غم نامه علی رهبری برای ارکستر سمفونیک تهران
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۳۰۶۶۰
علی رهبری به تازگی برای ضبط دو اثر خود «بلبلهای پارسی» و «غم نامه پارسی» به شهری کوچک در اوکراین رفته بود که به گفته این هنرمند این شهر که وسعتی به اندازه ورامین دارد، دارای ارکستری حرفهایتر از ارکستر سمفونیک تهران تنها با قدمتی ۲۱ ساله است.
علی رهبری ـ رهبر ارکستر بینالمللی و آهنگساز درباره دلیل حضورش در شهر خملینسکی واقع در اوکراین برای ضبط بخش ارکستر غم نامه پارسی و بلبلهای پارسی، گفت: خملینسکی شهر بسیار کوچکی در کشور اوکراین است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: «غم نامه پارسی» جزو آخرین آثار من است. این اثر بر پایه موسیقی ایرانی است؛ زیرا من از کودکی در فضای موسیقی ایرانی بزرگ شدهام و پیش از اینکه به عنوان رهبر ارکستر فعالیت کنم آهنگساز بودهام و رشته تحصیلی ام نیز آهنگسازی بوده است. در زمان قرنطینه بسیاری از کنسرتهایم لغو شد و زمان زیادی به دست آوردم که توانستم از آن برای آهنگسازی استفاده کنم. «غم نامه پارسی» حدود ۷۸ دقیقه و «بلبلهای پارسی» ۲۲ دقیقه است.
از او سوال کردیم که «بلبلهای پارسی» که برای برادران سعیدی نوشته شده است به چه صورت با صدای این دو خواننده که در ایران هستند میکس خواهد شد؟ پاسخ داد: بخش ارکستر را ضبط و ادیت کردیم و آن را برای خوانندگان در ایران خواهیم فرستاد. پس از آن به صورت آنلاین با آنها در تماس خواهم بود که آمادگی لازم را به دست آورند و پس از آن که برای ضبط به استودیو خواهند رفت، باز هم به صورت آنلاین روی کار نظارت خواهم داشت.
این هنرمند تصریح کرد: با وجود اینکه آهنگسازی من در حوزه موسیقی ایرانی است ولی قطعه «بلبلهای پارسی» به گونهای نوشته شده که نوازندگان ارکستر این شهر کوچک خیلی با عشق و علاقه ضبط اثر را به انجام رساندند و کار را دوست داشتند. برایم خیلی مهم بود که بدانم غیرایرانیها کار را به چه صورت خواهند دید؛ به خصوص اینکه این اثر روی شعر مشهور سعدی «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از او است» نوشته شده است. این شعر به گونهای است که گویا سعدی آن را برای یک قطعه موسیقی نوشته است و آن قدری برای موسیقی مناسب است که آهنگسازی برای اپراهای ایتالیایی راحت است.
«غم نامه پارسی آیا طولانی ترین اثر شماست؟» پاسخ مثبت داد و افزود: آخرین قطعه طولانی ام که قرار بود در زاگرب اجرا شود، «چنین گفت زرتشت» بود که ۶۰ دقیقه است و برای یک خواننده تنور؛ آقای فکری، یک کر و ارکستر بزرگ نوشته شده بود ولی اجرای آن به علت شیوع کرونا لغو شد و البته قرار است در ششم ژانویه آینده اجرا و ضبط شود. پیشتر هم دو قطعه داشتهام که هر کدام ۵۵ و ۵۶ دقیقه بودهاند. درست است که ساخت اثر «غم نامه پارسی» تنها دو ـ سه ماه زمان برد ولی مدت زمان طولانی اثر به دلیل زمان زیادی بود که در دوران قرنطینه داشتم و صبح تا شب آزاد بودم. گرچه که هیچگاه تا این حد زمان خالی نداشتهام. اکنون که کار ضبط شده نتیجه آن حتی برای خودم باورکردنی نیست.
