ضرورت بازنویسی فرهنگ شفاهی بر اساس نیاز جامعه
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۳۲۳۵۱
به عقیده اهالی کتاب، بویژه آنهایی که در حیطه ادبیات داستانی فعالیت دارند، قصهگویی تنها برای سرگرمی شنوندگان نیست، ابزار قدرتمندی است که از نیاکانمان به یادگار مانده و کارکردهای متعددی دارد. محمود برآبادی معتقد است به رغم احاطه مخاطبان کم و سن سال با انواع و اقسام سرگرمیهای مدرن باز هم میتوان از قصهگویی بهرههای بسیار برد؛ نکات بیشتر درباره اهمیت این بخش از فرهنگ شفاهی را به نقل از این نویسنده کودک و نوجوان میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصهها کارکرد روانشناختی نیز دارند
محمود برآبادی، نویسندهای که سالهاست برای کودکان و نوجوانان مینویسد در وصف اهمیت قصهگویی به سالهای کودکی خود اشاره میکند و میگوید: «این بخش از فرهنگ شفاهی تأثیر بسیاری بر من و همنسلانم برجای گذاشته، آن سالها بویژه در روستای زادگاهم خبری از سرگرمیهای امروزی نبود بنابراین با اشتیاق بسیاری پای قصهگویی بزرگترها مینشستیم و اصلاً از همین طریق بود که قدم به عرصه ادبیات گذاشتم.»
او با اشاره به اینکه فرهنگ شفاهی زادگاه قصه به شمار میآید درباره برخی تلاشهایی که برای حفظ این بخش از فرهنگمان از خطر فراموشی شده ادامه میدهد: «طی یکصد سال گذشته شاهد تلاشهایی جدی برای حفظ سرچشمههای قصهگویی بودهایم. بزرگان بسیاری در این رابطه تلاش کردهاند که ازجمله نخستین نویسندگانی که برای مکتوب کردن آن اقدام کردهاند، میتوان به صادق هدایت و بعدتر هم به ابوالقاسم انجوی شیرازی اشاره کرد. از بین نویسندگان امروز هم محمدرضا شمس در این زمینه کار ارزشمندی کرده است.»
به گفته این نویسنده کودک و نوجوان، اقدامات نویسندگان و پژوهشگرانی که تنها به برخی از آنان اشاره شد سهم مهمی در جمعآوری قصههای برآمده از فرهنگ شفاهی ایفا کردهاند. او در پاسخ به تعریفی که میتوان از قصه برشمرد، ادامه میدهد: «قصه بخشی از ادبیات شفاهی است که در آن حوادث عجیب و گاه دور از انتظار و البته با پایان خوش نقل میشود. مبنای تولد قصهها به نیاز انسان برای ارتباط با دیگران بازمیگردد. قصهها تنها از جنبه سرگرمی نیست که مهم هستند بلکه از منظر روانشناسی هم میتوان جایگاه مهمی برای آنها قائل شد؛ از همین رو گوش سپردن به آن حتی برای بزرگسالان هم مفید است.»
او تأکید میکند: «تاریخچه خلق قصه به چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد، مستندات آن را به یادگار مانده از فرهنگ و تمدن مصری میدانند و از همین مسأله میتوان متوجه جایگاه و اهمیت آن شد. اما چرا تأکید دارم قصه حتی برای بزرگسالان هم اثرگذار است؟ انسان در قصه آرزوهایی که در عالم واقعی به آنها دست نیافته را دنبال میکند، از همین رو برای قصه و قصهگویی کاربرد روانشناختی هم میتوان قائل شد.»
برآبادی درباره تأثیری که قصهگویی برای کودکان دارد هم میگوید: «مفاهیم کلامی نهفته در واژهها در هنگام قصه شنیدن به تصاویر ذهنی تبدیل میشوند. به عبارت سادهتر آنچه قصهگو یا نویسنده در قالب کلمه بیان میکند، در ذهن ساخته میشود و از همین رو نقش مهمی در تقویت تخیل کودکان و نوجوانان ایفا میکند. اتفاقی که حتی در بزرگسالان هم سودمند بوده و به ایجاد نشاط میانجامد.»
به عقیده برآبادی، قصهگویی برای انسان امروز و شرایط نهچندان خوشایند حاکم بر زندگی، ازجمله مشکلاتی که بیماری کرونا سبب شده و خط قرمزی بر بخشهایی از گذران اوقات فراغتمان کشیده هم سودمند است. او تصریح میکند: «در قصهگویی، میان قصهخوان و شنونده ارتباط مستقیم عاطفی برقرار میشود. قصهخوانی والدین برای فرزندان، بویژه در شرایط این روزها نقش پررنگی در گرم شدن محفل خانوادهها دارد.»
از جشنوارهها انتظار نامعقول نداشته باشیم
از آنجاییکه حضور این سنت قدیمی دهههاست در میان خانواده ها کمرنگ شده، او با اشاره به برخی ملزومات توجه دوباره قصهگویی ادامه میدهد: «اینکه فقط به قصهگویی علاقهمند باشیم کافی نیست، هر کاری اصولی دارد؛ قصهگویی تفاوت بسیاری با کتابخوانیهای گروهی دارد. در مواجهه با مخاطب نهتنها انتخاب نوع قصه مهم است بلکه حتی به لحن هم باید توجه کرد.»
برآبادی با اشاره به جشنوارههایی نظیر جشنواره قصهگویی که به طور سالانه و از سوی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان شاهد برگزاری آنان هستیم میگوید: «برگزاری این قبیل جشنوارهها بیشتر حرکت نمادین است و نمیتوان از آنها انتظارات نامعقول داشت. شرایط جامعه امروز بازندگی سنتی گذشته تفاوت بسیاری کرده، بچهها سرگرمیهای تازهای همچون بازیهای رایانهای پیداکردهاند که حتی به دنیای بزرگسالان هم کشیده شدهاند. بنابراین طبیعی است که حتی جشنوارهای که در سطح ملی برگزار میشود هم قادر به همسویی با همه نیازهای بچهها نباشد.»
وی با تأکید بر پیشنهادی که برای اهالی کتاب دارد میگوید: «حالا که هر از چندی از اهمیت قصهگویی و ضرورت بازگشت آن به خانوادهها سخن میگوییم بهتر است که خودمان هم کاری انجام بدهیم. انتخاب قصههای مناسب کاری ساده نیست. اینها درگذشته بر اساس داشتههای فرهنگ شفاهی بودند اما حالا میتوان با بازنویسیهای مناسب افسانهها و بخش مکتوب فرهنگ شفاهی مان به خانوادهها کمک کرد.»
او سخنان خود را با تأکید بر این مسأله به پایان میبرد که مکتوب کردن فرهنگ شفاهی تنها بخش مهمی از کار است اما برای کاربردی کردن داشتههای آن برای عموم مردم باید تلاش کرد. برآبادی معتقد است نیاز جامعه در هر دورهای با توجه به فرهنگ غالب و از سویی امکانات و نیازسنجی مخاطبان تغییر میکند.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: بزرگسالان هم فرهنگ شفاهی خانواده ها قصه گویی قصه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۳۲۳۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کدام دستاوردهای دولت رئیسی را میتوان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
روزنامه آرمان ملی در گزارشی به نقد عملکرد دولت و وعدههای آن پرداخت.
این روزنامه مینویسد: نگاهی به افزایش قیمتها در بازارهای مختلف مثل سکه و ارز که تاثیرات فزاینده خود را بر کالاهای مصرفی و مایحتاج مردم گذاشته و میگذارد بیانگر آن است که عملکرد دولت چندان قابل قبول نبوده و نیست.
جالب اینکه در چنین شرایطی برخی دولتمردان یا چهرههای سیاسی و نمایندگان از عملکرد مطلوب دولت میگویند و معتقدند که باید از این عملکرد فیلم درست کرد و به نمایش عموم درآورد.
چنانکه سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی دولت شهریورماه گذشته در این خصوص گفته بود: «لازم است برای تک تک این اقدامات و دستاوردها مستند و حتی فیلم و سریال ساخته شود و نمایشگاه برپا گردد.» این همان اختلاف نگاه به عملکردهاست که جامعه خود را در وضعیت بغرنجی میبیند، اما دولت و جریان همراه معتقد به ساخت فیلم از عملکردهای دولت هستند.
۲ نوع فیلم از عملکرد دولتنگاهی به کارکرد ۳ ساله دولت نشان میدهد که دولت در تحقق بسیاری از وعدههای خود از جمله ساخت یک میلیون مسکن؛ ایجاد یک میلیون شغل، رساندن تورم به نصف و تک رقمی کردن آن و تک نرخی کردن ارز ناموفق بوده است. مسائلی، چون برجام و FATF نیز به حال خود رها و کلا کنار گذاشته شده است. اما اینکه برخی بدون نگاه به این مسائل و گویی اینکه در این جامعه زندگی نمیکنند و از دولت عملکرد اقتصادی حمایت میکنند قابل تامل است.
چنانکه اخیرا حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت؛ «قطعا با توجه به اقدامات دولت لازم است که فیلمی از این اقدامات ساخته شود. اطلاعرسانی و اینکه مردم را در جریان اقدامات شایسته دولت قرار دهیم باید انجام شود. دولت دستاوردهای مثبتی در حوزه سیاست خارجی و داخلی داشته است که باید در این رابطه اطلاعرسانی شود و بهتر است این اطلاعرسانی در قالب ساخت فیلم یا مستند باشد.»
با مطالعه برخی از این اظهارات دقیقا این پرسش پیش میآید که باید از کدام اقدام و عمل دولت فیلم ساخت که مردم ببینند و از دیدن آن لبخند رضایت بر لبانشان بنشیند. تورم میانگین ۴۰ درصد در ۳ سال اخیر را که قرار بود طی مدت ۴ سال نصف و سپس تک رقمی شود یا قیمت ارز را که تا کانال ۷۰ هزار تومانی رفت و با کاهش ۱۱ هزار تومانی در کانال ۵۹ هزار تومان قرار دارد و برخی مدح و ثنایش میگویند؟ البته این همان ارزی است که قرار بود تک نرخی شود.
شاید هم میخواهند از چندین دوره مذاکرات بیحاصل برای احیای برجام فیلم بسازند. به هر حال اگر هم فیلمی ساخته شود از دو نگاه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در فیلمی که دولت از اقدامات خود بسازد؛ قهرمان آن سیدابراهیم رئیسی است که به قرائت دولتیها مدیریت بیعیب و نقصی را به نمایش گذاشته و توانسته شرایط را مطلوب و جامعه را راضی نگه دارد. ضدقهرمانش هم منتقدانی هستند که دلسوزانه نسبت به شرایط جامعه و عملکردهای انتقادآمیز هشدار میدهند.
اما فیلمی که واقعیت امور را به جامعه نشان دهد قهرمانش دولتمردانی خواهند بود که با عملکردهایشان تورم و قیمت ارزی را ببار آورده و چنین وضعیت اقتصادی را برای مردم رقم زدهاند. ناگفته پیداست آنچه در باب دولت در قالب انتقاد از عملکردها گفته میشود دلسوزانه و از سر خیرخواهی است و اینکه برخی هر نقد و انتقادی را سیاهنمایی میخوانند از این رو است که یا تعریف درستی از نقد ندارند و یا نمیخواهد کسی به دولت متبوعشان انتقادی وارد شود.