دسته بندی ها اشاره کردید دنیا به سمت و سویی می رود که نسبت به بیست سی سال پیش متفاوت عمل می کنند ایران از این روند جدا نیست برخی از افراد از برچسب انقلابی بودن و برچسب شهید مطهری و برچسب شهید بهشتی و برچسب نهضت امام استفاده می کنند و اعلام می شود اگر با دنیا رابطه برقرار کنیم این نهضت را زیر پا گذاشته ایم و به این افراد توهین کرده ایم. چرا تعامل با دنیا برای بخشی از نظام آنقدر سخت شده که آن را پا گذاشتن روی نهضت امام می دانند؟
این نگاه درست نیست که بگوییم اگر روابط ما با غرب و دنیا خوب شود روی آرمان های امام پا گذاشته ایم! این نگاه و حرف غلطی است و نگاه شهید مطهری هرگز چنین چیزی نبوده است. نگاه امام ره هم چنین چیزی نبود. اینکه در ابتدای انقلاب اتفاق تسخیر سفارت افتاد و بعد رابطه ما با آمریکا قطع شد آن یک حادثه بود و از ابتدا قرار بر قطع رابطه نبود. شخصاً آن حادثه را غلط و اقدامی نادرست می دانم. اقدامی بود که مردم ما هنوز هم هزینه آن را می پردازند و ما تحریم های ناشی از گروگانگیری را تحمل می کنیم. چرا باید این طور باشد؟ انقلاب به این معنی نیست که ایران باید به دور خود دیوار بکشد و با دنیا قطع رابطه کند و فقط باید با گروه های انقلابی رابطه داشته باشد. ما باید با کل دنیای شرق و غرب و همسایگان خود روابط خوبی داشته باشیم. اگر می خواهیم پیام انقلاب را به دنیا برسانیم جز با روابط خوب با دنیا امکان پذیر نیست. نمیتوانیم دور خود دیوار بکشیم بعد بگوییم می خواهیم فکرمان و پیام خودمان را به دنیا برسانیم. این نشدنی است. لذا ما باید به سرعت روابط خارجی خودمان را بهبود ببخشیم. این افکار بسیار غلط است که برخی ترویج می کنند و فکر می کنند اگر رابطه ما با آمریکا برقرار شود انقلاب تمام می شود. مگر انقلاب آمده است که امریکا را نابود کند؟! انقلاب یک انقلاب اسلامی است. ما هدفی داشتیم که کشور اسلامی نمونه ای درست کنیم تا بقیه کشورهای اسلامی دنیا و بلکه کل عنوان به آن نگاه کنند. این می شود صدور انقلاب. ما امروز در دنیا در حال انزوا هستیم و این روش خوبی نیست. افکار غلطی وارد انقلاب شده که باید آنها را اصلاح کنیم. ما باید حتی با کنگره آمریکا لابی داشته باشیم. چرا اسرائیل و عربستان لابی دارند و ما نداریم؟ این همه ایرانی متخصص در آمریکا هستند و برخی پست های مهمی در آن کشور دارند. جز اسرائیل که کشوری جعلی است باید با بقیه کشورهای دنیا رابطه خوب داشته باشیم. باید بین کشورهای دنیا رقابت تجاری ایجاد کنیم و طرف های مختلفی داشته باشیم تا آنچه را که به نفع ملت ایران است انتخاب کنیم.
