آشنایی با برترین شاعران ایرانی از قدیم تا به امروز
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۵۶۲۰۶
در این مقاله تلاش شده است گلچینی از شاعران خوب ایرانی را با ویژگیهای جالبی که هر کدام در ساختار شعری خود پدید آوردهاند، گردآوری کنیم.
شاعران سده پنجم هجری
· عمر خیام
عمر خیام که با عنوان حجهالحق شناخته میشده است، دانشمند و شاعر رباعیسرای ایرانی است که بیشتر شهرتش را مدیون رباعیاتی است که به زبانهای زنده مختلف دنیا ترجمه کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
· بابا طاهر عریان
این شاعر بزرگ را اهل همدان میدانند، اما او در یکی از شعرهایش خودش را لک معرفی کرده است. بابا طاهر عریان، عارف، شاعر و دوبیتی سرای ایرانی است و مجموعه شعرهای او، 354 دوبیتی، چند قطعه و غزل است و به دو بخش عقاید عرفی و صوفی تقسیم میشود. یکی از دو بیتیهایش را با هم میخوانیم:
مکن کاری که بر پا سنگت آیو / جهان با این فراخی تنگت آیو
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند/ تو را از نامه خواندن ننگت آیو
شاعران سده هفتم هجری
· سعدی
سعدی شیرازی را به استاد سخن یا شیخ اجل میشناسیم، هماو که تاثیر بسیار زیادی بر زبان فارسی گذاشته است و برای مدتهای طولانی، آثار او (گلستان و بوستان سعدی) در مدارس و مکتبخانهها به عنوان ادبیات فارسی آموزش داده میشده است. کتاب گلستان او به نثر نوشته شده و بوستان سعدی در قالب مثنوی و غزلیات سروده شده است. سه بیت از یکی از شعرهای او را با هم میخوانیم:
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی
· شمس تبریزی
شمس تبریزی را بیشتر در کنار یار جانش، مولانا میشناسیم که در ادامه معرفی کوتاهی از او نیز خواهیم داشت. اما شمس تبریزی، صوفی ایرانی بود که سخنانش را مریدانش در مجموعه مقالات شمس تبریزی گردآوری کردهاند. او طبق گفته مریدانش عاشق سفر بود و همچون پرندهای بود که در هیچ دیاری آشیان نداشت تا زمانی که به مولانا در قونیه رسید و برای 16 ماه، در کنار او ماند و موجب تغییرات زیادی در شیخ رومی شد. یکی از شعرهای او در هنگام ترک مولانا را با هم میخوانیم:
خواهم این بار آنچنان رفتن که نداند کسی کجایم من
همه گردند در طلب عاجز ندهد کس نشان زمن هرگز
سالها بگذرد چنین سیار کس نیابد ز گرد من آثار
· مولوی
مولانا شاعر و عارف ایرانی است که سرودههایش، تاثیرات بسیار زیادی بر عاشقانش در تمام دنیا گذاشته است و مثنوی معنویاش به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. مثنوی معنوی به اشعاری مزین شده که همگی پیامآور رهایی و وارستگی است و هر فردی که بتواند این اشعار را به گوش جان بخواند و در زندگی به کار بندد، تغییرات زیادی در او رخ خواهد داد. سه بیت از یکی از غزل های او را با هم میخوانیم:
ای گرد عاشقانت از رشک تخته بسته وی جمله عاشقانت از تخت و تخته رسته
صد مطرقه کشیده در یک قدح بکرده صد زین قدح کشیده چون عاقلان نشسته
یک ریسمان فکندی بردیم بر بلندی من در هوا معلق و آن ریسمان گسسته
شاعران سده هشتم هجری
· حافظ شیرازی
حافظ شیرازی را با دیوان غزلیاتش میشناسیم که زینت بخش سفره تحویل سال و شب یلدای ماست و بسیاری برای تفال، از این دیوان استفاده میکنند. بیشتر اشعار سروده شده او به سبک غزل است و از همینرو، او را غزلسرا میدانند. تعداد اشعار او کمتر از 500 غزل است که در نسخههای معروفی که وجود دارد، گردآوری شدهاند. یکی از شعرهای معروف او را در ادامه میخوانیم:
ای بیخبر بکوش تا صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی، کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
شاعران معاصر ایران
· احمد شاملو
احمد شاملو یکی از شاعران توانمند و محبوب ایران زمین است که در دوره معاصر میزیسته است. او فقط یک شاعر توانمند نبود، بلکه علاوه بر کتاب های شعر "هوای تازه"، "باغ آینه"، "مدایح بیصله" و ...، آثار ترجمه فراوانی از نویسندگان و شاعران مختلف جهان را نیز در کارنامه خود دارد. شاملو عاشق بود و این عشق به خوبی در مجموعه شعرهای "آیدا در آینه"، "آیدا، درخت و خنجر و خاطره" هویداست. همچنین از او دکلمههایی از اشعار وجود دارد که برای آشنایی با این شاعر بسیار توصیه میشود. در ادامه چند مصرعی از اشعارش را با هم میخوانیم:
برای زیستن دو قلب لازم است، قلبی که دوست بدارد
قلبی که دوستش بدارند
***
ایستادگی کن تا روشن بمانی،
شمعهای افتاده، خاموش میشوند.
· هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج یکی دیگر از شاعران معروف معاصر ایران است که او را با تخلص شعریاش، ه. ا. سایه نیز میشناسند. او در دو سبک شعری کلاسیک (غزل) و شعر نو، شعر سروده است و اشعار وی در کتاب های مختلفی از ابتهاج به چاپ رسانده شده که معروفترین آنها سیاه مشق است. او هماکنون در شهر کلن آلمان زندگی میکند. یکی از شعرهای ابتهاج را در ادامه میخوانیم:
گذرگهی است پرستم که اندر او به غیر غم یکی صلای آشنا به رهگذر نمیزند
دل خراب من دگر خرابتر نمیشود که خنجر غمت از این خرابتر نمیزند.
لیستی که تا به اینجا تهیه شد، میتواند بسیار بلندبالاتر از این نوشتار باشد و شاید بتوان مادامی که شاعری توانسته با اشعارش روح و احساسات شما را تلطیف کند، نامش را به این لیست اضافه کرد.
کد خبر 617416 برچسبها شعر و شاعر ادبیات سعدی مولانامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: شعر و شاعر ادبیات سعدی مولانا هم می خوانیم یکی از شعرهای شمس تبریزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۵۶۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) خیابانی که قرار بود شانزلیزه ایران شود
خیابان لالهزار قدمتی به درازای تاریخ پایتخت دارد. زمانی تنها یک باغ خارج از حصار شاه طهماسبی بود و به مرور به یکی از شلوغترین و پررفتوآمدترین خیابانهای تهران تبدیل شد.
روزگاری لالهزار مدرنترین خیابان تهران نام داشت و بسیاری از اولین تجربههای مدرنیته را در حافظه خود ثبت کرده است. زمانی نیز بهعنوان خیابان فرهنگی تهران قدیم از آن یاد میکردند.
شواهد امر میگوید که لاله زار باید پیش از سال ۱۱۹۰ خورشیدی به وجود آمده باشد. در عصر قاجاریه، این باغ مکان تفریح و تفرج پادشاهان به حساب میآمد و در سال ۱۱۵۴ خورشیدی و دوران فتحعلیشاه قاجار نیز، باغ لاله زار را محل سکونت رییس هیئت اعزامی ناپلئون بناپارت در نظر گرفتند. با توسعه شهر تهران، این باغ و اراضی اطراف آن نیز جزئی از محدوده پایتخت شد و روند رو به رشد خود را با سرعت پشت سر گذاشت.
سال ۱۲۵۲ خورشیدی و در عهد ناصری، ناصرالدین شاه در سفری به فرنگ، از تماشای خیابان شانزلیزه پاریس به وجد میآید. در بازگشت او، باغ لاله زار ۹۰ هزار تومان فروخته میشود و مسیری از میان این باغ میکشند تا خیابانی به سبک خیابانهای اروپایی و شبیه شانزلیزه پاریس، در طهران آن روزها ساخته شود.
اولین سیم تلگراف را از باغ لاله زار کشیدند، اولین چراغ گاز تهران قدیم را در شبهای لاله زار روشن کردند، اولین سالن سینما و اولین مغازه گل فروشی هم در همین خیابان افتتاح شد.
یک خط واگن اسبی، برای گشتزنی در خیابان لاله زار تدارک میبینند. «محله دولت» نیز در غرب باغ لاله زار، بهعنوان جدیدترین محله مسکونی تهران، یکی از زیباترین و مصفاترین کوچه باغها و از مرغوبترین اراضی شهر معرفی شد.
در دوران مشروطه، لالهزار اوج رونق و شکوفایی خود را پشت سر گذاشت و تا پایان عصر قاجاریه نیز، یکی از مهمترین نقاط گردشگری پایتخت بود. در پایان عصر قاجار و اوایل دوره پهلوی نیز، خیابان لاله زار یا «شانزهلیزه تهران» نماد نوگرایی و هنر ایران را بر پیشانی داشت. خیابانی که ترکیبی از هنر و تجارت را در دل خود جای داده و تئاترها، سینماها، رستورانها و ویترین مغازههای مختلف آن، رفت و آمد بسیاری را در این خیابان رقم میزد.
امروزه از آن لاله زار طهران قدیم تنها «خانه امینالسلطان» یا «خانه و باغ اتحادیه» باقی مانده که خوشبختانه از دام تخریب رها شده و به دست مرمت و بازسازی رسیده است. خیابان لالهزار قدیمی که امروزه به آن قسمت جنوبی لالهزار میگویند، حد فاصل خیابان جمهوری تا میدان توپخانه را شامل میشود؛ میدانی که خود داستانهای شنیدنی در خاطر دارد.