سریال «کلبهای در مه» میتواند در شناخت تاریخ معاصر ایران موثر باشد
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۰۵۲۰۵
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سریال «کلبهای در مه» که از شبکه سوم سیما پخش شد، رفته رفته توانست جایگاه خود را در بین مخاطبان سیما پیدا کند. فضای این سریال به زمان دوران پهلوی و کشمکشهای سیاسی- اجتماعی آن دوران در استان گیلان مربوط میشود.
در این راستا، محمد صفری ملک میان، رئیس مجمع نمایندگان استان گیلان، با تشکر از عوامل و دست اندرکاران مجموعه سریال «کلبهای در مه» به خبرنگارما گفت: سریالهای این چنینی که ساخته میشود، عمدتا گویای فرهنگ مردم آن منطقه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ما در سال ۱۳۵۷ توانستیم یک حرکت بسیار سازندهای را در آن برهه از تاریخ ایجاد کنیم و این نشان دهنده این است که در گوشه کنار این کشور همه مردم نقش مستقیم در پیروزی انقلاب داشته اند.
صفری ادامه داد: از این جهت ما خوشحالیم و به همه دوستانی که چنین ایدهها و طرحهایی دارند دست مریزاد میگوییم، چون این ابزار باعث میشود که مردم نقاط دیگر این کشور شناخت کافی نسبت به نوع فرهنگهایی که در جاهای دیگر کشور وجود دارد، پیدا کنند. از این جهت من به عنوان رئیس مجمع نمایندگان استان گیلان از همه عوامل و دست اندرکاران این مجموعه تشکر و قدر دانی ویژه دارم.
همچنین غلامرضا مرحباء نماینده آستارا در مجلس شورای اسلامی، در خصوص این سریال تاریخی گفت: هر اقدامی که فرهنگ، آداب و رسوم اقوام و ملتهای مختلف ما را در استانهای مختلف، به نمایش بکشد، نقش آنها را در تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی کشور نشان دهد و اینکه مبارزات ملت ایران در مقابل ظلم و جور خوانین و سلاطین و زورگویان مسلط بر مقدرات مردم بودند به چه نحو شکل گرفت، امر پسندیدهای است.
وی افزود: مردم گیلان از دیر باز مردمانی آزادی خواه و آزاد منش بودند و در برابر ظلم و جور ستمگران ایستادند. میرزا کوچک خان جنگلی اسطورهای است که نشان داد میشود با دست خالی در برابر ابرقدرتها و زورمندان ایستاد و صدای آزادی خواهی مردم را به گوش جهانیان رساند.
مرحباء ادامه داد: در عرصه دوران انقلاب هم مردم گیلان در شهرها و روستاهای مختلف تلاش کردند برای کسب آزادی، نقش خود را در تحولات انقلاب ایفا کردند.
وی با تشکر از صدا و سیما از ساخت این سریال، درخواست کرد: با ساخت برنامههایی که گوشههایی از این مبارزات و این تلاشهای زنان و مردان آزادی خواه و آزادمنش گیلانی را به نمایش میگذارد، دین خود را به این ملت بزرگ تاریخی مسلمان و مومن ادا کند.
در ادامه، جبار کوچک نژاد نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی، درباره سریال کلبهای در مه اظهار کرد: در این سریال روی جاذبهها و گردشگری گیلان کار کردند. گیلان علیه رژیم طاغوت نقش قابل توجهی ایفا کرده است و این سریال میتواند از آن نقشها هم اشارهای داشته باشد.
وی افزود: سریالسازهایی که اینگونه سریالها را میسازند، باید دقت کنند به سنت آن استان بیشتر احترام بگذارند. باید در این سریالها سنتها و خرده فرهنگهای خوب استانی را جلوه خوبی در نظر بگیریم و بعضی سنتها که خیلی خوشایند نیستند کمرنگ نشان داده شود.
کوچکی نژاد تصریح کرد: قطعا در ساخت چنین سریالهایی که در سطح ملی تولید میکنند، هم صداوسیمای مرکز استان و هم کارگردان و عوامل سریال و همچنین روستاییانی که با عوامل همکاری کردند، کار بزرگی انجام دادند و با دهیارها و شهرداریها قطعا کار ماندگاری برای استان گیلان ترتیب داده اند.
همچنین، حسن محمدیاری، نماینده مردم تالش در مجلس شورای اسلامی، در ارتباط با این سریال گفت: با توجه به این که اداب و رسوم منطقه گیلان را در سطح ملی پخش کردند، جای تقدیر و تشکر دارد و امیدوارم رضایت مندی مردم از این سریال خوب بوده باشد. این سرایلها با حال و هوای قومیتی و ترویج فرهنگ قومیتها کمتر روی آنتن تلویزیون بوده و ساخت چنین برنامههایی که مغفول مانده میتواند موثر باشد؛ لذا ضمن تشکر از عوامل سازنده سریال و صداو سیما، درخواست دارم که ساخت اینگونه برنامهها ادامه دار باشد تا آداب و رسوم قومیتهای مختلف کشور به تصویر کشیده شود.
این سریال میتواند در شناخت تاریخ معاصر ایران برای مخاطبان صدا و سیما و نسلهای بعد از انقلاب که کمتر درباره آن زمان، اطلاعات دارند، بسیار موثر باشد و حال و هوای آن روزها را به خوبی منتقل کند.
گفتنی است آمارها از میزان بازدید و محبوبیت این سریال نشان میدهد که پس از سریال دودکش ۲، رتبه دوم در میزان بیننده و اقبال بینندگان را در اختیار دارد.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سریال تلویزیونی رسانه ملی کلبه ای در مه استان گیلان سریال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۰۵۲۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
گروه اندیشه: در یادداشتی که امیر ناظمی در کانال خود منتشر کرده، که خود برگرفته از کتاب تازه منتشرشده «ضربه سخت انتشارات شرق» است، مردم ایران را از سرنوشت شوم سیزیف برحذر می دارد که سیزیف استعاره ای است از تکرار کشنده و تلاشی نافرجام. ناظمی که خود از زمره نو نهادگرایان محسوب می شود، در یادداشت زیر معتقد است که تنها با حکومت قوی و جامعه قوی است که می توان از مدار ملال آور تکرار، رهایی جست، و بدون جامعه قوی، امکان عبور از مدار توسعه نیافتگی و ورود به دالان باریک آزادی محال می شود. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد.
ما و تکرار بیهوده تاریخ:
ناظمی در مطلب خود یادآور می شود که «سیزیف راز خدایان را فاش کرده و به همین دلیل، محکوم شده بود تا سنگی بزرگ را بر بالای قلهای ببرد. اما سنگ هر بار از بالای قله به پایین میغلتید و سیزیف دوباره آن را به بالا میبرد، اما سنگ دوباره به پایین میغلتید و دوباره و دوباره و دوباره...»
از نظر ناظمی «سیزیف استعارهای است از تکرارِ کشندهی تلاشی نافرجام.» او در ادامه به نگاه آلبر کامو برای رهایی سیزیف از بن بست اشاره می کند می نویسند: « او محکوم به تکرار چرخهای پایانناپذیر و بیحاصل بود. با وجود اینکه تاریخ، رویدادهای شکلدهنده به امروز ماست، ناآگاهی ما از آن میتواند تاریخ را به الگوهایی تکرارپذیر از تلاشهای نافرجام تبدیل کند؛ الگوهایی تکرارپذیر که تا زمانی که اسیر آنها باشیم، توان خروج از چرخههای تکراریشان را نداریم و گویی در اسطورهی سیزیف زندگی میکنیم. آلبر کامو پیروزی او را در آگاهی میداند، به همان شیوهای که رهایی از چرخههای تکرارپذیر تاریخ فقط با خودآگاهی جمعی است که پایان مییابد؛ در غیر این صورت، ما نیز محکوم میشویم به تکرار چرخهای پایانناپذیر و بیحاصل.»
پاندولی میان استبداد و هرجومرج:
این پژوهشگر حوزه عمومی سپس با اشاره به نحوه تعامل جامعه و دولت در ایران اشاره کرده می نویسد: «وقتی حکومتها فشارها را از حد گذرانده و از آستانهی تحمل جامعه (یا همان حدِ نهایی قدرت حکومت) عبور میکنند، یک ضربهی سخت دریافت میکنند. ضربهی سخت است که حکومتها را از ادامه دادن به قدرت بازمیدارد. در حقیقت ضربهی سخت به حکومت است که منجر به تغییر حکمرانان در ایران میشود. به دنبال این ضربهی سخت است که جامعهی ایرانی به دنبال سهم خود از قدرت حرکت میکند، اما به دلیل آنکه ظرفیتهای نهادی لازم برای حکمرانی و مدیریت این قدرت را ندارد به سرعت در دام یک هرجومرج دستوپا میزند.این هرج و مرج نیز به سرعت منجر به مقاومت حکومت شده و به این ترتیب، جامعه از آستانهی تحمل حکومت رد میشود و حکومت (فارغ از آنکه در دست چه کسی باشد)، در واکنشی طبیعی، به دنبال بازپسگیری قدرت انحصاری خود برمیآید. بنابراین ضربهی سختِ بعدی از دل این رد شدن از آستانهی تحمل حکومت رنگ میگیرد.»
او در ادامه می نویسند: «ضربههای سخت پیدرپی و گیجیهای بامداد خمارِ پس از آنها الگوی تکرارشوندهی تاریخ ایران در ۲۵۰ سال اخیر بوده است. جامعهی ایرانی با هر ضربهی سخت بخشی از توانمندیهای خود را از دست داده و پس از هر ضربهی سخت مجبور شده است زمان و انرژیاش را صرف بازسازی توانمندیِ ازدسترفته کند. محکومیت تکرار بیهودهی گذشته فقط با یک خودآگاهی جمعی میتواند پایان یابد؛ جایی که خودآگاهی جمعی به ما یاد میدهد از دالان باریک به سرعت به بیرون پرتاب نشویم و بتوانیم با کنترل خود، توازن میان قدرت حکومت و قدرت جامعه را حفظ کنیم و در دالان باریک به حرکت ادامه دهیم.»
الگوی این رفتار تکرارشونده در نمودار زیر به نمایش درآمده است.
جامعه آونگی
ناظمی ادامه «حرکتهای زیگزاگی در میانهی دو دیوارهی صخرهای» را «تکرار اصلی در تاریخ ایران می داند و به ویژگی ایجاد شده در آن یعنی ویژگی آونگی اشاره می کند: «دورههای متعددی از هرجومرج و استبداد ایران را تبدیل به جامعهای آونگی (پاندولوار) کرده است. این تکرارها فرصت حرکت آرام در میان دالان باریک را از ما ربودهاند و با ضربههای متناوب سخت، ما را در میانهی دو دیواره گروگان گرفتهاند. در این الگوی تکراری، حکومتها آنچنان به سرعت به سمت بیشترین حد قدرت حکومت حرکت میکنند و از تمامی سازوکارهای استبدادی برای تمرکز قدرت بهره میبرند که سرنوشت محتوم ایران ضربههای سختِ مکرر میشود.»
شاید حکومت مغ های زرتشتی در زمان ساسانیان الگوی نظری ناظمی باشد که می نویسد: « حکومتهای شیفتهی استبداد، بیتوجه به آستانهی تحمل جامعه، چنان بر جامعه سخت میگیرند که عصیان جامعه در قالب انقلابها و درگیریهای نظامی و گاهی نیز توسل به قدرتهای خارجی تنها راه بازگشت قدرت به جامعه دانسته میشود. حکومتهای استبدادی به صورت همزمان ظرفیتهای حکمرانی جامعه را نیز کاهش میدهند؛ ظرفیتهایی که میتوانند نظام حکمرانی را از طریق مشارکتورزی جامعه توانمندتر کنند.به این ترتیب، حکومت استبدادی هم توانمندی حکومت و هم توانمندی جامعه را همزمان کاهش میدهد؛ در نتیجه، از یک سو، با یک ضربهی سخت، حکومت تغییرات شدید میکند و ثبات جامعه تضعیف میشود و از سوی دیگر، زمانی که جامعهی ایرانی پس از آن ضربهی سخت به حکومت، قدرت جامعه را بازپس میگیرد، فاقد توانمندی لازم برای حکمرانی میشود و به سرعت به سوی هرجومرج میرود.»
تحلیل و تجویز راهبردی
در آخر ناظمی سه راهبرد اصلی برای برون از این وضعیت که به پایداری دولت و جامعه منتهی می شود، به شرح زیر ارائه می دهد:
۱-مهمترین پروژه توسعه در ایران ایجاد ظرفیتهای نهادی برای توانمندسازی جامعه است.
۲-هر سازوکاری که بتواند جامعه را توانمند کند، بر هر پروژهای که قدرت دولت را افزایش دهد اولویت دارد.
۳-تلاش برای کاهش قدرت حکومت، تا مادامی که همراه با ایجاد ظرفیتهایی برای توانمندسازی جامعه نباشد، در بهترین حالت منجر به هرجومرج میشود و چیزی جز تکرار یک تاریخ بیهوده نیست.
*پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات
بیشتر بخوانید:
که شب می گذرد! نوروز به مثابه نهاد توسعه
سایهروشن یک شاه یا یک ملت؟
درسی که باید از جنبشهای زنان آموخت (به مناسبت ۸مارس)
انتخابات در جامعه فحشزده
مهندسان عاشقپیشه و مهندسان قاتلپیشه
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902758