Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-05@21:58:13 GMT

اِرمیای نبی در میدان ونک

تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۱۴۴۲۹

اِرمیای نبی در میدان ونک

جنبش رمان نو، در دهه‌های پنجاه و شصت قرن بیستم با انتشار رمان‌ها و مقالات آلن روب گری‌یه در فرانسه پدید آمد و کسانی مانند ناتالی ساروت کلود سیمون، موریس بلانشو و... از آن در نوشته‌های خود پیروی کردند.

 در نوشته‌های گری‌یه و نویسندگان رمان نو، دیگر از قصه در تصور و معنای سنتی آن خبری نبود. گری‌یه در مقاله‌ای با عنوان «درباره چند مفهوم منسوخ» می‌گوید این طور نیست که در کار ما قصه‌ای در میان نباشد، بلکه دیگر از آن قطعیت و همواری و سرراست بودن روایت نشانه‌ای نیست (روب-گری‌یه، 1392: 44.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

)
کیفیت روایت در رمان و داستان نو، به گونه‌ای است که اثر بیش از آن‌که میل به معنایی سرراست داشته باشد، با پریشانی عامدانه ساختاری و درهم‌تنیده شده موضوعات یا اشارات گوناگون، با کاربست ابهام ارادی وجهی معناگریز پیدا می‌کند. یکی از پژوهشگران، پیشینه معناگریزی در شعر معاصر را در شعر دهه چهل خورشیدی جست‌وجو کرده است (جعفری، 1394: 184). شاعران جریان دهه هفتاد، با پیش چشم داشتن این پیشینه، نیز، متأثر از آموزه‌ها و نگره‌های جنبش پسامدرن، به نوشتن شعرهایی روی آوردند که معنایی سرراست نداشت و متن نیز بر بنیان مرکز واحد معنایی استوار نبود، بلکه شعر را عامدانه از واحدهایی متناقض و ناهمسان از نظر معنایی تولید می‌کردند و همین امر متن را از «بسته» بودن به سوی متنی «باز» سوق می‌داد و در نتیجه آن را از کیفیت تأویل بهره‌مند می‌کرد و مجال مشارکت خواننده علاقه‌مند را در بازخوانی و بازنویسی متن فراهم می‌آورد. «مدرنیسم، ساختار ظاهری شعر را پریشان می‌کند؛ اما در روابط درون‌ متن به انسجام و انتظام می‌اندیشد. در پست‌مدرنیسم تلاش بر این است که روابط درونی هم گسیخته شوند و حتی کلماتی که باید کنار هم قرار گیرند، چنان ناغافل باشند که بتوان گفت آنها نیز بی‌ارتباط با هم‌اند» (تسلیمی، 1393: 208)
مراد آنان از کاربست تمهیدات معناگریزانه آن بوده است که مجالی برای مشارکت خواننده و تأویل او فراهم آورند تا با «کاستن از نقش مؤلف و نفی معناهای منظور نظر وی»، متن «از معنامحوری شعر کلاسیک و مدرن عبور کند و در فضایی متفاوت، نه یک معنای نهایی، بلکه ایجاد بی‌نهایت معنا (یعنی به تعداد نامحدود همه خوانندگان شعر) را ممکن سازد.» (زهره‌وند، 1395: 245)
بهزاد خواجات، از سرآمدان جریان شعری دهه هفتاد، کمتر شعری سروده است که بنیاد تأویلی آن بر رمزگان فرهنگی و مصداقی نباشد. او همواره از ترفند روابط بینامتنی برای افزودن بر پشتوانه‌های فرهنگی شعر و برای درک و دریافت معنای مورد نظرش  سرنخ‌هایی در تار و پود شعر به کار می‌بندد. شعر «میدان ونک» از دفتر شعر جمهور (نیم‌نگاه: 1380)، نمونه‌ای متعادل از سروده‌های معناگریز است که تلاش شاعر با تمهید مراکز متعدد معنایی توانسته است زمینه دلالت‌مندی و روایت‌مندی شعر را حفظ کند و آن را از غلتیدن در دامنه بی‌معنایی نجات دهد. نخست شعر را می‌خوانیم و در ادامه به برخی از ویژگی‌های آن اشاره می‌کنیم:
ساعت را دست ‌می‌چرخانی
و میدان ونک هنوز همان‌جاست
(این دو سطر را با خودکار سبز نوشتم
بین خودمان باشد)
و دوره راهنمایی، دختران و پسرانش را
آن‌قدر در خیابان‌ها چرخانده
که نظافتچی سینما ناگهان گفت
که در پشت پرده دو کبوتر را
خانه داده است، سال‌ها.
راستی وقتی مجسمه را کسی نبیند
در میدان ماندنش دیگر به چه درد می‌خورد؟
(زحمت این چند سطر را هم
خودکار مشکی کشیده، معلوم است)
پس در ساعت 14
آن که گرسنه می‌شود
تا چهارخانه چهارخانه به شغلش فکر کند
که هر روز چند گربه از آن
پریدن تمرین می‌کنند
این مرد ساعت 14
ارمیای میدان ونک اگر نیست
پس این همه روزنامه را با خود
چگونه تا قیامت خواهد برد؟
کسی گوشه خیابان
خودکار قرمز می‌فروشد
و هیچ‌کس نمی‌خرد
(خواجات، 1380: 94)
شعر «میدان ونک» را از گونه روایت‌های معناگریز در رویکردهای پسامدرنیستی شعر امروز به شمار آورده‌ایم. این تقسیم‌بندی اما به معنای آن نیست که لزوماً نشانه‌ها وضوح و خوانایی ندارند. آن‌چه عملکرد خوانایی و معنامندی نشانه‌ها را به تأخیر می‌اندازد یا گاه معنای روشن آنها را به تعلیق می‌برد، قرار گرفتن این نشانه‌ها در بافت و ساماندهی رمزگان است. به عبارت دیگر، این متن، چیزی جز نشانه‌ها/ واژگان آشنای ذهن خواننده نیست؛ نشانه‌هایی همچون «ساعت، خودکار، خیابان، سینما، مجسمه، کبوتر و...»؛ اما سامانه دستورمندی یا معنادهی است که این نشانه‌ها را مایل به معنامندی یا معناگریزی می‌کند. هم بافت سخن، هم تسلسل عبارت‌هایی که مدام در گریز از قراردادهای معمول معنادهی هستند و تشکل نهایی و سرراست معنای متن را به تأخیر می‌اندازند یا آن را در محاق تعلیق نگه می‌دارند، وجه دلالتی نشانه‌ها را در فرایند خوانش از کارکرد خود دور یا تهی می‌کنند.
ساختار این شعر بیشتر وام‌دار «رمان نو» است. خواجات، در شعری که خواندیم، با پرهیز از در پیش گرفتن روایتی سرراست، بافت‌های روایی چندگانه‌ای را کولاژگونه در ساختمان اثر پراکنده است. تمهیدی که سرنخ آن را کمابیش در تمامی آثار او می‌توان دید. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های روایت در این شعر، بهره‌گیری از ترفند «فاصله‌گذاری» است که به بارزترین وجه عینی، در پی زدودن فرایند قصوی‌شدن اثر و چونان هشداری است تا خواننده دریابد آنچه می‌خواند، متنی آفریده‌شده بیش نیست و جست‌وجوی واقعیت در فراسوی آن ممکن است راهی به دهی نبرد. «فاصله‌گذاری» را می‌توان همان شگردی به شمار آورد که بارت از آن با عنوان «اختلال» (Dystaxia) در ارتباط روایی سخن گفته است، اختلال وقتی پدید می‌آید که نشانه‌های یک پیام به سادگی در کنار هم قرار نمی‌گیرند و خطی بودن روایت عامدانه آشفته می‌شود (بارت، 1387: 76). گو این‌که در روایت‌های پست‌مدرن از گونه رمان نو و فراداستان، شخصیت مفهوم کلاسیک خود را از دست داده است؛ اما چنان که گفته‌اند این ترفند در غایت خود، با هدف از بین بردن «امکان هم‌ذات‌پنداری خواننده با شخصیت یا شخصیت‌های روایت» در پیش گرفته می‌شود (کریمی، 1392: 129). پاره‌های «این دو سطر را با خودکار سبز نوشتم/ بین خودمان باشد» و «زحمت این چند سطر را هم/ خودکار مشکی کشیده، معلوم است» که در پرانتز آمده‌اند و گویای بی‌ارتباطی آنها با ساختار کلی متن است، به فاصله‌گذاری بین ذهن و عین منجر شده‌اند. از سوی دیگر، ترفند فاصله‌گذاری به‌گونه‌ای روایت را حامل باری طنزآمیز نیز کرده است.
دیگر وجه برجسته روایت در این شعر، بسامد زیاد رمزگان‌های فرهنگی در بافت به‌ظاهر نامنسجم متن است. رمزگان‌هایی که حامل مفاهیمی از گذشته بسیار دور تا مدرن‌ترین شکل سازه‌های فرهنگی هستند و شاعر آنها را با دقت درهم‌ تنیده است، به گونه‌ای که این رمزگان‌ها گاه مفهومی آشنا با ذهنیت خواننده و متناظر با هم دارند:
و دوره راهنمایی، دختران و پسرانش را/ آن‌قدر در خیابان‌ها چرخانده/ که نظافتچی سینما ناگهان گفت/ که در پشت پرده دو کبوتر را/ خانه داده است، سال‌ها.
