وحدت فلسطینیان در سایه هدایتهای حکیمانه رهبر انقلاب و حضور شهید سلیمانی به دست آمد
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۷۸۲۷۳
به گزارش حوزه استان ها خبرگزاری تقریب، حجت الاسلام سید احمد رضا شاهرخی در خطبههای این هفته نماز جمعه خرم آباد در سخنانی با سفارش همگان به تقوای الهی اظهار داشت: عمل به دستورات الهی و اینکه دنیا مزرعه آخرت و محلی زودگذر برای همه ما است، باید در سرلوحه کارهای همه ما باشد.
وی با بیان اینکه پیامبر فرمود که دنیا در نظر اهل خرد، محل گذر است و در این محل گذر انسان به دنبال توشه و عمل صالح برای روزی است که فقط اعمال صالح و نیک میتواند رهگشا برای هر فردی باشد، است، گفت: در برپایی اولین نماز جمعه بعد از عید فطر و ماه رمضان هستیم، تقریباً سه ماه به خاطر شیوع ویروس کرونا و مرحله چهارم آن نماز جمعه تعطیل و برخی از فعالیتهای مردم هم دچار اختلال شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نماینده ولیفقیه در لرستان بیان داشت: این امر نشان دهنده این بوده که باید اصول بهداشتی را رعایت کنیم، در این سه ماه ادارات، دانشگاه علوم پزشکی، سپاه، بسیج و… با اجرای طرح شهید سلیمانی تلاش کردند تا این مرحله چهارم را پشت سر گذاشتیم و در این راستا از تشکر و قدر دانی میکنیم، باید همکاری کنیم تا واکسن به طور کامل و یا سطح وسیع در اختیار مردم قرار گیرد و مردم به تدریج به زندگی و وضعیت عادی خود برگردند.
حجت الاسلام شاهرخی در ادامه سخنان خود با اشاره به نقش لرستان در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی، هشت سال دفاع مقدس و… گفت: لرستان در این رابطه کارنامه درخشانی دارد، این روزها سالروز حماسه آفرینی و سلحشوری سپاه حضرت ابوالفضل (ع) به خصوص در عملیات حاج عمران است، تیپ ۵۷ سپاه حضرت ابوالفضل (ع) کلید فتح و پیروزی عملیاتهای متعددی به خصوص عملیاتهای سخت بوده است.
وی با تاکید بر اینکه باید از لشگر ۸۴ ارتش، تیپ ۱۵ امام حسن (ع) و دیگر یگانهای رزمی که در هشت سال دفاع مقدس حماسه آفرینی کردند یاد کنیم، گفت: جوانان با غیرت لرستانی کلید فتح عملیات بزرگ حاج عمران بودند، هر کدام از شهدا، جانبازان و ایثارگران لرستانی مشعل فروزان برای هدایت و رستگاری هستند.
نماینده ولیفقیه در لرستان عنوان کرد: وظیفه فرهیختگان، سخنوران، فرماندهان، پیشکسوتان جهاد و ایثار است که به بازگویی جزئیات این عملیات بپردازند و رسانهها به خصوص صدا و سیما باید در این رابطه بیش از گذشته در واکاوی این گونه عملیاتها بپردازند.
حجت الاسلام شاهرخی با اشاره به نقش و حماسه آفرینی تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع)، سپاه، بسیج و عشایر لرستان در عملیات بیت المقدس افزود: امیدواریم با تکمیل و افتتاح موزه دفاع مقدس لرستان، تبیین این عملیاتها در آن به نمایش گذاشته شود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه فلسطین روزهای سختی را سپری کرد، کشتار مظلومانه زنان و کودکان در غزه و فلسطین اشغالی برای هر انسان منصفی دردناک بوده و هست گفت: با روی کار آمدن دولت ترامپ، شدت یافتن خیانت برخی دولتهای عربی، معامله ننگین قرن، انتقال پایتخت رژیم اشغالگر قدس به شهر قدس و همکاریهای سفاکان نظام سلطه با این رژیم، گستاخی رژیم اشغالگر افزایش یافت تا به بیت المقدس با همراهی شهرک نشینانی که دنباله ارتش اسرائیل هستند حمله کنند و منطقه شیخ جراح را به قصد یهودی سازی مورد هجوم قرار دادند.
