Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمدرضا عارف، فعال سیاسی اصلاح طلب ، به بیان نکاتی درباره انتخابات ۱۴۰۰، کاندیداتوری در انتخابات، رفتن از شورایعالی سیاست گذاری اصلاح طلبان و ... پرداخته است که بخشی از آن را در ادامه می خوانید. 

چرا زمانی که از شما انتقاد می‌شد سکوت کرده بودید؟

آنهایی که باید بدانند به خوبی می‌دانند من چه کردم. تلاش برای رفع حصردر مجلس دهم داشتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

من نتیجه‌گرا هستم و نمی‌خواهم نتیجه به فرد ختم شود. فراکسیونی در مجلس دهم داشتیم که از نظر من هم صد نفر عضو هم وزن بودند و بنا به کادرسازی بود نه اینکه مثلا نماینده‌ای با حضور ۴ یا ۵ دوره‌ای در مجلس حرف آخر را بزند. برخی که برای بار نخست نماینده مجلس شده بودند به میدان آمدند که راهبرد ما بود و خوشبختانه موفق شدیم. فعالان و چهره‌های کلیدی فراکسیون‌ها دیگر در مجالس قبلی به چند نفر محدود می‌شد اما فراکسیون امید اینگونه نبود. فراکسیون اقلیت مجلس پنجم ۸ تا ۱۰ ژنرال داشت و آنها همه کاره بودند و بقیه خیلی نقشی نداشتند. برخی نمی‌خواهند عملکرد فراکسیون امید مجلس دهم را ببیند که اشکال هم ندارد. ما ننیجه گرا بودیم و بر همین اساس قبل از کسب نتیجه گزارش کار نمی‌دادیم. بنا بود تشکیل کمیته رفع حصر اعلام نشود تا بهتر به نتیجه مورد نظر برسیم. اما متاسفانه یکی ازاعضا این موضوع را اعلام کرد.

یکی از روسای قوا  به ما گفت اگر می‌خواهید به نتیجه برسید نباید تشکیل و فعالیت کمیته رفع حصر را اعلام کنید. من نشان داده‌ام که اهل کار جمعی هستم. در دولت اصلاحات ، در مجلس و در عرصه جامعه مدنی، نخواسته‌ام خود را بر دیگر دوستان ترجیح دهم و نتیجه‌ای که از رویکرد ترجیح  کنش جمعی بر کنش‌های فردی برای کشور، ملت و اصلاحات به دست آورده‌ایم، به مراتب بیشتر بوده است. من با مطالعه و البته تجربه آموخته‌ام، سیاست‌ورز خودمحور، خودخواه و تک‌رو نباشم و خرد جمعی را مبنای حرکت جمعی قرار دهم.

 همین موضوعات باعث استعفا و دلخوری شما از شورای عالی سیاستگذاری شد؟

من اصلا استعفا ندادم و دلخور هم نیستم. شورای عالی با توجه به شرایط عملکرد خوب و کارنامه قابل قبولی دارد. مثلا برای انتخابات شورای شهر پنجم مکانیزمی را تعریف کردیم. ۱۵ نفر را تعیین کردیم که بر اساس شاخص ها به افراد نمره دهند . یک جلسه برای بررسی نظارت بر عملکرد این ۱۵ نفر  به محل کار آنها رفتیم دو عضو هیات رئیسه خواستار مشاهده پرونده شدند که گفتم حق ندارید پرونده را ببینید که یکی از آنها گفت حق ماست و پاسخ دادم «حق است اما بگذار کار بر اساس روال عادی به جلو برود» تعداد متقاضیان کاندیداتوری به بیش از ۶۰۰ نفر رسیده بود، جلسه گذاشتیم وگفتیم اقایان خودتان بگویید انتخاب نهایی نامزدها بر اساس چه مکانیزمی باشد؟ همان‌هایی که امروز به من نقد جدی دارند ، در همان جلسه گفتند شما را قبول داریم  و خودتان بگویید . پاسخ دادم می‌خواهم خودتان درگیر شوید. من می‌خواستم اصلاح‌طلبان بر اساس ضابطه جلو بروند و آنچه در نقد لیست و شایعات مطرح میشود ، محلی از اعراب نداشته باشد. و انتخاب نهایی نامزدها صرفا بر اساس ضوابط و شاخص‌ها باشد. الان دوستانی که مواضع تند دارند و دوستان که بخصوص در رسانه ها هستند و در لیست نیستند، بعضا توهین هم می کنند، هیچگاه اشکالات روشن انتخاب نامزدها را مطرح نکردند تا اصلاح شود. لیست فرمایشی به چه دردی می‌خورد؟ افتخار می‌کنم که اعمال نظر نکردم. شورای عالی سیاستگداری خوب کار کرد تصمیمات این شورا بصورت اجماعی بود و باید این روند را ادامه می‌دادیم و ان شاءا... روند دهه ۹۰ ادامه یابد.

