آمادگی نظامی ایران پس از پذیرش قطعنامه/چرا عراق ناکام ماند؟
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۳۲۲۹۵
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: یکی از ویژگیهای مهم رزمندگان و فرماندهان ایرانی در جنگ، توجه خاص آنها به کمکهای الهی و همچنین توان و استعداد نیروها بود. در شرایطی که در دنیای دو قطبی دهه ۱۹۸۰ میلادی، تمامی قدرتهای شرق و غرب دنیا بر حمایت تسلیحاتی، اطلاعاتی و سیاسی صدام به اتفاقنظر رسیده بودند و نتیجه آن بهراحتی میتوانست به جدا شدن قسمتهای مهمی از ایران منجر شود و یا اینکه تا سالهای سال این جنگ بدون نتیجه ادامه یابد، اما فرماندهان و رزمندگان ما با تکیه بر عنایات الهی و بسیج مردمی، مراحل مختلف جنگ را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سالهای ابتدایی جنگ و مصادف با پیشرویها و جنایات صدام در خاک ایران، کمتر خبری از هیاهوهای قطعنامهای شورای امنیت بود! اما هر بار پس از موفقیتهای ایران در جریان جنگ، مصادف بود با جلسات شورای امنیت و صدور قطعنامههایی که نه صدام را بهعنوان متجاوز میشناخت و نه حقی برای ایران پس از تحمل خسارات گسترده جانی و مالی قائل بود. تا اینکه درنهایت قطعنامه ۵۹۸ به دلایلی (از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده) مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت نسبت به قطعنامههای پیشین که در قبال جنگ عراق علیه ایران صادر شده بود، پس از گذشت یک سال (به دلیل وجود برخی ضعفها و نقصها و با توجه به در نظر گرفتن شرایط کشور) موردپذیرش ایران واقع شد.
در سالهای ابتدایی جنگ و مصادف با پیشرویها و جنایات صدام در خاک ایران، کمتر خبری از هیاهوهای قطعنامهای شورای امنیت بود البته از خیلی پیشتر صدام پس از تغیر موازنه جنگ از خاک ایران به داخل خاک عراق، مدام ادعای صلحطلبی داشت؛ و دروغ بودن این ادعای خود را با حملاتی که پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، در تاریخ به یادگار گذاشت.
در واقع پذیرش قطعنامه از سوی ایران، یک بنبست سیاسی بزرگ بر ادعاهای بیاساس صلحطلبانه صدام بود که از طرف کشورهای متعددی نیز در جهان پذیرفته شده بود. صدام با ناخشنودی از تصمیم ایران، درصدد برآمد تا با تداوم حملات خود و اشغال مناطقی از خاک ایران، در آغاز مذاکرات صلح بین دو کشور، از موقعیت برتری برخوردار باشد و سه روز پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران در ۳۱ تیر ۱۳۶۷، مجدداً با ۶ لشکر از دو محور کوشک و شلمچه به خوزستان حمله کرد. (۱) این حملات باعث شد تا ایران پس از پذیرش قطعنامه، حدود ۱۵۰ شهید دیگر نیز در پاسخ به عملیاتهای عراق در جنوب کشور، تقدیم انقلاب کند.
