Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمدجواد حق‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا ضمن گرامی‌داشت یاد زنده‌نام علی مرادخانی یادآور شد: در دوره‌ای که بنده به‌ عنوان معاون امور حقوقی، مجلس و امور استان‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به فعالیت بودم، از نزدیک شاهد فعالیت بی‌وقفه و پیگیرانه آقای مرادخانی به‌ عنوان مدیرکل حوزه موسیقی بودم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با تاکید بر آنکه زنده‌نام مرادخانی هم زبان حال هنرمندان موسیقی را می‌دانست و هم به نوعی با محدودیت‌ها و سیاست‌های کلان حوزه موسیقی آشنا بود خاطرنشان کرد: کار و فعالیت در حوزه موسیقی، شرایط عادی ندارد و مدیریت در آن فردی را می‌طلبد که در کنار صلاحیت، چندجانبه نگر باشد و بتواند زبان مشترکی را بین اهالی هنر موسیقی از یک طرف و از طرف دیگر سیاست‌گذاران کلان جمهوری اسلامی برقرار کند.

۱۳ سال سابقه مدیریت موفق؛ زمینه سپردن سکان معاونت امور هنری به مرادخانی بود

حق‌شناس تاکید کرد: این دست از خصوصیات در مدیریت علی مرادخانی به وضوح قابل رصد بود. همین ویژگی‌ها بود که او را به یک چهره منحصربه‌فرد تبدیل کرده بود. به گونه‌ای که شاهد یکی از معدود مدیران و مدیریت‌هایی بودیم که توانست ۱۳ سال در این حوزه بماند. این میزان استمرار مدیریت در مقایسه با سایر مدیریت‌ها در حوزه فرهنگ و هنر کمیاب است.

همین روند استمرار و توفیق در مدیریت موجب شد که در دولت یازدهم و با نگاه مثبت علی جنتی (وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی) در آغاز به کار دوران وزارت از او مجدد دعوت به کار کند تا این بار در جایگاه معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیریت فرهنگی و هنری‌اش ادامه داد. قرار گرفتن مرادخانی به عنوان مدیر امور هنری وزارتخانه به او این امکان را داد تا جدا از مدیریت امور حوزه موسیقی، مدیریت امور سایر حوزه‌های زیر مجموعه معاونت امور هنری را چون هنرهای نمایشی و تجسمی دنبال و پیگیری کند.

تاسیس موزه موسیقی؛ ایده مرادخانی و همراهی بزرگان موسیقی

یکی از تحولات مثبتی که در همان مقطع با پیشنهاد بزرگان حوزه موسیقی و ابتکار عمل مرادخانی از یک سو و از سویی دیگر همکاری مثبت و مناسب شهرداری تهران به سبب امکاناتی که در در اختیار داشت، عملی شد ایده خلاقانه زنده‌نام مرادخانی در تاسیس موزه موسیقی بود. او بارها یادآور شده بود جای یک موزه برای حوزه موسیقی در کشور خالی است.

رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: پس با کمک مجموعه‌ای از همراهانی که در قالب هیئت‌امنا تعریف شد این موزه شکل گرفت و انصافاً نیز در آن زمان شهرداری به تحقق این ایده همت گماشت و یکی از ساختمان‌های ارزشمند در ملکیت شهرداری در منطقه یک را در اختیار موزه موسیقی و تحقق شکل‌گیری این مجموعه قرارداد.

وی گفت: زنده‌نام علی مرادخانی به‌ عنوان مدیرعامل، پایه‌گذار مجموعه‌ای شد که امروز یکی از مجموعه‌های ارزشمند موزه‌ای شهر تهران را به خود اختصاص داده‌است، آثار بسیار مهمی از هنرمندان سازنده ساز، انواع سازهایی ایرانی که در دهه‌های گذشته ساخته‌شده و در اختیار هنرمندان بزرگ موسیقی بوده، حتی گنجینه مهمی از آثار موسیقی ایرانی که قبلاً تولید شده و در طول کمتر از دو دهه مرحوم مرادخانی توانست آنها را کنار هم جمع کند.