نماینده ولیفقیه در لرستان ادامه داد: مجموعه این فشارها، فلسطینیهای نوار غزه، کرانه باختری و ساکنان قدس شریف و اردوگاههای بیرون از فلسطین اشغالی را به یک وحدت رساند، البته این وحدت در سایه هدایتهای حکیمانه رهبر انقلاب، حضور مرد میدان یعنی شهید سلیمانی و یاران مقاومت بود و فلسطینیها در داخل و خارج با همدیگر متحد شدند و اسرائیل از سوریه، لبنان و داخل فلسطین مورد آماج موشکها و راکتها قرار گرفت.
حجت الاسلام شاهرخی بیان داشت: مردم در مرزهای لبنان و اردن هجوم بردند تا وارد سرزمین فلسطین شوند و از امت اسلامی فلسطین دفاع کنند، در گذشته ضربات مردم فلسطین با پرتاب سنگ و عملیاتهای شهادت طلبانه بود، اما امروز آنچنان عرصه بر رژیم سفاک صهیونیستی تنگ شده که وزیر دفاع سابق این رژیم گفته که اسرائیل توان مقابله با فلسطین را ندارد چگونه میتواند ادعای مقابله با حزب الله و هماوردی با ایران را داشته باشد؟
وی گفت: این امر حمایت از عجز و ناتوانی آنها است، این همان وعده نصرت الهی و مقام معظم رهبری بر اساس آیات قرآنی است که اعلام کردند که در آینده اسرائیل از بین خواهد رفت، دولتها و ملتهای اسلامی در داخل کشور خود سپاه قدس تشکیل دهند و به تدریج عرصه را بر این رژیم دد منش تنگ کنند، همانطور مجامع بین المللی، کشورهای اسلامی و سازمان کنفرانس اسلامی میطلبد که به این مسئله ورود پیدا کنند و از جهت دیپلماتیک و سیاسی عرصه را بر اسرائیل تنگ کنند.
نماینده ولیفقیه در لرستان در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه امروز رهبر معظم انقلاب تمام قد در مقابل استکبار، نظام سلطه و زورگویان عالم ایستاده است افزود: نظام سلطه با سرکردگی آمریکا، استفاده از رسانهها، ماهواره و فضای مجازی در تلاش است مشارکت حداکثری را در انتخابات پیش روی ما در ۲۸ خرداد ماه کاهش دهد، به دنبال این است که تفرقه و چند دستگی را حاکم کند.
حجت الاسلام شاهرخی تاکید کرد: در این راستا همه تلاش کنیم که این مشارکت حداکثری شکل بگیرد، مردم ما با انقلاب خود قهر نیستند، این انقلاب محصول مجاهدت همین مردم است، ممکن است مردم از مسئول یا مسئولانی ناراحت باشند اما از انقلاب خود که حاصل رنج و مقاومت خودشان است محافظت میکنند.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی با رشادت و سلحشوری بیش از ۲۰۰ هزار شهید و هزاران آزاده و جانباز به دست آمده، همه تلاش کنیم با تبیین، گفتگوی بر اساس حکمت، منطق و استدلال به پرسشها درباره لزوم مشارکت حداکثری پاسخ بدهیم.
نماینده ولیفقیه در لرستان با تاکید بر اینکه ما باید بهترین را در انتخابات ریاست جمهوری و بهترینها را در شورای اسلامی شهر و روستا انتخاب کنیم، گفت: ما در ۴۰ ساله دوم انقلاب به گونهای انتخابهای خود را رقم بزنیم که شهرمان چهره یک مرکز استان داشته باشد.
حجت الاسلام شاهرخی گفت: اینکه در چند دوره کارکردها به گونهای باشد که شهرداری جز بدهکار ترین سازمانها باشد، در چند دوره صدها نفر نیروی انسانی بر شهرداریهای استان اضافی تحمیل شدهاند، مطلوب نیست، ما همه غیر مستقیم در این امر دخالت داشتهایم چرا که باید بهترینها را انتخاب میکردیم تا آینده روشنی را برای استان رقم بزنیم.
وی با تاکید بر ارتقای فرهنگی و پیشرفت اقتصادی استان، گفت: انتخابات میدان مسابقه برای خدمت است، کاندیداها در تبلیغات انتخاباتی به خصوص در مناظرههای انتخاباتی و… خود را موظف به رعایت اخلاق انتخاباتی بدانند.
نماینده ولیفقیه در لرستان با بیان اینکه انتخابات باید منجر به وحدت و امنیت ملی شود و حرکت ما را به سمت تحقق آرمانهای اسلامی و انقلابی تقویت کند گفت: انتخابات باید اعتماد عمومی و افزایش مشارکت اجتماعی و حداکثری را در پی داشته باشد.
حجت الاسلام شاهرخی تصریح کرد: در این راستا با انتخاب فرد و افرادی با ایمان، متعهد، متدین، دارای مدیریت و کفایت لازم، عدالت خواه، ضد فساد و مفسدین، دارای عملکرد انقلابی، پیشینه انقلابی، معتقد به توانمندیهای داخلی و بهره گیری از جوانان و… در انتخابات شرکت کنیم.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
کلیدواژه: نماینده ولی فقیه در لرستان حجت الاسلام شاهرخی عملیات ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۷۸۲۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عجیب ترین فرمانده جنگ ایران و عراق /جانشین سپاه خرمشهر و دوست نزدیک سردار سلیمانی را بیشتر بشناسید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمد فروزنده از فعالین سیاسی و مبارزین علیه رژیم پهلوی، از فرماندهان سپاه خرمشهر در زمان فرماندهی شهید جهانآرا و شهید عبدالرضا موسوی و از یاران نزدیک به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، به مناسبت سالروز شهادت سید عبدالرضا موسوی جانشین سپاه خرمشهر،در گفتگویی با جماران، به بیان خاطراتی از این همرزم شهیدش پرداخته است.
مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید؛
آقای فروزنده، از چه زمانی و چگونه شما با شهید سید عبدالرضا موسوی آشنا شدید؟
آقای عبدالرضا موسوی از برادران قبل از انقلاب بود. آشنایی ما نیز به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر میگردد. فکر میکنم با ایشان در مسجد امام صادق(ع) خرمشهر در قبل از انقلاب با ایشان آشنا شدم. از مسجد امام صادق، مسجد آیت الله خاقانی بود. مسجد فعالی بود و هنوز اینگونه است. تمرکز نیروهای مذهبی – انقلابی در این مسجد بود.
حدوداً مربوط به چه سالی است؟
سال ۱۳۵۵ که بنده نیز در همان سال به زندان رفتم.
بازداشت توسط ساواک؟
بله. بازداشت تا سال ۵۷. دو سال و نیم زندان بودم. قبل از این موقع یعنی به سال ۵۳-۵۴ بر میگردد.
آیا شهید موسوی هم از مبارزین علیه رژیم پهلوی پیش از پیروزی انقلاب بودند؟
بله از قبل از انقلاب.
وابستگی سیاسی به جناح و یا گروهها و سازمانهای خاصی را داشتند؟
آن زمان حزب خاصی نبود. همین بچه های مذهبی که در داخل مسجد فعال بودند. داخل خرمشهر یک گروه سیاسی هم بود که به جایی وصل نبود؛ یعنی شورای مرکزی و یا نهاد بالا دست نداشتند. همگی مقلد حضرت امام بودند. همین. نه بیشتر از این. شکل کار به این صورت بود. اینگونه نبود که سازمان و تشکیلات باشه و به بالا وصل باشند.
اما سازمان مجاهدین (منافقین) نفرات زیادی را جذب کرده بود.
بله؛ اما بچههای خرمشهر به هیچ کدام از اینها وصل نبود چون شرایط اجتماعی خرمشهر جوری نبود که با آن جریانات وصل باشند. آن سازمانها اساساً دسترسی مناسبی نداشتند که بخواهند نیروهایی را در شهر دور افتادهای مثل خرمشهر شناسایی کنند. اینگونه نبود. هر کس در منطقه خودش فعالیت میکرد. شاید در دانشگاه کسی ارتباط داشته است. وقتی دوستان به دانشگاه رفتند این ارتباطات در دانشگاه برقرار شده باشد. آن هم نه باز با سازمان های معروف و بزرگ که نام بردید، از بچههای انقلابی که توی خود دانشگاه چمران اهواز، جندی شاپور بودند. آدم از شهرهای مختلف مثلاً از تبریز و تهران آمده بودند داخل دانشگاه، از قضاء سیاسی نیز هستند یکدیگر گروهی تشکیل میدهند برای برگزاری اعتصابات و فعالیتهای سیاسی.
ارتباط شما از چه زمانی با شهید موسوی مستمر شد؟
آقا محسن پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان را میشناخت؛ بعد از شهادت شهید جهان آرا لحظهای برای جانشینی ایشان درنگ نکردند و شهید موسوی را جایگزین کردند
از وقتی وارد سپاه شدیم؛ چون جنگ شکل گرفته بود. خانه و زندگی ما در معرض تهاجم دشمن بود و خانوادهها از خرمشهر بیرون رفته بودند. در این دوران همواره با هم بودیم. ایشان مدتی عضو شورا بود و بعد از شهادت جهان آرا به عنوان فرمانده سپاه خرمشهر منصوب شد و من هم به در واحد اطلاعات مشغول خدمت بودم.
شهید موسوی نیروی معروفی در خرمشهر بود. چون انسان شناخته شده، متدین و انقلابی بود و جزو نیروهای شناخته شده قبل از انقلاب بود؛ عضو شورای فرماندهی سپاه خرمشهر شد و سپس معاون و پس از شهادت جهان آرا، فرمانده سپاه شد. روال طبیعی اینطور بود. از جایی نفرستاده بودند او را که بیاید و پناهنده بشود. از بچههای خرمشهر بود که با بقیه سپاه را تشکیل دادند.
از نظر روال کاری، شهید موسوی جایگاه فرماندهی شپاه خرمشهر راپیدا کردند؛ همان که شهید جهان آرا فرماندهاش بود. شهید جهانآرا به دلیل ارتباطاتی که آن موقع داشت با خود آقا محسن بعد با محسن رفیق دوست، کسانی که در تهران کار فرماندهی سپاه را داشتند لذا فرد مطرح و جا افتادهای بود؛ عمدتاً آن هم به دلیل فعالیت سیاسی که قبل از انقلاب آنها با یکدیگر داشتند.
از مقطع جنگ شروع بکنیم؛ شهید موسوی تمام آن ۲ سالی که پس از جنگ در قید حیات بودند خود خرمشهر و در همان منطقه خرمشهر، آبادان فعالیت می کردند؟
درمورد شهید موسوی من اینگونه به یاد میآورم که ایشان دانشجو رشته طب بودند؛ همزمان در سپاه خرمشهر هم فعال بودند و عضو شورا بودند و پس از اینکه جنگ شد دانشگاه ها تعطیل شد، دانشگاه اهواز هم تعطیل شد- ایشان آمدند به طور کامل و تمام وقت در جبهه و جنگ و سپاه خرمشهر حضور داشتند. خود ما هم قبلاً آموزش و پرورش درس می دادیم.
ولی بعدها مامور به سپاه مامور شدیم اما ایشان عضو شورا فرماندهی سپاه خرمشهر بود و پس از اینکه شهید جهانآرا در آن حادثه سقوط هواپیما در کهریزک به شهادت رسید توافق شد،که ایشان فرمانده شوند و از آن به بعد ایشان فرمانده سپاه خرمشهر شد و مسیر جنگ و مسیر تعالی سپاه خرمشهر و توسعه وضعیت نیروهای سپاه و غیره در دستور کار همه بود، ایشان هم خب فرمانده بود و طبعاً به دنبال این بود که سپاه خرمشهر ظرفیت خود را افزایش دهد. علیرغم اینکه یک زمانی در خرمشهر فشنگ و گلوله و اسلحه و کلاش برای دفاع نبود، سپاه خرمشهر با درایت ایشان و با همکاری دیگران توانست توپ و خمپاره تهیه کند.
