چرا اعتماد بین ایرانیها کم شده است؟
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۸۹۵۸۸
همشهری- مرضیه ثمرهحسینی: وفای به عهد از اصول اخلاقی و انسانی و در نقطه مقابل، بدقولی و بدعهدی از رفتارهای زشت شمرده میشود. انسانها روی کسی حساب میکنند که به حرف خود عمل کند و دوستی با کسی را پیشنهاد میدهند که به عهد و پیمان خود وفادار باشد. در سطح کلان، گفته میشود که پایه و اساس زندگی اجتماعی بر وفای به عهد استوار است که اعتماد متقابل و همبستگی بین افراد جامعه را سبب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جهان امروز مبتنی بر اعتماد است
دکتر مهرآیین در ابتدا تأکید میکند که در جهان و جامعه امروز، مفاهیم تغییر کرده و تعهد که بهمعنای پایبندی به عهد و پیمان تا آخرین قطره خون است، دیگر کاربردی ندارد! او توضیح میدهد: طبق طبقهبندی امیل دورکیم، جامعهشناس بزرگ فرانسوی، جامعه از مرحله مکانیکی به ارگانیکی و از حالت اجتماع به سطح جامعه رسیده است و در جامعه مدرن یا ارگانیک امروز دیگر نمیتوانیم مبتنی بر مفاهیمی مانند عهد و پیمان، نظم اجتماعی را تفسیر کنیم. دکتر مهرآیین با بیان این که جهان امروز مبتنی بر گفتوگو، مذاکره و رایزنی و توافق است و دیگر خوشعهدی و بدعهدی مفهوم ندارد، بر این باور است که امروز فقط در عرصه اقتصاد است که کلمه عهد و پیمان به مفهوم قرارداد کاربرد دارد و در حوزه اجتماع، اعتماد اجتماعی برقرار است و به تعبیر آنتونی گیدنز، نظریهپرداز اجتماعی معاصر، جهان امروز، جهان اعتماد است. نمونه ساده آن، اعتمادی است که پدر و مادرها به راننده سرویس مدرسه میکنند و فرزند خود را به او میسپارند، یا اعتمادی که خبرنگاران محیط زیست به راننده اتوبوس کردند و اگر کسی به آنها گفته بود که اتوبوس خراب است، دیگر سوار آن نمیشدند، یا اعتماد بیماران به پزشکان و... .
او حرفهایش را اینگونه ادامه میدهد: در جوامع امروزی تحولات جدی رخ داده. برای مثال، حوزه خانواده از شکل خانواده گسترده به خانواده هستهای متشکل از پدر، مادر و فرزند تغییر کرده است. به همان نسبت در روابط خانوادگی تغییراتی رخ داده. اگر در گذشته در خانواده حمایت وجود داشت و افراد از یکدیگر توقع حمایت داشتند، امروز توانایی افراد مهم است و تقریباً کمتر کسی از سوی دیگری حمایت میشود و افراد بیشتر با تکیه بر توانایی خود پیش میروند. همچنین اگر در گذشته، عهد و پیمانها طولانیمدت بود، امروز عمر توافقات معمولا کوتاه است. یا ازدواجها که در گذشته اغلب با اجبار و توافقات درونخانوادگی صورت میگرفت، امروز نه مبتنی بر عهد و پیمان، بلکه مبتنی بر گفتوگو و رایزنی زن و مرد شکل میگیرد و در ادامه زندگی، چنانچه طرفین احساس کنند که در کنار هم رشد نمیکنند، از هم جدا میشوند که این نیز معنای بدعهدی و پایبند نبودن به زندگی مشترک نمیدهد.
فردگرایی از مشخصههای زندگی مدرن شناخته میشود. امروز از دغدغههای اجتماعی این است که گسترش سطح انفراد باعث میشود افراد کمتر به تعهدات خود پایبند بمانند و صرفاً به منافع و سود خود فکر کنند و حتی در پی آن برآیند که با رفتارهای غیراخلاقی و فریب و حیله، تنها به منافع خودشان دسترسی پیدا کنند. همراه با این جریان، دغدغه کاهش اعتماد اجتماعی مطرح است.
نظر دکتر مهرآیین این است که با وجود دغدغههایی که در این زمینه مطرح است، این رویه عجیب نیست و اتفاقی است که در جوامع پیشین نیز که از مرحله مکانیک به ارگانیگ و مدرن گذر کردهاند، تجربه شده است. او میگوید: دورکیم برای کاهش این دغدغه، بر نظریه همبستگی اجتماعی تأکید داشت و میگفت در شرایطی که میل به فردگرایی در حال رشد است، میشود از طریق دو مؤلفه تقسیم کار و روح جمعی انتزاعی (که همان فرهنگ و نظم اخلاقی است) انسانها را در کنار هم قرار داد و روابط متقابل و عهد و پیمانهای آنها را حفظ کرد. تأکید دورکیم بر روح جمعی انتزاعی نیز در جهت کاهش کثرتگرایی و اختلافنظرها بود.
