فقط احمدی نژاد اصولگرا بود که رای آورد /خط تخریب ظریف به دنبال انتخابات حداقلی است
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۹۷۴۲۳
آفتابنیوز :
محمدرضا خباز درباره انتخابات ۲۸ خرداد، گفت: دو نگاه در کشور ما نسبت به انتخابات حاکم است. دیدگاهی به مشارکت حداقلی و دیدگاهی هم بر انتخابات حداکثری تاکید دارد و همه کسانی که بدون نگاه جناحی به سربلندی کشور میاندیشند این دیدگاه را دنبال میکنند.
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، مشارکت حداکثری را موجب ارتقای انسجام داخلی و امنیت ملی ارزیابی کرد و افزود: بالا بودن مشارکت در انتخابات باعث میشود بیگانگان بهانهای نداشته باشند و آنها را مجبور خواهد کرد توطئهها را به حداقل برسانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خباز با اشاره به خط تخریب برخی گروهها علیه داوطلبان احتمالی انتخابات شوراها و ریاست جمهوری، تخریب شخصیت سیاسی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در روزهای اخیر را یادآور شد و گفت: خط تخریب در پی برگزاری انتخابات حداقلی در کشور است.
وی، نقد منصفانه برنامههای داوطلبان انتخابات را اقدامی شایسته دانست و افزود: نقد برنامه نامزدها با استدلالهای روشن برای اطلاع مردم کار خوبی است اما اتهام زنی و توهین نه تنها خلاف شرع بلکه خلاف عقل سلیم، عرف و اخلاق است.
خباز درباره وضعیت اردوگاه انتخاباتی اصلاح طلبان نیز گفت: اصلاح طلبان داوطلب زیادی دارند اما اینکه کدام بیایند باید تا زمان نامنویسی صبر کنیم بعد ببینیم که چه کسانی از سوی نهاد نظارت احراز صلاحیت میشوند و آنهایی که تایید شدند باید برنامه و تیم خود را معرفی کنند تا بهترین انتخاب انجام شود.
وی به معرفی محمدرضا عارف و مسعود پزشکیان از سوی «جبهه اصلاح طلبان ایران» برای داوطلبی انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد و افزود: اسحاق جهانگیری معاون اول تاکنون چیزی نگفته است ولی طبیعتا از کسانی است که در محافل سیاسی از احتمال نامزدیاش سخن گفته میشود و غیر از این سه نفر، تعداد دیگری از اصلاح طلبان یا اعلام آمادگی کرده اند یا قصد اعلام داوطلبی دارند.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درباره احتمال ایجاد اجماع میان ائتلافهای اصلاحطلب نیز گفت: جبهه اصلاحات ایران و جبهه اصلاحطلبان ایران میتوانند با هم به تفاهم و اجماع برسند زیرا ما یک نهاد اجماع ساز درست کردیم و این نهاد اجماع ساز با روش و منش دموکراتیک انتخاب شده و با همان روش هم وارد ارزیابی میشود.
وی، این فرض که اکنون نوبت اصولگرایان است و باید اصلاح طلبان کنار بروند را رد کرد و گفت: اتفاقا اگر نگاه کنید از ابتدای انقلاب تا الان هیچ دوره ای به جز دوره احمدی نژاد، اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری رای نیاورده و افراد پیروز انتخابات، فراجناحی و یا اصلاحطلب بودهاند.
این فعال اصلاحطلب خاطرنشان کرد: فقط آقای احمدی نژاد اصولگرا بود که رای آورد که آن هم تقصیر خود اصلاحطلبان بود که سه تا چهار نامزد معرفی کردند و آرای اصلاح طلبان شکست و به جای یک کاسه در چهار کاسه ریخته شد.
خباز در مورد تعدد داوطلبان اصلاحطلب در انتخابات پیش رو، گفت: نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان به این دلیل تشکیل شد که فقط یک داوطلب برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی شود تا همه به او رای دهند.
وی درباره دلایل انصراف سید حسن خمینی از حضور در انتخابات، گفت: حاج حسن آقا چون جد بزرگوارشان به دلیل علاقه ای که به این آب و خاک، مردم و اسلام دارند، احساس کرد که در این شرایط آبروی خودش را به وسط بیاورد و برای سربلندی نظام خرج کند.
منبع: خبرگزاری ایرنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: محمدرضا خباز احمدی نژاد ریاست جمهوری اصلاح طلبان اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۹۷۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/