حکمت هنر و ادب و کتابی ارزشمند از مرحوم دکتر علی شیخ الاسلامی
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۶۴۵۱۷
من به دو نکته مهم درباره ایشان اشاره میکنم:
نکته اول؛ نخستین آشنایی بنده با ایشان در مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر سلیم نیساری در فرهنگستان زبان و ادب فارسی رخ داد. فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ریاست جناب آقای دکتر حدادعادل مراسمی بزرگداشتی برای مرحوم نیساری در سال ۱۳۹۷ تدارک دیده بودند و ایشان از من خواستند به عنوان مسئول انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درباره آن مرحوم سخن بگویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکته دوم؛ در مجموعه آثار مرحوم شیخ الاسلامی در حوزه عرفان و ادب فارسی، اثری را در سال ۱۳۸۳ به درخواست فرهنگستان هنر نگاشتند که با عنوان «خیال، مثال و جمال در عرفان اسلامی» منتشر شد. همانطور که می دانید مسئله خیال و مثال، جزء مباحث بنیادین در حوزه هنر اسلامی و زیبایی شناسی اسلامی است که شرح نظریه یا تبیین مفاهیم نظری هنر در این تمدن، بدون اشراف به این مبانی و مسائل حقیقتا امکانپذیر نیست. یعنی ما در حوزه هنر اسلامی معتقدیم که هنر، بازتاب جهان عین و واقع نیست چون آنچه که در جهان واقع به عنوان جلوه حقیقت وجود دارد در حاق خودش کامل است و بازسازی آن به نیت تکمیل و تمیم یا صرفاً باز نمودن آن چندان وجهی ندارد.
هنرمند در این عرصه به حضرات فوقانی عالم نفوذ میکند و با ادراک و شهود و نظری که در آن عرصه دارد آنچه که به شهود و نظر دریافت میکند در عرصه آثار هنری بازتاب میدهد. در این قلمرو ما همان قرائت را در حوزه فلسفه و حکمت هنر داریم که نوافلاطونی ها به خصوص فلوطین از آن دارند. فلوطین در حقیقت، هنر را تقلید و محاکات امر معقول می پنداشت و در اندیشه یونانی و بعد در حکمت اسلامی جهان محسوس، خود روگرفت یا رونوشت جهان معقول بود.
البته از دیدگاه افلاطون، هنر بازتابِ هستیِ محسوس بود، لذا هنر و شعر در نزد او مردود بودند، مگر در رساله «ایون» که البته پرداختن به آن در حوصله بحث ما نیست. بنابر این فلوطین معتقد بود که هنر از جهان معقول محاکات می کند و هنرمند با حذف جهان محسوس و مشاهده جهان معقول در آثار هنری خود، آن نسیمی که از آن حضرات بر جانش نشسته را روایت میکند و اثر هنری و ادبی را به وجود می آورد.
قرائت اسلامی در عرصه ادب و معرفت و عرفان به خصوص بر اساس آنچه که مرحوم شیخ الاسلامی بیان میکنند؛ در کتابی با عنوان «خیال، مثال و جمال در عرفان اسلامی» منتشر شده است. بنابراین نسبت این مفاهیم در حوزه هنر و شعر را برای ما بیان می نمایند. البته یکی از مهمترین مسائل در اینجا بحث از «خیال» است و از جمله مباحث بنیادی در فلسفه هنر اسلامی هم همین موضوع است. در این باره هانری کربن می گوید، تفاوت بنیادینی میان فلسفه شرقی و اسلامی با فلسفه غربی وجود دارد و آن اینکه در تفکر اسلامی ما قائل به یک عالم برزخ تحت عنوان عالم «مثال» هستیم و این عالم میانه در تفکر غربی وجود ندارد. بعد از این مسئله باید به مراتب سته ابنعربی توجه داشت و جالب است که مرحوم شیخ الاسلامی در میان این مراتب، حضرات خمس را بیان می کند و رتبه پنجم را مرتبه «جامع» میداند؛ جامع جمیع مراتب؛ در حالی که در نزد برخی «مراتب سته» است.
نکته مهم این است که از دیدگاه حکمای مسلمان، حضرت چهارم ابن عربی، عالم مثال که سهروردی بیان میکند یا حتی عالم خیال منفصل؛ در آن عالم، ما نه تجرید محض داریم و نه تجسد محض؛ عالم مثال یکی از بنیادی ترین مباحث ما در فلسفه و حکمت هنر است، اینکه هنرمند سعی می کند صور مجرده عالم را به صید ادراک شهودی خود در بیاورد و سپس در آثار هنری و ادبی منعکس کند تا خود همین امر، عاملی باشد تا مخاطب این اثر هنری و ادبی را تشویق کند برای ورود به حضرات فوقانی عالم و این نکته ای فوق العاده مهم است.
یکی از تألیفات خوبی که در حوزه حکمت هنر و ادب اسلامی داریم، اثری است که مرحوم شیخ الاسلامی تحت عنوان خیال، مثال و جمال در عرفان اسلامی به سفارش فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران به رشته تحریر درآوردند.
* رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
کد خبر 1526339منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: حسن بلخاری نخبگان روحانیت روحانیون طلاب عرفان اسلامی مرحوم شیخ الاسلامی حکمت هنر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۶۴۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تروریستی به مسجد شیعیان در هرات و دو نکته مهم
حادثه تروریستی مسجد امام زمان شهر هرات یکبار دیگر بحث حضور و فعالیت داعش در افغانستان را در کانون توجه قرار داد،به ویژه این که عملیات اخیر دومین حمله تروریستی یه غیر نظامیان و به طور خاص شیعیان افغانستان در کمتر از 10 روز گذشته بوده است.شواهد و قرائن و پذیرش مسئولیت حمله اول تروریستی در کابل توسط داعش،این گروه را در جایگاه مظنون اصلی حمله به مسجد شیعیان در هرات نیز قرار می دهد .بنابر این لازم است به نکاتی در مورد فعالیت داعش در افغانستان اشاره شود؛
1)مقامات امارت اسلامی طالبان مدتی است که مدعی نابودی کامل داعش در افغانستان هستند و تاکید دارند که اگر در این میان مشکلات امنیتی هم وجود دارد،به طور خاص نتیجه کم کاری ،اهمال و حتی دسیسه چینی همسایگان است. اظهارات چند روز قبل "متقی" سرپرست وزارت خارجه طالبان در متهم ساختن سه کشور همسایه به تامین نیرو،انتقال و ترانزیت و در نهایت تجهیز و آموزش داعش دقیقا در همین راستا انجام گرفته و بازتاب فراوانی یافت.اما عملیاتهای تروریستی اخیر علاوه بر این که استمرار فعالیت داعش در افغانستان را نشان می دهد،این موضوع را هم آشکار می کند که مسئله حضور داعش در منطقه با فرافکنی ،سلب مسئولیت از خود و مقصر جلوه دادن دیگران قابل حل نخواهد بود.در مقابل، نابودی داعش تنها در سایه همکاری ، تعامل و درک کشورهای منطقه از ملاحظات سیاسی و امنیتی یکدیگر حاصل خواهد شد؛همان نکته ایی که سفیر جمهوری اسلامی در کابل پس از حملات اخیر و با شریک خواندن کشورها در مبارزه با این تهدید مشترک،مورد تاکید قرار داد.
2)محدود کردن داعش به یک چارچوب سازمانی و تشکیلاتی مشخص،محدود و بسته، چه از جانب طالبان و چه از جانب دیگر کشورهای منطقه اشتباهی بزرگ محسوب می شود ، چرا که داعش یک طرز تفکر و ایدئولوژی است که از ظرفیت جذب و همراهی با اشخاص و گروههای تروریستی مختلف دیگر در منطقه برخوردار است.دقیقا به همین دلیل است که پاکستان تفاوتی میان داعش و طالبان پاکستانی قائل نمی شود و جمهوری اسلامی گروههای تروریستی جیش العدل و داعش را در یک راستا می نگرد.در افغانستان هم طالبان این نکته را در نظر بگیرند که بیش و پیش از مبارزه با سازمان و تشکیلات داعش،باید مانع بسط و گسترش تفکرات و ایدئولوژی های داعشی و یا داعش پسند در این کشور شوند.به عنوان نمونه و در بحث شیعیان باید گفت که اگر چه دیدگاهی که حملات اخیر را بر مبنای ایجاد تفرقه میان امارت و شیعیان و یا جمهوری اسلامی ایران تحلیل می کند،کاملا خور تامل به نظر می رسد،اما عملکرد مقامات و مسئولین امارت هم نباید به گونه ایی باشد که تمیز و تشخیص تفکرات و عملکرد آنها با دیدگاه داعش در مورد شیعیان به دشواری انجام گیرد