این جامعهشناس فرهنگی با بیان این که برای تحلیل وضعیت کنونی اعتماد اجتماعی در ایران میتوان بهنظریات گیدنز نیز متوسل شد، میگوید: به اعتقاد این جامعهشناس بریتانیایی، اگر در جهان امروز افراد در کنار هم زندگی میکنند، بهخاطر دو ویژگی اعتماد و تشخص است که بر جامعه مدرن حاکم است. درواقع، شهروندان دنیای مدرن متأثر از هویتمندی و تشخصی که به آن میرسند، در اوج توانمندی و تشخص فردی، به همدیگر اعتماد و در کنار هم زندگی میکنند و نظم برقرار میشود. اما اگر این اعتماد اجرا نشود، جامعه، جامعه خطر خواهد شد. مهرآیین توضیح میدهد: درواقع، در مقابل مفهوم امروزی اعتماد، مفهوم ناکارآمدی و ناتوانی در اجرای اعتماد است که اگر اتفاق بیفتد و تکرار شود، آن جامعه به سمت نابودی پیش خواهد رفت. این جامعهشناس با بیان اینکه مشکل اصلی در جامعه کنونی ایران، مشخصنبودن حد و حدودها و مرزهاست، میگوید: جامعه ایران هنوز در بستر دو نظم مکانیک و ارگانیک یا جامعه قدیم و جدید گرفتار است و هنوز مردم ایران نمیدانند که در چه ساختاری زندگی میکنند! دلیل این وضعیت نیز ترکیب فرهنگی جامعه است که بین سهلایه ایران، اسلام و غرب جریان دارد.
مهرآیین میگوید: درحالیکه در جامعه مدرن، آموزش و پرورش و روح جمعی باعث جامعهپذیری و توافقات میان افراد جامعه میشود، جامعهای مانند ایران پیش از این که بر جامعهپذیری درونی و اصل اعتماد استوار باشد، تحتتأثیر عنصر خانواده، مناسک و شعائر دینی و ایرانی و نیز زور و قدرت مدیریت میشود. این جامعهشناس با بیان این که روشننبودن ساختار جامعه در ایران، فرایند جامعهپذیری را دچار اختلال کرده، میگوید: وقتی حد و حدودها مشخص نیست، چیزی درونی نمیشود و اعتماد که پایه و اساس جهان امروز است، برقرار نمیشود. به بیان دیگر، نتیجه این جریان که ما در پی درونیکردن هر سهلایه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی در جامعه هستیم و تعریف روشنی از ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نداریم، نبود جامعهپذیری درست و تربیت افرادی است که به هم اعتماد ندارند، به شرایط خود و اطراف خود نمیاندیشند، فاقد تشخص و هویت میمانند و تکلیف تعامل با خود و با جهان را نیز نمیدانند!
برای مثال در سطح اقتصاد ساختاربندی مشخص نیست. اقتصاد ایران کماکان برپایه شیوه کشاورزی سنتی و تجارت کلاسیک میچرخد که چون مدرنیزه نشدند، همچنان دچار بحران هستند! تنها بخش مدرنی که به اقتصاد ایران اضافه شده، بخش رانتی و اقتصاد مبتنی بر درآمدهای بادآورده مانند نفت و مواد معدنی است که چون اصلاً در پیوند با جامعه نیست، منجر به همبستگی و نظم و اعتماد خاصی هم نمیشود! در حوزه نظام سیاسی نیز هنوز دعوا بین جریانهای مختلف برقرار است و جامعه نتوانسته ساختار سیاسی خود را تعریف و مشخص کند که حد و حدود رفتار حاکمان تا کجاست؟ جایگاه مردم و جمهوریت کجاست؟ و وقتی اینها معلوم نیست چگونه میشود جامعهپذیری سیاسی ممکن شود و احزاب و جامعه مدنی تشکیل شوند و کنشگران سیاسی فعالیت کنند؟! در حوزه خانواده نیز هنوز مشخص نیست که آیا جامعه ایران همچنان خانواده و اجتماع مبتنی بر نظم کلاسیک را میخواهد که از مفهوم تعهد و وفاداری حرف میزند و زوجها باید با لباس سفید به خانه بخت بیایند و با کفن سفید از آن بروند، یا خانواده مدرنی میخواهد که مبنای آن عشق رمانتیک است؛ عشق سستی که هر لحظه ممکن است عوض شود!
کد خبر 613524 برچسبها جامعه شناسیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جامعه شناسی جامعه شناس جامعه پذیری عهد و پیمان جهان امروز کنار هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۸۹۵۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزارشهای غیررسمی: بیش از ۴۰ میلیون ایرانی همچنان کاربر اینستاگرام هستند
اعتماد نوشت: اینستاگرام از همان آغاز راهاندازیاش در سال ۲۰۱۰ برای همه مردم در هرجای جهان شبکه اجتماعی جذابی بود، اما جذابیت ویژهاش را در ایران مدیون یک چیز بود: فیسبوک که یکی از بزرگترین فضاهای اجتماع مجازی ایرانیان بود، فیلتر بود و مسدودنبودن اینستاگرام خیلی زود کاربران ایرانی را از فیسبوک بیرون کشید.
البته اینستاگرام هم سالها بعد فیلتر شد، اما وقتی که دیگر قاعده بازی عوض شده بود. اینستاگرام آنقدر در زیست روزمره مردم ایران جا گرفته بود که با فیلترشدنش هم کسی جایی نرفت؛ ماندند و پس گرفتند.
گزارشهای غیررسمی میگویند بیش از ۴۰ میلیون ایرانی کاربر اینستاگرام هستند و این شبکه، پرمخاطبترین شبکه اجتماعی در ایران است.
یافتههای دیتاک نشان میدهد در سال ۱۴۰۱ از ۶ میلیون اکانت پابلیک ایرانی در اینستاگرام ۴۵۰ میلیون پست منتشر شده و کاربران ایرانی در هر ثانیه بیش از ۲۵ هزار بار پستهای اینستاگرام را میبینند.
کانال عصر ایران در تلگرام