 عنوان می‌شد که قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را دارید. درست است؟

هنوز مشخص نیست .

 کاندیدا می‌شوید ؟

ما نگران حضور مردم درانتخابات بعد از انتخابات اسفند ۹۸ بودیم، بنابراین به‌صورت جدی وارد شدیم که بدانند در جریان اصلاحات آقای عارف هم برای کاندیدانوری آمادگی دارد. اگر به نیروی تواناتر، باتجربه تر و وقطعا جوان‌تر رسیدند، من قطعا نباید وارد عرصه کاندیداتوری شوم. اگر احساس کردیم شخصیتی با شرایط لازم حضور ندارد، وارد می‌شوم. تجاربی که کسب کردم برای خودم یعنی حتی مخالفان معترفند در میان همه دولت‌های بعد از انقلاب، دولت دوم آقای خاتمی و برنامه سوم شاخص است. در دانشگاه تهران هم شاخص بودن دوره ای که من ریاست را بر عهده داشتم نسبت به دوره‌های دیگر مشخص است، در وزارت ارتباطات و غیره هم همین تفاوت ها وجود دارد. اکنون هم اگر شرایط ایجاب کند، خدمتگزاری برای من افتخار است و اگر احساس کنم کاندیدا شدنم ضرورتی ندارد، برای شخصیتی که کاندیدا می‌شوند، دعا می‌کنیم و برای مشورت و اظهارنظر درمسایل کلی کشور در صورت تمایل آنها در خدمتم.

  سال ۹۶ آقای جهانگیری وارد عرصه و تایید صلاحیت شد اما به نفع آقای روحانی کنار رفت. 

بحث سال ۹۶ این بود که تمام دوستان ما اصرار داشتند که فقط آقای روحانی به عرصه انتخابات وارد شود که شاید من تنها مخالف بودم چون نگران بودیم اگر آقای روحانی به هر دلیلی به انتخابات نرسد، جبهه اصلاحات نمی‌تواند بدون کاندیدا باشد. بحث شد و برخی دوستان میگفتند اگر شما کاندیدا معرفی کنید، آقای روحانی را رد میکنند که من اعتقاد به خلاف آن داشتم یعنی اگر کاندیدا معرفی نمی‌کردیم امکان رد آقای روحانی هم وجود داشت. در یک جلسه عنوان کردم هر کاندیدایی معرفی کنیم، از آقای‌روحانی به جریان اصلاح‌طلب نزدیکتر است بنابراین ایشان حااشیه امن می‌شود. به آقای روحانی و یارانشان گفتیم ما یک کاندیدا می‌خواهیم پس خودتان بگویید چه شخصی باشد. توضیه ما این بود که این فرد از میان اعضا دولت باشد و چند اسم معرفی کردیم تا از میان آنها یکی را انتخاب گزینه‌های پیشنهادی ما آقایان جهانگیری، ظریف و... بودند که در نهایت به آقای جهانگیری رسیدند. آقای‌جهانگیری از روز اول آمد که به این روند کمک کند.آقای جهانگیری کاندیدای پوششی صرف نبود بلکه آمد تا اگر آقای‌روحانی تا آخر ماند، کنار برود. 

 این شایعه که روابط آقای خاتمی با شما تیره شده تا چه اندازه صحت دارد؟

روابط ما همیشه بسیار خوب بوده  است و در طول دهه‌های گذشته من همواره از رهنمودها و نظرات مشورتی ایشان استفاده کرده‌ام. این شایعات هم شیطنت برخی افراد و رسانه‌هاست. رابطه من  و آقای‌خاتمی اظهر من الشمس است و ربطی به حضورم در دولت ایشان و موضوعات دیگر ندارد.  قبل ازاینکه همکار رسمی آقای خاتمی در دولت بشوم، برای هر کاری با ایشان مشورت می‌کردم چون ایشان بزرگتر ما بودند. تا امروز هم این مسیر ادامه دارد. ضمن اینکه من این سوال را انحرافی ارزیابی می‌کنم. چرا من و آقای خاتمی باید اختلاف داشته باشیم؟ من همیشه ارادت خاصی به آقای خاتمی و ایشان هم اعتماد خاص به من داشتند پس چرا باید اختلاف داشته باشیم. وقتی آقای خاتمی در سال ۸۸ کاندیدا می‌شود، چه کسی رئیس ستاد ایشان می‌شود؟ شما فکر می‌کنید من در سال ۹۲ بدون نظر آقای خاتمی کنار می‌رفتم؟ امکان نداشت چون ما برنده بودیم. آقای خاتمی را یک فرد نمی‌دانم بلکه سمبل یک جریان و رهبر یک گفتمان هستند. 

 آقای ظریف را اصلاح‌طلب می‌دانید؟

آقای ظریف را از زمانی که هنوز دیپلم نگرفته بود، می‌شناسم. ایشان را فردی متین و دیپلمات به معنای واقعی عالم با درک و شعور بالا و آینده نگری می‌دانم  که در در چارچوب منافع ملی، ارزش‌ها و قانون حرکت می‌کند. با توجه به اینکه دولت‌های ما حزبی نیستند، نباید به دیپلمات‌ها برچسب حزبی زد. آقای‌ظریف هم دردولت آقای خاتمی دارای جایگاه برجسته بود و هم دردولت آقای روحانی و ان شاءا... نظام ما بتواند از تجربه و تخصص و کارایی ایشان کماکان بهره لازم را ببرد.

 باتوجه به اینکه اشاره کردید برنامه اصلاح‌طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ حمایت از یک شخضیت اصلاح‌طلب است پس در صورت حمایت از آقای طریف باید ایشان را یک اصلاح‌طلب بدانیم؟

آقای ظریف اصلاح‌طلب به معنای سیاسی نیست. ایشان عضو انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا بود که عموم آنها اصلاح‌طلب هستند و رفتارها و گرایشات‌شان در دایره اصلاحات تعریف می‌شود.

روزنامه آرمان ملی

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد آقای جهانگیری آقای روحانی آقای خاتمی اصلاح طلب آقای ظریف بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۸۶۹۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 11 اردیبهشت بیستمین سالگرد خاموشی کیومرث صابری فومنی است؛ نام ماندگار طنز در ایران بعد از انقلاب 57 که از حسن اعتماد رهبران جمهوری اسلامی به خود و سابقه دوستی با شهید رجایی بهره برد و در فضای جنگ جسارت کرد و با حمایت سید محمود دعایی ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات به راه انداخت و بعد از چند سال در ادامۀ آن مجلۀ «گل آقا» را منتشر کرد که برای خیلی‌ها یادآور دوران «توفیق» بود.
  
   نسل تازه‌ شاید نداند کیومرث صابری فومنی (که بر خلاف خیلی‌های دیگر نام شهرستان زادگاه را حذف نمی‌کرد و کامل می‌آورد) چه نقشی بر جای گذاشت و در تمام دهۀ 70 یکی از تأثیرگذارترین چهره های فرهنگی و مطبوعاتی بود و از خشکی و زُمُختی و عبوسیِ سیاست در دهۀ 60 هم می‌کاست چه رسد به دهۀ 70 که حال و هوا تغییر کرده بود.
  
  روزنامۀ اطلاعات نزد برخی به عنوان روزنامه‌ای خنثی شناخته می‌شد و می‌شود اما همین روزنامه کارهایی کرده کارستان که از هر کسی برنمی‌آمده و یکی هم ستون «دو کلمه حرف حساب» با محتوای طنز در این روزنامه است. آن هم در چه سالی؟ 23 دی 1363 بود. در گرماگرم جنگ که روزنامه‌ها و خود سیاست عبوس بود و رابطۀ مردم با طنز در برنامه‌ "صبح جمعه با شما"ی رادیو خلاصه می‌شد و شوخی با گوشت 75 تومانی (75 تا تک تومان و نه 75000 یا 500 هزار تومان!) و کمی دیگر از این دست؛ پس از اتفاقات سال 60 همه دست به عصا شده بودند.

«دو کلمه حرف حساب» یک اتفاق بزرگ در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب است که طنز ژورنالیستی و مکتوب را احیا کرد و اگر سابقۀ نویسندۀ آن در دوستی با شهید رجایی چه در دبیرستان کمال و چه دوران وزارت آموزش و پرورش و نخست‌وزیری و ریاست جمهوری او و بعد هم دوران کوتاهی در دورۀ ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای نبود این امکان هرگز فراهم نمی‌آمد و نقش مرحوم سید محمود دعایی هم از این نظر ستودنی است.

 او ستون‌های روزنامه را به نویسندگان منتقدی داد که با اصل انقلاب و نظام مشکل نداشتند هر چند که در صفحات لایی نویسندگانی چون سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی یا اسلامی ندوشن و چهره‌های کلاسیک دیگر نیز می‌نوشتند.

  از آن پس تا روزنامۀ اطلاعات را می‌خریدیم اول و قبل از آن که کاملا باز کنیم گوشه سمت راست صفحۀ 3 را کنار می‌زدیم تا ببینیم "دو کلمه حرف حساب" دارد یا نه و گاه در همان حالت می‌خواندیم. مثل حالا نبود که در گوشی تلفن همراه به هر سو سرک بکشی و تازه در این روزگار هم نویسندگان صاحب سبک همچنان متفاوت‌اند.

  کیهان هم البته بعدها یک ستون را در صفحۀ ماقبل آخر به طنزنویسی داد که ارزش کار صابری را بیشتر نشان می‌داد و گویا نویسندۀ آنها وفاداری خود را به طرقی دیگر نشان داده بود و البته دلی نمی‌ربود.

  این که در اوج جنگ و در روزنامه‌ای که سرپرست آن را امام خمینی تعیین کرده طنز سیاسی بنویسی کاری نبود که از هر که برآید ولی صابری فومنی انجام داد و «گل آقا» فراتر از آن که خاطره توفیق را زنده می کرد یادآور امضای دهخدای بزرگ بود: "دخو" در دورانی که «چرند و پرند» را در روزنامۀ "صور‌اسرافیل" می‌نوشت.

  خیلی‌ها نمی‌دانستند نام اصلی «گل‌آقا» چیست و لو هم نمی‌داد مگر مواقعی که در همان ستون جدی می‌نوشت و لوگو نداشت اما مشخص شد که او کیست.

 با این حال تصویری از او منتشر نمی‌شد و فراموش نمی‌کنم که اول بار وقتی در یکی از جلسات ماهانۀ خانۀ عمویم او را از نزدیک دیدم مدام آن جثۀ کوچک با ظاهر غیر حزب‌اللهی و ریش تراشیده و با لهجۀ گیلکی را ورانداز می‌کردم و نمی‌توانستم باور کنم گل‌آقا هم او باشد و بعدتر که به خاطر فعالیتی که در کار گل و گیاه داشتم به خانۀ او بالای پل صدر در خیابان شریعتی رفتم او را صمیمی‌تر هم یافتم و وقتی دانست نه به اندازۀ او اما اهل ادبیات هم هستم حرف‌هامان بیشتر گل انداخت خاصه درست در یکی از روزهای عید نوروز 1368 که هر دو از خبر استعفا یا برکناری آیت‌الله منتظری شوکه شده بودیم و کار به سخن گفتن از سیاست هم کشید و با این که 24 سالی بزرگ‌تر بود اختلاف سنی زیادی حس نمی‌کردم. از گل و گیاه و فضای سبز به شعر و ادبیات تا مطبوعات و روزنامه‌نگاری و البته سیاست و انطباق تصویر گل‌آقایی که در نوشته‌ها می‌شناختم با آن کاراکتر ذهن مرا درگیر کرده بود.

  گل‌آقا اما بیش از آن که یادآور آن ستون باشد به خاطر «مجلۀ گل‌آقا» بر سر زبان‌ها افتاد. نشریه ای با حال و هوای "توفیق"  که 6 سال بعد از راه‌اندازی آن ستون و اول آبان 1369 با شمارگان صد هزار نسخه به قیمت 15 تومان روی دکه رفت و به سرعت به فروش رسید و به چاپ دوم و شاید سوم رسید و تجدید چاپ شد. صابری البته مجله را با همکاری مرتضی فرجیان راه انداخت اما چنان با صابری شناخته می‌شد که پایان همکاری آن دو چندان که تصور می‌شد سر و صدا نکرد. هر چند به خاطره ای تلخ بدل شد و برخی معتقدند در حق مرحوم فرجیان جفا شد.

غم بزرگ زندگی او البته از دست دادن فرزند جوان خود -آرش- در سانحۀ رانندگی بود و نمی دانم چرا بزرگان ادبی ما که به سوگ فرزند نشسته اند کم نیستند. با این حال همین که ذوق او در پی این سوگ مرد افکن نخشکید و دوباره نوشت، کاری ساده نبود و حالا زندگی او بیش از پیش «پوپک» بود که برای روشن نگاه داشتن چراغ گل آقا پس از پدر کوشید اما او هم یک جا متوقف کرد چون زمانه، دیگر شده بود.
   
  گل‌آقا در تمام دهۀ 70 نشریه‌ای مهم و خواندنی و تأثیر‌گذار بود که مطالب آن نقل می‌شد و از توقیف‌های 1379 نیز جان به در برد اما دو سال بعد در دوم آبان 1381 و در دوازدهمین سالگرد تولد مجله خود صابری تصمیم به توقف انتشار گرفت و این بار امضای نوشتۀ او نه گل‌آقا بود نه شاغلام و نه غضنفر (شخصیت‌هایی که خلق کرده بود تا نمایندگان تیپ‌های مختلف اجتماعی باشند) بلکه امضا کرد: صابری فومنی. یعنی پایان و خداحافظ!

  او هیچ‌گاه دلیل توقف انتشار نشریه‌ای را که به یک نهاد تبدیل شده بود اعلام نکرد اما همان موقع برخی حدس زدند پس از دوم خرداد 76 و در پی ظهور طنزنویسانی چون سید ابراهیم نبوی ذائقۀ مردم تغییر کرده بود و نه می‌توانست مانند آنها باشد و نه شکل گذشته مخاطبان را سیراب می کرد ولی دلیل اصلی چیز دیگری بود. این که انتظار داشت نه تنها تحمل شود بلکه او را قدر بدانند که توجه مردم را به داخل جلب کرده ولی حاکمیت و سلیقه ها چندان دوپاره شده بود که اعتماد سابق به او هم زایل شده بود. 
  
  انکار نمی‌کرد که ایفای نقش سوپاپ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی بد نیست ولی وقتی آدمی با مشخصات سعید مرتضوی به جان مطبوعات افتاده بود نه می‌شد با او در افتاد و نه نادیده‌اش گرفت و ادامۀ انتشار عملا ممکن نبود. اگر از نهادهای غیر دولتی انتقاد می‌کرد چه بسا سراغ او می‌آمدند و اگر از خاتمی با اقتدارگرایان هم‌سو می‌شد. در این فضا گویا حسن حبیبی که حامی و در عین حال سوژۀ گل‌آقا بود توصیه کرد فتیله را پایین بکشد.

  این احتمال هم جدی است که وقتی شنید به سرطان مبتلاست نمی‌توانست ادامه دهد و کمتر از دوسال بعد درگذشت. جالب این که مشهورترین جمله دربارۀ گل‌آقا سخنی است که هرگز نگفت و ننوشت: "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق!"

  در آستانۀ دوم خرداد 1376 این شایعه به شکلی بسیار گسترده پیچید که گل‌آقا نوشته "بنویسید خاتمی بخوانید ناطق" یعنی قرار نیست آرا درست شمرده شود حال آ‌ن که چنین جمله‌ای را ننوشته بود اما ضرب‌المثل و به گل‌آقا منتسب شد.

  در دوران "دو کلمه حرف حساب" روزنامۀ اطلاعات و بعد از آن که رهبران نهضت آزادی را افراد مسلحی ربودند و گویا شبه تیربارانی دروغین به قصد ترساندن برای آنان ترتیب دادند این خبر در رسانه ها قابل نقل نبود و از اینترنت و کانال تلگرامی و شبکۀ ماهواره‌ای هم البته خبری نبود اما گل‌آقا در قالب طنز نوشت که "شاغلام پیشنهاد داد دسته جمعی به بهشت‌زهرا برویم و زیارت اهل قبور کنیم و گفتیم: نه! خطرناک است. مگر نشنیده‌ای که می‌زنند؟ شاغلام پاسخ می‌دهد ولی ما پنج نفریم در حالی که آنها 9 نفر بودند. گل آقا هم می‌گوید: درست است ولی آنها اول می‌زنند بعد می‌شمرند!"

  از ویژگی‌های صابری این بود که نثری بسیار فاخر داشت و با ادبیات کلاسیک و معاصر نیک آشنا بود و بی‌شک برخی از نوشته‌های او در کتاب‌های درسی به عنوان نمونۀ نثر پیراسته قابل درج و تدریس است اگر ذوقی مانده باشد. کافی است اشاره شود که وجه ادبی منحصر به خود صابری هم نبود.تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از بالیدگان گل آقاست که او هم ناباورانه چشم از جهان بست و از بیشتر ویژگی‌های صابری برخوردار بود و راز توقف انتشار گل آقا را هم او فاش کرد وقتی صابری رفته و خود نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.

  الگوی اصلی گل‌آقا اما نه توفیق‌ها که  علی اکبر‌خان دهخدا بود. مشروطه‌خواه، اهل ادبیات، نویسنده، ملی، روزنامه‌نگار و البته فرهنگ‌نویس و صابری فومنی فرصتی برای انجام این آخری پیدا نکرد.
  

  از خاطرات قابل توجه کیومرث صابری یکی این بود که چند ماه مانده به درگذشت امام خمینی همراه با مرحوم دعایی به دیدار رهبر فقید انقلاب می‌رود. در حالی که بعد از قبول قطعنامه 598 و تعبیر جام زهر تمام دیدارهای عمومی امام لغو شده بود و به خاطر آن و نیز بیماری سرحال نبود و صابری می‌گوید بسیار خسته و حتی افسرده به نظر می‌رسید و نگاه‌مان نمی‌کرد و دعایی گفت: پس ما برویم چون شما نگاه مان هم نمی‌کنید ولی آقا! این آقا گل‌آقاست ها و تا امام نام او را شنید نگاهی کرد و لبخند زد و خندید.

  آدم‌هایی چون کیومرث صابری فومنی در گذر زمان بیشتر شناخته می‌شوند و در این 20 سال عیار او روشن‌تر شده است و نثر او همچنان گواه است. نثری که جا دارد در کتاب های درسی بیاید بلکه دانش آموزان هم از این همه ملولی کتاب های درسی به درآیند.
---------------------
* طرح نمایه از هادی حیدری کارتونیست برجستۀ مطبوعات که خود از دست پروردگان و همکاران گل آقا بوده و در این 20 سال هیچ گاه از یاد او فرونکاسته. 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دیدار گل آقا و آیت الله خامنه ای (+عکس)

دیگر خبرها

  • (ویدیو) امکان تماس تصویری بدون نیاز به اینترنت در ایران!
  • عارف: باید مسئولانه در صحنه حضور داشت
  • جدیدترین پیام رئیس برای انصرافی‌های تیم ملی
  • سید محمد خاتمی: تورم به سطح نگران کننده‌ای رسیده است
  • آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند
  • کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!
  • بدون آرام‌سازی اقتصاد امکان انجام هیچ کاری نیست
  • سپهرزاد: کنار گذاشتن من بدون اطلاع قبلی زیبنده دوومیدانی نیست/ حسین رسولی از بی توجهی‌ها دلخور است
  • آمادگی ۲۸۷ شعبه اخذ رأی در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در خراسان جنوبی
  • پیشرفت علمی بدون داشتن علوم پایه قوی امکان پذیر نیست