نام هایی برگرفته از مشاغل و طبیعت/ نام محلاتی که بی توجه به هویت های فرهنگی تغییر می کند
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۷۰۱۲۱
نام آبادی های و محلات گیلان پیشینه ای هویتی دارد و تغییر نام این روستاها بدون لحاظ کردن سابقه فرهنگی، آسیب زاست.
خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ پروفسور گارنیک آساتوریان، زبانشناس و ایران شناس ارمنی، عقیده دارد، گذشته و پیشینه یک سرزمین را می توان از بررسی نام آن مکان ارزیابی کرد زیرا در تغییرات یک جامعه، جاینامه ها دست نخورده باقی می ماند و یا با اندک تغییراتی به حیات خود ادامه می دهند، به عنوان نمونه اگر اکنون نیز نام یک محله، روستا و یا پسوند نام خانوادگی برخی افراد را بررسی کنیم، متوجه ریشه و وجه تسمیه این نامگذاری می شویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بررسی نام بسیاری از روستاهای گیلان، ردپایی از مشاغل و عناصر طبیعت دیده می شود. به عنوان مثال، روستایی در دهستان آلیان، بخش سردار جنگل در شهرستان فومن قرار دارد که با مطالعه منابع تاریخی متوجه می شویم، جنگل های انبوه درخت کیش (به گیلکی) و یا شمشاد داشته است. چندین بار از این روستا دیدن کرده ام. هرچند اکنون نیز درختان کیش در این روستا وجود دارد، ولی ساکنان روستا عقیده دارند در گذشته این درختان بسیار زیادتر بوده و در اثر برداشت بی رویه و آفت، از بین رفته اند.
بررسی خاطرات یان کولارژ، تکنسین چک تباری که سال آخر به نهضت جنگل پیوست، خود سندی تاریخی است. وی در صفحه ۱۴۸ خاطراتش، زمانی که به عنوان تکنسین تعمیر و ساخت اسلحه در روستای کیش دره ساکن بوده است، می نویسد: «در اطراف کیشدره جنگل های انبوهی از درختان برگی و انواع درختان گردو، بلوط زبان گنجشک، چنار، نارون، ممرز (اولس) وجود داشت و نیز شومشاد که در نزد ما ناشناس است. چوب فوق العاده سختی دارد. خراط ها از آن قرقره، شانه و وسایل دیگر می ساختند. درخت بادام و توت نیز پیدا می شد. »
یک محقق و پژوهشگر نیز عقیده دارد، نام روستاهای گیلان بر اساس هویت فرهنگی، جغرافیایی و... بنا نهاده شده است. «فرشته طالش انساندوست» مخالف تغییر نام روستاها و شهرهای گیلان بدون درنظر گرفتن پیشینه تاریخی و هویتی آن است. وی با اشاره به تعداد زیاد آبادهای و محلات مختلف در گیلان، می گوید: یک تیم پژوهشی لازم است تا وجه تسمیه نام آبادی ها را به لحاظ زبان شناسی، تاریخ، جغرافیا، باستان شناسی، نوع معیشت و ... هر منطقه احصا کند.
انساندوست در پژوهش های میدانی خود تعداد قابل توجهی از وجه تسمیه نام آبادیها را جمع آوری کرده است و کتابی نیز با عنوان «نامگذاری و وجه تسمیه آبادی های گیلان» توسط فرامرز کوچکی زاد و دکتر دادرس در سال ۱۳۹۳ منتشر شده است. با این حال نام و وجه تسمیه تمام آبادی های گیلان درج نشده است.
انساندوست با اشاره به جغرافیای طبیعی گیلان، میافزاید: عناصر اربعه طبیعی یعنی آب، باد، آتش و خاک، یکی از علل نامگذاری ها بوده است. مثلا روستاهایی به نام آتشگاه، آفتاب خورتاب، گرم دره و یا در زبان تالشی روستاهایی مانند گزنه هونی، هفت خونی و... در معنی چشمه است. گزنه هونی یعنی چشمه ای که آبش بهحدی سرد است که مانند گزش گزنه است و یا روستای «خشکه دریا» در شاندرمن که اکنون در ارتفاع ۲ هزار و ۵۰۰ متری از سطح دریاست ولی پیدا شدن فسیل نرم تنان دریایی و ماهی نشان می دهد، این منطقه قبلا زیر آب بوده و اکنون خشک شده است.
