دولت آینده برای افزایش قدرت اقتصادی باید به سیاست همسایگی توجه کند/ در توسعه روابط با کشورهای روسیه و چین کم کاری شده است
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۱۰۰۴۴
وحید شربتی، دانشجو دکتری روابط بینالملل و پژوهشگر گروه سیاست خارجی پژوهشکده تحقیقات راهبردی در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اولویتهای سیاست خارجی در دولت آینده ایران، گفت: اولویت اول رفع تحریمهای ظالمانه و تلاش در راستای ایجاد و توسعه رابطه و مناسبات پایدار با همه کشورها در یک بستر عادلانه و به دور از تبعیض و تحریم و اولویت دوم، موضوع همسایگان و توسعه تجارت خارجی با کشورهای پیرامونی جمهوری اسلامی ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اهمیتی زیادی دارد که واقعا به صورت جدی وارد بحث توسعه تجارت، افزایش صادرات و دیپلماسی اقتصادی شویم. اگر واقعا در حیطهها کار کرده بودیم، مشکلات و محدودیتهای مسئله اول یعنی تحریم و مذاکرات هستهای به این شدت نبود و میتوانستیم بر بسیاری از مشکلات اقتصادی خودمان فائق آییم.
شربتی درباره تصمیمات دولت آینده برای بهتر شدن اوضاع کشور، گفت: سیاست خارجی ایران با نوعی دوگانگی موضوعی در تعاملات منطقهای به خصوص در منطقه غرب آسیا مواجه شده که از یک سو، ایران در دهههای اخیر مسیر ژئوپلیتیک قدرتیابی را برگزیده و در این چارچوب توسعه روابط رسمی و غیر رسمی سیاسی و امنیتی با کشورهای منطقه را اولویت بخشیده است.
ایران؛ مهمترین بازیگر در عرصه ژئوپلیتیک منطقهپژوهشگر گروه سیاست خارجی پژوهشکده تحقیقات راهبردی اضافه کرد: اکنون ایران مهمترین بازیگر در عرصه ژئوپلیتیک منطقه به شمار میرود، اما از سوی دیگر، این قدرت یابی ژئوپلیتیک، به بهای محدود شدن برخی بازارهای منطقه و حاشیهنشینی کشور در ژئواکونومیک، تمام شده است، از جمله اقداماتی که در این زمینه میشود نام برد، سیاست همسایگی است؛ یکی از سیاستها و برنامههایی که در عرصه اقتصادی برای حضور پررنگتر ایران در زنجیره تولید منطقه و توسعه صادرات غیر نفتی در دست اقدام و برنامهریزی است، پروژه «سیاست همسایگی» است که در راستای افزایش قدرت اقتصادی و کاهش آسیب پذیریهای آن، باید مورد توجه بیشتری در دولت آینده قرار بگیرد.
وی افزود: پیوند گسترده اقتصادی با کشورهای همسایه مهمترین جزء راهبرد «سیاست همسایگی» محسوب میشود. طبق برآوردهای سال ۱۳۹۸، ۱۵ کشور همسایه ایران بیش از ۱ تریلیون دلار در سال کالا وارد میکنند که این میزان واردات میتواند به عنوان یک فرصت بی نظیر برای اقتصاد ایران و توسعه صادرات غیر نفتی محسوب شود.
شربتی ادامه داد: ممانعت از خام فروشی از دیگر اقداماتی است که در زمینه قدرت یابی ژئوپلیتیک می شود انجام داد. پروسه تجارت و تامین ارز در اقتصاد جمهوری اسلامی در نیم قرن گذشته، بیشتر بر مدار فروش نفت و خام فروشی چرخیده که اولا قیمت آنها در بازارهای بینالمللی تعیین شده و همواره دستخوش نوسانات و تحولات ناگهانی بوده و ثانیا، اتکا و وابستگی بیش از حد به تولید و صادرات مواد فسیلی و معدنی به صورت خام، با توجه به تجدید ناپذیر بودن آنها، پایانپذیری و رشد تکنولوژیهای جایگزین در آینده نزدیک، موضوعی نگران کننده برای اقتصاد ایران برای تامین ارز به حساب میآید. اقتصادی که در نیم قرن گذشته علاوه بر خام فروشی، نتوانسته است تمرین مناسبی نیز برای حضور در زنجیره تولید منطقهای و بینالمللی داشته باشد. این دو عامل باعث میشود تا آینده روابط اقتصادی ایران را با نگرانی دنبال کنیم.
