قفلهایی که باز نشد
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۷۴۴۹۴
محمدمهدی بهکیش | کارشناس سیاسی
دوره ریاستجمهوری دکتر روحانی به سر رسید و کلید دفترش را به رئیسجمهور جدید تحویل داد؛ کلیدی که قرار بود قفلهای بسیاری را باز کند ولی به هر دلیل نشد. چرا؟ آیا کلیدها (سیاستها) نامناسب بودند یا اینکه کلید اصلی در اختیار او نبود؟ طبیعی است که دولت او کارهای بسیاری کرد که باید قدرشان را دانست ولی در زمینه اقتصاد، کمبودها آنچنان زیاد هستند که در یک یادداشت کوتاه نمیتوان به آنها پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر روحانی قول داده بود روابط بینالملل را بسامان درآورد که بخشی از آن در توافق برجام انجام شد؛ ولی چرا بیش از آن نتوانست پیش رود.
روحانی قول داده بود که تحریمها کاهش یابند که بخش مهمی از آن در برجام برداشته شد و دیدیم که چگونه تجار و صنعتگران کشورهای مختلف روانه ایران شدند تا زمینه همکاری با ایران را بیازمایند. ولی چه شد که به یکباره آن روال متوقف و تحریمهای بیشتری در زمان ریاست جمهوری ترامپ برقرار شد؟
از همان بستر قرار بود زمینه رشد اقتصادی فراهم و در پی آن فضای مناسب برای افزایش سرمایهگذاری و اشتغال در جامعه به وجود آید، اما چه شد که رشد اقتصادی کندتر و حتی منفی شد و بیکاری گستردهتر و تورم زندگی مردم را با چالش فراوان روبهرو کرد و البته دهها قول دیگر که قرار بود دکتر روحانی ساماندهی کند ولی نشد؟
حاصل آنکه در هشت سال دوره ریاست جمهوری دکتر روحانی گروه محدودی از افراد نزدیک به محورهای قدرت به سرعت پولدار شدند، اما میلیونها نفر از مردمی که بیکار شدند و درآمدشان و قدرت خریدشان کاهش یافت یا مشکلات دیگر پیدا کردند، مجبور شدند از دایره طبقات متوسط خارج شوند و به اعضای طبقات فقیر بپیوندند و حاشیه نشینی گستردهتر شود.
همه میدانیم که بسیاری از مدیران کشور عاشقانه و دلسوزانه تلاش کردند. حتی برخی از وزرا و معاونان آنان بهرغم مشکلات، در دولت باقی ماندند و سعی کردند موانع را از میان بردارند اما در زمینههای اقتصادی به نتایج مطلوب نرسیدند… چرا؟
به خاطر دارم که یکی از دوستان در سالهای دور مسوول پروژهای بود و تعریف میکرد که مقام بالاتر، سیاستی را توصیه کرده بود که دوست کارشناس من به صلاح مملکت نمیدانست. او بهرغم تاکید مقام بالاتر و حتی قبول مسوولیت، حاضر نشد سیاست نامناسب را اجرا کند و سمت خود را ترک گفت. حال چگونه است که بسیاری از مدیران در خلوت به سیاستهای جاری کشور انتقاد میکنند، ولی در تمام تصمیمگیری همان سیاستها را اجرا میکنند.
چگونه میتوان اینگونه رفتارها را توجیه کرد؟ آیا ضعف در قدرت کارشناسی است یا ضعف در قدرت تصمیمگیری یا… فساد؟
یادم میآید که در دوره اول ریاست جمهوری دولت یازدهم، همکاران آقای روحانی با عشق و ذوق وافر و امید فراوان شروع به کار کردند. اما دوره دوم که رسید تعداد قابلتوجهی از آنان در حوزه اقتصادی از دولت خارج شدند و ترجیح دادند انتقادات خود را از بیرون دولت مطرح کنند که البته دیگر گوش شنوایی برای آنان نبود و آنان که ماندند، اینک بسیار خسته و شاید بعضی دلشکسته، مدیریت خود را تحویل میدهند و نمیدانند که فساد گسترده به وجود آمده و عدمتوفیق در دستیابی به هدفهای اقتصادی، ناشی از نبود سیستم اقتصادی مناسب بود یا دخالتهای گوناگون و فراوان یا نداشتن یک سیستم علمی و هماهنگ برای تصمیمگیری.
اکثر مدیران نمیدانند که در عدمتوفیق سیاستگذاریها، خود آنان مقصرند یا تقصیر دیگران است. هر چند ما ایرانیان عموما ناکامیهای خود را به دیگران نسبت میدهیم. کمتر عیب خود میبینیم و دشمن فراوان داریم. پس مبرا میگردیم.
یادم آمد که روزی دکتر ظریف – که الحق خدمات بسیار کرد – در جلسهای در اتاق بازرگانی ایران در جواب اعتراض نمایندگان تجار و صنعتگران به مشکلات روابط خارجی گفت که مملکت تصمیم گرفته اینچنین زندگی کند. از آن سال تاکنون با خود فکر میکنم که این جمله چه معنیای دارد؟ آیا این حرف به معنی آن است که کشور تصمیم گرفته رشد و توسعه اقتصادی را سرکوب کند؟ امکان ندارد…!
قطعا بزرگان کشور تاثیر بههمریزی روابط بینالملل بر فعالیتهای اقتصادی را میشناسند. مگر میتوان فکر کرد که رئیسجمهور کشور اهمیت سرمایهگذاری، اشتغال، رشد و توسعه و رفاه برای مردم را نداند؟ پس چرا تصمیم گرفتهایم که به قول وزیر خارجه اینچنین زندگی کنیم.
آیا کلیدهای در دست روحانی برای تسهیل امور کارآیی لازم را نداشت یا کلیدهای بزرگتر یا دقیقتری را باید به کار میگرفت که در دسترس او نبود یا در توان اون نمیگنجید. اگر او نمیتوانست پس چه کسی میتواند؟ سوالی که در تعویض هر رئیسجمهوری تکرار شده ولی اکثر آنان با دلخوری کنار رفتهاند و هیچگاه رئیسجمهور بعدی نتوانسته مشکلات بر سر راه سرمایهگذاری، افزایش تولید، اشتغال و رفاه جامعه را از بین بردارد.
ای کاش دکتر روحانی در روزهای آخر ریاست جمهوری به جامعه میگفت که در این دوران چه آموخته تا به درد بازماندگان بخورد. اگر او راهحلی داشت که نتوانست به اجرا درآورد، اعلام میکرد تا شاید دیگران بتوانند راهی برای اجرای آن جستوجو کنند. ای کاش دکتر روحانی به مردم میگفت که چرا کلیدهای او قفلهای متعدد فعالیتهای اقتصادی را باز نکرد. انتظار جامعه آن است که او و همکارانش فراتر از اینکه چون همیشه دشمنی آمریکا را به رخ بکشند، صحبت میکرد. در جهان امروز هیچ دوستی یا دشمنی ابدی نیست و اینکه ما ایرانیان اکثر مشکلاتمان را به دشمن احاله میکنیم، راهی برای ارزیابی از خود نمیگشاید و در این ۵۰ تا ۶۰ سال اخیر دیدهایم که حکومتها از ارزیابی خود قاصرند و رقیب جدی ندارند، چون احزابی که عملکرد آنان را ارزیابی کند، وجود ندارد. شاید در این شرایط نابسامان اقتصادی یکی از راهحلها آن باشد که دولت خود به ارزیابی علمی و صادقانه دستگاه اجرایی بپردازد و از این طریق انگیزهای برای کارشناسان شود تا پس از نیم قرن به تلاش مشترک برای حرکت به طرف یک زندگی عادی همت گمارند./منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
برچسب هاحسن روحانی محمدجواد ظریفمنبع: انرژی امروز
کلیدواژه: حسن روحانی محمدجواد ظریف آسیا اروپا اقتصاد انرژی امروز ایران بین الملل تحریم خبرگزاری بین المللی خبرگزاری داخلی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا ریاست جمهوری سازمان های بین المللی سایتهای اینترنتی شرکت ملی نفت ایران NIOC شرکت های بین المللی مجلس شورای اسلامی وزارت نفت وزارت نیرو ریاست جمهوری دکتر روحانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت energytoday.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «انرژی امروز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۷۴۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گرامیداشت یاد و خاطره شهدای روحانی در مدرسه علمیه رضویه قم
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ مرکز قم، در این مراسم که خانواده های معظم شهدا، یادگاران دوران دفاع مقدس، طلاب و روحانیون و قشرهای مختلف مردم حضور داشتند، شرکت کنندگان با ادای احترام به مقام شهیدان، بر ادامه راه و مکتب شهدا تأکید کردند.
مسئول قرارگاه جهاد تبیین کشور در این مراسم، با بیان اینکه تفکر مقاومت در برابر ظلم و استکبار برآمده از مکتب حضرت امام خمینی رحمت الله علیه است گفت: امروز تفکر مقاومت پس از گسترش در کشورهای منطقه، در حال ظهور و بروز در جای جای جهان است و ماجرای ایستادگی مردم غزه در برابر حملات رژیم صهیونیستی، تبدیل تفکر مقاومت به جریانی جهانی را تسریع کرد.
سردار عظیم ابراهیم پور عملیات وعده صادق را سرآغاز معادلات جدید جهانی و تغییر معادلات از غرب و آمریکا به سایر مناطق جهان عنوان کرد و گفت: تظاهرات در دانشگاه های آمریکا و کشور های اروپایی نشان می دهد یک قیام نخبگانی در حمایت از مکتب مقاومت شکل گرفته است.
وی افزود:در عملیات وعده صادق قدرت آفندی و پدافندی ایران در برابر دشمنان به نمایش در آمد و این عملیات، تثبیت گر قدرت کشورمان در منطقه غرب آسیاست.
حجت الاسلام موسوی مدیر مدرسه علمیه رضویه هم در این آیین با تاکید بر اینکه شهدا، بالاترین نعمت خود را که جان بود، در راه خدا تقدیم کردند گفت: آنان الگو و فرهنگ سازان این آب و خاک هستند.
برپایی نمایشگاه آثار شهدا از برنامه های جنبی مراسم یادواره شهدای رواحانیت و مدرسه علمیه رضویه قم بود.