ظریف راه جنگ با ایران را بست/ اگر آقای ظریف فردی موثر نبود با او مخالفت نمیشد
*مثالی در مورد آقای ظریف بزنیم وقتی اسم ایشان برده می شود انگار هجمه ای به برخی از افراد در بسیاری از جریان ها وارد می شود و خشمگین می شوند. نظر خود را در مورد این موضوع بگویید چرا ظریف برای برخی انقدر تلخ است؟
چون ایشان فردی موثر است. ایشان برجام را پیش برد و راهی را برای کشور باز کرد و راه نجات باز کرد وگرنه ما ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بودیم و زمینه جنگ با ما فراهم شده بود و مجوز قانونی از سوی سازمان ملل برای جنگیدن با ما داده میشد. آقای ظریف این راه را بست. این ها دوست دارند که ما همچنان در انزوا باشیم و این تحریم ها همچنان ادامه پیدا کند. بخشی از نظام نمی خواست برجام ادامه پیدا کند و زمینه خروج ترامپ از برجام را فراهم کردند و ما دچار آن تحریم های کمرشکن شدیم. این فکری غلط در میان برخی افراد است که فکر می کنند ما همچنان نباید ارتباطی با غرب و دنیا داشته باشیم و خودمان باشیم و خودمان و کسانی که مثل ظریف این راه را باز می کنند مورد مخالفت قرار می گیرند. البته مخالفت ها همیشه در مقابل آدم های موثر است. اگر آقای ظریف فردی موثر نبود با او مخالفت نمی شد. البته اکثریت قاطع مردم این ها را درک می کنند و کسانی که این حرف ها را می زنند عده قلیلی هستند.
نباید افراد را از قطار انقلاب پیاده کرد/ شاید کروبی و میرحسین موسوی ایرادی داشته باشند اما مجازات آنها حصر نیست
*در مورد افرادی که از قطار انقلاب پیاده شدند چه نظری دارید؟
پیاده نشدند بلکه آنها را پیاده کردند. همه آن کارها اشتباه بود اگر کسی انتقادی به نظام دارد و حتی اگر نظری مخالف نظر مقام رهبری دارد به این معنی نیست که او مخالف انقلاب است و باید از قطار انقلاب پیاده شود. ما خیلی ها را به همین بهانه ها از قطار انقلاب پیاده کردیم. آن بلاها را بر سر آقای هاشمی آوردیم و این بلاها را بر سر آقای خاتمی آوردیم. هیچ حکم قانونی و حکمی از دادگاه هم وجود ندارد و به یکباره اعلام می شود ایشان ممنوع التصویر است. یا آقای موسوی و کروبی که به نتیجه انتخابات 88 معترض بودند و روال به صورتی پیش رفت که اعتراض قانونی آنها محلی نداشت، چون از قبل اعلام شد انتخابات به درستی برگزار شده است. شاید ایرادی به آنها وارد باشد ولی مجازات آن ده سال حصر خانگی نیست. نباید افراد را از قطار انقلاب پیاده کرد. حملاتی که به آقای روحانی می شود، این همه حمله و این ها را خائن و غربی دانستن کارهای غلطی است. باید خدمات افراد را ببینیم. حتی این مطالب در مورد آقای احمدی نژاد هم صدق میکند. نمی توانیم بگوییم ایشان هم امروز باید از قطار انقلاب پیاده بشود اشتیاق به پیاده کردن همه از قطار انقلاب کار درستی نیست و باید از منتقد و مخالف استقبال کنیم و اجازه بدهیم، همه حرفشان را بزنند باید همان رویه حضرت امیر را داشته باشیم. نوع رفتار ایشان با بزرگترین دشمنشان که خوارج بودند چگونه بود؟ تا زمانی که صرفا انتقاد می کردند و حرفشان را می زدند آزاد بودند. در زمان سخنرانی حضرت امیر بلند می شدند و داد می زدند و اعتراض می کردند. حضرت اجازه تعرض به ایشان را نمی داد. حتی حقوق آنها را از بیت المال قطع نکرد و آنها را شلاق نزد و زندانی نکرد ولی وقتی سلاح برداشتند حکومت نمی توانست ساکت بنشیند و آنها را سرکوب کردند. اما امروز هر کسی اظهار نظری مخالف با نظر رسمی نظام می کند می آییم و او را فورا ضد انقلاب تلقی می کنیم و می خواهیم از قطار انقلاب پیاده کنیم و حصر خانگی کنیم این رویه رویه ای غلط است و باید اصلاح شود. هر کس رییس جمهور شود باید این رویه ها را اصلاح کند. بخشی از این ها بر عهده قوه قضاییه است. رییس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است و باید به قوه قضاییه اخطار بدهد. ما انتظار داریم آقای رییسی مانع از برخی از این تندروی ها شود. اینکه کسی انتقادی کرده، فورا او را به نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و اقدام بر علیه امنیت ملی متهم می کنیم این برچسب ها را باید درست کنیم. محکوم شدن به چند سال زندان به دلیل یک انتقاد روش درستی نیست و اصلا ضرورتی ندارد. نظام جمهوری اسلامی مستحکم و پابرجا است و با این بادها نمی لرزد. در فصل سوم قانون اساسی مطالب خوبی آمده است و گفته شده شکنجه ممنوع است، بازداشت بدون حکم قاضی ممنوع است، تفهیم اتهام ظرف 24 ساعت باید انجام شود، کیفرخواست باید فورا صادر شود و به دادگاه برود و تکلیف متهم معلوم شود امروز اینطور نیست، افراد را می گیرند و مدتی در سلول انفرادی است و تکلیف او مشخص نیست و خانواده او خبر ندارد که او را بازداشت کرده اند. این ها باید درست شود. هر کسی رییس جمهور شود باید این مسائل را اصلاح کند.
از حضور لاریجانی در انتخابات اطلاعی ندارم
*آیا دیداری با کاندیداهایی که اسمشان مطرح است داشته اید؟
با خود کاندیداها دیداری نداشتم، ولی آقای لاریجانی چون داماد ما هستند من دو هفته پیش ایشان را دیدم؛ ولی ملاقات انتخاباتی و سیاسی نداشتیم. سیاسیون چیزی نمیگویند و ابراز نمی کنند و فضا را ارزیابی می کنند. من اطلاعی ندارم که ایشان می خواهند بیایند یا نه؟
*آیا محمد جواد ظریف کسی است که شما بخاطر ایشان از عرصه انتخابات کناره گیری کنید؟
اگر به آن مراحل برسیم باید میزان رای افراد و نظر سنجی ها دیده شود و کسی که رای بیشتری دارد باقی بماند و کسی که رای کمتری دارد به نفع او کنار برود، ولی الان نمیشود اظهار نظر کرد.
*به این چند آیتم در حد یک جمله پاسخ بدهید..
آغاز گفتگو میان ایران و عربستان به معنی حرکت به سمت عقلانیت است
*سیاست خارجی و برجام
ما باید روابطمان را با دنیا بهبود ببخشیم چه با دنیای اروپا و چه در فرصت مناسب با آمریکا و چه با کشورهای اسلامی مثل عربستان و بحرین و اردن و مصر و... باید روابطمان را برقرار کنیم و بهبود ببخشیم. گفتگوی اخیری که بین ایران و عربستان انجام شده طلیعه خوبی است که نشان می دهد که ما به سمت عقلانیت حرکت میکنیم. باید این ها را گسترش بدهیم و به نتیجه برسانیم.
این گفتگو با عربستان باید ادامه پیدا کند و کلا باید روابطمان را با همسایگان گسترش دهیم. حتی با کشورهای قدرتمند اقتصادی آسیا از جمله هند و اندونزی و مالزی باید روابط اقتصادی قوی تری داشته باشیم به طوری که منحصر به چین و روسیه نباشیم بلکه باید میان شرق و غرب توازن برقرار کنیم. احیای برجام را باید با جدیت دنبال کنیم.
