Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-03@03:03:37 GMT

نجات دختر جوان از اسارتگاه قاتل فراری

تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۹۶۸۲۹

نجات دختر جوان از اسارتگاه قاتل فراری

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، اوایل هفته گذشته مرد کارخانه داری به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از مفقود شدن دختر ۲۷ ساله‌اش خبر داد. این مرد به بازپرس شعبه چهارم گفت که دخترش از زمانی که برای تعمیر گوشی موبایل از خانه بیرون رفته مفقود شده و هیچ‌کس از او خبر ندارد. او ادامه داد: دخترم صبح زود از خانه مان که در شمال تهران است بیرون رفت و گفت می‌رود تا گوشی موبایلش را تعمیر کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

منتظر بودیم که او به خانه برگردد، اما برنگشت و هرچه با گوشی‌اش تماس گرفتیم خاموش بود. می‌ترسیم بلایی بر سرش آمده باشد.

به‌دنبال این شکایت بازپرس جنایی به مأموران پلیس آگاهی دستور داد در این‌باره تحقیق کنند. مأموران ابتدا همه جاهایی را که گمان می‌کردند ممکن است دختر جوان در آنجا باشد جست‌وجو کردند و با دوستان نزدیکش تماس گرفتند، اما نتوانستند هیچ ردی از او پیدا کنند. در این شرایط نخستین فرضیه، گروگانگیری بود. کارآگاهان احتمال دادند دختر جوان به‌دلیل وضعیت مالی خوب پدرش ربوده شده تا از این طریق از خانواده اش اخاذی شود. اگر این فرضیه درست می‌بود باید گروگانگیران با خانواده دختر جوان تماس می‌گرفتند، اما هرچه منتظر ماندند خبری نشد.
 

تماس از طریق تلفن ناشناس

۴ روز از مفقود شدن دختر جوان می‌گذشت و در شرایطی که هنوز هیچ ردی از او به‌دست نیامده و او دچار سرنوشت نامعلومی شده بود، یکی از دوستان دختر جوان نزد خانواده او رفت و اطلاعاتی را در اختیارشان قرار داد که سمت و سوی تازه‌ای به ماجرا داد. او گفت: دوستم از مدتی پیش با پسری در اینستاگرام دوست شده بود. این پسر گفته بود که پزشک است و مدت ها در آلمان اقامت داشته و به تازگی به کشور برگشته است. او به دوستم گفته بود قصد ازدواج دارد و می‌خواهد بعد از آغاز زندگی مشترک با دختر مورد علاقه‌اش دوباره به آلمان برگردد و زندگی‌اش را در آنجا ادامه دهد. در این مدت هم روزبه‌روز رابطه آنها با یکدیگر صمیمی‌تر می‌شد و آنطور که شنیده بودم وعده داده بود که به‌زودی به خواستگاری‌اش می‌آید.

این، همه ماجرا نبود و دوستِ دختر گمشده اطلاعات دیگری را نیز به خانواده او ارائه کرد. او ادامه داد: بعد از این که شنیدم دوستم گم شده، نگران شدم و دعا می‌کردم که زودتر پیدا شود تا این که از یک خط ناشناس در واتساپ یک پیام صوتی برایم فرستاده شد. وقتی پیام را باز کردم صدای دوستم را شنیدم. باورم نمی‌شد که او پیام داده است. بیشتر نگران شدم و با دقت پیام صوتی را گوش کردم. دوستم در این پیام گفته بود که پسر جوان به او دروغ گفته و هیچ کدام از حرف هایش درباره پزشک بودن و زندگی در آلمان صحت نداشته است. او که در این پیام صوتی خیلی با عجله صحبت می‌کرد، گفت که صبح روزی که به بهانه درست کردن گوشی‌اش از خانه بیرون رفته با پسر جوان قرار داشته و او با خوراندن نوشیدنی مسموم او را بیهوش کرده و به باغی در کرج منتقل کرده است. آنطور که او می‌گفت پسر جوان او را به گروگان گرفته و جانش در خطر است. دوستِ دختر ربوده شده همچنین گفت بعد از دریافت این پیام هرچه با خط ناشناس تماس گرفته و پیام داده به نتیجه‌ای نرسیده است.
 

ردپای یک قاتل فراری

اطلاعاتی که دختر جوان از وضعیت دوستش ارائه داد تا حدودی ماجرا را برای کارآگاهان پلیس آگاهی روشن کرد. آنها با شناسایی پسر جوان به اطلاعاتی دست پیدا کردند که نشان می‌داد او فرد خطرناکی است. سوابقی که از او به‌دست آمد حاکی از آن بود که او مدتی قبل در یک پرونده قتل در کرج دست داشته و به اتهام معاونت در قتل تحت تعقیب قرار دارد و فراری است. این اطلاعات همچنین نشان می‌داد که دختر جوان متوجه شده که همه حرف های خواستگارش دروغ و او یک متهم تحت تعقیب است و قصد داشته این ماجرا را برای پلیس بازگو کند و به همین دلیل ربوده شده است.
 

عملیات رهایی

با وجود به‌ دست آمدن این اطلاعات اما هنوز معلوم نبود که پسر شرور دختر جوان را در کجا زندانی کرده و او در چه شرایطی به سر می‌برد. حفظ جان دختر جوان برای پلیس مهم‌تر از همه‌چیز بود. به همین دلیل مأموران با احتیاط زیادی به تحقیقات خود ادامه دادند. با این که هیچ نشانی از مخفیگاه متهم وجود نداشت، اما با ادامه بررسی‌های فنی پلیس، مأموران توانستند مخفیگاه متهم را در حوالی کرج شناسایی کنند. آنها این باغ را به محاصره درآوردند و درحالی‌که پسر جوان فکرش را هم نمی‌کرد دست پلیس به او برسد در عملیاتی غافلگیرانه، او دستگیر و گروگان ۲۷ ساله‌اش آزاد شد.

براساس این گزارش دختر جوان که شب‌ها و روزهای سختی را در اسارتگاه قاتل فراری گذرانده بود به خانواده‌اش تحویل داده شد و هم‌اکنون متهم در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات در این‌باره ادامه دارد.

کد خبر 620397 برچسب‌ها گروگانگیری قتل - قاتل

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: گروگانگیری قتل قاتل دختر جوان پسر جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۹۶۸۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رازگشایی از قتل هولناک دختر جوان

  چند سال قبل، تلفن کشیک قتل پلیس آگاهی را تحویل گرفتم. هنوز دقایقی از تحویل تلفن‌همراه نگذشته بود که زنگ آن به صدا در‌آمد. پشت خط مامور یکی از کلانتری‌های تهران بود. 
-«سلام کارآگاه در یکی از سطل‌های زباله منطقه‌ای در مرکز شهر چند قطعه از جسد مثله‌شده یک زن را پیدا کردیم.»
با گرفتن آدرس محل کشف جسد، دستور دادم صحنه را حفظ کرده تا خودم به محل بروم و پزشکی قانونی و تشخیص هویت را هم خبر کنند. روز تعطیل بود و۲۰ دقیقه‌ای به محل کشف جسد رسیدم.داخل یک سطل در سه نایلون زباله قطعات مثله‌شده یک دختر جوان بود. دستور دادم گشت‌های پلیس سایر سطل‌های منطقه را جست‌وجو کنند تا اگر عضو دیگری وجود دارد کشف شود. نوع رها کردن جسد نشان می‌داد قاتل می‌خواسته پیکر مقتول کشف شود که آن را در داخل سطل‌ رها کرده‌است.تا تیم بررسی صحنه جرم و پزشک قانونی جسد را معاینه کند، خودم و دو مامور کلانتری سری به اطراف منطقه زدیم و دوربین‌های چند خانه و مغازه‌های اطراف را چک کردیم که هیچ سرنخی به دست نیامد.حضور تیم‌های پلیسی وپزشکی قانونی در باعث شد اهالی با کنجکاوی در محل جمع شوند، به همین خاطر بازپرس دستور داد جسد را سریع به پزشکی قانونی منتقل کنند که مردم با آن صحنه فجیع روبه‌رو نشوند. پزشکی قانونی اعلام کرد ۴۸ تا ۷۲ ساعت از وقوع قتل می‌گذرد و به احتمال زیاد مقتول ابتدا خفه شده و بعد جسد مثله شده است.با بررسی لباس مقتول متوجه شدیم مدرک شناسایی همراه جسد نیست اما ناخن‌های این دختر دارای طرح خاصی بود.به ماموران کلانتری گفتم، به احتمال زیاد مقتول ساکن همان منطقه کشف جسد باشد. با عکس طرح ناخن به تمام آرایشگاه‌های زنانه محل سر بزنید و ببینید این طرح کدام ناخن‌کار است. ازسوی دیگر با بررسی پرونده‌های فقدانی مشخص کنند‌، در روزهای گذشته چه کسی با مشخصات دختر جوان اعلام مفقودی کرده‌است.روز بعد یکی از ماموران تماس گرفت و گفت؛ به چند آرایشگاه سر زدیم که یکی مدعی شد این طرح را روی ناخن‌های دختر جوانی به نام مرجان کار کرده است. با شناسایی او و بررسی‌های پرونده‌های مفقودی متوجه شدیم پنج روز قبل مادر او گم شدن دختر ۲۰ ساله‌اش را اعلام کرده است.قرار شد آزمایش DNA گرفته شود تا مطمئن شویم جسد مثله شده متعلق به مرجان است.پس از تایید آزمایش، خانواده او برای تحقیقات مقدماتی به اداره قتل آمدند. مادر او که در شوک مرگ فجیع دخترش بود، شروع به حرف زدن کرد و گفت: چند روز قبل ساعت ۴ صبح دخترم گفت با دوستانش به کوه می‌رود. صبح زود از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. عصر هرچه زنگ زدیم پاسخگوی تلفن نبود و بعد گوشی‌اش خاموش شد. با دوستانش تماس گرفتم و فهمیدم دخترم پیش آنها نرفته و برنامه‌ای هم برای کوه رفتن نداشتند؛ به همین دلیل گمشدن دخترم را به پلیس اطلاع دادم و با نامزدش مهران تماس گرفتم که او گفت اطلاعی از مرجان ندارد.دستور دادم پسر جوان احضار شود تا حضوری از او تحقیق کنم. ساعتی بعد پسر قد بلندی روبه‌رویم نشست و گفت که هیچ خبری از نامزدش ندارد و از شنیدن خبر مرگش در شوک است.به او گفتم فعلا از شهر خارج نشود و در دسترس باشد. با هماهنگی قضایی قرار شد، روز گمشدن مرجان آنتن‌دهی موبایل خانواده‌اش را بررسی کنند که ساعتی بعد اعلام شد گوشی مرجان و نامزدش در یک محل آنتن‌دهی داشته است. با کشف این سرنخ، دستور بازداشتش را از بازپرس پرونده گرفتم. مهران بازداشت شد. از او خواستم واقعیت را بگوید که باز هم ادعاهای قبلی‌اش را تکرار کرد و مدعی بود در مرگ نامزدش هیچ دخالتی نداشته است.به او گفتم اگر واقعیت را بگوید به نفع خودش است که بعد از مکثی طولانی به قتل مرجان اعتراف کرد و گفت: روز حادثه با نامزدم قرار شد بیرون برویم و تفریح کنیم. صبح زود بود و او می‌خواست لباس بخرد اما همه جا بسته بود. یکدفعه دعوای‌مان شد و در اوج عصبانیت دستم را جلوی دهانش گرفتم. مرجان کبود و بیهوش روی زمین افتاد.تازه فهمیدم چه‌کار کرده‌ام و برای خلاصی از جسد، آن رامثله کرده و درسطل زباله رها کردم. در این مدت با صحنه‌سازی سعی کردم خود را بی‌گناه نشان دهم اما خون مرجان دامن من را گرفت و دستگیر شدم. با اعترافات مهران، راز این جنایت هولناک فاش و متهم پس از تحقیقات روانه زندان شد.

دیگر خبرها

  • درگیری خیابانی در رشت منجر به قتل جوان ۲۲ ساله شد
  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران
  • دستگیری ۳ قاتل فراری در ۳ عملیات ضربتی | عامل قتل با وینچستر دستگیر شد
  • دفن جسد زن جوان در باغ شخصی یک مرد | نمی‌خواستم او را بکشم
  • رازگشایی از قتل هولناک دختر جوان
  • فرار نافرجام قاتلان فراری در خراسان جنوبی
  • قاتلان فراری در دام پلیس آگاهی خراسان جنوبی
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • دستگیری قاتل مست ۲ زن در عروسی | ماجرای تلخ عروسی هایی که عزا می شوند
  • اختلاف حساب منجر به قتل یک جوان خویی شد