Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-07@03:37:38 GMT

ماجرای ۳ روز ترور/ سکوت طولانی سینما

تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۸۲۱۲۲

ماجرای ۳ روز ترور/ سکوت طولانی سینما

منافقین در همه این سال ها با دشمنی آشکار و پنهان خود با انقلاب، سعی کردند تا ماهیت خود را با ترور زنده نگه دارند. در تاریخ این ترورها، می شود از ۳ روز پر از التهاب نام برد که ناجوانمردانه، شخصیت های بزرگی از دفتر انقلاب را پرپر کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛  انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی با خون هزاران شهید در حالی در بهمن ماه 57 رنگ پیروزی به خود گرفت که چه در روزها و ماه های نخست پیروزی و چه تا همین روزها، دشمنان قسم خورده این نظام هراز چندگاهی با ترور یکی از شخصیت های سیاسی و یا علمی زهر خود را به پیکره این انقلاب و مردمش زده اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید ترور سپهبد قرنی، رئیس ستاد کل ارتش در روزهای نخست اردیبهشت ماه 58 را از نخستین ترورهای پس از انقلاب بشود نامید و پس از آن ترورهای موفق و ناموفقی توسط گروهک منافقین انجام شده است.

منافقین که پیش از انقلاب با نام سازمان مجاهدین برخلاف راه و رسم مبارزاتی امام خمینی(ره) به مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی معتقد بودند، در سال 54 با تغییر ایدوئولوژی خود از اسلام به مارکسیست و با اعلام بیانیه ای رسمی، در همان سال ها اقدام به ترور افراد مذهبی و مخالف خود از جمله مجید شریف واقفی کردند و پس از انقلاب نیز بخش مسلمان این سازمان به رهبری مسعود رجوی و موسی خیابانی فعالیت خود را تحت عنوان جنبش ملی مجاهدین ادامه داده و به مخالفت علنی با رهبری نظام پرداختند تا پس از تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و برکناری ابوالحسن بنی‌صدر، این سازمان، هدف خود را سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد.  اعضای سازمان مجاهدین، دو سال بعد از جنگ ایران و عراق، در سال ۶۱ به عراق رفتند و با همکاری ارتش عراق، اقدام به تشکیل بازویی نظامی به نام «ارتش آزادی‌بخش ملی ایران» کردند و در کنار ارتش عراق در جنگ بر ضد ایران، مشارکت کردند.

منافقین در همه این سال ها سعی کردند تا ماهیت خود را با ترور زنده نگه دارند. در تاریخ این ترورها، می شود از 3 روز پر از التهاب نام برد که ناجوانمردانه، شخصیت های بزرگی از دفتر انقلاب را پرپر کرده است.

۶ تیر ۱۳۶۰

تروری که خداخواست به سرانجام نرسد

آیت الله خامنه ای، امام جمعه وقت تهران و نماینده رهبری در شورای عالی دفاع، در این روز در حالی در مسجد ابوذر تهران برنامه سخنرانی داشتند که بازمانده گروه فرقان با برنامه ای از قبل طراحی شده، بمبی را در ضبط صوتی قرار داده و آن را بر روی میز سخنرانی ایشان قرار می دهند و در حین سخنرانی این بمب منفجر شده و خواست خدا این بود که ایشان در این حادثه زنده بمانند و همین باعث می شود تا آیت الله خامنه ای در برنامه فردای حزب جمهوری غایب باشند. برنامه ای که با سرانجام تلخی به پایان می رسد.

 

۷ تیر ۱۳۶۰

سرچشمه به خون کشیده می شود

فردای ترور آیت الله خامنه ای، حزب جمهوری اسلامی در دفتر خود طبق برنامه ریزی قبلی جلسه دارد. حزب جمهوری اسلامی از تشکل های مهم سیاسی پس از پیروزی انقلاب است. از آیت الله بهشتی، آیت الله خامنه ای، هاشمی رفسنجانی، باهنر و موسوی اردبیلی به عنوان پایه گذاران این حزب نام می برند. جلسه 7 تیر به دبیر کلی آیت الله بهشتی به منظور بررسی انتخابات ریاست جمهوری و در دفتر مرکزی حزب واقع در سرچشمه تهران برگزار می شود که با انفجار دفتر حزب، آیت الله بهشتی به همراه عده زیادی از افراد جلسه به شهادت می رسند. در این بمب گذاری 74 نفر از جمله 27 نماینده مجلس، 4 وزیر و 12 معاون وزیر جان خود را از دست می دهند.

 

۸ تیر ۱۳۶۰

آخرین زندان

محمد کچویی که پیش از انقلاب به همراه عزت شاهی و بخارایی به جرم مبارزه با رژیم پهلوی چندبن بار به زندان رفته بود، پس از پیروزی انقلاب به عنوان اولین رئیس زندان اوین نقش مهمی در توبه کردن بسیاری از زندانیان سیاسی داشته تاجاییکه از او به عنوان پدر توابین یاد می کنند. در پی پخش خبر انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی در زندان، زندانیان هوادار مجاهدین خلق در روز ۸ تیر ۱۳۶۰ به شادمانی می پردازند و می‌رفت که اوضاع رنگ شورش به خود بگیرد. به همین علت محمد محمدی گیلانی رئیس و اسدالله لاجوردی دادستان دادگاه انقلاب در زندان حاضر می شوند و در حیاط اوین دادگاه تشکیل می دهند.

در حوالی ظهر همان روز، که لاجوردی و آیت الله محمدی گیلانی، مشغول استراحت و صرف ناهار در محوطه زندان اوین بودند، یکی از اعضای نفوذی سازمان منافقین در میان پاسداران با نام سیدکاظم افجه‌ای هزاره‌ای تصمیم به ترور یک‌جا و دسته‌جمعی اعضای دادستانی می‌گیرد که در این میان محمد کچویی تلاش می‌کند جلوی این کار را گرفته و جان دیگر افراد حاضر در صحنه را نجات دهد؛ به همین دلیل وی در مقابل افجه‌ای قرار گرفته و از ناحیه کتف و سر مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد.

دراین سه روز پیایپی منافقین زخم بزرگی بر پیکره دفتر انقلاب وارد کردند که جای خالی هنرمندان در روایت گری این حادثه ها به شدت به چشم می آید تا باساخت فیلم و سریال هایی در این خصوص نگذارند انقلابی که با خون این شهیدان به اینجا رسیده، با تحریف و شاید غفلت به فراموشی سپرده شود.

انتهای پیام/

منبع: دانا

کلیدواژه: آیت الله خامنه ای جمهوری اسلامی حزب جمهوری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۸۲۱۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سکوت در ماجرای سنگلج جایز نیست!

یک فعال هنری و کارشناس میراث فرهنگی، با ابراز تاسف از وضعیت تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج، سکوت شهرداری را در این زمینه، نشان‌گر کم‌توجهی به جامعه هنری دانست.

به دنبال تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج که نگرانی‌هایی را بابت امنیت این تماشاخانه قدیمی تهران ایجاد کرده، ابراهیم گله‌دارزاده، فعال تئاتر و کارشناس میراث فرهنگی به ایسنا گفت: در این ماجرا سه مرحله بی‌سلیقگی رخ داده است. اولین نکته اینکه، پیش از تخریب ساختمان کناری تماشاخانه باید اطلاع‌رسانی می‌شد. اگر خانواده تئاتر و مخاطبان از پیش در جریان این تخریب بودند، نه این گونه دچار نگرانی می‌شدند و نه گروه‌های در حال اجرا متضرر می‌شدند اما در حال حاضر گروهی که مشغول اجرای نمایش خود بوده، دچار زیان شده. زیرا مخاطب برای حضور در تماشاخانه احساس ناامنی می‌کند و حق هم دارد چون وقتی ساختمان کناری با ابزارآلات سنگینی تخریب می‌شود، طبیعی است که هم گروه اجرایی و هم مخاطبان احساس ناامنی کنند. در حالیکه اگر از قبل اطلاع‌رسانی می‌شد، با این همه مساله مواجه نمی‌شدیم.

او ادامه داد: از سوی دیگر اگر پیش از تخریب، اطلاع‌رسانی می‌شد، کارشناسان میراث فرهنگی می‌توانستند به اجرای بهتر این تصمیم‌گیری کمک کنند . آنان با اظهارنظرهای کارشناسانه خود به کل فرآیند این ساخت و ساز کمک می‌کردند اما بی‌خبری جامعه هنری و میراث فرهنگی، همه را دچار سوءتفاهم و سردرگمی می‌کند.

گله‌دارزاده با اشاره به اینکه در مرحله تخریب هم اطلاع‌رسانی انجام نمی‌شود، افزود: حالا هم که ساختمان در حال تخریب است، باز هم هیچ گونه اطلاعاتی درباره چگونگی این تخریب اعلام نشده و هیچ ضمانتی بابت تامین امنیت تماشاخانه سنگلج داده نشده است. در تصاویری که از تخریب ساختمان مجاور منتشر شده، هیچ گونه سازه پشتیبانی که بتواند امنیت سنگلج را تامین کند، به چشم نمی‌خورد.

او با تاکید بر ضرورت حضور کارشناسان میراث فرهنگی در مراحل تخریب و ساخت و ساز ساختمان کناری تماشاخانه سنگلج ادامه داد: با توجه به صحبت‌هایی که انجام شده، میراث فرهنگی نظارت چندانی بر این پروژه ندارد در حالیکه کارشناس میراث باید در طول اجرای پروژه در محل مستقر باشد تا جلوی آسیب‌های احتمالی به تماشاخانه گرفته شود. اما متاسفانه معمولا اقدامات ما، بعد از وقوع فجایع و مشکلات رخ می‌دهد و جنبه پیشگیرانه ندارد.

گله‌دارزاده اضافه کرد: در چنین پروژه‌هایی معمولا پیمانکار هزینه‌های پشتیبانی را کاهش می‌دهد چون در صورت بروز هر حادثه‌ای، بیمه را موظف به جبران آن می‌داند. بنابراین علاقه‌مند است کارش را با هزینه کم و سرعت بالا پیش ببرد در حالیکه نباید پیمانکار را رها کرد تا طبق دلخواه خود عمل و به امنیت ساختمان بی‌توجهی کند.

مدیر پیشین مجموعه تئاتر شهر خاطرنشان کرد: درباره آینده این پروژه هم اطلاع‌رسانی نشده و معلوم نیست قرار است چه اتفاقی رخ بدهد در حالیکه هر گونه ساخت و سازی در مجاورت تماشاخانه سنگلج باید طبق قوانین ساختمان‌های

ثبت‌شده در میراث ملی باشد و این شامل ارتفاع ساختمان مجاور و شکل و شمایل آن نیز می‌شود ولی ما اصلا نمی‌دانیم بعد از این تخریب، چگونه ساخت و سازی انجام خواهد شد.

او با تاکید بر وظایف شهرداری‌ها در گسترش فضاها و فعالیت‌های فرهنگی و هنری یادآوری کرد: همان گونه که توضیح دادم، در تخریب ساختمان کناری تماشاخانه سنگلج در هیچ یک از سه مرحله پیش از تخریب، حین و بعد از تخریب، اطلاع‌رسانی انجام نشده و این برازنده شهرداری تهران که بر در و دیوار شهر اشعار شاعران بزرگ این کشور از سعدی تا دیگر شاعران نامدار معاصر را نصب و تلاش می‌کند خود را به عنوان یک چهره فرهنگی نشان بدهد، نیست. این رفتار ما را دچار تناقض می‌کند که آن اقدامات شهرداری، جنبه تبلیغاتی دارد.

او همچنین از سکوت شهرداری درباره انتقادها و هشدارهایی که بعد از تخریب این ساختمان مطرح شده، نیز ابراز تاسف کرد و افزود: این سکوت، یک بی‌سلیقگی بزرگ رسانه‌ای است چراکه حتما باید درباره این موضوع اطلاع‌رسانی می‌شد. از سوی دیگر، ساختمان مجاور سنگلج سال‌ها محل بحث بود تا با پیوستن به این تماشاخانه، ضمیمه سرانه فرهنگی تهران بشود. این موضوع در ادوار گوناگون شورای شهر، شهرداری و نیز ارشاد مورد بحث بوده و بزرگان هنر کشورمان خواستار اجرای آن بودند اما با تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه، همه تلاش‌ها، پیگیری‌ها و بحث و گفتگوها بی‌نتیجه ماند.

گله دارزاده با تاکید بر اینکه شهرداری نباید از کنار مسائل فرهنگی به سادگی گذر کند، توضیح داد: در اقدام اخیر شهرداری در مجاورت سنگلج به نظر می‌رسد که شهرداری معتقد است این ساختمان متعلق به ماست و هر کاری بخواهیم با آن انجام می‌دهیم. در حالیکه در خاورمیانه تماشاخانه‌های قدیمی خیلی زیادی نداریم و سنگلج در کنار چند تماشاخانه دیگر در شهرهای دیگری کشورمان، جزو معدود تماشاخانه‌های قدیمی این منطقه از جهان است. چنین تماشاخانه‌ای در هر کشوری به عنوان یکی از جاذبه‌های مهم گردشگری به شمار می‌آید. بی‌تفاوتی و تهدید این ساختمان از سوی نهادی که اشعار شاعران بزرگ را بر در و دیوار می‌زند، زیبنده نیست. بخصوص که فاصله تماشاخانه سنگلج تا شورای شهر و شهرداری فقط چند صد متر است.

این کارشناس میراث فرهنگی متذکر شد: بسیاری از شهروندان تهرانی به دلیل ویژگی‌های بنای سنگلج با آن عکس یادگاری دارند یعنی این ساختمان، بخشی از خاطره جمعی مردم ما و جزو نمادهای شهر ما تلقی می‌شود. در تمام جهان، نهاد شهرداری، توجه خاصی به چنین نمادهایی دارد و خودش حافظ چنین بناهایی است اما حالا شهرداری ما ،خود، مسبب نگرانی خانواده فرهنگ و هنر و مخاطبان شده است.

گله‌دارزاده با ابراز تاسف از سکوت شهرداری در پاسخ به انتقادات و نگرانی جامعه هنری در چند روز اخیر ادامه داد: درباره این موضوع مدام خبرهایی منتشر می‌شود ولی هیچ کسی پاسخگو نیست. مساله اصلی، یافتن مقصر یا خطاکار نیست بلکه تامین امنیت تماشاخانه سنگلج و رفع نگرانی جامعه هنری است و تنها جایی که می‌تواند این نگرانی را برطرف کند، خود شهرداری است ولی در هیچ یک از رسانه‌ها، پاسخی از سوی این نهاد ندیدیم.

او در پاسخ به اینکه شاید این سکوت و پرهیز از اطلاع رسانی به این دلیل بوده که جامعه هنری را در عمل انجام شده قرار بدهند، توضیح داد: امیدوارم چنین نباشد و شفاف‌سازی صورت بگیرد. از شهرداری که خود باید مراقب اماکنی مانند تماشاخانه سنگلج باشد و برای توسعه آن و دسترسی بهتر شهروندان به آن کوشا باشد، انتظار می‌رود هر چه زودتر این نگرانی را برطرف کند و این پاسخگو نبودن پسندیده شهرداری نیست. زیرا یا نشان‌گر بی‌اعتنایی به این همه پرسش و نگرانی است که زیبا نیست یا شاید برای رو به رو نشدن با مخالفت‌های احتمالی است در حالیکه باید مساله را شفاف مطرح کنند. یا می‌توانند مخالفان را قانع کنند یا باید مشکلات احتمالی را که از سوی آنان مطرح می‌شود، برطرف کنند تا پروژه با حداقلِ خطا جلو برود. بنابراین از هر زاویه که بنگریم، این سکوت نه مقرون به صرفه است نه منطقی و نشان‌گر بی‌توجهی به خانوده زحمت‌کش و شریف تئاتر است و امیدوارم هر چه زودتر پاسخ بدهند.

انتهای پیام           

دیگر خبرها

  • ماجرای ترور پیشکسوت معروف کشتی در سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر چه بود؟ | ویدئو
  • فیلم/ ماجرای ترور محمدرضا طالقانی در سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر
  • ماجرای ترور رییس سابق فدراسیون کشتی ایران! / فیلم
  • ماجرای ترور محمدرضا طالقانی در سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر
  • (ویدیو) ماجرای ترور محمدرضا طالقانی در سالگرد ۱۱ سپتامبر
  • انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری، برای نخستین‌بار + عکس
  • برای نخستین‌بار؛ انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری+عکس
  • برای نخستین‌بار؛ انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری | تصاویر
  • سکوت در ماجرای سنگلج جایز نیست!
  • ماجرای هدیه و نامه شهید زاهدی به رهبر انقلاب چه بود؟