و یا روستایی به نام «اوشیان» در شرق گیلان که به معنی جایی است که آب از آن عبور می کند و یا نامگذاری بر مبنای وفور یک نوع درخت یا جانور در آن منطقه است. مثل روستای «چی چی نی کوتی» یعنی روستایی که در آن چی چی نی و یا همان «گنجشک» زیاد است، یا روستای «اربولنگه» در شهرستان املش به معنی جای بلندی که درختان اربه زیادی دارد. اربه نوعی خرمالوی جنگلی است. روستای «آغوزبن کندسر»، روستایی که درختان آغوز یا همان گردوی زیادی دارد. توسکا محله، روستایی با درختان توسکا و یا روستایی در شهرستان صومعه سرا داریم به نام «گاواک ده» که در اصل «گائوک ده» بوده است. گائوک، یکی از یاران آلمانی تبار میرزا کوچک جنگلی بود که بعدا اسلام آورد.
شادروان «فرامرز کوچکی زاد» پژوهشگر و مولف گیلانی نیز تلاش کرده در اثر خود ریشهیابی نام بسیاری از روستاها را بیان کند. وی در یکی از سلسله نشست های انجمن مفاخر گیلان (مرداد ۱۳۹۷) وجه تسمیه نام محلات رشت را تشریح کرد و گفت: رشت ۳۵۵ محله دارد که وجه تسمیه بسیاری از آنها برگرفته از مشاغل و طبیعت آن محله بوده است. مثلا، آج بیشه: بیشهزاری از درختان افرا، آفخرا: محل دفن آقا سیدفخرالدین از نوادگان امام سجاد، استادسرا: محل دفن استاد سید ابوجعفر در حیاط شهرداری، که محله پشت گورستان به این نام معروف شد، باربندمحل: محل باربندی شترها، قلمستان: محل رویش قلم، نی یا خیزران، کرف آباد: به عقیدهی فریدون نوزاد، کفرآباد یا محل زندگی یهودیان، اما در نگاهی دیگر محل رویش کرف یا سرخس است. همچنین محله بوسار، به معنی، محل رویش گل وگیاه، پیرسرا: نام پیری به نام ملاعلی محمد که مسجدی نیز با همین نامدر این محله قرار دارد، تکیه مستوفی: نام خاندان مستوفی الممالک که در آن محل تکیه های بسیاری ساخته بود، چلهخانه: بقعهای که در آن محل دراویش چله نشینی می کردند، چمارسرا: این محل سابقاَ با عنوان چشمه سرا معروف بود زیرا چشمهای معروفی دارد که در زلزلهی سال ۱۳۶۹ مدتی خشک شده بود.
خمیران: محل ساخت خم و کوزه های سفالی (البته در رشت چند محله با همین نام مانند خمیران زاهدان، خمیران شریفیه نیز وجود دارد)، ساروق بندان یا سرخبنده امروز: محل تولید ساروق(دستمال های چهارخانه بزرگ جهت حمل بار و وسایل)، ساغریسازان: محل ساخت روکشهای کفش و ساغری، عینک یا آینک: آب آینه گونه به لحاظ شفافیت و زلالی که به اشتباه عینک اطلاق می شود، صیقلان: محل کار گروههای آهنگری و تولیدات صنایع آهنی، شالکوه: به تعبیر اول محل تجمع شالها (شغالها) و به تعبیر دوم، محل کار و زندگی بافندگان شال و ….. با این حال تغییرنام محله و آبادی ها بدون لحاظ کردن هویت و پیشینه آن آسیب زاست.
انساندوست می گوید: هر نامگذاری، از یک انگیزه ای سرچشمه می گیرد و در قالب کلمات بیان می شود. بنابراین حفظ نام های جغرافیایی برای ما به منزله حفظ شناسنامه و هویت یک منطقه است و تغییر نام هر مکان به عمد و یا به سهو موجب خدشه دار شدن هویت آن منطقه می شود.
بنابراین باید در حفظ جاینامه ها و نام روستاها تلاش کنیم. ولی متاسفانه بعد از انقلاب نام بسیاری از روستاهای گیلان بدون لحاظ کردن هویت پیشین آن تغییر کرده است.
پایان پیام/595منبع: شبستان
کلیدواژه: مشاغل و طبیعت وجه تسمیه آبادی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۷۰۱۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
به جای واکنش احساسی، چهره واقعی اسلام را به دنیا نشان دهیم
طی سالهای گذشته بخصوص چند سالی که از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران میگذرد؛ کشورها، گروهها و کمپانیهای مختلف در عرصه رسانه، فیلمها و سریالهایی ساختهاند که نه تنها بر خلاف واقعیتهای تاریخی بوده، بلکه حتی برخی از آنها هویت ملی و برخی هویت مذهبی و برخی هر دو را درباره ایران اسلامی نشانه گرفتهاند. فیلمهایی مانند 300 ساخته زاک اسنایدر و یا اسکندر ساخته الیور استون و... یا فیلمها و سریالهایی در مورد زکریای رازی یا خیام و این اواخر نیز سریال حشاشین که به خلافت گروه حشاشین و رهبری حسن صباح و تاریخ گروه او، نمونههایی از آثاری هستند که هویت ملی و اسلامی ما را هدف گرفتهاند. سریالهایی که در آنها قلب تاریخ صورت گرفته و با الهام از منابع دست چندم، چهره شیعیان و مسلمانان بصورت نامناسبی نمایش داده شده است به گونهای که با واقعیت تاریخی فاصلهای بسیار دارد.