عراق در اطلاعیه خود هدف از این عملیات را آزاد کردن باقیمانده سرزمینهای عراق! انهدام نیروهای ایران و به اسارت درآوردن تعداد بیشتری از نیروهای ایرانی برای ایجاد برابری با تعداد اسرای عراقی اعلام کرد. (۲) صدام حمله خود را در دو جبهه جنوبی و میانی بهطور همزمان انجام داد و در جبهه جنوبی به دنبال تصرف اهواز و حداقل تصرف خرمشهر بود که توسط نیروهای سپاه و بسیج ناکام ماند و در جبهه میانی نیز هدف دشمن زمینهسازی برای هجوم سازمان منافقین بود. (۳)
در چنین شرایط دشوار و سرنوشت سازی امام برای مقابله با این استراتژی جدید، در یک پیام، سپاه را مورد خطاب قرار داد و سرنوشت حاکمیت اسلام یا کفر را با نتیجه استراتژی جدید دشمن و نیز سرنوشت سپاه را با تلاشهای دشمن پیوند دادند. (۴)
پذیرش قطعنامه از سوی ایران، یک بنبست سیاسی بزرگ بر ادعاهای بیاساس صلحطلبانه صدام بود که از طرف کشورهای متعددی نیز در جهان پذیرفته شده بود حضور در منطقه و هوشیاری نیروهای نظامی ایران و آمادهباش آنها حتی پس از پذیرش قطعنامه، از جمله فرماندهان قرارگاه خاتمالانبیاء (ص)، نجف، کربلا، نوح و… در شرایطی که شاید مقامات بعثی پذیرش قطعنامه از طرف ایران را نشانهای از روی ضعف ایران پنداشته بودند، موضوعی دور از انتظار نیروهای بعثی بود. تلاش فرماندهانی ازجمله محسن رضایی، غلامعلی رشید و رحیم صفوی در قرارگاه مرکزی و درگیر شدن فرماندهان لشکرهای سپاه (ازجمله مرتضی قربانی، محمد کوثری، نبی رودکی، احمد غلامپور، قاسم سلیمانی، باقر قالیباف، نورعلی شوشتری و…) در خطوط مقدم و در کنار جاده اهواز خرمشهر با قوای دشمن، به همراه رزمندگان داوطلب در شرایطی بسیار سخت، توانستند ظرف کمتر از دو شبانهروز قوای دشمن را کاملاً در جبهه جنوبی تا نوار مرزی به عقب برانند و تهاجم ۱۸ تیپ زرهی و مکانیزه ارتش عراق به خوزستان را یکبار دیگر دفع کنند. (۵)
پینوشتها
۱. رجوع کنید به: خوزستان در جنگ ایران و عراق، ابوالقاسم حبیبی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۳. ص ۲۲۷.
۲. رجوع کنید به: سیری در جنگ ایران و عراق ج ۵ (پایان جنگ)، محمد درودیان، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چ ۱ تهران ۱۳۷۸، ص ۱۷۸.
۳. رجوع کنید به: اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹-۲۹ مرداد ۱۳۶۷)، محسن رشید، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران
۴. رجوع کنید به: سیری در جنگ ایران و عراق، ص ۱۷۵.
۵. رجوع کنید به: روند جنگ ایران و عراق، حسین علایی، مرزوبوم، تهران ۱۳۹۱، ص ۴۷۹.
کد خبر 5266065منبع: مهر
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی قطعنامه 598 عملیات مرصاد محمد باقر قالیباف محسن رضایی رژیم بعث صدام حسین ترجمه تازه های نشر تجدید چاپ ادبیات جهان محمدحسین فرج نژاد عید غدیر خم درگذشت چهره ها پیام تسلیت موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ادبیات کودک و نوجوان معرفی کتاب ویروس کرونا مرکز فرهنگی شهر کتاب پس از پذیرش قطعنامه پذیرش قطعنامه جنگ ایران و عراق رجوع کنید شورای امنیت خاک ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۳۲۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از دجله تا راین!/کدام کشور اروپایی رکورددار تجهیز صدام به تسلیحات شیمیایی بود؟
روزنامه آلمانی «بیلد زایتونگ» روز ۱۳ اردیبهشت سال۱۳۶۷ نوشت: «در جنگ ایران و عراق حداقل ۱۶ شرکت آلمانی مظنون به مشارکت در برنامههای تسلیحاتی عراق هستند و دادگستری آلمان مشغول تحقیق در این زمینه است».
به گزارش ایسنا، روزنامه قدس نوشت: روزنامه پرطرفدار «بیلد» اولین و آخرین رسانه آلمانی نبود که در این باره مطلب منتشر کرد همچنان که شرکتها و مؤسسات آلمانی دخیل در فروش تسلیحات شیمیایی به عراق فقط همین ۱۶ شرکت نبودند.
یک قُلُپ گاز خردل
حتی تصاویر به جا مانده از کشتارهای شیمیایی، اسناد و مدارک به جا مانده و عکس و فیلمهای جانبازان شیمیایی نمیتوانند برای جوانان و میانسالان نسل امروز، آن طور که شاید و باید از هولناکی سلاحهای شیمیایی بگویند. هیچکدام از تصاویر حتی اگر زبان باز کنند نمیتوانند از زبان رزمندهای که ناغافل و ناچار در معرض گاز «عامل اعصاب» قرار گرفته، مردمک چشمهایش منقبض شده، عضلاتش بی حس و حال میشوند و سلسله اعصاب مربوط به سیستم تنفسیاش یکییکی از کار میافتند، حرف بزنند و بگویند تا یکی دو ساعت دیگر که مرگ قرار است برسد، چه حالی دارد و چه درد جانکاهی را تحمل میکند. همانطور که نمیتوانند به من و شما درست و حسابی بفهمانند، گاز خردل چه بر سر پوست دست و صورت آدم میآورد و تاولهای هولناکش با ریه رزمندهای که آن را تنفس کرده چه میکند. «عامل خون» یعنی چه و با آدم چه میکند...؟
کارخانهاش را ببر
درباره نقش کشورهای غربی در کمک نظامی به صدام که هیچ، درباره نقش آنها و ردپایشان در تجهیز ارتش بعثی به انواع و اقسام سلاحهای ممنوعه و مرگبار شیمیایی، در همان سالهای آخر جنگ افشاگریهای زیادی شد. در میان کشورهای همیشه مدعی حقوق بشر، انسانیت و آزادی، آلمانیها گویا، گوی سبقت را در کمک شیمیایی به بعثیها ربوده بودند. این را براساس اعترافهای اندکاندک رسانههای غربی و بعدتر اعترافهای خود آلمانیها میگوییم. «اشپیگل» چند سال بعد و زمانی که نشریات دیگر اروپایی و یا آمریکایی جسته و گریخته افشاگریهای محدودی درباره آزمایشگاه و کارخانه مواد شیمیایی در ساحل دجله، شهر سامرا و... انجام دادند، در سلسله گزارشهای مفصل نهتنها از ارسال سلاحهای شیمیایی بلکه از انتقال کارخانه و تکنولوژی ساخت مواد مرگبار شیمیایی توسط آلمان خبر میدهند. فقط در یک مورد آن تاجر عراقی «علی قاضی» که با وساطت رئیسجمهور و وزیرخارجه وقت آلمان از زندانهای عراق آزاد شده و به آلمان برگشته، در هامبورگ شرکت صادرات و واردات راه میاندازد و با همکاری یک افسر عضو سازمان ضدجاسوسی آلمان غربی، ترتیب صدور یک کارخانه تهیه سلاحهای شیمیایی به عراق را میدهد. این کارخانه سالیانه یکمیلیون و ۷۶۰ هزار تن مواد شیمیایی را به گازهای کشنده خردل و تابون تبدیل میکند.
نه حتی یک یورو!
رسانههای مختلف ایرانی و غیرایرانی یک بار همزمان با آغاز شرارت تکفیریها در سوریه که وزیرخارجه آلمان بابت احتمال استفاده دولت سوریه از تسلیحات شیمیایی ابراز نگرانی کرد و بار دیگر همزمان با بالاگرفتن اغتشاشات در ایران و اشک تمساح ریختن دولتمردان آلمانی برای مردم ایران، از سالهای جنگ تحمیلی نوشتند و به آلمانیها یادآور شدند در دهه ۶۰ حداقل ۸۰ شرکت آلمانی به صدام تسلیحات شیمیایی یا تکنولوژی تولید آن را میفروختهاند! آشنایی با سابقه و سرانجام فقط یکی از این شرکتها بد نیست: «شرکت «Imhausen-Chemie» که پای ثابت فروش تسلیحات شیمیایی به عراق است یک شرکت مثلاً دارویی- شیمیایی است که سال ۱۹۱۲ پایهگذاری شده و در طول جنگ دوم جهانی هم سراغ تولید مواد شیمیایی فوقخطرناک و مرگبار رفته است. در دهه۸۰ میلادی صادرکننده مواد شیمیایی مرگبار به عراق و لیبی بوده، مواد ممنوعهای همچون اکستازی را صادر میکرده و... بنا به نوشته «اشپیگل» بعدها و با اعلان ورشکستگی شرکت و افشاگری رسانهها، تحت پیگرد قرار میگیرد، اما مقامهای دولتی آلمان بهشدت از آن حمایت میکنند. در نهایت این شرکت نه به خاطر فروش تسلیحات شیمیایی به عراق، بلکه به خاطر تولید مواد روانگردان و فروش آنها به لیبی فقط محکوم به پرداخت جریمه نقدی میشود، مالکش مدتی به زندان رفته و بعد به بهانه بیماری آزاد میشود و به قول اشپیگل حتی یک یورو از ثروت کلانی که اندوخته، توسط دولت ثبت و ضبط نمیشود!
انتهای پیام