طالبان و بازگشت کابوسِ ازدواجهای اجباری و بردگی جنسی
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۵۰۴۶۱
فرارو- نشریه "فارین پالیسی" در گزارشی میدانی از افغانستان، به اوج گیری ترس و وحشتها در میان جامعه زنان و دختران این کشور در رابطه با قدرت گیری مجدد طالبان و پیشرویهای قابل توجه این گروه در بخشهای مختلف افغانستان اشاره کرده و به طور خاص به این مساله پرداخته که رویههای طالبان در برخی مناطقی که به تازگی آنها را به تصرف خود در آورده نشان میدهد که آنها بار دیگر بدرفتاری با زنان را پیشه کرده اند و بیم آن میرود که زنان و دختران افغان را مجبور به ازدواج اجباری و یا حتی بردگی جنسی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «هنگامی که برخی مردان مسلحِ گروه طالبان در ماه جاری، به یکی از ولسوالیهای (شهرستان های) دوردستِ افغانستان حمله کردند، به شدت مردم محلی را ترساندند و کسب و کارهای محلی را نیز غارت کردند. آنها در ادامه حتی کارِ وحشتناک تری را نیز انجام دادند: طالبان، نام، و سن و سالِ دختران جوان و زنانی که در ولسوالی مذکور حضور داشتند را طلب کردند و گفتند که دختران جوان آن شهر باید به ازدواج مبارزانِ جوان طالبان درآیند.
به گزارش فرارو، بر اساس آنچه مردمِ ساکن در ولسوالی "سیغان" گفته اند (این ولسوالی در ولایت بامیان افغانستان واقع شده است)، شورشیان طالبان در جریان تهاجم خود به این منطقه، برخی از مردان که قصد مقاومت داشتند را هدف ضرب و شتم قرار دادند و حتی برای اینکه بفهمند افراد در مورد تعداد زنان و دختران ساکن در منطقهیِ خود راست میگویند یا خیر، اقدام به بررسی کمدهای لباس خانههای آنها کردند. در یمیان زنانی که نام آنها به دست گروه طالبان افتاده، اسامی زنانی که همسرانشان در جریان جنگ با گروه طالبان جان خود را از دست داده اند نیز به چشم میخورد.
زنانِ وحشت زده در منطقفه مذکور، هر انچه از اسباب و وسایل مورد نیاز خود که میتوانستند، جمع کردند و با کرایه خودرو و گاری، سعی کرده اند تا خود را از شر یک کابوس شوم برهانند: "این کابوس چیزی جز تحمیل ازدواج اجباری و بردگی جنسی به آنها از سوی گروه طالبان نیست".
بسیاری از اهالی سیغان، به دلیل تحرکات طالبان در منطقه، زنان و دختران خود را از منطقه خارج کرده اند. در این میان به طور خاص اول از همه دختران جوان از منطقه خارج شده اند. در جریان تهاجم طالبان به ولسوالی سیغان، مردانِ شهر در برابر اقدامات آنها مقاومت کرده و با واکنش شدید آنها نیز مواجه شده اند.
در شرایط کنونی که گروه طالبان توانسته بر بیش از یک سوم از ولسوالیهای افغانستان مسلط شوند و دولت افغانستان نیز عمیقا از فقدان یک استراتژی مشخص در نبرد با طالبان رنج میبرد، زنان افغان تا حد زیادی از گروه طالبان و رویهها و اقدامات احتمالی آنها در قبال خود، وحشت زده شده اند.
در ولایت بامیان افغانستان که در آن هیچ نیرویی از ارتش افغانستان حضور ندارد، پلیس محلی به همراه مردم این منطقه، جبهه مشترکی را در نبرد علیه طالبان ایجاد کرده اند. آنها به طور خاص در دو ولسوالی "سیغان" و "کاهمرد" به مقابله با طالبان میپردازند. فرماندار ولایت بامیان "محمد طاهر زهیر" میگوید: "شورشیان طالبان ۶۰ تا ۱۰۰ مایل به ارتفاعات عقب نشینی کرده اند و عملا از ولایت بامیان خارج شده اند".
