حمله حجاریان به کمپینبازها واصلاحطلبان صندلیطلب
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۲۶۹۷۲
نسبت اصلاحطلبان با یکدیگر در شرایط خاصی به سر میبرد. آسیبشناسی دوگانه بازگشت به جامعه یا حضور در قدرت بیش از هر زمان میان فعالان سیاسی این جبهه مطرح است و آنها از سر اینکه دیگر جایی در قدرت ندارند و به اجبار ادعا میکنند قرار است نسبت خود را با جامعه تعریف کنیم، در این بین گاهگاهی هم به هم حمله میکنند و تقصیر وضعیت کنونی را گردن این و آن میاندازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته این مناقشه نظری-عملی از گذشته وجود داشته است؛ زمانی که جناح راست اصلاحات و مشخصا حزب کارگزاران سازندگی در میانه دهه 70 عملگرایی را موتور محرکه عالم سیاست میدانست و پدر معنوی خود را هاشمیرفسنجانی معرفی میکرد و طیف چپ اصلاحات مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب مشارکت، گفتمان سیاسی و جامعه را محور برنامههای خود میدانستند که بیراه نیست اگر بگوییم همین اختلافنظرها بخش مهمی از اختلافهای جناح چپ با هاشمیرفسنجانی و برعکس را به وجود آورده بود.
به هر روی، دو نگاه قدرت و جامعه مهمترین بحث این روزهای اصلاحطلبان است؛ موضوعی که پیش از انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشد و تا امروز هم ادامه دارد. برای مثال، چندی قبل از انتخابات غلامحسین کرباسچی، دبیرکل کارگزاران گفته بود: «من به دوستان اصلاحطلب خودمان میگویم، شما که مدام میگویید باید جامعهمحور باشیم و روی به جامعه بیاوریم و فقط به فکر این نباشیم که در قدرت باشیم، خب این الان جامعه! آقایان و خانمهای اصلاحطلب، چه طرح و چه همبستگیای برای خدمت به این مردم و رفع مشکلات آنها در مسئله کرونا ارائه دادید؟». یا حسین مرعشی، سخنگوی این حزب گفته بود: «احیای سرمایه اجتماعی و حضور در قدرت هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند و نمیتوان اصلاحطلبان را در دوراهی انتخاب یکی از اینها قرار داد؛ چون اصلاحطلبان قدرت را برای خودشان نمیخواهند، بلکه قدرت را برای اصلاح امور کشور و حل مشکلات مردم میخواهند. البته قدرت مثل همه خوبیهای دیگر دنیا میتواند شر هم باشد. خیروشربودن قدرت به این بستگی دارد که شما با چه هدفی دنبال کسب قدرت باشید».
گفتی است که این سخن مدافعان استمرار حضور اصلاحطلبان در قدرت، در مقطع کنونی به قول فقها سالبه به انتفاع موضوع است؛ زیرا اساسا امکان حضور در قدرت سیاسی از اصلاحطلبان گرفته شده است و با وجود آنکه برخی طیفهای اصلاحات برای حضور در قدرت به هر میزانی که امکان داشت خواستههایشان را فروکاستند و حتی در مقاطعی دقیقا رویکردی مانند اصولگرایان اتخاذ کردند و حتی به علی لاریجانی، بهعنوان یک نیروی کاملا اصولگرا، راضی شده بودند تا شاید حضوری حداقلی در دولت داشته باشند نیز نتوانستند به خواسته خود برسند؛ چراکه حتی لاریجانیِ اصولگرا هم از سوی شورای نگهبان تحمل نشد. بنابراین به حسب جبر سیاسی، اکنون حتی مدافعان حضور در قدرت نیز نمیتوانند بر موضع خود ایستادگی کنند؛ زیرا اصل موضوع منتفی شده است.
این وجه عینی ماجرا بود، اما از لحاظ نظری هم امثال حجاریان بارها سیاست حضور در قدرت را نقد کرده بودند یا مثل مقطع کنونی که از عنوان «صندلیطلب» استفاده کرده، پیشتر هم از عناوینی مانند استمرارطلب برای طیف مورد نقدش استفاده میکرد؛ چنانکه در سال 97 گفته بود: «بعد از انتخابات سال 96 و برخی نیز معتقد هستند که گزینش سال 94، برخی از شخصیتها و جریانهای اصلاحطلب به همان سیاستهای استمرارطلبی خود بازگشتند و نشان دادند برای ماندن در قدرت حاضر هستند حتی مردم را نیز از دست بدهند. آنها بهگونهای برخورد کردند که مردم از سیاستهای اصلاحات زده شوند و در مسیری حرکت کنند که بدنه حامی اصلاحات نیز از آنها قطع امید کند». سخنان حجاریان در حالی بیان شده است که افراد حاضر در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات، فقط نگران آن هستند که اندک جایگاه خود را در حاکمیت از دست بدهند و برای همین بهنوعی خود را وامدار جریانهای اقتدارگرا کردهاند. البته شاید نتوان این مسائل را روی کاغذ اثبات کرد، ولی سکوتهای تأملبرانگیز این قشر در برابر اقدامات صورتگرفته در کشور، سندی محکم از مماشات آنها است.
محمدرضا تاجیک نیز که معمولا به وقایع سیاسی از دریچه نظری مینگرد، گفته بود: «در فردای پیروزی جریان اصلاحطلبی و تبدیل آن به گفتمان مسلط، اصلاحطلبان چندان به رخداد اصلاحطلبی و نظام آکسیومی آن وفادار نماندند. بیتردید، نفوذ و رخنه خودآگاه و ناخودآگاه عشق به قدرت در این بیوفایی تأثیری شگرف داشت. در فردای تبدیل پادگفتمان اصلاحطلبی به گفتمان مسلط و مستقر، سوبژکتیویته قدرت و بقا در قدرت جای سوبژکتیویته نقد و اصلاح مستمر قدرت را گرفت... دیری نپایید که گفتمان اصلاحطلبی نیز بهنوعی آپاراتوس و دیسپوزیتیف قدرت تبدیل و در پای قدرت و منفعت ذبح شد... نخست بگویم که روایت اصلاحطلبان، روایت واحد و یگانهای نیست و در ساحت فراخ جریان اصلاحطلبی، رقص تفاوتها و تمایزها و تکثرها (بازیهای زبانی و گفتمانی گونهگون) برپاست. چون نیک بنگریم بسیاری از اصلاحطلبان امروز را در هیچکجا و هرکجای نظری و عملی میبینیم. اینان، اصلاحطلبی را دقیقا در همان موقف و موضعی تعریف میکنند که قدرت و منفعتشان اقتضا میکند. این عده، برای رسیدن به قدرت آرام و قرار ندارند. کک قدرت افتاده در تن و جانشان و آرامش و قرار را از آنان ربوده است».
به هر روی، این دو نگاه یعنی حضور در جامعه یا حضور در قدرت رسمی، از سالها پیش میان اصلاحطلبان وجود داشته است که گاه حتی باعث بهوجودآمدن مواضعی رادیکال علیه یکدیگر شده است. بااینحال، به نظر میرسد مقطع کنونی با هر مقطع دیگری قدری فرق داشته باشد؛ زیرا به دلیل دوری اجباری اصلاحطلبان از قدرت، دستکم تا مدتی آن طیف قدرتنگر هم به ناچار چارهای جز توجه به بازگشت به جامعه ندارند.
منبع: فردا
کلیدواژه: قدرت حجاریان اصلاح طلبی جامعه محوری صندلی طلبی حضور در قدرت اصلاح طلبان اصلاح طلبی اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۲۶۹۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرتاب حدادی به صندلی ریاست/ من تنها، شما همه!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ فدراسیون دوومیدانی یکی از فدراسیون های بلاتکلیف ورزش ایران است که باید بزودی منتظر برگزاری انتخابات آن باشیم. بعد از پایان اجباری و نافرجام ریاست صیامی رئیس سابق این فدراسیون در نیمه های دوران ریاست 4 ساله اش بنا بر حاشیه عجیبی که شیراز رخ داد، این فدراسیون درگیر دوران باطل لوپ سرپرستی شد. ابتدا افشین داوری عنان کار را در دست گرفت و پس از آن نوبت به مهدی مبینی رسید و عجیب اینکه هر دو دستاوردهای جالبی داشتند که رئیس قبلی و قبل تر یعنی کیهانی و صیامی به آن نرسیده بودند.
دوومیدانی در دوران سرپرستی افشین داوری بازیهای آسیایی هانگژو به یک طلای غیرمنتظره در پرتاب دیسک توسط محسن رسولی دست یافت و در سرپرستی مهدی مبینی میزبانی رقابتهای داخل سالن آسیا را به شکل آبرومندی برگزار کرد که منجر به دریافت دیپلم افتخار و لوح تقدیر میزبانی شد.
در آخرین روزهای سال گذشته ثبت نام ثبتنام از کاندیداهای پست ریاست فدراسیون دوومیدانی و اعضاء هیات رییسه آن طی روزهای ۱۴ تا ۲۸ اسفند ماه برگزار شد و با توجه به نامنویسی مبینی سرپرست فدراسیون در انتخابات او از سمت خود کناره گیری کرد تا مطیعی سومین سرپرست فدراسیون در یک سال اخیر لقب بگیرد.
در نهایت در پایان ثبت نام از کاندیداهای ریاست دوومیدانی، احسان حدادی، مهدی مبینی، افشین داوری، ایرج عرب، مهران تیشه گران، هاشم خزایی، عنایت حسن پور، هاشم صیامی، سیدعلی کریمی، روح الله عسگری، مصطفی زرین افضل، عباسعلی مدیح و مهدی شریعتی فیض آبادی برای حضور در انتخابات ثبت نام کردند تا شاهد یک انتخابات نزدیک و عجیب باشیم. انتخاباتی که در آن مدعیان ریز و درشتی وجود دارد.
در طول ماه های اخیر و هر چه به زمان انتخابات نزدیکتر می شویم، تحرکات کاندیداها برای حضور در انتخابات بیشتر شده و رقابت نزدیکتر می شود.
در میان کاندیداهای ثبت نام کرده، تعداد قابل توجهی از اعضای دوومیدانی حضور دارند که همین تنور انتخابات را داغتر کرده و رقابت را نزدیکتر کرده است. احسان حدادی، مهدی مبینی، افشین داوری، ایرج عرب، مهران تیشه گران، هاشم صیامی از جمله کاندیداهایی هستند که در دوومیدانی حضور داشته اند و هر کدام با کارنامه ای متفاوت به دنبال پیروزی در انتخابات هستند.
افشین داوری که یک دوره ریاست و دو دوره سرپرستی این فدراسیون را تجربه کرده، برای حضور مجدد در این فدراسیون برنامه دارد اما تفکرات سنتی و البته رابطه نه چندان مناسب او با برخی از اهالی دوومیدانی شانس او را کاهش داده.
ایرج عرب که بیشتر نام او را با سرپرستی در باشگاه پرسپولیس و فراری دادن برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس به یاد می آوریم، با پشتوانه مجید کیهانی رئیس اسبق فدراسیون وارد گردونه این انتخابات شده اما مشکل اینجاست که همان اندازه که عرب در نزد هواداران پرسپولیس منفور است، کیهانی نیز در نزد اهالی دوومیدانی دشمن دارد!
هاشم صیامی دبیر دوران کیهانی به واسطه ریاست دوران کیهانی مرد چندان محبوبی در دوومیدانی نیست و اتفاقات حاشیه ای که در دوران ریاستش در یک مسابقه دوومیدانی در شیراز رخ داد و منجر به برکناری اجباری وی شد، تایید وی برای حضور در انتخابات را در پرده ای از ابهام قرار داده. هر چند که بخشی از بدنه مجمع دوومیدانی منصوب وی هستند و صیامی به پشتوانه آنها می کوشد دوباره به صندلی ریاست بازگردد.
مهران تیشه گران رئیس سابق فدراسیون ناشنوایان نیز سابقه طولانی در دوومیدانی دارد و اساسا با دوومیدانی وارد عرصه ورزش شد. او سمت های مختلفی در فدراسیون دوومیدانی از رانندگی تا روابط عمومی را تجربه کرده اما اتفاق جنجالی که در جریان مسابقات بین المللی ناشنوایان رخ داد و منجر به برکناری وی شد، تایید او برای حضور در انتخابات را اگر نگوییم غیرممکن، دشوار نشان می دهد.
مهدی مبینی سرپرست سابق فدراسیون با سابقه طولانی در دوومیدانی سودای ریاست دارد. مبینی که خود ورزشکار ملی این رشته بوده به خوبی دوومیدانی را می شناسد و در این فدراسیون سالیان طولانی کار کرده. همچنین برگزاری موفق و درخشان رقابتهای داخل سالن قهرمانی آسیا و بازسازی شبانه روزی ورزشگاه مخروبه آفتاب انقلاب کارنامه او را در حوزه اجرایی نیز مقبول کرده اما مشکل اینجاست که وزارت ورزش و شخص وزیر توصیه اکید برای ممانعت از حضور سرپرستان در انتخابات فدراسیون ها داشته و مبینی با نادیده گرفتن این دستور برای حضور در انتخابات ثبت نام کرده. پیش از این در فدراسیون شطرنج شاهد بودیم که وزیر در نهایت با کاندیداتوری شادی پریدر سرپرست این فدراسیون و استاد بزرگ سابق این رشته با وجود حمایت گسترده اهالی شطرنج از وی مخالفت کرد و به نظر می رسد برای پرهیز از وجود شائبه و حرف و حدیث در نهایت این سرنوشت در انتظار مبینی نیز باشد.
در نهایت در میان کاندیداهای نام آشنا تنها احسان حدادی نایب قهرمان المپیک و قهرمان و رکورددار سابق آسیا باقی می ماند. ستاره ای دیرپا که بی تردید مهمترین و بزرگترین ورزشکار تاریخ دوومیدانی ایران است. از مدتها قبل مشخص بود که حدادی برای حضور در صندلی ریاست فدراسیون برنامه دارد اما در روزهای پیش از ثبت نام با سیاست درباره حضورش در انتخابات اعلام می کرد که به جمع بندی نرسیده و از پاسخ قطعی طفره می رفت. در نهایت همان اتفاقی که پیش بینی می شد به وقوع پیوست و حدادی با ثبت نام در انتخابات رسما برای حضور در صندلی ریاست فدراسیون اعلام آمادگی کرد. با توجه به شرایط فوق بعید به نظر می رسد ستاره ای در تراز حدادی بدون هیچ پشتوانه ای پا به عرصه انتخابات بگذارد. او به اندازه ای باهوش هست که بداند گردونه انتخابات پیست پرتاب دیسک نیست که با آمادگی بدنی و ذهنی بتوان در آن موفق شد و به صندلی ریاست رسید. انتخابات بازیهای و مناسبات خاص خودش را دارد و کاملا از دنیای ورزش و قهرمانی جداست. در حقیقت به پشتوانه دوران پرفروغ و درخشان قهرمانی و مدالهای باارزش المپیک و جهانی و آسیایی نمی توان به صندلی ریاست رسید. بنابراین قطع به یقین حدادی با آنهمه تجربه در عرصه ورزش و البته سیاست و کیاستی که از او سراغ داریم، برای موفقیت در انتخابات برنامه ویژه ای دارد. از سوی دیگر او مهمترین ورزشکار تاریخ دوومیدانی ایران محسوب می شود که در بالاترین سطح موفق بوده و قطع به یقین ریز و بم این رشته و مشکلات و چالش های آن را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کرده و از همه مدعیان بیشتر و بهتر می داند. از همین رو او از منظر آشنایی و اهلیت در دوومیدانی فاصله چند صد کیلومتری با سایر رقبا دارد و همین می تواند برگ برنده او در انتخابات باشد.
حضور ستاره های بزرگ ورزش در عرصه مدیریت یکی از فرمول هایی است که در ورزش ایران و جهان مورد تایید بوده و جواب داده. در ایران علیرضا دبیر در کشتی، سجاد انوشیروانی در وزنه برداری دو نمونه عالی آن هستند که از منظر افتخارات و جایگاه در تراز حدادی محسوب می شوند. در رده پایین تر محسن رضوانی در شنا، شیرجه و واترپلو، زهرا اینچه درگاهی در ژیمناستیک به عنوان قهرمانان ملی این رشته در فدراسیون های متبوع خود موفق و تاثیرگذار بوده و رشته خود را متحول کرده اند. از همین رو احسان حدادی نیز می تواند همانند این ستاره های ریز و درشت ورزش در رشته متبوع خود اثرگذار باشد و رشته مادر را متحول کند. بنابراین به نظر می رسد او بخت اصلی ریاست در فدراسیون دوومیدانی است البته اگر بازیهای پیش بینی نشده و برخی از تنگ نظری ها و تمامیت خواهی ها مانع نشود.
257 251
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903391