راهکارها و موانع احیای دوباره شهرسازی ایرانی اسلامی
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۴۷۹۰۱
معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی طی دهههای گذشته به دلیل نبود برنامه ریزی متناسب جایگاه خود را در طرحهای شهری از دست داده و هم اکنون برخوردی بسیار سطحی با این نوع طراحی شهری میشود.
به گزارش خبرنگار ایمنا، طراحی فضاهای شهری و نوع معماری بناهای یک شهر تأثیر به سزایی در زیست پذیری و حیات شهری دارد. کالبد بی جان فضاها با حضور شهروندان جان میگیرد و تعلق خاطر آنان موجب رونق و حفظ فضاهای شهری میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیاده سازی معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی با چالشهایی مواجه است، چالشهایی که موانعی را بر سر راه آن دسته از طراحان ایجاد میکند که ارزش این طراحی بومی را میدانند. در این خصوص گفتوگویی با «حسن سجادزاده»، دکترای طراحی شهری داشتهایم مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
معماری ایرانی اسلامی چه ماهیتی دارد؟
معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی همیشه در محافل علمی و اجرایی مطرح بوده است. این نوع از معماری دو بعد مشخص دارد؛ بعد شکلی و کالبدی و بعد محتوایی. متأسفانه زمانی که ما از معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی صحبت میکنیم، بیشتر جنبه کالبدی مدنظر قرار میگیرد در حالی که آنچه شکل دهنده شالوده معماری و شهرسازی اسلامی است، محتوا است. زمانی که از معماری یا شهرسازی اسلامی نام میبریم باید توجه داشته باشیم که اولین بار اروپاییان که در ایران در حوزه معماری و شهرسازی اسلامی تحقیق میکردند، متوجه تفاوت این نوع از شهرسازی و معماری شدند و نام آن را معماری ایرانی اسلامی گذاشتند. در هیچ کجای قرآن نیز دستور کالبدی برای ساخت بناها نیامده و حتی طاق، قوس و گنبد، طراحی خانههای درون گرا و هر آنچه ما به عنوان معماری اسلامی میشناسیم، از قبل وجود داشته و متعلق به قبل از اسلام است.
این نوع معماری چه ویژگیهایی دارد؟
باید توجه داشت که با طراحی صرف گنبد، طاق و قوس معماری یک بنا اسلامی یا ایرانی نمیشود و نیاز است حتماً به محتوا توجه شود. چنانچه بخواهیم معماری اسلامی داشته باشیم باید سعی کنیم طراحی بناها و فضاهای شهری را با توجه به احکام و ماهیت دین اسلام انجام دهیم. دین اسلام یک دین اجتماعی است، شهری ترین دینی است که میتوانیم از آن یاد کنیم. به علاوه دستورات و آیات قرآن فردی نیست بلکه جمع را مورد خطاب قرار میدهد و برکت و سعادت بیشتر برای انجام عبادات را در جمع میداند. چنانچه به معماری و شهرسازی گذشته نگاه کنیم در مییابیم که بسیاری از فضاهای شهری مثل مساجد شاهد حضور جمعی مردم بوده و تنها برای عبادت طراحی نشده بود؛ مساجد در گذشته فضایی ۲۴ ساعته برای مردم بود تا با حضورشان مراسمها، و نذر و نیاز خود را انجام دهند. حیاط خانهها صرفاً برای کاشت گل و گیاه و داشتن طبیعتی زیبا نبود بلکه برای در کنار هم جمع شدن، برپایی مراسم عروسی و عزا و انجام سایر مراسمات نیز بود. از این جهت باید گفت در معماری که ما به نام اسلامی ایرانی میشناسیم پیوندهای فضایی اهمیت زیادی داشت. در معماری که ما از آن به عنوان معماری ایرانی اسلامی یاد میکنیم، جانمایی عناصر شهری مثل مسجد جامع و بازار به نحوی است که فضاها و محلات شهری را به یکدیگر پیوند میدهد. این هم پیوندی میان فضاهای شهری به آنها هویت میدهد و از این جهت در این نوع معماری لازم است بیشتر از هویتهای کالبدی، هویتهای اجتماعی