محمد طاهر زهیر در جریان یک سخنرانی به مناسبت عید قربان در یکی ازمساجد بامیان میگوید: "طرح طالبان برای به گروگان گرفتن و ازدواج اجباری با زنانِ که شوهران آنها در نبرد با طالبان، جان خود را از دست دادهاند، یک طرح خطرناک و انتقامی غیرانسانی است که باید با آن قویا برخورد شود". طالبان در تاریخ ۱۴ جولای سال جاری میلادی، به مدت چهار روز ولسوالی سیغان را در کنترل خود داشتند و در نهایت با مقاومت شبه نظامیان محلی، مجبور به عقب نشینی شدند. برخی شاهدان محلی میگویند که طالبان راهی را که به مرکز ولسوالی سیغان میرسید، به طور کامل مین گذاری کردند و سعی داشتند از این طریق چالشی جدی را برای مردم و نیروهای امنیتی ایجاد کنند.
شاهدان عینی در ولسوالی سیغان میگویند که ظرف چهار روز حضور طالبان در این منطقه، آنها به زنان و دختران گفتند که باید در خانههای خود باقی بمانند. طالبان: مغازهها و ایستگاههای فروش سوخت را غارت کردند، قویا در جستجوی کارمندان دولتی بودند، خانهها را برای یافتن سلاح جستجو میکردند، و غذا و دیگر مایحتاج خود را نیز به بهانه دریافت مالیات از مردم به سرقت میبردند. آنها برای هر شهروند افغان، مالیاتی بالغ بر ۱۰۰ دلار آمریکا را نیز وضع کردند.
وحشتناکتر از هر چیزی برای ساکنان سیغان، دستور طالبان بود مبنی بر این بود که نام کلیه زنانِ بیوه و دخترانِ سیغان باید ثبت شود. طالبان همچنین خواستار تصاویر آن دسته از مردان ساکن در سیغان شده اند که یا به ارتش افغانستان پیوسته اند و یا در قالب ارتش افغانستان و جنگِ آن با طالبان، جان خود را از دست داده اند. به طور خاص آنها نام همسران این افراد را نیز طلب کرده اند.
"عمر صدر" استاد دانشگاه آمریکایی کابل در موضع گیری میگوید: "طالبان به زنان در جریان جنگ، به چشم کنیز و غنیمت مینگرند. این مساله پیش از این هم مسبوق به سابقه است. در دهه ۱۹۹۰ که کابل و برخی مناطق شمالی افغانستان سقوط کردند، طالبان زنان را به اسارت گرفته و آنها را وادار به ازدواج اجباری و بردگیجنسی کردند".
عمر صدر میگوید: "طالبان هر منطقهای را که تصرف میکنند، هر آنچه در آن است از جمله زنان و دختران ساکن در آن منطقه را "غنیمت" خود میبینند. آنها نوعی بردگی جنسی را به آنها تحمیل میکنند. این مساله در نوع خود نوعی پاکسازی قومیتی نیز است، زیرا طالبان عملا این زنان را در جامعه پشتون که خود به آن تعلق دارند، ادغام میکنند".
"نفیسه سخی زاده" یکی از زنان اهل سیغان افغانستان میگوید که وی به همراه شمار دیگری از زنان افغانِ ساکن در منطقه، به محض شنیدن اینکه طالبان در حال نزدیک شدن به سیغان است، از این شهر گریخته اند. وی میگوید که یک شب را در یکی از روستاهای مجاور سیغان گذرانده و در آنجا از دستورِ کابوس وار طالبان مبنی بر شناسایی دختران و زنان بیوهای که میتوان با آنها ازدواج کرد، مطلع شده است.
وی میگوید: "روز بعد یک خودرو کرایه کرده تا از ولایت بامیان خارج شود، اما در ترافیک سنگینِ راههای خروجی گرفتار شده است، زیرا بسیاری از زنان و افراد دیگر نیز در حال ترک خانه و کاشانه خود بوده اند. وی میگوید من وسایلم را خود به دوش کشیدم و در جاده به راه افتادم". وی میگوید تمامی زنان و دختران در خانواده وی، از ترس طالبان گریخته اند.
برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند که طالبان حتی زنان و دخترانی را که هدف ربایش قرار میدهند، مجبور میکنند تا در دیگر مناطق افغانستان حاضر شده و با مردانِ طالبان ازدواج کنند. با این همه هنوز هم مساله پیشرویهای طالبان در افغانستان و نوع برخورد آنها با زنان و دختران، یک چالش جدی برای این کشور است و بسیاری وحشت دارند که اندک آزادیهای ایجاد شده برای این گروه جمعیتی از جامعه افغانستان در ۲۰ سال گذشته، همزمان با قدرت گرفتن مجدد طالبان درافغانستان، به طور کلی بر باد رود و آنها (زنان و دختران افغان) مجددا قربانی رویههای افراطی گروه طالبان شوند».
منبع: فرارو
کلیدواژه: طالبان افغانستان ازدواج اجباری زنان و دختران ولایت بامیان گروه طالبان بردگی جنسی طور خاص شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۵۰۴۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد
به گزارش «تابناک»، در همین زمینه، روزنامه «شرق» در گفتوگویی با عبدالمحمد طاهری سعی کرده است جنبههای این اقدام و در کل مناسبات مرزی ایران و افغانستان در دوره حکومت طالبان را به شکل دقیقتر کنکاش کند. آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گپوگفت با اولین مستشار و رایزن فرهنگی وزارت امور خارجه ایران در وزارت معارف افغانستان است که در کارنامه دیپلماتیک خود علاوه بر کارداری ایران، سابقه مشاور سیاسی برخی چهرههای افغانستان نظیر محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه سابق افغانستان را هم دارد.
جناب طاهری پنجشنبه هفته گذشته شاهد دستگیری تعدادی از مرزبانان ایرانی بودیم که به نظر میرسد با ورود اشتباهی آنان به خاک افغانستان رخ داد و ساعاتی بعد هم آزاد شدند. جدای از این نکته، شما روند درگیری و دستگیری مرزی بین ایران و افغانستان از زمان روی کار آمدن حکومت دوم طالبان را چگونه میبینید؟
اتفاقا نکته همینجاست که اگر موضوع صرفا ورود اشتباهی و غیرعمدی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان بود، دستگیری آنها از طرف طالبان میتواند یک واکنش طبیعی جلوه کند؛ کمااینکه در دیگر نقاط مرزی امکان وقوع آن وجود دارد. اما مسئله اساسی اینجاست که در بازه زمانی سهسالهای که از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان میگذرد، به نظر میرسد هم شدت درگیریها با مرزبانان ایرانی و هم تعداد دفعات دستگیری مرزبانان کشور رو به افزایش است؛ تا جایی که اکنون خبرهایی دال بر این وجود دارد که وزارت کشور و هنگ مرزبانی ایران موضوع ایجاد دیوار مرزی را به شکل جدیتر در دستور کار خود قرار دادهاند. هرچند به نظر میرسد در وهله اول این دیوار مرزی با هدف توقف در رفتوآمد مهاجران غیرقانونی به داخل خاک ایران، ترددنداشتن گروههای تروریستی و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرز است، اما نمیتوان شدت و وسعت درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی را هم یکی از عوامل مهم در تغییر نگاه تهران به حوزه مرزداری با افغانستان ندانست.
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا از این جنبه قابلیت ارزیابی دارد یا حضرتعالی ابعاد تحلیلی دیگری را متصور هستید؟
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا یک جنبه ندارد. جنبه مهمتر دیگر این است که ثابت شد طالبان فارغ از قرائتهای ایدئولوژیک تندروانه خود که میتواند یک تهدید امنیتی باشد، مشخصا در موضوع سرزمینهای ایران پشت دیوار مرزی حاضر به همکاری با ایران نخواهد بود. به بیان دیگر ایندست رفتارها نشان از سختگیری طالبان دارد و همزمان با آن مؤیدی بر آن است که طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی و مرزداری را ملاک عمل و رفتار خود قرار نمیدهد و کوچکترین توجهی هم به قراردادهای فیمابین برای ترسیم مرز دو کشور ندارد.
پس به باور شما امکان تداوم و تشدید درگیریهای مرزی و همچنین احتمال درگیری مرزبانان وجود دارد؟
بدون شک چنین است. این یک چیز طبیعی است و در همه مرزها روی میدهد؛ اما موضوع مرز ایران و افغانستان از زمان طالبان فرق دارد.
چه فرقی؟
فرق اصلی به سایه سنگین نگاههای رادیکال ایدئولوژیک طالبان و خوانشهای تند ناسیونالیستی آنان بازمیگردد؛ بنابراین اساسا نیروهای مرزبانی افغانستان که همان نیروهای طالبان هستند، نیروهای آموزشدیدهای نیستند که بخواهند حرفهای رفتار کنند، بلکه بر مبنای خوانشهای ایدئولوژیک و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی خود به مسائل مرزی و سرزمینی نگاه میکنند. درحالیکه با توجه به حساسیت موضوع مرزبانی و مرزداری و همچنین حوزه امنیتی مربوط به حوزه هنگ مرزی باید مرزبانان افغانستان یا مشخصا نیروهای طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری تجربیات لازم را ببینند که خدای ناکرده از تکرار این اتفاقات جلوگیری شود یا از وقوع حوادث تلختر پیشگیری کرد. کسی نمیتواند تضمین بدهد که در درگیریهای پیشروی احتمالی یا بروز خطای سهوی مرزبانان ما که کاملا طبیعی است، شدت تنش تا چه حد بالا خواهد رفت و آیا خدای ناکرده این تنشها کشته یا زخمی به دنبال خواهد داشت یا نه؟ اینجاست که وزارت امور خارجه، وزارت کشور و همچنین هنگ مرزی جمهوری اسلامی ایران باید به شکل جدی، صریح و بدون پرده، طالبان را وادار کند در موضوع مشخص مرزبانی و مرزداری یا به قوانین و مقررات پایبند باشد یا آموزشهای لازم را دراینباره ببیند که بداند اختلافات مرزی باید چگونه اداره شود. نمیتوان با نگاههای شعاری، احساسی و ایدئولوژیک پشتونی به مرزداری پرداخت؛ چون این نوع نگاههای تندروانه که متأسفانه با نگاههای ایدئولوژیک هم درآمیخته است، خودبهخود زمینهای برای هرگونه درگیری و تنش ناخواسته خواهد بود.
مسئله خطرناکتر اینجاست که چون نیروهای طالبان با همان نگاه ایدئولوژیک تندروانه و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی به مرزبانی و مرزداری نگاه میکنند، هرگونه تردد یا ورود سهوی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان را با نگاه امنیتی و تلاش برای برهمزدن حاکمیت طالبان تحلیل میکنند که میتواند به یک واکنش و برخورد سخت طالبها منجر شود. شاید در اتفاق پنجشنبه گذشته با یک مذاکره، شش مرزبان در کمال صحت و سلامت به کشور بازگشتند، اما نمیتوان این یقین را حاصل کرد که در صورت بروز اتفاقات مشابه، درگیریها بیشتر نشود. ما تجربه تلخ درگیریهای مرزی طالبان افغانستان با نیروهای مرزی پاکستان در همین سه سال اخیر را فراموش نکردهایم که کماکان ادامه دارد و حتی تشدید هم پیدا کرده است. پس این موضوع اصلا چیزی ساده و طبیعی نیست که بخواهیم از کنار آن و بدون حساسیت رد شویم. من معتقدم طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری با سوءنیت رفتار و برخورد میکند و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود تا این رویه به عادت طالبان تبدیل نشود که هر زمان و هر جا که دلش خواست، با سلیقه خود عمل کند. مرزبانی و مرزداری قاعده و قانون دارد و طالبان هم باید به آن تمکین کند؛ در غیر این صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود.