هنر بزرگ امام (ره) متوجه نمودن دلهای هنرمندان به حضرت حق بود
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۱۲۵۷۶
به گزارش ایرنا محمدعلی رجبی در گفتوگویی سخن خود را با درود به روح پرفتوح امام راحل(ره) و آرزوی سلامتی برای مقام معظم رهبری آغاز کرد و گفت: حضرت امام(ره) جملهای مهم دارند که لازم است به آن توجه کنیم؛ امام میفرمایند ما باید ببینیم «رَبّ» ما کیست و ما «مربوب» چه کسی هستیم؟ در وهله اول شاید تعجب کنیم از این سؤال، چراکه مشخص است پروردگار ما خداوند است، ولی ممکن است خدای ما با آن خدایی که مد نظر قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) بوده متفاوت باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در همین زمینه ادامه داد: همه انسانها ارباب دارند و بی نظر ارباب کاری نمیکنند، اما این ارباب کیست و ما مربوب کدام رَب هستیم؟ آن رَب همه چیز را تعیین میکند؛ از جمله اینکه ما چگونه به هنر باید نگاه کنیم و هنر چیست؟ همه اینها در ذیل رب تعریف میشود.
چرا امام بزرگوار کلمه «رَب» را به کار بردند؟ در ابتدای قرآن کریم، در آیه اول سوره حمد (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ) کلمه رب آمده است. تفاوت رَب با دیگر اسمای خداوند در این است که در ربَ تربیت است. خدای متعال در آیه ۳۶ سوره قیامت میفرماید: «أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًی؟!» یعنی آیا انسان فکر کرده او را پس از خلقت رها کردهایم؟! خداوند هرگز آحاد بشر را به حال خودش رها نکرده است.
این نقاش پیشکسوت در ادامه افزود: مهم این است که ما رَب خود را هر کسی که تلقی کنیم، ذیل آن اسم با ما سخن میگوید. یا ذیل اسم قهر میرویم و مربوب شیطان یا نفس اماره میشویم، یا ذیل اسم لطف میرویم و مربوب حق تعالی میشویم. هر دوی اینها هنرآفرین، فرهنگآفرین و تمدنآفریناند؛ اما دو هنر، دو فرهنگ، دو تمدن و دو علم و معرفت.
آنچه حضرت امام(ره) دائماً متذکر میشدند، این بود که ما از مسیر رَب به معنای حقتعالی خارج نشویم؛ چراکه آن سوی مرز، شیطان در کمین است و وقتی که ما را تحویل نفس اماره داد، ما گرفتار اومانیسم میشویم. اومانیسم بدترین صورت تفکر الحادی بشر است. زمانی برای رسیدن به قرب معبود واسطه گذاشته بودند، ولی امروز بشر هم مشرک است و هم کافر. در واقع گرفتار کفر مضاعف شده است؛ چراکه خودش به خودش اصالت داده است.
رجبی با استفاده از فرمایش حضرت امام(ره) به سه تعریف از هنر پرداخت و گفت: تعریف اول، هنر از دیدگاه اصیل اسلامی است که به تعبیر حضرت امام(ره) اسلام ناب محمدی(ص) است و این هنر قائم به الله است. تعریف دوم، هنر از دیدگاه اسطورههاست که این هنر هم قائم به واسطههاست. تعریف سوم، هنر از دیدگاه نفس اماره انسانی است؛ یعنی هنر قائم به انسان است. اگر ما هنر را ذیل کلمه «الله» دنبال کنیم، بر طبق فرمایش قرآن کریم، این سنت قائمه است؛ یعنی سنتی است استوار که بر اراده الهی قرار گرفته است. این سنت دچار بحران پستمدرنیسم و انحطاط نمیشود.
در این سنت قائمه یک چیز بسیار مهم است. کلمهای در فارسی داریم که میگوییم «سرنوشت»، که این سرنوشت به دست خدای تبارک و تعالی نوشته شده است.
وی افزود: از کلمه سرنوشت به کلمه سرمشق میرسیم و سرمشق استاد میخواهد. استادان سرمشق در ابتدا انبیا و اولیا و پیراناند و در نهایت خود خداست. سپس عبارت «استاد شاگردی» معنا پیدا میکند؛ یعنی مربوب میشود شاگرد و رَب میشود استاد.
