طالقانی با دولتی شدن نماز جمعه مخالف بود
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۳۶۹۴۳
عصر ایران- امروز پنجم مرداد، چهل و دومین سالروز اقامۀ اولین نمازجمعه پس از پیروزی انقلاب 1357 در تهران است که به امامت آیتاللهِ سید محمود طالقانی برگزار شد و به گواه تصاویر و مستندات قریب یک و نیم میلیون نفر از مردم تهران پشت سر او به نماز ایستادند؛ یک سوم جمعیت آن روز تهران و تنها 44 روز بعد اما طالقانی درگذشت و جمعیتی بیش از آن پیکر روحانی محبوب شهر را تشییع کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به این بهانه، متن گفتوگوی منتشر نشده ای با دختر او شادروان خانم اعظم طالقانی که نمایندۀ اولین دورۀ مجلس شورای اسلامی هم شد در زیر میآید. ( این گفت و گو در سال 1392 انجام شده است).
*چطور شد مرحوم طالقانی به عنوان خطیب جمعه و امام جمعه مورد توجه قرار گرفت؟
- مرحوم پدر قبل از انقلاب هم خطبههای نماز جمعه را میخواندند. بعد از انقلاب هم با گفتن اینکه «نمازجمعه بعد از حج بزرگترین کنگره مسلمانهاست» پیشنهاد برگزاری نماز را مطرح کردند. ایشان اعتقاد داشتند، مردم از این طریق متوجه اتفاقهای دنیا میشوند و نسبت به مسایل اجتماعی، سیاسی و روز اطلاعات کافی داشته باشند. البته با دولتی شدن نماز جمعه مخالف بود و معتقد بود گزارش خطیب باید گزارشی کامل باشد و قصدش این نباشد که دولت یا حاکمیت را تقویت کنند. یعنی ایشان اساسا هدف نماز جمعه را اطلاعرسانی به جامعه اسلامی میدانستند.
*آیتالله در ۶ نماز جمعه خطبه خواندند. خطبههای پدر چطور بودند؟
-اولین خطبه پدر ۵ مرداد و آخرینش هم ۱۷ شهریور بود که پدر در این نمازجمعهها بخشهای مختلفی از قران و نهجالبلاغه را مطرح کرد. جالب است بدانید در اولین نماز جمعه بیش از یک میلیون نفر شرکت داشتند، بهطوریکه ما خودمان نتوانستیم به درون دانشگاه برویم و در اولین نمازجعه در نزدیکیهای خیابان نشستیم. یکبار ایشان از منزل من برای شرکت در نمازجمعه به محل دانشگاه رفت که به من گفت با من نیا! چون به خاطر ازدحام جمعیت اذیت میشوی! وقتی ماشین به محل رسید، جمعیتی عظیم به سمت ماشین آمدند که پدر و من در حال خفه شدن بودیم. یعنی آنچه مسلم بود، استقبال پرشور مردم از خطبههای پدر بود. یادم میآید، بعد از چند خطبه، کسی به گفت که سوره جمعه باید از حفظ خوانده شود که پدر همچین چیزی را در کرد و گفت، میترسم اشتباه کنم و به همین دلیل سوره کوتاهتری را انتخاب کنم.
*رویکرد سیاسی آیتالله در نمازجمعه چگونه بود؟
-ایشان همیشه تاکید بر این داشتند، انقلاب توسط گروهی یا کسانی مصادره شود و همچنین میگفتند برای خونهایی داده شده و خدمات مردم باید توجه کرد و اساسا انقلاب را متعلق به مردم میدانست. ایشان همچنین نقدهایی هم به جریانهای چپگرا داشتند و گروههایی مثل مجاهدین خلق را مورد نکوهش قرار میداد، البته انتقادات ایشان پدرانه بود و اینطور نبود که در راستای عقدهگشایی باشد. به همین دلیل کمتر کسی بود که از آیتالله دلخور شود. ایشان هیچوقت در گفتارش دروغ و تهمت نداشت. درباره امام هم ایشان حمایتی همهجانبه داشت، با این حال درباره روال اداره کشور نقدهایی را هم مطرح میکرد. در واقع دغدغهاش این بود که اصول انقلاب در رفتارها لحاظ شود.
*نکته خاصی از نمازجمعههای پدر در خاطرتان است؟
-در دومین نمازی که پدر در دانشگاه خواندند، به توطئهگران هشدار داد که اگر دست از کارهایشان برندارند به افشاگری متوسل خواهد شد. حالا این توطئهگران چه کسانی بودند که ممکن بود خیلی از کسان را در بر میگرفت. همچنین در چهارمین نمازجمعه این موضوع را طرح کرد که در مراکز آموزشی به جوانان امور نظامی آموزش داده شود تا مردم همیشه آمادهباش باشند تا جامعه، جامعهای آماده باشد. ایشان همچنین در اولین نمازجمعه گفتند، اسلام دارای سعهصدر است و با تنگنظری درست در نمیآید. بنابراین ما هم تا مادامی که افرادی بر خلاف حرکت انقلاب نکنند، حق نداریم نسبت به آنها اهانت کنیم. یا هر جمعیتی بخواهد آزادی مردم را در انتقاد و نظر دادن محدود کند، اسلام را نشناخته است.
*از آخرین سخنرانی پدر چه نکته خاصی را به یاد دارید؟
- پدر برای آخرینبار روز ۱۷ شهریور در بهشتزهرا با بغض سخنرانی کردند و ۲ روز بعد به رحمت خدا رفت. ایشان در آن روز به مساله شوراها پرداخت و به انتخابات شورا در شهر سنندج و برطرف شدن مشکلات این شهر توسط شورایشهر اشاره کرد. در کل از همان اول شهریور که مساله شوراها را مطرح کرد تا روز آخر پیگیری میکرد و گفت، من میدانم که چرا با برگزاری انتخابات و تشکیل شوراها مخالفت میکنند.
*ممنون، نکتهای مانده است؟
-پدر به جد میگفت، روحانیون باید فقط به فکر خدمت به مردم باشند.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: اولین نماز نماز جمعه آیت الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۳۶۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بودجه دولتی برای حوزههای علمیه | جمع مبلغ نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷ هزار میلیارد تومان!
روزنامه جمهوری اسلامی به انتقاد از تخصیص بودجه دولتی برای حوزه های علمیه و حرم امام خمینی پرداخت.
این روزنامه نوشت: به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است.
اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تأثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است.
بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تأکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند.
ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید.
هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند.
تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تأیید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود.
حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