در مورد معیشت مردم دو حالت وجود دارد. زمانی شرایط فعلی تحریم ها همچنان باقی خواهد بود و ما همچنان تحت این فشارها خواهیم بود اینجا یک سلسله برنامه لازم است. زمانی تحریم ها برداشته می شود، آنجا برنامه ها باید متفاوت باشد. اما در هر دو حالت باید به فکر اصلاح ساختار اقتصادی کشور باشیم. اگر تحریم ها به همین صورت باقی بماند باید کارهای کوتاه مدتی انجام بدهیم مثلا طرحی بدهیم که خیال مردم از تهیه حداقل نیاز خود به کالاهای اساسی در طول ماه راحت باشد و در طول ماه، فلان مقدار از کالاهای اساسی از گوشت و مرغ و برنج و روغن و قند و شکر با قیمت نازل برای آنها فراهم باشد و بقیه اش را باید آزاد تهیه کنند. اما اگر گشایش اقتصادی پیدا شد مطلب جور دیگری خواهد شد.
چه شیعه و چه سنی باید از فرد اصلح استفاده کرد
*حوزه زنان
حوزه زنان هم حوزه ای جدا از سایر حوزهها نیست. من مشکل خاصی به ذهنم نمی آید. مشکلاتی که زنان دارند مشکلاتی است که مردان هم دارند و مشکلات کلی جامعه است. اینکه باید در عرصه فعالیت های اجتماعی میدان بازتری داشته باشند درست است. حتی اگر خانمی برای وزارت خانه ای اصلح باشد باید از او استفاده کنیم و نگوییم چون زن است از او استفاده نکنیم. ملاک اصلح بودن است چه شیعه و چه سنی باید از فرد اصلح استفاده کرد.
هزینه ای برای کارهای تبلیغاتی خودم ندارم
*هزینه ستادهای انتخاباتی شما چگونه پرداخت می شود؟
ما ستاد گستردهای نداریم. چند مشاور داریم. در این دوره شرایط متفاوت است و به خاطر داستان کرونا امکان سفرهای استانی وجود ندارد و فعالیت ها بیشتر مجازی است. مصاحبه ها و گفتگو هایی که انجام می شود محتاج به هزینه نیست و من هزینه ای برای کارهای تبلیغاتی خودم ندارم و در مرحله بعد از تایید صلاحیت اگر هزینه ای انجام شود ان بحث دیگری است. فعلا همه در فضای مجازی فعالیت می کنند و هزینه خاصی نداریم.
*وزرای خود را مشخص کرده اید؟
افرادی در ذهن من هستند ولی اعلام نام آنها چندان ضروری نیست. از بین کاندیداها و افرادی که امروز مطرح هستند افرادی را برای برخی وزارتخانهها و معاون اولی مناسب می دانم ولی نمی خواهم اسم ببرم. به طور کلی عقیده دارم باید از همه نیروهای اصلح استفاده کرد. چه اصلاح طلب و چه اصولگرا، چه خارج از این دو و چه شیعه و چه سنی را باید به کار گرفت. 12
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: علی مطهری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان اصولگرایان حقوق نقض حقوق بشر شورای نگهبان انتخابات مجلس اعضای شورای مجلس شورای نگهبان حجاب انقلاب جمهوری اسلامی کنگره آمریکا ایران شهید بهشتی انقلاب اسلامی کشورهای اسلامی کنگره آمریکا عربستان رقابت ملت ایران ملل متحد جنگ سازمان ملل احمدی نژاد قوه قضاییه رییس جمهور قانون اساسی امنیت ملی زندان نظام جمهوری اسلامی قانون خانواده محمد جواد ظریف بحرین مصر ایران و عربستان آسیا مالزی چین روسیه کالاهای اساسی گوشت برنج قند شکر شیعه زنان مردان مشکلات جامعه شیعه مصاحبه فضای مجازی ذهن معاون انتخابات علی مطهری انتخابات 1400 قطار انقلاب پیاده کار درستی نیست شورای نگهبان غیر انقلابی داشته باشیم اصلاح طلبان داشته باشند باید روابط آقای ظریف اظهار نظر علی مطهری حصر خانگی فردی موثر اصلاح طلب رای اصلاح تحریم ها او مخالف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۷۲۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/