از او پرسیدیم که چرا سوژه قطعه «غم نامه پارسی» است؟ رهبری گفت: نمایشنامهای در دنیا وجود دارد که ۲۵۰۰ سال پیش آیسخولوس؛ نمایشنامه نویس مشهور یونانی آن را نوشته است. این اثر جزو نخستین قطعات تئاتری بوده که آن زمان اجرا میکردند و داستان آن به حمله ناعاقلانه خشایار شاه به یونان مربوط است. آیسخولوس در این جنگ سرباز بوده و پس از جنگ که محل زندگی خود بازمیگردد این داستان را نوشته است. این اثر تا به امروز به زبانهای زیادی در دنیا ترجمه و روی تئاتر اجرا شده است ولی هیچگاه بر اساس آن یک قطعه موسیقی به صورت کامل نوشته نشده است. نام اصلی کتاب «پارسیان» است ولی برای ما «تراژدی پارسی» است که البته خود نمایشنامه نیز یک تراژدی (غم نامه) است. جالب است که ترجمه انگلیسی اثر نیز به ۱۵۰ سال پیش برمیگردد و شباهتهایی به آثار شکسپیر دارد. از آنجا که به مدت ۱۰ سال روی سونتهای شکسپیر ۱۵۴ ترانه نوشتهام، آشنایی زیادی با سبک شکسپیر دارم، به همین جهت برای نوشتن غم نامه پارسی بر اساس کتاب پارسیان یک ترجمه مدرن را انتخاب نکردم.
او ادامه داد: پایه موسیقی «غم نامه پارسی»، موسیقی ایرانی است که آن را به صورت پلی بک به اتمام میرسانیم؛ یعنی اکنون تمام بخش ارکستر را ضبط کردهایم. سولیستهای آن دو نفر در وین، یک نفر در آلمان و یک نفر در تهران هستند. برای بخش کر نیز قرار شده با آقای عمرانلو کار کنیم. درواقع هدفم این بود برای این پروژه تا آنجا که ممکن است از ایرانیها استفاده کنم و حدس میزنم افرادی که انتخاب شدهاند بتوانند کار قابل قبول و خوبی را عرضه کنند ولی اگر اینگونه نباشد همکاری نخواهیم داشت.
رهبری در توضیحات بیشتر درباره این اثر گفت: این قطعه برای گروه بزرگ کر نوشته شده که بخش خشایار شاه در صدای تنور با حضور آقای فکری انجام میشود. روح داریوش نیز در این کار ظاهر میشود که صدای باس باریتون آن را عملی میکند. بخش آتوسا دختر کوروش کبیر و همسر داریوش و مادر خشایار شاه را صدای سوپرانو توسط یک خواننده ایرانی آمریکایی اجرا میشود. یکی از خصوصیات این نمایشنامه این است که از ایرانیها به خوبی یاد میکند باوجود اینکه به یونان حمله کرده و لطمات زیادی را وارد ساختهاند. در پایان این اپرا وقتی که خشایار شاه بازمیگردد، یاران او به دورش عزاداری میکنند که شباهت زیادی به عزاداریهای امروزی ما دارد.
این هنرمند درباره اینکه چرا این دو قطعه را در ایران ضبط نکرده است؟ بیان کرد: قطعا امکان انجام این کار وجود داشت ولی افرادی در ایران هستند که نیاز دارند آثارشان ضبط و از آنها حمایت شود. به همین دلیل ترجیح دادم این کار را در تهران انجام ندهم؛ چون در نهایت برای ضبط قطعاتم در خارج از ایران از من حمایت میشود. طی سالهایی که فعالیت کردهام هیچگاه از طرف ایران از من حمایتی صورت نگرفته است.
او در قیاس ارکستر خملینسکی با ارکستر سمفونیک تهران توضیح داد: وقتی این کار به اتمام رسید، باوجود اینکه خوشی تمام وجودم را فرا گرفته بود ولی در دلم غم داشتم که چرا شهری که میتوان آن را با ورامین مقایسه کرد، ارکستر درجه یکی دارد که برنامههای منظم دارد با بودجهای به اندازه یک چهارم بودجهای که بنیاد رودکی صرف ارکستر سمفونیک تهران میکند. قدمت ارکستر آنها تنها ۲۱ سال است ولی ارکستر سمفونیک تهران که ۱۰۰ سال قدمت دارد هر چند سال یک بار یا تعطیل میشود یا برنامههای غیرمفیدی برای آن در نظر گرفته میشود. نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران واقعا سطح بالایی دارند و چیزی کم ندارند ولی درگیر بازی مسئولان شدهاند. ارکستر سمفونیک تهران در زمان حضورم در تهران نشان داد که میتواند برنامههای سنگین و با کیفیت داشته باشد. آن زمان در اعتراض به دستمزد نوازندگان استعفا دادم و گمان میکردم این امر تلنگری خواهد بود که وضع را بهبود ببخشند ولی این اتفاق رخ نداد و در سالهای گذشته وضعیت ارکستر فاجعه بار بوده است.
«چرا سطح این ارکستر کوچک را از ارکستر سمفونیک تهران بالاتر میدانید؟»
او اظهار کرد: در صد سال گذشته ارکستر سمفونیک تهران درباره انتخاب رهبر ارکستر خیلی جدی نبوده است. تجربه اکثر رهبرهای آن یا تنها در حد خود ارکستر سمفونیک تهران بوده یا رهبران افرادی بودهاند که پیشنهاد بهتری از ارکستر سمفونیک تهران نداشتهاند. در ایران هیچ گاه به دنبال رهبرهای خوب نرفتهاند. یک ارکستر درجه یک تمام وقت کار میکند ولی ارکستر سمفونیک تهران هنوز هم نیمه وقت است. از طرفی ارکستر ملی را هم تشکیل دادهاند که بیشتر نوازندگان آن با ارکستر سمفونیک تهران یکی است؛ تنها دستمزد و برنامه فعالیت آنها را تقسیم کردهاند. تنها چاره ارکستر سمفونیک تهران یک مدیر هنری حرفهای با اختیار تام است. همچنین این ارکستر به یک شورای نظارت نیاز دارد نه به شورای دخالت. اعضای شورای کنونی هیچکدام صلاحیت کافی ندارند. در هیچ جای دنیا شورایی خارج از ارکستر بر آن نظارت نمیکند.
علی رهبری فارغ التخصیل هنرستان عالی موسیقی ملی و اکادمی موسیقی و هنرهای زیبای شهر وین، رییس هنرستان عالی موسیقی ملی و کنسرواتوار تهران بعد از استاد دهلوی و پورتراب در سن ۲۵ سالگی به مدت ۳ سال بود.
او همچنین برنده مدال طلا برای ایران در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه، برنده مدال نقره برای ایران در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در سویس است./ایسنا
بیشتر بخوانید
علی رهبری : هنوز فرد سالمی هستم و میخواهم سالها رهبری کنم «مادرم ایران»؛ موسیقی جشن پنجاهمین سال روابط دیپلماتیک ایران و چینمنبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: ارکستر سمفونیک تهران بلبل های پارسی موسیقی ایرانی خشایار شاه علی رهبری نوشته شده برای ضبط
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۳۰۶۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعضای هیئت انتخاب رویداد استارتآپی فیلمنامه نویسی منصوب شدند
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، پوران درخشنده، مهدی سجادهچی، محمود اربابی، رضا حیدرنژاد، مهدی احمدی، هومان فاضل، علی مؤذنی، مصطفی رستگاری، محمد باقر قهرمانی و حجت الاسلام و المسلمین حسین رحیمزاده ده نفر عضو هیئت انتخاب این رویداد استارت آپی هستند که قرار است آثار منتخب آنرا تعیین کنند.
در معرفی فعالیتهای هنری این افراد چنین آمده است:
پوران درخشنده:
فیلمساز، نویسنده، تهیه کننده و کارگردان ایرانی متولد کرمانشاه است که از سال ۱۳۶۵ فعالیت خود را آغاز نمود و در دانشگاه صدا و سیما با گرایش کارگردانی تحصیل کرد. از نمونه آثار او میتوان به پرنده کوچک خوشبختی، زیر سقف دودی، بچههای ابدی و شمعی در باد اشاره کرد.
مهدی سجادهچی:
فیلمنامهنویسِ سینما و تلویزیون، متولد تهران در سال ۱۳۴۰ است. وی کار فیلمنامه نویسی در سینما را از سال ۱۳۶۸ با «پاتال و آرزوهای کوچک» با همکاری «مسعود کرامتی» آغاز کرد و در ادامه فیلمنامه آثار دیگری همچون سوفی و دیوانه، روز سوم، قاعده بازی و هفت سنگ را نیز نوشت. سجادهچی در حال حاضر رئیس کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران است.