واحد ۱۰۶ داشته باشد؛ سپاه خرمشهر در دوره شهید جهانآرا و در دورهای که ایشان فرمانده بودند، هم ما واحد خمپاره انداز ۸۱ و ۱۲۰ در داخل خرمشهر داشتیم. واحد ۱۰۶ توپ هایی هستند که روی خودرو های جیپ سوار می شوند و معمولاً هم برای زدن ابزار و ادوات نظامی سنگین دشمن هست. کل پرسنل سپاه خرمشهر ۳۰۰ نفر هم نبود، اما ما نزدیک ۱۰-۱۲ تا ۱۰۶ داشتیم. این در عملیاتها مهم بود. معمولاً در عملیاتهایی که انجام میشد، نیروها واحد ۱۰۶ شان حرکت میکردند. این نتیجه درایت خود شهید جهان آرا و بعدش سردار موسوی و دیگر دوستانی که بودند بود.
علیرغم اینکه نیروهای سپاه خرمشهر به درگیریهای چریکی معروف بودند، اما به سرعت توانستد واحد های خمپاره انداز و ۱۰۶ را راه بیاندازند و توپخانه راه اندازی کنند.
همه این تجهیزات از ارتش عراق غنیمت گرفته شده بود؟
بله همگی غنیمتی بودند. توپ ۱۵۵ که یک توپ خیلی بزرگ است هر گلوله اش ۴۵ کیلو وزن خود گوله است.کارهای بسیار بزرگی در دوره ایشان انجام شد که بازدهاش در عملیات آزاد سازی خرمشهر وجود داشت که همه این ابزار و ادوات را به شکل یگانی، بچه های خرمشهر داشتند با فرماندهی، درواقع فرمانده ما، فرمانده سپاه خرمشهر آقای شهید جهان آرا و شهید موسوی بودند ولی یگانی که در آن زمان تشکیل شد، تیپ ۲۲ بدر آقای شهید موسوی اینجور اختیار کردند که خودش سمتی نداشته باشد و آقای عبدالله نورانی را فرمانده تعیین کرد ولی خودش در تمام کش و قوسیهای مربوط به جنگ و عملیات و محدوده عملیات و اجرای عملیات حضور فعال داشت. در تمام شناسایی ها سعی می کرد خودش حضور داشته باشد.
بعد از شهادت شهید جهانآرا؛ همین مسیر با شهید موسوی ادامه یافت؟
ابزار و امکاناتی که جمع آوری شد، مثل توپهای ۵۲ عراقی، توپهای ۱۵۵ ارتش، ۱۲۲ عراقی و ۱۳۰ خودمان. به وسیله اینها سپاه خرمشهر درست شد. اولین واحد ۱۰۶ و توپخانهای که توی سپاه راه افتاده سپاه خرمشهر به اتکای ابزار و ادوات مصادرهای و غنیمتی این کار را توانستند انجام دهند. برای ۳۰۰ نفر پرسنل ۱۶ قبضه سلاح سنگین داشتیم. در هر منطقهای؛ صحنه جنگ را تغییر میدادند. همگی این زحمات با درایت شهید موسوی و خود برادرانی که دست اندرکار بودند صورت گرفت.
آقای شهید موسوی بسیار باهوش بود. آن موقع جذب شدن برای پزشکی کار مشکلی بود مثل همین امروز؛ علاوه بر هوش سرشار، از صبر زیادی نیز برخوردار بود. ایشان ظرفیت و توانایی فکری خیلی خوبی داشت. انسان فهیمی بود. فرد مقتصدی بود با اسراف برخورد می کرد؛ هر کاری را با حداقل هزینه جمع میکرد.
یک ویژگی که ایشان داشت دوست نداشت خودش مطرح بشود. به دنبال این بود که کار با کیفیت بالا صورت بگیرد. لذا وقتی قرار بر این شد که برادران سپاه خرمشهر یگان تشکیل دهند و این یگان در آزادسازی خرمشهر ماموریتی را داشته باشد، ایشان هیچ مسئولیتی قبول نکرد. مسئولیتش را به آقای عبدالله نورانی داد و گفت شما فرمانده باش. با توجه به اینکه تقریباً همه از ایشان حرف شنوی داشتند، نکاتی که به ذهنشان میرسید را انجام میداد. آن موقع من خودم مسئول اطلاعات عملیات یگان بودم.
مثلاً شاید یک شب در میان، دو شب در میان ایشان در شناسایی هایی که ما انجام میدادیم حضور داشتند. یعنی خودش در میدان حضور و همراهی پیدا میکرد. یک فرد فرهیختهای بود که خودش برای خودش مهم نبود. تلاشش را گذاشته شده که پیکان حمله به مواضع دشمن خوب طراحی و اجرا بشود و در کیفیت خوبی انجام داد.
فرمودید خیلی از نیرو ها و یگان ها از ایشان حرف شنوی خیلی خوبی داشتند با توجه به اینکه اولین فرمانده سپاه خرمشهر شهید جهان آرا بودند با آن سابقه سیاسی و مبارزاتی و با توجه به کارهایی که در سپاه کردند، بعضاً در جاهای دیگه ای ازسپاه دیده میشود بعد از شهید شدن فرمانده لشکر یا فرمانده تیپ آن تیپ مثل قبل از فرمانده بعدی یا همدل نبود و ارتباط عاطفی را نداشت ولی در اینجا به نظر می رسد این روند ادامه داشته است. یعنی بعد از شهید جهان آرا، شهید موسوی این را ادامه دادند. این موضوع را چگونه می بینید؟
انتخاب درست؛ وقتی افراد درست انتخاب شوند هر کس در جای خودش و دقیقا درست بنشیند این اتفاقی است که رخ می دهد. اما اگر درست ننشیند، یک فردی بر اساس رابطه یا دوستی و رفاقت بیاید بنشیند و نقش در بین آن گروه تشکیلات نظامی نداشته باشد، به جای آنکه تبدیل به یک اتفاق خوب شود، تبدیل به یک اتفاق بد می شود. شهید موسوی بین بچه های خرمشهر محبوبیت داشت و از طرفی دیگر در دوره مبارزه با رژیم هم جزو افراد شاخصی بود که فعالیت میکرد. لذا ایشان مقبولیت عمومی در بین بچه های خرمشهر داشت.
چقدر به نظر کارشناسی و به نظر فرماندهان یگان خودش اعم از فرمانده گردان و گروهان اتکا می کردند؟
ایشان یک فرد تحصیلکرده و فهیم بود؛ در جریان آزاد سازی خرمشهر خودش مسئولیت به عهده نگرفت. این خیلی مهم بود. معمولاً باید اینگونه باشد که کسی که فرمانده سپاه خرمشهر است باید مثلاً فرمانده تیپ ۲۲ بدر میشد. ولی ایشان این کار را نکردند. گفت آقای نورانی شما بیا این کار را انجام بده. من در کنار شما هستم هر جا یگان با مشکل مواجه شد ورود خواهم کرد. در حساسترین موضوع قبل از هر عمیلاتی، شناسایی منطقه عملیات است و بر اساس همین شناسایی قبل عملیات طرح و مانور عملیات شکل میگیرد خودش در شناسایی حضور پیدا میکرد. با گروههای ۷-۸ نفره که برای شناسایی میرفتند؛ ایشان در گروه ها حضور داشت بدون اینکه بخواهد اعمال نظر کند. فرمانده تیم بود ولی ایشان همراه تیم بود.
یک نوع آموزش مدیریت و کنترل و مراقبت فردی فعالیت زیر مجموعه با حضور خودش اعمال می شد. و اگر جایی نیاز بود تذکری، راهکاری و پیشنهادی داده بشود، ایشان می داد و همه نیز قبول می کردند؛ چون فرماندهشان بود و همه او را قبول داشتند. خب آن موقع اینگونه نبود که بر اساس دستور عزل و نصب صورت بگیرد بخصوص که سپاه تازه راه افتاد بود. لذا با توجه به مقبولیت عمومی پیشنهاد شد که ایشان به جای شهید جان آرا فرمانده سپاه خرمشهر باشد.
آیا ایشان حساسیتی نسبت به جان افراد تحت فرماندهی خود داشتند؟ این موضوع چقدر برای ایشان مهم و حیاتی بود؟ بعضاً مطرح میشود که فرماندهان سپاه در این موارد کوتاهی داشتند!
اصلاً اساس اینکه ایشان می آمد شناسایی می کرد چه بود؟ وظیفه ای نداشت که زیاد کار شناسایی را انجام بدهد. این شناسایی برا ی چه انجام می شد؟ برای اینکه ما یگان را نیروهایی که داریم چگونه از خطر عبورشان بدیم که بتوانند بیشترین ضربه را به دشمن بزنند، دشمن را در یک جاهایی دور بزنند یا توی نیروهایش شکاف به وجود بیاورند. این اتفاق اگر بیافتد طبعاً تلفات نیروی انسانی ما پایین میآید. آن موقع که ما ابزار شناسایی مثل هواپیما بدون سرنشین نداشتیم. لذا بر اساس شناسایی ها و طرح مانور و طرح عملیات بررسیهای میدانی خود پرسنل بیشتر صورت میگرفت، نیرو های اطلاعات عملیات یا نیروهای میخواستند عمل بکنند.
در این حادثه ای که رخ داد با توجه به اینکه یگان ۲۲ بدر در حساسترین نقطه قرار بود عمل بشود، فرماندهان گردانها، معاونین گردانها؛ اینها همگی میرفتند منطقه تا ارزیابی داشته باشند ببینند هر کس از کجا و چگونه باید برود. لذا در جواب این فرمایش که شما میگویید آیا ایشان به جان افراد حساس بود یا نبود یا همینطور به خط دشمن یا نه؟ نه. به چه دلیل، به این دلیل که خودش حضور پیدا میکرد. مسیری که نیرو میخواهد برود و دشمن را دور بزند یا نقطهای که میخواهد به دشمن حمله بشود.
لذا حضور ایشان به دلیل بیکاری یا اشتیاق شخصی حضوری پیدا کردن در ماموریت ها نبود؛ بلکه برای پوشش این فرمایشی که جنابعالی می گویید حداکثر ضربه و حداقل تلفات را در برنامه کارمان داشته باشیم.
چگونه از شهادت شهید موسوی با خبر شدید؟
آن موقع که ایشان شهید شد – اینطور در یادم هست که - ما در مرحله ۱ عملیات آزادسازی بیتالمقدس را شروع کرده بودیم و رسیده بودیم به جاده. در مرحله دوم باید می رفتیم تا مرز. مرحله سوم از خطوط دفاعی که دشمن از شرق یعنی از رودخانه تا مرز به سمت شرق و جنوب کشیده بود باید مانور میدادیم. ایشان در مرحله اول فکر میکنم وسط بمباران هوایی و ایشان بر اساس بمباران هوایی شهید شد. تمام امعاء و احشاء ایشان بیرون ریخته بود. یعنی چنین اتفاقی برای ایشان افتاد. آن موقع که این اتفاق افتاد، همه سوگوار شدن؛ علاقه زیادی به فرمانده خودشان داشتند. در اوایل سپاه و در دوران جنگ اینگونه نبود که ابلاغی باشد. ایشان را براساس شناخت و مقبولیتی که در پرسنل داشت او را فرمانده سپاه گذاشتند.
لذا بر این اساس توی روحیه برادر ها تأثیر منفی داشت ولی ما هم راهی جز ادامه جنگ نداشتیم. بیایم به عزاداری و اینها برسیم چون همه باید داخل خطوط دفاعی میماندند تا از مواضعی که تصرف کردند، دفاع بکنند. از طرفی هم باید می رفتیم پیش روی می کردیم و خرمشهر را آزاد می کردیم. وضعیت اینگونه بود.
27219
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903597