این عضو شورای اسلامی شهر تهران افزود: البته در تمام این سال‌ها نیز شورای شهر به‌عنوان یک مجموعه‌ مسئول، از این موزه حمایت کرده است. حتی  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌خاطر نوع ارتباط آقای مرادخانی با شورای شهر حمایت‌هایی را در این حوزه دریافت کرده است. از طرفی به شخصه برخی هنرمندان عرصه موسیقی را می‌شناسم که به سبب شناخت و ارادت به زنده‌نام مرادخانی بخشی از آثار، سازها و گنجینه‌های صوتی خود را اهدا کردند که امروز تمام آن آثار زینت‌بخش موزه موسیقی کشور است.

توصیه به مدیران فرهنگی و هنری آینده

حق‌شناس در پاسخ به این پرسش که با توجه به قرار گرفتن در آستانه فعالیت دولت سیزدهم، چه پیشنهادی برای انتخاب مدیری شایسته در حوزه موسیقی و از جمله موزه موسیقی به مدیران فرهنگ و هنر دولت آینده دارد، گفت: قطعا اگر بخواهم به هیات‌امنا و هیات‌مدیره محترم موزه پیشنهادی داشته باشم آنست که شرایط استمرار و ادامه پیدا کردن مسیری را که مرادخانی آغاز کرد فرا هم کنند.

 یکی از جدی ترین آسیب‌هایی که پیش از این بارها شاهدش بودیم آن است که متأسفانه برخی نهادها و مجموعه‌های موفق، بعد از رفتن مؤسس، ایده‌پرداز یا بنیان‌گذاران آن در ادامه حرکت دچار اختلال می‌شوندیا به کل از ادامه حیات باز می‌مانند. یادمان باشد مرادخانی‌ها و امثال چنین مدیران بزرگی هستند که باید در خدمت این حوزه باشند. کمااینکه پیش از این نیز بوده‌اند.

رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران افزود: بهترین راه آن است که بتوانیم به این مجموعه (موزه موسیقی) به‌ عنوان یکی از سرمایه‌های مهم هنری شهر، یکی از سرمایه‌های مهم موسیقایی کشور و به عنوان یک گنجینه ارزشمند برای آیندگان نگاه کنیم.

آسیبی که خوشبختانه اصلاح شد

حق‌شناس با ابراز امیدواری به آنکه فضا و فرصتی فراهم شود تا بزرگان موسیقی در چنین محیط‌های تخصصی حضوری تام داشته باشند، امکان نظارت‌شان بر چنین محیط‌هایی باشد و رابطه دقیق و منطقی با خانه موسیقی به‌عنوان یکی از نهادهای برخاسته از مجموعه هنرمندان موسیقایی باشد اظهار داشت: خوشبختانه شنیدم با اصلاحی که صورت‌ گرفته است، ریاست خانه موسیقی به عضویت هیات امنای موزه موسیقی درآمده است. این نقصی بود که باید اصلاح می‌شد و خوشبختانه اصلاح شده است.

 همچنین امیدوارم اعضای هیات‌امنا با دغدغه موسیقایی، بستر نقش‌آفرینی را برای افراد دارای سابقه‌ای روشن در عرصه ادبیات، شعر، موسیقی و مدیریت هنری فراهم کنند. در عین‌حال دغدغه‌هایی که زنده‌نام علی مرادخانی داشتند توسط این عزیزان، با استفاده از تجارب‌شان و سیاست‌هایی که پیگیری می‌شده را شفاف‌تر در معرض دید تر و با حضور مستقیم هنرمندان این حوزه ادامه دهند. ان‌شاءالله بتوانند در کنار استمرار این مسیر، راه‌های جدید را به‌خوبی انتخاب و طی کنند و بیش از پیش پیگیر امور موسیقی باشند.

سرنوشت حمایت از موزه موسیقی در مدیریت جدید شورای شهر چه خواهد شد؟

حق‌شناس در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی‌بر آن که با توجه به همراهی شورای شهر و بدنه شهرداری با موزه موسیقی، با وجود انتخابات جدید شورای شهر آیا آن نگاه حمایتی استمرار خواهد داشت یا خیر، گفت: موزه موسیقی قبل‌از این دوره نیز از طرف شورا حمایت می‌شد. موزه موسیقی از محیط‌هایی بود که شوراهای قبلی و مدیریت شهری قبل نسبت به این حوزه همواره نگاه مثبتی داشتند.

رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران گفت: گرچه این نگاه حمایتی در دوره مدیریت شورای شهر فعلی توسعه پیدا کرد، گمانم آن است در دوره بعدی نیز عزیزانی حضور دارند که این نگاه را بتوانند تقویت، دنبال کرده و حمایت‌های خود را نسبت‌به هنر موسیقی و دیگر حوزه‌های هنری ادامه دهند. 

به گزارش ایرنا، علی مرادخانی در سال ۱۳۳۷ خورشیدی در قم به دنیا آمد و در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. مرادخانی پس از پایان تحصیلات، فعالیت هنری خود را از ۱۳۵۹ خورشیدی به عنوان مدیر کل تولید فیلم و عکس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کرد. وی از سال ۱۳۶۹ خورشیدی عهده‌دار مدیریت موسیقی کشور شد و سپس در عنوان‌هایی چون مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیریت موزه موسیقی خدمت کرد.

 مدیریت مرادخانی در مرکز موسیقی، دوران درخشان تحرک ارکستر سمفونیک تهران به رهبری فریدون ناصری و همکاری با لوریس چکناوریان، نادر مشایخی، منوچهر صهبایی و ایرج صهبایی… همراه بود که می‌توان او را از نظر زمانی، رکورددار در مدیریت موسیقی تاریخ ایران به شمار آورد.

همچنین در دوره مدیریت مرادخانی، ایده خانه موسیقی عملیاتی شد. دفتر اولیه این نهاد مدنی اجتماعی ابتدا در اتاقی که مرکز موسیقی وزارت ارشاد در ساختمان خیابان مرجان مرکز موسیقی بود در اختیار هیات موسس و هیات مدیره اولیه قرار گرفت. ضمن آنکه مرادخانی در تمامی این سال‌ها جزو مشاوران ارشد این نهاد موسیقایی بود.

موزه موسیقی

مرادخانی در ۱۳۸۳ خورشیدی از مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفت و تنها عنوان مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت. بعد از آن او ایده اجرای موزه موسیقی را به شهرداری تهران داد و سپس خود مدیریت و راه اندازی آن را در ۱۳۸۷ خورشیدی بر عهده گرفت. این موزه زیر مجموعه شهرداری تهران است و در چند دوره جشنواره ایکوم معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت.

مرادخانی در اوایل شهریور ۱۳۹۲ خورشیدی از طرف علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، به عنوان معاون هنری این وزارتخانه منصوب و مشغول به کار شد.

وی که به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری و مداوا شده بود، مجدد به دلیل عوارض ناشی از کرونا و افت گلبول‌های سفید خون در بیمارستان بستری شد و به کما رفت. تا آنکه در ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ خورشیدی درگذشت.

برچسب‌ها محمدجواد حق شناس كميسيون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران موزه موسیقی ایران موسیقی علی مرادخانی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: محمدجواد حق شناس كميسيون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران موزه موسیقی ایران محمدجواد حق شناس كميسيون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران موزه موسیقی ایران موسیقی علی مرادخانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرهنگی و اجتماعی شورای شورای اسلامی شهر تهران علی مرادخانی مرکز موسیقی حوزه موسیقی موزه موسیقی شورای شهر قرار گرفت امور هنری عنوان یک حق شناس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۸۴۹۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرنوشت «تلخ» کارخانه‌ای که «موزه» نشد/«ریسباف» فقط «دست به دست» می‌شود!

خبرآنلاین اصفهان- فاطمه کازرونی: کارخانه تاریخی «ریسباف» حدود ۱۰ سال است که میان نهادهای مختلف دست به دست می شود، هر بار خبر از واگذاری این کارخانه به یک ارگان برای تبدیل شدن به موزه به گوش می رسد و خبر در خبرگزاری‌ها تا سال بعد منجمد می شود؛ با این رویه سالهاست فقط خبر تبدیل این کارخانه را به موزه می شنویم، ساختمان کارخانه هر روز فرسوده تر می‌شود؛ اطراف آن ساختمانهای تجاری بالا می‌رود و هر کلنگِ بر زمین، زخمه‌ای بر دل این کارخانه کهنه می شود که همچون خرابه ای اما هنوز پابرجاست.

