شیرزنانی که با چرخ خیاطی به جنگ کرونا رفتند
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۸۰۱۵۰
فرصتهای کرونایی کمتر از تهدیدهایش نبود مثل دفاع مقدس که برکاتش قابل قیاس با خسارتهایش نیست. هر دو مایه ظهور ارادهها و استعدادها و همدلی مردم ایران شد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «جهاد در قرنطینه»؛ روایتی از فعالیتهای کارگاه جهادی شهید ابراهیمزاده در جهاد مقابله با ویروس کروناست که چندی پیش توسط انتشارات راه یار چاپ و روانه بازار نشر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اواخر دهه ۹۰ و اواخر دهه ۵۰، شباهتهای زیادی دارند. آخرین سال از دهه ۵۰، شوک حمله رژیم بعثی، مردم کشورمان را غافلگیر کرد. خیلیها تصوری از جنگ نداشتند و حیرتزده به خیابانها آمدند. خیلی طول نکشید که به خودشان آمدند و فهمیدند باید بایستند.
اواخر دهه ۹۰، دوباره مردم وحشتزده و نگران شدند. اما اینبار حیرتزده خیابانها را خالی کردند. اواخر دهه ۵۰ سایه شوم جنگ و اواخر دهه ۹۰ بختک بیماری منحوس کرونا روی ملت افتاد. کرونا، موجی از دلواپسی و نگرانی بین مردم بین ایران و جهان ایجاد کرد. تغییراتی در سبک زندگی ایجاد شد. نگرانیهای جهشیافته که برای جمع زیادی از زنان و مردان، افسردگی به بار آورد.
در سالهای اخیر زیاد شنیدیم: «مردم اون زمان فرق داشتن» یا «اون صفا و صمیمیت دیگه رفته.» با به قول بعضیها: «کسی فکر کسی نیست»، اما دهه ۹۰ طوری تمام شد که همدلی و همزبانی دوباره حد اعلایی را به نمایش گذاشت. تهدیدی به اسم ویروس کرونا و مردمانی که با تغییر شرایط بهجای سَر کردن توی لاک خودشان و خالی کردن میدان و جا زدن، آستین بالا زدند برای خدمت.
«جهاد در قرنطینه» حس و حال خانمی است که با کرونا روبرو شده و مثل همه ما نگران و توی خانه و بین خانوادهاش اضطراب افتاده بود. هر روز پابست مینشستند پای اخبار شبکه دو و آمار مبتلاها و فوتیها را برانداز میکردند. حس و حالش، دقیقاً شبیه به حس و حال خودمان است و مثل همهی مادرها، دلواپس فرزندانش. اما از وضعیت بیمارستانها و درمانگاهها که مطلع شد، بیکار نماند. دنبال راه چاره، آستین بالا زد و در خانه خودش و مادرش شروع میکند به تولید ماسک. نیت پاک و پشتکار او کاری میکند خداوند هم برکت ویژهای در کار آنها بیندازد. آن وقتهایی که فکرش را نمیکردند، از جایی که ذهنشان نمیرسید خداوند دستشان را گرفت. هم از لحاظ مالی تأمین شدند، هم نیروی انسانی. دستکم ۵۰۰ نفر پایکار این خانم آمدند از ماسک، بگیر تا لباسهای مخصوص بیمارستانی را طراحی و تولید کردند.
طراحی و تولیدی که کم دردسر نداشت. در بخشی از کتاب میخوانیم: «روز به دو نفر از بچهها گفتم: «شما برید کارگاه آقای حبشه و ببینین مشکل چیه که کار این قدر کُند پیش رفته.» وقتی بچهها آمدند، گفتند: «خیلی شرمنده شدیم. آقای حبشه کارگاه نداره و توی آپارتمان ۱۲۰ متریش یه بخشی از فرشهای خونه رو برداشته و سرامیکها رو ضدعفونی کرده و با همسر و بچههاش دارن آستینچهها رو برش میزنن. تازه! خودش هم شاغله و هر روز از سه بعد از ظهر که برمیگرده خونه تا شب تموم خانوادهش بسیج میشن و برشها رو انجام میدن. حتی دست خانمش هم زخم شده بود و تموم خونه و زندگیشون رو درگیر این کار کردند.» نگارنده با قلم روان، خاطرات کارگاه خیاطی با محیط و اقتضائات زنانه را به نگارش درآورده و انسان، خودش را با صفا و صمیمیت کارگاه همراه میکند.
پیوند اواخر دهه ۹۰ و اواخر دهه ۵۰ در کتاب، طعم شیرینتری به خاطرات بخشیده که حکایت از زحمت ویژه نویسنده دارد. فرصتهای کرونایی کمتر از تهدیدهایش نبود مثل دفاع مقدس که برکاتش قابل قیاس با خسارتهایش نیست. هر دو مایه ظهور ارادهها و استعدادها و همدلی مردم ایران شد. کرونا نشان داد صفا و صمیمیت و خیرخواهی، مختص دهه ۵۰ و ۶۰ نبود، شاید الان هم اگر دوباره فرصت پیدا شود و میدان واگذار گردد، چه بسا بیشتر از دهه پنجاه مردم پای کار باشند. منبع: خبرگزاری تسنیم
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: انتشار کتاب معرفی کتاب بیماری کرونا ویروس کرونا دهه ۵۰
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۸۰۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهشتی از ۱۶۱ هزار یار مهربان/ اینجا ملک رفاقت و اعتماد است
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود- در دل یک مرکز تجاری جایی که انتظار نمیرود، بهشتی از 161 هزار یار مهربان تو را فرامیخواند. باغی از کتابها که میتوانی رایگان امانت بگیری.
