طرح تحریم قاسم سلیمانی
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۵۴۷۳۳
در واشنگتن، پنتاگون مشخصاً با تحریم هایی که ترامپ در نهایت تصمیم گرفته بود علیه دفتر رهبر عالی ایران وضع کند، مخالفت می کرد. پنتاگون تاکید داشت قبل از برداشتن گام های بعدی، نشست شورای امنیت ملی برگزار شود، که زمان آن با توجه به این که من و پمپئو خارج از کشور بودیم، مناسب نبود. با این وجود، جلسه تشکیل شد و من از طریق ارتباط ویدئویی ماهواره ای از ساختمان کنسولگری سابق امریکا در اورشلیم که اکنون محل سفارت «موقت» ما بود، در این جلسه شرکت کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسپر و دانفورد گفتند که نگران هستند تحریم های پیشنهادی توانایی ما را برای مذاکره با ایران محدود کند (پمپئو که به دلیل سفر نتوانسته بود دراین جلسه شرکت کند بعداً به اسپر گفته بود که «تحت تاثیر» نگرانی آنها قرار گرفته اما می تواند این موضوع را مدیریت کند).
ترامپ به بحث ورود کرد و گفت: «حتی دشمنان ما هم از این که حمله نکردیم راضی بودند» (اصلاً شوخی نیست!). او گفت: «ما (با این کار) در هزینه های خود صرفه جویی کردیم. این عاقلانه ترین کار یک رئیس جمهوری امریکا در چند دهه اخیر بود و خیلی خوب جواب داد.» منوچین بر دستور اجرایی که او (ترامپ) پیش نویس آن را تهیه کرده بود؛ تاکید کرد. این دستور در واقع شامل تحریم (آیت الله) خامنه ای نمی شد، بلکه دفتر او را هدف قرار می داد که به نظر من اشتباه بود. ترامپ پاسخ داد: «اگر رهبر عالی ایران را هدف قرار بدهیم موثرتر خواهد بود»؛ بی شک درست می گفت. بحث های گیج کننده دیگری مطرح شد و ترامپ گفت: «ما واقعاً نمی دانیم تاثیر تحریم ها چه خواهد بود. در واقع من فکر می کنم که تحریم ها به مذاکره کمک می کند. بیشترِ افراد می گویند تحریم به مذاکرات کمک می کند. چرا قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه را تحریم نکنیم؟ اسم او را هم به فهرست (تحریم ها) اضافه کنید.» وقتی یکی از حضار گفت احتمالاً سلیمانی مشمول تحریمهای دیگری شده است، ترامپ گفت: «به هر حال، نام او را در فهرست تحریم ها بگذارید. جان (بولتون)، اسم او را در این فهرست اضافه می کنید؟»
گفتم: «بله قربان.»
ترامپ گفت: «دوست داشتی نام رهبر عالی را هم در این فهرست بنویسی؟»
دوباره گفتم: «بله قربان.»
ترامپ گفت: «خوب و بدش را نمی دانم. اما میخواهم این کار را بکنم. اسم او را هم بنویس. آنها باید دلیلی برای مذاکره داشته باشند. ظریف را هم اضافه کن.» ترامپ با این حرف خوشحالم کرد. در نهایت هم گفت: «تحریم ها شدید باشد، بسیار شدید.»
دانفورد و اسپر با مطرح کردن چنین موضوعاتی و تلاش برای جلوگیری از صدور دستور اجرایی رئیس جمهوری درباره تحریم های جدید، اوضاع را به ضرر خود بدتر کردند. حق شان بود. من همچنین فکر می کردم که ترامپ با این اظهارت به دیگران نشان داد به رغم تصمیم هولناکش در عصر پنجشنبه - همان طور که همه می دانستند من مخالف آن بودم- هنوز قرار نبود که اخراج شوم. من نتیجه این نشست شورای امنیت ملی را پیروزی تقریباً کاملی برای خودم قلمداد می کردم. وزیر خارجه رَند پال (طعنه بولتون به سناتور اهل کنتاکی)، بعدها ترامپ را متقاعد کرد که تحریم ظریف را تا 30 روز به تعویق بیندازد. من به این فکر می کردم که آیا او برای این کار تایید وزیر خارجه جولیانی (به طعنه) را هم جلب کرده است یا نه؟ البته تا پایان ماه ژوئیه، ترامپ این روند را از سرگرفت و آماده بود مجوز تحریم ظریف را صادر کند که بالاخره آن را انجام داد. ترامپ از واشنگتن توئیت کرد:
مسئولان ایران معنای کلمات «خوب بودن» و «دلسوزی» را درک نمیکنند؛ آنها هرگز معنای این کلمات را درک نکردهاند. متاسفانه، تنها چیزی که درک میکنند «قدرت» و «زور» است؛ امریکا با 1.5 تریلیون دلار که فقط در دو سال گذشته هزینه کرده، قدرتمندترین نیروی نظامی را در جهان دارد...
