جنبش ۱۴ فوریه بحرین شهادت یک زندانی سیاسی دیگر را محکوم کرد
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۸۱۷۰۷
به گزارش ایرنا، بیانیه جنبش جوانان انقلاب ۱۴ فوریه بحرین که امروز (پنجشنبه) به مناسبت شهادت مجاهد قهرمان و زندانی سیاسی حسین برکات که در زندانهای رژیم جنایتکار آل خلیفه به کرونا مبتلا و به شهادت رسید، به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
(مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً)
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند، بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند )، و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند ( آیه ۲۳ سوره مبارکه الاحزاب).
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جنبش یاران جوانان انقلاب ۱۴ فوریه مراتب محکومیت خود را با شدیدترین عبارات نسبت به اهمال و سهلانگاری عمدی رژیم دیکتاتوری آل خلیفه درخصوص شیوع ویروس کرونا در زندانهای بحرین که منجر به شهادت زندانی اسیر و دربند دیکتاتور «حمد بن عیسی» و ولیعهد زبون و بیمایه و نخست وزیر رژیم «سلمان بن حمد»، حسین برکات شد، اعلام و ابراز میدارد.
همچنین مراتب تسلیت و تبریک خود را به خانواده این شهید والامقام، همسر شجاع و انقلابی و فرزند اسیر ایشان که به صورت موقت برای شرکت در مراسم تشییع و خاکسپاری شهید آزاد شده، اعلام میدارد و از خداوند متعال برای بازمانگان صبر جلیل و برای شهید رحمت واسعه الهی و حشر با پیامبر مکرم اسلام (ص) و اهل بیت طاهرینش (ع) و نیکان درگاهش را مسئلت میدارد .
مردم مقاوم و انقلابی بحرین...!
جوانان مقاومت مردمی ....!
ما بارها و مکرراً به نیروهای سیاسی و انقلابی و رهبران سیاسی بحرینی هشدار داده بودیم که توطئههای خطرناکی درخصوص تسویه و از بین بردن هزاران نفر از زندانیان دربند سیاسی و آزادی بیان و رهبران آن در قعر زندانهای جمعی و انفرادی رژیم منحوس آل خلیفه در حال انجام است ،همچنین گوشزد نمودیم که این تلاشها خبیثانه برعلیه تمامی ملت بحرین از طریق شیوع ویروس کرونا و انتقال عمدی بیگانگان از شهروندان هندی ،بنگلادشی و پاکستانی و کارگران منتقل شده از عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس در جریان است و آنان را در هتلهای بحرین اسکان دادهاند و ویروس جهش یافته هندی باعث درگذشت و فوت دهها تن از شهروندان و ابتلای روزانه هزاران نفر از مردم بحرین شده است .
از اینجا و از این رهگذر از تمامی زندانیان سیاسی و فرزندان ملت بحرین در داخل زندانها و جوانان مقاوم مردمی میخواهیم با تلاشها و اقدامات خود راه رهایی و نجات زندانیان دربند رژیم جلاد و سرکش حمد بن عیسی و ولیعهدش که منجر به از دست رفتن این عزیزان از طریق این ویروس منحوس شده است را فراهم آورند. باردیگر از نیروهای موثر سیاسی و ملت انقلابی بحرین میخواهیم با افزایش مقاومت و اقدامات انقلابی زندانیان را از این همه گیری نجات دهند.
گزارشهای منتشر شده از داخل زندانهای آل خلیفه نشان میدهد که بیش از ۲۵۰ نفر از زندانیان به ویروس کرونا مبتلاء شدهاند و نیازمند درمان و اقدامات پزشکی موثر و فوری هستند و رژیم از ترس شورش و خروش انقلابی مردم و خانوادههایشان به کتمان این موضوع و حقایق پیرامون آن، پرداخته است.
مجدداً اعلام میکنیم، هیچ گزینهای جز سرنگونی رژیم و بیرون انداختن این حکومت دیکتاتوری و قبیلهای، اشغالگر و جنگ طلب در مقابل مردم ما باقی نمانده است .
همچنین تاکید میشود، تنها راه رهایی ملت بحرین از رژیم دیکتاتوری، تروریست و نژادپرست و طایفهای با قبول واقعیتها امکان پذیر است و مصالحه با حمد بن عیسی و بازگشت به میثاق ننگین ملی و تکرار اشتباهات جدید با این رژیم فاشیستی و فاسد و مفسد فی الارض، محقق نخواهد شد .
مطالبه تشکیل حکومت منتخب، یا درخواست تدوین قانون اساسی توافقی یا برپایی پادشاهی مشروطه توسط این رژیم قبیلهای و جاهل، هرگز نیازها و درخواستهای مردمی را در یک نظام سیاسی مبتنی بر چند حزبی محقق نخواهد ساخت و فقط باعث مشروعیت دادن به این رژیم قبیلهای و ازنابش خواهد شد، و این لکه ننگ و زخم کهنه بر پیکر کشور و مردم بحرین باقی خواهد ماند، ننگی که بیش از دو قرن و نیم است که بر پیکر میهن عزیز ما باقی مانده است .
ما این سوال را مطرح میکنیم که آیا مبارزات مردم ما که قرنهای متمادی است ادامه یافته ، دستاوردهای سیاسی به نفع مردم و برای مخالفین به همراه داشته است؟؟
مردم ما و در طول مدت مبارزه و جهاد خود برای به دست آوردن حقوق مشروع و سیاسی تنها با دادن هزینههای هنگفت و از دست دادن فرزندان و شهداء و قربانیهای فراوان و زندانی شدن هزاران نفر مواجه شدهاند و به جای عبرت گرفتن و تسلیم رژیم به خواست مردم ، مبارزه و جهاد ملت ما در هر انقلاب و انتفاضهای همان طلب کار شدن و سرکشی رژیم و حمایتهای حکومت استعماری بریتانیا برای سرکوب مردم و انقلابهای مردمی و تلاش برای بقای رژیم و استمرار استبداد و ستم و سرکشی آنها را به همراه داشته است.
برای ملت ما ثابت شده که در برابر آنها هیچ گزینهای جز گزینه مقاومت مردمی و انقلابی برای ریشه کن نمودن ریشههای این غده سرطانی و حاکمان آل خلیفه و تحقیق آزادی، عدالت، عزت، استقلال و کرامت در سایه تشکیل نظام سیاسی مبتنی بر مردم سالاری چند حزبی جدید امکان پذیر نمیباشد، تا اینکه مردم به معنای واقعی تعیین کننده حق سرنوشت کشور باشند و کشور بدون حضور مزدوران آل خلیفهای باشد که داراییها و ثروت مردم بحرین را چپاول کرده و در سایه حمایتهای کشورهای انگلیس، آمریکا و رژیم صهیونیستی و تحویل کشور به آنها به منظور جاسوسی و توطئه بر علیه جمهوری اسلامی ایران و ضربه زدن به جنبشهای آزادی بخش و جبهه مقاومت اسلامی، اداره شود.
به علاوه این خیانتکاران مزدور استقلال کشور را به اشغالگران آل سعود و امارات تحویل داده تا جنبش انقلابی مردم بحرین در انقلاب شکوهمند ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ میلادی که به منظور سرنگونی رژیم دیکتاتوری و مطلقه آل خلیفه آغاز شده است را سرکوب نمایند.
در پایان تاکید میشود ما بر اصول سیاسی و میهنی خود که از طریق بیانیهها و مواضع سیاسی متعدد که بارها بیان نمودهایم استوار میباشیم و اخراج آل خلیفه و برچیده شدن پایگاههای نیروهای نظامی و اشغالگر و مستشاران امنیتی و نظامی بیگانه آمریکایی ، انگلیسی و تشکیل حکومت سیاسی جدید در تمامی سطوحی که مردم بر امور کشور حاکم باشند و بر اراده ملت استوار گردد را خواستاریم.
بار دیگر به تمامی نیروها و جریانهای سیاسی معارض مختلف با هر سلیقهای تاکید میکنیم که رژیم آل خلیفه سرکش است و تا ابد سرکش باقی خواهد ماند و هیچ جدیتی برای اصلاح امور ندارد و هرگونه تلاش برای توافق با آنها، نتیجهای جز پشیمانی و مشروعیت دادن به آنها به همراه ندارد و این زخم کاری همچنان بر پیکر کشور و مردم بحرین باقی خواهد ماند و آل خلیفه همچنان سیاست استبدادی و چپاول ثروتهای ملی و ادامه فقر و نابودی ملت را دنبال خواهد کرد.
جنبش یاران جوانان انقلاب ۱۴ فوریه
منامه - بحرین اشغال شده
برچسبها کرونا بحرین انگلیس آل خلیفه عربستان سعودی ایالات متحده آمریکا حمد بن عیسی آل خلیفه رژیم صهیونیستیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کرونا بحرین انگلیس کرونا بحرین انگلیس آل خلیفه عربستان سعودی ایالات متحده آمریکا حمد بن عیسی آل خلیفه رژیم صهیونیستی حمد بن عیسی مردم بحرین زندان ها آل خلیفه ۱۴ فوریه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۸۱۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جعل نام خلیجفارس کار انگلیسیهاست
بیبیسی، نخستین رسانهای بود که در جهان نام مجعول «خلیج عربی» را سر زبان اعراب انداخت.
به گزارش مشرق، بیبیسی، نخستین رسانهای بود که در جهان نام مجعول «خلیج عربی» را سر زبان اعراب انداخت.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا هم نخستین رئیسجمهور این کشور بود که در طول تاریخ به نقشه و اسناد بیاعتنا شد و این نام جعلی را بر زبان آورد.
انگلیس در کنار گسترش پان عربیسم این موضوع را مطرح کرد؛ بنابراین، ما در عین حال که باید به حفظ تمامیت ارضی خودمان و حفظ منافع و مرزهایمان که مسئلهای انکارناپذیر است، در عمل و زبان تأکید کنیم، باید بدانیم که این حرکت از ناحیه استعمار است.
ما حاضر نیستیم سر سوزنی از مسائلی مانند نام واقعی و قدیمی خلیجفارس و مرزهای خود بگذریم. اینها خلاصهای بود تا به مناسبت روز خلیجفارس(دهم اردیبهشت) روزنامه همشهری با قاسم تبریزی درباره همه جوانب نام مجعول «خلیج عربی» به جای «خلیجفارس» به گفتوگو بنشیند که در ادامه می خوانید.
نخستین کسی که نام مجعول «خلیج عربی» را بهکار برد، چهکسی یا چه رسانهای بود؟
رسانه انگلیسی بیبیسی بود. جمال عبدالناصر در سالهای ۱۳۳۹و ۱۳۴۰با شاه درگیر شد و در مسئله پان عربیسم این موضوع را مطرح کرد، اما پیش از او انگلیسیها این نام را بهکار بردند.
انگیزه بیبیسی برای این مناقشه چه بود؟
درگیری بین ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس؛ چراکه به مرور زمان آمریکاییها به ایران مسلط شده بودند، اما کشورهای حاشیه خلیجفارس هنوز مستعمره انگلیس بودند. این اختلاف، اساسی بود و طراحیاش توسط حرکت استعمار شکل گرفت تا حرکتی حساب شده به شمار رود که آثار بلندمدت هم دارد.
ما ایرانیها برای حفظ منافع ملیمان در این بین چه کار میتوانیم انجام دهیم؟
اول عمومیت بخشیدن به نقشه ایران و خلیجفارس است. نقشههای ما مربوط به سال ۱۶۰۰میلادی است. از نظر تاریخی هم که مشخص است. دوم اینکه باید حرکت استعمار در منطقه را شناخت؛ چراکه انگلیسیها قریب به ۲۰۰سال قبل به منطقه آمدند و شروع به نفوذ و برنامهریزی کردند. حتی کوچ خاندانهایی از شبهجزیره نجد و حجاز به جزایر خلیجفارس جزو برنامههای مدون و از پیش تعیین شده آنان بود.
به تعبیری میتوان روی همین برداشت عنوان کرد کسانی که امروز در بحرین حاکم هستند، اصلا بحرینی نیستند. اتفاقاً در آن منطقه بهطور مثال همه شیعه بودند و اینگونه طیفهای خوارج یا سنی متحجر را وارد بحرین و خلیجفارس کردند و در بحرین حاکمیت را بهتدریج به آنها سپردند. خلاصه برنامهریزیهای حساب شده طی این ۲۰۰سال که از سوی دیگرو برخلاف حرکت های آنها به انقلاب اسلامی منتج شد را در منطقه بهوجود آوردند.
جمهوری اسلامی ایران با گذشت ۴۵سال از انقلاب اسلامی، چه شیوهای را در قبال این سیاست موذیانه اتخاذ کرده است؟
جمهوری اسلامی ایران به نام خلیجفارس تأکید داشته و دارد. عموما شورای کشورهای خلیج را آمریکاییها پس از انقلاب اداره کردند. آمریکاییها هم پس از انگلیسیها و بعد از انقلاب در دایره ایرانهراسی به این سیاست دامن زدند، اما ایران همچنان بر حق حاکمیت خودش و نام خلیجفارس مصرانه تأکید دارد.
شما اشراف کاملی بر تاریخ پهلوی اول و دوم دارید. رژیم شاه در حوزه خلیجفارس و نامگذاری مجعول خلیج عربی چه سیاستی را دنبال میکرد؟
آنها بهدلیل سلطه انگلیس و آمریکا بیتفاوت از اصل موضوع میگذشتند و شاید در مواردی روی نام تکیه میکردند.
نمونه بارز این مصداق در چه موردی بهطور بارز خودش را نشان میدهد؟
در مورد بحرین. نامهای سال ۱۳۴۵داریوش همایون به هویدا مینویسد که اصلا بحرین چه ارتباطی به ما دارد؟! ما آنجا نه منافعی داریم و نه آنجا ارزشی برای ما دارد. او در آن نامه مینویسد که آنجا مشتی عرب هستند که گرایش به فارسی هم ندارند. این اتفاق درست ۳سال قبل از آن رخ داد که بحرین را جدا کردند. از سالهای ۱۳۴۵هم مذاکرات پنهانی بین آمریکاییها و انگلیسیها با ایران انجام شد و اسنادش موجود است.
اسدالله علم در خاطراتش بارها اشاره میکند که ما درباره بحرین مذاکره کردیم، اما هیچکس نمیگوید که چه اقدامی صورت گرفت. نهایتاً آخرین تیر خلاص را اردشیر زاهدی که خودش از اعضای سازمان سیا بود، بر پیکر ایران وارد کرد و بحرین از ایران جدا شد. کشورهای دیگر هم اسنادی از دوره رضاشاه و محمدرضاشاه در اختیار دارند که مرتباً رضاشاه به حضور انگلیسیها در بحرین اعتراض میکند.
مردم بحرین که آنجا استان چهاردهم ما محسوب میشد، برای سفر کردن به شیراز و بوشهر، به اصرار و ابرام انگلیسیها مجبور بودند گذرنامه بگیرند! اسناد این بخش در مجله مطالعات تاریخی موجود است. حکومت پهلوی بیتوجه به این ارتباطات بود و در بهترین حالت فقط اعتراض میکرد. از نظر سیاسی هم به خصوص از دوره سلطه آمریکا بر ایران، شاه و ساواک از نظر سیاسی علیه عراق، مصر و سوریه موضع میگرفتند.
بیشتر اقدامات رژیم پهلوی دوم هم حراست از کارهای آمریکا و انگلیس است. نقش سناتور مسعودی هم که در مواردی سندی وجود دارد که او هم رشوههایی دریافت میکرد، روشن است.
سیاست رژیم شاه در قبال خلیجفارس به همینها خلاصه میشد؟
حاکمیت پهلوی در دوران رضاشاه ذیل سیاست جاری انگلیس در منطقه بود. در دوره محمدرضا خصوصاً پس از کودتای ۲۸مرداد، باز ذیل سیاست جاری آمریکا قرار داریم؛ پس نخست، سیاست آمریکا، خطمشی تعیین میکند. دولت برای آنها چنان بیاهمیت بود که وقتی در مجلس مطرح کردند چرا بحرین جدا شد، هویدا گفت: دختری بود که به خانه شوهر رفت! این گزارش به خودی خود سندی است که چاپ شده و وقیحانهتر از این نمی توان درباره بحرین نظر داد. آنها هیچیک، آن قیود را نداشتند و نمیپذیرفتند. کما اینکه در عهدنامه سعدآباد همینطور است. او بخشی را به کمال آتاتورک بخشید. به معنای واقعی کلمه ذیل سیاست کشورهای خارجی حرکت میکردیم و خودمان را در سایه و آینه آنها میدیدیم و به جای میآوردیم و خبری از استقلال نبود. حال، قاجار مستقل بود اما بیعرضه و بیلیاقتیاش را در همه امور نشان میداد. شاه در مورد خلیج فارس هیچ تقیدی حس نمیکرد.
چرا؟
چون خودشان توسط استعمار در رأس کار بودند و باید در سایه اهداف آنها حرکت میکردند.
ترامپ ظاهراً نخستین رئیسجمهور آمریکاست که نام خلیجفارس را در گفتارش به خلیج عربی تغییر داد. نظرتان درباره او و موضعش چیست؟ چون به هر حال همه روسای جمهور آمریکا قبل از او دستکم در گفتار رعایت کردهاند که برای ذکر نام خلیجفارس به نقشهها و اسناد قدیمی پایبند باشند. نظر و موضع شخصیتان درباره جهتگیری او چگونه است؟
به قول خود آمریکاییها، او که قدری از نظر عقل کم دارد و دیوانه است. حال نمیخواهم آن عبارت زشت را بهکار ببرم، اما رؤسای جمهور آمریکا چه جمهوریخواه و چه دمکرات، براساس منافع ملی و موقعیت جهانیشان سخن میگویند.
پس نباید چندان از سخن آنها ناراحت شد؛ چراکه دیکتهای است که خود حاکمیت به آنها میگوید. آنها مجری و بازیگر عرصه سیاست البته در سطح کلان هستند. از ۱۳۲۰تا به امروز ما وقتی این ۸۰سال را رصد میکنیم، علیه منافع و اقتدار یا استقلال ملی ما تفاوتی بین جمهوریخواهان و دمکراتها وجود ندارد.
مطالبی که مطرح میشد، سیاست جاری آنهاست؛ حال میخواهد جیمی کارتر باشد یا کندی که خودش را بهعنوان مدافع صلح جهانی مطرح میکرد یا نیکسون بهگونهای دیگر.
آنها تفاوتی ندارند و عمدتاً چیزی مطرح نمیکنند که به منافع و موقعیتشان آسیب بزند؛ لذا در مسائلی مانند خلیجفارس با هم مشترکاند؛ بنابراین توصیه میکنم که اتفاقاً خیلی عادی به آن مسائل بنگریم؛ چراکه همان حرفها را دیگران در آمریکا بهگونهای دیگر زدهاند؛ مثلا کارتر مطرح کرد که ما در منطقه منافع داریم و امام(ره) از ابتدا با همان یک جمله کارتر برخورد کرده و فرمودند: آنها چه حقی دارند که در خلیجفارس منافع داشته باشند؟! هر یک با ادبیاتی میگویند اما عمدتا منافع اصلیشان را درنظر میگیرند.
بهعنوان مورخ و تاریخدان میخواهم نظر شما را در اینباره بدانم که چرا برخی خوانندگان خارج از کشور (لسآنجلسیها) و مشخصا کسی که ترانهای با نام خلیج همیشگی فارس داشت، بهرغم موضعگیریهای سیاسی در زمینههای دیگر، جرأت خواندن ترانه خودش را در کشورهای حاشیه خلیجفارس ندارد. او اتفاقاً میگوید من آدمی سیاسی نیستم، اما بهخودش اجازه میدهد که درباره سیاستهای خرد و کلان اظهارنظر کند. چرا چنین جمع اضدادی وجود دارد؟
اینها ۳دستهاند؛ یک دسته رجال سیاسی، درباری و نظامی حکومت پهلویاند. آنها با همان ایدئولوژی شاهنشاهی ابراز نظر و تصمیمگیری میکنند و خطمشیشان همین است.
دستهای دیگر، تحصیلکردگان غرب هستند که نسل دومشان مثل ولیرضا نصر یا هوشنگ امیراحمدی مستقیم یا غیرمستقیم مشاور کاخسفیدند. اینها براساس منافع آمریکا صحبت میکنند.
دسته سوم آدمهای عادی را دربرمیگیرند؛ کسانی که پیش از انقلاب یا پس از انقلاب اینجا کبابی یا مغازه داشتند یا به نوعی تجارت یا معاش میکردند. آنها تعلقاتی نسبت به ایران و جامعه و فرهنگ و مردم ایران دارند، اما در مسائل سیاسی کمو بیش تحتتأثیر رسانههای غربی هستند. در خاطراتشان هم این مهم عیان است.
خوانندهای از این دست در کدام دسته جای میگیرد؟
لاجرم در دسته سوم. همه فعالیتشان بستگی به روحیه خودشان و جو حاکم کشوری دارد که در آنجا مقیم هستند.
دانش سیاسی این عده را در بستر تاریخی چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه دانش سیاسی لازم را هم ندارند و بیشتر از روی احساسات واکنش نشان میدهند.
تکلیف ما امروز با موضوع نامگذاری خلیجفارس و خلیج عربی چیست؟
این موضوع ابزاری است تا ما را آزار دهند. گاه ذهن ما را از مسئله اصلی دور میکنند و گاه نزدیک! در اینکه خلیجفارس مربوط به تاریخ چند هزار ساله ایران است، هیچ شکی نیست؛ حتی تا عربستان و یمن جزو خاک ما بوده است. اینجا یک مسئله تاریخی مطرح است و دیگری جغرافیای تاریخی. آنچه حداقل برایمان باقی مانده، باید حافظش باشیم؛ آن هم بهگونهای که کوچکترین خدشهای به آن وارد نشود، اما در عین حال بازی استعمار را نباید فراموش کرد؛ یعنی وقتی او میگوید خلیج فارس یا خلیج عربی، در هر دو حال میخواهد ما را با کویت، کشورهای منطقه و کل جهان عرب دربیندازد.
در عین حال که خلیجفارس جزو مسلمات غیر قابل انکار ماست و این منطقه متعلق به ما بوده و هست؛ گرچه امروز دیگر درباره بحرین ادعای مالکیت نمیکنیم و پذیرفتهایم که در گذشته و در زمان شاه آنجا کشور شده و اروپاییها خیانت کرده اند، اما بحرین را محترم میشماریم. اینها جملگی جمع اضداد نیست، بلکه همانگونه که آن کشور برای ما محترم است، حفظ و حراست مرزهای ما در شمال، جنوب و شرق و غرب محفوظ خواهد بود. در عین حال نغمههای استعمار برای جدایی و اختلاف موضوعی دیگر است.
خلیج فارس خانه ما است
رهبر معظم انقلاب:اینکه امروز شما میبینید دشمنان حرفهای بزرگتر از دهان خودشان میزنند، همهاش قابل پاسخگویی است از سوی ملّت ایران. مینشینند طرّاحی میکنند که ایران باید در خلیجفارس رزمایش نظامی نداشته باشد؛ چه غلطهای عجیبغریبی! او از آن طرف دنیا میآید اینجا رزمایش راه میاندازد؛ شما اینجا چهکار میکنید؟ خب بروید در همان خلیج خوکها؛(۱۰) بروید آنجاها و هرجا میخواهید رزمایش [کنید]. در خلیجفارس شما چهکار میکنید؟ خلیجفارس خانهی ما است. خلیجفارس جای حضور ملّت بزرگ ایران است؛ ساحل خلیجفارس بهاضافهی سواحل زیادی از دریای عمّان، متعلّق به این ملّت است؛ باید حضور داشته باشد، باید رزمایش کند، باید اظهار قدرت بکند. ما ملّتی هستیم با تاریخ، قدرتمند.
بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان- ۱۳ /۱۳۹۵/۰۲