تاریخ پر فراز و نشیب کارخانه ریسباف

نخستین باری که برای تهیه گزارش درارتباط با کارخانه ریسباف، تا این بنای تاریخی، پیاده راه پیمودم را به خوبی به یاد می آورم؛ ظهر یک روز گرم تابستان بود و من فاصله خانه تا این کارخانه تاریخی را زیرسایه سار درختان چناری که تنه آنها ترمیم شده اما هرگز تبر بر پیکر آنها رد نابودی بر جای نگذاشته بود گام برمی داشتم اما امروز که در «هفته فرهنگی اصفهان» تا کنار این کارخانه از خیابانهای «نصف جهان» گذر می‌کنم، چشمانم چیزی از «فرهنگ و تاریخ» نمی‌بیند به جز جای خالی بیش از ۳۰۰ درخت در منطقه یک اصفهان که به عنوان میراث «شیخ بهایی» دیگر اثری از آنها موجود نیست و خستگی تمام ناشدنی که از تن کارخانه تاریخی ریسباف در زیباترین و قدیمی ترین خیابان جهان،‌ شره می‌کند!

سال ۹۳ بود که طی مراسمی که با دعوت معدودی از خبرنگاران برای بازدید از این کارخانه‌ی در تملک بانک ملی برگزار شد، از «ریسباف» خسته عیادت کردیم و مسئولان از استاندار و شهردار وقت اصفهان تا رئیس و غیره سخن‌ها از پروژه پرافتخار تبدیل این کارخانه به موزه گفتند، ما دیدیم، شنیدیم، نوشتیم و امیدوارانه منتظر ماندیم تا سال ۹۶، یعنی سالی که نام کارخانه ریسباف اصلا از دهن مسئولان در سخنرانی های مختلف نمی افتاد، آن سالها گویی انتظار اصلا سخت نبود و شور ابتدای جوانی رویای موزه دار شدن اصفهان را این همه دور از دسترس نمی پنداشت.

زنجیره ای تمام نشدنی از ادعای دلسوزی برای ریسباف

۱۱ اردیبهشت ماه سال ۹۶ که رسید ابوالفضل قربانی عضو شورای اسلامی شهر اصفهان پس از مدتها بار دیگر سخن از «ریسباف» به زبان آورد و در ارتباط با حوزه تفکیک زمین‌های مربوط به پشم ریس، ریسباف و شهرضای جدید به عنوان مرغوب‌ترین زمین‌های شهر اصفهان صحبت کرد و تذکر داد که باید مشخص شود این زمین‌های در تصدی چگونه و به چه کسانی واگذار شده است.

وی تصریح کرد: ضروری است که مشخص شود که شایعاتی که این روزها در خصوص واگذاری تعدادی از پلاک‌های این زمین‌های تفکیک شده به برخی از شهرداران مناطق و مسئولان صحت دارد یا خیر.

۲۳ آذرماه همان سال، قدرت الله نوروزی شهردار اصفهان در هفتمین کنفرانس بین المللی توسعه پایدار و عمران شهری خواستار واگذاری این کارخانه به شهرداری شد و عنوان کرد: در صورت واگذاری این مکان به شهرداری می توان طرح های خدماتی برای استفاده از فضای موجود در آن را اجرایی کرد.

وی افزود: فضاهایی مانند کارخانه ریسباف اصفهان ظرفیت به کارگیری برای همه اقشار از شهروندان تا دوستداران هنر و میراث فرهنگی را دارد.

خرید کارخانه تاریخی ریسباف اصفهان به قیمت ۲۰۷ میلیارد تومان

نکته جالب اینکه ۲۸ آذرماه همان سال به فاصله یک هفته از صحبتهای شهردار اصفهان، سرپرست شرکت عمران و بهسازی شهری ایران از خریداری کارخانه تاریخی ریسباف اصفهان به قیمت ۲۰۷ میلیارد تومان آن هم به عنوان بنای غیر تاریخی خبر داد!

هوشنگ عشایری در ادعایی عجیب عنوان کرد که ریسباف اصلا کارخانه تاریخی نیست! و تملک این کارخانه قدیمی با موضوع احیای بافت تاریخی متفاوت است و آن را در راستای اجرای یکی دیگر از وظایف شرکت عمران و بهسازی مبنی بر «اصلاح نقاط ناهمگون شهری» و با هدف تغییر جریان مدیریت شهری خریداری کرده اند چرا که ریسباف بنای تاریخی نیست!

