Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-02@02:10:15 GMT

زمانی برای عاشقی

تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۸۹۵۱۳

زمانی برای عاشقی

یک ذره از عشق حضرت در اوج مصیبت‌ های کربلا به فرزندان و همسران و همراهان کم نشد و ایشان در همه لحظات عشق خود را نسبت به این بزرگان بروز می‌دادند.

ما معمولا با کوچک‌ترین مشکلی که در زندگی پیش می‌آید، اوقات‌مان تلخ می‌شود و آن مشکل را به زن و بچه خودمان منتقل کرده و اوقات آنها را هم تلخ می‌کنیم اما عشق و مهر سیدالشهدا (ع) در اوج مصیبت‌ها به خانواده و اطرافیانش کم نشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعد از این که خبر شهادت حضرت مسلم (ع) را به امام حسین (ع) دادند، ایشان دختران خردسال وی را صدا کردند و روی زانوی خود نشاندند و آنها را نوازش کردند و محبت خود را کاملا بروز دادند.

در ظهر عاشورا وقتی حضرت تصمیم گرفت به میدان برود، دختر ایشان پای مرکب را گرفت و امام حسین (ع) متوجه شدند که مرکب قدم از قدم برنمی‌دارد.

در اوج سختی‌ها که طبق روایت امام آن‌قدر تشنه بود که بین زمین و آسمان مانده بود اما برخوردش با دخترش قابل توجه است.

نازدانه بابا رو به پدر کرد و گفت: «بابا جان ما را به حرم جدمان برگردان». حضرت در جواب دختر با محبت جوابی داد که تکان‌دهنده است، ایشان فرمود: «دخترم قلب بابات را نسوزان... » مصیبت‌ها دلیل نشد که اباعبدا... (ع) یک ذره از رفتار و گفتار محبت‌آمیزش، تغییر کند.

در گود قتلگاه که به روایتی سه ساعت امام حسین (ع) در خون خود غلت می‌زد، وقتی حضرت زینب (سها) به قتلگاه آمد و دنبال برادر می‌گشت در هجوم نیزه و سنگ و شمشیر، صدایی از گلوی بریده بردار شنید: «خواهر عزیزم، من این‌جا هستم بیا به سمت من...» ایشان از کلمه «اُخَیه» استفاده کردند که در زبان عربی به معنای «خواهر عزیزم» است.

زینب 54ساله و برادر 58 ساله چنین عاشقانه با هم صحبت کرده و به‌هم مهر می‌ورزند آن‌هم در اوج آن همه مصیبت.

روایتی دیگر داریم از لحظه‌ای که امام آمدند و دیدند که از خیمه‌ها صدای گریه می‌آید، امام معصوم علم دارد و می‌داند که چه خبر است اما بدون این که وارد خیمه شوند حضرت زینب (سها) را صدا زدند تا جویای شرایط شوند. حضرت به خاطر «حیای محبت» که بالاترین نوع حیاست، همسر خود، حضرت رباب (سها) را صدا نزدند.

ایشان حیا کردند که چشم در چشم مادری شوند که داغ دیده و اندوه زیادی در دل دارد. حضرت زینب (سها) در پاسخ امام (ع) گفتند: «در خیمه‌‌ها یک قطره آب نیست و سینه مادر خشک شده و شیر ندارد و حضرت علی‌اصغر)ع) تشنه است.»

این درس بزرگی است برای زندگی ما. این که آن‌قدر نسبت به همسرت عشق داشته باشی که حیا کنی با او رودررو شوی. این اوج حیای محبت است.

ما معمولا حادثه کربلا را از زاویه جنگ آن می‌بینیم در حالی‌که این واقعه همه‌اش نور و اخلاق است. ما از این واقعه باید درس بگیریم. اگر دچار مشکلاتی می‌شویم و آنها ما را به چالش می‌کشند، نباید روی اخلاق ما تاثیر بگذارد و رفتارمان با همسر، فرزند و اطرافیان و اقوام تند شود.

این یکی از مهم‌ترین درس‌های امام حسین (ع) است که باید درباره آنها زیاد صحبت کنیم چون کمتر گفته شده. باید آنها را بگوییم تا این رفتار‌های نیکو بر زندگی امروزی ما تاثیرگذار شود. شایسته است مداحان، روضه‌خوانان، ذاکران اهل بیت (ع) و همه عزاداران در هر جایگاهی که هستند این درس را از زندگی امام حسین (ع) بگیرند و ‌آن را اشاعه دهند تا یاد بگیریم و آن را در زندگی اجرا کنیم.

حجت‌ الاسلام ناصر خلج - خطیب و واعظ / روزنامه جام جم

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: کربلا امام حسین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۸۹۵۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نور محبوسی که خاموش نشد

هر چند تقویم‌ها را ساخته‌اند تا به ما سال و ماه را یادآوری کنند تا زمان را از دست ندهیم اما این، همه فایده خط‌کشی سال و ماه نیست. گاه همین خط و نشانه‌ها به ما کمک می‌کند سری به روایت‌های به‌جامانده از حوادث و اشخاص در تاریخ بزنیم. وقایع و اشخاصی که برای ما عبرت‌ها و یادآوری‌هایی با خود دارند. در این میان می‌توان مدعی شد تقویم شیعه برای ما بچه مسلمان‌ها، سراسر ذکر و یادآوری است. به همین دلیل بر آن شدیم در مجموعه نوشته‌هایی، برخی از این یادآوری‌ها و ذکرها را بیاوریم.

مناسبت‌های ماه شوال را که مرور می‌کنی، در برخی روزها بیشتر از بقیه ممکن است مکث کنی. یکی از این روزها، سالروز دستگیری امام کاظم(ع) توسط هارون عباسی است. آن‌طور که شنیده‌ایم و می‌دانیم، آغاز امامت ایشان همزمان با دوران استقرار و ثبات خلافت عباسیان است. سلسله‌ای که دارای حکام مستبدی بود و به حکومت‌دارای همراه با خفقان و تهدید و بگیر و ببند، مشهور بودند. طبیعی است در چنین شرایطی، شخصیتی مانند امام موسی کاظم(ع) روز خوش نداشته باشد. بنا به روایت‌های تاریخی، علت اصلی اسارت و زندانی کردن امام موسی کاظم(ع)، شهرت امام و دسترسی شیعیان به ایشان و توجه بی‌سابقه مردم به آن‌ حضرت است. حضرت موسی بن جعفر(ع) در طول دوران امامتش بارها از طرف خلفای عباسی احضار و زندانی شد. در مورد مدت زندانی‌ بودن امام(ع) گزارش‌های مختلفی وجود دارد که می‌توان گفت مدت آخرین اسارت منتهی به شهادت ایشان چهار تا پنج سال و مجموع اسارت ایشان در دوران زندگیشان، بین 10 تا 12سال است. اگرچه در بسیاری از موارد، امام(ع) در خانه برخی از افراد، محصور و تحت نظر بودند؛ اما در مواردی حکومت عباسی به شکنجه ایشان در زندان‌هایی مخوف و سیاهچال‌ها می‌پرداختند که در زیارت‌نامه حضرت به این موضوع اشاره شده است. بر اساس گزارشی دیگر، ‌هارون گاهی برای تفریح به پشت‌بامی می‌رفت که مشرف به زندان بود. روزی به ربیع گفت این پارچه چیست که هر روز آن‌ را داخل زندان می‌بینم؟ ربیع گفت: پارچه نیست! موسی بن جعفر است که پس از فجر تا هنگام نماز ظهر به سجده می‌رود. ‌هارون گفت: او از راهبان بنی‌هاشم است! ربیع از او پرسید: پس چرا در زندان بر وی سخت‌گیری می‌کنی؟ ‌هارون گفت: چاره‌ای نیست!

نخستین‌بار امام در زمان خلافت مهدی عباسی از مدینه به بغداد تبعید شد که زمان دقیق آن ذکر نشده است. اما دومین بار به وسیله هارون در ۲۰شوال سال ۱۷۹ق در مدینه دستگیر و ۷ ذی‌الحجه در بصره در خانه عیسی بن جعفر زندانی شد. نفوذ معنوی امام کاظم(ع) در دستگاه حاکم به‏حدی بود که کسانی مانند علی بن یقطین وزیر دولت عباسی، از دوستداران حضرت موسی بن جعفر(ع) بودند و به دستورات ایشان عمل می‌کردند. هارون سرانجام در سفری که در سال 179 به خانه خدا رفت، از عظمت معنوی امام و احترام خاصی که ایشان در بین مردم داشت بیش از پیش آگاه شد. او پس از بازگشت به مدینه و زیارت مرقد پیامبر(ص) تصمیم گرفت موسی بن جعفر(ع) را دستگیر و زندانی کند. به دستور هارون در زمان انتقال آن حضرت از مدینه به بصره، کجاوه‌هایی در مسیر همراه با کجاوه امام حرکت کردند تا در طول مسیر از راه‌های مختلف مسیر خود را تغییر دهند و  به این ترتیب مردم ندانند امام را به کجا و با کدام کجاوه بردند. این سیاست برای مأیوس کردن مردم و بی‌خبری از تبعیدگاه امام(ع) بود، سیاست‌هایی که نشان‌دهنده ترس حاکمان مستبد از نور و عظمت این امام بزرگوار بود؛ ترسی که به شهادت ایشان منجر شد. اما تاریخ گواه معتبری برای شکست استبداد و باقی ماندن نور است.

زهره هاشمی

دیگر خبرها

  • معلمانِ نیک به خدا نزدیک ترند
  • برپایی جشن‌های دهه‌ کرامت در گیلان و میزبانی از سه کاروان خدام رضوی
  • احداث ۴ شبستان جدید در آستان حسینی
  • از درب طلای حرم امام رضا (ع) در دهه کرامت رونمایی می‌شود
  • اهدای درب طلای حرم امام رضا(ع) از طرف حرم حضرت معصومه(س)
  • روز عشق ۱۴۰۳ + تاریخچه و پوستر Global Love Day
  • رونمایی از درب طلای حرم امام رضا (ع) در دهه کرامت
  • رونمایی از درب طلای حرم امام رضا(ع) در دهه کرامت
  • ساخت ۴ شبستان جدید در طرح توسعه حرم امام حسین (ع)
  • نور محبوسی که خاموش نشد