مورد توجه قرار بگیرد. در بسیاری از منابع و کتب به غلط طراحیهایی به عنوان طراحی اسلامی عنوان شده در حالی که این اجتماع شهری است که تولید کننده معماری و شهرسازی اسلامی است و طراحان شهری باید به پیوندهای فضایی توجه داشته باشند. بسیاری از مساجد به دلیل اینکه پیوند مناسبی با بافت اطراف ندارد، تبدیل به نمازخانه شده و بسیاری از منازل مسکونی حکم خوابگاه را پیدا کرده است. حتی بسیاری از فضاهای تجاری به دلیل اینکه پیوند مناسبی با بافت اطراف خود ندارد مورد استقبال شهروندان قرار نگرفته و شکست میخورد لذا معماری و شهر باید در یک هم پیوندی باشند. در میدانهای شهری عناصر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کنار یکدیگر است که معنا پیدا میکند. به عنوان مثال در میدان نقش جهان عمارت عالیقاپو به عنوان یک مظهر سیاسی، بازار به عنوان یک مظهر اقتصادی و مسجد به عنوان یک مظهر مذهبی در کنار یکدیگر است در حالی که در معماری غربی کلیسا جدای از بازار و بازار جدای از عمارت حاکمان است. فرهنگ، اقتصاد، سیاست و اجتماع در شالوده معماری ایرانی اسلامی به یکدیگر گره خورده است. در گذشته در مساجد علاوه بر عبادت، فعالیت اقتصادی و سیاسی نیز انجام میشد.
اهمیت محله در معماری ایرانی اسلامی چیست؟
آنچه درگذشته زمینه آسایش و آرامش شهروندان را فراهم میکرد، محله بود. افراد ساکن در محله سنخیت فرهنگی داشتند و ساکنان فقیر و ثروتمند در کنار هم زندگی میکردند بر خلاف امروز که افراد بر اساس شغل، طبقه اجتماعی و میزان درآمد در سطح محلات شهر ساکن میشوند. متأسفانه محتوای معماری ایرانی اسلامی مورد بی توجهی قرار گرفته است. معماری ایرانی اسلامی در گرو توجه به محیط شهری و ارتباط محیط با بافت اطراف است. معماری با بافت اطراف آن است که معنا و مفهوم پیدا میکند. زمانی که ما صحبت از خانه ایرانی میکنیم، نوع معماری و بافت محلهای که خانه در آن قرار گرفته است نیز مهم است و باید مورد توجه باشد و این تفاوت اساسی میان شهرسازی و معماری اسلامی و غیر اسلامی است.
چالشهای پیش روی طراحان در حوزه معماری ایرانی اسلامی چیست؟
مشکلات البته در مسیر یک طراح شهری زیاد است؛ طرحهای جامع و تفصیلی رویکرد ماشینی و کالبدی دارند و با توجه به اینکه این طرحها بالادستترین طرح شهری هستند، هرچقدر که طراحان شهری در صدد پیاده سازی معماری ایرانی اسلامی باشند، در هماهنگی با سندهای بالادستی به مشکل برخورد میکنند. چالش بعدی مدیریت یکپارچه شهری و افراد تصمیم گیری است که آگاهی چندانی در این زمینه ندارند. این افراد سیاست گذاریهای نادرستی اتخاذ میکنند و با فشار خود مانع ایجاد ساختار مطلوب فضا میشوند. ضوابط و قواعد ناسازگاری که در سازمانهای مختلف نظام مهندسی، شهرداری و شهرسازی وجود دارد، از جمله چالشهای جدی در عدم تحقق معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی است. همچنین مطالب و منابعی که به عنوان سرفصل در دانشگاهها تدریس میشود، چندان تطابقی با محتوا و روح معماری ایرانی اسلامی ندارد و صرفاً نگاه فرمی، شکلی و کالبدی صرف در این زمینه وجود دارد. چالش بعدی نبود رویکرد محله محوری در شهرهای ایرانی است چرا که روح شهر ایرانی با محله معنی پیدا میکند. انسانهایی که از یک سنخ اجتماعی و فرهنگی باشند و دلبستگی به محیط شهری و محل زندگی نیاکان خود داشته باشند، از ویژگیهای یک شهر ایرانی است اما متأسفانه امروزه جا به جایی در سطح شهر افزایش پیدا کرده که این خود موجب میشود اخوت، همبستگی و دلبستگی در فضا شکل نگیرد. همه اینها معضلاتی در حوزه معماری ایرانی اسلامی است.
کد خبر 510271منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهرهاي ايران شهرسازی ایرانی اسلامی معماری معماری شهری شهر طراحی شهری فضاهای شهری محله های شهر محله محوری میدان شهری بافت شهری عناصر شهری محیط شهری مناسب سازی محیط شهر هنر معماری معماری سنتی معماری ایرانی اسلامی شهر سازی هویت شهر مسجد اقتصاد فرهنگ سیاست فعالیت اقتصادی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق معماری و شهرسازی اسلامی معماری و شهرسازی ایرانی شهرسازی ایرانی اسلامی معماری ایرانی اسلامی بافت اطراف معماری و شهر فضاهای شهری نوع معماری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۴۷۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لزوم برندینگ شهری با احیای گرافیک محیطی
تین نیوز
تصور کنید برای یک روز تمام کتاب ها و مجله های دنیا بدون حتی یک تصویر منتشر شوند، در خیابان ها و کوچه هایی قدم بزنید که هیچ المان شهری و بیلبورد و تبلیغاتی در آن دیده نمی شود و رنگ و تصویر و تخیل از زندگی تان قهر کرده باشد، دنیا بدون حضور گرافیست ها همین شکل است؛ خسته کننده و یکنواخت. گرافیست ها جهان را به جای بهتری برای تماشا و زندگی تبدیل کرده اند و اگر نبودند، زندگی همان قدر کسالت بار بود که تماشای کارتون از تلویزیون سیاه وسفید.
۲۷ آوریل امسال مصادف با ۷ اردی بهشت، نمایشگاهی از آثار پوستر ۷۷ هنرمند از ۳۶ کشور دنیا به مناسبت هفته گرافیک با کیوریتوری بهنام رئیسیان در ساری برگزار شد. در گفت و گوی پیش رو، بهنام رئیسیان از چرایی و چگونگی برپایی نمایشگاه، گرافیک در مازندران، زیباسازی شهری در استان، مشکلات توسعه این شاخه از هنر در مازندران و این که آیا راه ورود به جهان هنر صرفا از دانشگاه می گذرد یا نه؛ می گوید.
۷۷ هنرمند جهانی در مرکز مازندرانبه گفته رئیسیان گرافیک ایران الهام گرفته از لهستان است که در گذر زمان، با حذف و اضافه به گرافیک ایران تبدیل شده، بارزترین عیار سنجش این اثرگذاری نیز در تفکر و آثار هنرمندان قدیمی ایرانی دیده می شود؛ فضاهایی پر شده با عناصر بصری درهم تنیده و انتقاد از مینیمالیسم.
این دانش آموخته هنر، درباره چگونگی برگزاری نمایشگاهی با شرکت هنرمندانی از سراسر جهان در مرکز استان می گوید: ۱۷ سال فعالیت تخصصی در حوزه طراحی پوستر و گستره مراودات با سراسر دنیا بستری شد برای جلب اعتماد و همکاری با هنرمندان جهانی تا آثاری را طراحی و به این نمایشگاه ارسال کنند. مکاتبات مان نزدیک به یک ماه طول کشید و درنهایت ۷۷ آرتیست از ۳۶ کشور جهان در دو بخش فیزیکی و مجازی این نمایشگاه شرکت کردند. تعدادی از آثار در قالب پوسترهای کاغذی و برخی هم به صورت ویدئوپروژکتور نمایش داده می شود. برای نمایش هم به قول همکارم «چه جایی بهتر از ساری!»، برای من ساری مرکز جهان است.
رئیسیان در ادامه به جایگاه ساری در گرافیک ایران می پردازد: به واسطه کارم در ده ها شهر و استان حضور داشتم. ظرفیتی که در ساری وجود دارد در هیچ جای دیگری وجود ندارد و اگر آرتیست های ما کوتاهی می کنند نباید تصور کنیم که ساری ظرف مناسبی برای توسعه گرافیک نیست. در ۴ سال گذشته فضا را امیدوارکننده تر دیدم، من با اکثر هنرمندان استان در ارتباطم و می بینم که کم کم به ساری برگشته اند و به فکر کار در این جغرافیا هستند. خب این مساله حتی اگر در حد حرف هم باشد امیدوارکننده است.
برندینگ شهری با احیای گرافیک محیطیدر دنیای امروز برندینگ شهری به عنوان یکی از راه های توسعه و رونق اقتصاد شهرها بر پایه منابع بومی و داخلی شناخته می شود، اگر نگوییم تمام، اما بخش بزرگی از بار برندینگ بر دوش گرافیست ها است. رئیسیان درباره استفاده از المان ها و نقوش بومی در برندینگ شهری می گوید: در کشورهای کوچک تری مثل عراق، فلسطین یا کره جنوبی برگزاری نمایشگاه های پوستر به رشد شهرها و اقتصاد بومی منطقه کمک کرده است، به طور کلی تصویر زودتر و راحت تر از کلمه روی ذهن مخاطب اثر می گذارد و از طرف دیگر ماندگاری بیشتری هم در حافظه دارد، به این معنا که مخاطب با دیدن آن نشانه، تصویر یا المان به یاد مقصد می افتد و این تداعی به نهادینه شدن تصویر برند و گسترش آن در جهان کمک می کند.
این هنرمند مازندرانی تماشای آثار شهری را نوعی برندینگ دانسته و ادامه می دهد: افراد با دیدن یک اثر هنری که موضوع آن «ساری» یا «مازندران»است در تعامل با موضوع قرار می گیرند و در تداوم ارتباط بصری، اثرگذاری لازم برای ایجاد وفاداری در حافظه مخاطب شکل می گیرد، در نتیجه مخاطب عادی بعد از مدتی به مخاطب فعال تبدیل می شود. یکی از راهکارهای ماندگاری در حافظه مخاطبان استفاده از تصویر و نماد است، مثل مجسمه های شهری، نقاشی دیواری و عناصر بصری ای که یادآور مقصد در ذهن مخاطب باشد. المان های تصویری و نقوش بومی مازندران قابلیت بسیار زیادی برای استفاده در فضای شهری و بصری دارند اما متاسفانه چنان که باید از آنها استفاده نکرده ایم.
«میدان ساعت» ظرفیت بالقوه برندینگ شهریبه اعتقاد رئیسیان گرافیک مازندران با میدان ساعت شناخته می شود، نمادی که کمتر موردتوجه قرار گرفته ، وی دراین باره اظهار می کند: پتانسیل ساری بسیار بالاتر از حدی است که دیده می شود و این مساله ای است که خود من خیلی با آن درگیرم. تا به حال ۴ یا ۵ پروژه رایگان به شهرداری تحویل دادم تنها به دلیل تعلق خاطری که به این شهر داشتم؛ اما توجهی نکردند و اجرا هم نشد. قصد گلایه ندارم ولی من این شهر را خانه خودم می دانم اما در آن غریبم، این همان ناامیدی است که در نسل هنرمندان ما ریشه دوانده، هنرمندانی داریم که آثارشان به خارج از کشور فروخته می شود اما در همین شهر ناشناس مانده اند.
در زیباسازی شهری ضعیف هستیماز رییسیان درباره زیباسازی شهری مازندران و نقاط ضعف آن می پرسم، در پاسخ می گوید: ببینید همان طور که یک فرد عادی نمی تواند در کار پزشک ابراز عقیده کند، درباره زیباسازی شهری هم همین امر مصداق دارد، باید افراد واجد صلاحیت در این مساله قدرت انتخاب و اعمال نظر داشته باشند. در جامعه ما هنر با نگاه سرسری مورد قضاوت قرار می گیرد و این تصور وجود دارد که طراحی و اجرای آثار شهری از عهده همه برمی آید.
به نظر می رسد یک سر این ماجرا به تغییر ذائقه عمومی و سازگاری مردم با آن چه که در فضای شهری با آن مواجه اند بازمی گردد، تغییری که نه یک شبه، بلکه در گذر زمان اتفاق افتاده، این هنرمند در پاسخ به این سوال که آیا ذائقه عمومی به تماشای آثار سطحی عادت کرده یا نه؛ می گوید: خب بدیهی است که ما در زیباسازی شهری دچار ضعف هستیم، اما من درصدی خود هنرمند را مقصر می دانم. هنر به خلق اثر محدود نیست و بسیاری از مباحث در کشور ما مطرح نمی شود، در تمام دنیا علاوه بر طراحی، پرزنت هم اهمیت دارد. درواقع چگونگی ارائه اثر در تغییر ذائقه عمومی اثرگذار است، هنرمند باید مخاطب را با اثر خوب و چرایی اهمیت دادن به آن آشنا کند. شخصیت عادی آنچه که می خواهد را طلب می کند اما هنرمند می تواند تغییر ایجاد کند. مخاطب با دیدن اثر هنریِ خوب، به مرور با معیارهای ارزش گذاری آشنا می شود و تغییر ذائقه عمومی اتفاق می افتد.
هنرمند ساروی ادامه می دهد: در شهرهای بزرگ تر متولیان و مسئولان هنر به وظایف شان آگاهند و تعامل لازم میان نهادهای فرهنگی، هنرمندان و مخاطبان آثار هنری به واسطه همین آگاهی شکل می گیرد. قصدم این است بگویم این امر اشتباهی یک طرفه نیست و من به عنوان هنرمند باید با جامعه مخاطبان، مسئولان و افراد فعال این حوزه تعامل داشته باشم.
به عقیده رئیسیان بخشی از ضعف های این حوزه به عدم تعامل جامعه فرهنگی مازندران برمی گردد: چند سال قبل نمایشگاهی با مشارکت ۲۰ آرتیست از سراسر جهان با موضوع اختصاصی «ساری» در اداره کل فرهنگ و ارشاد مرکز استان برگزار کردم. ببینید اهمیت قابل توجهی دارد که از ۲۰ کشور دنیا، آرتیست ها پوستر اختصاصی برای ساری و مازندرانی که هرگز آن را ندیده اند، خلق کنند. تصور کنید شخصی از اندونزی پوستری از میدان ساعت ساری طراحی کرده در حالی که هرگز این بنا را ندیده، این قدرت تصور و هنر دست آنها است که حتی من ساروی هم نتوانستم آن را تصور کنم.
خب این فرصت طلایی به راحتی از دست رفت، چطور؟ مسئولان همان زمان قول بیلبورد شهری دادند و من هم پیگیر کار شدم، اما توجهی نشد و از کنار نمایشگاهی با این دستاورد به راحتی عبور کردند. بعد از نمایشگاه آثار در جای دیگری اکران نشدند و این فرصت به راحتی از دست رفت. انتظار زیادی نداشتم جز این که مردم از این زیبایی بصری استفاده کنند. بحث بر سر نمایشگاه نیست! بلکه توجه به ساری اهمیت دارد.
هنرمندان در میانه راه کنار می کشندرئیسیان درباره جایگاه گرافیک مازندران در کشور می گوید: در حال حاضر نمی توانم بگویم ما استانی شاخص در این هنر هستیم. با استان های زیادی کار می کنم و متوجه شدم دانشجویان و هنرجویان مازندران دانش بیشتری نسبت به دیگر استان ها دارند و می توان آینده خوبی برای شان متصور شد؛ اما به دلیل نبود حمایت بعد از این که تا اندازه ای به جلو حرکت کردند، در میانه راه کنار می کشند.
او با ابراز امیدواری نسبت به آینده هنر در مازندران اظهار می کند: به عقیده من گرافیک در ساری سال ها است که مرده اما با تلاش اساتید و هنرمندان می توانیم انتظار تغییر در آینده ی هنر مازندران داشته باشیم. از طرف دیگر روند کار اداری در مازندران نسبت به استان های دیگر طولانی تر و با فیلترهای بیشتر انجام می شود که باعث دلسردی هنرمندان می شود.
