این زخم، کاری به مخاطب ندارد
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۶۲۸۸۰
حفظ شأنیت ساترا مساله مهمی است و خود ساترا در این امر مهم، نقش اول را بازی میکند. گفتهاند حرمت امامزاده به متولیاش است و بیراه هم نگفتهاند.
به گزارش مشرق، این دعواها تازگی ندارد؛ اولینش نیست و حتما آخرینش هم نیست. هدفهای متفاوتی هم برایش متصور میشوند؛ از فروش بیشتر اثر تا اثبات جایگاه نظارتی و اصطلاحا کشتن گربه دم حجله.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روز جمعه، قسمت هفتم سریال «زخم کاری» از پلتفرم فیلیمو پخش نشد؛ برخلاف قسمت پانزدهم سریال «میخواهم زنده بمانم» که با درخواست معاونت اجتماعی نیروی انتظامی توقیف شد. اینبار اما داستان پیچیدهتر از قبل بود. ظاهرا کسی از بیرون دستوری برای توقف پخش سریال زخم کاری نداده بود و این تصمیم سازندگان این مجموعه بود.
حاشیه از کجا شروع شد؟ وزارت ارشاد!
تیرماهی که هنوز تمام هم نشده، برای ساترا و پلتفرمها و سریالهای شبکه نمایش خانگی، یک ماه پرماجرا و تاثیرگذار بوده و احتمالا هنوز هم باشد. هشتم تیرماه بود که خبر شکایت سازمان سینمایی از ساترا بابت محتوای سریال «زخم کاری» منتشر شد و ابتدا تکذیب و سپس تایید شد که در آن بهدلیل عدم رعایت نکات اخلاقی خواستار توقف پخش این سریال شده بودند. نکته جالب اینکه مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد ابتدا همهچیز را تکذیب میکردند، اما با پیگیریهای رسانهها مشخص شد سازمان سینمایی به دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت کرده است، ولی مدیران آن مجموعه سعی در پنهان کردن آن داشتهاند. ساترا در این ماجرا حامی «زخم کاری» درآمد و با انتشار توئیتی از رفتار سازمان سینمایی انتقاد کرد.
قسمت ششم زخم کاری و پست اینستاگرامی محمدحسین مهدویان، کارگردان «زخم کاری»، این تقابل را وارد زمین دیگری کرد. مهدویان با انتقاد از سانسورهای قسمت ششم این مجموعه در صفحه مجازیاش نوشت: «...در هفتههای گذشته با رویکردی سازنده و مبتنیبر تعامل، به سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی سازوکار سانسور صداوسیما و زیرمجموعه آن یعنی ساترا تن دادم تا اختلالی در روند پخش سریال پیش نیاید و انتظار هفتگی شما را برای تماشای قسمتهای جدید ارج نهاده باشم.» او سپس از تعاملی گفت که او و همه همحرفهایهایش همیشه به تعبیر او از سر جبر و ناچاری و نه از سر رضایت به آن تن دادهاند تا بتوانند آثارشان را در مملکت عزیز و برای مردم نازنین خودشان به نمایش درآورند. مهدویان در ادامه باصراحت و البته عصبانیت بیشتر اینطور نوشته بود: «ولی اینبار سطح سختگیریها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج شده است. در قسمت ششم سریال زخم کاری به نقطهای رسیدهام که میبینم تن دادن به سانسورهای غیرعقلانی، غیرحرفهای و دور از واقعبینی اجتماعی بهوضوح موجب تاثیرات مخرب بر داستان و تضییع حقوق ما بهعنوان سازنده و شما بهعنوان مخاطب شده است.
بیشتر بخوانید:
آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟
پس اجازه بدهید در قسمتهای پیشرو درصورت ادامه این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق دیگرتان که تماشای نسخهای در شأن شما است، دومی را انتخاب کنم.» و مهدویان و فیلیمو برای قسمت هفتم، دومی را انتخاب کردند و قسمت هفتم «زخم کاری» را بهدلیل آنچه «فیلیمو» در اطلاعیهاش، «عدم تفاهم و توافق تیم تولید با تیم نظارت ساترا و نقطهنظرات متفاوت طرفین درخصوص برخی موارد اصلاحی و بهدلیل احترام به مخاطبان» خوانده بود، پخش نکردند. هرچند گروهی معتقد بودند مهدویان در 6قسمتی که پخش شده، بهقدر کافی دستش باز بوده و چیزهایی را نشان داده که در تاریخ سینما و تلویزیون خط قرمز محسوب میشده و این واکنش را بهمنزله زیادهخواهی یا حتی باجخواهی تعبیر کردند، اما گروهی دیگر موارد پخششده را اقتضای مناسبات این خانوادهها و داستانهای مافیایی میدانستند و آن را جزء ابزار دراماتیک سریال قلمداد میکردند. اختلافنظر این دو گروه البته مسبوقبه سابقه چنددهه در سینمای ایران است و صرفا مال این روزها نیست.