...مردمِ فوقالعاده ایران در عذاب هستند، بدون اینکه دلیلی داشته باشد. رهبران آنها تمام پول کشور را صرف تروریسم کرده اند و پولی چندانی برای امور دیگر باقی نگذاشته اند. امریکا استفاده ایران از «بمب های کنار جاده ای» و موشکهای ضدزره با کلاهکهای انفجاری یا «ای اف پی» را که باعث کشته شدن ۲۰۰۰ امریکایی و زخمی شدن تعداد بسیار بیشتری شده، فراموش نکرده است...
...بیانیه توهین آمیز و از سر حماقتی که آنها امروز منتشر کردند، فقط نشان داد که درکی از واقعیت ندارند. هرگونه حمله ایران به دارایی های امریکا، با قدرت و کوبندگی بیشتری پاسخ داده خواهد شد. در برخی موارد، شدت چنین ضرباتی به معنای نابودی کامل خواهد بود. دیگر جان کری و اوبامایی در کار نیست!
گویا رسوایی ناشی از سقوط گلوبالهاوک کافی نبود، ما بلافاصله با حمله دیپلماتیک امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه مواجه شدیم. مکرون بر اساس ابتکار عمل غلط خود، بسیار روی روحانی کار کرده بود تا ایران محدودیت های مهم توافق هسته ای را نقض نکند. مکرون شک نداشت که کاهش تحریم های ایران نقطه آغاز مذاکرات است. در غیر این صورت، توافق هستهای ارزشمند اتحادیه اروپا رو به نابودی خواهد رفت. از نظر مکرون اگر امریکا امتیازی ندهد، ایران هرگز پای میز مذاکره حاضر نمی شود، که به نظر من حاضر نشدن ایران در پای میز مذاکره هیچ اشکالی نداشت.
حین آماده سازی برای تماس تلفنی با مکرون در روز دوشنبه، هشتم ژوئیه، من و پمپئو، ترامپ را درباره آنچه که انتظار می رفت مکرون مطرح کند، توجیه کردیم. پمپئو گفت: «فکر میکنم مکرون پیشنهاد خواهد کرد برای شروع مذاکرات امتیاز با ارزشی به ایران بدهیم.» ترامپ گفت: «دقیقاً همان کاری که کِری و اوباما انجام دادند؛ ایده خوبی نیست.» او گفت: «ما میتوانیم در عرض یک روز توافق کنیم. نیازی به کاهش تحریم ها نیست. اگر این کار را بکنیم (لغو تحریم ها)، بازگرداندن آن ها (به میز مذاکره) دشوار خواهد بود»؛ که کاملاً درست میگفت. بحث در این زمینه تا مدتی ادامه یافت و موضوع فعالیت های ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم مطرح شد. ترامپ گفت: «شاید لازم باشد به آن (برنامه غنی سازی) حمله کنیم...» و بعد دوباره درباره زمان تصدی مارک میلی به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش به جای دانفورد سوال کرد و گفت: «آیا باید میلی را هم در این روند دخالت دهیم؟ شاید لازم باشد این کار را تا دو هفته دیگر انجام دهیم. اگر 20 موشک تاماهاوک همین جلوی در مستقر کنید دیگر برای من مهم نیست آنها چه میگویند، این بد است.» این صحبت ترامپ هم درست بود، اما من واقعاً نفهمیدم منظورش از جلوی در، کدام در است و اینکه عدد 20 را از کجا آورده است.
