Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-03@03:06:58 GMT

روزی که اصفهان گریست

تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۱۰۱۷۸

روزی که اصفهان گریست

ایسنا/اصفهان مراسم وداع با پیکر مرحوم حسین یقینی، چهره‌ی ماندگار اصفهان با حضور جمعی از هنرمندان، پزشکان، داروسازان و دوستداران اصفهان برگزار شد.

عباس جعفریان، رئیس دانشکده داروسازی و گیاهان دارویی دانشگاه اصفهان در مراسم وداع با پیکر حسین یقینی، که صبح امروز (شنبه_۲۵ اردیبهشت‌ماه) مقابل ساختمان شماره یک دانشکده‌ی پزشکی اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: ما یکی از مفاخر ایران را از دست دادیم؛ مردی که استاد تاریخ، داروساز و هنرمند برجسته‌ای بود و به کارش عشق می‌ورزید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی ادامه داد: صداقت، صلابت و عشق در کلام مرحوم یقینی مشهود بود و وقتی شروع به صحبت می‌کرد با اطلاعات علمی بسیار خود همه را تحت تأثیر قرار می‌داد.

رئیس دانشکده‌ی داروسازی و گیاهان دارویی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: او تألیفات متعددی در زمینه‌ی هنر و تاریخ داشت و اثر فاخر مرحوم، دانشنامه‌ی پنج‌جلدی داروسازی و داروخانه‌داری بود که شاهدم برای جمع‌آوری اطلاعات آن با وجود کسالت ناشی از تصادف، چقدر وقت صرف می‌کرد.

جعفریان، یادآور شد که تالار دانشکده‌ی داروسازی اصفهان به نام مرحوم یقینی مزین است و از همگان دعوت کرد در فرصتی مناسب از این تالار که با هنر او آراسته‌شده بازدید کنند.

علی یوسفی، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان اصفهان نیز در این مراسم گفت: در شهری مانند اصفهان که بخشی از آن خود یک موزه و مکتب هنری و معماری است، بالغ‌بر نیم‌قرن حضور مؤثر داشتن و بالیدن و نام‌آور شدن کار ساده‌ای نیست. انسانی با وجود، با روحی سترگ می‌خواهد و مرحوم یقینی چنین انسانی بود.

وی افزود: مرحوم یقینی هم هنرمند بود هم هنرشناس و هم معلم هنر. او پژوهشگری بود که به تحقیق عشق می‌ورزید و اگر نام او ماندگار شده به دلیل همین عشقی است که در وجودش شعله می‌کشید.

 معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان اصفهان خاطرنشان کرد: به جرئت اعلام می‌کنم که در طول ۲۵ سال گذشته، مرحوم یقینی پرچم‌دار حفظ معماری و آموزش معماری در اصفهان بود. او دانشکده‌ی معماری دانشگاه آزاد را که سال‌ها تعطیل‌شده بود با کمک دکتر فروغی احیا کرد و در طول ریاست خود بر این دانشکده شاگردان بسیاری را برای اصفهان و ایران تربیت کرد.

تاریخ هنر اصفهان، تاریخ معماری اصفهان، تاریخ پزشکی اصفهان و تاریخ داروسازی و داروخانه‌داری اصفهان، نام کتاب‌هایی بود که یوسفی آن را جزو آثار ارزشمند مرحوم یقینی قلمداد کرد و تواضع و فروتنی را عامل ماندگاری او دانست.

وی، یقینی را شهید عشق نامید، چرا که بی‌مزد و منت سال‌ها به خاطر ارزش هنر کار کرد.

عباسعلی خادمی، رئیس هیئت‌مدیره سازمان نظام پزشکی اصفهان، دیگر سخنران این مراسم هم، مرحوم یقینی را انسانی وارسته توصیف کرد که ۵۰ سال در علم و هنر و آموزش و پزشکی و معماری و تاریخ صادقانه تلاش کرد و نشان‌واره‌ی دانشگاه اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، موزه‌ی پزشکی تهران، بیمه تأمین اجتماعی را به یادگار گذاشت.

پایان‌بخش سخنان رئیس هیئت‌مدیره سازمان نظام پزشکی اصفهان این بیت‌ بود:

دریغا شمع بزم اصفهان رفت

نگین خاتم نصف جهان رفت.

طاهره چنگیز، رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز درباره‌ی مرحوم یقینی اظهار کرد: با اینکه او سال‌ها قبل از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بود اما فارغ از دانشگاه نبود و دانشگاه نیز به وجود مرحوم یقینی می‌بالید.

وی با ابراز نگرانی از رعایت نشدن فاصله‌ی اجتماعی مناسب از سوی تشییع‌کنندگان پیکر مرحوم یقینی گفت: زیباترین تابلویی که این هنرمند خلق کرد، تابلوی زندگی خودش بود که به سبک اصفهان در عین ظرافت و زیبایی و هماهنگی تمام خلقش کرد و آن را در معرض دید عموم گذاشت.

پس از رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، امید یقینی، فرزند مرحوم یقینی، گفت: پدرم روی تخت بیمارستان می‌گفت اگر بهبود پیدا کنم حتماً کتاب تاریخ پرستاری را می‌نویسم اما اجل به او مهلت نداد.

‌حسن اکلیلی، هنرمند تئاتر و سینمای اصفهان، آخرین سخنران این مراسم، مرحوم یقینی را در واژه‌ی گسترده‌ی «همه» خلاصه کرد و توضیح داد: در مورد کسی که در ۲۸ رشته صاحب‌نظر بود می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد. مرحوم یقینی شخصیتی جهان‌شمول بود و امیدوارم که تا رسیدن به سالروز درگذشتش بتوانیم از کتاب زندگانی و مستند او رونمایی کنیم.

اکلیلی از همگان خواست تا به احترام تلاش بی‌وقفه‌ی مرحوم یقینی در راه علم و هنر بایستند و او را تشویق کنند. سپس از جمعیتی که تابوت حسین یقینی را برای بدرقه تا خاک‌سپاری در قطعه‌ی نام‌آوران بر دوش می‌کشیدند، شهادت گرفت که این، پیکر یک انسان نیک بوده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری درگذشت هنرمند داروسازي استانی علمی و آموزشی دانشگاه علوم پزشکی پزشکی اصفهان ی دانشگاه دانشکده ی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۱۰۱۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجتهدی حال فلسفی‌اش از قال فلسفی‌اش بیشتر بود

به گزارش خبرنگار مهر، آیین بزرگداشت استاد پیشکسوت گروه فلسفه دانشگاه تهران زنده یاد دکتر کریم مجتهدی صبح امروز (سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه) در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.

مجتهدی دنبال خودنمایی و جلوه‌گری نبود

غلامعلی حدادعادل که خود تحصیلکرده رشته فلسفه دانشگاه تهران است در این مراسم به مناسبت روز معلم و سالروز درگذشت شهید مطهری خاطره ای از شهید مطهری نقل کرد و سپس گفت: من با شهید مطهری مرتباً کلاس داشتم، یک بار ایشان به من گفتند می خواهم بروم نزد میرزاعبدالله مجتهدی و تو هم باید بیایی. من هم قبول کردم اما روزی که خواستیم نزد ایشان برویم به ما خبر دادند که ایشان فوت کردند. میرزا عبدالله مجتهدی هم از اقوام و بستگان مرحوم کریم مجتهدی بود بنابراین مرحوم مجتهدی در شهر تبریز و در خانواده ای فاضل بزرگ شده بود.

وی افزود: مرحوم مجتهدی رسماً معلم ما نبود چون بنده سال ۱۳۴۹ وارد دانشگاه شدم که آقای مجتهدی آن زمان در دانشگاه تدریس نمی کرد. بنده در دوره دکتری شاگرد دکتر مهدوی بودم، ایشان وقتی به ما درس فلسفه می دادند اعتنایی به زمان نداشتند به این معنا که ما هر درس را به جای نیم سال در دو سال می خواندیم. دکتر یحیوی وقتی به ما درس کانت را می داد آقای مجتهدی هم کنار ایشان می نشست اما دخالتی در تدریس نمی کرد. پایان نامه بنده هم با دکتر مهدوی بود و قبل از انقلاب تمام شد ا ما زمان دفاع آن مصادف با انقلاب و مسائل انقلاب فرهنگی شد به همین دلیل آقای مهدوی دیگر دانشگاه نیامدند و دکتر مجتهدی استاد راهنمای رساله من شد و خوشبختانه الان نام ایشان روی پایان نامه من است. ۴۵ سال بعد از انقلاب هم این حشر و نشر با مرحوم مجتهدی ادامه داشت.

وی افزود: ایشان مرد شریف و متخلق به اخلاق انسانی بود، دنبال خودنمایی و جلوه گری نبود و صحبت هایش به قصد به رخ کشیدن معلومات نبود. بیش از آنچه به پاسخ اهمیت بدهد به سوال اهمیت می داد و کلید تفکر را در یافتن سوال درست می دید به همین خاطر همیشه با حرف هایش سوال ایجاد می کرد.

رییس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: ممکن است این سوال مطرح شود که خواندن رشته فلسفه چه فایده ای برای کشور دارد، من در پاسخ به این سوال می گویم نگاه فلسفه نگاهی است که از مبادی و پشت سر یک موضوع سوال می کند همه گرفتاری های امروز ما به خاطر فکر نکردن است. به همین خاطر همیشه می گویم معلم خوب کسی است که فکر کردن را یاد بدهد. فلسفه به ما یاد می دهد فکر چیست و درست فکر کردن چگونه است. ایشان قال فلسفی اش از حال فلسفی اش کمتر بود علاقه به ایران و اسلام و زبان فارسی داشت و از هیچ کاری در این حوزه ها مضایقه نمی کرد.

حدادعادل بیان کرد: دکتر مجتهدی خیلی به کانت علاقه داشت. هم در دانشگاه این درس را تدریس می‌کرد هم تالیفات بسیاری در حوزه کانت دارد. در تفکر مجتهدی تاثیری از فضای سنگین دهه ۴۰-۵۰ دیده نمی شد و در همان فضا مستقل فکر می کرد.

وی در پایان گفت: نگاه مرحوم مجتهدی نسبت به تجدد و مدرنیته مارکسیستی نبود و معمولاً سراغ مقولاتی می رفت که کسی سراغ آن نرفته بود. من و ایشان با یکدیگر برای شرکت در همایشی درباره هانری کربن به فرانسه رفتیم و این سفر باعث شد ما کمی از حالت استاد-شاگردی خارج شویم و بیشتر با هم رفیق شویم و بنده درباره زندگی خصوصی ایشان بیشتر بدانم.

انضباط در کار دانشگاهی مجتهدی

محمدرضا بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران در ادامه این مراسم گفت: بنده رساله فوق لیسانسم را با ایشان گذراندم. مرحوم مجتهدی گذشته از دانستنی ها و اندوخته های بسیاری که داشت منش، نظم خاص و برخورد آراسته ای داشت. ایشان معتقد بود کار دانشگاهی یک انضباطی می خواهد و احترام به اینکه دانشجو باید انضباط داشته باشد در کلاس های ایشان دیده می شد. به رغم اینکه میدان اصلی مطالعه ایشان غرب بود اما به ایران و سنت ایران بسیار توجه داشت و همانطور که دوستان هم اشاره کردند راجع به کاربرد واژه های خارجی بسیار حساس بود.

وی افزود: بنده اوایل که به کلاس های ایشان می رفتم برایم فضای کلاس هایشان کمی عجیب بود چون پیش از اینکه فلسفه یک دوره را درس بدهند کمی درباره فرهنگ عمومی آن دوره برای مان می گفتند که برای من چیز تازه ای بود اما بعدها فهمیدم چقدر کار درستی می کردند. یکی دیگر از کارهای ایشان این بود که محتوای یک کتاب خارجی را ترجمه می کرد و به عنوان یک اثر مستقل منتشر می کرد و اشاره هم داشت این کتاب اقتباس از فلان کتاب است که به نظرم بسیار کار درستی است. ممکن است امروز انجام چنین کارهایی به پای ناتوانی فرد گذاشته شود اما به نظر من یک میانبر خوب برای انتقال مطالب و حتی بهتر از ترجمه های نامعقول است.

آخرین سخنران این مراسم، سیدحمید طالب زاده استاد تمام گروه فلسفه دانشگاه تهران بود.

مجتهدی؛ به مثابه آموزگار

وی گفت: بنده به مرحوم مجتهدی به مثابه یک کشاورز نگاه می کنم. یک کشاورز دانا در دوره ای و سال هایی که آکادمی ما تهی از اندیشه مدرن بود کار کاشتن و رشد دادن به نهال اندیشه مدرن در زمین سنت ایرانی را بر عهده گرفت. او یک کشاورز دانا بود و به اندیشه فلسفی به مثابه یک دانش نگاه می کرد. دانش در زمینه ای که قابل رشد و مناسب است.

وی افزود: دریافت درس بدون ادب نفس امکان پذیر نیست. فلسفه با فرهنگ عجین است نمی توان فلسفه را فقط در مباحث درسی خلاصه کرد. مرحوم مجتهدی ادب درس را با ادب نفس یعنی فرهنگ پیوند داد.

طالب زاده گفت: مرحوم مجتهدی به فرهنگ می پرداخت و می دانست فلسفه بدون فرهنگ امکان پذیر نیست. ایشان متوجه بود اصلی ترین فضیلتی که دانش می تواند بر پایه آن استوار باشد صلابت صداقت است چون اندیشیدن با راستی و صداقت پیوند عمیق دارد. هر جا یک فضیلت باشد دسته دیگری از فضائل هم است و هیچ فضیلتی منفرد نیست.

این استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد: ادب نفس لوازمی دارد که یکی از آن لوازم سختگیری است. شاید سختگیری مرحوم مجتهدی تلخ بود اما به معنای ادب نفس بود و تا این اتفاق نمی افتاد دانش هم محقق نمی شد. اهمیتی که ایشان به زبان فارسی می داد به خاطر این بود که به شلختگی الفاظ حساس و معتقد بود یک واژه خارجی باید در متن خودش فهمیده شود و زبان باید آراسته و پیراسته باشد. نمی شود با شلختگی علم و دانش را ترویج کرد.

وی در پایان بیان کرد: مرحوم مجتهدی به شاخه های مختلف فرهنگ توجه و تسلط زیادی به ادبیات و تئاتر قرن بیستم داشت. علاقه مند به فلسفه اسلامی بود و به سهروردی، ملاصدرا و قطب الدین عشق می ورزید. ما فلسفه می آموزیم تا مصمم و تا آخر عمر دانشجو باشیم. به همین خاطر هم باید گفت حب دانایی حقیقت فلسفه است و مرحوم مجتهدی تا آخرین لحظه به این امر اهتمام داشت. بعد از مرگ مجتهدی خیلی ها نسبت به او بی مهری و قدرناشناسی کردند در حالی که ما باید همیشه قدردان و سپاسگزار او باشیم، من اگر بخواهم برای مجتهدی یک لقب انتخاب کنم می گویم مجتهدی؛ به مثابه آموزگار.

کد خبر 6093503 سارا فرجی

دیگر خبرها

  • «روزی روزگاری در آمریکا» + فیلم
  • تجلیل از مقام معلم در اجرای دوقلوی آواز ایران در اصفهان
  • کشف و ضبط داروی قاچاق و تاریخ گذشته
  • دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان: زهرا ملکی قربانی در تهران فوت کرده نه جاسک!
  • فوت پزشک طرحی در جاسک کذب است
  • کشف و ضبط داروی قاچاق و تاریخ گذشته از داروخانه های پارس آباد
  • مجتهدی حال فلسفی‌اش از قال فلسفی‌اش بیشتر بود
  • ملاقات محرم با خانواده موسس سپاهان در رفسنجان
  • روز کارگر ۱۴۰۳ چه روزی است؟ / تاریخ دقیق روز کارگر در سال ۱۴۰۳
  • روز پسر ۱۴۰۳ چه روزی است؟ / روز پسر ۱۴۰۳ کی است؟