باتلاق «فشار حداکثری» در کاخ سفید
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۱۰۹۰۲
با وجود اصرار دولت «جو بایدن» بر کاربرد ابزارهای تحریمی اما آنها همواره در اظهارنظرهای برجامی خود، رویکرد دولت «دونالد ترامپ» در قبال توافق هستهای را به باد انتقاد میگیرند؛ همانند موضعگیری اخیر «رابرت مالی» نماینده ویژه این کشور در امور ایران.
مالی چند روز پیش در گفتوگو با شبکه «اماسانبیسی» به شکست سیاست فشار حداکثری اذعان کرد و گفت: ما در وضعیتی از سوی دولت قبلی قرار گرفته بودیم که رییسجمهور بایدن تصمیم گرفت باید به آن پایان دهیم، یعنی کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران که به طرز بدی شکست خورد و به منافع آمریکا هم آسیب زد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نخستین بار نیست که مالی بر شکست پروژه فشار حداکثری بر ایران تاکید می کند. او در دوره زمامداری ترامپ نیز بارها در مصاحبه ها و نوشتههای خود سیاست خارجی رییس جمهور جمهوریخواه را به نقد کشید. به عنوان نمونه مالی در آن زمان در مصاحبه ای تاکید کرد که تحریم به خودی خود هدف نیست بلکه ابزاری است برای رسیدن به هدف.
به گفته مالی در آن مصاحبه، هر چند فشار تحریم، اقتصاد ایران را دچار مشکل ساخته اما ترامپ را به اهدافی نظیر تغییر رژیم، دگرگونی رفتار یا کشاندن ایران پای میز مذاکره نزدیک نکرده است. بنابراین تحریم فقط در سطح تحریم باقی ماند. وی نتیجه گرفت که تجربه چهار دههای جمهوری اسلامی این موضوع را آشکار ساخته که مقامات تهران را نمیتوان صرفا با تحریم و ابزار فشار به تسلیم وادار کرد بلکه همواره در کنار تحریم باید راه های دیپلماسی را بازگذاشت.
دموکرات ها در اعتراف به شکست آمریکا برای پیشبرد سیاست فشار حداکثری بر تهران تنها نیستند و سران جمهوریخواه نیز در لفافه به این ناکامی اعتراف می کنند. حتی «مایک پمپئو» وزیر خارجه ترامپ که خود مجری این پروژه بود بعد از پایان دولت جمهوریخواه ترامپ به ناتوانی آمریکا در برابر ایران اذعان کرد و گفت «در خصوص وادار کردن تهران به کوتاه آمدن و وارد شدن ایران به توافقی که واقعا مانع از دستیابی به سلاح هستهای شود، تمام آنچه که امیدوار بودیم بهدست میآوریم، حاصل نشد.»
پس از این اعتراف پمپئو بود که رهبر معظم انقلاب فرمودند: دشمنان ایران و در رأس آنها آمریکا درصدد به زانو درآوردن ملت ایران بودند. البته ما میدانستیم که ملت میایستد و آنها شکست میخوردند اما امروز به اعتراف خود آمریکاییها و رفقای اروپاییشان، فشار حداکثری شکست خورده است.
همصدا با دموکرات ها و برخی جمهوریخواهان، کنشگران و فعالان سیاسی آمریکا نیز در این زمینه زبان به اقرار گشوده اند. میانه اسفندماه پارسال مدیر تحقیقات انستیتو واشنگتن در این پیوند گفت که «تحریمها اقتصاد ایران را به سمت غیرنفتی شدن برده. هر چه اقتصاد ایران از نفت فاصله بگیرد تحریم آن سختتر شده و حمایت بینالمللی از آن کمتر میشود! قابلیتهای موشکی و پهپادی ایران تهدیدی حیاتی برای دشمنان این کشور است. خبر بد این که در فناوریهای مختلف هم خیلی خوب دارند پیشرفت میکنند»
در ارتباط با نشانه های شکست پروژه کارزار فشار حداکثری، همچنان که تشریح شد مهمترین اهداف این برنامه تحقق پیدا نکرد؛ اهدافی سه گانه که راب مالی آنها را به طور دقیق برشمرده بود.
همچنین آمریکا در جبهه های مختلف سیاسی و بین المللی نیز با شکست مواجه شد. رد شدن طرح کاخ سفید برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران از جمله ناکامیهای آمریکا به شمار می رفت. آمریکا در زمینههای سیاسی و از طریق مجامع اثرگذار بینالمللی نیز تلاش زیادی را به کار بست ولی هر بار نمایندگان این کشور دست خالی برگشتند. شورای امنیت سازمان ملل که در ماه های پایانی دولت ترامپ برای رسیدگی به قطعنامه پیشنهادی آمریکا با هدف تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران تشکیل جلسه دادهبود، طرح پیشنهادی کاخ سفید را تصویب نکرد.
شکست سیاسی برای آمریکا که خود زمانی بانی تصویب همه قطعنامههای ضدایرانی در شورای امنیت بود، وقتی آشکارتر شد که تنها کشور کوچک «جمهوری دومینیکن» با آمریکا همراهی کرد. ۱۱ نماینده حاضر در نشست به قطعنامه رای موافق ندادند و به رای ممتنع بسنده کردند و همان طور که انتظار میرفت نمایندگان چین و روسیه با آن را مخالفت کردند.
نکته قابل تامل اما رفتار دوگانه خود دموکرات ها با جمهوری اسلامی ایران و برجام است. بعد از روی کار آمدن دولت بایدن، آمریکا در صدد بازگشت به توافق هسته ای برآمد البته بازگشتی غیرمسوولانه. تیم بایدن در حالی این روزها تهران را به بی ارادگی در احیای برجام متهم می سازد و از آمادگی خود برای لغو تحریم ها سخن می گوید که همانند دولت ترامپ اعتیاد عجیبی به تحریم ها دارد؛ رویکردی که باعث شده به رغم تکاپوی دیپلماتیک در زمینه هسته ای و برگزاری مذاکرات ششگانه وین، تا به امروز سرنوشت توافق در هاله ای از ابهام باشد.
برچسبها برجام تحریم دونالد ترامپ جو بایدن رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایرانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: برجام تحریم دونالد ترامپ برجام تحریم دونالد ترامپ جو بایدن رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران فشار حداکثری تحریم ها هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۱۰۹۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تقابل ۲ کلیدواژه «بزرگ» و «محدود» در عملیات رفح
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، مریم خرمائی: خط قرمز کجاست؟ دستکم وقتی درباره جنگ غزه صحبت میکنیم، نمیدانیم جامعه جهانی یا حداقل آمریکا از «کدام لحظه» به بعد، تجاوز از چه «رقمی» را خط قرمز ملاحظات خود تلقی میکنند.
این را میگویم؛ چراکه ظاهراً، لحظه تصرف بخش فلسطینی گذرگاه رفح به دست اسرائیل و عبور شمار کشتهشدگان غزه از مرز ۳۴ هزار و ۷۰۰ نفر، آنقدر برای کاخ سفید مهم نیست که آن را عبور از خط قرمز بهحساب بیاورد.
از روایت دو مقام آمریکایی برای وبگاه «آکسیوس» اینطور برمیآید که در باور «جو بایدن»، عملیات اسرائیل برای اشغال گذرگاه رفح، با آن اقدامی که میتواند بهمثابه عبور از آستانه تحمل رئیسجمهور آمریکا تلقی شود و سیاست او در قبال جنگ غزه را تغییر دهد، فاصله زیادی دارد؟
البته آنها نگفتند که ۳۴ هزار و ۷۳۵ کشته باید به چه رقمی برسد که در ذهن سکاندار کاخ سفید، آن فاصله مجازی را پر کند؟
یک سوءظن منطقی
از دیروز صبح که اسرائیل، بعد از دستور به ساکنان شرق رفح برای تخلیه منطقه، بخش فلسطینی گذرگاه را تصرف کرد، یک عبارت مشخص در بیانیههای طرف صهیونیستی، کلیدواژه شد: «عملیات محدود و هدفمند»
همان عبارت با لحنی دیگر به بیانیههای طرف آمریکایی نیز راه یافت: حمله تازه اسرائیل به رفح، «عملیات بزرگی نیست».
اکنون که به گذشته نهچندان دور نگاه میکنم، میبینم این عبارت کلیدی بدون حسابوکتاب وارد ادبیات دو طرف نشده و ردش را که بگیریم به این فرضیه میرسیم که اقدام روز گذشته ارتش اسرائیل در تصرف گذرگاه رفح، از پیش طراحیشده و با مشورت واشینگتن انجام شده است.
اگر برنامهریزیشده نبود، چرا «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا یک هفته قبل، خطاب به «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل گفت: «یک عملیات بزرگ» در رفح به رابطه واشینگتن-تلآویو لطمه میزند.
از آن گذشته، آمریکا فقط با «نحوه اجرای عملیات رفح» مشکل دارد یا به قول «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید، «واضح گفتهایم که شیوه انجام عملیات در رفح، سیاست آمریکا علیه جنگ غزه را تحتالشعاع قرار میدهد.»
اگر هم آمریکا مشاورهای به اسرائیل درباره نحوه اجرای تهاجم زمینی نداده باشد، دستکم با ایماواشاره به تلآویو فهمانده که از چه راهی آن را انجام دهد: «بیبی جان جمعوجور انجامش بده که بتوانیم با کوچک نمایی، قبح قضیه را بپوشانیم».
غافلگیری؟!
با این اوصاف، آنگونه که «آکسیوس» مدعی است، بایدن نمیتوانسته از حمله زمینی بهاصطلاح محدود ارتش اسرائیل غافلگیر شده باشد.
آکسیوس با این ادعا که از پشتصحنه چیزهایی میداند، مدعی شده که بایدن روز دوشنبه، آن هم هنگام گفتگو با نتانیاهو از قصد او برای آغاز عملیات رفح آگاه شده و بازهم تأکید کرده است که قضیه را جمعوجور نگه دار که تلفات غیرنظامی بالا نرود.
بعداً «جان کربی» سخنگوی شورای هماهنگی کاخ سفید، برای توجیه کار شرکای صهیونیست گفت که آنها برای ممانعت از قاچاق سلاح به داخل رفح دست به این عملیات محدود زدهاند.
یک نکته اضافه
اگرچه در میانه بازی آمریکاییها با کلمات، بالاخره معلوم نشد خط قرمز اخلاقی بایدن کجاست، آکسیوس به نقل از مقامهای آگاه مدعی شده که اگر دایره عملیاتی اسرائیل گسترده شود و آنها به داخل شهر رفح نفوذ کنند، کاخ سفید میتواند این اقدام را نقطه شکست رابطه واشینگتن-تلآویو تلقی کند.
اما، فعلاً میز مذاکرات مصر برقرار است و هیئتی از اسرائیل هم به قاهره اعزام شده و نتانیاهو نیز با ادعای محدود نگه داشتن عملیات، از اشغال گذرگاه رفح بهعنوان ابزار باجگیری استفاده میکند.
انتهای پیام/