محمد رحیم شربت ملکی زمانی کتابفروشی داشت. اما اتفاقی موجب شد عطوفت انسانی را ارجح دانسته و کتاب را از دنیای داد و ستد پول و زر به دنیای تبادل اندیشه و عشق بکشاند.
در گفتگویی که از وی در فضای مجازی موجود است میگوید زمانی که میدیدم کسی به کتابخانه مراجعه میکند و قدرت خرید ندارد، متأثر میشدم. دنبال فکری بودم که بتوانم کتاب را به دست کتابخوان واقعی برسانم.این بود که ماجرای استتثناییترین کتابخانه ایران زمین شکل گرفت.
آقای ملک مدتی بعد از ماجرای مراجعات افراد به کتابفروشی این مجموعه را تبدیل به کتابخانهای جهت امانت کتاب کرد. برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطره پدر و مادرش و ایجاد چرخههای دانش افزایی و مطالعه، باغ کتاب ملک در مرکز تجاری ولنجک متولد شد. مالک این مجموعه حتی برای اینکه میزبان خوبی باشد در سال 75 مرکز کارشناسی و در سال 81 مدرک کارشناسی ارشد خود از رشته کتابداری و اطلاعرسانی را ضمیمه بینش متعالی خود ساخت.
131 هزار کتاب در گردش
این مجموعه که همنشینی 161 هزار کتاب است در طول زمان با همت مردم توسعه یافته است و امروز گفته میشود، نیمیاز کتابها اهدایی خود مردم است. در وضعیت فعلی نیز حدود 131 هزار کتاب از تعداد کل کتابها در سراسر ایران و در شهرها و روستاها در گردش بوده و امانت در دست مردم است.
کتابها تا چندی پیش حتی به صورت موضوعی نیز قفسهبندی نشده بود و مخاطب با ورود به این ملک، با دریایی از کتابها مواجه میشد و باید میگشت تا الماسی که به سراغش آمده پیدا کند. با قفسهبندی موضوعی بازدیدها بیشتر هم شده است.
موضوعاتی از جمله منطق، فلسفه، ادبیات، ادیان و مذاهب، کودک و نوجوان، زبانهای خارجی، شعر، ادبیات و رمان و حتی کتابهای درسی دیده میشود و اینطور نیست که کتابها کیفیت لازم را نداشته باشد بلکه مردم با شور و اشتیاق بهترین و حتی کمیاب ترین کتابهای خود را به این مجموعه اهدا میکنند.
ببرید و 6 ماه بعد برگردانید
نه تنها در این کتابخانه فهرست جستجوی کتاب نیست بلکه مقولهای به نام عضویت نیز وجود خارجی ندارد. در باغ بهشت کتاب به روی همه گشوده است و از 10 صبح لغایت9 شب در تمامی روزهای هفته در خدمت علاقهمندان است. حتی قفسهای در خارج از کتابفروشی با هزاران کتاب تعبیه شده که در صورت تعطیلی کتابخانه علاقهمندان بتوانند از آن جا کتاب خود را تهیه کرده و دست خالی نروند.
این مجموعه بر اساس اعتماد و رفاقت بنا شده و برای امانت کتابها هیچ مدرکی و حتی نام نویسی وجود ندارد. مراجعان کتابها را میبرند و در صورتی که ساکن تهران باشند تا 6 جلد و در صورتی که از شهرستانها آمده باشند تا 8 جلد میتوانند کتاب با خود ببرند.
اما به گفته فعالان این کتابخانه، مردم اغلب کتابها را بر گردانده و حتی کتاب هم برای هدیه میآورند. شعار باغ کتاب ملک این است که اگر قادر نبودید کتاب را برگردانید حداقل به فرد دیگری برسانید تا او نیز مطالعه کند و گردش مطالعه برقرار بماند.
افرادی که در داخل ایران سکونت دارند میتوانند کتابهای امانی را تا 6 ماه در نزد خود نگه دارند و افرادی که خارج از کشور هستند تا یک سال میتوانند کتابها را در اختیار داشته باشند.
میتوان گفت در وضعیتی که سه هزار و 741 باب کتابخانه عمومی در کشور فعال است، باغ کتاب ملک به سادگی با ایجاد فضایی از دوستی و نشاط و اعتماد متقابل بیش از کتابخانههای عمومی بازدید و مراجعه کننده داشته است و جالب آنکه هیچگاه نیازی به ارائه گزارش از عملکرد خود نداشته و در شبکههای اجتماعی محور اصلی را تقدیر از اهداکنندگان کتاب و چهرههای اهل قلم و خود مردم قرار داده است.
انتهای پیام/