پس از عدم پخش قسمت هفتم و انتشار اطلاعیه «فیلیمو»، ساترا اینبار هجومی و با اعتمادبهنفس بیشتری و البته همچنان در بستر توئیت!؟ اینطور پاسخ داد: «موارد اصلاحی از اواسط هفته به پلتفرم اعلام شده که زمان کافی برای اعمال آنها دراختیار عوامل تولید بوده است؛ طرح عمومی نکات محتوایی اصلاحشده را در رسانهها نقضغرض دانسته و بهنوعی ترویج آنها میدانیم.» و بعد تهدید کرد که حقوق تضییعشده کاربران اگر ناشیاز اهمال پلتفرم در اعمال اصلاحات در زمان مقرر باشد را در اینمورد پیگیری و درطول هفته درمورد آن تصمیمگیری میکنند. ساترا به همینها قناعت نکرد و طعنهای را هم متوجه فیلیمو کرد؛ «مبنای جنجال پیاپی بهعنوان یک تکنیک بازاریابی را برای زیستبوم رسانههای صوتوتصویری کشور مضر میدانیم.»
فضا شبیه به لیگ فوتبال خودمان شد و این بیانیهنویسیها به هنرمان هم سرایت کرد. آنهایی که نتوانسته بودند قسمت هفتم را ببینند، تا دلتان بخواهد، اطلاعیه و بیانیه خواندند و حواسشان به مدتزمان اشتراکشان هم نبود و احتمالا سریالهای خارجی یا ماهوارهای، جای خالی سریالهای ایرانی را برایشان پر کردند. اگر فکر میکنید پس از طعنههای ساترا، فیلیمو چیزی نگفته است، یا زیادی خوشبین هستید یا چیزی از مناسبات فضای هنری نمیدانید.
فیلیمو با انتشار اطلاعیهای به ادعاهای ساترا هجومیتر و صریحتر جواب داد و مدعی شد فرآیندهای ساترا یکطرفه طراحی شدهاند و باید در طراحی آنها از بازیگران بخش خصوصی نظر مشورتی، تجربی و حرفهای گرفته شود. این پلتفرم از ساترا طلبکار شد و به تهدیدش اینطور پاسخ داد: «بیان کردهاید که پلتفرم حقوق کاربران را تضییع کرده! درحالیکه بهجای جبران خسارت مالی واردشده بر پلتفرم و مخاطبان، دست پیش گرفتهاید که قطعا منصفانه و اخلاقی نیست.» فیلیمویی که به تهدید ساترا پاسخ داده، فکر کنید از پاسخ دادن به طعنهاش صرفنظر کند؛ «نوشتهاید که عدم پخش یک تکنیک بازاریابی است؛ اما نمیدانید سریال «زخم کاری» بهاندازه کافی محبوب و پرمخاطب است و نیتخوانی و فرافکنی و انگ بازاریابی پس از اطلاع از همه تلاشهای پلتفرم و تیم تولید تا عصر روز پنجشنبه برای پخش، نادیده گرفتن حقیقت و بهدور از انصاف است.»
در این شرایط شاید پیدا کردن مقصر یا مظلوم، اولویت چندم باشد و مهمتر از همهچیز حفظ جایگاه نهاد نظارتی و همینطور بخش خصوصی و پلتفرمها و مهمتر از اینها مراقبت از روندی است که عمری چندان طولانی ندارد.
بیچاره مردم!
فقط در دعواهای سیاسی و انتخاباتی نیست که اسم مردم را زیاد میشنویم. «مردم» در ورزش و هنر هم، ابزار خوبی هستند. ساترا و فیلیمو هم از مردم میگویند و انگار که دعوایشان فقط به خاطر حق مردم است. فارغ از اینکه مردم از یک طرف افزایش چندباره هزینه اشتراک و مقایسهاش با نمونههای خارجی را فراموش نکردهاند و از آن طرف هم معطل توئیتنویسی ساترا نمیمانند و خودشان را میسپارند به انبوه سریالهای زیرنویسدار خارجی که نه گلدان به تصاویرش اضافه میکنند و نه دیالوگ شنیده شده با دیالوگ گفته شده توسط بازیگر تفاوت دارد. این مردم، از سریالهای خوب ایرانی حمایت کردند و میکنند اما این به معنای آن نیست که قدرت تحلیل نداشته باشند و هرچه جلویش بگذارند را ببینند. مردم، به خوبی رفتارهای فیلیمو و ساترا را بررسی میکنند و میدانند که حتی از اسم آنها سوءاستفاده میشود اما برای پرکردن اوقات فراغتشان، معطل هیچ شخص یا سازمان یا پلتفرمی نمیمانند. مردم در سالهای اخیر نشان دادهاند که منتظر و معطل صداوسیما که برایشان سریال رایگان پخش میکند نماندند و پای سریالهای ضعیفش ننشستند چه برسد به وقتی که بخواهند به پلتفرمها پول بدهند. مردم از آن طرف هم حواسشان به تصمیمات ساترا هم هست که بدانند مبنای این تصمیمات از حب مردم است یا بغضش از ارشاد.
شکوری، زلیخا و مالک
در یکی دو روز گذشته مطلبی از محمدجواد شکوریمقدم، مدیرعامل فیلیمو تحت عنوان «پاسخ مدیرعامل فیلیمو در یک گروه فرهنگی به برخی از منتقدان و اهالی فرهنگ» منتشر شده است. او در پاسخ به برخی از اتهامات، پاسخهایی را داده که مهمترینش مقایسه داستان حضرت یوسف و زخمکاری از باب بزرگنمایی بود. شکوریمقدم گفته بود: «اول آنکه؛ نیتخوانی کارگردان و تیم تولید که هدفشان چه بوده قطعا اخلاقی و منصفانه نیست و اصل بر برائت است. دوم آنکه؛ اگر به دنبال بزرگنمایی یک ناهنجاری و نتیجهگیری از آن باشید، در قرآن کریم خداوند بهترین قصهها رو چنین میگوید: «زلیخا زن شوهردار بود و به پیامبر خدا یوسف دستدرازی کرد و در انتها هم خداوند بهدلیل صادق بودن در عشقش، او را جوانکرد و به عقد ایشان درآورد. خدا میخواسته عادیسازی کند؟ آیا این داستان بنیان خانوادهها را سست میکند؟ نتیجهگیری اخلاقی این است که اگر زن شوهرداری، در عشق صادقی باشی میتوانی اینگونه عمل کنی و در انتها هم از نجاتیافتگان باشی؟» این صحبتهای شکوریمقدم البته با واکنشهای متعددی مواجه شد و اکثرا این قیاس را معالفارق و نوعی سفسطه میدانستند. مدیرعامل فیلیمو به موارد دیگری هم اشاره کرده بود که واگذاری قضاوتها درباره او و فیلیمو را به خدا، نمونهای از آن بود.
در اینکه زخمکاری، «داستان زوال یک خانواده و انسان با ریشه طمع است» و مناسبات چند خانواده فاسد و درگیر مسائل غیراخلاقی را نشان میدهد شکی نیست اما الان مالک، زلیخاست یا یوسف؟ اصلا «مالک»ی که از روی مکبث ساخته شده، میتواند سرنوشت زلیخاوار داشته باشد؟ از منظر داستان و درام شاید داستان حضرت یوسف و زخمکاری اشتراکاتی داشته باشند اما توسل به یک داستان قرآنی برای فرار از پاسخگویی به ابهامات چندان هوشمندانه و صادقانه نیست. هر سکانس یا حتی پلان، اثرگذاری مستقل خودش را دارد چه برسد به یک قسمت مستقل و جداگانه. وجود این پیشفرض که تمام مخاطبان زخمکاری، تا انتهای سریال، همراه میمانند و عاقبت احتمالا تباهی مالک را تماشا میکنند کمی خوشبینانه به نظر میرسد.
حفظ شأنیت ساترا
بیستم تیرماه بود که وحید فرهمند، قائممقام رئیس و معاون امور حقوقی «ساترا» در گفتوگو با «مهر» ضمن اشاره به سرفصلهای قانونی جدید مرتبط با نظارت این سازمان در حوزه تولیدات شبکه خانگی تاکید کرد ساترا مجوزهای ارشاد را دیگر به رسمیت نمیشناسد. معنی این حرف یعنی قدرت بیشتر ساترا و از دور خارج شدن وزارت ارشاد و همان چیزی بود که ساترا از ابتدا آن را میخواست و دنبالش بود. فرهمند در این گفتوگو از وجود «شورای تخصصی سیاستگذاری محتوای حرفهای» خبر داد که دکتر علیاصغر پورمحمدی مسئولیت این شورا را برعهده دارد و آقایان محمدرضا جعفریجلوه، دکتر عبدالکریم خیامی و دکتر محسن مهاجرانی نیز در این شورا حضور دارند. به گفته فرهمند اینها افرادی بودند که تولیدکنندهها پیش از این ارتباط بسیاری خوبی با آنها داشتهاند. فارغ از ترکیب این شورا اما واکنش پورمحمدی در نوع خودش جالب بود. علیاصغر پورمحمدی شامگاه همان روز و در گفتوگو با «ایسنا» اینگونه واکنش نشان داد: «تا این لحظه فقط گفتوگوی مقدماتی برای سپردن این سمت به اینجانب مطرح بوده و در این خصوص تصمیمگیری نهایی انجام نشده است.» او صریحتر ادامه داد که پیشنهاد سپردن ریاست این شورا به وی مطرح شده اما هنوز هیچ چیز مشخص نیست و درحال تصمیمگیری هستند و ضمن اینکه تاکنون جلسهای هم در این خصوص تشکیل نشده است.
ساترا البته بعد از صحبتهای پورمحمدی نه جوابیهای داد و نه توئیتی منتشر کرد. بعید است فرهمند بدون هماهنگی با اعضای شورا، نسبت به وجود آن اطلاعرسانی کرده باشد.
فارغ از این ماجرا که نشانگر عدم هماهنگی در این مجموعه است اما ساترا نیاز به سعهصدر، قدرت اقناعسازی و همچنین استفاده از ابزار استدلال به جای طعنه و تهدید و کلیگویی دارد. به هر حال ساترا یک نهاد قانونی است و وظایفی هم برعهدهاش گذاشتهاند. ورود به مجادلات موردی و انتشار توئیت به جای پاسخگویی رسمی و صریح، میتواند این سازمان را در ادامه دچار مشکل کند. حتما بعضی از سریالهای تلویزیونی و سینمایی نیاز به سانسور دارند و کسی منکر آن نیست. حتما برخی از تصاویر و دیالوگها ممکن است برای خانوادهها مناسب نباشند و ساترا باید جلوی آنها را بگیرد و البته باید توضیحاتی هم درباره آنها بدهد. اینکه ساترا خودش را پاسخگو نداند و نگاه از بالا به پایین به پلتفرمها داشته باشد حتما این سازمان را در آینده دچار مشکل خواهد کرد.
حفظ شأنیت ساترا مساله مهمی است و خود ساترا در این امر مهم، نقش اول را بازی میکند. گفتهاند حرمت امامزاده به متولیاش است و بیراه هم نگفتهاند. سالها از اینکه پروانه ساخت و پروانه نمایش در اختیار یک نهاد نبود انتقاد میشد و حالا که این اتفاق افتاده است باید از آن مراقبت شود تا میوههایش را همه بخورند. قطعا اگر نظارت بیشتری هنگام ساخت «زخمکاری» یا سریالهای مشابه میشد مشکلاتی که ذکر آنها رفت به وجود نمیآمد. ساترا نه نیاز به هویج دارد و نه به چماق؛ ساترا یک زبان گویای مستدل و بدون نیش میخواهد.
مشکل پروانه و سوءاستفاده مهدویان
آنهایی که کتاب را خواندهاند و سریال را میبینند، اذعان دارند به اینکه «زخمکاری» از «بیست زخمکاری» جنسیتر و هارتر است. دخل و تصرفهایی که مهدویان در کتاب کرده، بیشتر بهنفع جذابیتهای اروتیک و ظاهری بوده و نمونهاش هم جایگزین کردن کاراکتر «منصوره» با بازی هانیه توسلی بهجای «منصور» در کتاب است. این دخل و تصرفها یا نقصها را نمیتوان به زاویه دید متفاوت کارگردان ربط داد. بخش عمدهای از این مشکلات به دوگانگی صدور پروانه ساخت و پروانه نمایش برمیگردد. آیا مهدویان همان چیزی را که مجوزگرفته ساخته یا بهدلیل وجود یک خلأ بزرگ، سوءاستفاده کرده است. در ماجرای همین دعوای ساترا و فیلیمو اگر مجوزدهنده ساخت و نمایش یک گروه بودند بسیاری از این اتفاقات نمیافتاد. گفته میشود یکی از مواردی که ساترا در قسمت هفتم روی آن دست گذاشته است داستان کشته شدن سودابه با بازی مائده طهماسبی است. قطعا اگر به هنگام ساخت، دقت بیشتری روی این سکانس میشد حالا بهبهانه وجود صحنه خشونتبار، دستور حذفش داده نمیشد. مهدویان از وجود همین فاصلهها امتیاز گرفته و همچنان هم میخواهد بگیرد. رفتن پشت مردم و سپر بلا کردن آنها و همچنین سوءاستفاده از واژه سانسور، که میداند مردم روی آن حساس هستند، نه منصفانه است و نه حرفهای. زخمکاری تا اینجای کار، به حوزههایی ورود کرده و چیزهایی را نشان داده که در کمتر سریال ایرانی دیدهایم. مهدویان در پستی که گذاشته بود به «میوه ممنوعه» و «در پناه تو» اشاره کرده بود. فارغ از اینکه چقدر سانسورهای آن دو سریال، درست و منطقی بوده، اما هیچ نسبتی بین صحنههای حذفشده زخمکاری و آن دو سریال شبکه دو وجود ندارد. نمایش بعضی اشیا، روابط و حالات ذاتا حساسیتبرانگیز با بهتصویر کشیدن مسائلی که در زمانه خودش تابو بوده، متفاوت است. نمایش سکانسهای حذفشده «در پناه تو» در سال گذشته نشان داد که تصمیم مدیران وقت سازمان، صحیح نبوده اما درباره سکانسهای حذفشده زخمکاری در سالهای بعد هم میتوان همین حکم را داد؟
شاید سرمایهگذاران و تهیهکنندگان قبلی مهدویان، او را زیادهخواه و حساس کردهاند. چهبسا کارگردانهای همسال او که دلشان میخواهد یک پلان از زخمکاری را، با همان آزادی عمل مهدویان، بسازند و نمیتوانند. او که نزدیک به هشتسال است در همین فضا فیلم میسازد، حتما میداند که فیلمسازی در فضای کنونی چه ملاحظات و محدودیتهایی دارد و حتما آنقدر انصاف دارد که بداند بیشتر از حقش هم به او دادهاند. پس خودش میداند که بازی را کجا ببرد تا از پاسخگویی نسبت به عملکردش فرار کند و تقصیرها را گردن سانسور بیندازد.
بی قانونی یا قانون بد؟
میتوان به مقررات ساترا یا هر نهاد و سازمان دیگری نقد کرد اما احتمالا همه ما شنیدهایم که وجود «قانون بد» بهتر از «بی قانونی» است. ساترا یک سازمان نوپا و با مشکلات و مسائل عدیده داخلی و خارجی است. حتما اشتباهاتی هم داشته و میتواند مثل هر سازمان جوان دیگر هم داشته باشد. اما نکته اصلی اینجاست که پلتفرمها باید مشکلاتشان را با همین سازمان نوزاده شده حل کنند. اگر ساترا، مرجعیت و شأنیت خودش را از دست بدهد ممکن است اتفاقاتی بیفتد که پلتفرمها، سالهای بعد، حسرت همین روزهای وجود ساترا را بخورند. کشاندن دعواها به رسانهها با هر هدفی، نه حرفهای است و نه راهگشا. رسانهها نمیتوانند مشکلات اینچنینی را حل کنند و وظیفه و تکلیفشان شاید نور انداختن و طرح مساله باشد.
مساله دیگر حضور و تاثیر نهادهای امنیتی است. شاید اگر آنها اجازه بدهند که ساترا به وظایف قانونی خودش عمل کند و مشکلات از طریق گفتوگو و مباحثه حل شود نتایج بهتری به دست بیاید. اینکه هر سازمان یا نهاد به وظایف خودش عمل کند و استقلال مراکز تصمیمگیری حفظ شود از بدیهیات شیوههای مدیریتی است. بسیار گفتهاند که مسائل فرهنگی را باید با شیوههای فرهنگی حل کرد و به نظر حرف درستی است. در شرایط فعلی، یک قسمت یا یک سریال، مساله اصلی نیست. مساله بزرگتر این است که باید به قانون با انعطاف و سعهصدر بیشتری عمل شود و از دعواها و زخم زبانهای کودکانه پرهیز کرد. این دعواها و زخمها کاری برای این مردمی که از آن دم میزنند، نمیکند.
منبع: روزنامه فرهیختگانمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان بیست زخم کاری زخم کاری مائده طهماسبی محمدحسین مهدویان علی اصغر پورمحمدی محمدرضا جعفری جلوه ساترا پلتفرم فیلیمو محمد حسین مهدویان صداوسیما عبدالکریم خیامی نیروی انتظامی هانیه توسلی علی اصغر پورمحمدی وزارت فرهنگ و ارشاد حضرت یوسف دادسرای فرهنگ شبکه خانگی پورمحمدی زخم کاری تصمیم گیری پلتفرم ها قسمت هفتم گفته اند سریال ها زخم کاری رسانه ها ساترا یک حرفه ای گفت وگو سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۶۲۸۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کدام کارگردانها مشغول ساخت سریال هستند؟
حسن فتحی با سریال «ازازیل»، محمدحسین مهدویان با سریال «زخم کاری ۳» و کمال تبریزی با سریال «بی عاطفه» و رضا دادویی با سریال «پوکر» این روزها مشغول ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی هستند.
به گزارش ایسنا، این روزها در شبکه نمایش خانگی از نظر ژانری با سریالهایی مواجه هستیم که اغلب مضمونی پلیسی، معمایی و اجتماعی دارند .سریال «ازازیل» ساخته حسن فتحی، فصل سوم از سریال «زخم کاری»، «بی عاطفه» کمال تبریزی و سریال «پوکر» به کارگردانی رضا دادویی، از جمله آثاری هستند که با مضامین اجتماعی این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال تولید هستند.
در این بین ساخت سریالهای «در انتهای شب» آیدا پناهنده، «بلیط یک طرفه» به کارگردانی پوریا حیدری و «بازنده» به کارگردانی امین حسینپور نیز به اتمام رسیده و هنوز وضعیت انتشار آنها در شبکه نمایش خانگی مشخص نشده است.
«زخم کاری۳» و تاکید بر حضور جواد عزتی و شخصیتهای اصلی
سریال «زخم کاری» این روزها به کارگردانی محمدحسین مهدویان در حال تولید است و بهزودی بعد از دریافت مجوز انتشار در سبد محتوایی شبکه نمایش خانگی قرار میگیرد. به گفتهی این کارگردان همه شخصیتهای اصلی از جمله جواد عزتی در این فصل حضور دارند.
با تاکید مهدویان بر حضور بازیگران اصلی این سریال در فصل سوم، به نظر میرسد مخاطب در فصل جدید دیگر شاهد حضور سایهوار مالک (جواد عزتی) در جریان قصه نباشد؛ روندی که در فصل دوم انتقادهای زیادی به همراه داشت.
جواد عزتی، رعنا آزادیور، کامبیز دیرباز، الناز ملک از بازیگران اصلی فصل سوم «زخم کاری» هستند.
اما بر اساس آنچه منتشرشده داستان فصل سوم «زخم کاری» همچون فصل اول و دوم، بر اساس یکی از نمایشنامههای ویلیام شکسپیر طراحی شده و گفته شده منبع اقتباس فصل سوم نمایشنامه «ریچارد سوم» است. محمدحسین مهدویان فصل اول این مجموعه را بر اساس نمایشنامه «مکبث» و فصل دوم را بر اساس نمایشنامه «هملت» ساخت.
انتشار فصل نخست «زخم کاری» از خرداد ۱۴۰۰ در شبکه نمایش خانگی شروع شد که سانسورها در مقاطعی صدای اعتراض سازندگان و بیننده را درآورد و حتی وقفهای در انتشار را موجب شد.
پس از پایان فصل نخست، گمانهزنیها دربارهٔ ساخت فصل دوم مطرح شد. در خرداد ۱۴۰۲ فصل دوم تحت عنوان «بازگشت» به تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان و کارگردانی محمدحسین مهدویان تولید و منتشر شد و کامبیز دیرباز، مهران غفوریان و الناز ملک هم از جمله هنرپیشههای جدیدی بودند که به جمع بازیگران قبلی پیوستند.
با توجه به فاصله زمانی تولید و تدوین، گویا قرار است «زخم کاری ۳» در تابستان سال ۱۴۰۳ پخش میشود. ضمن اینکه همانند فصل دوم که زخم کاری؛ «بازگشت» نام داشت، فصل سوم هم زیرعنوان دیگری خواهد داشت، ولی هنوز نهایی نشده است.
«ازازیل» حسن فتحی پلیسی است؟
سریال «ازازیل» حسن فتحی نیز این روزها بعد از حواشی جزئی در بدو کار، طبق اعلام عوامل در حال تصویربرداری است و اخیرا هم از سوی ساترا مجوز تولید گرفته است.
حسن فتحی که چندسالی را به کارگردانی سریال تاریخی «جیران» گذراند، حالا در حال تولید «ازازیل» در شبکه نمایش خانگی است و هنوز زمان انتشار آن اعلام نشده است.
از پریناز ایزدیار و مریلا زارعی به عنوان بازیگران این سریال یاد شده است. ایزدیار پس از «شهرزاد»، «جیران» و «زمانه» در چهارمین همکاری با حسن فتحی نقش اصلی زن سریال را بازی میکند و مریلا زارعی پس از حضور در «جیران» و فیلم «کیفر»، سومین همکاریاش با حسن فتحی را تجربه میکند. همچنین پیمان معادی، بهرنگ علوی، بابک حمیدیان از جمله بازیگران اصلی این سریال هستند.
در این زمینه بخوانید:
رژه پیمان معادی، جواد عزتی و نوید محمدزاده در شبکه نمایش خانگی
«بیعاطفه» کمال تبریزی در دست تولید
کمال تبریزی که تا چندی قبل سریال «سرزمین مادری» را روی آنتن تلویزیون داشت، این روزها هم سریال جدیدی با عنوان «بی عاطفه» را در دست تولید دارد.
این سریال توسط امیرعباس پیام نگارش شده و تهیهکنندگی آن را محمدصادق میرکریمی برعهده دارد. رضا کیانیان، مریلا زارعی، بهاره افشاری، بهاره کیان افشار و حامد بهداد از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال به ایفای نقش میپردازند.
مجموعه «ابله» به کارگردانی کمال تبریزی اولین تجربه این کارگردان سینما و تلویزیون در شبکه نمایش خانگی محسوب میشود؛ سریالی که در آن مجموعه بازیگرانی چون مهران احمدی، هانیه توسلی، احمد مهرانفر، بهنام تشکر، شبنم مقدمی، بهادر مالکی، محسن تنابنده، سیامک صفری، یکتا ناصر و مجید صالحی به ایفای نقش پرداختند با این حال با اقبال زیادی مواجه نشد.
«پوکر» رضا دادویی
سریال «پوکر» به کارگردانی رضا دادویی و تهیهکنندگی مجید مولایی در دست تولید است.
به گفتهی مجید مولایی سریال «پوکر» در مرحلهی پیش تولید است و هنوز کلید نخورده. پیش از این حضور شهاب حسینی، لاله مرزبان و میرسعید مولویان در این سریال قطعی شده بود. امین حیایی و نیکی کریمی نیز به گروه بازیگران سریال «پوکر» اضافه شدهاند.
رضا دادویی کارگردانی «چشم سوم»، «لونه شغال»، «تعبیر خواب»، «مواجهه» و نمایش «به مناسبت ورود اشکان» ... را برعهده داشته است.
آیدا پناهنده و سریال «در انتهای شب»
سریال «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده و بازی پارسا پیروزفر، هدی زینالعابدین بهزودی از شبکه نمایش خانگی پخش شود. سریال ۹ قسمتی «در انتهای شب» اولین حضور آیدا پناهنده در شبکه نمایش خانگی است.
آیدا پناهنده و ارسلان امیری نویسندگان فیلمنامه و محمد یمینی تهیهکننده «در انتهای شب» هستند.
ساخت این مینیسریال ۹ قسمتی به پایان رسیده اما هنوز خبری از انتشار آن نیست.
آیدا پناهنده پیش از این فیلمهای «ناهید»، «اسرافیل»، «تی تی» و... را کارگردانی کرده است.
انتهای پیام