اما اکنون صحبت در مورد نقد محتوایی و تاریخی سریال حشاشین و فیلمهایی دیگر از این دست نیست. صحبت این است که چطور این پروژههای بزرگ به ثمر رسیده و ساخته میشوند اما در مقابل هیچ اثری از ما دیده نمیشود؟ و حالا باید چه کنیم؟
گفتوگوی ما با حجتالاسلام دکتر جعفر فخرآذر، مدیر کل فرهنگی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره ایران و ایرانی هراسیها و کارهایی است که باید برای پایان دادن به این سریال پرتکرار انجام دهیم.
دلایل انفعال در برابر ساخت آثار ضدایرانی
دکتر فخرآذر در ابتدا با بیان اینکه وقتی که فردی به زمین بی رقیب وارد میشود، قطعاً برنده است؛ میگوید: رقیبی که باید در صحنه باشد، ما هستیم و از آنجایی که ما نیز در صحنه حضور نداریم بنابراین رقیب برنده خواهد شد. اما اینکه چرا ما در صحنه نیستیم دلایل متعددی دارد. اولین دلیل آن را به بیانات رهبر معظم انقلاب ارجاع میدهیم. ایشان در نشستی که سالیان قبل با فعالین فرهنگی داشتند در سخنانی صریح و نصیحتی روشنگر فرمودند که سینما برای دین از سخنرانی مفیدتر است. اما این توصیه و جادوی سینما و تاثیر شگرفی که بر اذهان و افکار مردم دارد برای مسئولین فرهنگساز که باید عقبه و پشتوانه این مسئولین باشند در حوزه و دانشگاه جا نیفتاده است. به همین خاطر فکر و ذهن ما به سمت ساخت چنین پروژههایی حرکت نمیکند.
ایشان یادآور میشود: دلایل مالی نیز در این راه دخیل هستند چرا که این پروژهها هزینههای سنگینی دارند. وقتی این نکته را به دلیل قبلی ضمیمه میکنیم یعنی هنوز اهمیت این بحث که هویت ملی و دینی ما در گرو به نمایش درآوردن آنها و نمایش دادن با آثار تصویری است، درک نشده بنابراین بدیهی است که افراد تصمیمگیر و مؤثر، بودجهها را به این سمت سوق نمیدهند اگر چه در سالهای گذشته آثار مثبت آن را هم دیدهاند. آن سالها سریالهایی مانند مختارنامه داشتیم. از مباحث فنی و... که بگذریم، برد خوبی داشت و حداقل در آن برهه، تاریخ خودمان یعنی تاریخ صحیح شیعه را نقل کردیم و در موردش برنامه ساختیم. این سریال در کشورهای اسلامی پخش شد اما اکنون سرمایهها خیلی کمتر به سمت ساخت پروژههای تاریخی میرود چرا که درگیر مباحث سیاسی، اقتصادی و امنیتی شدهایم که البته توجه کردن به آنها ضرورت دارد اما میتواند در اولویتی قرار گیرد که در کنار آنها آثار تاریخی هم وجود داشته باشد.
توصیه امیر مؤمنان(ع): استفاده از تجربیات گذشته در مسیر آینده
مدیرکل فرهنگی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) در مورد اهمیت تاریخ میگوید: حضرت میفرماید «روزگار بر بازماندگان آن گونه میگذرد که بر پیشینیان گذشت، آنچه گذشته باز نمیگردد و آنچه هم اکنون موجود است جاودان نمی ماند». آن حضرت با تأکید بر اهمیت تاریخ یکی از ستونهای ایمان را توجه به سنتهای پیشینیان میداند و میفرماید «از آنچه بر امتهای مستکبر پیشین از عذاب الهی و کیفرها و عقوبتهای او رسید عبرت گیرید و از قبرهای آنها و آرامگاهشان در زیر خاک پند پذیرید». حالِ ما همیشه با تاریخ ما در ارتباط است و مؤثرین حوزه فرهنگ باید با این مسئله کنار بیایند که فراموش کردن تاریخ، ممکن است حال را دگرگون کند. کما اینکه اکنون نیز اتفاق افتاده و تفکراتی که در مورد هویت ملی و مذهبی ما وجود دارد، در سطح جهان و تحت تاثیر رسانههای غربی دگرگون شده و دستکاری شده است.
