Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-03@00:03:37 GMT

از انقلابی‌گری تا انقلابی‌بودن و انقلابی‌ماندن

تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۲۶۹۴۵

از انقلابی‌گری تا انقلابی‌بودن و انقلابی‌ماندن

کارشناس امور سیاسی نوشت: ویژگی اصلی انقلاب علیه رژیم گذشته، تاکید بر استقلال است؛ که استقلال به‌عنوان یکی از اجزای ثابت ایدئولوژی و حتی شعارهای انقلاب اسلامی درآمده بود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شیرازه، سال ۱۳۵۷، سال پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بود. انقلاب به رهبری امام(ره) انقلابی علیه رکود، اسلام آمریکایی، تفرقه، استکبار در معنای داخلی و خارجی، سلطه جویی و سلطه پذیری با تکیه بر اعتماد به وعده الهی و اعتقاد راسخ به اراده و نقش و نیروی مردمی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مردمی بودن و تکیه به مردم آن هم با صداقت وصف ناشدنی عنصری شناخته شده در اندیشه‌های امام(ره) به شمار می رود و  هم این است که رهبری ایشان را در سطح جهانی با تمامی متفکران اسلامی و غیر اسلامی، دینی و غیر دینی متمایز می نماید. شاید به لحاظ فراوانی بیشترین واژه مورد استفاده امام(ره) همین واژه مردم با انحای مختلف باشد.    خلف صالح ایشان نیز به همین گونه اند و نقش و جایگاه مردم در اندیشه ایشان بسیار ویژه و شایسته ذکر است. به گونه ای که ایشان بر آنند که "بدون آراء مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، بر پا نمی شود و نمی ماند." (۱۳۷۸/۰۳/۱۴) که البته برابر با سایر اندیشه ها در منظومه فکری ایشان، به حق اصلی حاکمیت خداوند، حق و تکلیف بودن حکومت و ضرورت تشکیل آن، توجه به مشی و سیره معصوم(ع) نیز باید توجه نمود.   اینک در آستانه سالگرد رحلت امام(ره) قرار گرفته ایم و چه خوب است هم اینک اقدام به بازخوانی اندیشه های ایشان و نیز مقام معظم رهبری در زمینه "انقلابی گری، انقلابی بودن و انقلابی ماندن" پرداخته شود.   چه بسا با توجه به انتخابات ریاست جمهوری پیش رو (خرداد ۱۴۰۰) هم به انتخاب بهتر کمک نماید و هم اینکه دایره انقلابی بودن و انقلابی ماندن واضح و مشخص شود تا کاندیداهای مورد نظر مردم و پس از انتخابات رئیس جمهور منتخب نیز به این امر توجه ویژه داشته باشند تا دوره جدیدی از تحولات انقلابی در راستای پیشرفت هر چه بیشتر این مرز و بوم اتفاق افتد و در همین راستا است که مقام معظم رهبری انقلابی گری و انقلابی ماندن را تنها راه پیشرفت و تحقق اهداف می دانند و بارها هم خود و هم امام راحل را فردی انقلابی می دانند.   امام عزیز ما معتقد بودند"توجه به قانون" و "قانون پذیری" از مهم ترین معیارهای انقلابی بودن و حتی می توان گفت انقلابی ماندن است. همانطور که ایشان با حضورشان در بهشت زهرای تهران بلافاصله پس از ورود به ایران، به خلاف قانون بودن اصل پایه گذاری سلطنت پهلوی اشاره می کنند و آن را هم خلاف قانون، هم خلاف قواعد عقلی و هم خلاف حقوق بشر می دانند. پس، توجه به قانون و قانون پذیری از اولویت های جدی امام(ره) بود.   مقام معظم رهبری هم در این زمینه بر همین اعتقادند و قانون و قانون مداری را فصل الخطاب و موجب قطع هر گونه بهانه جویی تلقی می کنند و در هر حال قانون حد مشترک تمامی افراد، گروهها و جناح های مختلف می تواند باشد.   و با همین قانون است که جلوی هر گونه افراط و تفریط گرفته می شود و سنگ محک هر عملی در جمهوری اسلامی ایران قانون و توجه به آن است و تنها و تنها قانون است که می تواند حدود و مرزها را مشخص کند.    از شاخصه های دیگر انقلابی بودن ساده زیستی و نفی اشرافیت است. امام خمینی(ره) تاکید کرده اند با عادت کردن به ساده زیستی است که می توان بی هیچ خوف و وحشتی در مقابل باطل ایستاد و مدافع حق بود. پیرو صالح امام(ره) هم در سلوک و هم در اندیشه هایشان بارها روی این مطلب تاکید داشته اند و البته ساده زیستی را با رفاه دارای منافات نمی دانند.   امامین انقلاب همچنین داشتن روحیه استقلال طلبی و نداشتن وابستگی به غرب و شرق و نیز نپذیرفتن سلطه تحت هیچ عنوانی را به عنوان شاخصه انقلابی گری یاد می کنند. به طوری که ویژگی اصلی انقلاب علیه رژیم گذشته را همین تاکید بر استقلال می دانند که استقلال به عنوان یکی از اجزای ثابت ایدئولوژی و حتی شعارهای انقلاب اسلامی درآمده بود.   مقام معظم رهبری در بیست و دومین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) (۱۳۹۵/۰۳/۱۴) در زمینه مشی انقلابی گری بیاناتی را مطرح می کنند که بسیار دارای اهمیت است و می‌فرمایند: «انقلاب مال همه هست، انقلاب یک شط جاری است... و همه می توانند انقلابی باشند...همه انقلابی باشند تا بتوانیم این راه [دستیابی به اهداف انقلاب] را با موفقیت پیش برویم.»   و در همین سخنرانی طبیعتا با اشاره به سلوک نظری و عملی امام خمینی(ره) شاخصه های عمده انقلابی گری و انقلابی ماندن را مطرح نموده اند.   پایبندی به مبانی و ارزش های اساسی اسلام و انقلاب اصل آرمان انقلاب اسلامی زنده کردن اسلام و توجه به آموزه های آن در جامعه است و طبیعی است مهم ترین بخش انقلابی بودن را می توان در همین اصل دانست چون به شرط پایبندی به مبانی و ارزش های اساسی اسلام و انقلاب حرکت مستمر و مستقیم ادامه خواهد داشت و تند باد حوادث، تغییری در آن ایجاد نمی کند و همواره باید در مسیر پایبندی به آرمان های اسلام و انقلاب ثابت قدم بود و ثابت قدم ماند.   هدف گیری آرمان های انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها همانطور که در مورد قبلی آمد ثابت قدم بودن اصلی بسیار مهم در انقلابی ماندن است. در حوادث مختلف اصلا نباید نا امید شد و باید کارها را باید به خدا واگذار کرد و با خلوص نیت آنها را دنبال کرد و در برابر فشارها تسلیم شدن ما را از اهداف نهایی باز می دارد و مهم آن است که چشم انداز و هدف همیشه فراروی ما باشد، چون همین امید و انگیزه را افزایش می دهد مخصوصا اهدافی انقلابی که نهایتش رسیدن به کمال و قدم گذاشتن در راه اسلام و ارزش های اسلامی است.   پایبندی به استقلال کشور استقلال یکی از اهداف انقلاب، ابعاد مختلفی دارد که دشمنان نهضت ما سعی در انحراف ایجاد کردن در آن داشته اند چون آگاهی کامل دارند که با نفوذ در این اندیشه می توانند به تدریج حساسیت های ما را کاهش دهند.استقلال اعم از استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... بسیار مهم است چون به عنوان مثال با تغییر در سبک زندگی در عرصه فرهنگی به راحتی زمینه نفوذ به عرصه های دیگر فراهم می شود. از این رو سبک زندگی اسلامی ایرانی باید ترویج شود تا همین جلوی هضم شدن در اقتصاد، فرهنگ و سیاست جامعه جهانی که همانا تابع مکتب لیبرال دموکراسی غربی است را بگیرد.   حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن بحث مهم در این زمینه همان دشمن شناسی دقیق و توجه به علل و انگیزه های دشمن است که از صدر اسلام تاکنون مساله مهمی پیرامون حکومت و حکمرانی اسلامی بوده است. شناخت دقیق دشمن مرزبندی با او و نیز حساسیت در برابر او را افزایش می دهد و باعث می شود نهضت تقویت شود و در راه جهاد کبیر که همانا عدم تبعیت از دشمن است گام برداشت.   تقوای دینی و سیاسی انسان ها برای زندگی بهتر باید همواره و در تمام دوره های زندگی جلوی غلبه پیدا کردن شهوات ظاهری، مادی، اخلاقی و بویژه شهوات معنوی را بگیرند. اینکه در حرکت، قول، فعل، ضمیر و... که با سرنوشت مردم مرتبط است تقوا رعایت شود و تقوا دقیقا در اینجا مفهوم و معنا می یابد. در واقع تقوای سیاسی یعنی آنکه انسان از لغزش گاههایی که می تواند مورد سوء استفاده دشمن واقع شود فاصله بگیرد.   همه موارد ذکر شده در اندیشه‌های امامین انقلاب، از شاخصه های انقلابی بودن و انقلابی ماندن است که رعایت آنها وظیفه شرعی و تکلیف سیاسی آحاد مردم و به ویژه مسئولین است. امید آن است که مردم در این انتخابات هم این موارد را برای انتخاب کاندیدای مطلوب و اصلح خود مد نظر قرار دهند و مطمئنا مابقی مسائل اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ و...همه و همه در پرتو موارد مطرح شده  قابل حل و فصل است.     علیرضا بیابان‌نورد؛ کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه  انتهای پیام/

منبع: دانا

کلیدواژه: انقلابی بودن و انقلابی ماندن مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی امام خمینی ره انقلابی گری امام ره

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۲۶۹۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کارنامه و کتابشناسی شهیدمطهری؛ از مشهد و قم تا مبارزه با مارکسیسم

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: ایدئولوژی مارکسیم که بعد از تحقق انقلاب اکتبر روسیه توجه نیروی انقلاب جوان را به خود جلب کرده و به‌عنوان تنها ایدئولوژی انقلابی مطرح بود، در ایران هم به خاطر همسایگی با روسیه تأثیر خود را گذاشت و مبلغان این ایده سعی کردند با شیوه‌های تبلیغاتی و همچنین ایجاد تشکیلات مخفی و در عین‌حال منسجم، اهداف خود را در جهت تغییر جامعه ایران و برقراری نظام سوسیالیستی پیش ببرند.

مارکسیم با هر حرکت سیاسی و مذهبی به شدت مخالفت می‌کرد و اساساً دین را افیون جامعه می‌پنداشت. آنان نه تنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند بلکه با همه توان می‌خواستند دین را از اجتماع ریشه‌کن کنند.

یکی از موفقیت‌های چشمگیری که استاد مرتضی مطهری در برابر مشکلات هجوم فرهنگی مارکسیم داشت این بود که با هوشمندی و تدبر و تیزبینی مسائل را می‌دید و با آنها برخورد می‌کرد و از آن هراسی نداشت، بلکه از آنها استقبال و با آنها مبارزه می‌کرد. او کاملاً با توطئه و دسیسه‌های کمونیست‌ها آشنا بود و می‌دانست که مارکسیت‌ها برای گمراهی مردم و به ویژه جوانان ابتدا شعارهای به ظاهر مردمی می‌دهند و هنگامی که به قدرت رسیدند بر علیه دین وارد صحنه می‌شوند.

همزمان با سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری در فرصتی که دست داد به مرور زندگی و فعالیت‌های سیاسی، علمی، فرهنگی و تالیفات این شهید پرداختیم که مشروح آن در ادامه این گزارش می‌آید؛

معرفی اولیه

مرتضی مطهری، مشهور به استاد مطهری، شهید مطهری، متفکر، محقق، عالم، نویسنده، مدرس و یکی از دانشمندان اسلام‌شناس در قرن چهاردهم بود. وی فرزند حاج شیخ محمدحسین مطهری و همسرش سکینه، در ۱۳ بهمن سال ۱۲۹۸ شمسی مطابق با ۱۲ جمادی الاولی ۱۳۳۸ قمری در فریمان به دنیا آمد. پدر استاد، مرحوم حاج شیخ محمدحسین مطهری مردی با تقوا و از شخصیت‌های مورد احترام بود و او را می‌توان اولین معلم در تکوین شخصیت روحی و معنوی استاد دانست.

او شاگرد امام خمینی و علامه طباطبایی بوده که توانست در تمامی رشته‌های معارف اسلامی، صاحب‌نظری ژرف‌اندیش و محققی دقیق و در پاره‌ای از حوزه‌ها همچون فلسفه، فقه و اصول فقه در قله اجتهاد قرار بگیرد. ایشان از اساتید فلسفه و کلام اسلامی و تفسیر قرآن بود و آثار بسیاری هم در موضوعات مختلف نوشته است.

استاد علاوه بر فعالیت‌های علمی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران در سیاست نقش بسزایی داشت؛ او از افراد تاثیرگذار و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران بود. از جمله فعالیت‌های استاد، مبارزه با جریان فکری مارکسیسم، تاسیس حسینیه ارشاد، عضو هیات موتلفه اسلامی و ریاست شورای انقلاب تا روز شهادت را می‌توان نام برد. سالروز شهادت شهید مطهری در ایران به عنوان روز معلم نام‌گذاری شده و این روز با بزرگداشت مقام معلم همراه است.

ورود به حوزه علمیه مشهد و قم

مرتضی مطهری در دوازده سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. رفته رفته افکاری بلند و سوال‌هایی سرنوشت‌ساز برایش آشکار شد؛ جهان، آفریده کیست؟ خدا، چگونه صفاتی دارد؟ انسان، برای چه آفریده شده است؟ این پرسش‌ها همه فکر او را به خود مشغول ساخته بود. در آن زمان مرتضی آرزو می‌کرد که روزی بتواند در درس میرزا مهدی شهیدی رضوی مدرس فلسفه الهی حاضر شود، اما این آرزو برآورده نشد و آن استاد در سال ۱۳۵۵ قمری درگذشت.

او سال ۱۳۱۶ در زمان حکومت رضاخان راهی حوزه علمیه قم شد. مطهری به دنبال یافتن گنج علم و فضیلت، با شور و علاقه‌ای وصف نشدنی، به تلاش و فعالیت پرداخت. پشتکار و کثرت مطالعه او همه اهل علم را در مدرسه فیضیه شگفت‌زده کرد. امام خمینی درس اخلاق تشکیل داد و به انسان‌سازی پرداخت. مطهری به زیارت آن استاد آمد و از او سیراب شد. این درس در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود، نه اخلاق به مفهوم علمی آن. درس «یافتن» و «رسیدن» بود نه فقط «دانستن» و «آموختن». مرتضی از سویی، غرق در مطالعه و تحصیل و تدریس و از سویی دیگر یکی از مهم‌ترین کارهایش و بلکه عالی‌ترین و مهم‌ترین فعالیتش، راز و نیاز و مناجات نیمه شب و اشک سحر بود.

اساتید

مطهری نزد آیت‌الله صدوقی، کتاب «مطول» را یاد گرفت و در محضر آیت‌الله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را آموخت. او هم‌چنین از استادانی بزرگ همانند آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت کوه کمری، سید محمد محقق یزدی معروف به داماد انگجی و میرزا مهدی آشتیانی در علوم گوناگون بهره‌مند شد.

دیدار با عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی، مرتضی را وارد دنیایی جدید کرد. حاج میرزا علی آقا با نهج البلاغه زندگی می‌کرد، با آن تنفس می‌کرد و روحش با این کتاب همدم و جمله‌های گرانقدر آن، ورد زبانش بود. و مهم‌تر آن‌که به هر آن‌چه می‌دانست عمل می‌کرد.

مطهری، تحصیل رسمی علوم عقلی و فلسفی را در سال ۱۳۲۳ آغاز کرد. او بحث حکمت از «شرح منظومه» حکیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتالهین شیرازی را در محضر امام خمینی آموخت. وی بعد از ورود آیت الله بروجردی به قم، در درس فقه و اصول ایشان شرکت کرد و از بحث‌های مجتهدپرور او بهره‌مند شد. مطهری پیش از رسیدن به مرحله اجتهاد، از آیت‌الله بروجردی تقلید می‌کرد. ایشان، درس اصول فقه را از مباحث عقلیه به‌طور خصوصی از حضرت امام خمینی فرا گرفت و راز و رمز اجتهاد را از ایشان آموخت.

در سال ۱۳۲۹ استاد مطهری در محضر درس استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی حاضر شد و مبحث الهیات از کتاب شفا تالیف ابوعلی سینا را از آن حکیم بزرگ یادگرفت. علامه طباطبایی، درس دیگری غیر از الهیات شفا در فلسفه شروع کرده بود که در شب‌های پنج‌شنبه و جمعه تشکیل می‌شد. این درس خصوصی بود و در آن جمعی از فاضلان حوزه علمیه قم، از جمله آیت‌الله دکتر بهشتی، امام موسی صدر، استاد مطهری، دکتر احمد احمدی شرکت می‌کردند.

ثمره این مجمع علمی بزرگ، شاهکاری جهانی در کلام و فلسفه به نام کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» است. سهم مطهری در آفرینش این اثر پربار و ماندگار، اگر بیشتر از علامه طباطبایی نباشد، بدون شک، کمتر نیست. استاد مطهری، هم‌چنین در دوره تحصیل هم‌فکر و یار و یاور سازمان انقلابی و اسلامی فداییان اسلام بود. این حزب سیاسی اسلامی که در سال ۱۳۲۴ از سوی روحانی مبارز سید مجتبی نواب صفوی تشکیل شد نقش مؤثری در مبارزه با ستمگران و استبداد داشت.

تهران؛ تدریس در مدرسه مروی و دانشگاه تهران

مرتضی مطهری، علاوه بر مباحثه دروس اصولی، فقهی و فلسفی، خود در حوزه تدریس داشت. او کتاب‌های مطول در علم معانی، بیان و بدیع، شرح مطالع در علم منطق، کشف المرا در علم کلام و عقاید، رسائل و کفایه در علم اصول فقه، مکاسب در فقه، شرح منظومه و اسفار در فلسفه را تدریس کرد.

استاد مطهری در سال ۱۳۳۱ با دختر آیت‌ الله روحانی (ره) ازدواج کرد و در همان سال در حالی که به تدریس مشهور بود به تهران هجرت کرد. علت این هجرت را برخی تنگدستی شمرده‌اند، اما سببش هرچه بود، باید آن را لطف خفی الهی شمرد زیرا حضور مطهری در تهران و در جمع دانشگاهیان و روشنفکران، سراسر خیر و برکت و مایه تربیت و هدایت شد.

مطهری از ابتدای ورود به تهران، به سازندگی پرداخت. او در مدرسه مروی، آموزش فلسفه اسلامی را به شکل تطبیقی و مقایسه‌ای برای جویندگان حکمت و حقیقت، آغاز کرد. سخنرانی‌های روشنگر و مفید استاد، همزمان با تدریس در مدرسه مروی، در تهران آغاز شد. او توجه بسیاری به حل شبهات و پاسخگویی به سوال‌های موجود درباره معارف اسلامی داشت و با مطالعه، تحقیق، دقت، تلاش و اخلاص در این راه موفق شد.

در سال ۱۳۳۳ استاد مطهری تدریس در دانشگاه تهران را شروع کرد. استاد در دانشکده معقول و منقول الهیات و معارف اسلامی آن دانشگاه بیش از بیست سال به مبارزه عالمانه با جهل، مادی‌گری و غربزدگی پرداخت. رفتار ایشان با دانشجو به قدری صمیمی بود که دانشجو به استاد عشق می‌ورزید و مرید او بود. وی در آن دانشکده، دوره‌های لیسانس و دکترا، کلیات علوم اسلامی،منطق، فلسفه، کلام، عرفان، اصول فقه، فقه و حکمت عملی، فلسفه شرح منظومه، الهیات شفا، مقاصد الفلاسفه غزالی، تاریخ فلسفه، تاریخ مجادلات اسلامی و روابط فلسفه و عرفان را تدریس می‌کرد.

استاد مطهری بنا به توصیه امام خمینی(ره) از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷، هفته‌ای دو روز به قم می‌رفتند و در حوزه علمیه، دروس مهمی مانند شناخت، اصل غایت، فلسفه هگل، معارف قرآن، مارکس و مارکسیسم، منظومه، نجات و اسفار تدریس می‌کردند. استاد به حکم وظیفه شرعی از تهران به قم می‌رفتند تا تدریس کنند در حالی که در تهران، استادان با سابقه دانشگاه، با تقاضای بسیار در کلاس درس ایشان شرکت می‌کردند.

فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی

استاد مطهری در زمینه‌های مختلفی فعالیت داشت. گوشه‌ای از فعالیت‌های سیاسی،اجتماعی و خدمات فرهنگی استاد عبارتند از: نقطه ارتباطی جامعه با امام راحل در دوران تبعید امام، عضویت در جامعه روحانیت تهران و پیشبرد اهداف این نهاد روحانی در انقلاب، مسؤولیت شورای انقلاب پس از مهاجرت امام خمینی (ره) به پاریس، یار نزدیک امام پس از بازگشت امام از تبعید و مبارزه با مکاتب الحادی و مادی.

مبارزه با مارکسیم

ایدئولوژی مارکسیم که بعد از تحقق انقلاب اکتبر روسیه توجه نیروی انقلاب جوان را به خود جلب کرده و به‌عنوان تنها ایدئولوژی انقلابی مطرح بود، در ایران هم بخاطر همسایگی با روسیه تاثیر خود را گذاشت و مبلغان این ایده سعی کردند با شیوه‌های تبلیغاتی و همچنین ایجاد تشکیلات مخفی و در عین‌حال منسجم، اهداف خود را در جهت تغییر جامعه ایران و برقراری نظام سوسیالیستی پیش ببرند.

مارکسیم با هر حرکت سیاسی، مذهبی به شدت مخالفت می‌کرد و اساسا دین را افیون جامعه می‌پنداشت. آنان نه تنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند بلکه با همه توان می‌خواستند دین را از اجتماع ریشه‌کن کنند.

یکی از موفقیت‌های چشمگیری که استاد مطهری در برابر مشکلات هجوم فرهنگی مارکسیتی داشت این بود که با هوشمندی و تدبر و تیزبینی مسائل را می‌دید و با آنها برخورد می‌کرد و از آن هراسی نداشت، بلکه از آنها استقبال و با آنها مبارزه می‌کرد. او کاملا با توطئه و دسیسه‌های کمونیست‌ها آشنا بود و می‌دانست که مارکسیت‌ها برای گمراهی مردم و به ویژه جوانان ابتدا شعارهای به ظاهر مردمی می‌دهند و هنگامی که به قدرت رسیدند بر علیه دین وارد صحنه می‌شوند.

فعالیت علمی؛ نشریه مکتب تشیع تا تدوین داستان راستان

شهید مطهری بعد از حدود سی سال بهره‌گیری از قرآن و عترت، قدم در سنگر نویسندگی گذاشت و سلاح قلم را به دست گرفت و مرزبان اسلام شد. این مرزبان، فقط به حل مشکلات و پاسخگویی به سؤال‌های موجود درباره مسائل اسلامی می‌اندیشید و هدف نوشته‌هایش همان بود.

او معتقد بود دین اسلام یک دین ناشناخته است. حقایق این دین به‌طور تدریجی در نظر مردم واژگونه شده است و علت اساسی گریز گروهی از مردم، آموزش‌های غلطی است که به نام اسلام داده می‌شود. این دین مقدس بیش از هر چیز، از طرف برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند ضربه و صدمه می‌بیند.

در سال ۱۳۳۶ توسط جمعی از دانشمندان حوزه علمیه قم، نشریه مکتب تشیع شروع به فعالیت کرد. استاد مطهری هم با این مجله، همکاری علمی و ارشادی داشت. مقالات استاد مطهری از جمله اصالت روح، قرآن و مسأله‌ای از حیات، توحید و تکامل و حق عقل در اجتهاد در نشریه مکتب تشیع منتشر شد.

سخنران جلسات انجمن اسلامی پزشکان

بعد از تاسیس انجمن اسلامی پزشکان استاد مطهری یکی از مهم‌ترین سخنرانان جلسات این انجمن بود. ایشان در سخنرانی‌هایش، موضوعات حساس و سرنوشت‌سازی مانند توحید، نبوت، معاد، مسأله حجاب، بردگی در نگاه اسلام، صلح امام حسن (علیه‌السلام)، امام صادق (علیه‌السلام) و مساله خلافت، مساله ولایت‌عهدی امام رضا (علیه السلام)، تربیت اسلامی، فطرت، ربا، بانک، بیمه را مورد بررسی قرار داد و آثاری ارزشمند به یادگار گذاشت.

تدوین داستان راستان

طرح تدوین داستان راستان از سوی یکی از موسسات علمی به آیت‌الله مطهری پیشنهاد شد. این کار چون از منظر استاد پسندیده و مفید بود، آن را انجام داد. او در زمانی شروع به داستان‌نویسی کرد که استادی مشهور در دانشگاه بود و از شخصیت‌ها و عالمان مهم مذهبی در کشور شمرده می‌شد. جلد اول داستان راستان در سال ۱۳۳۹ و جلد دوم در سال ۱۳۴۳ چاپ و منتشر و با توجه و استقبال کم‌نظیر مردم مواجه شد.

تاسیس حسینیه ارشاد

استاد مطهری سال‌ها بود که آرزوی تاسیس موسسه‌ای علمی فرهنگی را داشت تا بتواند جوابگوی نیازهای فکری جامعه باشد و به نشر و تبلیغ معارف عالی اسلامی بپردازد. سرانجام در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستانش، از جمله آقای محمد همایون، حجت الاسلام سید علی شاهچراغی، موسسه حسینیه ارشاد را تاسیس کرد. بعد از تاسیس حسینیه ارشاد، به کار این موسسه دل بست و با شور و حرارت و آگاهی و درایت به همکاری و برنامه‌ریزی پرداخت. او دانشمندان بسیاری را به آنجا دعوت می‌کرد تا سخنرانی کنند و خود نیز یکی از موفق‌ترین سخنرانان آن بود.

تالیف علل گرایش به مادی گری

کتاب علل گرایش به مادی گری که تکمیل شده دو سخنرانی استاد مطهری در سال‌های ۴۸ و ۴۹ در دانشسرای عالی است در سال ۱۳۵۰ منتشر شد. استاد این اثر کارآمد را در زمانی تالیف کرد که در میان نسل جوان، گرایشی به مکاتب مادی و از جمله مارکسیسم مشاهده می‌شد. سران سازمان منافقین هم در حال گرایش به مارکسیسم بودند که سرانجام مارکسیست شدند و به‌طور رسمی این تغییر ایدئولوژی را اعلام کردند. استاد در این کتاب به بررسی نقش کلیسا، مفاهیم فلسفی، اجتماعی و سیاسی در گرایش به مادی گری پرداخته است و علل لغزش‌ها و انحراف‌ها را در این زمینه روشن می‌سازد.

تالیف مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی

آخرین اثر قلمی استاد مطهری، کتاب «مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی» است این کتاب در سال‌های ۵۶ و ۵۷ به رشته تحریر در آمد. آن استاد عالی‌قدر انحرافات فراوانی در نشریات برخی گروه‌های به ظاهر اسلامی و آثار بعضی روشنفکران مسلمان درباره جهان‌بینی اسلامی مشاهده می‌کرد. به همین دلیل و برای جلوگیری از التقاط، و از همه مهم‌تر برای روشن کردن نظر اسلام، این اثر را نوشت و در آن بسیاری از اشتباهات فکری روشنفکران را آشکار ساخت. در این کتاب، مواضع و جهان‌بینی بعضی از گروهک‌ها مانند منافقین مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

تدوین ماتریالیسم در ایران

کتاب «علل گرایش به مادی گری» که در سال ۱۳۵۰ منتشر شده بود مورد استقبال مردم قرار گرفت، به‌طوری که در سال ۱۳۵۷ به چاپ هشتم رسید و استاد مقدمه‌ای تحت عنوان «ماتریالیسم در ایران» به آن اضافه کرد. استاد مطهری در این مقدمه به افشا و نقد شیوه‌های جدید تبلیغ ماتریالیسم در ایران می‌پردازد و این بحث را در دو بخش تحریف شخصیت‌ها و تحریف آیات قرآن ارایه می کند.

در این مقدمه سودمند بود که آراء برخی از گروهک‌ها، از جمله گروهک فرقان مورد نقد و بررسی قرار گرفت و پوچی و سستی آن آشکار شد. بعد از انتشار این مقدمه، گروهک فرقان اطلاعیه‌ای منتشر کرد. در این اطلاعیه آمده است: « هر کس که در مسیر افکار ما قرار گیرد، به طریق انقلابی پاسخ او را می‌دهیم.» استاد مطهری در پاسخ به این اطلاعیه گفت:« اگر قرار باشد که انسان از دنیا برود، چه بهتر که در راه اصلاح عقاید و دفاع از اسلام باشد، و من در این راه کوچک‌ترین تردیدی ندارم.»

فهرست آثار استاد مرتضی مطهری

استاد مطهری، آثار بسیاری نوشته اند که نام این آثار را می خوانیم؛

آثار منتشر شده استاد بیش از ۵۰ کتاب است که برخی از مهم‌ترین آن عبارتند از:

مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی؛

آشنایی با قرآن؛

اسلام و مقتضیات زمان؛

انسان کامل؛

پیرامون انقلاب اسلامی؛

پیرامون جمهوری اسلامی؛

تعلیم و تربیت در اسلام؛

توحید؛

نبوت؛

معاد؛

حماسه حسینی؛

خدمات متقابل اسلام و ایران؛

عدل الهی؛

داستان راستان؛

سیری در نهج البلاغه؛

سیری در سیره نبوی؛

سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم‌السلام)؛

شرح مبسوط منظومه؛

علل گرایش مادّیگری؛

فطرت؛

فلسفه اخلاق؛

فلسفه تاریخ؛

گفتارهای معنوی؛

مسأله حجاب؛

نظام حقوق زن در اسلام؛

قیام و انقلاب مهدی (عج)

برخی از آثار منتشر نشده استاد عبارتند از:
شرح منظومه (به زبان عربی به قلم حجة‌الاسلام شیخ محمدتقی شریعتمداری)

آشنایی با قرآن (جلدهای ۵ تا ۱۵)؛ فلسفه تاریخ (جلدهای ۲ تا ۴)

مسأله بردگی در اسلام

پانزده گفتار

توکل و رضا

انسان‌شناسی
حاشیه بر تفسیر المیزان

حمله محمدرضا پهلوی و دستگیری استاد

یکی از عالمانی که در هدایت و راهنمایی مردم در قیام ۱۵ خرداد نقش اساسی و سازنده داشت، استاد مطهری بود. او در سخنرانی آتشین و انقلابی خود در شب عاشورا خطاب به روحانیت گفت: «باید واقعیت را بگویید و در مقابل همه نوع حادثه و گرفتاری بایستید.» بعد خطبه امام حسین (علیه‌السلام) ( ... مَن رأی سُلطاناً جائِراً ...) را مطرح کرد و به‌طور صریح و قاطع به محمدرضا پهلوی حمله کرد. به دنبال این سخنرانی حسینی بود که استاد مطهری دستگیر و زندانی شد. این حبس، حدود دو ماه به طول انجامید.

استاد مطهری یکی از اعضای شورای رهبری حزب سیاسی اسلامی و نظامی هیأت‌های مؤتلفه اسلامی بود. او در جمع آنان، مباحث سودمندی در خصوص انسان و سرنوشت سخنرانی کرد. بعد از تبعید امام خمینی(ره)، مهم‌ترین عکس‌العمل اسلامی در برابر این ظلم بزرگ، ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت بود که به دست قهرمانان هیأت‌های مؤتلفه اسلامی انجام شد و ارشاد و تأیید استاد مطهری بود که این اقدام را به ثمر رساند.

آیت‌الله مطهری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای تثبیت حکومت اسلامی، فعالیت‌های بسیار ارزنده و سرنوشت‌سازی انجام داد. از آن جمله ایشان مهم‌ترین و مورد اعتمادترین مشاور امام راحل بود و نظرشان درباره معرفی افراد برای مسؤولیت‌های مختلف، پذیرفته می‌شد.

شهادت

بعضی از اعضای شورای انقلاب در شب یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸ جلسه‌ای را درباره مسایل جاری مملکت در منزل دکتر سحابی تشکیل دادند که تا ساعت ۱۰:۰۵ شب ادامه داشت. استاد مطهری در پایان جلسه از منزل سحابی خارج شد تا به طرف اتومبیل دوستش برود. وقتی که به اول کوچه رسید شخصی از پشت سر ایشان را به نام صدا زد. وقتی استاد سرش را به پشت برگرداند توسط او ترور شد. این شخص، یکی از اعضا گروه منحرف فرقان به نام محمدعلی بصیری بود. پس از تیراندازی، استاد را به بیمارستان طرفه بردند، ولی معالجه اطبا و پزشکان اثر نداشت و سرانجام به شهادت رسید.

پیکر استاد در صبح روز پنج‌شنبه ۱۳ اردیبهشت در میان جمعیتی انبوه از دانشگاه تهران تشییع و به قم منتقل شده و در مسجد بالا سر مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) نزدیک قبر آیات عظام حائری، صدر، خوانساری، دفن شد.

پیام امام راحل

«گرچه انقلاب اسلامی ایران به رغم بدخواهان و ماجراجویان به خواست و توفیق خداوند به پیروزی رسید، لکن بر ملت و به حوزه‌های اسلامی و علمی خسارت‌های جبران‌ناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد. همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلام‌شناس عظیم‌الشان آقا، حاج شیخ مرتضی مطهری (رحمة‌الله‌علیه). آنچه باید عرض کنم درباره او این است که او خدمت‌های ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تاسف بسیار است که دست خیانتکار این درخت ثمر بخش را از حوزه‌های علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن محروم نمود. مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه‌ای محکم برای حوزه‌های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای اسلام و ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند.»

کد خبر 6088411 الناز رحمت نژاد

دیگر خبرها

  • شهید مطهری از معماران بنای فکری انقلاب اسلامی بود
  • شهید مطهری از معماران انقلاب اسلامی بود
  • کارنامه و کتابشناسی شهیدمطهری؛ از مشهد و قم تا مبارزه با مارکسیسم
  • شلیک به مغز انقلاب اسلامی
  • مراسم سوگواری امام صادق در باغ موزه دفاع مقدس برگزارمی شود
  • بیداری ملت های آزاده جهان به برکت انقلاب اسلامی است
  • شهید مطهری صدای بلند عقلانیت انقلاب اسلامی بود
  • قالیباف: این مجلس به دوران تاریک رانت‌های صنفی پایان داد
  • جوانان و نوجوانان اندیشه مطهری را چراغ راه خود قرار دهند
  • قالیباف: جوانان و نوجوانان اندیشه مطهری را چراغ راه خود قرار دهند