هیچوقت مبارزه تمام نمیشود!
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۳۹۳۱۰
داستان نتفلیکس هم مشابه با تمام آنهای دیگر روایتی است از رویارویی یک ایده نو با یک ایده کهنه در عرصه فیلم کرایهای. در یک سو بلاکباستر پیر و کهنه است و در سوی دیگر نتفلیکس نو. البته کافی است کمی به عقبتر برگردیم تا ببینیم خود بلاکباستر هم روزی همان نو بوده است در برابر سینماداران کهنه.
کتاب «وقت خوب نتفلیکس» روایت این مبارزه است به قلم «جیتا کیتینگ» که «آسا گودرزی» هم آن را ترجمه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب «وقت خوب نتفلیکس» دو موضوع را به ما یادآوری میکند:
۱-مدیریت شرکتهای استارتآپی و تلاش برای تبدیل آن به یک یونیکورن، یعنی یک مبارزه دائم. اگر دنبال آن هستید تا روزی زیر لب بگویید: «آخیش چالشها تمام شد؛ حالا به ثبات رسیدهایم» بهتر است همین امروز این حوزه را ترک کنید. زیستن در فضای اکوسیستم استارتآپی یعنی هر روز باید برای چالش آماده بود. باید مدام باخودت تکرار کنی: هیچوقت مبارزه تمام نمیشود!
در حقیقت با ظهور هر فناوری، یک چالش برای شما ساخته میشود؛ و با تغییر راهبرد رقباء هم شما نمیتوانید بیتفاوت با همان راهبرد پیشین ادامه دهید. به این ترتیب هیچوقت شما به آن ثبات نمیرسید و بیهوده به دنبال آن هم نباشید. لازم است شما هر صبح به خودتان یادآوری کنید که امروز چالشی خواهد آمد و من باید برای آن چالش آماده شوم.
چالشهایی که بر خلاف تصور اولیه تنها فنی و فناورانه نیستند. بلکه تعداد کاربر بالا در این صنعت یک معنای ضمنی دارد: هر چالش سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی میتواند یک چالش کاملا تجاری برای شما باشد. در حقیقت گویا مترجم (کامپایلری) در دنیای استارت آپی هست که هر چالش کلان (جهانی یا ملی) و غیرفناورانهای را میتواند تبدیل به چالشی کسبوکاری و فنی برای شما کند. در حقیقت شما باید پاسخ کسبوکاری به موضوعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کلان دهید.
۲-شرکتهای موفق همانهایی هستند که میتوانند روندهای بزرگ را به اقدامات کوچک تبدیل کنند. در حقیقت گاهی ما داستانها را وارونه میخوانیم و فکر میکنیم که فلان شرکت، بر اساس خوششانسیاش یک بخش کوچک از کسبوکارش را در ادامه تبدیل به یک شایستگی محوری برای خود کرده است. در حالی که داستان واقعی به گونهای دیگر است: ابتدا آن شرکت روندهای جهانی (مثلا گسترش تعداد کاربران اینترنت) را درک کرده است؛ سپس در کنار کسبوکار فعلی خود (کرایه دادن دی وی دی) تلاش خود را برای راهاندازی یک موتور جستجو یا پخش آنلاین شروع کرده است. در حقیقت او نه بر اساس خوششانسیاش؛ بلکه بر اساس توانمندی تبدیل روندهای کلان به محصولات و خدمات ملموس رشد کردهاند.
در حقیقت نتفلیکس در برابر هر روند بزرگ جهانی، به خوبی میتوانست محصول/خدمت مابهازاء خود را طراحی کند؛ هرچند کوچک، هرچند سادهشده. این توانمندی است که باعث میشود شما با آن استارتآپ خودتان، هرچند کوچک باشد، از هر نوآوری جهانی تغذیه کنید و رشد کنید. اگر بخواهم این جمله را افراطی بگویم یک جمله است: اگر با یک روند یا نوآوری بزرگ جهانی روبهرو شدید و تغییری در کسبوکارتان ندادید؛ آماده سقوط باشید.
خواندن این کتابها را به خصوص به کسانی که در صنایع خلاق مشغول هستند، توصیه میکنم.
**این یادداشت نخست در ویرگول منتشر شده است.
5858
کد خبر 1542478منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: نتفلیکس سینمای جهان معرفی کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۳۹۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفال به حافظ شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ المنه لله که در میکده باز است....
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
المنه لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
خمها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان میکه در آن جاست حقیقت نه مجاز است
از وی همه مستی و غرور است و تکبر
وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است
شرح شکن زلف خم اندر خم جانان
کوته نتوان کرد که این قصه دراز است
بار دل مجنون و خم طره لیلی
رخساره محمود و کف پای ایاز است
بردوختهام دیده چو باز از همه عالم
تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است
در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید
از قبله ابروی تو در عین نماز است
ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین
از شمع بپرسید که در سوز و گداز است
شرح لغت: غرور: فریفتگی به حسن و دلیری در دلبری/ تکبر:گردن کشی.
تفسیر عرفانی:۱- حتماً اوضاع بر وفق مراد شما خواهد شد و جای هیچ گونه نگرانی و اضطراب وجود ندارد. این دل مشغولی شما به علت وسواس و بی حوصلگی میباشد. پس توکل بر خدا کنید و سوره مبارکه السبا، آیه ۲۰ تا ۳۵ را با معنی و حضور قلب بخوانید که گشایش است.
۲- هیج کس از درد دل شما آگاه نیست و همه ریشخند میکنند.
۳- حضرت حافظ در بیت هفتم و آخر میفرماید:
زمانی که چشم به روی تو گشوده ام، مانند باز شکاری، از هر چه در جهان است، جز تو، چشم دوخته ام.
*ای یاران مجلس، از داغ دل حافظ ناتوان، تنها شمع اطلاع دارد که مانند وی میسوزد و میگذازد.
پس او نیز شما را خیلی دوست دارد و تردید شما ابدا موردی ندارد.
تعبیر غزل:شکر خدای را به جا بیاور که درها به رویت گشوده خواهد شد و رویاهات با حقیقت پیوند میخورد. شخصی وارد زندگیت میشود که میتوانی او را محرم رازهای ناگفته خود بدانی و به او اعتماد کنی. او چشم تو را بر روی همه جهان میبندد و دیدگانت را تنها به روی زیباییها میگشاید. پس بی آنکه غم و اندوه به وجود خود راه دهی خود را برای آمدن او آماده کن.