موضوعی که من و پمپئو (و هیچکس دیگری در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی) از آن آگاه نبودیم و قطعاً آن را تایید هم نکرده بودیم، این بود که منوچین مخفیانه سرگرم مذاکره با «برونو لومر» وزیر دارایی فرانسه بود تا همان کاری را انجام دهد که ترامپ گفته بود، قصد انجام آن را ندارد. من این را از مولوینی شنیدم که گفت منوچین با او تماس گرفته و گفته ما با ایران به توافقاتی رسیده ایم. منوچین بعداً پیش من هم این سخن را تکرار کرد. من و پمپئو هیچ کدام درباره مذاکرات منوچین با لومر اطلاعاتی نداشتیم (این در حالی بود که منوچین ادعا می کرد در ضیافت مهم ترامپ و مکرون تا حدی در این باره توافق شده است). بعلاوه، این بسیار شبیه مذاکرات تجاری منوچین با چینی ها بود؛ در این مذاکرات هم توافقی حاصل شده بود یا در شرف حاصل شدن بود. به نظر می رسید منوچین هرگز مذاکره ای ندیده بود که بتواند به توافق برسد بدون این که امتیازات کافی داده باشد. حین گفت و گوی تلفنی ترامپ با مکرون، به این فکر می کردم که وقتی رئیس جمهوری فرانسه موضوع مذاکرات منوچین و لومر را مطرح می کند، شاید حتی ترامپ هم خبر نداشته باشد که منوچین سعی کرده در مذاکرات امتیاز بدهد. بعد از اظهارات دوباره ترامپ درباره کری و قانون لوگان، مکرون به طور مستقیم از او پرسید، علاقه مند است (در مذاکره با ایران) چه امتیازی بدهد؟ این اظهارات مکرون دقیقاً ذهنیت او را درباره مذاکره با ایران نشان می داد و گویای آن بود که او می خواهد بدون گرفتن هیچ امتیازی با ایران مذاکره شود. هر چند ترامپ ابتدا از پاسخگویی طفره رفت، اما آنها در نهایت پیش از پایان تماس تلفنی، برای مدت کوتاهی درباره اهمیت کاهش قابل توجه تحریمهای نفتی و مالی علیه ایران برای یک دوره کوتاه مدت بحث کردند و آشکارا به نظر میرسید که ترامپ هم به این گزینه تمایل دارد. این درست همان چیزی بود که من و پمپئو تلاش کرده بودیم از آن جلوگیری کنیم.
اما یک مشکل اساسی دیگر بروز کرد. بعد از یک مراسم متعارف برای تقدیم اعتبارنامههای سفیران جدید که در اتاق بیضی برگزار می شد، من در اتاق کار ترامپ ماندم و از او خواستم درباره پیشنهادش به مکرون توضیح بدهد. ترامپ اگر چه مکرون را تحقیر کرد، اما گفت او از آن دسته افرادی است که میتوانند به توافق برسند. ترامپ گفت (به عنوان امتیاز به ایران) می خواهم بخشی از تحریمهای نفتی آنها برای یک دوره کوتاه، لغو شود. این خواسته ترامپ بهتر از گزینههای دیگری بود که او درباره آنها با مکرون مذاکره کرده بود. من بلافاصله این پیشنهاد را به «امانوئل بُن» همتای فرانسوی جدید خودم، منتقل کردم. ترامپ گفت: «اهمیتی به نفت نمی دهم همیشه می توانید تحریم های این بخش را برگردانید.» البته این حرف ترامپ درست بر خلاف چیزی بود که پیش از این به من و پمپئو گفته بود. این موضوع باعث شد پمپئو بگوید با افرادی همچون لیندسی گراهام سناتور جمهوریخواه ایالت کارولینای جنوبی، تد کروز سناتورجمهوریخواه ایالت تگزاس و «تام کاتن» سناتور جمهوریخواه ایالت آرکانزاس تماس خواهد گرفت تا مخالفت جمهوریخواهان را با مذاکره با ایران برانگیزد. برای پمپئو فایل تماس تلفنی ترامپ با مکرون را ارسال و بعد همان روز با او صحبت کردم. امتیاز کاهش تحریمهای نفتی، درست مثل خود من از دایره باور پمپئو خارج بود چرا که نشان میداد ترامپ درک نمی کند کم و زیاد کردن تحریم ها مانند «رئوستات» (دستگاه تنظیم جریان های متغیر برق)، چه لطمه ای به سیاست کلی ما درباره «فشار حداکثری» وارد خواهد کرد. پمپئو یک بار دیگر آماده بود که استعفا بدهد و گفت تصمیم ما درباره استعفا فقط موضوعی است که به زمان بستگی دارد. پمپئو گفت: «شاید بتوانیم این آتش را خاموش کنیم، اما آتش بعدی بدتر خواهد بود...» و ساکت شد. تنها کاری که می توانستیم بکنیم این بود که امیدوار باشیم ایران یک بار دیگر ما را نجات دهد و کاری بکند که مورد توجه ترامپ قرار بگیرد.
من منفعل نبودم و نتانیاهو را تشویق کردم تا در تاریخ ۱۰ ژوئیه با ترامپ تماس بگیرد و او را تشویق کند که در مواضعش محکم و استوار باشد. در عرض دو ساعت ترامپ توئیت کرد:
ایران در نقض کامل مفاد توافق فاجعه بار 150 میلیارد دلاری که در دولت اوباما و کری به دست آمد، از مدت ها قبل مشغول «غنی سازی» بوده است. یادتان باشد که توافق بزودی و تا چند سال دیگر منقضی می شود. تحریمها بزودی افزایش می یابد. این افزایش چشمگیر خواهد بود.
ما با مشارکت سعودی ها و اماراتی ها و با همراهی بریتانیایی ها و دیگر کشورهای اروپایی مشغول آماده سازی برنامه ای برای اسکورت کشتیهای تجاری در خلیج (فارس) تحت عنوان «عملیات سنتینال» بودیم. این عملیات دستکم ایران را از مداخله در بازارهای جهانی نفت ناامید می کرد. پیشتر، در تاریخ چهارم ژوئیه، نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا، نفتکش «گریس۱» متعلق به ایران را به درخواست دولت جبل الطارق، به خاطر نقض تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه توقیف کرده بود. ایران در پاسخ، روز 10 ژوئیه، تلاش کرد نفتکش انگلیسی «بریتیش هِریتج» را در تنگه هرمز توقیف کند؛ این کشور ۱۳ ژوئیه، یک نفتکش اماراتی به نام «ریاح» را که با پرچم پاناما تردد می کرد، توقیف کرد؛ ایرانی ها سپس در تاریخ ۱۹ ژوئیه، به آنچه که میخواستند، دست یافتند و نفتکش «استنا ایمپرو» متعلق به سوئد و تحت پرچم بریتانیا را توقیف کردند. هدف ایران، تبادل گریس1 (که حالا نامش به «آدریان دریا ۱» تغییر کرده بود ) با استنا ایمپرو بود، هر چند که دو کشتی توقیف شده به هیچ عنوان همتراز نبودند ولی تبادل این دو کشتی چیزی بود که بریتانیایی ها هم انتظار داشتند./ایران
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: مذاکره با ایران رئیس جمهوری من و پمپئو ترامپ گفت تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۵۴۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران تحریمناپذیر است؟
ایران تحریمناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیسجمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سالهای گذشته توانستهاند با نوآوری و ابتکارهای خاص علاوه بر تامین نیازهای ضروری کشور، دریچههای صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیسجمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندیهای صادراتی گواه تحریمناپذیربودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشاندهنده آن است که طرحهای شیطانی منزویکردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»
رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاوردها و توانمندیهای جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریمها و تهدیدها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز میتوانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را میتوان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشتساز سالهای اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریمهای یکجانبه و حداکثری گمان میکردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، میتوانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سالهای اخیر نشانگر شکست ابرتحریمهایی است که به گمان تحلیلگران بینالمللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.
هدفگذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت
برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشارهای تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم میتواند فرصت باشد. میتواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آوردهایم. باهوشهای آمریکاییها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران بهکلی از نفت منقطع نشود، چون میرود بهکلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.
ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم
به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشارهای تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریمهای نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال میشد که قطع کامل درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوبهای داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواستههای نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سالهای سخت تحمل فشارهای بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهرهگیری از توان داخلی و ایجاد فرصتهای جدید نیازهای فوری را برطرف کند.
برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبردهای جدید نهتنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان میدهد در برخی از حوزهها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعدادهایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمیشد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خامفروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیبهایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامههای توسعه و سند چشمانداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محرومماندن کشور از درآمدهای ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژیهای جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمارها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریمهای یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. بهعلاوه در دیگر شاخصهای کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاستگذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوکهای وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریمها، همان مصیبت تکمحصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالشهای بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.
تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد
در این میان، تغییر ریل سیاستگذاری و تنوعبخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربهگیر تحریمها باشد، ضمن اینکه روند بودجهنویسی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمدهای نفتی از بودجه بسیار کمتر از سالهای قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایههای مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسبوکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن میدانستند، توانسته دیوار بلند تحریمها را از سر راه بردارد.