این هنرمند خاطره ای از مشکلات اداری نمایش آثار هنری در استان نقل می کند: چند سال قبل نمایشگاهی در تهران داشتیم که همان نمایشگاه در مازندران با حذف ۴۰ درصد آثار برگزار شد، چطور در یک کشور برای یک مساله واحد، قوانین استان به استان تغییر می کند؟ هنرمندان به من اعتماد کردند و باید پاسخگو بودم که چرا آثارشان در مازندران قابل نمایش نیست.
او در ادامه می گوید: در مشهد، زاهدان و بسیاری شهرهای دیگر نمایشگاه برگزار کردم اما فقط در مازندران این اندازه از سختگیری وجود دارد، به نظرم بین مخاطبان مازندرانی و باقی استان ها نباید تفاوت و تبعیضی قائل شد. در کشورهای دیگر هنرمندان با فکر آزاد کار می کنند و به همین دلیل جریان های هنری شکل می گیرند و رشد می کنند. با محدودیت ها نمی توان ایده پردازی کرد و در ادامه هنرمند حذف می شود.
«کار دست» همچنان مهم ترجهان با شیب تندی به سوی دیجیتالیزه شدن حرکت می کند، اما در این میان «کار دست» واژه ای است که با گذر زمان نه تنها اعتبارش را از دست نداده، بلکه هر روز طرفداران بیشتری پیدا کرده، رئیسیان اهمیت اثری که با دست خلق شده و تفاوت آن با آثار دیجیتالی را این طور بیان می کند: تجربه کاری من در کشورهای مختلف نشان می دهد که حتی در رقابت های بین المللی، اثری که با دست خلق شده امتیاز بیشتری دارد. چه بدانیم و چه ندانیم، حین کار با دست بخشی از احساسات و عواطف ما به مدیوم خلق اثر منتقل می شود و کار دست، به نوعی اثر انگشت هنرمند در بیان عواطف و افکار او به شمار می آید. به نظرم هر کدام از شیوه های خلق اثر ویژگی ها و ارزش های خاص خود را دارند اما اثر دست امتیاز بیشتری دارد.
استمرار و تعامل، رمز بقای هنرمندبرای بخش بزرگی از جامعه راه هنرمند شدن از دانشگاه می گذرد، رئیسیان درباره اهمیت تحصیلات دانشگاهی در شکل گیری شخصیت هنرمند و اندیشه او می گوید: من یکی از افرادی هستم که مخالف فکر کردن به این که کجا و در چه دانشگاهی درس می خوانید هستم. برای من چندان تفاوتی ندارد که دانشگاه برویم یا نرویم. معتقدم سه اصل خواستن، تعامل و استمرار در شکل گیری شخصیت هنرمند و بقای او در جامعه هنری اثرگذارتر از ورود به دانشگاه است. به شخصه از مکاتبات و تعاملاتم با هنرمندان دیگر بیشتر یاد گرفتم تا حضور در فضای دانشگاهی، مساله مهم استمرار است و اهمیتی ندارد در کدام دانشگاه درس می خوانیم، خودم در هنرستان دانش آموز قدرتمندی نبودم اما استمرار رمز موفقیتم بود. ببینید با پیشرفت علم و تکنولوژی یادگیری آسان تر شده، فضای اینترنتی، برنامه ها و اپ های متنوعی در دسترس مان قرار دارد. ممکن است تعدادی هم ناامید باشند اما به نظرم باتوجه به در دسترس بودن منابع آموزشی در دنیای امروز، عدم یادگیری تنها یک بهانه است.
او در پایان تاکید می کند: ۵۰ درصد هنر، خلق اثر و باقی ارتباط هنرمند با جهان پیرامون اوست، بدون این ارتباط تفکر هنری تکمیل نمی شود و به همین دلیل معتقدم باید با جامعه درون و بیرون ارتباط داشته باشیم.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید