غریبآبادی: از برنامه سلاح هستهای اسرائیل غافل هستید
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۹۰۳۴۰
مهر: کاظم غریب آبادی سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمانهای بینالمللی در وین، طی سخنانی در شورای حکام، با اشاره به عدم عضویت رژیم صهیونیستی در «ان.پی.تی» و همچنین سکوت آژانش در برابر اقدامات تروریستی و خرابکاری علیه تاسیسات هسته ای ایران، گفت: عضویت در معاهده عدم اشاعه و اجرای کامل پادمان های آژانس چه مزیتی دارد؟
وی تاکید کرد: آیا سیاست سکوت و نادیده گرفتن برنامه های هستهای رژیم اسرائیل، این پیام منفی را به اعضای معاهده نمی فرستد که عضویت در معاهده برابر است با پذیرش قوی ترین نظارت ها و راستی آزمایی، در حالی که بیرون ماندن از معاهده به معنای رهایی از هرگونه تعهد و انتقاد و حتی دریافت پاداش است؟!
نماینده دائم کشورمان نزد سازمانهای بینالمللی در وین تصریح کرد: با توجه به برخی ادعاهای مطرح شده در این نشست، میخواهم دوباره تکرار کنم که این یک طنز تلخ تاریخی است که آژانس از برنامه سلاح هستهای رژیم اسرائیل در منطقه ناپایدار خاورمیانه، غافل است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهم مواضع نماینده دائم کشورمان در نشست شورای حکام بدین شرح است:
۱. گزارش فعلی مدیرکل تأیید میکند هیچ موضوع مرتبط با پادمان در مورد فعالیتهای هستهای جاری ایران وجود ندارد.
۲. این، غیر قابل قبول است که در طول مدت دهه گذشته، موضوع هستهای ایران هر از چندگاهی بر اساس ادعاهای بی اساس، اینجا در آژانس همچنان مطرح میشود، در حالی که حتی یک مدرک درخصوص انحراف مواد هستهای به سمت اهداف غیر صلح آمیز وجود ندارد. چنین ادعاهای ساختگی با هدف ایجاد یک فضای سیاسی و قطب بندی در آژانس انجام میشود، و موجب تهدید یکپارچگی و مأموریتهای فنی آن بر طبق اساسنامه اش میگردد. بنابراین، قبل از اینکه خیلی دیر شود، باید از این بازی غیرقابل توجیه و بی فایده در آژانس جلوگیری شود.
۳. در حالی که ایران وارد تعاملات عملی و سازنده و روابط کاری با آژانس شد و با حسن نیت تلاش کرد تا به سوالات ادعایی در مورد چند موضوع پیش پا افتاده و غیر فوری گذشته رسیدگی کند، مایه تاسف است که دبیرخانه آژانس یک رویکرد غیرسازنده را به قیمت مخدوش نمودن اعتبار خود اتخاذ نموده است.
۴. گزارش فعلی آژانس، تکرار گزارش قبلی آن بدون انعکاس مناسب آخرین تحولات و پیشرفتها میان دو طرف، خصوصاً طی دو ماه گذشته میباشد. چنین تکراری، نه ضروری بود و نه سازنده، مگر اینکه با هدف ایجاد یک دستورکار غیرضروری در کار آژانس باشد. این گزارش، رویکرد یک طرفه دبیرخانه در مقابل تعاملات با ایران را نشان میدهد و سطح همکاری و تعامل را نادیده میگیرد. این رویکرد، میتواند به مانعی برای تعاملات با حسن نیت بین دو طرف در آینده تبدیل شود.
۵. این گزارش در رابطه با سابقه همکاری ایران و آژانس و دستاوردهای آن، سازگار نیست. محتوای گزارش مبتنی بر منابع موثق نیست و بنابراین معتبر نیست و این گزارش شامل همه عناصر و جنبههای همکاری و پیشرفتهای حاصله به طور جامع نیست، بنابراین قانع کننده نیز نمیباشد.
۶. علاوه بر تعاملات قبلی، فقط در دو ماه گذشته و علی رغم فشردگی رایزنیهای برجامی در وین، سه دور بحث و گفتگو در سطح تخصصی در وین و تهران بین ایران و آژانس برگزار شد. علاوه بر این، چندین مکاتبه نیز بین دو طرف مبادله گردید.
۷. همانگونه که معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در نامه ۲۴ میخود در پاسخ به نامه مدیرکل اشاره کرده است: در موضوعات پادمانی، ایران تاکنون نهایت تلاش خود را برای همکاری با آژانس به شیوهای محتوایی انجام داده، از هر طریق ممکن و به طور فعالانه با آژانس وارد تعامل شده، و توضیحات و پاسخهای لازم را ارائه کرده است. صالحی همچنین از اینکه مدیرکل اعلام نموده برای حصول به نتایج فنی در مورد این موضوعات در دسترس و باز میباشد، استقبال نمود و آمادگی ایران را برای ادامه همکاری سازنده با آژانس با هدف بستن چند مسأله پادمانی باقی مانده اعلام کرد.
۸. در همین راستا، در حالی که انتظار میرود چنین عزم متقابل منجر به کسب نتایج عملی قابل مشاهده در اسرع وقت شود، مایلم دوباره تکرار کنم که تعامل سازنده نیازمند یک فضای مثبت، اجتناب از بیان هرگونه پیش داوری، ایجاد نگرانی یا ضرب الاجلهای ساختگی، و همچنین بزرگ نمایی غیر ضروری و نامتناسب چند موضوع پیش پا افتاده میباشد.
۹. ایران به تعهدات خود تحت موافقتنامه جامع پادمان پایبند مانده و به پایبندی به مفاد آن ادامه میدهد و هرگونه شفاف سازی و دسترسی درخواستی را مطابق با موافقتنامه جامع پادمان خود ارائه میدهد. بایستی یادآوری شود که تمامی مواد هستهای در ایران مطابق با موافقتنامه جامع پادمان نیز تحت پادمان آژانس قرار دارند و هیچ نشانهای از انحراف در مواد هستهای و فعالیتهای اظهار شده در ایران مشاده نشده است.
۱۰. مایلم به موضوع دیگری که اهمیت برجستهای برای کشور من دارد، اشاره کنم و آن، اقدام تروریستی است که علیه یکی از تأسیسات هستهای در ایران انجام شده است. اقدام تروریستی روز یکشنبه مورخ ۱۱ آوریل ۲۰۲۱، میتوانست به یک فاجعه انسانی و زیست محیطی تبدیل شود.
عاملان چنین اقدام خرابکارانهای که به طور عامدانه یک تاسیسات هستهای تحت پادمان بسیار حساس با خطر زیاد انتشار بالقوه مواد رادیواکتیو را هدف قرار داده اند، نبایستی بدون مجازات بمانند و هر کسی که مستقیم یا غیرمستقیم در این اقدام نقش داشته است، باید به عنوان همدست در این عمل تروریستی پاسخگو و مسئول باشد. رسانههای اسرائیلی و غربی به طور ضمنی همدستی رژیم اسرائیل در این اقدام ناجوانمردانه تروریستی را تأیید کرده اند.
۱۱. بسیار ضروری است که آژانس بلافاصله به این موضوع رسیدگی کند. جمهوری اسلامی ایران طبق حقوق بین الملل، ضمن پاسخ محکم، تمامی اقدامات لازم را نیز برای محافظت و دفاع از شهروندان، منافع و تأسیسات خود در برابر اقدامات تروریستی یا خرابکارانه انجام میدهد. جمهوری اسلامی ایران قویا علیه هرگونه ماجراجویی از سوی رژیم اسرائیل هشدار میدهد. تکرار چنین اقدامات جنایتکارانه و ترور دانشمندان هستهای نه تنها با پاسخ قاطعانه ایران مواجه خواهد شد، بلکه قطعاً گزینه دیگری جز تجدیدنظر در اقدامات شفاف ساز و سیاست همکاری آن با آژانس باقی نخواهد گذاشت.
۱۲. با توجه به برخی ادعاهای مطرح شده در این نشست، میخواهم دوباره تکرار کنم که این یک طنز تلخ تاریخی است که آژانس از برنامه سلاح هستهای رژیم اسرائیل در منطقه ناپایدار خاورمیانه، غافل است. متأسفانه، این رژیم با کوچک شمردن اهمیت این معاهده، خودداری پیوستن به آن و امتناع از قرار دادن تمامی تأسیسات و فعالیتهای هستهای خود تحت رژیم جامع پادمان آژانس، جامعه جهانی را نادیده میگیرد. از قضا، رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقایسه با کشورهای دارای سلاح هستهای نیز از مزایای ترجیحی بیشتری برخوردار است، چرا که آن کشورها عضو ان. پی. تی هستند و تعهدات متعددی بویژه تحت مواد یک و شش معاهده دارند. در حالی که رژیم اسرائیل با بیرون ماندن از این معاهده، از هرگونه تعهدی تحت معاهده آزاد است و از تمامی مزایای اساسنامه آژانس که مرتبط با ان. پی. تی هست نیز برخوردار میباشد.
