زاکانی: ۱۷نفر بالای هزار میلیارد از بورس سود کردند
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۷۸۵۱۳
علیرضا زاکانی نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از ضبط برنامه در تلویزیون گفت: یکی از فجایعی که طی ۵۰ سال گذشته اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده است کاهش بیش از ۳ هزار و ۳۰۰ برابری ارزش پول ملی است.
نامزد انتخابات ریاستجمهوری ادامه داد: تحمیل تورم با بیکفایتی تمام در راستای خالی کردن جیب مردم برای اداره دولت انجام شد و موجب کاهش ارزش پول ملی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زاکانی با تاکید بر اینکه باید این رویکرد تغییر کند، افزود: طی ۵۰ سال اخیر تنها کشوری در دنیا هستیم که تورم ۲ رقمی داشته ایم و امروز با کمال تاسف جزو ۵ کشوری هستیم که تورم بالای ۲۵ درصد داریم؛ لذا با دقت در تنظیم مناسبات اساسی در کشور، این امکان وجود دارد که تورم با یک شیب مناسب و کاهشی تا قریب ۲۰ درصد کاهش دهیم.
وی گفت: تلاش میکنیم با مسئولیت پذیر کردن بانکها و بخشهای حقوقی و دولت این امکان را فراهم کنیم که دولت دست از رقابت با ملت و تولید بردارد و با جهش تولید مجددا ارزش پول ملی را به جایگاه اصلی خود بازگردانیم.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس گفت: برای ساماندهی بازار سرمایه تلاش میکنم. با آموزش صحیح و جلوگیری از منفعت طلبی و سودجویی حقوقیها در بورس این امکان را فراهم کنم که مردم نقدینگی خود را به سمت بازار سرمایه سوق دهند، در بازار سرمایه نیز با ارائه درست امکانات در بازار اولیه امکان مولد شدن سرمایهها را فراهم خواهم کرد.
نامزد انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: در سال ۹۸ در بورس افراد حقیقی بالای هزار میلیارد تومان نداشتیم، اما در سال ۹۹ با زدن جیب مردم برخی از حقوقیها شرایط جدیدی پیدا کردند. آنها باید پاسخگو باشند. در ابتدای سال۹۹، ۱۷ نفر بالای هزار میلیارد تومان از بورس درآمد کسب کردند.
وی با تاکید بر اینکه تلاش میکنیم مردم مجددا به بازار بورس اعتماد کنند گفت: دولت مکلف است با سیاست گذاری دقیق و با ثبات شرایطی را ایجادکند که سیلاب نقدینگی به سمت بورس سوق پیدا کند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس خاطرنشان کرد: دولت تلاش میکند با اصلاح دقیق بودجه ریزی، پول اداره خود را از تورم به دست نیاورد و توجه خود را معطوف به جهت تولید کند تا از این طریق به بهترین نحو اداره شود و از مردم حمایت نماید.
نماینده ادوار مجلس با تاکید بر اینکه فرهنگ، منشاء تحول در اقتصاد است، گفت: اقتصاد دانش بنیان ۷۰ درصد رشد خود را مرهون آموزش و دانش بشری است؛ لذا فرهنگ، مقوم و زیرپایه و اساس اقتصاد است.
زاکانی افزود: فرهنگ تلاش و کوشش، خودباوری و میدان داری، فرهنگ در صحنه بودن و مصرف کالای ایرانی سبب خواهد شد اقتصاد بارور شود.
نامزد انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه اقتصاد در خدمت فرهنگ است، ادامه داد: اقتصاد باید هزینههای لازم فرهنگ و توسعه و پیشرفت فرهنگی بر مبنای تعلیم و تربیت را فراهم کند.
وی گفت: تعلیم و تربیت، سودآورترین سرمایه گذاری است. این ارتباط دو سویه فرهنگ و اقتصاد این امکان را فراهم خواهد کرد که در یک نقطه تعادلی توجه و اولویت مان را به تحول در اقتصاد و فرهنگ قرار دهیم.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوانمنبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۷۸۵۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهار دستورکار ضروری دولت برای تحقق مشارکت مردم در جهش تولید
به منظور حضور هرچه بیشتر مردم در اقتصاد ملی لازم است مردم و یا به تعبیری بخش خصوصی توانمند در ایران شکل بگیرد تا امکان مسئولیتپذیری هرچه بیشتر در اقتصاد را داشته باشد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت آغاز سال 1403، سال جدید را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کردند. رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در یادداشتی به قلم آقای میلاد بیگی، کارشناس مسائل اقتصادی به بررسی اهمیت «احیای دولت قوی» بهمثابه پیشنیاز تحقق «جهش تولید با مشارکت مردم» پرداخته است.
در سالهای اخیر، شعار سال بر محور «تولید» تعیین شده است. مسئلهی تقویت تولید داخلی به حدی در اندیشهی اقتصادی رهبر معظم انقلاب جدی است که در پیام تاریخی خود به مناسبت آغاز مسئولیت رهبری فرمودند: «باید روند تولید داخلی، اعم از تولیدات کشاورزی و صنعتی شتاب گیرد.» 1368/03/18 از آن روز تا کنون، «تولید» یکی از پرتکرارترین کلیدواژگان حضرت آیتالله خامنهای است. در کنار این مسئله همچنین مشارکت دادن مردم در اقتصاد ملی نیز یک امر ضروری در شرایط کنونی ایران است که شعار امسال نیز به آن اختصاص یافته است. برای آنکه ضرورت و چیستی این امر روشن شود لازم است که به تبیین این مفهوم و نحوه دستیابی به آن پرداخته شود.
الف) مردمیسازی؛ یک بسیج عمومی
در مردمیسازی اقتصاد، هدف ایجاد یک بسیج عمومی به منظور مشارکتدادن و مسئولیتگرفتن مردم در اقتصاد ملی است. بسیج عمومی زمانی شکل میگیرد که یک ایدهی کلان سیاسی و گفتمان وابسته به آن از سوی دولت مطرح شود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دولت باید یک «برنامهی کلان و نقشهی جامع» داشته باشد. این برنامهی کلان ضمن روشن نمودن جهت حرکت و تصویرسازی از آینده، اولاً نوعی دعوت مردم به پذیرش مسئولیت در اقتصاد است و سرمایههای عمومی و ارادههای مردمی را به خود جذب میکند. ثانیاً همگرایی و هماهنگی در ساختار ادارهی جامعه را شکل داده و به نحوی دولت را بازسازی میکند. در فقدان چنین طرحی، هر عملی صرفاً منجر به پراکندهکاری کورکورانه خواهد شد.
بنابراین مسئلهی مشارکت کردم در اقتصاد اساساً متفاوت از دو نگاه افراطی «اقتصاد دولتی» و «اقتصاد بازاری و آزادسازی اقتصادی» است و نباید آن را به مواردی همچون خصوصیسازی و آزادسازی تقلیل داد؛ بلکه باید توجهات را به وضعیت اقتصاد ملی ایران (وضع موجود) و هدف برآمده از ایده سیاسی دولت (وضع مطلوب) معطوف کرد. رهبر معظم انقلاب اخیراً در واکنش به این تصور نادرست، بیان داشتند که «دولت در مسائل اقتصادی، ستادی عمل کند؛ هدایت کند؛ در مسئلهی آمایش سرزمینی، مسئلهی نوع فعّالیّت اقتصادی که باید هر جا انجام بگیرد، نظارت کند، مراقبت کند که تخلّفی به وجود نیاید. عامل هم مردم [باشند]. مردم هم عمل اقتصادی را انجام بدهند؛ یعنی تفکیک بین وظایف دولت و وظایف مردم.» 1403/01/15
ب) مردمیسازی طرحی از مسئولیتپذیری دولت
بنابراین پیشنیاز مردمیسازی این است که دولت خود را ذیل یک ایده سیاسی بازیابی نموده و بر اساس آن مسئولیتهای خود را بازتعریف نماید. حتی انجام وظایفی همچون «نظارت» و «تنظیمگری» که از مسئولیتهای مهم دولت در اقتصاد هستند نیز نیازمند دولتی است که اولاً بداند چه چیزی میخواهد و بر اساس آن بنا دارد ارادههای عمومی جامعه را به چه سمتی معطوف کند. ثانیاً ابزارهای سیاستگذاری و جهتدهی را فراهم کرده باشد. سوم اینکه امکان نظارت بر این فرایندها را نیز در خود شکل داده باشد. چنین دولتی از قضا دولتی بسیار مقتدر با مسئولیتهای فراوان است. از همین رو مشارکتدادن مردم در اقتصاد و گذار از تصدیگری دولتی به تنظیمگری و نظارت، نباید به معنای شانهخالیکردن دولت از مسئولیتهای ذاتی خود و تضعیف دولت باشد. به عبارت دیگر مردمیسازی به معنای کنار گذاشتن دولت نیست، بلکه دقیقاً به معنای «احیای دولت قوی» است.
ج) توانمندسازی عمومی از مجرای توانمندسازی دولتی
به منظور حضور هرچه بیشتر مردم در اقتصاد ملی لازم است مردم و یا به تعبیری بخش خصوصی توانمند در ایران شکل بگیرد تا امکان مسئولیتپذیری هرچه بیشتر در اقتصاد را داشته باشد. هرچند تاکنون ظرفیتهای خوبی در بخش خصوصی ایران شکل گرفته، اما در نسبت با نقشی که بخش خصوصی باید در ایران آینده ایفا کند اندک است. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب توانبخشی به بخش خصوصی را نیز از وظایف دولت (و حاکمیت) میدانند. طبیعی است دولتی که بخواهد نقش توانمندسازی -یا به تعبیری قابلگی- را برای بخش خصوصی و تودههای مردم ایفا کند، خود نیازمند ظرفیت بسیار بالایی است و این مهم زمانی محقق میشود که دولت بداند چه نقشی را باید به بخش خصوصی واگذار کند و چگونه باید توانمندسازی عمومی را راهبری کند.
د) اجتناب از برداشتهای اشتباه از مشارکت مردم در جهش تولید
در پایان ذکر این نکته ضروری است که دولت قوی، دولتی است که با درسآموزی از تجربیات گذشته و اجتناب از برداشتهای اشتباه در مورد «مشارکت مردم در جهش تولید» به تکرار سیاستهای اشتباه نمیپردازد؛ چرا که آزموده را آزمودن خطاست. برخی از این برداشتهای اشتباه عبارتند از:
1- تکهتکه کردن بخشهای مختلف زنجیرههای ارزش تحت عنوان مشارکت عمومی
یکی از اشتباهات مهم در مورد مشارکت مردم در اقتصاد این است که وجود واحدهای بزرگ اقتصادی در تناقض با اقتصاد مردمی درک شود و تبدیل واحدهای بزرگ و بهرهور اقتصادی به کارگاههای متعدد در دستور کار قرار گیرد. در شرایط کنونی در بسیاری از حوزهها، ساختار اقتصادی به نحوی است که با واحدهای تولیدی بسیار کوچک و پراکنده مواجه هستیم. واحدهایی که بسیار آسیبپذیر هستند و به دلیل عدم امکان دستیابی به صرفههای مقیاس، توان عمیقشدن در زنجیرههای ارزش را از کشور سلب میکنند. در چنین شرایطی حرکت به سمت تکهتکه کردن بخشهای مختلف زنجیرهی ارزش در ایران اشتباهی بزرگ است.
2- خرد کردن مالکیت شرکتها تحت عنوان مشارکت عمومی
این تلقی که «منظور از مشارکت عمومی، خرد کردن سهام شرکتها میان مردم است» نیز صحیح نیست؛ چرا که عموما به دلیل امکانناپذیر بودن تجمیع سهامهای خرد در شرکتها، یا با تداوم نقشآفرینی دولت در اداره آن بنگاهها مواجه خواهیم شد و یا باید شاهد آشفتگی در ادارهی این بنگاهها باشیم.
3- خصوصیسازی کورکورانه با هدف تامین بودجه دولت
یک آفت بزرگ در مواجهه با مردمیسازی در دورههای وجود کسریهای بودجه برای دولت، گرایش به خصوصیسازی صرفا با هدف رد دیون دولت و تامین کسری بودجه، بدون توجه به پیشنیازها و ضرورتهای واگذاری شرکتهای دولتی است. متاسفانه در دو دههی گذشته به کرات این اتفاق افتاده و ثمرهی خصوصیسازی از یک سو خلع ید دولت و خالیشدن دولت از ابزارها و از دیگر سو، عدم تغییر محسوس کارآمدی و بهرهوری در اداره شرکتها -و حتی گاه از بین رفتن ساختار سرمایهی بنگاهها- بوده است.
4- واگذاری شرکتهای دولتی با هدف مسئولیتگریزی دولت از تعهدات ذاتی
همانطور که پیشتر اشاره شد، واگذاری شرکتهای دولتی نباید با نگاه شانه خالی کردن دولت از مسئولیت و از روی ناچاری باشد. این تلقی ساده انگارانه است که صرفاً با واگذاری شرکتهای بزرگ از سوی دولت به بخش خصوصی، بدون آنکه دولت توان تنظیمگری و نظارت را در خود ارتقا داده باشد و شکل جدیدی از مسئولیت را پذیرفته باشد، وضعیت شرکتهای دولتی بهسامان خواهد شد.
منبع: KHAMENEI.IR
انتهای پیام/