Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه خانواده؛عطیه‌همتی: دوستی‌های نوجوانی و شرکت در گروه‌های دوستی هرچقدر برای یک نوجوان مفید است و می‌تواند روی نشاط و شادابی او اثر مثبت داشته باشد و حتی مسیر تحصیلی و آینده شغلی نوجوان را تعیین کند، اگر از حدود طبیعی خارج شود و به علاقه و وابستگی‌های افراط‌گونه برسد کاملا معکوس عمل می‌کند و نوجوان به جای شادابی و حال خوب افسرده‌است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بسیاری از نوجوان‌ها در این سنین وارد چنین رابطه‌های غلطی می‌شوند و خانواده‌ها نیز نمی‌دانند چطور نوجوان‌شان را از خسارات چنین رابطه‌ای نجات دهند. حتما شما هم نوجوانانی را دیده‌اید که دائم درباره یکی از دوستانشان و یا همکلاسی‌هایشان صحبت می‌کنند. در مسائل مختلف اسم او را می‌آورند و حتی تلاش می‌کنند برای او به مناسبت‌های مختلف هدیه بخرند و اگر رابطه‌شان با فرد موردنظر مخدوش شود به شدت بهم می‌ریزند و ممکن است روی درس و فعالیت‌های کلاسی‌شان تاثیر بگذارد.

به همین خاطر با خانم «هدی سعدونی» کارشناسی ارشد مشاور خانواده و فعال در زمینه مشاور نوجوان صحبت کردیم تا درباره این مشکل، آسیب‌ها و راهکارهای آن بیشتر بدانیم.

رابطه‌های دوستی در نوجوانی چه شکلی است و چطور وارد فاز افراطی و خطرناک آن می‌شود؟

در نوجوانی گروه هم‌سالان اهمیت زیادی برای هم پیدا می‌کنند و تأثیرگذاری زیادی هم روی یکدیگر دارند. بنابراین وجود دلبستگی عاطفی به دوستان تا حدودی طبیعی و بلامانع است. اما مشکلات از زمانی آغاز می‌شود که بین نوجوانان عشق و علاقه افراطی می‌بینیم. غالباً برای آن‌ها دردسرساز می‌شود و می‌بینیم که از هیچ کاری برای جلب رضایت و توجه یکدیگر دریغ نمی‌کنند که همین باعث بروز مشکلات زیادی هم برای خودشان و هم برای خانواده‌هایشان می‌شود. البته گاهی هم این علاقه و وابستگی عاطفی یک‌طرفه است. یعنی نوجوان ما دلبستگی عاطفی شدیدی یا بهتر است بگوییم وابستگی عاطفی شدیدی به یکی از همجنس‌های خود پیدا کرده است درحالیکه طرف مقابلش به او بی‌توجهی می‌کند. این نوجوان ما هر کاری می‌کند برای اینکه بتواند طرف مقابل را برای خودش داشته باشد و توجهش را جلب کند.

چه عواملی باعث این رابطه‌های دوستی دردسرساز می‌شود؟

روابط عاطفی ما با دیگران، اینکه رابطه عاطفی سالمی داشته باشیم یا نه، اینکه وارد روابط آسیب‌زا شویم یا نه، رابطه مستقیمی با نوع دلبستگی‌ای که ما در کودکی با والدین خودمان بخصوص مادر تجربه کرده‌ایم دارد.

نیازهای عاطفی ما در فضای خانواده اگر توسط مراقبان اصلی ما یعنی پدر و مادر و بیشتر مادر به خوبی پاسخ داده شود، دلبستگی ایمن شکل می‌گیرد. اما در صورتی که این دلبستگی ایمن شکل نگیرد، ما بازتابش را در روابط خودمان می‌بینیم. مثل وابستگی شدید، ترس از طرد شدن، نداشتن عزت نفس در روابطمان و مشکلاتی از این دست.

به همین دلیل غالباً بچه‌هایی که دچار این نوع وابستگی‌ها می‌شوند، دارای عزت نفس پایین هستند و میل به تأیید شدن زیادی دارند. از طرفی آن نوجوان‌هایی که مورد علاقه واقع می‌شوند، غالباً حداقل به ظاهر دارای اعتماد بنفس بالا هستند، روابط عمومی خوبی دارند و گاهی هم می‌بینیم که از دانش‌آموزان توانمند مدرسه هستند و جزء چهره‌های محبوب مدرسه‌اند.

این رابطه تا حدی مسموم چه عایده‌ای برای نوجوان دارد که در این حد او را درگیر می‌کند؟

خب قطعاً یکسری نیازهای اساسی در آن رابطه دارد تأمین می‌شود که نوجوان ما حاضر می‌شود تمام خطرات را به جان بخرد.

او در این رابطه با چه مشکلاتی روبرو است؟ چون نوسانات رفتاری زیاد مشاهده می‌شود.

از آن‌جایی که دانش‌آموزانی که دچار وابستگی عاطفی شدید می‌شوند روی کوچک‌ترین ارتباط‌گیری طرف مقابلشان با دیگران حساس هستند و با کوچک‌ترین توجهی که طرف مقابل به دیگران نشان می‌دهد یا دیگران به او نشان می‌دهند، به شدت آشفته می‌شوند، حسادت می‌کنند و ترس از دست دادن طرف مقابلشان آن‌ها را خیلی اذیت می‌کند، خب همین شرایط زمینه‌ای را فراهم می‌کند برای اینکه طرف مقابل بتواند به راحتی از آن‌ها سوءاستفاده کند. گاهی حتی ممکن است ببینیم که طرف مقابل وقتی این همه شیدایی و وابستگی را می‌بیند، شروع می‌کند به درخواست‌های غیراخلاقی و غیرمنطقی. زیرا می‌داند به احتمال زیاد جواب رد نمی‌شنود.

یکی از نگرانی‌های والدین در این رابطه این هست که نمی‌دانند در این شرایط این وابستگی عاطفی افراطی هست یا تمایلات منحرف هم وجود دارد. همین باعث می‌شود که والدین یک برخورد هیجانی و تندی را بخاطر این نگرانی از خودشان بروز بدهند و این برخورد فقط باعث بدتر شدن شرایط می‌شود.اگر از این بابت نگرانی‌ای دارند، بهترین کار این هست که به کمک یک مشاور این موضوع تحلیل شود و همان به نوجوانشان برچسب‌‌های غلط نزنند.

چه نوع افرادی بیشتر در دام این رابطه‌های غلط می‌افتند؟

بیشتر برای نوجوانانی به وجود می‌آید که معمولاً در خانواده‌هایی هستند که مرتب مقایسه می‌شوند و کمالگرا هستند. یعنی یک سقفی از ایده‌آل‌ها را مرتب دارند به نوجوان خودشان گوشزد می‌کنند. این را در خیلی از خانواده‌ها ما می‌بینیم. در خانواده‌های تحصیلکرده اتفاقاً این را ما بعضی وقت‌ها خیلی بیشتر و عمیق‌تر حس می‌کنیم. یعنی مرتباً پدر و مادرها یک سقفی از آرزوهای دست‌نیافته خودشان را دارند برای بچه‌ها تعریف می‌کنند و بشدت کمالگرا هستند. والدین مدام دارند نوجوانشان را با دیگری مقایسه می‌کنند: ببین دخترخاله‌ت به کجا رسید، ببین آن دوستت چطور شد، ببین بچه همسایه فلان شد، تو این همه امکانات داری، ما این همه داریم تلاش می‌کنیم و... و دائم دارند این‌ها رابرای بچه بازگو می‌کنند.از طرفی تمام این‌ها باعث می‌شود احساس عزت نفس بچه از بین برود یا کاهش پیدا کند و اصلاً احساس کند «نمی‌تواند» حتی اگر «بتواند» هم فکر می‌کند نمی‌تواند به آن چیزی که خانواده بعنوان ایده‌آل تعریف کرده‌اند، برسد!

بنابراین در فضای مدرسه وقتی دانش‌آموزی را ببیند که به آن جا رسیده، نوجوانان دو واکنش دارند: یا سر لج می‌‌افتند با آن دانش‌آموز و شروع به حسادت می‌کنند، یا یک راه دیگر را انتخاب می‌کنند و می‌روند و به او نزدیک می‌شوند و تمام توجهش را می‌خواهند دریافت کنند.

والدین باید چه کارهایی را برای پیشگیری انجام دهند تا فرزندشان وارد چنین رابطه‌ها و دوستی‌های مسمومی نشود؟ یا چه نکاتی را باید بدانند؟

والدین حتماً باید یک بازنگری در روابط خودشان با فرزندشان داشته باشند. آن وقت می‌بینند که این ارتباط نیاز به ترمیم زیادی دارد. بچه‌هایی که مدام بخاطر ابراز هیجاناتشان در فضای خانواده سرکوب می‌شوند، قدرت ابراز هیجانات سالم را ندارند، قدرت اظهار نظر ندارند و همیشه در حال سرکوب شدن‌اند، بیشتر از نوجوانان دیگر مستعد وارد شدن در روابط آسیب‌زا هستند. و این باعث می‌شود که در روابط آسیب‌زا مدام دست و پا بزنند برای اینکه طرف مقابلشان را بتوانند حفظ کنند. در یک برهه زمانی ممکن است دوست همجنسشان باشد، بعد ممکن است وابستگی عاطفی به جنس مخالف باشد، بعد در زندگی مشترکشان باشد و همین‌طور این چرخه ادامه پیدا می‌کند و تا زمانی که این مسئله بصورت ریشه‌ای حل نشود، این بچه‌ها مدام در حال آسیب دیدن هستند.

اگر بخواهید به والدین یک روتین منظم پیشنهاد بدهید که هم رابطه با فرزند نوجوان‌شان را بهبود دهد و هم بتواند موجب جلوگیری از چنین آسیب‌هایی شود. چه می‌گویید؟

حرف در این باره زیاد است اما اگر بخواهم موردی بگویم این است:

1/روزانه یک زمانی را فقط و فقط به نوجوان اختصاص بدهد. پیاده‌روی، پارک، رستوران، زیاد فرقی نمی‌کند، فقط کافی است نوجوان متوجه شود یک زمان اختصاصی به او تعلق گرفته است. مثلاً دختر قرار است تنها با پدرش به سینما برود. قرار نیست بقیه اعضای خانواده هم باشند، آن زمان صرفاً برای خودش و پدرش است.این کارها تأثیر فوق‌العاده‌ای در ترمیم رابطه بین والدین با نوجوان دارد. چرا؟ زیرا همین زمان گذاشتن‌ها و همین زمان‌هایی که برای تفریح‌‌های اختصاصی تعریف می‌شود، به مرور باعث به وجود آمدن صمیمیتی می‌شود که باعث می‌شود نوجوان ما احساس امنیت کند برای ابراز خودش و صحبت کردن از خودش و دغدغه‌هایش.

2/از نوجوان بخواهیم دوستش را دعوت کند با والدین برای تفریح بروند بیرون. این باعث می‌شود نوجوان این تلقی را نداشته باشد که والدین من کلاً قرار است به دوستان من گیر بدهند یا کلاً با دوستان من مشکل دارند. و اگر فردا روزی قرار شد انتقادی از دوستی صورت بگیرد، نوجوان می‌داند که پدر و مادرش قبلاً با این دوستش مشکلی نداشتند، با فلانی مسئله‌ای نداشتند که الان بخواهند تخریبش کنند. بنابراین خیلی منطقی‌تر با انتقاد والدین از دوستش برخورد می‌کند.

3/زمانی که فرزندتان از علاقه به دوستش می‌گوید والدین بطور مستقیم گارد نگیرید. ویژگی‌های خوب آن دوست را تأیید کنید، مثلاً بگویید من می‌دانم فلانی آدم بامعرفتی است، اما گاهی آدم‌های بامعرفت هم به فلان دلیل و بخاطر فلان ویژگی می‌توانند به آدم ضربه بزنند و ما باید مراقب باشیم. کوبیدن و تخریب دوست هیچ کمکی نمی‌کند، بلکه بیشتر باعث می‌شود نوجوان به سمت آن دوست برود. چون تازه با خودش فکر می‌کند حالا که بقیه دارند تخریبش می‌کنند، من باید هوای رفیقم را داشته باشم و دفاع کنم.

4/هرچه اوقات فراغت نوجوان ما پربارتر باشد، اعتماد بنفس بالاتری هم پیدا می‌کند. چون در همین جریان گذران اوقات فراغت، با قابلیت‌ها و توانایی‌های خودش هم بیشتر آشنا می‌شود. (اگر واقعاً برنامه‌ریزی خوبی برای اوقات فراغتش انجام شده باشد.)

5/افراد وابسته معمولاً این باور را به شکل عمیق دارندکه من نمی‌توانم حال خودم را خوب کنم. من از پس خوب کردن حال خودم برنمی‌آیم و من به دیگران احتیاج دارم. زمانی که برای داشتن یک اوقات فراغت خوبی به نوجوانمان کمک کنیم طوری که ب با قابلیت‌ها و توانایی‌های خودش  آشنا شود و از طرفی لذت هم ببرد، به مرور این باور که من برای خوب بودن حالم و برای اینکه به من خوش بگذرد قطعاً نیاز به دیگران دارم کم‌رنگ‌تر می‌شود.

6/یک زمانی را در فضای خانواده در نظر بگیریم که اعضای خانواده اول ویژگی‌های خوب یکدیگر را بهم بگویند و بعد محترمانه انتقاد کنند. این انتقاد هم یک قانون دارد: من «فکر می‌کنم» دارد به من بی‌احترامی می‌شود، من «فکر می‌کنم» دارد به من بی‌توجهی می‌شود. این جلسات حکم سوپاپ اطمینان را دارد. یعنی چه؟ یعنی اینکه نمی‌گذارد آن احساسات و هیجانات منفی همین‌طور سرکوب شوند.

7/ افراد وابسته، افرادی که وارد روابط مسموم می‌شوند و وابستگی شدید پیدا می‌کنند، معمولاً افرادی هستند که قدرت اینکه احساسات و هیجاناتشان را در فضای خانواده ابراز کنند، نداشتند. و به محض اینکه به فضایی را می‌بینند که می‌توانند آن‌جا خودشان را نشان بدهند و ابراز کنند، دیگر درنظر نمی‌گیرند که آن فضا ممکن است چه آسیب‌هایی برایشان داشته باشد. زیرا ما با فرد تشنه‌ای مواجهیم که الان یک لیوان آب دیده است. این آدم آنقدر تشنه است که دیگر نمی‌تواند به این فکر کند که این لیوان آب اصلاً واقعاً آب است؟ تمیز است یا کثیف؟ آیا برای من مفید است یا مضر؟ نه! او بشدت تشنه است و قدرت تحلیل درست را در آن شرایط ممکن است نداشته باشد. پس باید در خانواده این تشنگی برطرف شود.

کادر مدرسه اگر متوجه ارتباط غلط و یا رابطه ضربه‌زننده دو دانش آموز باهم شدند بهتر است چه کاری انجام دهند؟

رفتارهایی مثل کشاندن در دفتر و تهدید به جدا کردن کلاس ها اصلا راهکارهای مفیدی نیست. مدیر و ناظم مدرسه به هیچ عنوان مستقیما و در مراحل اولیه وارد ماجرا نشوند و غیر مستقیم مشکل را پیگیری کنند.

به این موضوع دقت کنند که آیا واقعا با یک وابستگی افراطی مواجه هستند یا یک دوستی صمیمانه عادی که بین بسیاری از دانش آموزان رواج دارد و مشکلی ندارد. آیا این ارتباط در زمینه های مختلف مشکلی را به وجود آورده‌است یا چون صرفا ما می‌بینیم صرفا چون دو تا دانش آموز همیشه باهم هستند می‌خواهیم وارد عمل شویم.

اگر اطمینان حاصل شد که این ارتباط مشکل ساز شده،  مثلا افت تحصیلی را به وجود آورده، تاثیر منفی روی رفتارها و مسائل انضباطی دانش آموزان گذاشته، مشاور مدرسه باید وارد عمل شود نه اینکه مدیر و ناظم برخورد داشته باشند. چون قطعا برخورد مدیر و ناظم باعث گارد گرفتن آن‌ها می‌شود.

کادر مدرسه باید دقت کنند به هیچ عنوان نباید در حضور سایر دانش‌ آموزان به آنها تذکری بدهند. حتما نیاز است که خانواده در جریان رابطه افراطی و وابسته دو دانش آموز از هم قرار بگیرند. اما چگونگی این ماجرا خیلی مهم است. کادر مدرسه نباید با تندی و یا با موضع منفی و بحرانی طوری ماجرا را جلوه دهند که باعث اضطراب بیش از حد والدین و برخوردهای هیجانی آنها شود. بهتر است هر دو باهم به بهبود وضعیت دو دانش آموز رسیدگی کنند.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: نوجوان والدین دوستی مسموم نوجوانی تربیت نوجوان بلوغ سبک زندگی فضای خانواده وابستگی عاطفی طرف مقابل دانش آموزان باعث می شود خانواده ها دانش آموز نوجوان ما رابطه ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۹۵۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه

به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات می‌شود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌اند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص می‌دهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب می‌کند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتاب‌های کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار می‌گیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه می‌توان از بسترهای صدرنشینی کتاب‌های کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.

غلبه آثار ترجمه تهدید نیست

هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دوره‌ای که زندگی می‌کنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایه‌های آینده ما هستند. اگر عناوین کتاب‌های کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانواده‌ها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.

خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه می‌شوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.

هادی خورشاهیان

نویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم  به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیب‌های مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.

خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی می‌تواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده می‌کنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتاب‌های ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا می‌کنیم  و بین سریال‌های ایرانیِ تکراری، سریال‌های خارجی نیز دیده می‌شود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و می‌تواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.  

این نویسند افزود: اگر کودکان فیلم‌ها و کتاب‌های خارجی را می‌خوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمی‌شناسد. در این خصوص نهادها و ارگان‌ها نمی‌توانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامه‌های مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما می‌توانند در سخنرانی‌ها  به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتاب‌های خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری می‌تواند کتابخانه‌های عمومی محله‌ها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.

کتاب‌خوان‎‌ها را تشویق کنیم

حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچه‌ها هیچ پدرکشتگی با نویسنده‌ها ندارند آن‌ها فقط به سمت کتاب‌هایی می‌روند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیب‌های بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتاب‌های ترجمه می‌شوند؛ زیرا نسبت به کتاب‌های تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتاب‌های ترجمه برای ناشران سهل الوصول‌تر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینه‌بری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام می‌دهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آن‌ها است. آن‌ها خودشان را موظف می‌دانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتاب‌های تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتاب‌ها می‌کنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود می‌خرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.

حسین فتاحی

فتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچه‌ها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتاب‌هایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتاب‌های ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفته‌اند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیت‌های‌ داستان‌های کودکانه همچنین باید با سایر شخصیت‌های قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسی‌ها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصه‌های کودکانه داشته باشد.

وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار می‌کنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتاب‌ها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویق‌هایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده می‌توانیم به نقطه‌ای که ضرورت جامعه هست، برسیم.

تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم

سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح می‌دهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتاب‌های چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجه‌ای را به تولید کتاب‌های چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشته‌های خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.

سپیده خلیلی

این نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتاب‌های ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمی‌شود یا به دلیل محدودیت‌هایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمت‌های داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتاب‌هایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ می‌گیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجم‌های مختلف می‌سپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژه‌های نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب می‌رساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب می‌کنند.

او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمی‌خرند و مسلما اگر آن‌ها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا می‌شود. مکان‌های عمومی مانند نهاد کتابخانه‌ها و حتی کانون پرورش فکری می‌توانند به کتاب‌های تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.

محدثه رضایی

دیگر خبرها

  • اعضای شورای سیاستگذاری سی و ششمین جشنواره فیلم کودک معرفی شدند
  • مهلت ثبت ششمین دوره جام باشگاه های کتابخوانی تمدید شد
  • برگزاری جام باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان در کرمانشاه
  • برگزاری جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان در کرمانشاه
  • جامعه امروز ما نیاز به تفکر معلمان شهید دارد
  • والدین با استقلال‌طلبی نوجوانان مواجهه منفی نداشته باشند
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
  • پخش فیلم «رابطه» با بازی خسرو شکیبایی
  • کسب دو مدال برنز توسط بوکسور‌های نوجوان قزوینی
  • نوجوانان بوشهری بر بال آهنین به سودای پرواز پرداختند