ریسباف به جای موزه، کاربری کارخانه نوآوری گرفت!

خرید این کارخانه توسط شرکت عمران و بهسازی شهری ایران نیز پایان این ماجرا نبود و سال ۹۸، اتفاق عجیب دیگری افتاد، کارخانه ای که سالها توسط استانداران مختلف اصفهان کاربری‌ها مختلف برای آن ذکر شده بود، در نهایت به دلیل عدم توافق مناسب با بخش خصوصی و به دلیل واقع شدن در یکی از تجاری‌ترین نقاط اصفهان سالهاست خاک بی تدبیری می‌خورد به جای کاربری موزه نام کارخانه نوآوری گرفت.

سیدحسن قاضی عسگر سرپرست هماهنگی امور اقتصادی استانداری اصفهان، بهمن ماه سال ۹۸ این خبر را عنوان کرد و گفت: پس از سالها بحث بر سر احیای کارخانه ریسباف، در نهایت تصمیمات لازم برای احیا این کارخانه به عنوان کارخانه نوآوری اتخاذ شد.

وی ادامه داد: توجه به اینکه «ریسباف» یکی از بقایای باقیمانده از صنعت نساجی اصفهان است تصمیم گرفتیم این کارخانه را به مرکز نوآوری در شهر تبدیل کنیم تا به رشد کارآفرینی و صنایع خلاق کمک شود.

و اما.....

«ریسباف» و زمانی که در تقویم مسئولان جایگاهی ندارد

بازهم عقربه های ساعت از سال ۹۸ چرخیدند و زمانی دراز گذشت، زمانی که انگار در تقویم برخی مسئولان هیچ معنایی ندارد، میراث فرهنگی اصفهان چندین مسئول عوض کرد، استانداران و شهرداران اصفهان تغییر کردند و فرجی حاصل نشد، سال ۱۴۰۰ یک بار دیگر دوستداران اصفهان و دغدغه‌مندان طی نامه‌ای به وزیر میراث فرهنگی کشور و استاندار اصفهان خواستار حفظ و احیای ساختمان تاریخی ریسباف اصفهان شدند و این سرنوشت عجیب همچنان ادامه داشت!!

گویی قصه ریسباف ادامه داشته و دارد؛ داستان تکراری واگذاری کارخانه از سال ۱۴۰۰ تاکنون نیز تغییر اساسی را تجربه نکرد تا اینکه خردادماه سال ۱۴۰۲ یک تیتر تکراری از نور صالحی رئیس شورای شهر اصفهان، دوباره به یادمان آورد که «کارخانه ریسباف همچنان بلاتکلیف است»!

جالب اینکه با چند روز فاصله از آخرین یادآوری رئیس شورای شهر یعنی ۲۵ خردادماه ۱۴۰۲، رضا مرتضوی استاندار اصفهان باز هم خبر از واگذاری مجدد این کارخانه به وزارت میرث فرهنگی برای احداث موزه ملی اصفهان داد و گفت: موضوع تبدیل کارخانه ریسباف به موزه اصفهان در کمیسیون حقوقی و قضائی هیئت دولت مطرح و مورد پیگیری قرار گرفت و طبق این مصوبه حق بهره‌برداری زمین کارخانه، از وزارت اقتصاد به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جهت احداث موزه بزرگ اصفهان واگذار شد.

انتظار به سر رسید؛ کارخانه دوباره به دست شهرداری رسید!

بدین ترتیب کارخانه آذرماه همان سال به میرث فرهنگی واگذار شد اما اکنون و پس از گذشت حدود یک سال از وعده استاندار اصفهان برای گشوده شدن درب این کارخانه به روی مردم و پس از تنها ۵ ماه از تحویل کارخانه به میراث فرهنگی بار دیگر خبر رسیده که مالکیت ریسباف به شهرداری اصفهان رسیده است، خبری که استاندار اصفهان در نخستین نشست خبری سال جدید با خبرنگاران مطرح کرد.

قرار است با توجه به توافق بعمل‌آمده میان معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری، شهرداری اصفهان و اداره کل میراث فرهنگی، از فروردین‌ امسال، این مجموعه تاریخی و صنعتی بزرگ اصفهان پس از برآوردهای اولیه و تهیه شرح خدمات، برای انجام عملیات نجات بخشی و ایجاد نمایشگاه فرهنگی و گردشگری در آن در اختیار شهرداری قرار گیرد تا به موزه تبدیل شود!

شاید طبیعی است کارخانه ریسباف اصفهان در یکی از گران ترین مناطق اصفهان قرار دارد، چنین سرنوشت عجیبی داشته باشد، فراموش نمی کنیم که حتی در برهه هایی از زمان بخش هایی از این کارخانه به عمد تخریب می شد، فرقی نمی کند کارخانه باشد، بنای تاریخی و قدیمی یا سینما، دراین دنیای پربلای پرمنفعت سودجویی برخی آدمها تمامی ندارد.

همان طور که سالیان پیش یکی از اعضای شورای شهر اصفهان بیان کرد که در راه مدرنیته شهری باید بلندنظر بوده و از «عالی قاپو» و «چهلستون» نیز بگذریم، مدرنیته ای ظاهری که در حقیقت منفعت طلبی برخی افرادی است که سالها شاهد تلاش آنها برای ورود به نهادهای شهری به نفع خود و تغییر قوانین، مانند بلندمرتبه سازی های غیرقانونی در اصفهان بودیم؛ درست همانند بلایی که بر سر «سینما ایران» نیز آمد و به جرم قرار داشتن در بهترین منطقه اصفهان یعنی چهارباغ عباسی و باتوجه به وسعت بنا قبل از تعیین تکلیف به شکل شبانه تخریب شد!

روزشمار تاریخی، بار دیگر از سال ۱۴۰۳

حالا این ماییم و بار دیگر شهادت روزگار و این قلم که خواهد نوشت آیا شهرداری و علی قاسم زاده شهردار اصفهان می تواند سرنوشت این کارخانه را تغییر دهد؟! «ریسبافی» که تنها کارخانه باقی‌مانده از مجموع ۹ کارخانه تاریخی پارچه‌بافی در اصفهان است و در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۶۰۱۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، از امروز بار دیگر در انتظار وعده های تکراری مسئولان عمر می گذارند.

و این «نصف جهانی» است که پس از گذشت ۱۰ سال از سال ۹۳ و با وجود این همه آثار تاریخی و عتیقه که برخی در انبارهای موزه‌داران و یا در زیر باران و آفتاب از میان می رود، هنوز که هنوز است «موزه ملی» ندارد! شاید این بار با پیگیری استاندار اصفهان درسال ۱۴۰۳ و قول جدی وی به مردم، گره از سرنوشت یکی از کهن ترین پروژه‌های برزمین مانده اصفهان باز شود و ریسباف اصفهان نیز بتواند هوای بهاری این روزهای نصف جهان را بدون دغدغه نفس بکشد.

توضیح: عکسهای درون گزارش مربوط به وضعیت کارخانه در سال های مختلف است.

46

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903136

دیگر خبرها

  • جای خالی «عیسی قلی‌پور» همیشه احساس می‌شود/ تشییع «بخشی» در زیر باران و درسی که مردم به مدیران فرهنگی دادند
  • اطلس فرهنگی تهران تهیه می شود
  • رویدادهای فرهنگی برای «خرم‌آباد»
  • غیربومی بودن مدیران یکی از اساسی ترین مشکلات البرز است
  • دانشگاه آزاد اسلامی برگزیده استان فارس در حوزه اسناد و املاک شد
  • قدردانی از هنرمندان در یک پایگاه مهم موسیقی/ خاطراتی که زنده شد
  • درخواست محمد هاشمی از نمایندگان مجلس آینده
  • سرنوشت «تلخ» کارخانه‌ای که «موزه» نشد/«ریسباف» فقط «دست به دست» می‌شود!
  • آشنایی با نامزدهای راه یافته به دور دوم انتخابات مجلس در زنجان و طارم
  • (ویدئو) روایت زنده‌یاد ناصر چشم‌آذر از ساخت موسیقی متن فیلم «ای ایران»