محمدمهدی دادمان: «خونشریکی»، تعبیری نوآورانه از جانب مرحوم رجایی بود
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۳۱۳۳۳
رئیس حوزه هنری ضمن اشاره به تلاش برای تقویت برادری و همزیستی بین ایران و افغانستان به عنوان یکی از شاخصههای مرحوم رجایی، «خونشریکی» را تعبیری نوآورانه از جانب او دانست.
خبرگزاری میزان - طبق اعلام روابط عمومی حوزه هنری، شامگاه چهارشنبه ۱۳ مردادماه، مراسم یادبود مرحوم محمدسرور رجایی با عنوان «سرود سرور» در حوزه هنری برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مراسم که ضمن رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در محل رواق شهدای حوزه هنری تا نیمه شب ادامه پیدا کرد، همسر و دختر محمدسرور رجایی، سیدعباس صالحی وزیر ارشاد، حجتالاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، بهروز جلالی رئیس بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان-، سعید حدادیان مداح اهل بیت و جمعی از شاعران افغانستانی و اهالی ادب و فرهنگ و نیز نماینده سفارت افغانستان حضور داشتند.
در ابتدای این بزرگداشت و پس از نواخته شدن سرودهای ملی ایران و افغانستان، سعید بیابانکی مجری برنامه با اشاره به اینکه معمولاً وقتی دفتر زندگی هنرمندی بسته میشود، ارزش فعالیتهای هنریش برای عموم مردم آشکار میشود، نقش محمدسرور رجایی را برای مردم افغانستان همانند شهید آوینی برای مردم ایران دانست. وی در ادامه با بیان خاطرهای از برنامه خندوانه با حضور این شاعر فقید که با واکنشهای وسیع رسانهای داخلی و خارجی همراه شد، شخصیت این هنرمند را شخصیتی تأثیرگذار در پیوند دو ملت ارزیابی کرد.
محمدمهدی دادمان، رئیس حوزه هنری در ادامه این مراسم ضمن عرض تسلیت به خانواده مرحوم محمدسرور رجایی و خانواده هنری و ادبی کشور، فقدان این شاعر را برای دلبستگان فرهنگ و هنر بسیار سنگین دانست. وی این شاعر را حائز سه مشخصه منحصر به فرد دانست و گفت: محور بودن در میان شاعران مهاجر افغانستانی در حوزه هنری اولین مشخصه مرحوم رجایی است. محفل شعر و ادبیات افغانستان در حوزه هنری که به نوعی محل گعده شعرا و اهل فرهنگ افغانستانی بود، گرد ایشان جمع میشد و شکل میگرفت. دوم آنکه وجوه عمیق و گسترده هنری و ادبی مرحوم رجایی، مانع اینکه ایشان رسالت دیگری را برای خود تعریف کند و مجاهدانه پای آن بایستد، نشده بود. مرحوم رجایی حقیقتاً روایتگر ایثار و مجاهدت مردان رشید و دلیر افغانستانی بود. هرجایی که مجاهدان افغانستانی مجاهدت کردند، ایشان تلاش کرده است که آن را روایت کند. تلاش و مجاهدت ایشان در روایت این مجاهدت و ایثار و شهامت و شهادت و حماسه مجاهدین افغانستانی، جایگاه کمنظیری برای او در فرهنگ و هنر ایران و افغانستان ساخته است.
رئیس حوزه هنری تلاش برای تقویت برادری و همزیستی بین ایران و افغانستان را سومین مشخصه مرحوم رجایی دانست و گفت: بنده تعبیر «خونشریکی» را از ایشان شنیدم. این تعبیر، تعبیری نوآورانه بود و ما حقیقتاً خونشریک هستیم. میان ما فاصلهای نیست. مرحوم رجایی تلاش کرد دلهای ایرانی و افغانستانی را به یکدیگر نزدیکتر کند و این برادری را به ما نشان دهد. وجود و حضور ایشان و همچنین نحوه هجرت او، گواه این مسئله است.
در ادامه این مراسم، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مشترکات ایران و افغانستان را فراوان ارزیابی کرد و گفت: دین، آئین، زبان مشترک، مفاخر و میراث فرهنگی از جمله این مشترکات است و به نظر میرسد این مشترکات در چهار دهه اخیر بیشتر هم شدهاند. اولین مورد آن به قول مرحوم رجایی خونشریکی است. در این چهار دهه فراوان بودند مجاهدین افغانستانی که در کنار ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس شهید و جانباز شدند و همچنین فراوان ایرانیهایی بودند که در مقابل شوروی در کنار مجاهدین افغانستانی مبارزه کردند. امروز هم به عنوان مدافعان حرم در کنار هم مشغول به مبارزه هستند.
صالحی دفاع از حرم را از نگاه مرحوم رجایی، موضوعی برای همدلی و همراهی بیشتر مردم افغانستان و ایران عنوان کرد و گفت: خود این شاعر در کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»، قسمتی از در کنار هم بودنها را به زیبایی روایت کرده است. مثال این همدلی، شهید افغانستانی بود که در ایران خانوادهای نداشت و در عملیات والفجر به شهادت رسید. اما در خراسان، هزاران هزار نفر خانواده او شدند و تشییع باشکوهی برای او به عمل آوردند. حوزه «خونشریکی» حوزه جدیدی است که هنوز کار زیادی در آن انجام نشده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین «قلم مشترک» را موضوع مهم و جدید دیگر در زمینه مشترکات دو کشور بیان و عنوان کرد: «خونشریکی» و «قلم مشترک» دو بال تمدنساز برای فرهنگ، هنر و تولید حلقه مشترک بین دو ملت هستند. صالحی در پایان ابراز امیدواری کرد به برکت روز مباهله- روز برگزاری این مراسم-، مرحوم محمدسرور رجایی مسیری را برای همدلی و همراهی دو ملت باز کند.
بهروز جلالی، رئیس بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نیز با خواندن متن آخرین پیامهای رد و بدل شده میان او و مرحوم محمدسرور رجایی، یکی از بزرگترین خصوصیات این شاعر فقید را آماده بودن برای پذیرفتن مسئولیتهای فرهنگی مختلف دانست.
عارف جعفری- شاعر- در ادامه مراسم، فقدان مرحوم محمدسرور رجایی را برای خود بسیار سنگین عنوان کرد. این شاعر افغانستانی که به شدت متأثر شده بود، این شعر را به مرحوم رجایی تقدیم کرد:
هستم به درد خویش گرفتار، یاعلی
راه امید من شده دیوار، یاعلی
دور از دیارم و غم غربت شبیه کوه
عمریست بر سرم شده آوار، یاعلی.
چون صید تیر خورده زمین میخورم و باز
میایستم به نام تو هر بار، یاعلی
دلخستهام ازین همه بنبست پیشرو
دل مردهام از این همه تکرار، یاعلی.
چون کاغذ رها شده در چنگ گردباد
دل بستهام به دست تو این بار، یاعلی
محمدجواد آسمان دیگر شاعر افغانستانی بود که این ابیات را به شاعر هموطنش تقدیم کرد:
روزِ ازل؟ کی و کجا بود، روزِ نخستِ آشنایی؟
روزِ نخستِ خونشریکی، روزِ نخستِ همهوایی
توی حیاطِ «حوزه» شاید، شعر، بهانه دستمان داد.
چون دو کتابِ در قفس… نه! چون دو کبوترِ هوایی
حرفِ نخست، مطمئنّم… از طرفِ نگاهِ او بود
شرقی و گرم و بیتکلّف، جامعِ شرم و پارسایی
کَند دلِ مرا از اینجا، بُرد مزارگاهِ پَغمان
گفت: ببین! سعادتی نیست غیرِ رهایی و رهایی
گفتم: حرف را عوض کن! گفتم: ارمغان چه داری؟
او که شهیدِ زندهای بود، گفت: نوای بینوایی
آه کشید از شکنجه، آه کشید از تعصّب
آه کشید از سیاست، آه کشید از جدایی
گفت ز باغهای کابل؛ سوم حوت و آنهمه گُل
گفت ز حمله خزان و داعیه جهانگشایی…
گفت و… نگفتههای بسیار در دل تنگ خود نگهداشت
دایرةالمَعارفی بود، سینه سَروَرِ رجایی
محسن سعیدی شاعر دیگری از افغانستان بود که به ابعاد شخصیتی مرحوم رجایی اشاره کرد. وی شاهکار رجایی را پاسداری از میراث مقدس اسلامی عنوان کرد و گفت: رجایی از ارزشی به نام برادری پاسداری کرد. موردی که شیاطین صبح و شب برای از بین بردن آن در حال فعالیت هستند؛ ولی ما از این موضوع غافل هستیم.
وی در ادامه با انتقاد از رسانههایی که باعث دوگانگی بین مردم ایران و افغانستان میشوند، خاطرهای را از یک مقام مسئول سفارت آمریکا در افغانستان بیان کرد که به گروهی از هنرمندان افغانستان گفته بود دشمنترین سرزمین برای شما ایران و پاکستان هستند!
