Web Analytics Made Easy - Statcounter

این ها بخشی از اظهارات دختر 30 ساله ای است که برای جلوگیری از آبروریزی وحشتناک وارد کلانتری شده بود.

او با بیان این که دیگر تحمل اخاذی های جوانی حیله گر را ندارد، به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: پدرم کارگر ساختمانی است و به زحمت هزینه های زندگی ما را تامین می کند.

من هم تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم و پس از آن ترک تحصیل کردم چرا که دوست داشتم وارد بازار کار شوم و درآمدی داشته باشم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ابتدا در چند جا شغلی پیدا کردم اما همه این مشاغل موقتی بود و بعد از مدتی بیکار می شدم تا این که از طریق یکی از دوستانم در یک مرکز خیریه معروف به عنوان مددکار معرفی شدم و کارم را در آن جا آغاز کردم .

من در محیط کار روحیه آرامی داشتم تا این که یک روز یکی از همکارانم نزد من آمد و گفت که جوان خیری که به این مرکز رفت و آمد می کند، قصد ازدواج با شما را دارد. او سپس از من خواست شماره تلفن منزل مان را برای انجام مقدمات خواستگاری در اختیارش بگذارم.

من هم به اعتماد همکارم شماره تلفنم را به او دادم اما «نادر» مدعی شد که باید ابتدا شماره تلفن همراهم را به او بدهم تا کمی بیشتر با هم آشنا شویم و بعد با خانواده ام تماس بگیرد.

آن زمان من که دختری 24ساله بودم و به ازدواج می اندیشیدم، شماره تلفن همراهم را به او دادم و این گونه رابطه من ونادر شروع شد. در حالی که آرام آرام وابستگی عاطفی به او پیدا کرده بودم تازه متوجه شدم که نادر چهار سال از من کوچک تر است به همین دلیل تصمیم گرفتم به این رابطه پایان بدهم اما او آن قدر با چرب زبانی و مهربانی مرا تحت تاثیر کلام و رفتارش قرار داده بود که نتوانستم عاقلانه فکر کنم و تصمیم درستی بگیرم. من درگیر یک رابطه احساسی و هوس آلود بودم و به راحتی نمی توانستم به این ماجرا پایان بدهم.

خلاصه این آشنایی و روابط پنهانی در حالی دو سال طول کشید که من نمی دانستم چه نامی بر این ارتباط غیراخلاقی بگذارم.

در این شرایط و با اصرار زیاد نادر را مجبور کردم مرا به عقد موقت خودش در آورد. از آن روز به بعد دیدارهای مخفیانه ما با وعده برگزاری مراسم عروسی و ازدواج علنی بسیار نزدیک تر شد تا حدی که او آشکارا از ارتباط خصوصی ما فیلم و عکس می گرفت.

در طول شش سال گذشته او نه تنها همه حقوق و درآمدم را از من می گرفت بلکه مبلغ 20میلیون تومان پس اندازم را با چرب زبانی و حیله گری و به بهانه های مختلف از من گرفت به طوری که دیگر حتی هزینه های رفت و آمد به محل کارم را نیز نداشتم.

در این وضعیت بود که رفتارهای نادر به کلی تغییر کرد واز من خواست مقداری طلا برایش ببرم. وقتی در برابر این خواسته اش مقاومت کردم، با بی شرمی تهدیدم کرد که عکس ها و فیلم ها را برای خانواده ام می فرستد.

با این جملات ترس از یک آبروریزی وحشتناک سراسر وجودم را فرا گرفت. به ناچار طلاهای مادرم را در یک فرصت مناسب سرقت کردم و به او دادم ولی نادر به این مبالغ قانع نشد. مستأصل و حیران مانده بودم و به همین دلیل پنج میلیون تومان دیگر نیز از یکی از آشنایانم قرض کردم تا از انتشار آن فیلم های زشت جلوگیری کنم و آبرویم نزد خانواده ام حفظ شود ولی باز هم نادر قانع نشد و تقاضای مبالغ بیشتری کرد. این بود که به ناچار به کلانتری آمدم تا خودم را از این مخمصه هولناک نجات بدهم و از این رسوایی جلوگیری کنم اما ای کاش...

شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) رسیدگی به پرونده این دختر جوان آغاز شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

حوادث اختصاصی رکنا

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۱۰۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تکریم خانواده شهدا کمک به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است

به گزارش خبرنگار مهر، تیمور پورحیدری ظهر چهارشنبه همزمان با روز معلم در دیدار با خانواده معلم شهید ترور «نادر تقی پور» که فرزند این شهید بزرگوار از کارکنان اداره کل صمت است با گرامیداشت یاد و خاطره ۵۵ شهید ترور گیلان اظهار کرد: زنده نگه داشتن یاد شهدا پاسداری از ارزش‌های انقلاب است.

مدیرکل صنعت، معدن و تجارت گیلان با اشاره به اینکه تکریم خانواده شهدا کمک به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه است، گفت: خانواده‌های شهدا با ایثارگری‌هایی که در حق ما انجام داده‌اند تکیه گاه معنوی جامعه ما به شمار می‌روند.

وی ضمن تکریم صبر و صلابت خانواده متدین شهید تقی پور تصریح کرد: حفظ شأن شهدا و جایگاه رفیع آنها در درجه اول توسط خانواده‌های ریشه‌دار و اصیل آنها انجام می‌شود که به حق ستودنی است و تربیت فرزندان صالح توسط همسر مومنه شهید نیز افتخار آفرین و شایسته تحسین است.

پورحیدری با آرزوی سلامتی و سعادت خانواده مکرم شهید تقی‌پور ادامه داد: مهمترین درس معلم شهید خلوص ایمان و آزادگی است یادشان همواره گرامی و نامشان در تاریخ ایران ثبت و جاودانه است.

گفتنی است، شهید معلم نادر تقی‌پور در روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۵ توسط منافقین کوردل در شهر آستانه اشرفیه مورد سو قصد قرار گرفت و با اصابت گلوله به فیض شهادت نائل شد.

کد خبر 6094187

دیگر خبرها

  • چرا بی‌بی‌سی آبرو و اعتبارش را به حراج گذاشت؟
  • حمله ناگهانی دو پاندا به مربی باغ وحشی در چین + ویدیو
  • تکریم خانواده شهدا کمک به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است
  • خشونت در دانشگاه‌های آمریکا برای حفظ آبرو است
  • صحنه نادر و زیبای شادی یک جفت لک لک بعد از اولین تخم گذاری | ویدئو
  • ببینید | وقتی ایران کشتی و بالگرد آمریکایی‌ها را زد؛ جنگ شهید نادر مهدی با قایق با ناوهای آمریکایی!
  • فیلم/ مشاهده گونه نادر پلنگ سایبان در لرستان
  • آخوندی: نزاع از درون ما را پوک و از بیرون ما را بی آبرو می کند | نادعلی: به عنوان شورا پشت کارمندان هستیم
  • تصاویر نادر از پلنگ لرستان در قلب شب
  • فیلم | مشاهده گونه نادر پلنگ سایبان در لرستان