صادرات غیر نفتی با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو بوده استپژوهشگر گروه سیاست خارجی پژوهشکده تحقیقات راهبردی با بیان اینکه توسعه صادرات غیر نفتی و تولید ارزش افزوده از دیگر اقداماتی است که برای بهتر شدن شرایط کشور می توان از آن بهره برد، توضیح داد: با توجه به وجود پتانسیلهای فراوان طبیعی، انسانی، اقتصادی، جغرافیایی و...، جمهوری اسلامی طبق برآوردها باید بتواند با تولید و صدور کالا و خدمات غیر نفتی، حداقل در منطقه آسیای غربی، از جایگاه ویژه و منحصر به فردی برخوردار باشد، اما در عمل، طی چهل سال اخیر، صادرات غیر نفتی با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو بوده است و طبق ارزیابیهای انجام شده، اهداف اسناد بالادستی در این زمینه هنوز محقق نشده و همچنان نفت و مشتقات آن به عنوان مهمترین کالای صادراتی و اثرگذار بر برنامهها و تحولات اقتصادی کشورمان بوده است. این در حالی است که ترکیه و چین به عنوان دو کشور اصلی تامین کننده کالا و خدمات، جای خالی ایران را در میان بازار منطقه پر کردهاند.
هنوز به استراتژی جامعی برای رسیدن به رشد اقتصادی مثبت در الگوی حکمرانی اقتصادی نرسیدهایمشربتی با بیان اینکه دیپلماسی اقتصادی یکی از مهمترین ابعاد فعالیتهای دیپلماتیک در ساختار روابط بین الملل است، اظهار کرد: متأسفانه دیپلماسی اقتصادی هنوز جایگاه ویژهای در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی پیدا نکرده است و بایستی به این مهم نیز توجه ویژهای شود. بررسیها انجام شده نشان میدهد؛ در شرایط فعلی، ایران فقط در بازار کشورهای افغانستان، عراق و تاحدودی ارمنستان دارای موقعیت و نفوذ تجاری نسبتا مناسب است و توانسته بهعنوان سومین کشور تأمینکننده نیاز وارداتی، حضوری قابل اعتنا در این بازارها بهدست آورد. ایران حتی در کشورهای دوست (چین و روسیه) و محور مقامت نیز نتوانسته است از لحاظ اقتصادی و صدور کالا و خدمات، جایگاه قابل توجهی را به خود اختصاص دهد. علی رغم اینکه در چهار دهه گذشته و به ویژه در یک دهه اخیر، اقتصاد ایران درگیر تحریم بوده است، هنوز استراتژی جامعی برای مواجهه با آن و رسیدن به رشد اقتصادی مثبت در الگوی حکمرانی اقتصادی نرسیدهایم.
ایران با بیش از ۵۰۰ میلیون نفر همسایه است، ولی از این فرصت استفاده چندانی نشده استوی با اشاره به اینکه با توسعه روابط با چه کشورهایی بازتاب بهتری میگیریم، گفت: در قرن بیست و یکم، مدار قدرت به تدریج از غرب در حال چرخش به سمت شرق، به خصوص شرق آسیا، شبه قاره هند و اوراسیا است، بنابراین تنظیم روابط با کشورهای این مناطق، برای افزایش سهم از قدرت جهانی مورد نیاز است. میتوان مدعی بود که کشورمان در کل با بیش از ۵۰۰ میلیون نفر همسایه است، ولی از این فرصت استفاده چندانی نشده است.
شربتی اضافه کرد: روابط تجاری کشورمان با روسیه به عنوان یکی از مهمترین شرکای سیاسی تهران بسیار کمتر از سطح مورد انتظار است و در دورههای گذشته به یک میلیارد دلار هم نمیرسد، علاوه بر این هند و چین نیز به عنوان دو کشور نوظهور و با شرایط بسیار ویژه در نزدیکی مرزهای ایران واقع شدهاند. هند و چین روی هم رفته حدود سه میلیارد نفر جمعیت دارند و یک بازار بالقوه برای صادرات کالای ایرانی میتوانند باشند، اما از این ظرفیت نیز تاکنون استفاده مفیدی نشده است.