در ادامه مراسم و پس از ذکر مصیبتی از حضرت رقیه (س) توسط سعید حدادیان، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، ضمن قدردانی از خانواده مرحوم محمدسرور رجایی گفت: اگر همراهی خانواده محترم این هنرمند نبود، شاید مرحوم رجایی موفق نمیشد در خانه کوچکش به افغانستانیهای رنجدیده کمک کند.
در پایان مراسم و با حضور ریاست حوزه هنری، از خانواده مرحوم رجایی، تقدیر به عمل آمد.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار فرهنگی حوزه هنریمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اخبار فرهنگی حوزه هنری مرحوم محمدسرور رجایی ایران و افغانستان رئیس حوزه هنری مرحوم رجایی خون شریکی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۳۱۳۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست، باید تبدیل به ارزش افزوده شود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
محمد خاتمی، لیدر جبهه اصلاحات به تازگی در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد با طرح این کنایه که امیدواریم بزرگان کشور نگرانی این را داشته باشند که مشکلات را حل کنند(!) گفته است:
"تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم."[1]
*اگرچه ایران اسلامی توانسته است به برخی اهداف خود در سند چشماندازه 20 ساله برسد و برخی از آنها هم نزدیک شود لکن سؤال خاتمی درباره برخی از شاخصها همچنان موجه است و باید به آن پاسخ داد...
نکته اول در قبال پاسخ به سؤال خاتمی این است که بخش زیادی از مجموع 20 سال متعلق به تحقق سند چشم انداز در اختیار مدیریت دولتی اصلاحطلبان بوده است و جا دارد آنها بیشتر از هر کس دیگری به مردم درباره میزان پیشرفت در سند چشمانداز گزارش بدهند.
نکته دوم این است که نمیشود از مسیر پیشرفت حرف زد اما از طوفانها و بلایا و درههای خطرناک دستکند شده در طول مسیر چیزی نگفت!
آقای خاتمی آیا میداند که اثر فتنه او و دوستانش در سال 88 بر سرعت پیشرفت کشور و زیاد شدن تحریمها علیه مردم ایران چه بود؟
3 دوره "تحریم انتخابات" که خاتمی حامی آن بود چه؟ آیا تحریم انتخابات که عملا به معنی هدف گرفتن شقیقه نظام سیاسی کشور است هیچ تأثیری در کاهش سرعت پیشرفت کشور نداشته است؟
"سیاهنمایی از اوضاع کشور و دعوت دائم مردم به خیابان" که قاتق نان اصلاحطلبان در شب و روز بود را چطور باید ارزیابی کرد؟
خاتمی باید بداند که بخش اعظمی از وقت و انرژی و تدبیر کشور طی 20 سال گذشته صرف مقابله با این توطئههای خانمانسوزی شده است که هر یک به تنهایی میتوانست تمام ابعاد زندگی و اقتصاد و معیشت و امنیت مردم را با مخاطره مواجه کند. اما نظام اسلامی در مقابل تمام این دسیسههای خطرناک ایستاد و در عین حال به یک هژمونی جهانی تبدیل شد که امروز نه تنها از معیشت مردمش دفاع کرده است بلکه همپیمانان خود در اقصی نقاط جهان را نیز زیر چتر حمایت خود دارد. و ایضا درخشش موشکهای ایران در آسمان تلاویو نیز که حتما به سمع و نظر آقای خاتمی رسیده است.
ملاحظه میشود که ایران علیرغم تمام توطئههایی که بخش بزرگی از آنها نیز عامل داخلی داشته؛ اما به جایگاه امروزینی رسیده است که عده کثیری در جهان با اطلاق هژمونی به ایران موافقت یافتهاند.
پس باید واقعیت مطلوب ایران را دید و البته سؤالات فوقالذکر را هم از آقای خاتمی و دوستانش پرسید!
درباره وضعیت پیشرفت ایران در سند چشمانداز 20 ساله همچنین خوانش این تحلیل 2 سال قبل مشرق که با عنوان "اشکها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟" منتشر شد نیز خالی از لطف نیست.
***
کارنامههایی که باید آنها را به مردم معرفی کرد
آیتا... محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) طی سخنانی در مراسم تجلیل از استادان منتخب این مرکز گفته است: استادان حوزوی باید از جهت معیشت تأمین شوند.
به گزارش شفقنا، او در عین حال تصریح کرده است: برخی از تلاش های آیت الله اعرافی در تأمین معیشت استادان به ثمر رسیده است.[2]
*اذعان آیتا... فاضل لنکرانی به کارآمدی مدیریت حوزههای علمیه یک اذعان باارزش و حاوی این معناست که کارآمدی نصبالعین برنامههای مدیریت حوزههای علمیه است.
کارآمدی موثر و دور از شعارزدگی و نمایش که میبینیم مورد اشاره استادان حوزه نیز قرار گرفته است و همگان وظیفه داریم برای معرفی آنها به مردم تلاش کنیم.
دقت شود که معنای "کارآمدی" و مدیریت اصولی همین است و باید اثرات چنین مدیریتی آنچنان ملموس باشد که جامعه هدف نیز بتواند دقیقا بدانها اشاره کند.
آیتا... علیرضا اعرافی که از اعضای مجلس خبرگان نیز هست؛ مدتی قبل در نامهای سرگشاده به رئیسجمهور با برشمردن ایرادات طرح نهضت ملی مسکن به عدم توانایی عمده مردم برای بازپرداخت اقساط این طرح اشاره کرده بود.[3]
***
نگاهی به الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" برای مهاجرین خارجی
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان به تازگی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران استانی و شهرستانی پیرامون ظرفیتهای صنعتی و پیشرفت این استان گفته است: همکاری ایران با کشورهای همسایه و برعکس باید در یک چرخه مثبت باشد تا موفقیت متقابل را ممکن سازد چون همه این کشورها مکمل یکدیگر هستند و باید از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او به ارتباط ایران با افغانستان اشاره کرد و افزود: افغانستان درخواست کرده با کارخانههای فرآوری ایران به صورت مشترک سرمایه گذاری کند و از آن طرف بخشی از استخراج معادنشان را به این طرف بیاورند و از این طریق میتوانند از معادنشان استفاده کنند.
کرمی تصریح میکند: اگر اقتصاد افغانستان را درست کنیم قطعا اقتصاد ایران نیز بهره میبرد. از آن طرف نیاز نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم"![4]
*سخنان استاندار محترم کاملا صحیح است الّا در بخش آخر که میگوید با عنایت به پیشرفت ایران و توسعه همکاری با کشورهای همسایه از جمله افغانستان آنگاه نیازی نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم!
باید دانست که بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست؛ باید تبدیل به ارزش افزوده شود نه اینکه در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.
زیرا در این حالت مفهوم مرز و ملت و حکمرانی و پرچم مورد استشکال قرار میگیرد.
بله! ما با افغانستانیها برادریم و همدرد آنها در مصائب و مشکلات افغانستان هستیم. و ایضا بر اساس همین برادری و همکیشی بود که مهاجران جنگزده افغانستان را پذیرفتیم و همچنان نیز میزبان آنها (اعم از شیعه و سنی) هستیم.
اما به لحاظ منطق حکمرانی؛ افغانستانیها باید به کشورشان بازگردند و در خاک خودشان نموّ داشته باشند.
چه در این حالت است که سطح همکاریهای دو کشور نیز میتواند ارتقای بیشتری بیابد چون بخشی از جمعیت بازگشته؛ دارای استعداد و تخصصی هستند که در ایران اسلامی به دست آوردهاند و لذا اکنون که در سنین ثمردهی هستند، میتوانند کمککار کشور و حکومتشان باشند.
از سوی دیگر ایران اسلامی نه تنها در گستره جمعیت فعلی خود بلکه در گستره جمعیت بسیار بیشتر (که نیازمند آن است) نیز نیازمند تمام ظرفیتهای خویش است و هر توجیهی برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به اتباع خارجی مسموع نیست. مگر همانطور که اشاره شد در حالت نیاز به نیروی کاری که مشاغلی را در داخل کشور میزبان بر عهده بگیرد که شهروندان بنا به هر دلیلی در آن شغلها نیستند. پدیدهای که البته در ابعادی از اقتصاد ایران هم بروز کرده و برای جبران آن میتوان در کنار افغانستانیها به اتباع کشورهای دیگری غیر از افغانستان هم نگریست.
منحیثالمجموع باید این مسئله نصبالعین مدیران حکمرانی خاصّه در وزارت کشور باشد که ترتیباتی اتخاذ کنند تا اتباع محترم افغانستانی نه تنها فیالفور به کشور مادر بازگردند بلکه تدابیری هم برای حاضرین افغانستانی در ایران (اعم از مجاز و غیر مجاز) لحاظ شود تا هم حضور معیشت و کارکرد آنها برای خودشان و برای حاکمیت ایران بهینه شود و هم اگر نیازی به کار یا تخصص آنان در بازار کار ایران وجود دارد؛ فیالفور به سمت آن شغل راهنمایی شوند.
این الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" بایستی مد نظر تمام مسئولان و مدیران کشور باشد و هرگز از آنها تخطی نکنند.
***
1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1630446
2_https://fa.shafaqna.com/?p=1788220
3_khabaronline.ir/xk5dz
4_https://irna.ir/xjQrZz