ضمن آنکه نمیتوان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کماهمیتترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهرهگیری از دانش متخصصان داخلی میتوان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکرهای پیدا نشده و نخواهد شد. میتوان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطعکردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمیها میتواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویتهای کشور قرار گرفته است.
روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشارها
در کتاب «تحریمها چطور کار میکند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشورها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریمهای ایالات متحده را تغییر داد. تحریمهای اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریمها همچنین موجب قطع ارتباط بانکهای ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بینالمللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریمها با آنچه تشکیلات محافظهکار جنگطلب آمریکا پیشبینی میکردند فاصله زیادی داشته است. بهطور قطع، تحریمها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیامهای تودهای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.
انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. بهرغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوارها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارتخارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریمهای هستهای علیه ایران شناخته میشود، با اشاره به پیشبینیهای نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظرهای گستردهای از مقامهای ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده میشد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگیهای سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامیهای استثنایی در آن دیده نمیشود.»
در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانهای از جدایی نیروهای امنیتی از آن دیده نمیشود.» نفیو در کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» مینویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیتهای تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش میتواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبردهایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشورهایی که در معرض تحریم قرار میگیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت میکنند.»
ایران در برابر تحریم واکسینه شده است
یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر تصریح کرد که تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکتهای غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکتهای غربی را شاکی کرده است.
«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی مینویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار میگیریم، فرقی هم نمیکند که روسایجمهورش خوب، بد یا حتی خوابآلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه میدهد.» والوری در گزارش خود نتیجهگیری کرده است: «تحریمها و محدودیتهای یکجانبه برخی کشورهای غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکتهای غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکتهای اسپانیایی را شاکی کرده است.
این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریمها، جایگزینهایی برای شرکتهای غربی پیدا کرده و از کشورهای دیگر کالا میخرد، اما بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی باعث شده است که شرکتهای اروپایی از تصمیمهای سیاسی برخی دولتهای اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»
آگاته دمارایس، دانشآموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازهترین کتاب خود تشریح میکند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای میگذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بیرویه از تحریم مانند استفاده بیرویه از آنتیبیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن میشود و مقاومتها نسبت به آن را افزایش میدهد. در صورت عدمرعایت این پنج عامل، کشورهای تحریمشونده با تدابیری که میاندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکههای مالی مستقل، کار خود را پیش میبرند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه میکند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشورهای تحت تحریم به سه طریق میتوانند تحریمهای آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها میتوانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.
در وهله دوم، آنها میتوانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راهحل را از طریق راهاندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یکصدم شبکه سوئیفت میرسد. درنهایت رمزارز بانکهای مرکزی آخرین ابزاری است که کشورهای تحریمشده میتوانند از آن استفاده کنند.
مسیر خنثیسازی کامل تحریمها چیست؟
در یکجمعبندی کلی میتوان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که میتوان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سالهای آینده خوشبین بود.
در واقع اگر کجرویهای مزمن گذشته نظیر خامفروشی منابع و ثروتهای بیننسلی، ولنگاری نظام بانکی و بیتوجهی به بخشهای مولد برطرف شود، این انتظار واقعبینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.
گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویرانکردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهمترین محورهای پیگیریشده در دولت سیزدهم برای خنثیسازی کامل تحریم را هم میتوان در این محورها جستوجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیمگیری و اجرایی دنبال شود:
- رفع ناترازیهای موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوقهای بازنشستگی
- تقویت بازارهای صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیههای منطقهای و جهانی اوراسیا و بریکس
- تقویت اقتصاد دانشبنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان
- کنترل جدی بازارهای دارایی و حذف انگیزههای سفتهبازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز
– تقویت روابط تجاری با کشورهای همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قراردادهای دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده
- مقابله با ابرچالش کمآبی و احیای محیطزیست
- بهبود محیط کسبوکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد
- پیگیری مبارزه با جریانهای مافیایی و ذینفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.
جغرافیای اقتصادی ایران تحریمناپذیر است
یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریمناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیجفارس دارای تفاوتهای بسیاری هستیم، چراکه این کشورها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیازهای داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»
علی حیاتنیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشورهای جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگیهایی نمیتوان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریمها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیاتنیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیبپذیر میتوان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»
منبع: شهروند
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی