۲۰۰۰ بند ۷۰ گرمی، چند؟ / پشت پرده نوسانات قیمت کاغذ
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۲۱۰۴۹
میان انبوهی از کتابهای خوانده و نخوانده بر خورده ایم، اما این روزها گویی نخواندهها به خواندهها میچربند و قیمت هایشان پی نخواندنشان را برتن رهگذران میکشند، در کوره راه ناشناخته برهوت قیمتهای نامتعارف کتابها چه چیزی نهفته است؟
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- شادی رضایی؛ میان انبوهی از کتابهای خوانده و نخوانده بر خورده ایم، اما این روزها گویی نخواندهها به خواندهها میچربند و قیمت هایشان پی نخواندنشان را برتن رهگذران میکشند، در کوره راه ناشناخته برهوت قیمتهای نامتعارف کتابها چه چیزی نهفته است؟
علت گرانی و کمبود کاغذ
یکی از مهمترین مشکلات کنونی عرصه فرهنگ، بحران کاغذ است که سبب بهم ریختن مختصات صنعت نشر و چاپ شده است وطبیعتا بیکاری فعالان حوزه نشر را درپی دارد و به دنبال آنها به چاپ نرسیدن خیلی از آثار گران بهایی که نویسندگان را سرخورده میکند وبسیاری مشکلات دیگر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کوچه خیابانهای ظهیر الاسلام شاهد آن است که مشکل کمبود کاغذ نیست و قیمت سرسام آور کاغذ دردسرساز است. طبق اقدام وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی براساس میزان کتابی که هر ناشر در طول هر سال منتشر میکند و در خانه کتاب به ثبت میرسد، سهمیه مشخصی از کاغذ یارانهای برای ناشران در نظر میگیرد. بر این اساس مشاهده میشود برای برخی از ناشران این سهمیه تنها ۲ درصد از نیازهایشان را رفع میکند و این باعث میشود آنها برای جبران کمبود هایشان رو به کاغذ با قیمت آزاد بیاورند و همین موجب افزایش قیمت کتاب هایشان میشود. کاهش صفحات روزنامهها و بیکاری بسیاری از روزنامهنگاران و عرصه روزنامه هم قربانی دیگر این ماجراست.
مافیا آری یا خیر؟
حقیقت وجود مافیا در بحث کاغذ امری اجتناب ناپذیر است. لکن مسئلهی اصلی هویت و نیت مافیای موجود است. برخی افراد ایجاد مافیایی به این شکل را در پیچ و خم نشرهایی میدانند که با استفاده از تسهیلات دولت در قبالشان، اقدام به وارداتهای بدون عنوان کاغذ و فروش قابل توجه کتابهای این نشر به خود دولت میکنند. به همین منظور، ما امروز با جمعیتی بالغ بر ۸۰ میلیون نفر، ۱۷ هزار ناشر داریم. امادر اصل ناشران فعال کشور ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر هستند.
برخی دیگر بازار گرمی مافیای موجود را در التهاب پوسته بازار تاجران این خطه میدانند. گروهی هم علت افزایش قیمتهای کاغذ و اوضاع بازار کاغذ را حبابی بیش ندانسته و معتقدند دیر یا زود با شکسته شدن حباب این قیمتها وضع به حالت عادی بازخواهد گشت. در این بین دستهای نیز وجود دلالان و شکلگیری مافیای کاغذ را به خاطر عدم توزیع به موقع و درست کاغذ میدانند. همچنین وجود خلاء نظارتی نیز بر مشکلات حوزه کاغذ دامن زده و مسئله کاغذ را دشوارتر کرده است. عدهای دیگر حتی به صنعت کتاب صوتی و پادکست و تغییر ضائقه مرسوم کتابخوانی، مظنون اند. اما هنوز هم با معمای رازآلود مافیای کاغذ روبرو هستیم.
فرهنگِ درگیر در اقتصاد
یکی از صنعتهای بزرگ و پر سود در دنیا صنعت نشر کتاب است، بنابرآمارانجمن جهانی ناشران در سال ۲۰۱۳ میلادی صنعت نشر با درآمد ۱۵۱ میلیارد پوندی با فاصله زیادی از دوشاخه هنری سینما و مجلات جایگاه نخست را دارا بوده است واین شاهدی بر بالابودن درآمد کتاب نسبت به سینما است. اما سوال اینجاست چرا درایران اینگونه نیست؟
شاید بشود گفت این موضوع، پارادوکس اصلی نشر کتاب درایران است. گسترش موسسات فرهنگی، یکی از شاخصههای مورد توجه درجهان برای نشان دادن شاخص توسعه است. به همین دلیل، کسب پروانه نشربرای متقاضیان آسان شد وهمچنین به منظور اینکه افراد بیشتری به میدان تولید کتاب جذب شوند؛ امتیازهایی برای آنها لحاظ شد که افراد فراوانی برای دریافت پروانه نشر کتاب مشتاق شدند. از اقدامات دولت برای برخورد با مسائل کاغذ در سال ۹۷ این بود که اولا ارز در اختیار واردکنندگان فاقد شناسنامه قرار نگیرد و دوما مطمئن باشیم که کالای خریداری شده با ارز دولتی وارد کشور شده است.
ظهیرالاسلام آبادیها
بازار کاغذ توسط حدود ۳۰ تاجر تأمین میشود. گفته میشود این تاجران کاغذ هارا با ارز دولتی وارد کرده و با ارز آزاد به فروش میرسانند. همچنین با دپو کردن کاغذهای وارداتی به شیوه مذکور، سودهای میلیاردی خوبی به جیب میزنند. در ظاهر با مراجعه به این خیابان مقدار کاغذ مورد نیاز یک انتشاراتی را نمیتوان در یک مغازه یافت. وقتی سراغ کاغذ تحریر را در بازار ظهیرالاسلام میگیرید، مهمترین سوالی که از شما خواهد شد این است که چه میزان کاغذ نیاز دارید، ولی این اصلاً به معنای آن نیست که شما نمیتوانید کاغذ مورد نیازتان را تامین کنید. چون مصرف یک ناشر معمولی در شرایط امروز چیزی حدود هزار بند در سال است و کمترین رقمی که یک فروشنده میتواند به شما عرضه کند هزار بند است.
بسیار محتمل است که شما به فروشندگانی بر بخورید که کاغذ تحریر نداشته باشند یا موجودی فروشگاهشان بیشتر از ۵۰ بند نباشد، اما همیشه امکان تهیه کاغذ مورد نیاز شما وجود دارد؛ با چند تماس تلفنی هرمقدار کاغذ ۷۰ گرمی که احتیاج دارید، بی کم و کاست، برایتان فراهم میشود. وقتی هم بخواهید بر سر قیمت با فروشنده کنار بیایید، برایتان از سود تاجران قصه میگوید و اظهار میکنند اگر کمتر بفروشد تمام پول به جیب تاجران رفته و عملا چیزی نصیبشان نمیشود.
همچنین به نظر میرسد امتناع چند تاجرعمده از فروش کاغذ موجب افزایش قیمت اخیرکاغذ شده است والا با افزایش تقاضایی در بازار کاغذ مواجه نیستیم. طبق آخرین اخبار قیمت کاغذ، با کاهش قیمت آن مواجهیم لما افزایش تقاضایی دربازار کاغذ مشاهده نشده و تجدید چاپهای ناشرین همچنان به تعویق میافتند. فروشندگان کاغذ در بازار ظهیرالاسلام؛ تعطیلی مدارس، اینترنتی شدن قبوض آب و برق، لغو عروسیها و مراسمات ترحیم را موجب کاهش فروش کاغذ در این بازار عنوان کرده و میگویند برایشان صرف نمیکند که کاغذ را با قیمت پایین بفروشند.
اینها در حالی است که بسیاری تجار این بازار کاغذهای خود را در انبارها نگاه داشته اند تا با افزایش قیمت آن هارا به فروش برسانند. اما سوال این جاست آیا نباید نظارتی برفعالیت آقایان تاجرکه کاغذ را به انحصار خودشان درآورده اند باشد؟
پاک کردن صورت مسئله!
آنچه که این بین اهمیت مییابد این است که ناشران کتابها با حفظ کیفیت مطلوب کتابهای چاپی خود میتوانند از زیر تقبل نوسانات افزایشی قیمت کاغذ شانه خالی کنند و همان میزان افزایش قیمت را با افزایش قیمت کتاب هایشان جبران کنند. اما دقیقا به همان میزان، این افزایش قیمتها به مخاطبین کتابها تزریق شده و تهیه کتاب را نسبت به قبل برایشان دشوار میکند و همین امر موجب نبود کتاب در سبد خرید بسیاری از خانوادهها است؛ و اساسا هم موجب ضربه مهلک به بدنه انتشاراتیها نمیشود، بلکه موجب افتادن بار افزایش قیمت روی دوش مخاطبین کتابها میشود و شمار خوانندگان کتاب را با کاهش مواجه میکند.
اما گاهی هم متقاضیان این بازار راکد، مجبور میشوند به نسخههای دیجیتالی کتابها رو بیاورند که دردی بس سنگینتر از تحمل قیمت کتاب است. افرادی هم هستند که به خرید کتابهای دسته دوم خیابان انقلاب و امثالهم روی میآورند و زیر لب هم از قیمتهای حبابی این روزها یاد میکنند.
تولید داخل، تعطیل!
با توجه به گفته ها، اگر دولت کارخانجات تولید کاغذ راکه محدود هم هستند، به مدت یک سال از بیمه و مالیات معاف کند و از طرفی برای واردات بهترین دستگاههای چاپ دنیا به چاپ خانه داران وام بدهد، میتوانند بهترین دستگاههای چاپ دنیا را وارد کنند، البته ممکن هم هست نظر کارشناسی این باشد که نمیتوان کاغذ خوب در کشور تولید کرد. اما اگر از مدیران کارخانههای کاغذبشنویم، میگویند وقتی با مشکلاتی مانند بیمه و مالیات روبرو هستند، ترجیح میدهند تا کارگران خود را مرخص کرده و خمیر کاغذ را به تاجران چینی بفروشند و از این طریق بدون هیچ دردسری به سود خوبی هم دست پیدا کنند.
دستگاههای چاپ، صحافی و حتی برش در کشور ما خارجی است، مصرف زینک نیز به عنوان یک محصول استراتژیک در صنعت چاپ و نشر بیشتر از کاغذ است و همه چاپها از جمله کتابهای بیش از هزار نسخه با زینک انجام میشود. زینک یک ورق آلومینیم حساس به نور است و تکنولوژی تولید آن در قاره آسیا فقط از طریق شرکت کداک آمریکا در اختیار چین قرار داده شده و به هیچ کشور دیگری داده نمیشود، بنابراین اگر بتوانیم تکنولوژی زینک را در کشور وارد کنیم، میتوانیم آن را از انحصار خارج کرده و حتی به کشورهای دیگر صادر کنیم. مشکل ما در زینک این است که پلیمر و مواد حساس و آلومینیم را داریم، ولی فرآیند تولید زینک را نمیدانیم، البته خوب است فراموش نکنیم تولید بعضی موارد در صنعت چاپ حاضر ممکن نیست.
ورود ممنوع!
سید حسن میرباقری، رئیس انجمن وارد کنندگان کاغذ ومقوا، میگوید که پیش از این نیز بسته بودن مسیر واردات کاغذ به کشور به دلیل تایید نشدن پروندهها و عدم تخصیص ارز بوده است، اما افزایش نرخ ارز در ماههای اخیر توان وارد کننده را پایین آورده است. سرمایه واردکنندگان به شدت کاهش داشته و از سوی دیگر چندان امیدی هم به بازگشت سرمایه در صورت واردات وجود ندارد.
همچنین طولانی شدن روند واردات کاغذ به این علت است که بسیاری از واردکنندگان در نوبت تخصیص ارز هستند، بسیاری کالاهارا خریداری کرده و کالا در گمرک بندرعباس مانده است و ارزی برای ترخیص آنها وجود ندارد. در چنین شرایطی تمام فشار بر گردن وارد کننده خواهد بود و باید هزینه انبارداری را نیز پرداخت کند که قطعا به گران شدن قیمت نهایی کاغذ منجر میشود و این هزینه انبارداری نهایتا از جیب مصرف کننده نهایی پرداخت میشود.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: کتاب کاغذ نشر کمبود کاغذ بازار کاغذ افزایش قیمت بازار کاغذ وارد کنند خوانده ها قیمت کاغذ قیمت ها کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۲۱۰۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روند کاهشی نرخ ارز درپی شکست بازار از مرکز مبادله
یک کارشناس اقتصادی گفت: کاری که بانک مرکزی بهدرستی انجام می دهد، این است که با افزایش نرخ ارز در بازار غیر رسمی، نرخ مرکز مبادله تغییر خاصی نمی کند؛ این نشان میدهد که بانک مرکزی بازیچه قرار نگرفته و وارد بازی بازارسازها نشده است. بازار آزاد میخواهد نرخ ارز مرکز مبادله را به سمت خودش بکشاند اما وقتی موفق نمیشود، کاهش پیدا میکند. سال گذشته نرخ دلار به ۶۰ هزار تومان رسید اما به ۵۰ هزار تومان برگشت.
آلبرت بغزیان در گفتوگو با ایسنا، درباره تاثیر حراج سکه در کنترل قیمتها بیان کرد: اگر هدف بانک مرکزی کاهش قیمت سکه بوده، باید توجه داشت که این کار یک مسکن موقت است برای تاثیر در قیمت؛ لذا این امر باید بهطور مرتب انجام شود یا اینکه به تعدادی سکه عرضه شود که دیگر بازار اشباع شده باشد. البته همه اینها منوط به این است که نرخ ارز هم ثابت باشد.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: قبلا برگزاری حراج سکه برای این بود که طلا به سازندگان عرضه شود و آنها بتوانند زیورآلات تولید کنند، در مقایسه با زمانی که نفت فروخته میشد و بانک مرکزی طلا و دلار تحویل میگرفت و به بانک کارگشایی میداد که به سازندگان و تولیدکنندگان زیورآلات عرضه کند؛ این کار در میانمدت نمیتواند اثری داشته باشد که قیمتها را بشکند و کسانی که سکه خریدند هم به امید سوداگری هستند یا اینکه دنبال حفظ ارزش پولشان هستند.
بغزیان خاطرنشان کرد: تا زمانی که سوداگری است و بین ارز دولتی و غیر رسمی اختلاف وجود دارد، نباید انتظار داشته باشیم که ثبات اقتصادی ایجاد شود و طلا و دلار برای خرید واقعی باشند نه برای استفاده از فرصتها و سوداگری؛ زیرا اختلاف ارز دولتی با بازار غیر رسمی جذاب است و با عرضه محدود هم نمیتوان نرخ را شکست بلکه می توان در کوتاه مدت بر بازار اثر گذاشت و این امر را بارها آزمون کردیم؛ لذا باید این موضوع ریشهای حل شود.
وی ادامه داد: برای مثال منطقی بود که در آستانه سفرهای نوروزی، میزان دریافت ارز مسافرتی را افزایش دادند که فرد تشویق نشود ارز را از بازار آزاد بخرد، اما تا زمانیکه محدودیت باشد، هرچه هم سهمیه افزایش پیدا کند، از طرف دیگر صف ایجاد برای خرید ایجاد می شود و چون به اندازه تقاضا عرضه نمیشود، در حد همان چند روز التهاب بازار را کنترل میکند و این را نباید بهعنوان یک برد در نظر گرفت.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: کاری که بانک مرکزی بهدرستی انجام می دهد، این است که با افزایش نرخ ارز در بازار غیر رسمی، نرخ مرکز مبادله تغییر خاصی نکرد. این نشان میدهد که بانک مرکزی بازیچه قرار نگرفته و وارد بازی بازارسازها نشده است. بازار آزاد میخواهد نرخ ارز مرکز مبادله را به سمت خودش بکشاند اما وقتی موفق نمیشود، کاهش پیدا میکند. سال گذشته نرخ دلار به ۶۰ هزار تومان رسید اما به ۵۰ هزار تومان برگشت.
انتهای پیام