محمود اربابی:
مدرس دانشگاه و نویسنده سینما و تلویزیون است. از مهمترین آثار او فیلم زندگی با چشمان بسته و فیلم حکایت عاشقی است.
رضا حیدرنژاد:
متولد تبریز در سال ۱۳۳۳ است و فعالیتهای سینمایی خود را از سال ۱۳۵۲ آغاز کرد. او فارغالتحصیل سینما از مجتمع دانشگاهی هنر و همچنین مدرس کارگردانی و فیلمنامهنویسی است. نویسندگی فیلم سینمایی روی خط مرگ برعهده او بوده است.
مهدی احمدی:
متولد آذر ۱۳۴۵ در تهران، سینما و تلویزیون است. او فارغالتحصیل رشته گرافیک از دانشگاه هنر است. نقاشی را از سال ۱۳۶۳ شروع کرد و تا کنون در بیشتر از سی نمایشگاه نقاشی شرکت داشتهاست.
هومان فاضل:
فارغ التحصیل رشته تئاتر و نویسنده و کارگردان مجموعههای رنگین کمان، حرف آخر، ماجراهای قلقلی، ذره بین، جنگ کتاب و نویسنده فیلمنامه مجموعه «نامههای بالدار» است. یکی از مهمترین کارهای او فعالیت در سریال آسمان من به کارگردانی محمدرضا آهنج و همکاری در کنار بازیگرانی نظیر سودابه بیضایی، الهام چرخنده، ویدا جوان و حمیدرضا عطایی است.
علی موذنی:
وی متولد تهران سال ۱۳۳۷ است. لیسانس ادبیات نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد و از جمله نویسندگانی است که کار نوشتن را به شکل حرفهای دنبال میکند. وی در عرصه داستان کوتاه، رمان، داستان بلند، نمایشنامه و فیلمنامه قلم میزند. در حوزه فیلمسازی نیز شش تلهفیلم برای تلویزیون ساختهاست.
مصطفی رستگاری:
متولد ۱۳۵۷ تهران و دارای دکترای فلسفه هنر است. از جمله آثار او میتوان به نویسندگی فیلم سینمایی "چهل سالگی"، "لطفاً بدون گناه"، "به یاد بیاور" و آثار ویدئویی"ما هنوز زندهایم"، "بلند گریه کن"، "تنها خودت ماندهای"، "بالا بلند" و سریال "به دنیا بگویید بایستد" و "لیلی کجاست" اشاره کرد.
محمدباقر قهرمانی:
او متولد تهران و کارشناسی فیلمنامه نویسی رادیو تلویزیونی، کارشناسی ارشد رادیو و تلویزیون و دکترای تئاتر و فیلم است. عضویت در گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شورای سیاستگذاری مرکز تئاتر مولوی، کمیته بررسی رشته تئاتر کودک و نوجوان، معاون روابط بین الملل دانشگاه تهران و سرپرست دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی از جمله سوابق علمی و اجرایی او است.
حسین رحیمزاده:
تحصیل در حوزه علمیه قم، مدرس علوم قرآنی و نهجالبلاغه، دارای سابقه مدیریت و مشاوره و کارشناسی گروههای برنامه ساز تلویزیونی و فیلم و سریال در صدا و سیما و عضویت در شورای پروانه ساخت و نمایش سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله سوابق حجت الاسلام حسین رحیم زاده است.
گفتنی است رویداد استارتآپی فیلمنامه نویسی با هدف کمک به ارتقای کمیو کیفی فیلمنامه نویسی، شناسایی و معرفی ایدههای خلاقانه در فیلمنامهنویسی، معرفی استعدادهای فیلمنامه نویسی در سطح کشور و زمینه سازی برای حضور و تبادل دانش و تجربه نیروهای خلاق و مستعد کشور خرداد ماه سال جاری در تهران و توسط پارک ملی علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی جهاددانشگاهی برگزار میشود.
انتهای پیام/