Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پول نیوز»
2024-04-29@16:57:00 GMT

حاشیه‌های یک تبلیغ بستنی با محتوای جنسی/

تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۴۲۰۳۵

حاشیه‌های یک تبلیغ بستنی با محتوای جنسی/

انتشار یک ویدئوی تبلیغاتی زننده از سوی یک شرکت بستنی‌سازی واکنش تند کاربران مجازی را در اینستاگرام به همراه داشت، به طوری که باعث حذف این ویدئو از صفحه مجازی شرکت تولیدی شد.   به گزارش پول نیوز تبلیغات ساختارشکنانه و بعضا اروتیک برخی کالا‌های مصرفی در فضای مجازی دو سه سالی هست که در فضای اینستاگرام از سوی شرکت‌های تولیدی انجام می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با اینکه اغلب آن‌ها با واکنش‌های منفی و تند مخاطبان صورت می‌گیرد با این حال گویا آن‌ها قصد دارند از این شیوه زننده برای دیده شدن استفاده کنند.

پیش از این شاهد تبلیغ‌های ابزاری یک برند شوینده و تولید شکلات بودیم که به تازگی یک برند بستنی‌سازی مشهور نیز با انتشار کلیپی واکنش کاربران مجازی را برانگیخت. در این کلیپ که یک بازیگر خانم با ظاهری نامناسب حضور دارد که با رفتار‌ها و ادا‌هایی کاملا اروتیک و جنسی که دقیقا تبلیغ روی آن سوار شده‌است با خوردن یک بستنی تبلیغ آن را می‌کند.

نشنیده گرفتن اعتراضات

واکنش کاربران اینستاگرامی به خصوص خانم‌ها و کامنت‌های مخالفتشان با این محتوای نامناسب که نوعی اهانت به زنان بود باعث شد در اولین اقدام این برند تجاری کامنت‌های پستش را ببندد تا جلوی واکنش‌های بیشتر را بگیرید. اما واکنش‌ها به کامنت‌گذاری محدود نشد و پای بسیاری از فعالان حوزه زنان را نیز به میدان باز کرد تا آن‌ها نیز نسبت به تصویر ارائه شده محتوا منتشر کنند و خواستار حذف و عذرخواهی برند بستنی شوند.

بستنی‌شان را توی سطلی زباله بریز

در ادامه واکنش‌ها به کلیپ توهین آمیز بستنی، برخی کاربران تصمیم گرفتند اعتراضشان را در قالب ویدئو نشان دهند. از این روز از باز کردن بستنی برند موردنظر فیلم گرفتند و بعد آن را توی سطل آشغال انداختند تا اینطوری صدایشان به سازندگان و مدیران شرکت برسد. کلیپ‌هایی که به مرور تعدادشان بیشتر شد و باعث شد کاربران بیشتری در جریان این کلیپ زننده قرار بگیرند و با تگ کردن صفحه شرکت از هشتگ‌هایی نظیر #زن_کالا_نیست به این موضوع اعتراض کردند.



حذف پست اعتراض‌آمیز

در نهایت صفحه اینستاگرام شرکت بستنی‌ساز تسلیم اعتراضات شد و کلیپ موردنظر را از صفحه رسمی حذف کرد. اما برخی کاربران به این حذف قانع نیستند و معتقدند برای پایان یافتن این دست تبلیغات باید عذرخواهی محکمی از سوی شرکت سازنده صورت بگیرد تا دیگر چنین اقدامی توسط شرکت دیگری تکرار نشود.

در این باره با «محمدرضا بورونی فعال اجتماعی» مستندساز و یکی از معترضین جدی این کمپین که در فضای مجازی پیرامون این موضوع تولید محتوا داشت گفتگو شده است.

به این دست تبلیغات حتی فمنیست‌ها معترض هستند!

انواع مختلفی از سکسیم یا تبعیض نژادی وجود دارد که بعضی از آن مورد اختلاف افراد است و بعضی از آن‌ها مورد توافق هستند. از آن‌هایی که مورد اختلاف است مثل نسبت دادن عاطفی بودن به زنان و یا نسبت دادن بعضی کار‌ها مانند آشپزی به زنان. این‌ها چیز‌هایی است که مورد اختلاف است و بعضی از آن‌ها این را بد و بعضی خوب می‌دانند. اما یک نوع سکسیسم هست که اتفاقا بین افراد مختلف اختلافی در آن نیست مثلا ممکن است مسلمان ها، فمینیست‌ها و غیر مسلمانان هم قبول داشته باشند. مثل استفاده ابزاری از زنان در سیستم سرمایه داری یا شرکت‌های تجاری.

وقتی شهردار لندن با لباس‌های پوشیده زنان مخالف بود!

این مسئله، مسئله‌ای نیست که اعتقادی یا مربوط به اسلام یا دین خاص باشد، اتفاقا پیشرو مبارزاتی این اتفاق خود فمنیست‌ها بودند که از همان اوایل دهه شصت که سوءاستفاده جنسی در آمریکا اوج گرفت، مبارزاتشان شروع شد مثل مسابقات زیبایی برای زنان و خیلی چیز‌های دیگر. این مسئله نیز دو نوع است. یک‌وقت‌هایی بحث، بحث فروختن خود زن است و به پورنوگرافی  مربوط می‌شود که درواقع آن زن یک روسپی است.   یک وقت‌هایی هم با استفاده از آن زن، یک شیء را می‌فروشند، مثلا در نمایشگاه‌های اتومبیل خانم‌هایی اطراف  یک اتومبیل جمع می‌شوند و برای افرادی که می‌خواهند آن اتومبیل را بخرند توجه جلب می‌کنند که خب اکثر خریداران اتومبیل عموما آقایون هستند.

این چالش سالهاست که وجود دارد و یک نمونه‌اش را امسال در المپیک دیدیم، در مسابقه هندبال تیم بانوان نروژ لباس پوشیده تری پوشید و جریمه هم شد. یا در المپیک قبلی که در لندن بود، «بوریس جانسون» که آن موقع شهردار لندن بود، مقاله‌ای در نشریات لندن نوشت و یکی از جاذبه‌های المپیک لندن را مسابقات والیبال ساحلی زنان دانست که «زنان با اندام‌های زیبایشان بیکینی می‌پوشند و افراد را به وجد می‌آورند". یعنی تا این حد این نوع تبعیض جنسیتی نفوذ کرده که افرادی که مسئول و سرشناس هستند این مسئله را روا می‌دارند.»

مثال دیگر هم «چیرلیدرها» هستند، افرادی که با لباس‌های نیمه برهنه حرکات رقص را در ورزشگاه اجرا می‌کنند که ۹۹ درصد این قشر خانم‌ها هستند.

نگاه به زن نباید شبیه نگاه به ابزار باشد.

اما چه اتفاقی می‌افتد که این زن تصمیم می‌گیرد که این کار را انجام بدهد. اول باید بدانیم که این زن ابزار است. برای مثال آزمایشی توسط خانمی در کنفرانس TED بیان شد که دو تصویر از زن‌ها را به  چند مرد نشان دادند. تصویر اول زنی با با لباس پوشیده با عرف آن‌ها و تصویر دوم با لباس عریان تر، و بعد از مشاهده‌ی هر عکس از مرد‌هایی که این تصویر‌ها را دیدند، اسکن مغزی گرفته شد، نکته جالب این است که اسکن مغز آن‌ها هنگام مشاهده این دوعکس به این شکل بود که در موقعیت اول مغز انکار که یک فرد دیگر را می‌بیند و در موقعیت دوم یک ابزار را. درست مثل وقتی که یک پیچ گوشتی می‌بیند. انگارکه مرد حالت انسانی یک زن را کنار می‌گذارد و او را صرفا ابزار می‌بیند. خب حالا اگر شما یک زن را مثل ابزار دیدید با او چگونه برخورد میکنید؟ آیا احتمال رفتار تجاوزگونه و یا برخورد سکسیستی بیشتر نسبت به آن فرد بالاتر نمی‌رود؟ طبعا این اتفاق می‌افتد. مسئله بعدی این است که آیا یک زن حق دارد برای خود این تصمیم را بگیرد و یا نماینده جنسیت زنان است؟

زن موجود در تبلیغات فقط نماینده خودش نیست

مثلا شما فرض کنید یک کارگر و یا رفتگر تصمیم بگیرد با لباس رفتگری خودش را دروضعیت‌های بسیار بدی قرار بدهد و رسانه هم بیاید آن را نمایش بدهد، آیا رفتگر‌های دیگر حق دارند بگویند که شما شان ما را زیر سوال برده ای، طرف ممکن است بگوید من هرکاری کردم برای خودم کردم و به خودم مربوط است، اما طبیعی است که یک فرد نماینده خودش به تنهایی نیست و نماینده جامعه خودش است. آقای «استون ایرودز» در کتاب تفاوت‌های جنسیتی می‌گوید این که فمینیست‌ها می‌خواهند قدرتمند باشند و همه کار‌ها را خودشان انجام می‌دهند و تبلیغ می‌کنند، این تبلیغات به دست مرد‌ها و زن‌هایی می‌رسد که نمی‌خواهند اینطور باشند. در واقع آن تبلیغ کمک می‌کند که نه تنها آن زن، بلکه بسیاری از زن‌ها که درآن تبلیغ مشارکت نکرده‌اند و پول‌های هنگفت آن را نگرفته اند و استفاده‌اش را نکرده اند، در حد یک ابزار به آن‌ها نگاه شود. چون زن موجود در تبلیغ بستنی فقط نماینده خودش نیست.

برای همین است که این تبلیغ اینطور با واکنش‌ها روبرو می‌شود. خیلی خوب است که زنان ما خودشان یک حرکت اجتماعی راه بیندازند و بهبه شرکت‌ها اجازه ندهند و جلوی این دست تبلیغات را بگیریند، به خصوص در کشور ما که تا حد قابل توجهی سیستم سرمایه‌سالاری متاسفانه حاکم شده، و شرکت‌ها دستشان برای این کار‌ها باز می‌شود و متاسفانه هدف، پول بیشتر درآوردن می‌شود و این پول هم نصیب آن خانم بازیگر و یا آن شرکت خواهد شد. در حالی که هیچ چیز نصیب زن‌های دیگر و جامعه نمی‌شود. جز اینکه شان‌شان پایین می‌آید و به با امثال این کلیپ به آن‌ها اهانت آشکار می‌شود.

منبع: فارس

منبع: پول نیوز

کلیدواژه: محتوای جنسی تبلیغ بستنی واکنش ها شرکت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۴۲۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دوران کودکی و نوجوانی، مهم‌ترین دورانی است که در آن شخصیت، هویت و سبک زندگی افراد شکل می‌گیرد و نظام‌های اعتقادی و ارزشی در نهاد آنان پایه ریزی می‌شود. ازاین رو، تولید و مصرف محتوا در زیست بوم فرهنگی کودک و نوجوان، ضرورتی راهبردی و سبک ساز است. در این میان، «محتوای ادبی» در پویایی این زیست بوم و الگوسازی در زمینه سبک زندگی، نقشی پررنگ دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهند، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است.

دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش‌های مجلس در پژوهشی با عنوان «تولید و ترویج محتوای ادبی برای کودک و نوجوان؛ واکاوی سیاستی و راهکارهای تقنین» آورده است، سیطره محصولات و خدمات ادبی، هنری و رسانه‌ای بر سبد مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان، تولید و مصرف محتوا در این زیست‌بوم را به ضرورتی راهبردی تبدیل کرده است. در این میان، محتوای ادبی می‌تواند در پویایی زیست‌بوم و الگوسازی در زمینه سبک‌زندگی، نقشی پررنگ داشته‌باشد. زیرا پیوند محتوای ادبی با زیبایی‌ها و جاذبه‌های هنری ناگسستنی بوده و در چنین بستر و قالبی، ظرفیت فراوانی برای انتقال پیام‌ها و مفاهیم به ظریف‌ترین و مؤثرترین شکل وجود دارد. 

* سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است

این پژوهش بیان می‌کند که بنابر بررسی چارچوب سیاستی کنونی، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است. همچنین سیاست‌های واضح، ملموس و هدفمندی در این زمینه وجود ندارد. در مصوبات و مقررات تخصصی‌تر نیز راهبردهای موجود کم‌رمق بوده و جامعیت لازم را ندارند. بررسی آرایش نهادی این حوزه نیز نشان‌دهنده فعالیت جزیره‌ای، موازی‌کاری و تشتت در تولی‌گری است. 

* نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان

این پژوهش نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان را به‌عنوان یکی از چالش‌های تولید و ترویج محتوای ادبی برای این قشر دانست و بیان کرد که خلأ برنامه راهبردی، تلقی نشدن مسائل کودک و نوجوان به‌عنوان اولویتی بنیادین و ضعف در چارچوب سیاستی و نهادی موجود، به ساده‌انگاری، تشتت و نبود انسجام در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا در این حوزه منجر شده‌است. به‌دلیل محوریت نداشتن پژوهش، تخصص‌گرایی و برنامه‌ریزی جامع‌نگرانه، عمده اقدامات به‌صورت مقطعی و پروژه‌ای، جوشیده از دغدغه‌های فردی یا برخواسته از ادراک و تجربه زیسته محدود و ناقص شخصی بوده‌اند که به نتایج کم‌اثر و سطحی انجامیده‌است. 

* مغفول ماندن بسیاری از حوزه‌های موضوعی مورد نیاز مخاطب 

در این پژوهش، مغفول ماندن بسیاری از حوزه‌های موضوعی مورد نیاز مخاطب به‌عنوان چالش تولید و ترویج محتوای ادبی برای گروه کودک و نوجوان بیان شده و آمده است که آثار تألیفی از لحاظ موضوع‌یابی، مسئله‌مندی و نیازشناسی دچار ضعف جدی بوده و به بسیاری از بحران‌ها و مسائل آسیب‌زای دوره کودکی و نوجوانی کم‌توجهند. در چنین شرایطی، مخاطبان برای پاسخ به نیازها و دغدغه‌های خود، بیشتر سراغ آثار ترجمه‌ای و خارجی می‌روند که اغلب حاوی پیام‌هایی آسیب‌زا و ناسازگارند. 

* خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر

دیگر چالش این حوزه در این گزارش به خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر اشاره شده و آمده است که: فعالیت مؤثر و پیوسته در این حوزه مستلزم حضور و استقرار متخصصان دغدغه‌مند و مسئله‌شناس است. در شرایط کنونی، مجموع آثار تألیفی کمیّت و کیفیت مطلوبی نداشته و در زمینه پرورش و تربیت آفرینش‌گر و متخصص کودک و نوجوان و زیرساخت‌ها و مواد آموزشی مربوطه نیز خلأ جدی وجود دارد. آفرینش‌گران فعال و دغدغه‌مند کنونی نیز کم‌شمار بوده و در میان مخاطبان چندان شناخته شده نیستند. 

* فعالیت جزیره‌ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول

این پژوهش رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی و فعالیت جزیره‌ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول را به‌عنوان یکی از چالش‌های این حوزه معرفی کرده و توضیح می‌دهد که رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق یا تک‌محصول‌ها، اگرچه در کوتاه‌مدت جذب مخاطب را به‌همراه داشته و دستاوردساز است، اما نمی‌تواند به‌طور ماندگار و گسترده‌ای جریان‌سازی کرده و انس کودکان و نوجوانان با محتوای ادبی را نهادینه کند. عمده دستگاه‌ها و نهادهای مسئول در این حوزه ارتباط پایدار و تعامل پویایی با یکدیگر ندارند و اغلب فعالیت‌ها و برنامه‌های اصلی خود را در سطح درون‌سازمانی دنبال می‌کنند. به‌این‌ترتیب، اقدامات انجام شده تأثیر محدود و اندکی بر کلان وضعیت مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان گذاشته و هدف راهبردی مشخص و دستاورد ملموس و سنجش‌پذیری محقق نمی‌شود. 

* نظم‌دهی و انسجام‌بخشی به فعالیت‌های این حوزه

این پژوهش پیشنهاد می‌کند که نظم‌دهی و انسجام‌بخشی به فعالیت‌های این حوزه و راهبری سبد مصرف فرهنگی مخاطب کودک و نوجوان، به تدوین برنامه‌ای راهبردی و جامع (مصوب شورای‌عالی انقلاب فرهنگی) و به‌روزرسانی پیوسته آن نیازمند است. تعیین اولویت و رویکرد موضوعی و تنظیم نگاشت نهادی از لوازم اساسی چنین برنامه‌ای است. رصد و پایش مداوم زیست‌بوم فرهنگی کودک و نوجوان می‌تواند منجر به تصویری واضح از وضعیت مستقر شود. تصویری که می‌تواند یاریگر برنامه‌ریزان و آفرینش‌گران و تولیدکنندگان در ایده‌پردازی، خلق اثر، ترویج محتوا، بازاریابی و عرضه محصول باشد. 

* تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی

این پژوهش یکی از راهکارهای حل این چالش را تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی عنوان کرده و ادامه می‌دهد که در راستای افزایش تخصص‌گرایی و بهبود وضعیت تألیف، روندها و زیرساخت‌های کنونی باید به‌سمت تربیت و آموزش افراد مستعد، توانمندسازی آفرینش‌گران کنونی و نیز حمایت از آثار تألیفی مطلوب، تغییر مسیر یابند. ازاین‌رو، لازم است ضمن تقویت ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های آموزشی در مقاطع مختلف، در صنعت نشر و فعالیت‌های ترویجی نیز از آثار تألیف و بومی مطلوب پشتیبانی شود (مانند مشوق‌های مالیاتی و اعطای یارانه). 

در این پژوهش تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان به‌عنوان راهکار دیگر مطرح شده و در توضیح آن آمده است که تمرکز بر جایگاه‌های حقوقی و آفرینش‌گران موفق و ترویج و چهره‌سازی از آنها می‌تواند پیوند مستحکم‌تری میان مخاطبان و محتوای ادبی ایجاد کند. زیرا نهادها و آفرینش‌گران از امکان همراهی طولانی‌مدت و پیگیری پیوسته توسط مخاطب برخوردار بوده و ظرفیت بسیار بیشتری برای هویت‌بخشی، الگو‌آفرینی و سبک‌سازی دارند. 

* تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت‌های بازار فرهنگی

این پژوهش همچنین پیشنهاد تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت‌های بازار پردازی فرهنگی را مطرح کرده و بیان می‌کند که عرضه حداکثری محتوای ادبی مستلزم لحاظ ذائقه‌ها و گرایش‌های گوناگون مخاطب و قرار دادن محتوای مدنظر در زنجیره ارزش است. در صورت ایجاد پیوستاری در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در این حوزه، می‌توان منابع فرهنگی غنی دینی و بومی را به زبان کودک و نوجوان امروز فراوری کرد و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های بازار پردازی فرهنگی به بازتولید چنین آفرینش‌هایی در قالب‌های گوناگون پرداخت.

* تقویت جریان اقتباس

راهکار دیگر مرکز پژوهش‌های مجلس در این پژوهش مبتنی بر تقویت جریان اقتباس و سرمایه‌گذاری در صنعت و پی نما مطرح شده که در توضیح آن بیان می‌کند که با تقویت جریان اقتباس می‌توان جهان‌های داستانی و شخصیت‌های بومی و آئینی را در قالب رمان بازآفرینی کرد و با نگارش فیلم‌نامه‌ها و بازی‌نامه‌های اقتباسی براساس رمان‌های پرمخاطب و غنی به گسترش جهان داستانی خلق شده در دیگر قالب‌های هنری و رسانه‌ای پرداخت. صنعت پی‌نما نیز ظرفیت فراوانی در شکوفایی زنجیره ارزش آثار ادبی داشته و می‌تواند حلقه اتصال کتاب و آثار نمایشی (به‌ویژه پویانمایی) باشد. با سرمایه‌گذاری در پی‌نما، هم مخاطب بالقوه‌ای برای آثار اقتباسی فراهم می‌شود و هم بهره‌وری فرایندهای تولید آثار نمایشی افزایش می‌یابد. رویکرد ارتباطات سازمانی در میان دستگاه‌های مسئول در این عرصه نیازمند بازنگری جدی است. همرسانی نیازها و ظرفیت‌ها میان مدارس، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد، فرهنگ‌سراها و دیگر نهادهای مرتبط و برقراری تعاملات هم‌افزا در این زمینه، ضروری است. 

در یکی جمع بندی نهایی محوری‌ترین مسائل و چالش‌های این حوزه از منظر سیاستی و تقنینی عبارتند از:
۱. نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان،
۲. مغفول ماندن بسیاری از حوزه های موضوعی مورد نیاز مخاطب،
۳. خلأ جدی در تألیف و تربیت آفرینش گر،
۴. رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی،
۵. فعالیت جزیره ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول.
در راستای مسائل یاد شده، این راهکارها پیشنهاد می شوند:
۱. تدوین برنامه راهبردی و تنظیم نگاشت نهادی،
۲. رصد و شناسایی مداوم نیازهای کودکان و نوجوانان،
۳. تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی،
۴. چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان،
۵. تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت های بازارپردازی فرهنگی،
۶. تقویت جریان اقتباس و سرمایه گذاری در صنعت پی نما (کمیک)،
۷. بهبود تعامل میان دستگاهی.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • چه کسی ناظر بر ابتذال جاری در آپارات است؟
  • حذف اپ‌های هوش مصنوعی از اپ‌استور به دلیل محتوای نامناسب
  • حذف هوش مصنوعی غیراخلاقی از اپ استور
  • دومین رویداد اهدای جایزه جوانی جمعیت در استان اردبیل برگزار می‌شود
  • برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
  • بستنی‌هایی که از بازار می‌خرید، چگونه در کارخانه تولید می‌شوند؟ (فیلم)
  • تبلیغ جالب کفش ورزشی آمریکایی‌ (فیلم)
  • مسابقه عجیب شترسواری زنان در عربستان؛ سقوط برخی سوارکاران زن از روی شتر و مصدومیت آنها + ویدئو
  • حجاب، مسیر مصلحت جامعه
  • چرا غرب دنبال ترویج بی‌بند‌وباری در ایران است؟