۱۳. چنین وضعیتی، به این رژیم این گستاخی را داده است تا اختیارات و مأموریت آژانس در جلوگیری از انحراف مواد و فعالیتهای هستهای خود را به سخره بگیرد. مهمتر از همه، رژیم اسرائیل چنان گستاخ شده است که واقعیات را تحریف کرده و برخی اعضای معاهده عدم اشاعه را حسب این که بواسطه عضویتشان در معاهده تعهداتی دارند، ولی خودش فاقد چنین تعهداتی است، مورد انتقاد قرار میدهد. این، یک قصور بسیار جدی در کار آژانس است که باید به طور مناسبی مورد رسیدگی قرار گیرد.
۱۴. در چنین وضعیتی، عضویت در معاهده عدم اشاعه و اجرای کامل پادمانهای آژانس چه مزیتی دارد؟ چگونه جامعه بین المللی میتواند آژانس را به عنوان یک شریک جدی، حرفهای و بی طرف ببیند، در حالی که اجرای رژیم پادمانی جامع را برای تمامی اعضای خود به طور یکسان و عادلانه پیگیری نمیکند، و حتی درباره ضرورت فعالیتهای راستی آزمایی و بازرسی از برنامه هستهای رژیم اسرائیل، به طور جدی بحث نمیکند؟ آیا سیاست سکوت و نادیده گرفتن برنامه هستهای رژیم اسرائیل و سیاست عدم اقدام در این رابطه، پیام منفی به اعضای معاهده عدم اشاعه نمیفرستد که عضویت در معاهده برابر است با پذیرش قویترین نظارتها و راستی آزمایی، در حالی که بیرون ماندن از معاهده به معنای رهایی از هرگونه تعهد و انتقاد و حتی دریافت پاداش میباشد؟!
۱۵. رژیمی که به «ان. پی. تی» و پادمانهای جامع آن مقید نیست و فعالیتهای تروریستی آن علیه برنامههای هستهای صلح آمیز و فعالیتهای هستهای پادمانی دیگران صلح و امنیت منطقهای و بین المللی را به خطر میاندازد، نه آن را باید به عنوان طرفدار رژیم عدم اشاعه دید و نه به عنوان یک منبع اطلاعاتی موثق برای آژانس، چرا که در غیر اینصورت، فقط رفتار مخرب آن در منطقه تقویت میشود.
آژانس نباید طوری رفتار کند که گویی به طور مستقیم یا غیرمستقیم از دستورکار سیاسی برخی در برابر دیگران حمایت میکند. بدون شک، این شیوه برخورد مغرضانه با اعضای آن نه تنها به رژیم عدم اشاعه آسیب میرساند، بلکه همچنین اعتماد به فعالیتهای حرفهای آژانس و سطح همکاری بین اعضاء و آژانس را کاهش میدهد.
آژانس باید خودش را از هرگونه دستورکار سیاسی دور کند و در مورد غیرقابل قبول بودن خارج ماندن اسرائیل از چارچوب «ان. پی. تی» و سرپیچی مداوم آن از قرار دادن تمامی فعالیتها و تأسیسات هستهای خود تحت سیستم جامع پادمان آژانس، موضع شفافی اتخاذ نماید.
۱۶. سکوت آژانس در این زمینه، در کنار سکوت کَر کننده آن درخصوص ترور دانشمندان هستهای و اقدامات تروریستی و خرابکاری در تأسیسات هستهای ایران، اعتبار و بی طرفی آژانس را زیر سئوال برده و شائبه یک سازمان سیاسی را در مورد آن ایجاد میکند تا یک سازمان حرفه ای. امیدواریم اقدامات لازم در جهت اصلاح این رویههای سکوت انجام شود.
منبع: فردا
کلیدواژه: اسرائیل غریب آبادی برنامه سلاح هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۹۰۳۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمیتوانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هستهای نیز از دست دادهایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است