استاد دانشگاه شاهد خاطرنشان کرد: تمام هنرهای دینی، به معنای عام کلمه، در این مسیر مرید و مرادی یا مربوب و رَب شکل گرفته است. اگر بخواهیم از اصطلاح فلاسفه جدید استفاده کنیم، باید بگوییم هنر در این مرتبه زبان «دیگری» است. این دیگری کیست؟ خدای تعالی است که بر قلب پاک انسانی که خودش را مهیای تجلیات الهی کرده است متجلی میشود و هنرمند آنها را مشاهده میکند و به گوش دل میشنود و بازگو میکند.
اگر انسان در ذیل اسم نفس و شیطان باشد، شیطان برایش آیینهگردانی میکند. اگر شیطان جلو ما آیینه بگیرد، ما به جای دیدن حقیقهالحقایق، نفس خودمان را میبینیم و خودمان حجاب خودمان خواهیم شد؛ به قول حافظ: تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز. اگر اللهِ رحمان و رحیم، یا اگر بخواهیم سمبلیک بگوییم فرشته، برای ما آیینهگردانی کند، ما اسمای خداوند را مشاهده خواهیم کرد. اسمای خداوند حقایق اشیا هستند؛ همانطور که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اَلَلَّهُمَّ اَرِنِی الْاَشْیَاءَ کَمَا هِیَ» یعنی خداوندا اشیا را به من بنمایان، همانطور که هستند. هنرمند هم دنبال هستیها میگردد، نه دنبال متغیرهایی که بر نفسش ظاهر میشود و هر لحظه آنها را در نفسش تغییر میدهد. به آنها اصالت نمیدهد؛ چراکه کلمه «حق» در فارسی یعنی «هست» و هنرمند دنبال هستیها میرود؛ بنابراین کسی که در پی هستیهای امور است و آنها را به نمایش میگذارد، در واقع در پی سنت قائمه است.
این پژوهشگر پاککردن نفس را لازمه تجلی حقتعالی در وجود فرد دانست و گفت: اینکه میگویند هنر عبارت است از نیکنفسی، به همین خاطر است و علت وضع این شرط هم این است که باید مظروف پاک باشد تا بتواند حقایق عالم را نشان دهد. آن چیزی که امام راحل(ره) به ما یاد میدهد، چنین هنری است که اگر در کلام بیاید، میشود شعر و ادبیات، اگر در تصویر بیاید میشود نقاشی، اگر در ترکیبی از اینها بیاید میشود دیگر هنرها.
اگر ما اراده کنیم که نفسمان را پاک کنیم تا این حقایق متجلی شود، طبق فرموده پیامبر اکرم(ص) «حُسن» در کار ما تجلی میکند؛ کمااینکه در رابطه با خوشنویسی فرمودند: «الخَطُّ الحَسَنُ یَزیدُ الحَقَّ وَضَحا»؛ یعنی خط زیبا حقیقت را بیشتر آشکار میکند؛ پس تعریف زیبایی میشود نمایش و آشکارکردن حقیقیت. در باب شعر هم فرمودند که شعر نباید زبان شخص شما باشد، باید کاری کنید که روحالقدس اینها را به زبان شما بگذارد؛ پس این هنر قدسی از همینجا شکل میگیرد؛ چراکه از عالم قدس توسط حاملان عالم قدس میآید.
رجبی، با استفاده از کلام حضرت امام(ره)، در همین زمینه خاطرنشان کرد: نه اسلام و نه قرآن و نه ائمه بزرگوار ما هیچ کدام نفرمودند که هنر این است و ما را در مقابل سؤال «هنر چیست؟»، که این همه تاریخ فلسفه را به خودش مشغول کرده است، قرار ندادهاند.
نکته مهم این است که مخاطبْ انسان است؛ انسان یا در مرتبه عام (یَا أَیُّهَا النَّاسُ) یا در مرتبه ایمان (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) یا در مرتبه تقوا و یا مراتب دیگر انسانی، که نهایتاً این خطابها انسان را متذکر به رَب خود میکند. در این عالم دیگر انسان نیست که هنر میآفریند. کلمه «آفرینش هنر» ساخته تمدن جدید و بر پایه تفکر اومانیستی ساخته شده است. در واقع هنر ابداع است، آفرینش نیست. هنر حقیقی معطوف به اراده هنرمند نیست. هنرمند خودش را در مسیر تجلیات حضرت حق قرار میدهد و آنها را در آیینه صورتهای هنری خودش نشان میدهد. این همان چیزی است که امام بزرگوار به ما فرمودند و خودشان در این زمینه نمونه اعلا بودند؛ هم در کسوت علم و معرفت و حکمت و فلسفه، هم در کسوت عمل که جهان را تغییر داد و نظام کفر جهانی را به هم ریخت، هم در امور شخصی مثل شعر هم که از بیانات قلبی خودشان و از وجود مبارکشان میجوشید، یا خوشنویسی و... که همه اینها از یک نفس نیک به نام امام صادر شد.
وی درخصوص شخصیت جامع امام راحل(ره) تصریح کرد: هنر حضرت امام(ره) با بقیه اعمال ایشان تفاوتی ندارد، همه اینها مثل نوری واحد است که از شیشههای رنگینی عبور میکند و ما رنگهای مختلف میبینیم، ولی واقعیت این است که اینها از یک نور واحدند که هر کدام در صورتهای مختلف حکمی، سیاسی، عرفانی، هنری و... از ایشان جلوه میکند؛ چراکه بر سنت قائمه استوار است و سنت قائمه هم به این خاطر است که ربِّ حضرت امام، حقتعالی است.
تحولی که حضرت امام(ره) در دلها به وجود آوردند، تا زمانی که این دلها متوجه آن حقیقت بوده، آثاری به وجود آورده که به صورتهای مختلف دارای یک ویژگیاند و فریاد «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ» سر میدهند؛ یعنی گواهی بر حقیقیت خدای یکتا میدهند.
عضو پیوسته فرهنگستان هنر در انتهای صحبتهای خود درباره هنرمند انقلابی گفت: قاعدهای در این خصوص نداریم که بگوییم فلانی به این خاطر که چند اثر انقلابی دارد، هنرمند انقلاب اسلامی است. ملاک و سروکار ما با آثار است. ممکن است فردی در برههای از زمان، بهواسطه امام بزرگوار(ره)، اتصالی به حقیقت پیدا کرده و آثار خوبی هم ابداع کرده ولی نتوانسته این اتصال را حفظ کند. به همین خاطر ما همیشه باید ببینیم هنرمند در زمان ابداع اثر مربوب چه رَبی است و به چه میزان نیکنفس بوده و این ملاک ارزشیابی کار هنری است.
به همین دلیل در زمان پیش از انقلاب، بهخاطر جَو حاکم طاغوت پهلوی، اکثر قریببهاتفاق آثار هنری، مربوب حضرت رب نبودند؛ البته به این معنی نیست که تمام آثار اینگونه بودند، بلکه بودند هنرمندانی که جلوههایی از حقیقت را دریافت کرده بودند و آثار خوبی هم ابداع شده بود؛ کمااینکه بعد از انقلاب هم آثاری داریم که رَب هنرمندان نفس اماره و شیطان بوده و به این فرمایش حضرت امام(ره) عمیقاً توجه نشده است.
برچسبها قیام ۱۵ خرداد انقلاب اسلامی ایران فرهنگستان هنر امام خمینیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: قیام ۱۵ خرداد انقلاب اسلامی ایران فرهنگستان هنر قیام ۱۵ خرداد انقلاب اسلامی ایران فرهنگستان هنر امام خمینی اخبار کنکور حضرت امام ره نفس اماره حق تعالی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۱۲۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلیل عظمت شاه عبدالعظیم حسنی (ع) چه بود؟
حجت الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی درمورد فضائل حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه بیان کرد: مرحوم آیت الله محمد محمدی ری شهری که مدتی، تولیت آستان شریف حضرت عبدالعظیم حسنی را برعهده داشت در کتاب «خاطره هاى آموزنده» خویش با یک واسطه، داستان عجیبی درمورد زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه نقل کرده است.
این خطیب شهیر که در زمان رضاخان پهلوى در تهران تبلیغ مىکرد، به دستور طاغوت وقت دستگیر مىشود. ایشان بعد از آزادى نقل میکرد: بعد از یک سال زندان به شهر بیرجند تبعید شدم. یکى از شبها که بسیار دلتنگ بودم، به حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه متوسل شدم و با چشم گریان به خواب رفتم. در رویا دیدم وارد مجلسى شدم که جالسین همه روحانى بودند، چ و صدر مجلس، حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه با صورتى نورانى و مجلل نشسته است. جلو رفتم و بعد از سلام شکایت حالم را به عرض رساندم.
فرمودند: «وقتى در تهران بودى نزد ما نمىآمدى؛ ولى بعد از این به دیدار ما بیا.»
از خواب بیدار شدم و تا صبح فکر مىکردم. بعد از اذان صبح، مأمور شهربانى در منزل آمد و گفت: مرخص شدى، هر کجا مىخواهى برو!
بدون هیچ تعرض و تعقیب و تعهد به تهران آمدم و با خود عهد کردم تا آخر عمر زیارت آن حضرت را شبهاى جمعه ترک نکنم.
سالیانی ست که بر قبلهی ری رو کردم
دست من نیست، به احسان شما خو کردم
هر سلامی به تو دادیم، حسن داده جواب
بی سبب نیست که در صحن تو هوهو کردم
مقام حضرت عبدالعظیم نزد اهل بیت (ع)
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: این محدث کبیر و این امام زاده واجب التعظیم از دریای بیکران فضل و بزرگواری برخوردار هستند.
بر اساس آنچه از تاریخ تولد و وفات حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه بدست میآید، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل بیت علیه السلام یعنى امام کاظم علیه السلام تا امام عسکرى علیه السلام را درک کرده اند؛ امّا این بدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده و یا از آن معصومین علیه السلام سخنى نقل کرده اند.
آنچه قطعى و مسلّم است، این است که حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه محضر امام جواد علیه السلام و امام هادى علیه السلام را درک نموده و از این معصومین علیه السلام احادیث فراوانى نقل کرده اند.
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: براى اثبات عظمت علمى حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام کافى است که بدانیم امام معصوم علیه السلام، مردم را براى حل مشکلات دینى و یافتن پاسخ پرسشهاى اعتقادى و عملىشان، به حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه ارجاع داده اند.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: صاحب بن عبّاد در رسالهاى که در شرح حال حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه نوشته، در توصیف علمى ایشان آورده اند:
ابو تراب رویانى، روایت کرد که شنیدم ابو حمّاد رازى مىگفت: خدمت امام هادى علیه السلام در سامرّا رسیدم و مسائلى از حلال و حرام از ایشان پرسیدم.
امام هادی علیه السلام به پرسشهاى من پاسخ دادند و هنگامى که خواستم از ایشان خداحافظى کنم، به من فرمودند:
«یا أبا حَمّاد! إذا أَشکَلَ عَلَیک شَىءٌ مِن أمرِ دینِک بِناحِیَتِک فَسَل عَنهُ عَبدَ العَظیمِ بنَ عَبدِ اللَّهِ الحَسَنِیّ و أقرِئهُ مِنّیِ السَّلامَ.» «اى ابو حمّاد! هنگامى که چیزى از امور دینى در منطقهات براى تو مشکل شد، از عبد العظیم بن عبد اللَّه حسنى بپرس و سلام مرا به او برسان.»
این تعبیر، به روشنى نشان مىدهد که حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام در عصر خود، «مجتهد» توانمندى بوده که بر اساس اصول و قواعدى که از اهل بیت علیه السلام در اختیار داشته، مىتوانسته اند دیدگاههاى اسلام ناب را در زمینههاى مختلف اعتقادى و عملى، استخراج کنند و به پرسشهاى مردم پاسخ دهند.
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: بنابراین، ایشان تنها یک «محدّث» و راوى احادیث اهل بیت علیه السلام نبوده اند؛ بلکه از علماى بزرگ خاندان رسالت بوده اند که پس از معصومان علیه السلام، توان پاسخگویى به مسائل علمى را داشته اند و توانمندى علمى ایشان مورد تأیید و تصدیق امام هادی علیه السلام قرار گرفته است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت