آرای خاکستری انتخابات ریاست جمهوری به کدام سمت میرود؟/اصلاح طلبان متخصص آرا خاکستری
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۷۶۲۶۴
آفتابنیوز :
سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۰ یعنی کم تر ۱۰ روز دیگر برگزار میشود. در این انتخابات ۷ نامزد «محسن رضایی، محسن مهرعلیزاده، امیر حسین قاضی زاده هاشمی، عبدالناصر همتی، ابراهیم رئیسی، علیرضا زاکانی، سعید جلیلی» وارد گود سختِ رقابت انتخابات ریاست جمهوری از سوی دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب شده اند و هر یک سعی دارند بر سبد رای خود بیفزایند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معمای آرای خاکستری
در انتخابات ریاست جمهوری در مورد مساله انتخابکنندگان ۳ بخش مردمی وجود دارد که رای میدهند. گروه اول احزاب، جریانها، گروههای سیاسی و افرادی که سازمان رای دارند و فعالیتهای انتخاباتی آنها سازمانیافته است هستند و گروه دوم کسانی هستند که رای نمیدهند و گروه سوم در جرگه این تقسیم بندی نمیگنجند و رای آنها برای اصولگرا و اصلاح طلب نیست. در واقع بر اساس آنچه تحلیلگران معتقدند ۳۰ درصد آرا در هر انتخاباتی متعلق به جناح اصولگرا و اصلاحطلب، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم نیز هر کدام به دلیلی در انتخابات شرکت نخواهند کرد و گروه سوم نیز که حدود ۳۰ تا ۳۶ درصد آرای جامعه را تشکیل میدهند مربوط به آرای خاکستری هستند. در ادبیات جامعهشناسی سیاسی، به این بخش از رای دهندگان انتخابات «آرای خاکستری»، «آرای خاموش» یا در ادبیات مرسوم نظرسنجی ایرانی، «مرددین» میگویند. آرای این گروه در انتخابات سرنوشتساز است و ابتدا میتوانند مشارکت حداکثری را شکل دهند و ثانیا میتوانند ورقِ سبد رای را به نحو محسوسی تغییر دهند.
دومین مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری
جناحها و جریانهای سیاسی در تلاش هستند تا در این فرصت، آرای خاکستری را به نفع خود، وارد عرصه کنند. نامزدهای انتخابات در این ایام بیشتر از اینکه به فکر کسانی باشند که مشخص است می خواهند به چه نامزدی رای بدهند بیشتر به کسانی که هنوز تصمیمی برای مشارکت نگرفته اند گرایش دارند و سعی دارند آنها را به نفع خود پای صندوقهای رای بکشانند تا سبد رای پُرتری داشته باشند تا مرگ سیاسی آنها رقم نخورد.
نامزدهای انتخابات با زبان بدن آرای خاکستری را نصیب خود میکنند
محمد علی بیدارمغز چهره ماندگار تشریفات ایران در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره تاثیرگذاری آرای خاکستری در انتخابات گفت: حسن روحانی در سال ۹۶ با یک دقیقه نگاه به لنز دوربین و حرف زدن با مردم توانست تاثیر زیادی بر سبد رای خود بگذارد. در انتخابات مردم به سه دسته تقسیم میشوند؛ دو گروه طرفدار دو جبهه هستند و یک گروه هم بی طرف هستند. کسی که می خواهد پیروز شود باید آرای بی طرف یا اصطلاحا خاکستری را به خود جذب کند. در انتخابات آمریکا ۷ درصد رای خاکستری بود که بایدن آنها را از آن خود کرد و پیروز شد. اگر کسی بتواند آرای خاکستری را جذب کند میتواند این رای را بخرد. وقتی روحانی به لنز دوربین خیره شد میدانست که مردم در آن سوی لنز به او نگاه میکنند.
آرای خاکستری باعث پیروزی روحانی شد
عباس عبدی فعال اصلاح طلب درباره آرای خاکستری گفته است: آرای خاکستری که قابل جذب است شامل کسانی میشود که تردید دارند در انتخابات شرکت کنند و کسانی که شرکت میکنند، ولی هنوز نامزد خود را انتخاب نکردهاند و نیز کسانی که در شرایط کنونی نامزد خود را انتخاب کردهاند، ولی امکان تغییر نظر آنان وجود دارد. این گروه در سال ۱۳۹۲ زیاد بودند و آرای آنان به وسیله آقای روحانی و اصلاحطلبان تغییر کرد، در حالی که پیش از آن درباره نامزد مورد نظر خود تصمیم موقتی گرفته بودند.
عبدی ادامه داد: آمار نظرسنجیها در تهران نشان میدهد که این گروه حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد کسانی است که در تهران رأی خواهند داد و باید برای جذب آنان برنامهریزی کرد و آنان را مخاطب خود قرار داد. اینها افراد به نسبت متنوعی هستند. بخشی از آنان علاقهای به شرکت در انتخابات ندارند. ولی اگر بیایند معلوم است که به چه جناحی رأی میدهند. اصلاحطلبان میتوانند امیدوار باشند که ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد را از طریق تشویق به مشارکت به آرای خود اضافه کنند. آنان کم و بیش سهم سبد نامزدان اصلاحطلب هستند. هر دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا میتوانند برای آنان برنامه داشته باشند.
آرا خاکستری بیشتر به نفع اصلاح طلبان جذب می شود
حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا درباره تاثیر آرای خاکستری بر پیروزی انتخابات گفت: همیشه بیش از ۲۵ درصد آرای مردم، آرای خاکستری و مردد هستند که بیشتر به سمت اصلاحطلبان جذب میشوند تا اصولگرایان. در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم اصلاح طلبان تمرکز ویژهای به آرای خاکستری داشتند و توانستند که این بخش از آرا را به پای صندوق بیاورند، مجموع اصلاحطلبان و آرای خاکستری و البته گروههایی که هرگز حاضر به رای دادن در انتخابات نمیشدند باعث شدند تا روحانی بیش از ۲۳ میلیون رای آورده و اکثریت آرا را حفظ کند.
مرددین انتخاباتی، چگونه ورق را برمی گردانند
با مروری بر نظر کارشناسان و صاحب نظران میتوان اذعان کرد آرای خاکستری برای بالا بردن سطح مشارکت سیاسی و چرخاندن ورق نتیجه انتخابات تاثیر به سزایی دارد. کاندیداهای هر انتخاباتی از جمله انتخابات ریاست جمهوری نیز سعی میکنند با اقداماتی این آرای خاکستری را به سبد رای خود بیاورند. تا اگر پیروز انتخابات هم نباشند حداقل سبد رای انها از آرای باطله و سفید کمتر نباشد.
برگ برنده هر نامزدی در جریان انتخابات توجه به مقوله برندسازی است. یعنی داوطلبان باید در هر زمینهای از برنامه و هدف گرفته تا شیوه پوشش و سخن گفتن در پی برند سازی برای خودشان باشند تا بتوانند آرای خاکستری را به سمت خود جلب کنند. در شرایط کنونی سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری نیز برخی از نامزدها که از حمایت هیچ یک از دو جبهه اصلاح طلب و اصولگرا برخوردار نیستند در تلاش هستند این آرای خاکستری را نسیب خود کنند تا مرددین ورق را به نام آنها برگردانند، زیرا احتمال رای دادن آنها در هر صورت بیشتر از کسانی است که اعلام کرده اند رای نمیدهند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوانمنبع: آفتاب
کلیدواژه: انتخابات اصلاح طلبان انتخابات ریاست جمهوری آرای خاکستری اصلاح طلبان اصلاح طلب رای خود سبد رای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۷۶۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهبرد اصلاح طلبان برای مدیریت فضای داخلی مجلس دوازدهم/اعتراف تلویحی هم میهن: آشوبهای ۷۸ کار دوستان ما بود!
اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که انتخابات مجلس را تحریم کردند.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که استقبال گرم لاهور و کراچی از رئیسجمهور ایران، تتر به جای دلار در معاملات نفتی و بازی با آمار واردات خودرو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
اصلاح طلبان راهبرد خود برای فضای داخل مجس شورای اسلامی را مشخص کرده اند، بر اساس اخبار دریافتی اصلاح طلبان ضمن تاکید بر شکل گیری فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی و لزوم مدیریت بهینه آن، خارج از پارلمان تاکید کرده اند که هدف اصلی این جریان در مجلس باید تعمیق شکاف میان قالیباف و جبهه پایداری و حامیان دولت باشد.
روزنامه آرمان امروز درباره ترکیب مجلس آینده نوشته است:
با نزدیک شدن به روز برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی گویا فضای انتخاباتی در داخل مجلس هم در حال گرم شدن است و چنان که از خبرهای پشت پرده و البته جلوی پرده میتوان فهمید باید بگوییم شاخههای تندروی اصولگرا در حال افزایش تحرکات خود برای کنار زدن «محمدباقر قالیباف» هستند. بعد از اینکه خبرهای جلسه «حمید رسایی» با برخی از نمایندگان در رسانهها منتشر شد روز گذشته نوبت به «مجتبی ذالنوری» بود، نایب رییس کنونی مجلس که تلاش دارد خود را در جمع نامزدها حفظ کند رسید تا انتقادهای تندی از نوع مدیریت مجلس بکند، هرچند در نطق خود اعلام کرد که در مورد فرد خاصی صحبت نمیکند ولی بهخوبی مشخص بود که مخطالبش چه کسانی بود.
این روزنامه اصلاحطلب در بخش دیگری از گزارش خود مینویسد:
او در این بین حتی مواردی در خصوص اصلاح روند فعالیت مجلس را هم مطرح کرد. که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. باتوجه به تحرکات شاخههای تندروی اصولگرا مانند شریان، پایداری و صبح ایران باید بگوییم که آنها پروژه عبور از قالیباف را پیش از شروع رقابتهای ۱۱ اسفند آغاز کرده بودند. در روزی که رائفیپور در میتینگ انتخاباتی خود هدف را رقابت با قالیباف عنوان کرده بود. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که در بین ۵ گزینه مطرح شده تنها قالیباف است که از شاخه غیر تندرو وارد میدان انتخابات ریاست مجلس خواهد شد.
روزنامه آرمانملی دیگر روزنامه اصلاحطلب است که علاقه خاصی به مدیریت مجلس آتی داشته و نیمنگاهی نیز به انتخاب رئیس بعدی دارد، این روزنامه مینویسد:
هر چه به روزهای پایانی عمر مجلس یازدهم نزدیکتر میشویم انتظارات برای تشکیل و آغاز به کار مجلس دوازدهم بیشتر میشود و گعدهنشینیها و دورهمیهای منتخبان مجلس دوازدهم برای تاثیرگذاری بیشتر در مجلس آینده افزایش مییابد. البته در دور نخست که شاهد رقابت درون گروهی اصولگرایان با یکدیگر بودیم و قابل پیشبینی هم بود لیست امناء دست بالا را پیدا کرد و اکثریت نفرات راه یافته از تهران به مجلس از این لیست بودند. حال اینکه در دور دوم مجددا همه چیز طبق روال دور اول انجام خواهد شد و تمام کسانیکه در دور اول حدنصاب ممکن آرا را بهدست نیاورده بودند باهم به رقابت خواهند پرداخت. اما اینکه در دور دوم انتخابات چه میزان از واجدان شرایط بخواهند در انتخابات شرکت کنند خود محل سوال است.
اصلاح طلبان تاکید دارند تقویت موضع قالیباف در مجلس از اهداف اصلی این جریان می باشد اما نه به دلیل حمایت از شخص قالیباف بلکه بر اساس این راهبرد که قالیباف ضعیف شده نمی تواند نزاع و اختلاف در میان جبهه اصولگرایی را در داخل و خارج مجلس تامین کند.
به باور اصلاح طلبان تاکید بر حضور قالیباف در راس مجلس گرچه در فرایند مذاکره برای تامین سهم برای فراکسیون اصلاح طلبان و بازی در این مجلس موثر است اما به طور کلی ۲ راهبرد اصلی را هدف قرار می دهد؛ یکی تولید نزاع میان اصولگرایان و تعمیم آن به شکست یکدست سازیدومی مشغول سازی قالیباف، تولید مساله برای وی!
گفتنی است اصلاح طلبان به ویژه اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که مشارکت در انتخابات آن را تحریم و عملا مبارزه با حاکمیت را تجویز کرده بودند و حال با برنامه ریزی برای مجلس آینده علاوه بر به نمایش گذاشتن دورویی خود، از سوی دیگر اعتیاد این جریان به قدرت را نیز عیان می سازند.
اعتراف تلویحی یک روزنامه اصلاحطلب!
روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای در ۲۴ سال پیش پرداخته است. در این یادداشت که مطابق ادبیات اصلاحطلبان، از آن اتفاق در اردیبهشت ۷۹ با عنوان توقیف فلهای نام برده شده، فضای رسانهای کشور را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است. در واقع به نظر میرسد هممیهن خواسته یک مشکل بزرگ را ناشی از آن توقیف بداند و گران فروشی کند!
هممیهن در سرمقاله خود آورده که «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاه مدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵ درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
در ادامه این مطلب آمده است که:
اکنون در چه وضعی قرار داریم؟ اثرگذاری صداوسیما در مقایسه با ماهوارههای فارسیزبان بسیار ضعیف و در حاشیه قرار دارد. صداوسیما از حیث میزان بینندگان بهشدت افت کرده و مهمتر از افت کمی، افت کیفی بهرهمندان از این رسانه هستند که بیشتر شامل افراد سالمند، با تحصیلات پایین و افراد غیرشهرهای بزرگ و روستایی، که کمترین اثرگذاری را در فضای عمومی و اجتماعی دارند!
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توییتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه اتفاق ۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟
یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵ درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.» آیا اصلاحطلبان مسئولیت این تشویش اذهان عمومی را میپذیرند؟