پژوهشگر گروه سیاست خارجی پژوهشکده تحقیقات راهبردی درباره روابط ایران و چین و تاثیر انتخابات بر روند برنامه جامع همکاری ایران و چین، توضیح داد: در حوزه روابط با کشورهای همسایه و در توسعه روابط با کشورهای دوست (روسیه و چین) کم کاری داشتهایم. جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن سطح بالایی از اشتراکات با روسیه و چین از جمله نزدیکی جغرافیایی، وجود سازمان همکاری شانگهای در منطقه، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، مگا پروژه کمربند – راه و کریدور شمال - جنوب، تامین انرژی مورد نیاز چین، مخالفت با یکجانبه گرایی آمریکا، وجود تحریمهای اقتصادی آمریکا و غرب علیه سه کشور نگاه به شرق و... میتواند مناسبات خود را با روسیه و چین به مراتب گسترش دهد.
وی افزود: برنامه مشارکت راهبردی تهران – پکن گام مناسبی تلقی میشود که باید تداوم داشته باشد، البته نکته حائز اهمیت در این زمینه رعایت قاعده موازنه سازی و عدم اتکای صرف و بیش از حد به هرکشور و تلاش برای متنوع سازی سیاست خارجی کشورمان است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: انتخابات ریاست جمهوری انتخابات 1400 سیاست خارجی روابط با کشور صادرات غیر نفتی جمهوری اسلامی سیاست همسایگی توسعه روابط روسیه و چین دولت آینده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۱۰۰۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در گرداب
با توجه به وضع بههم ریخته رژیم صهیونیستی، بهنظر میآید ارتش رژیم برای عملیات حمله به رفح با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در حد فاصل ۲۶ فروردین تا امروز یعنی نزدیک به دو هفته انواعی از رخدادها، رژیم غاصب جنایتکار صهیونیستی را در منگنه قرار داده و منفعل کرده است؛ عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه ـ بهطور خاص ترکیه و اردن ـ با پیامدهای همکاری آنان با این رژیم در جریان عملیات وعده صادق، تظاهرات عظیم ضداسرائیلی در دانشگاههای مهم و بزرگ آمریکا و دهها دانشگاه در اروپا و درگیری نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی این کشورها با دانشجویان و اساتید معترض، آماده شدن دادگاه بینالمللی لاهه برای صدور احکام بازداشت برای رهبران سیاسی و نظامی رژیم غاصب به جرم نسلکشی، تشدید درگیریها میان جوانان فلسطینی با نیروهای امنیتی ـ نظامی رژیم غاصب در کرانه باختری، تشدید اختلافات میان اعضای کابینه نظامی اسرائیل، تشدید عملیاتهای تهاجمی حزبالله و تسری آن به عمق ۱۵ کیلومتری رژیم و توسعه اقدامات انصارالله یمن علیه کشتیها و ناوهای مرتبط با رژیم، منظومهای از اقدامات درهمتنیده را علیه اسرائیل پدید آورده که بدون شک در طول تاریخ ننگین آن بیسابقه میباشد در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱ـ بعضی شخصیتهای شناختهشده غربی از جمله «جان مرشایمر» ۸ اردیبهشت ماه / ۲۷آوریل در مصاحبه با «پیرز مورگان» گفت این حماقت اسرائیل بود که با حمله به کنسولگری ایران سبب شد ایران احتمالاً به سمت دستیابی به تسلیحات هستهای حرکت کند و من میگویم اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، جهان امنتر خواهد شد. این عبارت بدان معناست که رژیم غاصب در بازی جنگ، با وجود برخورداری از شبکهای از مستشاران باتجربه غربی و با وجود پشتگرم بودن به حمایت آنان، عرصه را باخته است و جبهه مقاومت با در اختیار داشتن برگهایی که رو نکرده میتواند اقدامات رقبای کهنهکار را کنترل کند. البته در صحنه اخیر، مواجهه ایران با چند قدرت اتمی، مواجهه از موضع اتمی نبود و این نشان میدهد همین حالا هم موازنه قدرت کلاسیک دستخوش تغییراتی شده است.
۲ـ عملیات وعده صادق صفحه جدیدی در منطقه گشوده است. این صفحه فقط قدرتنمایی ایران نیست، گشودن فصل جدیدی از روابط با دولتهای منطقه نیز میباشد. الان منطقه در برابر دو واقعیت قرار گرفته که خواهناخواه به سمت یکی میل پیدا میکند؛ یک واقعیت این است که دولتهای غربی و بهویژه انگلیس و آمریکا طی دهها سال با سلطه بر کشورهای عرب و غیرعرب منطقه عملاً این کشورها را ضعیف کرده و دست آخر منافع آنان را قربانی رژیم غاصب سرزمینهای عربی ـ اسلامی کرده و امروز این دولتها را در مقابل ملتهایشان هم قرار داده و بنیان آنها را با تهدید داخلی هم مواجه گردانیده است. یک واقعیت دیگر این است که کشوری که طی حدود ۴۰ سال گذشته، در معرض بیشترین تهدید از سوی قدرتهای غربی بوده به آنچنان توانمندیهایی رسیده است که دیگر، قدرتهای غربی حتی به صورت ائتلاف هم قادر به شکست آن نیستند. ایران یک قدرت متجاوز نیست و وجدان عمومی منطقه میگوید دولتی که در طول ۴۵ سال گذشته حتی رفتارهای خصمانه همسایگان را نادیده گرفته، به دنبال تهدید آنان نیست. ضمناً کشورهای منطقه قاعدتاً درک میکنند که نمیتوان در مصاف بین یک کشور اسلامی و قدرتهای غربی، تماشاچی بود. در چنین وضعیتی ایجاد رابطه قوی درون منطقهای و توافقات دو و چندجانبه درون منطقهای میتواند عمق امنیتی درازمدت برای همه ایجاد کند و جلوی هر رخداد امنیتی نامطلوب را بگیرد.
۳ـ راه افتادن موج اعتراضات و تحصنها در دانشگاههای بسیار مهم آمریکا و کشورهای اروپایی و سرایت آن به دانشگاهها در نقاط دیگر دنیا برای موضوعی خارج از مرزهای ملی آنها، یک «پدیده مهم» به حساب میآید. اینکه جمعیتی از یک کشور درباره یک موضوع یا رخداد داخلی به خیابان بیایند، نظیر آنچه در جریان جنبش وال استریت آمریکا یا جنبش جلیقهزردها در فرانسه رخ داد، طبیعی و مسبوق به سابقه است ولی اینکه دانشگاههای یک کشور بهطور نسبتاً یکپارچه برای موضوعی که در مرزهای جغرافیایی و حتی مرزهای نژادی و دینی آنان هم قرار ندارد، برای روزهای متوالی به خیابان بیایند و هزینه اخراج، مشروط شدن، جریمههای مالی، زندان و ضرب و شتم بپردازند، این یک پدیده بسیار مهم است و نشان میدهد میان سیستمهای حکومتی غرب که یهودمحور است و نگرشهای نخبگان حتی در دانشگاههایی که با پول یهودیان و کمپانیهای اسلحهسازی تأسیس و اداره میشوند، شکاف عمیق پدید آمده است. از حیث معرفتی نسل جدید در غرب از حاشیهها به میدانها آمدهاند، پیش از این اعتراضات نهفته «آنتیوارها» که جنبه اجتماعی و سیستمی نداشتند، وجود داشت اما حالا یک جنبش معترض فراگیر در داخل سیستم غرب پدید آمده که میتواند در موضوعات مختلف ورود نموده و تحولات مهمی را در پی داشته باشد. به نظر میرسد دقیقاً به همین دلیل دولتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه علیرغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را بهطور خیلی عریان به صحنه آوردهاند.
این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن میباشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانهای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمیشود. بنابراین اعتراضات در محیطهای نخبگی استمرار مییابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات میدهد.
۴ـ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودککش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیهگرانه پیدرپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصهای است که در آن گرفتار شدهاند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمیتواند در منازعهای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولتهای ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینیها قرار داشته باشند.
طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوانگذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه بهطور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه میداند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشکهای ایران آمدند.
ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عربها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی میداند فلسطینیها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملتهای خود خواهند دید.
با کمال تأسف باید گفت بعضی دولتها در منطقه علیرغم لطمههایی که غرب طی دهها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار دادهاند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلامگرایی پنهان شدهاند.
۵ـ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفتههاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علیرغم آنکه اعلام کرده طرح آمادهای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع بههم ریخته رژیم، بهنظر میآید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشکها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان میدهد.