دکتر فخرآذر تصریح میکند: اگر میخواهیم هویت ملی و مذهبی را اصلاح کنیم، باید تاریخ را خودمان نقل کنیم. در مورد شخصیتهای تاریخی و دینی و وقایع تاریخی و... صحبت کرده و آنها را به تصویر کشیده و روایتهای دست اول و صحیح را خودمان نقل کنیم. قطعاً کسی که در مقابل هویت فرهنگی ما قرار دارد، وقایع را درست نقل نمیکند. باید به میدان عمل آمده و به صورت قوی روایتهای صحیح را نقل کرده و مانع کار آنان شویم. در دنیای رسانه نیز همینگونه است و در انتشار اخبار آن کسی موفق است که خبر بهتر، دست اولتر و منبع نزدیکتر به واقعه را نقل کند بنابراین در مورد تاریخ نیز باید این کار را انجام دهیم.
راوی روایتهای دست اول تاریخی باشیم
مدیرکل ارتباطات دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح میکند: از یاد نبریم که در مورد تاریخ خود، چه ملی و چه مذهبی باید خودمان صحبت کنیم و بعنوان راوی دست اول نقش بازی کنیم. پیش از اینکه افرادی با غرض و اهدافی مشخص وارد این عرصه شوند، باید گوی سبقت را از آنان گرفته و آثار خودمان را در قالب فیلم و سریال، کتاب، بزرگداشت و... ارائه کنیم تا بتوانیم میدان را از مغرضان بگیریم. مسئولین ما باید ضرورت کار تاریخی و اهمیت فیلم و سریالهای این حوزه را به خوبی درک کنند. در همین راستا بودجه کافی اختصاص پیدا کند و همانطور که به بسیاری مسائل روز مانند مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی اهمیت داده میشود، به مسائل تاریخی نیز پرداخته شود. جامعه نخبگانی که منتقد و یاور کار فرهنگی است با قشر فرهنگی جامعه و بخش ستادی که همان هنرمندان هستند تعامل داشته باشند و دو طرف تلاش کنند سطح آگاهی خود را نسبت به رشتههای هم بالا ببرند. کارگردانان با مفاهیم تاریخی و مذهبی بهتر آشنا شوند و متفکرین تاریخی نیز با اصول سینما آشنایی پیدا کنند تا بتوانند از مرحله منتقد بودن با نگاهی خشک فاصله بگیرند.
حالا باید میدان را در دست بگیریم
حالا امروز در نقطهای ایستادهایم که سیصدها، حشاشینها و... ساخته شده است. حتی برادران اهل سنت در مورد ائمه ما، امام صادق(ع) یا سایر ائمه(ع) سریالهایی ساختهاند و برخی دیگر از مفاخر ما مانند ابن سینا، خیام و... اطلاعاتی ناقص و نادرست ارائه دادهاند. حجتالاسلام فخر آذر در پایان در پاسخ به این سؤال که برخی با هدف تخریب و یا حتی تصاحب هویت ملی و فرهنگی ما کارهایی انجام دادهاند و ما از این قافله عقب هستیم. حالا باید چه کنیم؟ تصریح میکند: حالا که به اینجا رسیدهایم باید با استراتژی دقیق و حساب شده عمل کنیم. حالا نقد کردن، حمله کردن و واکنشهای احساسی نسبت به آثار تخریبگر داشتن نه تنها مؤثر نیست بلکه حتی بیشتر باعث واکنش در سطح جامعه جامعه میشود. باید از امروز بصورت فعال میدان را دست بگیریم و برای پاک کردن ذهنیتی که این آثار در مردم جهان بوجود آوردهاند، خودمان تولید محتوا کرده و در سطح جهانی پخش کنیم. بحث ملی، مذهبی، ائمه(ع)، اصحاب ائمه(ع)، کتابهای ادبی بسیار و... با قالبهای متنوع حماسی، عرفانی، انسانی و دراماتیک محتوایی بسیار غنی را تشکیل میدهند. حتی نیازی نیست جواب آثار قبلی را بدهیم بلکه آثار جدیدی باید بسازیم. باید روح محبت و انسانیتی که در زندگی ائمه(ع) و اهل بیت(ع) ما و آثار شاعران و نویسندگان جاری و ساری بوده، بعنوان یک ایرانی شیعه به تصویر بکشیم تا چهره خشنی که از ایرانی و شیعیان نشان دادهاند زدوده شود. اگر کلام هر یک از حضرات معصومین(ع) را سرلوحه اثر سینمایی قرار دهیم، چهرهای از شیعه و اسلام و ایرانی در جهان منتشر میشود. چهرهای که نه تنها بر ذهن مردم کشورمان و جهانیان ماندگار خواهد بود بلکه چهره واقعی اسلام شیعی و ایرانی مسلمان را در جهان ترمیم خواهد کرد.
مریم احمدی شیروان