در تأویل روایی رمزگان‌های این پاره‌ روایت، می‌توان به رفتار اجتماعی نسل نوجوان دانش‌آموزان اشاره کرد که در گیر و دار تجلی احساسات و تمایلات دوستی با جنس مخالف و جست‌وجوی مأمنی خلوت برای همنشینی، به محیط سینما پناه می‌برند. تجربه‌ای که بسیاری از دانش‌آموزان محیط‌های شهری از سر گذرانده‌اند یا اگر مجال آن نبوده است، در تمنای آن بوده‌اند. نشانه «دو کبوتر»، نیز به همین دلدادگان نوجوان دلالت می‌کند، زیرا در فرهنگ عامیانه ایرانی، اغلب در طنزی همدلانه، عشاق جوان را از آن منظر که با یکدیگر رفتاری صمیمانه و احساسی دارند، به استعاره، چنین خطاب می‌کنند. از این‌رو ارجاع آن دست‌کم برای خواننده ایرانی روشن و حامل بار معنایی عاطفی است. در این پاره‌ نیز، نشانه‌های «مجسمه» و «میدان» حامل رمزگان فرهنگی یا مصداقی هستند و مفاهیم متناظری با هم می‌سازند. اصل پرسش نیز در دسته رمزگان هرمنوتیکی جای می‌گیرد و البته از خلأ آن نیز رمزگشایی نمی‌شود:
راستی وقتی مجسمه را کسی نبیند/ در میدان ماندنش دیگر به چه درد می‌خورد؟
گاه نیز پاره‌روایت‌های این شعر از منظر رمزگان فرهنگی یا مصداقی با هم تناظر روشنی ندارند. شاعر در پاره زیر آگاهانه کوشیده است در معنایی اسطوره‌ای که نشانه «ارمیا» با خود به شعر الصاق می‌کند، اختلال ایجاد کند:
این مرد ساعت 14/ ارمیای میدان ونک اگر نیست/ پس این همه روزنامه را با خود/ چگونه تا قیامت خواهد برد؟
ارجاع رمزگان فرهنگی در نشانه «ساعت 14» به ساعتی است که در سنت فرهنگی ما مهم‌ترین وقتی است که در طول روز از رادیو و تلویزیون ایران خبر پخش می‌شود. «مرد ساعت 14» ممکن است همان گوینده خبر باشد. «ارمیا» چنان‌که می‌دانیم از پیامبران بزرگ قوم یهود است و گویا درباره معاد تردیدهایی داشته است، بنابراین، با «قیامت» در تقابل است. «روزنامه» نیز رمزگان فرهنگی دیگری است که کارکرد آن با نشانه «ساعت 14» در پیوند است. در مجموع چهار رمزگان مهم این بافت روایی، دو به دو با هم در ارتباطند؛ ولی برای نمونه پیوند «مرد ساعت 14» و «روزنامه» با «ارمیا» به روشنی معلوم نیست و همین ابهام خود زمینه ادامه متن در ذهن خواننده است.
آغاز و پایان این متن نیز حامل وجهی از رمزگان هرمنوتیکی است. عبارت‌های آغازین، رمزگان هرمنوتیکی تأخیری هستند؛ اما در فرایند پیشرفت شعر، از آنها رمزگشایی نمی‌شود. در آغاز متن می‌خوانیم:
ساعت را دست ‌می‌چرخانی/ و میدان ونک هنوز همان‌جاست
گویی قرار بوده یا قرار است میدان ونک از جای خود تکان بخورد و همین گزاره موجب تعلیق روایی و ایجاد خلأ هرمنوتیکی در بافت آغازین شعر شده است که پیش‌تر اشاره کردیم و بیش‌تر سروده‌های این جریان از چنین خصلتی بهره‌مندند. در بند پایانی شعر نیز همین رمزگان کار شده است تا ابهام این متن روایی همچنان در وجهی دیگر ناگشوده بماند و خواننده از دستیابی به معنایی روشن و قطعی محروم شود:
کسی گوشه خیابان/ خودکار قرمز می‌فروشد/ و هیچ‌کس نمی‌خرد.
در همین پاره، رمزگان نمادها را می‎توان در تقابل نشانه‌های «قرمز/ سبز» نشان داد. در واقع در تمام متن رمزگان نمادها تنها همین یک بار به‌صورت آشکار و در تقابل یادشده و یک بار در تقابل نشانه‌های «ارمیا/ قیامت» به‌صورت ضمنی دیده می‌شود. هرمنوتیکی‌ بودن خودکار قرمز از آنجا سرچشمه می‌گیرد که در سازه‌های پیشین، اگر از خودکار سخن رفته بود، آن بافت‌ها چنان‌که گفتیم خارج از منطق روایت و تنها به منظور ایجاد فاصله‌گذاری آمده‌ بودند، حال آن‌که‌ بند پایانی، خود پاره‌ای روایی است در ادامه دیگر پاره‌روایت‌های متن.
گونه بیانی این شعر در دایره «روایت‌های شخصی» قرار می‌گیرد. مهم‌ترین دستاورد متن‌هایی از این دست، از میان رفتن کانون واحد معنایی و مرکزیت داستانی و تجلی چندکانونی شدن روایت به شمار می‌رود. همین موضوع، یعنی عدم قطعیت و در دسترس نبودن معنای مسلط، در تنوع خوانش‌های خوانندگان گوناگون از سروده‌های شاعران نوگرای جریان دهه هفتاد مؤثر افتاد. تقطیع زنجیره توالی زمان در این ساخت‌ها، موضوعی دیگر است که باید بدان اشاره کرد که اغلب رشته ترتیب و توالی منطقی زمان روایت چندان پررنگی نیست.

*منابع:
 بارت، رولان، (1387)، درآمدی بر تحلیل ساختاری روایت‌ها، ترجمه محمد راغب، چ نخست، تهران: فرهنگ صبا.
 تسلیمی، علی، (1393)، گزاره‌هایی در ادبیات معاصر ایران، چ سوم، تهران: اختران.
 جعفری، سیاوش، (1394)، شعر نو در ترازوی تأویل: نگاهی به مهم‌ترین تأویل‌های شعر نو از آغاز تا امروز، چ نخست، تهران: مروارید.
 خواجات، بهزاد (1380)، جمهور، چ نخست، شیراز: نیم‌نگاه.
 روب-گری‌یه، آلن، (1392)، «درباره چند مفهوم منسوخ»، در کتاب آری و نه به رمان نو، ترجمه منوچهر بدیعی، چ نخست، تهران: نیلوفر.
 زهره‌وند، سعید، (1395)، جریان‌شناسی شعر دهه هفتاد، چ نخست، تهران: روزگار.
 کریمی، فرزاد، (1392)، روایتی تازه بر لوح کهن: تحلیل روایت در شعر نو ایران، چ نخست، تهران: قطره.

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: فاصله گذاری مرد ساعت 14 میدان ونک دهه هفتاد مهم ترین نشانه ها روایت ها رمان نو چ نخست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۱۴۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهادت«جلال اعتماد»نشانه کینه‌توزی عناصروابسته به صهیونیستی است

به گزارش خبرگزاری مهر، اسماعیل زارعی کوشا در پی شهادت ستوان دوم جلال اعتماد پیامی صادر کرد، متن این پیام بدین شرح است؛
بسم رب الشهدا و الصدیقین

امروز در سالگرد شهادت امام جعفر صادق علیه السلام خبر شهادت سرباز وطن، ستواندوم جلال اعتماد، که در انجام وظیفه مقدس حفاظت از مرزهای ایران اسلامی در کنار همرزم شهیدش فرزین دلیان در هنگ مرزی بانه مجروح شده بود را دریافت کردیم.

شهادت این جوان برومند نشان از کینه توزی و خباثت عناصر وابسته به جریان منحوس صهیونیستی دارد که امروز درمانده‌تر و آواره‌تر از همیشه با دست زدن به تحرکات کور ضد امنیتی همچنان در منجلاب بی هویتی و استیصال دست و پا می‌زنند که یقیناً نخواهند توانست در انسجام ملی و اراده پولادین مردم غیرتمند کردستان در دفاع از کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی و مرزهای میهن عزیز اسلامی مان خللی ایجاد کنند.

اینجانب به نمایندگی از مردم شریف استان کردستان شهادت این مرزبان دلاور را به فرمانده معظم کل قوا، خانواده‌های معظم شهدا و نیروهای مسلح، به ویژه به مردم شهید پرور شهرستان قروه و نیز به خانواده داغدار و همسر و دختر خردسال این شهید عزیز تسلیت عرض می‌نمایم و از خداوند منان برای روح آن عزیز علو درجات و برای بازماندگان محترم صبر و اجر خواستارم.

همچنین از وزارت امور خارجه و دستگاه‌های مربوط انتظار می‌رود که با جدیت، این جنایت را پیگیری نموده و اقدامات لازم را برای محکومیت و پاسخگو کردن عاملین این اقدامات به عمل آورند.

گفتنی است؛ شامگاه چهارشنبه بر اثر تیراندازی گروهک‌های معاند از مواضع نامشخص مستقر در آن سوی نوار مرزی، به سمت مأموران پاسگاه مرزی هنگ ژال بانه، علاوه بر شهادت سرباز وظیفه «فرزین بلیان»، ۲ سرباز وظیفه و یک نیروی کادر نیز مجروح شدند که برای سیر مراحل درمان، به یکی از مراکز درمانی منتقل شدند.

کد خبر 6096450

دیگر خبرها

  • رفلاکس معده؛ نشانه‌ها، علل و راه‌های درمان آن
  • اختلال اوتیسم؛ نشانه‌ها، علل و راه‌های درمان آن
  • حمدان: عملیات کرم ابو سالم نشانه آمادگی مقاومت بود
  • مداخله به‌هنگام، راه کنترل نشانه‌های اوتیسم
  • ده نشانه بحث‌برانگیز از وجود حیات فرازمینی
  • شهادت«جلال اعتماد»نشانه کینه‌توزی عناصروابسته به صهیونیستی است
  • رنگ پلاک خودروها نشانه چیست؟
  • اتفاقات دانشگاه‌های آمریکا نشانه بیداری جهانی است
  • خیزش دانشگاهیان اروپا و آمریکا نشانه بیداری اسلامی است
  • وضعیت میدان در جنگ شناختی را رسانه‌ها و روایت‌ها تعیین می‌کنند